فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
طرح مساله: این پژوهش به اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی، با رویکرد شناختی- رفتاری ، بر میزان سازگاری زناشویی همسران معتادان و پیشگیری از عود معتادان می پردازد.
روش: بررسی حاضر، یک پژوهشی شبه تجربی است که با دو گروه آزمایش و کنترل انجام شده و ضمن استفاده از متغیر آزمایشی (آموزش های مهارت های ارتباطی به مدت 8 جلسه)، از پیش آزمون و پس آزمون 1 و پس آزمون 2، به فاصله 2 ماه استفاده شده است. نمونه مورد نظر پژوهش با استفاده از نمونه گیری در دسترس، از میان همسران معتادان مرد انتخاب شد که در حال اتمام مراحل ترک خود بوده، در مقطع زمانی 4 ماه (از فروردین تا تیرماه 1386)، به مرکز ترک اعتیاد بهزیستی اصفهان مراجعه کرده و نمرات سازگاری زناشویی آنها زیر حد میانگین بوده است. (1 انحراف استاندارد زیر میانگین). برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده در این پژوهش نیز از روش تحلیل واریانس با اندازه های مکرر و آزمون معناداری (خی دو) استفاده شد. ابزار پژوهش، مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر (1979)، با چهار مؤلفه (رضایت زناشویی، همبستگی دونفری، توافق دو نفری و ابراز محبت زناشویی) بوده است و برای سنجش بازگشت به مصرف معتادان از «تست آزمایشگاهی تشخیص سریع» ، استفاده شد.
یافته ها: نتایج به دست آمده، حاکی از آن است که آموزش مهارت های ارتباطی، در سازگاری کلی، تاثیر مثبت داشته، همچنین آموزش مهارت های ارتباطی بر مؤلفه های توافق دو نفری و ابراز محبت، تاثیر مثبت نشان داد و به افزایش هر یک از شاخص های یاد شده منجر شد، اما در مؤلفه های رضایت زناشویی و همبستگی دو نفری تاثیر مثبتی مشاهده نشد. همچنین در پیشگیری از بازگشت معتادان مرد نیز تعداد بازگشت به مصرف در گروه کنترل، بیشتر از گروه آزمایش بود ولی از لحاظ آماری معنادار نبود.
نتایج: در کل، نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که آموزش مهارت های ارتباطی، با رویکرد شناختی- رفتاری، بر سازگاری زناشویی همسران معتادان مرد مؤثر است.
بررسی اثر بخشی آموزش گروهی مهار خشم به شیوه عقلانی - رفتاری - عاطفی، بر کاهش پرخاشگری
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی اثر بخشی آموزش گروهی مهار خشم به شیوه عقلانی، رفتاری، عاطفی، بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان پسر دبیرستانی شهر اصفهان می پردازد. برای انجام پژوهش 24 دانش آموز که در آزمون پرخاشگری نمره بالایی آورده بودند به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش (12 نفر) و گواه (12 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش ده جلسه آموزش گروهی مهار خشم به شیوه عقلانی، رفتاری، عاطفی، را دریافت کردند و پس از اتمام جلسات گروه، پس آزمون و بعد از یک ماه آزمون پیگیری اجرا شد. فرضیه های تحقیق عبارت بودند از: 1- آموزش گروهی مهار خشم به شیوه عقلانی، رفتاری، عاطفی رفتار پرخاشگرانه دانش آموزان را کاهش می دهد. 2- بین خصوصیات جمعیت شناختی دانش آموزان و میزان پرخاشگری آنها رابطه وجود دارد. برای آزمون فرضیه ها از آزمون t و تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که آموزش گروهی مهار خشم رفتار پرخاشگری دانش آموزان را کاهش داده است (P<0.005, t=3.34) همچنین بین خصوصیات جمعیت شناختی دانش آموزان و میزان پرخاشگری رابطه معناداری مشاهده نگردید.
بررسی نقش عوامل موثر در ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش عوامل موثر در ترک اعتیاد بود تا با شناسایی این عوامل بتوان برنامه های پیشگیرانه و بازپرورانه متناسب را برای افراد معتاد تدارک دید. روش: این پژوهش از نوع پس رویدادی و علّی مقایسه ای است. جامعه آماری تمام معتادین مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان کهنوج بود و نمونه آماری آن متشکل از افراد داوطلب مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد یاران بود. ابزار پژوهش پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن، پرسشنامه مرزهای خانوادگی و فرم اطلاعات جمعیت شناختی شرکت کنندگان بود. یافته ها: یافته ها نشان داد که مرزهای خانوادگی بهنجار، هوش هیجانی بالاتر و مصرف تریاک در مقایسه با مصرف ماده شیشه و کراک در ترک اعتیاد نقش دارند، اما مرزهای خانوادگی گسسته، باعث برگشت اعتیاد در مصرف کنندگان ماده شیشه و کراک میشوند. عواملی که در ترک اعتیاد نقش نداشتند شامل وضعیت تأهل و سطح تحصیلات میشدند. نتیجه گیری: نتایج این بررسی بیانگر نقش و اهمیت متغیرهای خانواده، هوش هیجانی و نوع مواد در ترک اعتیاد است.
مقایسه ی ساختار انگیزشی و تحمل ابهام در دانش آموزان دختر با وضعیت اقتصادی- اجتماعی بالا و پائین شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به مقایسه ی ساختار انگیزشی و تحمل ابهام در دو گروه دانش آموزان دختر با وضعیت اقتصادی- اجتماعی بالا و پایین در شهر تهران پرداخته است. ساختار انگیزشی، مجموعه اهداف و شیوه های تعقیب آن توسط فرد را در برمی گیرد و توسط پرسشنامه ی PCI سنجیده می شود. تحمل ابهام نیز شامل چگونگی ادراک، تفسیر و واکنش افراد به موقعیت ها و محرک های مبهم است و توسط پرسشنامه یATS-I سنجیده می شود. نمونه ی این پژوهش دربرگیرنده-ی٦٠ آزمودنی، ٣٠ نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه با وضعیت اقتصادی- اجتماعی بالا و ٣٠ نفر از دانش آموزان دختر با وضعیت اقتصادی- اجتماعی پایین شهر تهران هستند که به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. دراین پژوهش از t مستقل استفاده شده است. آزمودنی ها پرسشنامه PCIو ATS-I را تکمیل نمودند. α کرونباخ پرسشنامه PCI 81/0 و ATS-I77/0 می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین دو گروه به لحاظ 1- میزان کنترل آزمودنی در تحقق هر هدف، 2- میزان شادی در صورت تحقق هر هدف، 3- میزان غم و سرخوردگی در صورت شکست هر هدف و4- تحمل ابهام تفاوت معنادار وجود دارد. ولی تفاوت معناداری به لحاظ 1- اهمیت اهداف، 2- احتمال تحقق اهداف بدون دخالت آزمودنی، 3- میزان آگاهی آزمودنی به گام ها و اقدامات ضروری تا دستیابی به هر هدف، 4- میزان تعهد و وابستگی قلبی آزمودنی به تحقق هدف، 5- طول مدت زمان تحقق هدف، 6- میزان آزادی در انتخاب هدف، 7- میزان اهمیت هر هدف برای اهداف دیگر و 8- تعداد اهداف مشاهده نشد. این پژوهش همچنین نشان می دهد که نوجوانان خانواده های با وضعیت اقتصادی- اجتماعی پائین، بیشتر منابع استرس زا را کنترل می کنند و آنها در صورت تحقق اهدافشان شادی بیشتری را تجربه می کنند و در صورت نرسیدن به اهداف، میزان سرخوردگی شان نیز بیشتر است.
تغییر ملاک های ازدواج در سه نسل: ارائه یک مدل زمینه ای مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییر ملاک های ازدواج در سه نسل، در میان اهالی روستای کبودان از توابع شهرستان قائن انجام شده است، تا علاوه بر تعیین تغییرات در ملاک ها، علل و عوامل مؤثر بر این تغییرات را در بین سه نسل بررسی کند. به این منظور از روش نظریه زمینه ای (GT)، به عنوان یک روش تفسیری استقرائی که مبتنی بر کدبندی داده هاست استفاده شده است. این بررسی یک مطالعه کیفی می باشد که از مصاحبه عمیق و شرکت کننده مشاهده گر استفاده شده است. جهت تحلیل اطلاعات یافته های بدست آمده شامل هشت مقوله عمده می باشند که عبارتند از: کاهش خویشاوندگرایی، اجبار در برابر اختیار، ورود عناصر نوسازی (آموزش مدرن، رسانه های جمعی، رفت و آمد به شهر) و رفاه، الگوبرداری از فرهنگ های غیرمحلی، افزایش تحصیلات، افزایش آگاهی، تغییر شکل خانواده و مقوله هسته این بررسی «جایگزینی نسبی» است که مقولات عمده فوق را در برمی گیرد. بر این اساس، شرکت کنندگان در تغییر ملاک های ازدواج یک جایگزینی نسبی می بینند. نظریه حاضر در قالب یک مدل زمینه ای شامل سه بعد شرایط، تعاملات و پیامدها که خود بیانگر نظریه زمینه ای نهایی می باشد، ارائه شده است.
دست برتری و توانایی چرخش ذهنی در کودکان
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق رابطه دست برتری و توانایی چرخش ذهنی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور 87 آزمودنی (45 دختر و 42 پسر) با میانگین سنی یازده سال و یک ماه و پنج روز که در مقطع پنجم ابتدایی به تحصیل اشتغال داشتند، بصورت تصادفی انتخاب شدند. نمونه مزبور از میان 4 مدرسه ابتدایی (2 مدرسه دخترانه و 2 مدرسه پسرانه) از طریق نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده جهت دست برتری، آزمون چاپمن (1987) و برای چرخش ذهنی آزمون آنلاین پی (2000) بود. برای تجزیه و تحلیل داده های آماری پژوهش از تحلیل واریانس دوراهه و آزمون ناپارامتریک خی دو استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دست برتری دختران و پسران تفاوت معناداری وجود ندارد (p=0.95). نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که عملکرد دو سو توانها در آزمون چرخش ذهنی نسبت به دانش آموزان چپ دست و راست دست در سطح بالاتری قرار دارد که از لحاظ آماری (p=0.003) معنادار است.
مقایسه یادگیری مشارکتی و یادگیری سنتی بر پیشرفت تحصیلی
حوزههای تخصصی:
مقایسه روایت های زندگی افراد افسرده و مضطرب با افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه نحوه روایت زندگی توسط افراد افسرده و مضطرب مراجعه کننده به درمانگاه های بهداشت روان شهر تهران با گروه غیر بالینی بود. «روایت» مفهوم اساسی شخصیت در رویکرد روایت است. در این پژوهش، سه مفهوم عاملیت، مشارکت همدلانه و روایت رهایی بخش در روایت ها بررسی شد.
روش: در این مطالعه مقطعی – تحلیلی برای انتخاب نمونه (هفت فرد افسرده، پنج فرد مضطرب و پنج فرد غیر بالینی که حداقل تحصیلات آنها دیپلم بود و بین 20 تا40 سال داشتند) از آزمون Scl-90-R و تشخیص روانشناس یا روانپزشک استفاده گردید. روایت ها به شیوه مصاحبه نیمه ساختار یافته داستان زندگی مک آدامز گردآوری و داده ها با استفاده از تحلیل محتوا و تحلیل واریانس یکطرفه بررسی شد.
یافته ها: گروه غیر بالینی نسبت به گروه مضطرب و گروه اخیر نسبت به گروه افسرده به طور معنی داری از روایت های رهایی بخش بیشتری استفاده کردند. عاملیت در گروه غیر بالینی از دو گروه دیگر بیشتر بود و در مشارکت همدلانه تفاوتی بین آنها نبود.
نتیجه گیری: وجود تفاوت در روایت ها بیانگر آن است که بررسی روایت ها می تواند به عنوان یک ابزار تشخیصی مورد توجه قرار گیرد. محتوای روایت افراد غیر بالینی، رهایی بخش؛ افراد مضطرب، امیدواری نسبی همراه با ابهام (که عاملیت آنها را کاهش می داد)؛ و افراد افسرده، ناامیدی و تابع جبر زمان بودن بود.
ارتباط باورهای فراشناختی با نشانه های مثبت و منفی در بیماران اسکیزوفرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه باورهای فراشناختی با نشانه های مثبت و منفی اسکیزوفرنی بیماران دارای توهم و هذیان بود. نمونه این پژوهش شامل 127 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی تحت درمان بود که در چهار ماهه اول سال 1384 برای درمان به صورت سرپایی و یا بستری به مجموعه روانپزشکی بیمارستان امام حسین (ع) مراجعه کرده و تا حد امکان با توجه به محدوده سنی 18 تا 30 و تحصیلات (حداقل دبیرستان) انتخاب شدند از این تعداد 28 نفر دارای هذیان ، 33 نفر دارای توهم، 36 نفر دارای هذیان– توهم و 30 نفر بدون هذیان– توهم بودند. مصاحبه بالینی سازمان یافته بر اساس ملاک های تشخیصی DSM- IV- R ، فرم کوتاه پرسشنامه فراشناخت ولز و مقیاس نشانه های مثبت و منفی اسکیزوفرنی کی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که باورهای فراشناختی با نشانه های مثبت و منفی بیماران اسکیزوفرنی رابطه مثبت معناداری دارد (01/0>p). ضریب رگرسیون گام به گام نشان داد که در بیماران دارای هذیان مؤلفه باورهای منفی در مورد کنترل ناپذیری افکار، در بیماران دارای توهم مؤلفه باورهای مثبت در مورد نگرانی، در بیماران دارای هذیان-توهم به ترتیب مؤلفه های خودآگاهی شناختی، باورهایی در مورد نیاز به افکار کنترل و باورهای مثبت در مورد نگرانی و در بیماران بدون هذیان - توهم مؤلفه باورهای مثبت در مورد نگرانی، قوی ترین پیش بینی کننده برای نشانه های مثبت اسکیزوفرنی بودند . در صورتی که در بیماران دارای هذیان و دارای توهم مؤلفه باورهایی در مورد نیاز به افکار کنترل و در بیماران دارای هذیان- توهم مؤلفه های باورهای مثبت در مورد نگرانی و اعتماد شناختی، قوی ترین پیش بینی کننده برای نشانه های منفی اسکیزوفرنی بودند. این نتایج با یافته های تحقیقی دیگر هم خوانی دارد. توجه به نقش باورهای فراشناختی بر هذیان ها و توهمات در اسکیزوفرنی و تاکید بر اصلاح باورهای فراشناختی در درمان های روانشناختی این بیماران ازکاربردهای مهم این پژوهش می باشد.
ویژگی های اوتیستیک در جمعیت بزرگسال: شواهدی برای فرضیه پیوستار اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تاکنون در مورد فراوانی اختلالات پیوستار اوتیسم درجمعیت بزرگسال بررسیهای اندکی در جهان شده است. در ایران نیز، این اولین مطالعه پژوهشی مقدماتی در این زمینه است. هدف این مطالعه، بررسی فراوانی علایم اختلالات پیوستار اوتیسم در دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترای دانشگاههای تهران و نیز ارزیابی برخی خصوصیات روانسنجی ابزار این پژوهش است.
روش: هزار نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترای دانشگاههای تهران با استفاده از برگردان فارسی پرسشنامه پیوستار اوتیسم (AQ) مورد بررسی قرار گرفتند. صحت ترجمه فارسی پرسشنامه و برگردان انگلیسی ترجمه فارسی آن را دو روانپزشک و سه روانشناس دارای مدرک دکترا تایید کردند. پرسشنامه ها به صورت حضوری در اختیار شرکت کنندگان قرار گرفتند و یک هفته بعد جمع آوری شدند. اطلاعات مربوط به سن و جنس شرکت کنندگان نیز در بخش ابتدایی پرسشنامه ثبت گردید. فراوانی اختلالات پیوستار اوتیسم (بر اساس نقطه برش بالاتر از 32) بررسی شد. ابزار پژوهش از نظر همخوانی درونی و پایایی آزمون – بازآزمون مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: این پرسشنامه ها را 943 نفر تکمیل نمودند. توزیع نمره کل پرسشنامه در همه آزمودنیها به توزیع بهنجار بسیار نزدیک بود. نمره 120 نفر (12.7 درصد) از دانشجویان بالاتر از 32 بود. میانگین نمرات کسب شده از پرسشنامه پیوستار اوتیسم در مردان به طور معنی داری بیش از زن ها بود. برگردان فارسی AQ از نظر همخوانی درونی و پایایی آزمون - بازآزمون از ویژگیهای روانسنجی قابل قبولی برخوردار بود.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که نقایص جنبه های مختلف شناخت اجتماعی در اختلالات پیوستار اوتیسم پدیده هایی شایع هستند. این یافته ها ممکن است تایید کننده نظریه پیوسته بودن علایم اختلالات پیوستار اوتیسم با وضعیت بهنجار باشند.
اثر هیجان خشم و سبک های شناختی بر فرایند تصمیم گیری با واسطه گری تمایلات فراشناختی: ارائه مدلی یکپارچه در تصمیم گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مکانیسم فرایند تصمیم گیری از منظر شناخت داغ می باشد. در همین راستا، نقش خشم به عنوان یک هیجان (همراه با نیمرخ شناختی) و سبک ها ی شناختی (نیاز به شناخت، نیاز به ساختار و نیاز به قطعیت) به عنوان شاخص انگیزش بر تصمیم گیری تحلیلی مبتنی بر مدل پردازش دوگانه کلازینسکی (2004) مورد بررسی قرار گرفت. در این مدل تمایلات فراشناختی نقش واسطه متغیرهای پیش بین را با تصمیم گیری ایفا می کند. تفکر فعال روشنفکرانه نیز شاخص تمایلات فراشناختی می باشد. گروه نمونه پژوهش حاضر را 223 دانشجوی دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز شکل دادند. مقیاس نیاز به شناخت (کاچیوپو و همکاران، 1996)، نیاز به ساختار و نیاز به قطعیت (تامپسون و همکاران، 1992)؛ خشم (لرنر و کلتنر، 2000)، ارزیابی شناختی (اسمیت و الزورت، 1985)، تفکر فعال روشنفکرانه (استانوویچ و وست، 2007) و تصمیم گیری (کلازینسکی، 2001) مورد استفاده قرار گرفتند. روایی و پایایی مقیاس ها مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها ی پژوهش نشان می دهند که خشم به صورت مستقیم و غیر مستقیم (از طریق تفکر روشنفکرانه) تصمیم گیری تحلیلی را به صورت منفی پیش بینی می کند؛ نیاز به شناخت نیز به همین شکل اما در جهت مثبت پیش بینی کننده تصمیم گیری می باشد؛ نیاز به ساختار تنها با واسطه تفکر روشنفکرانه تصمیم گیری تحلیلی را به صورت منفی پیش بینی می کند و نیاز به قطعیت پیش بینی کننده نمی باشد. ارزیابی ها ی شناختی قطعیت و مسئولیت/کنترل فردی نیز نیمرخ شناختی هیجان خشم را تشکیل می دهند.
بررسی نقش دلبستگی دوران کودکی، دلبستگی به خدا و سبکهای اسنادی بر اضطراب اجتماعی دانشجویان شهر بیرجند(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش دلبستگی به والد، دلبستگی به خدا و سبکهای اسنادی بر اضطراب اجتماعی دانشجویان شهر بیرجند است. از میان جامعه آماری، 700 دانشجو به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی از بین دانشجویان دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد شهر بیرجند انتخاب شده اند. پرسش نامه های دلبستگی به والد (هازن و شیور، 1986م)، دلبستگی به خدا، سبکهای اسنادی (ASQ) و اضطراب اجتماعی (SD) تکمیل و از طریق تحلیل مسیر بررسی شده است. نتایج نشان میدهد که سبک اسنادی شکست، و دلبستگی ناایمن به پدر به طور مستقیم اضطراب اجتماعی را پیش بینی میکنند. همچنین دلبستگی دوران کودکی از طریق دلبستگی به خدا و اسناد موفقیت بر افزایش یا کاهش اضطراب اجتماعی، مسیرهای معناداری نشان میدهد. بر اساس یافته های این پژوهش، میتوان گفت: دلبستگی ایمن دوران کودکی، سبکهای اسنادی مثبت و دلبستگی ایمن به خدا در کاهش اضطراب اجتماعی مؤثر هستند.
مقایسه مزاج های عاطفی و طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، اختلال دوقطبی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یک مناقشه حل نشده بر سر اینکه آیا اختلال شخصیت مرزی و اختلال دوقطبی باید در یک طیف مشابه در نظر گرفته شوند یا نه وجود دارد. هدف مطالعه حاضر فهم بیشتر در مورد تشابهات و تفاوت های بین دو اختلال به وسیله بررسی مزاج های عاطفی و طرح واره-های ناسازگار اولیه در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، اختلال دوقطبی و افراد بهنجار است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- مقایسه ای است که 90 نفر، شامل 30 بیمار اختلال شخصیت مرزی (15 زن و 15 مرد)، 30 بیمار دوقطبی (15 زن و 15 مرد) و 30 نفر افراد بهنجار (15 زن، 25 مرد) انتخاب شده با روش نمونه گیری در دسترس، در آن شرکت داشتند. برای جمع آوری داده ها در این مطالعه، از پرسشنامه مشخصات جمعیت شناختی، مصاحبه بالینی ساختار یافته برای تشخیص اختلالات محورI، مصاحبه بالینی ساختار یافته برای تشخیص اختلالات محور II، مقیاس پریشانی روان شناختی کسلر، نسخه کوتاه ارزیابی مزاج ممفیس، پیزا، پاریس و سن دیگو و پرسشنامه طرح واره های ناسازگار یانگ استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: در پژوهش حاضر افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در مقایسه با بیماران دوقطبی و افراد بهنجار در 18 طرح واره ناسازگار اولیه و مزاج های عاطفی نمرات بالاتری را به دست آوردند؛ همچنین بیماران دوقطبی در مزاج های عاطفی ادواری خویی و تحریک پذیر و طرح واره های رها شدگی/ بی ثباتی، بی اعتمادی/ بدرفتاری، انزوای اجتماعی/ بیگانگی، آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری، خود تحول نیافته/ گرفتار، استحقاق/ بزرگ منشی، پذیرش جویی/ جلب توجه و تنبیه نسبت به گروه افراد بهنجار تفاوت معناداری نشان دادند و نمرات بالاتری را به دست آوردند. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد مزاج های عاطفی و طرح واره های ناسازگار اولیه در اختلال شخصیت مرزی نسبت به اختلال دوقطبی شدت بیشتری دارند. این یافته ها بر تمایز بین دو اختلال تأکید می کند و بنابراین می توان چنین نتیجه گیری کرد که دو اختلال بیشتر متفاوتند تا مشابه. به طور کلی ارتباط قابل توجهی بین سطوح بالای مزاج های عاطفی و طرح واره های ناسازگار اولیه با اختلال شخصیت مرزی وجود دارد. در نهایت ترکیب خاصی از حساسیت مزاج های عاطفی و طرح واره های ناسازگار اولیه، با نوع خاصی از آسیب شناسی روانی مرتبط است.
تجزیه و تحلیل رابطه بین اعتقادات مذهبی و ابعاد مختلف احساس غربت (مطالعه موردی: دانشجویان غیر بومی دانشگاه یزد)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این تحقیق به بررسی رابطه بین اعتقادات مذهبی و ابعاد مختلف احساس غربت در دانشجویان خوابگاهی دانشگاه یزد پرداخته شده است. نمونه آماری پژوهش را 100 نفر از دانشجویان پسر و 150 نفر از دانشجویان دختر تشکیل می دهند. روش: روش تحقیق زمینه یابی (survey) است. برای جمع آوری داده های تحقیق، از پرسشنامه سنجش احساس غربت و اعتقادات مذهبی استفاده شده است. داده های به دست آمده از پرسشنامه به وسیله نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته ها: یافته های این تحقیق حاکی از آن است که بین اعتقادات مذهبی و احساس غربت دانشجویان، رابطه منفی معنی داری وجود دارد. همچنین بین اعتقادات مذهبی و ابعاد مختلف احساس غربت شامل دلتنگی برای خانواده، میل برگشت به موطن، سازگاری و دلتنگی برای افراد و محیط آشنا، ارتباط معنی داری وجود دارد. اما بین احساس تنهایی با اعتقادات مذهبی، رابطه معنی داری مشاهده نشد. همچنین نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که متغیرهای نوع جنسیت، وضعیت تاهل و میزان تحصیل، رابطه بین اعتقادات مذهبی و احساس غربت را تعدیل می کنند. نتیجه گیری: با توجه به رابطه بین اعتقادات مذهبی و ابعاد مختلف احساس غربت، برای پیشگیری و درمان احساس غربت در بین دانشجویان، دو گام اساسی برداشته می شود: 1. فرهنگ سازی: با استفاده از کارکردهای موثر دین؛ با برگزاری جلسات، همایش ها، گردهمایی ها، پخش کتاب و بروشورهای مذهبی در سطح دانشگاه ها؛ 2. فراهم کردن شرایط و جو مناسب؛ از طریق برگزاری منظم نماز جماعت، جلسات قرآن و دعا و برگزاری اردوهای مذهبی.
فرهنگ پذیری خانواده، مشکلات رفتاری، و مهارتهای اجتماعی در گروهی از کودکان مهاجر ایرانی در تورنتو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه میزان فرهنگپذیری والدین بهخصوص مادران ایرانی است که به شهر تورونتو کانادا مهاجرت کردهاند و سلامت کودکان آنها از نقطهنظر مشکلات رفتاری و مهارتهای اجتماعی. برای این منظور ابتدا مقیاس فرهنگپذیری ویژه ایرانیان مقیم کانادا فراهم آمد و روایی و پایایی آن با استفاده از یک گروه 119 نفری از ایرانیان مهاجر در تورونتو و با بهکارگیری چند روش محاسبه گردید. نتایج این بررسیها نشانگر روایی و پایایی مطلوب مقیاس در چهار حیطه فرهنگپذیری مشتمل بر هویت قومی, زبان, ارزشهای خانوادگی، و رسانههای قومی بود. پنجاه مادر مهاجر ایرانی در این بررسی شرکت کرده و پس از تکمیل پرسشنامه فـرهنگپذیری, مقیـاس مهارتهای اجتماعـی (گرشام و الیوت,1990) را بـرای 86 فـرزنـد دبـسـتانـی تـکمیل کـردند. نتایج حاصل از این بـررسی نشانگر رابطه معنادار بین میـزان فـرهنگپـذیـری مادران و مـهارت اجتماعی فرزندان بـود اما مـشـکلات رفـتـاری کودکان با میزان فرهنگپذیری مادران رابطه معنادار نداشت.
اختلال پرخوری: یک مقاله مروری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اختلالات خوردن یکی از اختلالات شایع روانی/ روان تنی شمار می روند که باعث ایجاد مشکلات فراوان در سلامت جسمی و عملکرد روانی و کیفیت زندگی می شوند. با وجود این که اختلال پرخوری شایع ترین اختلال خوردن به شمار می رود، همچنان مورد بررسی زیادی قرار نگرفته است. در مقاله حاضر پس از مروری بر تعریف، طبقه بندی، اپیدمیولوژی و پاتوفیزیولوژی انواع اختلالات خوردن، به بررسی بیشتر اختلال پرخوری خواهیم پرداخت.
افزایش انگیزش درونی و رضایت شغلی در پالایشگاه اصفهان موردی از کاربرد مدل هاکمن -الدهایم
حوزههای تخصصی:
"در میان رده ها و روشهای ارتقای انگیزش و رضایت شغلی ، طراحی مجدد مشخصه های شغلی و در نوع خاص آن مدل هاکمن - الدهایم از جایگاه ویژه ای برخوردار است . بر اساس این مدل ، مشخصه های شغلی به پنج مشخصه تنوع مهارت ، هویت وظیفه ، اهمیت وظیفه ، استقلال یا آزادی عمل و باز خورند شغلی تقسیم بندی می شود . مقاله حاضر مبتنی بر پژوهشی است که جامعه آماری آن مدیران عملیاتی بخشهای مختلف پالایشگاه اصفهان به تعداد 60 نفر بوده است و از این تعداد 45 نفر از مدیران عملیاتی به عنوان نمونه اصلی و 15 نفر مدیران میانی جهت آزمون میزان عینی بودن ابعاد اصلی شغل انتخاب گردیدند .
"
هوش هیجانی و سبکهای دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بـه منظور بررسی رابطه هوش هیجانی با سبکهای دلبستگی، 262 دانشجوی زن (با میانگین سنی 21 سال) و 238 دانشجوی مرد (با میانگین سنی 22 سال) فهرست هوش هیجانی بارـ ان (1997) و پرسشنامه سبک دلبستگی (هازان و شیور، 1987) را تکمیل کردند. یافته ها نشان دادند که در هر دو جنس، هوش هیجانی با سبک دلبستـگی ایمن رابطه مثبت و با سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا رابطه منفی داشت. تحلیل رگرسیون چندمتغیری نشان داد که سبکهـای دلبستگی ایمن، دوسوگرا و اجتنابی می توانند در زنان 25 درصد و در مردان 17 درصد از واریانس هوش هیجانی را تبیین کنند.
استفاده از تست آلپورت - ورنون - لیندزی در ایران
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی تنش والدگری مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه با مادران کودکان بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: پژوهش حاضر به منظور بررسی سطح تنش والدگری در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجهو مقایسه ی آن با مادران کودکان بهنجار انجام شده است. روش کار: مطالعه ی حاضر جزو پژوهش های علی مقایسه ای می باشد وجامعه ی آماری این پژوهش تمام مادران دارای پسر 5 تا 12 ساله ی مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه مراجعه کننده به درمانگاه های فوق تخصصی روان پزشکی کودک (ابن سینا و دکتر شیخ) و تمام مادران پسران 5 تا 12 ساله ی بهنجار مقطع پیش دبستانی و دبستان ناحیه ی 4 مشهد بودند. از بین مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه با روش نمونه گیری در دسترس، 50 نفر و از بین مادران کودکان بهنجار با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای80 نفر انتخاب شدند. ابزار این پژوهش شاخص تنیدگی والدگری بودند. داده های به دست آمده با روش های آماری توصیفی و استنباطی از جمله آزمون تی گروه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج پژوهش نشان دادند که بین تنش والدگری (قلمرو والد) و مولفه های آن در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه و مادران کودکان بهنجار تفاوت معنی داری وجود دارد (000/0P<) و نیز بین تنش والدگری (قلمرو کودک) و مولفه های آن در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه و مادران کودکان بهنجار تفاوت معنی داری وجود دارد (000/0P<). هم چنین بین تنش والدگری (قلمرو والد-کودک) در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه و مادران کودکان بهنجار تفاوت معنی داری وجود دارد (000/0P<). نتیجه گیری: مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه در مقایسه با مادران کودکان بهنجار دارای تنش والدگری بیشتری هستند که باید با ابزار شاخص تنش والدگری تشخیص داده شود.
"