فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۲۸۱ تا ۶٬۳۰۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بیان وتحلیل دیدگاههای دیدگاه"" ماکسین گرین (1981-1917)"" در سه زمینه تجربه معنادار، تخیل و تربیت زیبایی شناختی است. این پژوهش با رویکردکیفی و روش توصیفی- اسنادی انجام و پس از مطالعه منابع در دسترس ، دیدگاههای تاثیرگذار او، درزمینه تحول در برنامه درسی و تربیت زیبایی شناختی، جمع آوری وتحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان می دهدگرین با ایده رهاسازی تخیل رویکرد جدیدی را در تربیت زیبایی شناختی مطرح می-نماید،او تاکید دارد، تخیّل که اغلب درنظام تعلیم وتربیت مورد غفلت قرار می گیرد، به عنوان ابزار انتقال ادراک، تجربه زیسته و بستر خلاقیت ،عاملی قابل تامل در فرایند یادگیری است. ایده اومبتنی برآزادگذاشتن فراگیردر تخیل فرصتهای ممکن، معنی دارکردن برنامه درسی براساس تجربیات فردی ودستیابی به فضاهای جدید است، این تجربیات در قالب، تجربه زیبایى شناختى، به آگاهى دقیق فراگیر براى دیدن پدیده ها به گونه اى متفاوت از شکل مرسوم و عادى آن ها منجر می شود.گرین از رویکرد پدیدار شناسانه تجربه زیبایى شناختى طرفداری می کند، از آن جهت که براساس آن قلمرو یا حیطه مشخصى از جهان تفسیر مى شود. لذا تربیت زیبایی شناختی عملکردخاص تربیتی است که به توانایی فراگیر برای درک، تفسیر و داوری این حیطه منجر می شود ،که آن را سواد زیبایی شناختی می نامد.
رابطه سبک های فرزندپروری و سبک های انضباطی با جرأت ورزی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جرأت ورزی یکی از مؤلفه های مهم روابط و مهارت های اجتماعی است که می تواند تحت تأثیر عوامل مختلف از جمله سبک های فرزندپروری و انضباطی قرار بگیرد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة بین سبک های فرزندپروری و سبک های انضباطی مدیران و معلمان با جرأت ورزی دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی (از نوع رگرسیون) بود که از بین دانش آموزان دورة متوسطة دوم شهر زابل در سال تحصیلی 1395-1394 به شیوة نمونه گیری تصادفی- طبقه ای متناسب با حجم تعداد390 دانش آموز از طریق سه پرسش نامة سبک های فرزندپروریدیانابامریند (1972)، جرأت ورزی گمبریل و ریچی (1975) و سبک های انضباطی درک شدة مدیران و معلمان رمضانی (1389) مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد بین سبک فرزندپروری سهل گیرانه با جرأت ورزی، رابطه ای وجود ندارد (05/0p>)؛ اما بین سبک فرزندپروری مقتدرانه با جرأت ورزی رابطة مثبت و معنادار و بین سبک فرزندپروری مستبدانه با جرأت ورزی رابطة منفی معناداری وجود دارد (01/0p<). نتایج رگرسیون نیز نشان داد که سبک های فرزندپروری 9/50 درصد از واریانس جرأت ورزیرا تببین می کنند. یافتة دیگر این مطالعه نشان داد که بین سبک انضباطی غیرمداخله ای با جرأت ورزی، رابطه ای وجود ندارد (05/0p>)؛ اما بین سبک انضباطی مشارکتی با جرأت ورزی رابطة مثبت و معنادار و بین سبک انضباطی مستبدانه با جرأت ورزی، رابطة منفی و معنادار وجود دارد (01/0p<). نتایج رگرسیون نیز نشان داد، سبک های انضباطی 3/54 درصد از واریانس جرأت ورزیرا تببین می کنند. بر اساس یافته ها، برگزاری دورة فرزندپروری برای والدین و دورة سبک های انضباطی برای مدیران و معلمان مدارس، به منظور افزایش جرأت ورزی دانش آموزان پیشنهاد می شود.\nجرأت ورزی یکی از مؤلفه های مهم روابط و مهارت های اجتماعی است که می تواند تحت تاثیر عوامل مختلف از جمله سبک های فرزندپروری و انضباطی قرار بگیرد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک های فرزندپروری و سبک های انضباطی مدیران و معلمان با جرأت ورزی دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی-همبستگی (از نوع رگرسیون) بود که از بین دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر زابل در سال تحصیلی 95-1394 به شیوه نمونه گیری تصادفی-طبقه ای متناسب با حجم تعداد390 دانش آموز از طریق سه پرسشنامه سبک های فرزندپروری دیانا بامریند (1972)، جرات ورزی گمبریل و ریچی (1975) و سبک های انضباطی درک شده مدیران و معلمان رمضانی (1389) مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان دادبین سبک فرزندپروری سهل گیرانه با جرات ورزی رابطه ای وجود ندارد (05/0p>). اما بین سبک فرزندپروری مقتدرانه با جرات ورزی رابطه مثبت و معنادار و بین سبک فرزندپروری مستبدانه با جرات ورزی رابطه منفی معناداری وجود دارد (01/0p<). نتایج رگرسیون نیز نشان داد که سبک های فرزندپروری 9/50 درصد از واریانس جرات ورزی را تببین می کنند. یافته دیگر این مطالعه نشان داد که بین سبک انضباطی غیرمداخله ای با جرات ورزی رابطه ای وجود ندارد (05/0p>). اما بین سبک انضباطی مشارکتی با جرات ورزی رابطه مثبت و معنادار و بین سبک انضباطی مستبدانه با جرات ورزی رابطه منفی و معنادار وجود دارد (01/0p<). نتایج رگرسیون نیز نشان داد سبک های انضباطی 3/54 درصد از واریانس جرات ورزی را تببین می کنند. بر اساس یافته ها، برگزاری دوره فرزندپروری برای والدین و دوره سبک های انضباطی برای مدیران و معلمان مدارس، به منظور افزایش جرأت ورزی دانش آموزان پیشنهاد می گردد.
تأثیر حالت های خلقی بر پاسخ های قلبی- عروقی بر حسب ابعاد شخصیتی برون گردی و نوروزگرایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی اثر حالتهای خلقی مثبت و منفی بر پاسخهای قلبی- عروقی و نقش تعدیلکننده ابعاد شخصیتی برونگردی و نوروزگرایی انجام شد.
روش: ابتدا 654 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه تربیت مدرس، نسخه تجدیدنظرشده پرسشنامه شخصیتی آیزنک را تکمیل نمودند؛ سپس بر اساس نمرههای نهایی دو بُعد شخصیتی برونگردی و نوروزگرایی، 4 گروه برونگرد، درونگرد، نوروزگرا و پایدار هیجانی (هر گروه 30 نفر؛ مجموعاً 120 نفر) انتخاب شدند. کاربندی آزمایشی در مورد هر یک از آزمودنیها در دو جلسه با فاصله دو تا چهار هفته، اعمال گردید؛ بدین ترتیب که در یک جلسه خُلق مثبت و در جلسه دیگر، خُلق منفی به آنها القا شد. میزان فشار خون و ضربـان قلب آزمودنیهـا در پیش و پس از فرآیند القـای خلق، اندازهگیری و ثبت گردید.
یافتهها: در مورد همه آزمودنیها، در موقعیت خُلقی مثبت در مقایسه با موقعیت خُلقی منفی، میزان فشار خون سیستولی نسبت به میزان آن در مرحله خط پایه کاهش بیشتری داشت. در موقعیت خُلقی منفی در مقایسه با موقعیت خُلقی مثبت، میزان ضربان قلب نسبت به میزان آن در مرحله خط پایه با افزایش همراه بود. امّا ابعاد شخصیتی برونگردی یا نوروزگرایی این آثار را تعدیل نکردند .
نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، میتوان از شیوهای القای خُلق، در راستای بهبود سلامت افراد بهره گرفت.
"
"کانون خانواده و بزهکاری: عوامل اجتماعی طلاق "
منبع:
مکتب مام ۱۳۵۵ شماره ۷۶
حوزههای تخصصی:
روش های تحقیق آمیخته: رویکردی برتر برای کندو کاو درمسایل نظام آموزشی و حل آن ها
حوزههای تخصصی:
رابطه ی سبک خودگویی و مشکلات عاطفی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سبک خودگویی، هستهی مرکزی در تنظیم شناختیرفتاری است که نقش مهمی در ایجاد و تداوم مشکلات عاطفی دارد. با شناخت سبک خودگویی و مولفههای آن میتوان به خودکنترلی که در احساس خودکارآمدی افراد تاثیر به سزایی دارد، دست یافت. پژوهش حاضر با هدف بررسیرابطهی خودگویی و مشکلات عاطفی در دانشجویان دانشگاه پیام نور مشهد انجام شد.
روشکار: در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 375 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور مشهد در سال 1389 به روش نمونهگیری داوطلبانه انتخاب شدند. برای ارزیابی خودگویی و مشکلات عاطفی از پرسشنامهی خودگویی (ST) کالوت و همکاران و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) استفاده شد. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیری، تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج همبستگی پیرسون نشان میدهد که خودگویی منفی، رابطهی مثبت معنیداری با دو مولفهی افسردگی و اضطراب دارد (001/0P≤) در حالی که با استرس، همبستگی معنیداری را نشان نمیدهد. همچنین خودگویی مثبت با استرس، رابطهی منفی معنیداری دارد (05/0P≤). نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان میدهد خودگویی منفی در پیشبینی افسردگی و اضطراب (001/0P≤) و خودگویی مثبت در پیشبینی استرس، توان بیشتری دارند (05/0P≤).
نتیجهگیری: سبکخودگویی در پیشبینی مشکلات عاطفی دانشجویان نقش دارد. با افزایش آگاهی و حساسیت شناختی از طریق آموزشهای لازم جهت تغییر سبک خودگویی میتوان به ارتقای سلامت روان و عملکرد دانشجویان کمک نمود.
رابطه مفهوم خود، ساختار خانواده و نگرش به عملکردهای تربیتی والدین در نوجوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، مؤلفة مفهوم خود و رابطظ آن با ساختار خانواده و شیوه های فرزندپروری مورد بررسی قرار گرفته است. تعداد 163 دانش آموز نوجوان با میانگین سنی 16 سال و به تفکیک جنسیت از میان مدارس متوسطة شهر تبریز انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس مفهوم خود تنسی متشکل از 84 ماده و مقیاس 77 ماده ای عملکرد تربیتی والدین استفاده شد. نتایج بیان گر تفاوت های جنسی معنی داری در مفهوم خود نبود. دختران در مقایسه با پسران محبت والدینی را بیشتر ارزیابی کردند، ولی در نگرش به بُعد کنترل والدینی تفاوت های جنسی معنی داری مشاهده نشد. چهار شیوة تربیتی (مقتدر، آزادگذارنده، قدرت طلب و مسامحه کار) در رابطه با مفهوم خود مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیلANOVA گویای آن بود که نقش اقتدار والدینی در ایجاد مفهوم خود بالا در مقایسه با سه شیوة دیگر به مراتب بیشتر بود. همچنین، مفهوم خود، جز در رابطه با تحصیلات مادر، تحت تأثیر ساختار فیزیکی خانواده قرار نگرفت.
سوگیری به نفع خود در پیش بینی موفقیت ازدواج با توجه به ویژگی های جور/ناجور و قضاوت خوشبینانهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روانشناسی کودک
حوزههای تخصصی:
نیازسنجی پژوهشی در گسترة مناسبات دین و روان شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین ضرورت و چیستی نیازسنجی پژوهشی، ارائة روش شناسی، طراحی الگوی عملیاتی نیازسنجی پژوهشی مناسبات دین و روان شناسی و دستیابی به نیازهای پژوهشی در این عرصه است. روش پژوهش، از نوع کیفی و ترکیبی از روش پیمایشی، تحلیل محتوا و روش متمرکز بر گروه است. جامعة آماری، شامل کلیه منابع اسنادی، انسانی و سازمانی در عرصه مناسبات دین روان شناسی است. نمونه آماری در منابع اسنادی شامل 123 منبع (کتاب، مجله علمی ، پایان نامه، ساختار و وظایف و اسناد بالادستی)، در منابع انسانی، شامل 351 نفر (مدیران پژوهشی و آموزشی، متخصصان روان شناسی و علوم دینی، طلاب و خانواده های آنها) و در منابع سازمانی، 28 سازمان (مراکز مشاوره، مراکز مربوط به اطلاعات و آمار طلاب، دستگاه اجرایی مربوط و نهاد علمی ـ پژوهشی) می شود. روش نمونه گیری، ترکیبی از نمونه گیری هدف دار و در دسترس می باشد.
یافته های پژوهش، شامل ارائة روش شناسی خاص و طراحی الگوی عملیاتی نیازسنجی مناسبات دین و روان شناسی و دستیابی به 702 عنوان پژوهشی در 15 گرایش روان شناسی است. بیشترین نیازهای شناسایی شده در گرایش های روان شناسی اجتماعی، روان شناسی مثبت و روان شناسی رشد بود. کمترین نیازهای شناسایی شده نیز در گرایش های روان شناسی فیزیولوژیک، روان سنجی و روش تحقیق بود.
بررسی فرایندهای شناختی کودکان فارسی زبان در بازشناسی کلمات گفتار
حوزههای تخصصی:
یادگیری زبان یک فرایند پردازش اطلاعاتی است. در واقع زمانی که گفته دیگران را می شنویم، کلمات موجود در گفتار پیوسته را بازشناسی می کنیم. بنابراین بازشناسی، شامل یافتن کلمات مجزا در گفتار پیوسته و نگاشت آنها به مدخل های واژگانی موجود در حافظه به منظور تعیین معنای کلمات می باشد. در توجیه فرایند بازشناسی کلمات گفتار، انگاره های متعددی ارایه شده و زبان شناسان بسیاری نیز در این حوزه فعالیت و تحقیق نموده اند؛ از جمله کاتلر، دنیس نوریس و جیمز مک کوئین که در تحقیقات بسیاری این انگاره ها را در زبان های مختلف مانند انگلیسی و ژاپنی آزموده اند.
این مقاله، به معرفی چهار انگاره اصلی بازشناسی کلمه یعنی کوهورت، ردیابی، سیاهه کوتاه و تقطیع عروضی و بررسی رفتار کودکان فارسی زبان در بازشناسی کلمات گفتار از رهگذر این انگاره ها و همچنین شناسایی عوامل موثر در بازشناسی می پردازد.
"مقایسه نگرش افراد جامعه نسبت به مدارس غیر انتفاعی بر اساس درآمد، تحصیلات و شغل "
حوزههای تخصصی:
فراوانی اختلالات روانی در مراجعان سرپایی کلینیک سالمندان پویا
حوزههای تخصصی:
رابطه نگرش مدیران صنایع نسبت به علوم رفتاری با رشته تحصیلی، سابقه خدمت و میزان آشنایی آنان با علوم فوق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تأثیر نگرش در رفتار در عملکرد مدیران، پژوهش حاضر به بررسی رابطه نگرش مدیران صنایع استان اصفهان نسبت به علوم رفتاری مهم در فاصله سالهای 79-1377 اختصاص یافته است. مرور پژوهشها بیانگر اهمیت هر دو مبحث مدیریت و نگرش بود، ولی مرور مزبور فقدان تحقیقات مشابه، چه در ایران و چه در سایر کشورها، را نیز نشان داد. بر همین اساس، پرسشنامه محقق ساخته ای برای سنجش نگرش مدیران نسبت به علوم رفتاری به همراه دو پرسشنامه دیگر تنظیم گردید. پایایی و روایی پرسشنامه در مرحلة مقدماتی تحقیق مورد سنجش و تأیید قرار گرفت و سپس پرسشنامه ها اجرا گردید.
جامعة آماری پژوهش را کلیه مدیران صنایع استان در نیمه اول سال 1379، و نمونه مورد بررسی را مدیران مراکز صنعتی دارای حداقل یکصد نفر کارمند یا کارگر، تشکیل داد. پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع پیمایشی بوده است. داده های توصیفی مربوط به 124 نفر از مدیران که پرسشنامه ها را تکمیل و اعاده کرده بودند مورد محاسبه قرار گرفت. تحلیل داده ها در رابطه با یافته های جانبی و به ویژه سه فرضیة اصلی پژوهش انجام پذیرفت. بررسی فرضیه اول، بیانگر وجود تفاوت معنی دار بین نگرش مدیران فارغ التحصیل رشته های دانشگاهی مدیریت با مهندسی – فنی (0.05=?) و همچنین بین نگرش مدیران فارغ التحصیل رشته های دانشگاهی مدیریت با مدیران دیپلمه بود (0.01=?). فرضیه دوم تحقیق تأیید نشد؛ بنابراین، نگرش متفاوت مدیران دارای سوابق خدمت و مدیریت متفاوت مورد تأیید قرار نگرفت. آزمون فرضیه سوم، بیانگر وجود نگرش متفاوت مدیرانی بود که میزان آشنایی آنان با علوم رفتاری متفاوت بود. در راستای یافته های اصلی پژوهش، محدودیتهای تحقیق و همچنین پیشنهادهای سودمند برای پژوهشگران و مسؤولان، مدیران، و برنامه ریزان ارائه گردیده است.
رابطه عملکرد خانواده، هیجان خواهی و پرخاشگری با اعتیاد به بازی های ویدیویی در دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی سهم متغیرهای عملکرد خانواده (حل مشکل، ارتباط، ایفای نقش، همراهی عاطفی، آمیزش عاطفی، کنترل رفتار و عملکرد کلی)، هیجان خواهی و پرخاشگری در پیش بینی اعتیاد به بازی های ویدیویی دانش آموزان بوده است. روش پژوهش، همبستگی بود. به همین منظور، 302 دانش آموز پسر دوره متوسطه اول از مدارس شهر کرج در سال تحصیلی 1392-1391 با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه عملکرد خانواده (FAD)، پرسش نامه اعتیاد به بازی های ویدیویی (PVP)، پرسش نامه هیجان خواهی زاکرمن (SSS) و پرسش نامه پرخاشگری باس و پری بودند. برای تجزیه و تحلیل آماری از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شده است. نتایج به دست آمده، بیانگر همبستگی معنادار بین عملکرد خانواده در همه ابعاد (حل مشکل، ارتباط، ایفای نقش، همراهی عاطفی، آمیزش عاطفی، کنترل رفتار و عملکرد کلی) با اعتیاد به بازی های ویدیویی (r=0.31, P<0.01)؛ هیجان خواهی با اعتیاد به بازی های ویدیویی ( r=0.27, P<0.01) و پرخاشگری دانش آموزان با اعتیاد به بازی های ویدیویی (r=0.47, P<0.01) بود. نتایج رگرسیون نشان داد که از بین متغیرهای پیش بین، متغیرهای پرخاشگری، ایفای نقش (از ابعاد عملکرد خانواده) و هیجان خواهی توانسته اند اعتیاد به بازی های ویدیویی را پیش بینی کنند. به طور کلی 4/28% از واریانس اعتیاد به بازی های ویدیویی توسط متغیرهای پیش بین تبیین می شود.
علل ناسازگاری کودکان در مدرسه
حوزههای تخصصی: