فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۰۱ تا ۴٬۲۲۰ مورد از کل ۳۵٬۸۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی سیر تکوین برنامه های درسی و روش های آموزش زبان دوم/خارجی نشان می دهد آموزش دستور همواره یکی از مباحث جدّی و چالش برانگیز برای برنامه ریزان و مدرسان زبان بوده است. در برخی از برنامه های درسی، دستور محور آموزش بوده و محتوای اصلی تلقی شده است؛ درحالی که در برخی دیگر، دستور به کلی کنار نهاده شده و معنا، محور برنامه های آموزش زبان بوده است. مطالعه پیشین برنامه ها و شیوه های آموزش زبان دوم/خارجی حاکی از شکل گیری سه رویکرد درباره آموزش دستور است. رویکرد اول، که عمدتاً در برنامة درسی دستوری یا ساخت گرا تجلی یافته است، دستور را محتوای اصلی برنامة درسی دانسته و آن را چهارچوب و قالب سازمان دهندة برنامة زبان آموزی در نظر می گیرد. این رویکرد بر تمرکز آشکار بر دستور و آموزش مستقیم آن تأکید داشته و اوج رواج آن دورة ساختگرایی، یعنی اواسط قرن بیستم تا دهة هفتاد این قرن، بوده است. رویکرد دوم، که نقطة مقابل رویکرد تمرکز بر دستور است، بر معنا و نقش های زبانی تأکید دارد. در این رویکرد، آموزش دستور به کلی کنار نهاده شده و تبادل معنا محور اصلی برنامة زبان آموزی است. این رویکرد نیز در اواخر دهة هفتاد قرن بیستم مطرح و در دو دهة پایانی این قرن به اوج اعتبار خود رسید. رویکرد سوم، با اتخاذ موضعی بینابین بر آموزش دستور در کنار معنا و در رابطة فرایندی تأکید دارد. این رویکرد نیز در اواخر قرن گذشته مطرح شد و عمدتاَ در الگوی آموزشی تکلیف محور مطرح گردیده است. شواهد مختلف حاکی از آن است که اتخاذ رویکردهای مختلف دربارة آموزش دستور ناشی از تعاریف متفاوتی است که برای این بخش از زبان ارائه شده است. این تعاریف شامل دستور ذهنی، دستور زبان شناختی، دستور توصیفی، دستور معیار، دستورِ معلم و دستور آموزشی است. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که با توجه به اهداف بنیادی آموزش زبان فارسی به غیرایرانیان، کدام دستور را باید آموزش داد و کدام یک از سه رویکردِ فوق برای دستیابی به این هدف مناسب تر است. برای این منظور، ابتدا سیر تکوین دیدگاه های آموزش زبان بررسی خواهد شد. سپس، بازتاب این دیدگاه ها در برنامه های درسیِ آموزش زبان مورد بحث قرار خواهد گرفت. در ادامه، دستور آموزشی و ویژگی های آن بحث خواهد شد. در بخش پایانی نیز تلاش خواهد شد تا متناسب با اهداف بنیادی آموزش زبان فارسی، الگویی برای تدوین محتوای دستوری و آموزش دستور زبان فارسی پیشنهاد گردد.
آماده سازی مقیاس سنجش دین داری برای جمعیت دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای فشارهای شغلی و روش های مقابله با آن در بین 96 نفر از مدیران مدارس متوسطه دولتی (53 مدیر زن و 43 مدیر مرد) در 10 منطقه آموزشی شهر تهران صورت گرفته است. داده ها از طریق دو پرسشنامه فشارشغلی و روش های مقابله ای گردآوری شد. نتایج تحقیق گویای آن است که بین فشارشغلی مدیران زن و مرد مدارس متوسطه شهر تهران تفاوت معنی داری وجود ندارد. فشارشغلی هر دو گروه در رابطه با عوامل فشارزای ناشی از نقش، روابط کاری در سازمان و ساختار آن وضعیتی مشابه را نشان داد، اما در زمینه عامل فشارزای ناشی از شغل و محیط کار تفاوت معنی داری بین دو گروه زن و مرد مشاهده گردید. متغیرهای جمعیت شناختی تحصیلات، سابقه کار و سابقه مدیریت رابطه منفی و معنی داری را با فشارشغلی نشان داده اند. یافته های پژوهش مؤید وجود رابطه منفی و معنی دار بین روش های مقابله ای مساله محور در هر چهار مؤلفه حمایت اجتماعی، مسئولیت پذیری، مشکل گشایی برنامه ریزی شده و ارزیابی مجدد مثبت با فشارشغلی است. در عین حال، نتایج تحقیق نشان داد که روش های مقابله ای هیجان محور در هر چهار مؤلفه رویارویی مقابله ای، دوری گزینی- فاصله گیری، فرار- اجتناب و خویشتن داری رابطه منفی و معنی داری با فشارشغلی دارند.
نقشهای زنان و مردان در کتابهای فارسی دورة ابتدایی
حوزههای تخصصی:
"
محتوای کتابهای درسی میتواند در شکلگیری دیدگاهها، بازخوردها و ارزشهای کودکان به شدت مؤثر باشد. این بررسی به منظور به تصویر کشیدن نقش زنان و مردان در کتابهای فارسی اول تا چهارم انجام شد. نتایج تحلیل محتوا نشان داد که : الف) 262 ارزش مثبت به مردان و 129 ارزش مثبت به زنان نسبت داده شده بودند، ب) 1266 و 507 جمله به ترتیب مشتمل بر مفاهیمی درباره مردان و زنان بودند. افزون بر آن، این مفاهیم بازخورد مثبتتری را نسبت به مردان در مقایسه با زنان ایجاد میکردند. میتوان نتیجه گرفت که کتابهای فارسی دورة ابتدایی بازخوردهای متفاوتی در کودکان، نسبت به مردان و زنان ایجاد میکنند و این بازخورد نسبت به مردان مثبتتر از زنان است.
"
نقش خودارزشیابی در فرآیند یادگیری و آموزش دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کلاس درس باید فرصت تکرار عمل برای یادگیرنده باشد، زیرا یادگیرندگان به دنبال کشف ندانسته های خود هستند و مسلماً در این راه با موفقیت ها و شکست هایی مواجه می شوند، اما مهم آنست که یادگیرندگان به ارزش دانستن چیزی که نمی دانند، پی ببرند. در این صورت یادگیرندگان به جبران شکست های خود می پردازند و یاد می گیرند که چگونه عملکردشان را بسنجند و بهبود بخشند. هدف این مطالعه بررسی نقش خودارزشیابی در فرآیند یادگیری و آموزش دانش آموزان بود.
نتیجه گیری: تعالی آموزش، حداکثرنمودن مشارکت یادگیرندگان از طریق توسعه و دخالت دادن آنها در امور و تعالی ارزشیابی، به چالش طلبیدن وضع موجود و ایجاد تغییر به منظور نوآوری و خلق فرصت های بهبود یادگیری است . استفاده از خودارزشیابی به صورت مستمر و پویا و فراهم کردن زمینه رسیدن فراگیران به آن، گام موثری در جهت تحقق اهداف آموزش و تربیت و استقرار این روش در مدارس نیازمند عزمی همگانی برای گسترش این مفهوم در آموزش و پرورش است . برای انجام خودارزشیابی و هماهنگی حوزه های مختلف آموزش و پرورش در جهت یکپارچگی فعالیت ها و استقرار نظام خودارزشیابی ، برنامه ریزی دقیقی مورد نیاز است.
ساخت و هنجاریابی آزمون تشخیص اختلالات بیان نوشتاری برای دانش آموزان پایه های چهارم و پنجم ابتدایی
تاثیر آموزش در هنگام خواب بر یادگیری دانشجویان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش در هنگام خواب بر یادگیری دانشجویان بود. این پژوهش در قالب طرح پژوهش شبه آزمایشی پیش آزمون ـ پس آزمون با یک گروه انجام شد. به این منظور از جامعه آماری دانشجویان روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار در سال تحصیلی 86 ـ 1385، 50 نفر که در دامنه سنی 18 تا 25 قرار داشتند، پس از آگاهی از نحوه انجام پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ای بود حاوی پرسش های زبان انگلیسی در قالب چهارگزینه ای و ترجمه، بر اساس مطالب انگلیسی آموزش داده شده. روایی آن با استفاده از روایی محتوایی تایید شد. اجرای آزمایشی پژوهش با هدف خوگیری آزمودنی ها برای گوش دادن در هنگام خواب به مدت یک هفته انجام شد. سپس مواد آموزشی در اختیار آنان قرار داده شد و موظف شدند که طبق دستورالعمل آموزش داده شده، آن را اجرا نمایند و گزارش روزانه کار خود را نیز ثبت نمایند. داده های پژوهش با استفاده از آزمون های t تحلیل شد و نتایج نشان داد که یادگیری زبان انگلیسی در هنگام خواب از طریق شنوایی امکان پذیر نیست. ضمن آگاهی کامل از محدودیتهای پژوهش، نتایج آن نشان داد که یادگیری در هنگام خواب صورت نمی گیرد و مشکلاتی از قبیل بی خوابی، سردرد، گوش درد، بی حوصلگی و خواب آلودگی در طول روز را نیز در پی دارد.
بررسی تاثیر نگاه هرمنوتیکی- زبانی آگوستین بر ویتگنشتاین و دلالت های تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر نگاه هرمنوتیکی- زبانی آگوستین بر ویتگنشتاین و دلالت های تربیتی آن می باشد. این پژوهش از نظر ماهیت داده ها، کیفی و از نظر هدف از نوع تحقیقات بنیادی (نظری) است. همچنین، به لحاظ روش گردآوری داده ها، توصیفی و از نظر روش اجرایی، تحلیلی، تطبیقی و استنتاجی می باشد. با توجه به سیر رشد نگاه هرمنوتیکی از آگوستین تا ویتگنشتاین متأخر، می توان نشانه های پر رنگ نگاه هرمنوتیکی آگوستین در تکوین نگاه هرمنوتیکی مدرن را مشاهده کرد که در تحقیقات فلسفی امروز از نظر دور مانده است. در این حالت می توان از بنیان های نظری این نظریه فلسفی در امر تعلیم و تربیت بهره گرفت، زیرا گفتار و زبان قدرتمندترین ابزار در امر تدریس به شمار می روند. در نتیجه تحلیل این نگاه نوین، دلالت های تربیتی شناسایی و استخراج شدند که ناظر بر چگونگی تحول نگاه معلم و دانش آموز در سیستم آموزشی و همچنین، ارتباط متقابل بین معلم و دانش آموز می باشند.
اثربخشی آموزش مهارت های مدیریت استرس بر افزایش سلامت روان دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه تعداد دانشآموزان کلاس پنجم با پیشرفت تحصیلی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
است. بررسی رابطه تعداد دانشآموزان کلاس با پیشرفت تحصیلی، عامل مهمی است که میتواند راهبردی برای تعدیل منطقی توزیع
دانشآموزان در کلاسها، تهیه تجهیزات و تأمین معلم برای نیل به اهداف باشد. با توجه به اهمیت موضوع، مقاله حاضر به بررسی این
رابطه پرداخته است. بدینمنظور 72 کلاس پنجم دبستان بهصورت تصادفی طبقهای متناسب با حجم، از سه منطقه پرتراکم، تراکم متوسط
و کم تراکم با تعداد 2188 دانشآموز همراه با معلمان آنها انتخاب شد. روشهای مورد استفاده در این پژوهش، همبستگی و علّی -
مقایسهای پس از وقوع بوده و ابزارهای جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه و آزمون پیشرفت تحصیلی بوده است. تجزیه و تحلیل آماری
پژوهش در دوسطح توصیفی و استنباطی، با استفاده از نرمافزار آماری SPSS انجام شده است.
از بررسی یافتههای تحقیق مشخص شد که بین میانگین کل سه درس اصلی و میانگین درسهای علوم و ریاضی دانشآموزان و تعداد
آنها در کلاس، همبستگی معناداری وجود نداشته است. با وجود این، روش تحلیل واریانس نشان داد که با افزایش تعداد دانشآموزان
در کلاس درس ادبیات، سطح عملکرد آنها نیز افزایش یافته است.
ساخت و اعتباریابی مقیاس نشانگان در آستانه بازنشستگی در افراد در آستانه بازنشستگی شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ساخت و اعتباریابی مقیاس نشانگان در آستانه بازنشستگی در افراد در آستانه بازنشستگی (اعم از زن و مرد که حداکثر پنج سال تا بازنشستگی آنان باقی مانده است) در ادارات و سازمانهای دولتی اصفهان در بهار سال 1386 اجرا شد. بهمنظور دستیابی به هدف پژوهش از میان کارمندان در آستانه بازنشستگی، 487 نفر با استفاده از نمونهگیری تصادفی طبقهای (برحسب جنسیت) انتخاب شدند. با استفاده از مصاحبه مقدماتی، متون نظری و مشورت با صاحبنظران و شناسایی عوامل نشاندهنده نشانگان در آستانه بازنشستگی، یعنی مجموعه احساسات و نشانههایی که افراد بازنشسته تجربه میکنند، پرسشنامهای شامل 68 سؤال تدوین و پس از اجرای مقدماتی بر روی 30 نفر از کارمندان رسمی، پرسشنامهای 46 سؤالی از آن استخراج شد. ملاک انتخاب سؤالها داشتن همبستگی مثبت با کل آزمون و داشتن بار عاملی مثبت 4/0 بود. پس از انتخاب سؤالها و اجرای آن بر روی نمونه پژوهش (487 نفر)، روایی سازه آزمون با استفاده از تحلیل عوامل اکتشافی و با چرخش از نوع واریماکس بررسی شد. در تحلیل عاملی چهار عامل استخراج شد. این چهار عامل میتوانستند، در مجموع 06/57 درصد از واریانس کل را تبیین کنند. آلفای کرونباخ عوامل چهارگانه به ترتیب معادل 90/0، 62/0، 48/0 و 60/0 بوده که در سطح 01/0 P< معنادار بودهاند. آلفای کرونباخ کل آزمون نیز معادل 88/0 محاسبه شده است.
مقایسه ی میزان اثربخشی هیپنوتراپی شناختی رفتاری گروهی و درمان شناختی رفتاری گروهی بر افزایش عزت نفس نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی هیپنوتراپی شناختیرفتاری گروهی و درمان شناختیرفتاری گروهی بر افزایش عزت نفس نوجوانان انجام پذیرفت.
روشکار: جامعهی آماری این کارآزمایی بالینی شامل تمام نوجوانان پسر ساکن در مدارس شبانهروزی شهرستان تایباد در سال تحصیلی 91-1390 بودند که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. از 250 نفر از نوجوانان ساکن در یک مرکز شبانهروزی، پرسشنامهی عزت نفس کوپر-اسمیت به عمل آمد و با توجه به نمرهی عزت نفس پایینتر از 23، 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و یک گروه شاهد جایگزین شدند. سپس گروههای آزمون به مدت 2 ماه (در هر هفته یک جلسهی 2 ساعتی) تحت درمان هیپنوتراپی شناختیرفتاری و درمان شناختیرفتاری قرار گرفتند و گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکرد. بعد از اتمام دوره جهت بررسی میزان تغییر در عزت نفس، مجددا آزمون مذکور به عنوان پسآزمون در همهی افراد اجرا گردید. دادهها با کمک نرمافزار SPSS نسخهی 19، آمار توصیفی، تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل گردیدند.
یافتهها: تحلیل آزمون کوواریانس نشان داد که نمرات عزت نفس در گروههای آزمون در مقایسه با شاهد افزایش معنیداری داشته است (01/0P<) اما هیپنوتراپی شناختیرفتاری منجر به افزایش بیشتر، اما غیر معنیدار عزت نفس نسبت به درمان شناختیرفتاری گروهی شد.
نتیجهگیری: هیپنوتراپی شناختیرفتاری و درمان شناختیرفتاری گروهی
میتوانند عزت نفس نوجوانان را افزایش دهند اما بین این دو تفاوت معنیداری دیده نشد.
بررسی رابطه علایم مثبت و منفی با کیفیت زندگی بیماران اسکیزوفرنیک مزمن بستری در بیمارستان سینای جونقان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اسکیزوفرنیا اختلال روان پزشکی مزمنی است که علایم مثبت و منفی در پیش آگهی آن نقش مهمی دارد و با کیفیت زندگی این بیماران مرتبط است. از این رو، این پژوهش با هدف تعیین رابطه علایم مثبت و منفی با کیفیت زندگی بیماران اسکیزوفرنیک مزمن بستری در بیمارستان سینای جونقان انجام شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی، نمونه پژوهش کلیه بیماران اسکیزوفرنیک مزمن بستری در بیمارستان سینای جونقان استان چهارمحال و بختیاری بود، که در مجموع شامل 62 بیمار اسکیزوفرن بود. گردآوری داده ها با کمک پرسش نامه عوامل فردی و اجتماعی، پرسش نامه کیفیت زندگی بیماران اسکیزوفرن و پرسش نامه علایم مثبت و منفی Anderson انجام شد. تمامی بیماران اسکیزوفرنیک بستری بیمارستان سینا (62 نفر) با پرسش نامه کیفیت زندگی، پرسش نامه علایم مثبت و منفی و پرسش نامه عوامل فردی و اجتماعی توسط روان شناس بررسی شدند. سپس اطلاعات با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی ضریب همبستگی Pearson مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: میانگین نمرات علایم منفی (57/32 ± 67/99)، علایم مثبت (5/19 ± 14/71) و کیفیت زندگی بیماران اسکیزوفرنیک
06/13 ± 55/93 بوده است. همچنین ضریب همبستگی Pearson نشان داده است که علایم مثبت با کیفیت زندگی (48/0 = r،
001/0 ≥ P) و علایم منفی با کیفیت زندگی (38/0 = r، 01/0 ≥ P) رابطه معکوس معنی دار دارد. بدین صورت که با افزایش علایم مثبت و منفی، میانگین نمره کیفیت زندگی بیماران بالا می رود و میانگین نمره بیشتر به معنی داشتن مشکلات بیشتر در آن حیطه و کیفیت زندگی پایین تر است.
نتیجه گیری: با توجه به این که علایم مثبت و منفی باعث افت کیفیت زندگی بیماران اسکیزوفرن می شود، با کاهش و کنترل این دسته از علایم می توان تا حدودی کیفیت زندگی این بیماران را بهبود بخشید و زندگی بهتری برای آنان فراهم کرد. بنابراین توجه به علایم بیماران و درمان به موقع آنان از اهمیت خاصی برخوردار است.
مقایسه خودبیمارانگاری، اضطراب اجتماعی و اجتناب شناختی در مادران دانش آموزان با و بدون مشکلات ویژه یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف پژوهش حاضر مقایسه خودبیمارانگاری، اضطراب اجتماعی و اجتناب شناختی در بین مادران دانش آموزان با و بدون مشکلات ویژه یادگیری بود.
روش: روش پژوهش علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه مادران دانش آموزان 9 تا 14 ساله با و بدون مشکلات ویژه یادگیری شهر اردبیل در سال 1392 بود. آزمودنی های پژوهش شامل 80 نفر از مادران دانش آموزان با مشکلات ویژه یادگیری بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و 80 نفر از مادران دانش آموزان عادی که به شیوه همتاسازی (بر اساس سن مادر، تحصیلات و تعداد فرزندان) انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های خود بیمار انگاری، اضطراب اجتماعی و اجتناب شناختی استفاده شد. داده های جمع آوری شده به وسیله تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین مادران دانش آموزان با و بدون مشکلات ویژه یادگیری در خودبیمار انگاری، اضطراب اجتماعی و اجتناب شناختی تفاوت معناداری وجود دارد ( P< 0/001)
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که مادران کودکان با مشکلات ویژه یادگیری در مقایسه با مادران کودکان بدون مشکلات ویژه یادگیری از خودبیمارانگاری، اضطراب اجتماعی و اجتناب شناختی بیشتری رنج می برند، بنابراین انجام مداخله های آموزشی و درمانی برای بهبود وضعیت روان شناختی مادران دانش آموزان با مشکلات ویژه یادگیری ضروری است.
بررسی موانع تحصیل دختران روستایی (پژوهشی کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش به منزله اقدامی مهم در فرآیند توانمندسازی، حق طبیعی انسانها به شمار می رود و نقشی مهم در تعالی آنها دارد. یکی از مسائل مشهود در برخی نواحی روستایی کشور، عدم تحصیل یا ترک تحصیل دختران روستایی در سالهای نخست تحصیل است. هدف پژوهش حاضر، بررسی موانع تحصیل دختران روستایی در روستای چکوچه پشت و نواحی کوهستانی گَن گَله واه و دوران در شهرستان رضوانشهر است که با روش تحقیق کیفی انجام شده است. برای گردآوری داده ها از مشاهده و مصاحبه های نیمه سازمان یافته و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل موضوعی استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش، مجموعه ای از عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در تصمیم گیری برای تحصیل دختران روستایی مؤثر است. این عوامل عبارت اند از: عدم باور والدین به ضرورت تحصیل یا ادامه تحصیل دختران، تأکید بر ازدواج زودهنگام دختران، گسترش شایعات مردم به سبب خروج دختران از منزل و تبعیض میان فرزند دختر و پسر که همگی در نهادهای غیررسمی اجتماع محلی ریشه دارند. باورها نقشی بسیار مهم در عدم تحصیل یا ترک تحصیل دختران روستایی دارند و استعدادهای نهفته در وجود افراد، به دلیل فقدان محیطی مناسب، امکان بروز ندارند. عدم تناسب آموزشهای ارائه شده در مدارس با ظرفیتها و استعدادهای وجودی افراد و تناسب کم مطالب آموزشی با نیازهای آنها در زندگی روزمره عوامل مهم دیگری هستند که بی علاقگی به تحصیل، تقویت باور به عدم سودمندی آن و تثبیت هنجارهای ممانعت کننده از تحصیل را موجب می شوند. امنیت کم جاده ها، دوری از امکانات آموزشی و وضعیت مالی ضعیف نیز از دیگر عوامل محدودکننده در این زمینه اند.
مقایسه ویژگی های شخصیتی گروهی از گردشگران ایرانی با گروه غیر گردشگر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اگر چه عوامل اجتماعی - اقتصادی به طور وسیع در فهم رفتار گردشگران مورد استفاده قرار گرفته است، اما در پژوهش های اخیر، آگاهی رو به افزایشی در این زمینه که شخصیت نیز ممکن است در فهم رفتار گردشگران موثر باشد، مشاهده می شود. به همین منظور، پژوهش حاضر به مقایسه ویژگی های شخصیتی گروهی از گردشگران ایرانی با گروه غیر گردشگر می پردازد. مواد و روش ها: در این پژوهش که از نوع علی - مقایسه ای بود، 150 گردشگر و 150 نفر غیرگردشگر با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده، از طریق پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی NEO و فرم پنج مقیاس هیجان خواهی زاکرمن مورد ارزیابی قرار گرفتند و در نهایت داده ها با استفاده از روش های آماری t گروه های مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره، مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که بین گردشگران و گروه غیرگردشگر در هیجان خواهی، برون گرایی و گشودگی در برابر تجربه، تفاوت معنی داری وجود دارد (P<0.0001)، اما در سایر ویژگی های شخصیتی (نوروزگرایی، توافق پذیری و با وجدان بودن) تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش، شواهد تجربی در این زمینه که ویژگی های شخصیت ممکن است با گردشگری ارتباط داشته باشد، فراهم می کند.
اثربخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد (ACT) بر اختلال استرس پس آسیبی (PTSD)، سبک مقابلهای و خودکارآمدی در دختران مبتلا به سوگ نابهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درمان PTSD از چالش انگیزترین موضوعات بالینی و بهداشت روانی است. با توجه به هزینه های متعدد ناشی از آن، بازبینی پیشینه تحقیقی برای دستیابی به سودمند ترین گزینه های درمانی ضروری به نظر می رسد. لذا، هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد بر PTSD، سبک مقابله ای و خود کارآمدی در دختران مبتلا به سوگ نابهنجار بود.
روش: تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری شامل کلیه دختران داغدیده تحت سرپرستی بهزیستی کرمانشاه در 1394 بود، که براساس معیارهای ورود به پژوهش، معیارهای تشخیصی DSM-V و پرسش نامه های تأثیر حوادث کودکان، سوگ کودکان، سبک های مقابله ای و خودکارآمدی ارزیابی و نمرات مقیاس ها به عنوان خط پایه تعیین شد. افرادی که دارای بالاترین نمرات بودند با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به گروه های آزمایش و گواه (12=2n=1n) تقسیم شدند. گروه آزمایشی 8 جلسه مداخله درمانی هفتگی 120 دقیقه ای را دریافت نمود اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. اطلاعات به دست آمده با 19-SPSS و با روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان دادکه تفاوت معناداری بین گروه های آزمایش و گواه در نمرات کلی PTSD، مؤلفه های افکار مزاحم و اجتناب، و خودکارآمدی وجود دارد (05/0>P). همچنین، در سبک های مقابله ای مسأله مدار(T) و اجتنابی(A) تفاوت معناداری بین گروه ها مشاهده گردید (05/0>P) اما این تفاوت در مقابله هیجان مدار(E) معنادار نبود (05/0<P).
نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از کارایی این شیوه نوظهور درمان شناختی-رفتاری است که به نظر می رسد به علت تلفیق تکنیک های شرقی در آن، برای بیماران ایرانی مناسب تر است.
بررسی فراوانی عوامل تنش زای شغلی تکنسین های مرد اورژانس پیش بیمارستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تکنسین های اورژانس 115 طی یک روز کاری با فشارهای جسمی و روحی زیادی مواجهند که در سلامتی و کیفیت کار آنها اثرگذار است. هدف از این تحقیق شناخت شایع ترین عوامل دخیل و کمک به برنامه ریزی بهتر برای کاهش تنش های شغلی است.
روش کار: مطالعه به صورت توصیفی مقطعی برای بررسی عوامل تنش زای فردی و بین فردی، مدیریتی، مراقبت از بیمار و عوامل محیط کار در سال 1388 انجام شد. جامعه ی پژوهش 173 نفر تکنسین اورژانس 115 مشهد هستند. برای گردآوری اطلاعات، از پرسش نامه ی استاندارد شده ی عوامل تنش زای پرستاران استفاده گردید. اطلاعات به دست آمده با نرم افزار SPSS و آزمون های مجذور خی، همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس تحلیل شدند.
یافته ها: شایع ترین عوامل، نداشتن فرصت و محل مناسب استراحت، کمبود امکانات، عدم ارزیابی دقیق از نحوه ی کار تکنسین ها، کمبود تکنسین به نسبت ماموریت ها، تماس با وسایل آلوده و نوع استخدام بود. عوامل مدیریتی و محیط کار بیشترین شدت تنش زایی و عوامل بین فردی، کمترین شدت را داشتند .عوامل تنش زا با متغیرهای سن(P=0.0001) ، نوع استخدام (P=0.0000)، شیفت های متوالی(P=0.0013) ارتباط معنادار دارد.
نتیجه گیری: بر خلاف پژوهش های بیمارستانی، در تکنسین های اورژانس پیش بیمارستانی، استرس در اثر عوامل مدیریتی و محیط کار بیشتر تشدید می گردد. توجه به برتری عوامل استرس زا، به منظور ارتقای کیفیت خدمات اورژانس پیش بیمارستانی و حفظ سلامت جامعه، حیاتی است.
رابطه بین جهت گیری مذهبی، اضطراب و حرمت خود
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی «رابطه بین جهت گیری مذهبی، اضطراب و حرمت خود»، 60 دانشجو از دانشگاه تهران انتخاب شدند. برای بررسی متغیرهای جهت گیری مذهبی، اضطراب و حرمت خود، مقیاس جهت گیری مذهبی (بهرامی احسان، 1378)، سیاهه حالت – رگه اضطراب، (اشپیلبرگر، 1981) و سیاهه حرمت خود (کوپراسمیت، 1967) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج به دست آمده از اجرای آزمون های فوق نشان می دهد که جهت گیری مذهبی دارای رابطه ای مثبت با حرمت خود (p<0.003, r=0.387) و نیز واجد همبستگی منفی با هر دو جنبه حالت و رگه اضطراب است. تحلیل داده نشان می دهد که جهت گیری مذهبی دارای همبستگی منفی با حالت اضطراب (p<0.001,r=0.398) بوده و نیز مقدار همبستگی با رگه اضطراب (p<0.001,r=-0.414) است. یافته های این پژوهش نشان میدهد که مذهب قادر است تا نقشی درون روانی در تامین سلامتی ایفا کند. چارچوب های مرجع مذهبی قادرند تا نظیر مکانیزم های مقابله ای، حرمت خود و اضطراب را اداره کنند
بررسی الگوهای ذهنی طرحواره ای کمال گرایی و تأییدخواهی در افسردگی
حوزههای تخصصی: