فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۰۱ تا ۴٬۳۲۰ مورد از کل ۷۹٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
متون وحیانی، از جمله قرآن، همانند دیگر گفتارها و نوشتارها، دارای مدلول التزامیاند و باید در مقام فهم و تفسیر، آنها را مورد توجه قرار داد. لوازم معنایی آیات قرآن، مقصود خداوند بوده، میتوان به آنها استناد کرد. با آنکه برخی از عالمان همة لوازم آیات، اعم از بیّن و غیر بیّن را معتبر میشمارند، اما در مقابل، گروهی دیگر فقط بر اعتبار لوازم بیّن تأکید میکنند. در این مقال، پس از بیان انواع دلالت ها و اقسام دلالت التزامی، دربارة نقش دلالت التزامی آیات در تفسیر قرآن بر نکات زیر تأکید شده است:
دلالت التزامی اگرچه تابع دلالت لفظی است، دلالتی عقلی و معنا بر معنا است. این دلالت ارتباطی به باطن آیات نداشته، همة عالمان قرآن پژوه میتوانند با دقت درلوازم عقلی یا عرفی مفاد آیات، بدان دست یابند. دلالت لتزامی در جایی که بیّن بمعنیالاخص باشد، مقصود گوینده به شمار میآید، و هرچند مشروط به اراده او نیست و به طور طبیعی مدلول های التزامی غیربیّن مغفول عنه واقع میشوند، در باب کلام خداوند و معصومان که به همة لوازم سخن خود آگاه اند، میتوان پذیرفت که به لوازم بیّن و غیربیّن آن نیز توجه داشته اند.
شرط دلالت التزامی، قابل درک بودن لازم معنای لفظ برای مخاطب است و شرط دیگری برای آن متصور نیست. اگرچه مدلول التزامی مرز خاصی ندارد، عقلا به لوازم قریب کلام تکیه میکنند و لوازم بعید را وا مینهند. شمردن مدلول التزامی به مثابه مفهوم
بررسی نظریه مشهور در شهادت بر شهادت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
153 - 178
حوزههای تخصصی:
شاهد یا خود مستقیم گواه واقعه بوده و بر آن شهادت می دهد و یا به واسطه شاهد واقعه از آن رخداد اطلاع یافته و بر شهادت او گواهی می دهد. کسی که خودش گواه واقعه بوده است و بر آن شهادت می دهد، شهادتش شهادت اصل و خود وی شاهد اصل و کسی که بر شهادت او نزد حاکم شهادت می دهد، شهادتش شهادت فرع و خود او شاهد فرع نامیده می شود. از آنجا که حضور شاهد اصلی در بسیاری از موارد متعذر می گردد، تبیین و تنقیح این بحث ضروری است. بسیاری از فقیهان، شهادت بر شهادت را با رعایت هفت شرط به عنوان دلیل اثبات دعوی پذیرفته اند که به اشتراط برخی تصریح کرده و برخی را در ضمن عباراتشان بیان کرده اند. اما از نگاه این تحقیق، دلیل قانع کننده ای برای اشتراط شرط اول، دوم، پنجم، ششم و هفتم، از سوی فقها ارائه نشده است؛ از این رو این شروط قابل نقد است و غیر لازم به نظر می رسد. همچنین ادله مشهور در رابطه با اثبات عدم مقبولیت شهادت بر شهادتِ شهود فرع که اصطلاحاً به آن شهادت ثالثه می گویند نیز نارسا و قاصر است و اعتبار شهادت سوم قابل دفاع می باشد.
حضور زن در عرصه سیاست
رجعت
منبع:
موعود ۱۳۷۶ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
تمامیت قاعده فقهی استیمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از قواعد مشهور و مورد اختلاف قاعده عدم ضمان امین مگر در صورت ارتکاب تعدی یا تفریط است که به تعبیر استیمان اختصار می گردد برخی با نسبت دادن استثنائی بر قاعده استیمان آن را فاقد کلیت پنداشته اند در حالی که تمامیت قاعده فقهی مذکور و نادرستی استثنائات متصور بر آن امری مسلم بوده و دستیابی بر دو نتیجه این همانی بخش اول قاعده اذن مانع ضمان و اجازه از مسقطات ضمان است با قاعده استیمان و نیز ابراء یا اسقاط بودن بخش دوم قاعده اخیر از همین بحث مستحصل است
«صلح» و «سلم» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«صلح» به عنوان یکی از مفاهیم بنیادین در مطالعات سیاسی و اجتماعی مورد توجه اندیشمندان بسیاری در این حوزه قرار گرفته و تعاریف متعددی از آن بیان شده است. در اکثر تعاریف صلح مفهومی در برابر جنگ تعریف شده و با اتخاذ رویکردی منفی، به «نبود جنگ» تعریف گردیده است. در رویکردهای نوین با اتخاذ نگاهی مثبت و فعال و به منظور ایجاد صلحی پایدار، این مفهوم صرفاً ناظر به جنگ تعریف نشده، بلکه همه عوامل بر هم زننده صلح مورد توجه قرار می گیرند و با اتخاذ منظری درونی و ذهنی به صلح در صدد ایجاد صلح پایدار می باشند. مقایسه تعریف قرآن کریم از صلح گویای یکسانی ها و تفاوت هایی در این موضوع است.
گویاترین واژه در قرآن کریم که معادل صلح متعارف قرار می گیرد، واژه «سلم» است. سلم بیانگر صلح ایمانی و بیرونی است. در این تحقیق با به کارگیری دو روش تحلیل محتوا و معناشناسی زبانی تلاش شده به درک مفهوم سلم در قرآن کریم پرداخته و این نتیجه حاصل شده که همراهی مفهوم سلم در قرآن کریم با مفاهیمی چون عدالت، حق، عزت و ایمان تعریفی متفاوت از صلح ارائه می دهد. صلح اسلامی دارای رویکردی مثبت و درونی به صلح است که در قالبی عادلانه و به منظور دستیابی به اهداف الهی ترسیم می گردد و ارزش عرضی آن ناظر به مقدمه سازی تحقق اهداف دین و عدالت است و خود ارزشی مطلق و نهایی نیست که رسیدن به آن در هر شکلی متعالی تر از حالت نبود صلح تلقی گردد.
تاریخ اجتماعى شیعیان ایران و عراق در قرن پنجم هجرى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
معرفت و گونههای توجیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۱ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، ابتدا انواع توجیه شامل، عقلگرایی، تجربهگرایی، پوزیتیویسم منطقی، انسجامگرایی، عرفاندیشی و عملگروی مرور میشود. در ادامه، بحثِ شاکلههای توجیه مطرح میشود. نویسنده دیدگاههای مبناگرایی، کلنگری، درونگرایی و برونگرایی را بررسی میکند. وی پس از نقد و بررسی دیدگاههای مختلف نهایتاً نتیجهگیری میکند که روش صحیح در توجیه معرفت، راهی عقلانی است و شاکلهای که برای آن انتخاب میکند مبناگرایی مبتنی بر بداهت و برهان است.
با توجه به مباحثی که دربارة «سرشت معرفت» و «هویت توجیه» ارائه شد، اینک به طور فشرده به انواع و گونههای توجیه اشاره میشود تا در پرتو آن بتوان با جامع نگری بیشتری دربارة «ارزش شناخت» به بحث پرداخت.
عاشورا؛ تجلّى ادب رحمانى
حوزههای تخصصی:
ادب، حدّشناسى، قملرودانى و نگاهداشت جایگاه و حد خویشتن است که بر معرفت نفس و معرفت ربّ استوار مىباشد؛ چه این که ادب انسانِ خودآگاهِ خداآگاه؛ ادب معالله، ادب عندالله و حریم نگاهداشتن و شریعت محورى در فکر، قول و عمل است. در آینه کربلا و تابلوى عاشورا ادب انسانهاى کامل و متکامل، از امام و مأموم به صورت تمام عیار ترسیم و تصویر شده است. عاشورا در حقیقت، فرهنگستان ادب ولایى و توحیدى و ادبستان رحمانى و روحانى است و معلم و مربى، آن انسان کامل و امام زمان عاشورا؛ یعنى حسین بن على علیهالسلام و شاگردان ایشان از بنى هاشم (عباس بن على علیهالسلام ، قاسم بن الحسن علیهالسلام ، على اکبر، زینب کبرى علیهاالسلام و...) و غیر بنى هاشم (حرّ بن یزید ریاحى، زهیر بن قین، حبیب بن مظاهر، اُمّ وهب، جُون و...) بودهاند. هر کدام از آنان در مرتبه وجودى خود، ادب در برابر ولىّالله و حجةالله، ادب در برابر خداى متعال و ادب حضور عنداللّهى را مراعات کرده و حیات طیّبه و زندگى پایدار پاک را با واژه ادب تفسیر کردند. ناگفته نماند از باب «تعرف الاشیاء باضدادها» آن سوى جبهه عاشورا؛ یعنى کاروان یزیدى جز حدّنشناسى و بىادبى در مقابل «ولىّ خدا» و شریعت الهى، ظهور دیگرى نداشت. پس ادب سرمایه کمال و سعادت انسانى و بحران فیض الهى و مَجْلاى عنایت و بارقه ربوبى است که عدهاى از عاشوراییان را به دیدار خدا کشاند. در این نوشتار، از ادب، نقش ادب در بیدارى، بینایى و گذر از خود به خدا و نیل به فیض لقاى رب از رهگذر دیدار امام و ولىّ خدا سخن رفته است.
خدا شناسی دینی
مکه از دیدگاه جهانگردان اروپایى(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج ۱۳۷۴ شماره ۱۳
حوزههای تخصصی:
معناشناسی «کلمه» در قرآن کریم با تأکید بر روابط همنشینی و جانشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم «کلمه» یکی از مفاهیم مهم و در عین حال پیچیده ای است که از دیرباز مورد توجه مکاتب بشری و الهی بوده است. «کلمه» در قرآن کریم نیز جایگاهی ویژه دارد و تکرار این واژه، نماد اهمیت آن است. معناشناسی واژه های قرآنی، از روش های نوین پژوهش در قرآن کریم است و از این رو در نوشتار حاضر با استفاده از برخی روش های نوین معناشناختی، مفهوم«کلمه» تبیین و مؤلفه های معنایی آن از قرآن کریم استخراج شده است. در این روش از طریق رویکرد همزمانی، چهل و شش آیه مربوط به «کلمه» مورد مطالعه قرار گرفت. با تحلیل کاربردها و از طریق استخراج مفاهیم همنشین و جانشین، مشخص شد که مفهوم «قول» به هسته معنایی کلمه نزدیک تر است و از این رو می تواند جانشین «کلمه» محسوب شود. همچنین مشخص شد که بالغ بر نیمی از آیات اختصاص یافته به «کلمه» در قرآن، درباره خداوند به کار رفته و بیانگر «امر» اوست که از اراده اش نشأت می گیرد و بخشی از آن اوامر، به سنّت های الهی باز می گردد. در یک آیه نیز «کلمه»، به کافران نسبت داده شده است و بیانگر عقیده آنهاست که عملی را در پی دارد؛ بدین ترتیب «کلمه» در قرآن کریم، قولی است که هم به خداوند متعال و هم به انسان نسبت داده شده است. در بقیه آیات نیز، «کلمه» بدون انتساب به کسی، با صفات و ویژگی های مثبت و منفی متفاوتی همنشین شده است که بر اقوال اعتقادی توحیدی و غیر توحیدی مختلفی دلالت دارد.
بیان صادق
حوزههای تخصصی:
فرقه های صابیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی: