مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
اورژانس
حوزههای تخصصی:
بررسی علایم اختلال فشار روانی پس آسیبی و رابطه ی آن با آسیب شناسی روانی در پرستاران بخش های اورژانس اهواز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: هدف از تحقیق کنونی بررسی علایم اختلال فشار روانی پس آسیبی در پرستاران بخش های اورژانس و رابطه ی آن با آسیب شناسی روانی و برخی علایم روان شناختی در مقایسه با پرستاران شاغل در سایر بخش ها در بیمارستان های شهر اهواز بود.
روش کار: در این پژوهش توصیفی پس رویدادی که از ابتدای سال 86 به مدت نه ماه اجرا گردید، 110 پرستار به روش نمونه گیری تصادفی از بین پرستاران بخش های اورژانس بیمارستان های اهواز انتخاب شدند.50 پرستار نیز به عنوان گروه شاهد انتخاب گردیدند. برای ارزیابی علایم اختلال فشار روانی پس آسیبی از آزمون مواجهه با رویداد و برای ارزیابی آسیب شناسی روانی و برخی علایم روان شناختی از مقیاس فهرست
90 نشانه ای استفاده گردید. با روش های آماری توصیفی و آزمون تی، ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش هم زمان و
گام به گام، داده ها تحلیل شدندیافته ها: بر اساس نتایج، اجتناب یکی از علایم شایع اختلال فشار روانی پس آسیبی در پرستاران اورژانس می باشد. هم چنین همبستگی معنی داری بین علایم اختلال فشار روانی پس آسیبی با علایم روان شناختی به دست آمد (001/0>P). با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه، جسمانی سازی و حساسیت در روابط بین فردی بهترین پیش بینی کننده های علایم اختلال فشار روانی پس آسیبی بودند.
نتیجه گیری: اجتناب یکی از علایم شایع در اختلال فشار روانی پس آسیبی پرستاران است که می تواند به صورت اشکال در روابط بین فردی یا بیماری های روان تنی تظاهر یابد. پرستاران اورژانس به دلیل چالش در شرایط فشارزا سعی دارند از رویدادها اجتناب ورزند اما فشارهای روانی ناشی از رویداد بر جنبه های روان شناختی آن ها اثر گذارده و سبب واکنش هایی هم چون دردهای جسمانی و مشکلاتی در روابط بین فردی می گردد.
"
مدیریت اطلاعات سلامت دربخش های اورژانس بیمارستان هاى تابعه دانشگاه علوم پزشکى اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
در بیماران اورژانسى، کیفیَت درمان مبتنى برشواهد و اطلاعات، عامل تعیین کننده براى حیات یا مرگ یا ازکارافتادگی در طول زندگى مى تواند باشد. در همین راستا با توجَه به اهمیَت اطلاعات در تصمیم گیرى به موقع و ارائه ی برنامه ی درمانی مناسب براى بیماران این سؤال پیش مى آید که آیا در مراکز حسَاسى مانند اورژانس که با زندگى و مرگ افراد سر وکار دارند نظام مدیریَت اطلاعات براى پاسخگویى به موقع و کافى به نیازهاى اطلاعاتى متفاوت کادر پزشکى در اورژانس چگونه عمل مى کند ؟ این تحقیق به منظور شناسایی نظام مدیریَت اطلاعات سلامت دربخش های اورژانس بیمارستان هاى تابعه دانشگاه علوم پزشکى استان اصفهان انجام شد. روش بررسی :نوع مطالعه مشاهده ای؛ و جمعیَت مورد مطالعه بیمارستان هاى دانشگاه علوم پزشکى اصفهان بود. ابزار جمع آورى اطلاعات چک وارسی نامه ای ست که بر اساس استانداردهاى کمیسیون مشترک اعتباربخشى مؤسسات بهداشتى درمانى(Joint Commission of Accreditation of Healthcare Organization) و سؤالات محقَق ساخته تهیه شد، و پس از سنجش روایى و پایایى آن در شش بیمارستان استان اصفهان تکمیل شد . براى دستیابی به اهداف و پاسخ به سؤالات پژوهشى از توزیع فراوانى و درصد استفاده شد و کلیه تجزیه و تحلیل ها با استفاده از نرم افزار spss انجام گرفت . یافته ها : بیشترین میزان ثبت کامل؛ داده های هویَتی در پرونده ی بیماران اورژانسی (1/98درصد) مربوط به بیمارستان الزهرا(س) و کمترین آن (3/83 درصد) در بیمارستان آیت اله کاشانی بوده است (P<001). داده های آماری در 8/70 درصد اورژانس بیمارستان های مورد مطالعه جمع آوری و ثبت می شود .توزیع فراوانی نحوه ی ذخیره سازی و بازیابی داده های اورژانس در بیمارستان های مورد مطالعه نشان دادکه در 50 درصدموارد ذخیره و بازیابی داده ها به طور مناسب انجام می شود . در 8/64 درصد بیمارستان ها هیچ تحلیلی بر روی داده های اورژانس انجام نمی گیرد و آمار تنها به صورت خام استفاده شده و بر نتایج بازیابی شده تحلیلی صورت نگرفته است . در 6/66 درصد موارد نحوه ی واگذاری داده ها در اورژانس بیمارستان های مورد مطالعه مناسب بود . نتیجه گیری : در اورژانس بیمارستان های مورد مطالعه مدیریَت بخش مدارک پزشکى مطلوب و کمترین درصد مطلوبیَت مربوط به جمع آوری داده ها ست .نتایج تحقیقی که در اورژانس بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شده ، با برخى از نتایج این تحقیق متفاوت است، و میزان ثبت اطلاعات توسط کادر پذیرش در بیمارستان های تابعه دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از وضعیت بهتری نسبت به آنها برخوردار بود.
بررسى نیاز هاى اطلاعاتى دانشجویان پزشکى دانشگاه علوم پزشکی ایران در آموزش بالینى اورژانس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسى نیازهاى اطلاعاتى دانشجویان پزشکى است . انتظار داریم انجام چنین مطالعه اى روى کیفیت آموزش درمانگاهى ، مشخص شدن نیازهاى آموزشى دانشجویان و مدیریت بهتر بیماران توسط دانشجویان پزشکى که سبب کاهش اقامت و رضایت بیماران مى شود، اثر می گذارد روش بررسی: در این مطالعه از روش مشاهده و توزیع پرسشنامه استفاده شده است . داده ها از طریق روشهاى آمار توصیفى ، آزمون همبستگی دومتغیری و دوطرفه درسطح معنى دار یک درصد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: آزمون همبستگی دو متغیری و دوطرفه بین نیازهای اطلاعاتی تشخیصی و درمانی رابطه معنی داری را نشان داد (P=0.000، Coefficient=0.576). دانشجویان بیشترین نیاز اطلاعاتی خود را ، اطلاع از نتایج آزمایشگاه (3/84 درصد) و نتایج رادیولوژی(3/74) و کمترین توجه را به اطلاع از انتقال اجساد (4/1درصد) و هماهنگی با پزشکی قانونی (10 درصد) گزارش کردند. نتیجه گیری: میزان کمی از سوالات مطرح شده توسط دانشجویان به سوالات سازمانی و مدیریت درمان بیماران از قبیل رویه ها و مقررات بیمارستان و موارد هماهنگی ها مربوط می شد و جامعه آماری اهمیت زیادی به مسایل قانونی و حقوقی نمی دادند لذا توصیه می گردد در برنامه های آموزش بالینی طب اورژانس، درباره اهمیت سوالات سازمانی و مدیریتی و پیامدهای حقوقی که در طب اورژانس همواره وجود دارد ، نکات ضروری به دانشجویان آموزش داده شود.
بررسی فراوانی عوامل تنش زای شغلی تکنسین های مرد اورژانس پیش بیمارستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تکنسین های اورژانس 115 طی یک روز کاری با فشارهای جسمی و روحی زیادی مواجهند که در سلامتی و کیفیت کار آنها اثرگذار است. هدف از این تحقیق شناخت شایع ترین عوامل دخیل و کمک به برنامه ریزی بهتر برای کاهش تنش های شغلی است.
روش کار: مطالعه به صورت توصیفی مقطعی برای بررسی عوامل تنش زای فردی و بین فردی، مدیریتی، مراقبت از بیمار و عوامل محیط کار در سال 1388 انجام شد. جامعه ی پژوهش 173 نفر تکنسین اورژانس 115 مشهد هستند. برای گردآوری اطلاعات، از پرسش نامه ی استاندارد شده ی عوامل تنش زای پرستاران استفاده گردید. اطلاعات به دست آمده با نرم افزار SPSS و آزمون های مجذور خی، همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس تحلیل شدند.
یافته ها: شایع ترین عوامل، نداشتن فرصت و محل مناسب استراحت، کمبود امکانات، عدم ارزیابی دقیق از نحوه ی کار تکنسین ها، کمبود تکنسین به نسبت ماموریت ها، تماس با وسایل آلوده و نوع استخدام بود. عوامل مدیریتی و محیط کار بیشترین شدت تنش زایی و عوامل بین فردی، کمترین شدت را داشتند .عوامل تنش زا با متغیرهای سن(P=0.0001) ، نوع استخدام (P=0.0000)، شیفت های متوالی(P=0.0013) ارتباط معنادار دارد.
نتیجه گیری: بر خلاف پژوهش های بیمارستانی، در تکنسین های اورژانس پیش بیمارستانی، استرس در اثر عوامل مدیریتی و محیط کار بیشتر تشدید می گردد. توجه به برتری عوامل استرس زا، به منظور ارتقای کیفیت خدمات اورژانس پیش بیمارستانی و حفظ سلامت جامعه، حیاتی است.
ارزیابی وضع موجود و طرح پیشنهادی بافت تاریخی یزد از نظر دسترسی به خدمات اورژانس با استفاده از تحلیل شبکه
حوزههای تخصصی:
دسترسی به خدمات درمانی بالاخص اورژانس، نیازمند توجه ویژه به ساختار شبکه ارتباطی است. بنابراین، در طرحهای شهری به خصوص برای بافتهای قدیمی و فرسوده، توجه جدی به این نکته ضروری است. در این پژوهش، با استفاده از تلفیق سامانه اطلاعات جغرافیایی و روش تحلیل شبکه وضعیت دسترسی ساکنین بافت تاریخی یزد به خدمات اورژانس، در شرایط عادی و همچنین امکان بروز اختلال در شبکه ارتباطی، در وضع موجود و طرح پیشنهادی حفاظت جامع بافت تاریخی یزد، ارزیابی و مقایسه شده است. نتایج حاکی از آن است که در وضع موجود بافت تاریخی یزد، قسمتهای اعظمی از آن نمیتوانند در زمان استاندارد به خدمات اورژانس دسترسی داشته باشند، ضمن اینکه در صورت بروز اختلال در بخشی از شبکه ترافیکی، مسیرهای بهینه جایگزین برای استفاده در مواقع اضطراری وجود ندارد. طرح پیشنهادی جامع حفاظت بافت تاریخی یزد تا حد زیادی بر مشکل زمان دسترسی ساکنین به خدمات اورژانس فائق آمده و این زمان را به استانداردهای موجود نزدیک نموده است. اما همچنان قسمتهایی از بافت تحت پوشش کامل این خدمات در زمانهای استاندارد نیستند. بنابراین، در صورت امکان، یک تجدید نظر کلی در ساختار شبکه ارتباطی بافتهای مشکل دار و اصلاح مجدد شبکه معابر آن، در غیر این صورت، مکانیابی یک مرکز اورژانس جدید طبق اصول و ضوابط مکانیابی، میتواند در حل این مشکل راهگشا باشد.
ارتباط رضایتمندی بیماران و کیفیت ارائه مداخلات اورژانسی در بیماران سندرم حاد کرونری مراجعه کننده به اورژانس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در وضعیت موجود سیستم ارائه ی خدمات اورژانس در سطح بیمارستانی، افزایش عوارض و مرگ و میر در بیماران مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد و همچنین شلوغی اورژانس و تاخیر در پذیرش و ارائه ی مداخلات اورژانسی در بیماران سندرم حاد کرونری از آمار بالایی برخوردار بوده و ضرورت کاهش زمان ارائه ی مداخلات اورژانسی و کیفیت خدمات ارائه شده به این بیماران از اهمیت ویژه و بالایی برخوردار می باشد که مهم ترین شاخص در این زمینه، سنجش رضایتمندی بیماران از خدمات ارائه شده است. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط رضایتمندی بیماران و کیفیت ارائه مداخلات اورژانسی در بیماران سندرم حاد کرونری مراجعه کننده به اورژانس قلب مراکز آموزشی- درمانی نور و حضرت علی اصغر (ع) اصفهان انجام گردید.
روش بررسی: 81 نفر از بیماران مراجعه کننده به مراکز آموزشی درمانی نور و حضرت علی اصغر (ع) اصفهان با علائم سندرم حاد کرونری، با نمونه گیری به شیوه ساده در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و مقطعی از نظر کیفیت مداخلات اورژانسی و رضایتمندی بیماران از مداخلات، با تکمیل سه پرسشنامه که با استفاده از روش اعتبار محتوی و آزمون آلفای کرونباخ اعتبار و اعتماد علمی آن تایید گردیده بود، شرکت نمودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزارspss20 مورد پردازش قرار گرفتند.
یافته ها: میزان رضایتمندی بیماران از کیفیت مداخلات اورژانسی 4/12 ± 4/81 به دست آمد. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین زمان مداخلات اورژانسی با رضایتمندی بیماران رابطه معکوس وجود داشت. (07/0p = ، 16/0- r =)
نتیجه گیری: نتایج حاضر حاکی از آن است که مداخلات اورژانسی انجام شده، در افزایش رضایتمندی بیماران مؤثر بوده است. همچنین می توان با به کارگیری برنامه های مدون در راستای ارتقای کیفیت ارائه خدمات در این مرکز و پایش مداوم خدمات ارائه شده به افزایش سطح رضایتمندی بیماران پرداخت.
اثربخشی پذیرش و تعهد(ACT) بر مسئولیت پذیری پرستاران اورژانس
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر مسئولیت پذیری پرستاران اورژانس بیمارستان میلاد شهر تهران بود. روش :پژوهش از نوع شبه آزمایشی و جامعه آماری شامل کلیه پرستاران اورژانس بیمارستان میلاد شهر تهران به تعداد 40نفر بود که باروش تصادفی در دو گروه برابر 20نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند.ابزارهای استفاده شده دراین پژوهش عبارتند از:پرسشنامه های مسئولیت پذیری عبدل ، ابراهیم(2002) و 17جلسه 50 دقیقه ای آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد .روش تجزیه و تحلیل اطلاعات شامل دو بخش آمار توصیفی(میانگین،انحراف استاندارد،آزمون های کلمو گروف –اسمیرنوف) و بخش استنباطی آزمون لوین،و برای همگنی شیب از رگرسیون و تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها:نتایج نشان داد که آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب افزایش معنادار مسئولیت پذیری پرستاران شده است. نتیجه گیری :نتایج پژوهش حاکی از این است که از آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می توان برای افزایش مسئولیت پذیری پرستاران بخش اورژانس بیمارستان میلاد تهران استفاده کرد.
طراحی الگوی مدیریت بحران در بیمارستان شهدای تجریش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقدمه: کشور ایران از نظر بلاخیز بودن چهارمین کشور در آسیا و دهمین کشور در جهان به شمار می رود و همواره در معرض بلایای طبیعی، انسان ساخت و تروریستی قراردارد. هدف از این مطالعه تدوین برنامه مدیریت بحران برای بیمارستان شهدای تجریش بود. روش ها: در این مطالعه، ابتدا برنامه های مدیریت بحران امریکا و اروپا به صورت بومی اصلاح و تدوین شد و پس از تهیه نقشه هوایی و تعیین موقعیت استقرار واحدها و مسئولان درگیر در آن، در دو حالتی که بیمارستان سالم یا تخریب شده است، به ارائه آموزش های لازم پرداخته و با انجام مانور عملکردی به بررسی درس های گرفته شده از آن می پردازیم. یافته ها: برنامه ریزی به گونه ای باید باشد که با توجه به آموزش چارت سازمانی از پیش طراحی شده بلافاصله پس از حادثه، کمیته بحران بیمارستان مشتمل بر واحد های مختلف تشکیل و برای هر واحد یک مسئول همراه با سه جانشین در نظر گرفته شود. به دنبال دستور صادره از رئیس ستاد بحران دانشگاه به رئیس بیمارستان و سپس اعلام به مسئولان واحدها، فرایند عملیات باید آغاز شود و مسئولان واحدها نیروهای خود را فراخوان نمایند و به انجام وظایف از پیش تعیین شده بپردازند و پس از انجام وظایف محوله و به دنبال رسیدن دستور از مقامات بالاتر عملیات را خاتمه دهند. نتیجه گیری: باید براساس امکانات و تجهیزات موجود در کشور برنامه های مدیریت بیمارستانی بحران تدوین گردد و پس از آموزش های لازم به مسئولان درگیر، در یک گروه داخل بیمارستانی به صورت مانور عملکردی اجرا و با بررسی درس های گرفته شده از آن به نقد و بررسی نقاط قوت وضعف آن پرداخته شود
بررسی مدت زمان لازم برای حضور نیرو های اورژانس اسلامشهر در محل حادثه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقدمه: اولین سیستم خدمات اورژانس پزشکی توسط بارون جین لاری، پزشک ناپلئون، در جنگ آلمان و اتریش علیه فرانسه سازمان دهی شد. در ایران نیز به دنبال فرو ریختن سقف پایانه فرودگاه مهرآباد در سال 1355 و کشته شدن تنی چند، دولت وقت تصمیم به راه اندازی سیستم اورژانس پیش بیمارستانی گرفت. شهرستان اسلامشهر با جمعیتی حدود 500 هزار نفر و با داشتن تنها یک بیمارستان 130 تختخوابی و هشت پایگاه اورژانس به دلیل شاهراه بودن علاوه بر معضلات معمول دارای حوادث رانندگی بی شماری است. زمان رسیدن بر بالین بیمار فاکتور مهمی در ارزیابی عملکرد اورژانس پیش بیمارس تانی می باشد و تعیین عواملی که باعث این کاهش می شوند از اهم اه داف این تح قیق است. در پروتکل استاندارد این زمان باید کمتر از 8 دقیقه باشد. روش ها: این مطالعه به صورت مقطعی انجام می شود. جمعیت مورد مطالعه، تعداد مأموریت های صورت گرفته اورژانس اسلامشهر طی سال های 1386 و 1387 می باشد. تنها متغیر زمان رسیدن بر بالین بیمار وابسته در نظر گرفته می شود، روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای است. سپس در سطح 5 درصد به مدل سازی رگرسیونی متغیر پاسخ و سایر متغیر ها می پردازیم. یافته ها: در این تحقیق در مجموع اطلاعات 4267 فرد استفاده کننده از خدمات شش پایگاه اورژانس که از بین هشت پایگاه به تصادف انتخاب شده اند، مورد بهره برداری قرار گرفته است. از این تعداد 3210 مورد