فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۴۰۱ تا ۹٬۴۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فوبیای اجتماعی یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی سنین نوجوانی است. این اختلال دارای اثرات منفی بر سلامت کلی و عمکرد این گروه از افراد جامعه می باشد. این مطالعه با هدف تعیین میزان شیوع فوبیای اجتماعی در دانش آموزان مقطع متوسطه ی شهرستان ابهر انجام شد.
روش کار: در این مطالعه ی توصیفی- مقطعی، تعداد 5526 دانش آموز مقطع متوسطه ی شهرستان ابهر در طول سال تحصیلی 1390-1389 از هر دو جنس با نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. مشارکت کننده ها با استفاده از پرسش نامه ی لایبویتز و مشخصات جمعیت شناختی با رعایت اصل گمنامی مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل های آماری و توصیف داده ها با استفاده از جداول توزیع فراوانی مطلق و نسبی و به منظور تعیین و مقایسه ی نسبت شیوع اختلال فوبیای اجتماعی بر اساس متغیرهای زمینه ای از مجذور خی و نرم افزار SPSS نسخه ی 17 استفاده شد.
یافته ها: شیوع کلی فوبیای اجتماعی در جمعیت مورد بررسی 2/17 درصد بود. جنسیت مونث (000/0=P)، سن (001/0=P)، تجرد (001/0=P)، کم جمعیت بودن خانواده (003/0=P)، تحصیلات والدین در حد ابتدایی و متوسط (001/0=P)، خانه دار بودن مادر (012/0=P)، شغل آزاد پدر (000/0=P)، شهرنشینی (000/0=P) و درآمد متوسط خانواده (000/0=P) با میزان شیوع بالاتر اختلال ارتباط دارند.
نتیجه گیری: اختلال فوبیای اجتماعی در میان دانش آموزان مقطع متوسطه ی شهرستان ابهر از شیوع بالایی برخوردار است. یافته های مطالعه می تواند به تصمیم گیرندگان سلامت و بهداشت در اجرای نوعی راهبرد جامع در جمعیت مورد مطالعه در راستای مداخلات عرصه ی ارتقای سلامت روان و جلوگیری از ابتلا به اختلال فوبیای اجتماعی، کمک نماید.
رنگ آبی، رنگ رویاهای من و توست
حوزههای تخصصی:
تأثیر نقشه مفهومی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه در درس فیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر تأثیر نقشه مفهومی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه در درس فیزیک بررسی شده است. این پژوهش مشتمل بر دو بخش شبه آزمایشی و مطالعه موردی است. در بخش شبه آزمایشی، میزان اثربخشی ارائه و ساخت نقشه مفهومی بر پیشرفت تحصیلی فراگیران درس فیزیک مقطع متوسطه تعیین شده و در بخش دوم، با توجه به تأثیر معنی دار نقشه مفهومی در بررسی علت ها، مطالعه موردی با هدف بررسی تجارب استادان و دبیران در زمینه اثربخشی این روش تدریس در فرایند یاددهی-یادگیری انجام شده است. در بخش طرح شبه آزمایشی که از پیش آزمون و پس آزمون استفاده شده، شش کلاس درسی پایه دوم متوسطه در سه گروه کنترل، ارائه و ساخت (ترکیبی) و ارائه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. تفاوت این سه گروه در روش آموزشی آنها بوده است. در گروه های کنترل، آموزش به شیوه مرسوم، در گروه های ارائه و ساخت (ترکیبی)، در قالب نقشه مفهومی که دانش آموزان نیز خود نقشه های مفهومی مطالب تدریس شده را تهیه کردند و در گروه های ارائه، آموزش تنها در قالب نقشه مفهومی انجام شد. تأثیر این کاربندی بر پیشرفت تحصیلی فراگیران از طریق آزمون پیشرفت تحصیلی اندازه گیری شد. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد نمره های دانش آموزان گروه های آزمایشی ترکیبی و معلم ساخته در پس آزمون بالاتر از گروه کنترل است (001/0p≤). بنابراین، آموزش به کمک نقشه مفهومی به افزایش نمره های پیشرفت تحصیلی دانش آموزان منجر شده است. نتیجه دیگر این پژوهش، این بود که هیچ کدام از گروه های دختران و پسران برتری مشخصی نسبت به هم نداشتند. همچنین، برای دستیابی به هدف دوم پژوهش، به توصیف تجربیات نه نفر از دبیران و استادان در خصوص اثربخشی ارائه نقشه مفهومی در فرایند یاددهی-یادگیری پرداخته شد. نمونه گیری از دبیران و استادان به روش نمونه گیری هدفمند و اطلاعات به صورت مصاحبه نیمه ساختاریافته گرد آوری شده است. یافته های حاصل از تجربیات استادان و دبیران در خصوص اثربخشی کاربرد نقشه مفهومی نیز در سه مضمون اصلی با عنوان «کل نگری»، «یادگیری خودنظم دهنده» و «رشد تفکر» و چندین مضمون فرعی خلاصه شد.
پدیدارشناسی روش های توجیه خیانت: سازوکارهای رویارویی با ناهماهنگی های شناختی در روابط فرا زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خیانت زناشویی از مهم ترین پیشامدهایی است که زوج ها برای آن در جستجوی درمان برمی آیند و تأثیرات منفی آن بر زوج ها پس از آزار بدنی در رده دوم قرار دارد. در بیشتر موارد خیانت، افراد به یک ناهماهنگی شناختی در خود ادراکی دچار هستند. این پژوهش با به کارگیری روش کیفی به این پرسمان می پردازد که چگونه تصمیم گیری افراد، خطر درگیر شدن در خیانت زناشویی را افزایش می دهد. به ویژه آنکه چگونه یک مرد به خود روا می بیند به سوی برقراری رابطه فرا زناشویی پیش رود، مورد بررسی قرار گرفت. نمونه گیری به شیوه هدفمند انجام شد. نمونه موردمطالعه شامل هشت مرد می شود که در سال 1395 به دلیل درگیر بودن در خیانت به مراکز مشاوره مراجعه کردند. مصاحبه های نیمه ساختاریافته با مردانی که خیانت زناشویی داشته اند، ضبط شد و سپس برای کدگذاری رونویسی شدند. از مدل پدیدار شناختی استعلایی (موستاکاس، 1994) برای تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده استفاده شد. یافته ها نشان داد که افراد برای کاهش ناهماهنگی های شناختی خود در راستای پیش برد خیانت زناشویی به دو شیوه فراگیر عمل می کنند: ایجاد انعطاف در باورها و نگرش ها، بهانه ساختن نارضایتی زناشویی. متخصصان می توانند از راهکارهای توجیهی که افراد برای کاهش ناهماهنگی های شناختی خود به کار می برند و از طریق آنها به خود اجازه می دهند خیانت کنند در راهبردهای مداخله ای استفاده کنند و از طریق مواجه سازی، تاثیر پنهان این توجیهات را برای آنها آشکار سازند
فراشناخت
منبع:
تربیت ۱۳۷۶ شماره ۱۲۱
حوزههای تخصصی:
تأملی در تمایلات فزون خواهانه در میان دانش آموزان مدارس غیر انتفاعی
منبع:
پیوند ۱۳۸۰ شماره ۲۶۷
حوزههای تخصصی:
شبکه ی معنایی حرف اضافه ی فارسی از درچهارچوب معنی شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سهم و نقش راهبردهای خودرهبری در توانمندسازی روان شناختی کارکنان آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر راهبردهای خودرهبری بر توانمندسازی روان شناختی کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهرستان مشهد است. جامعه آماری 213 نفر از کارکنان ادارات مذکور بودند که به روش نمونه-گیری طبقه ای نسبی (بر حسب رسته شغلی) انتخاب شدند. و نحوه گردآوری دادهها از نوع تحقیقات توصیفی (غیرآزمایشی) و از شاخه مطالعات میدانی بود و روش انجام پژوهش پیمایشی بود. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه بازبینی شده خودرهبری (RSLQ) هاگ تون و نک (2002) و پرسش نامه توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (1995) بود که برای سنجش اعتبار محتوای پرسش نامه ها از نظرات متخصصان، اساتید دانشگاهی و کارشناسان خبره استفاده شد و پایایی شان با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 82/0 و 79/0 برآورد گردید. تجزیه و تحلیل داده ها، با بهره گیری از فنون آمار توصیفی (تنظیم جداول توصیفی، میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (رگرسیون خطی دومتغیره و تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه) صورت گرفت. نتایج نشان داد که متغیر خودرهبری 6/80 درصد از تغییرات توانمندسازی روان شناختی را تبیین می کند و راهبردهای خودرهبری معطوف به رفتار، پاداش طبیعی و الگوی فکری سازنده به ترتیب 8/66، 20/0 و 9/71 درصد از تغییرات توانمندسازی روان شناختی را تبیین می کنند. و مابین رسته های شغلی از نظر توانمندی روان شناختی تفاوت معناداری وجود دارد. بدین صورت که تفاوت میانگین رسته پژوهشی با سایر رسته های شغلی در سطح 05/0 معنادار بود. به-عبارت دیگر، کارکنان رسته پژوهشی به نسبت سایر رسته ها به لحاظ روان-شناختی توانمندتر بوده اند.
ارتباط عوامل جمعیت شناختی و ویژگیهای شخصیتی با کودک آزاری و بی توجهی در گروهی از نوجوانان شهر اهر
اثربخشی آموزش تنیدگی زدایی شناختی - رفتاری بر کاهش تنیدگی مادران شاغل بر حسب ویژگی های مادر - کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی اثربخشی آموزش تنیدگی زدایی شناختی- رفتاری بر کاهش تنیدگی زندگی مادران شاغل بر حسب ویژگی های تنیدگی زای مادر و کودک است. 130 نفر پرستار شاغل در بیمارستانهای تهران بر اساس متغیرهای سن، تعداد فرزندان و سلامت جسمانی در این مطالعه شرکت کردند. در مرحله اول گروه نمونه از طریق شاخص تنیدگی والدینی (PSI) مورد ارزشیابی قرار گرفتند. در مرحله دوم 24 نفر از مادران بر اساس احراز بالاترین میزان تنیدگی زندگی بطور تصادفی در دو گروه مساوی گواه و آزمایشی جایگزین شدند. قبل از اعمال مداخله از هر دو گروه پیش آزمون بعمل آمد. سپس گروه آزمایشی به مدت 13 هفته تحت آموزش تنیدگی زدایی قرار گرفت. در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد.
نتایج مطالعه حاکی از آن است که روش آموزش تنیدگی زدایی بر کاهش تنیدگی زندگی و بعضی از ویژگی های تنیدگی زای مادر و کودک موثر بوده است.
بررسی جامعه شناختی رابطه بین سرمایه اجتماعی و افسردگی (مورد مطالعه: زنان متأهل شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی رابطه بین سرمایه اجتماعی و افسردگی در میان زنان متأهل نگاشته شده است. روش پژوهش مورد استفاده، پیمایش بود و جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل شهر تبریز به تعداد 378460 نفر بود که از بین آن ها، 384 نفر به عنوان نمونه نهایی بر اساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. همچنین، برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شد، برای سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و به منظور برآورد اعتبار آن، از تکنیک تحلیل عاملی استفاده شد. داده ها از طریق نرم افزار Spss18 ، تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که متغیر سرمایه اجتماعی در تمامی ابعاد چهارگانه(حمایت خانواده پدری، حمایت خانواده پدر شوهری زن، حمایت دوستان و اعتماد بین زوجین)، با متغیر افسردگی، رابطه معنادار و معکوسی داشته است. همچنین نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل رگرسیونی حاکی از آن است که، 24% تغییرات مرتبط به متغیر «افسردگی»توسط متغیرهای مستقل مورد استفاده تبیین شده است.
نقش جنسیت، والانس و برانگیختگی لغات فارسی دارای بار هیجانی بر ادراک زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: طیف وسیعی از پژوهش ها نشان داده اند که مدت زمان ادراک شده، از عوامل متعددی تأثیر می پذیرد. فرضیه مطالعه حاضر این بود که جنسیت و بار هیجانی (والانس و برانگیختگی) لغات فارسی باعث خطا در ادراک زمان می شوند. روش: در این آزمایش، 58 نفر از دانشجویان پسر و دختر مقطع کارشناسی دانشگاه تبریز به صورت داوطلبانه شرکت کردند. به همه شرکت کنندگان با استفاده از آزمون رایانه ای، مجموعه ای از کلمه هاى فارسی دارای بار هیجانی (در پنج بعد: شاد، آرامش بخش، خنثی، خشونت آمیز و غمگین) به مدت 800 و 2000 میلی ثانیه نشان داده شد تا بازتولید کنند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های مکرر سه عاملی، آزمون تحلیل واریانس یک راهه، آزمون هاى تی مستقل و تى وابسته تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که میزان خطا (کم تخمینی)، برای مدت زمان بلند بیشتر از میزان خطا برای مدت زمان کوتاه بوده است. همچنین میزان تغییرپذیری در واژه های شاد و آرامش بخش به طور معناداری بالاتر از میزان تغییرپذیری در واژه های خشونت آمیز، غم انگیز و خنثی است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد که هیجان بر ادراک زمان تأثیر مى گذارد. اساس تفسیر این نتایج مدل های توجهی ادراک زمان و مدل های مبتنی بر انگیختگی زمان است.
بررسی و مقایسه درمان فراشناختی و درمان روانی-آموزشی خانواده بر عملکرد اجتماعی بیماران دو قطبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مینه و هدف: ماهیت چند بعدی و پیچیده اختلال دو قطبی بررسی و به کارگیری درمان های جدید را ایجاب می کند. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان فراشناختی در مقایسه با درمان روانی-آموزشی خانواده بر کاهش عملکرد اجتماعی بیماران دو قطبی بوده است.
مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع نیمه تجربی (پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه) بود. از بین تمام بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی مراجعه کننده به بیمارستان ها و درمانگاه های روانشناختی شهر اصفهان ،24 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی قرار گرفتند.گروه اول درمان فراشناختی همراه با دارو درمانی، گروه دوم درمان روانی –آموزشی خانواده همراه با دارو درمانی و گروه سوم فقط دارو درمانی دریافت کردند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته بر اساس معیارهای تشخیصی DSM-IV-R و مقیاس عملکرد اجتماعی بود. داده-ها با استفاده از نرم افزار SPSS و با کمک آمار توصیفی و استنباطی و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تفاوت بین میانگین های نمرات گروه درمان فراشناختی در مقایسه با گروه روانی-آموزشی خانواده معنادار نبود (0/05>p)؛ همچنین بین میانگین های نمرات گروه درمان فراشناختی و گروه روانی- آموزشی خانواده با دارو درمانی معنادار بود.
نتیجه گیری: استفاده از درمان فراشناختی و درمان روانی-آموزشی خانواده همراه با دارو درمانی اثربخشی درمان را افزایش می دهد. بنابراین پیشنهاد می شود درمانگران و خانواده ها در این زمینه آموزش ببینند.