شامل مأموریت های شهری و بقیه مأموریت های جاده ای بوده اند. میانگین سن افراد نیازمند خدمات اورژانس 51/40 سال با انحراف معیار 815/19سال می باشد. در ضمن میانگین زمان رس یدن عوامل اورژانس به محل حادثه 5 دقیقه و 36 ثانیه با انحراف معیار4 دقیقه و 42 ثانیه بوده است. همچنین 1/35 درصد افراد نیازمند خدمات زن و بقیه مرد بوده اند. زمان پیک مأموریت ها در زمان 15:43 بوده است. با توجه به آنکه نمودار مربوط به زمان شروع حرکت و زمان رسیدن به محل حادثه به صورت خطی می باشد از مدل رگرسیون خطی استفاده شده است. با توجه به سطح معنی داری 5 درصد و حتی بالاتر متغیر های زمان شروع حرکت، فصل های تابستان و پاییز ارتباط معنی داری با متغیر زمان رسیدن به محل حادثه دارد. نتیجه گیری: در مقایسه مدل های بدست آمده در پایگاه های شهری و جاده ای می بینیم که متغیر روز کاری در هیچ کدام از مدل ها در سطح اطمینان مربوطه (5 درصد) در مدت زمان رسیدن به محل تأثیری حادثه نداشته است و متغیر مربوط به فصل پاییز هم در هر دو مدل وارد شده است و نشان از تأثیر این متغیر بر زمان رسیدن به محل حادثه دارد هر چند که بیشتر مأموریت ها در فصل تابستان انجام گرفته است.
ارزیابی پاسخگویی اورژانس بیمارستانی در مقابل حوادث و بلایا در مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی قزوین بر اساس مدل 1392WHO(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقدمه: آمادگی اورژانس بیمارستان ها در مقابله با حوادث و بلایا لازمه موفقیت آنها در ارائه خدمات همراه با کیفیت است. هدف از این مطالعه، بررسی وضعیت آمادگی اورژانس مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی قزوین در پاسخگویی به حوادث و بلایاست. روش: این مطالعه توصیفی- مقطعی، در بخش اورژانس 6 مرکز آموزشی- درمانی دانشگاه علوم پزشکی قزوین در سال 92 انجام شد. داده ها از طریق چک لیست استاندارد پاسخگویی اورژانس بیمارستانی با تعداد 90 سئوال در 9 حیطه کنترل و فرماندهی، ارتباطات، ایمنی و امنیت، تریاژ، ظرفیت موجی، تداوم خدمات ضروری، منابع انسانی، مدیریت مواد و موجودی و بازیابی پس از حادثه که توسط سازمان جهانی بهداشت تدوین شده است، به صورت مصاحبه و مشاهده مستندات گردآوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از شاخص های مرکزی صورت گرفت و برای توصیف و نمایش یافته های پژوهش از جداول و نمودار استفاده شد. یافته ها: با توجه به یافته ها، بیشترین و کمترین میزان آمادگی اورژانس ها در برابر حوادث و بلایا به ترتیب در حیطه کنترل و فرماندهی (8/83 درصد) و حیطه مدیریت مواد و موجودی (57 درصد) بود. به طور کلی میزان آمادگی اورژانس مراکز آموزشی درمانی مورد مطالعه در مقابله با حوادث و بلایا 72/70 درصد ارزیابی شد. نتیجه گیری: با توجه به سابقه وقوع بلایا در استان مورد مطالعه و آمادگی خوب مراکز آموزشی درمانی، برآورد منابع مهم و ضروری و دارو، نگهداری و تعمیر سریع تجهیزات برای آمادگی در حیطه مدیریت مواد و موجودی و مقاوم سازی بیمارستان ها نقش مؤثری دارد
تحلیلی بر خدمات امدادرسانی پایگاه های جاده ای هلال احمر و اورژانس 115 در استان کرمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقدمه: هلال احمر و اورژانس در کشور در زمینه ارائه خدمات در حوادث جاده ای با مشکلات متعددی روبه رو هستند. هدف پژوهش حاضر تحلیلی بر خدمات امدادرسانی پایگاه های جاده ای هلال احمر و اورژانس 115 در استان کرمان از دیدگاه مدیران دو سازمان است. روش: این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است و در انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری آسان استفاده شد. افراد موردمطالعه 44 نفر از مدیران ارشد هلال احمر و اورژانس 115 شاغل در استان کرمان بودند. ابزار گردآوری داده ها چک لیست و پرسشنامه محقق ساخته بود که برای تأیید روایی آن از نظر تخصصی اساتید دانشگاه و کارشناسان خبره استفاده شد و پایایی درونی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ معادل 76/0تخمین زده شد. چک لیست ها با مشاهده مستقیم پژوهشگر از پایگاه های دو سازمان تکمیل و پرسشنامه به صورت حضوری بین پاسخگویان توزیع و جمع آوری شد. داده ها توسط آزمون های آماری توصیفی و با نرم افزار 18- SPSS تحلیل شد. یافته ها: براساس یافته ها، 95 درصد مدیران توانایی امدادگران هلال احمر در فوریت ها پزشکی در حوادث را کم می دانند. 5/54 درصد نیز با واگذاری امور امدادرسانی به تصادفات جاده ای به یک سازمان دیگر موافق بودند.84 درصد، تغییر ماهیت پایگاه ها از داوطلبی به خدماتی- اورژانسی و استخدام امدادگران با فرصت ارتقای سطح علمی را مهم دانستند. همچنین، 63 درصد مدیران هر دو سازمان بر این عقیده بودند که آموزش مردم و رانندگان در کاهش میزان تلفات ناشی از تصادف جاده ای بسیار مؤثر است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که نیروهای امدادگر پایگاه های هلال احمر در زمینه اقدامات پیش بیمارستانی متخصص نیستند، آمبولانس های هلال احمر فاقد تجهیزات پزشکی کافی می باشند و اورژانس 115 فاقد تجهیزات نجات می باشد. از این رو، تغییر ماهیت پایگاه ها از داوطلبی به خدماتی و استخدام امدادگران با فرصت ارتقای سطح علمی به عنوان راهکارهای بهبود توصیه می شود.
کاهش زمان انتظار بیماران در فرآیند اورژانس بیمارستان آیت الله کاشانی اصفهان با استفاده از مدل شبیه سازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۲ شماره ۵۱
۹۴-۸۴
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در بخش اورژانس دقیقه ها و ثانیه ها برای بیمار مهم است. مدیریت صحیح زمان انتظار بیماران، نیازمند بهره گیری از یک منطق تصمیم گیری مناسب است. شبیه سازی یکی از تکنیک های پشتیبانی از تصمیمات مدیریت و کاهش ریسک فرآیند تصمیم گیری به وسیله ارزیابی و تحلیل استراتژی های مختلف می باشد. بنابراین هدف از نجام این مطالعه کاهش زمان انتظار بیماران در بخش اورژانس با استفاده از مدل شبیه سازی بود. روش کار: پژوهش حاضرکاربردی و از دسته مطالعات تحلیلی بود. جامعه پژوهش شامل بیماران مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان کاشانی اصفهان در خرداد ماه 1387 بود. پس از شناسایی مسیر حرکت بیماران، داده های مورد نیاز در زمینه زمان ورود و زمان ارائه خدمت به بیماران در ایستگاه های مختلف طی دو هفته و برای 663 بیمار جمع آوری شد. با بهره گیری از این اطلاعات مدل شبیه سازی به کمک نرم افزار Simul 8 از بخش اورژانس طراحی شد. با مقایسه نتایج خروجی حاصل از اجرای مدل و نتایج به دست آمده از سیستم دستی اعتبار مدل تأیید شد و مدل به صورت نهایی درآمد. یافته ها: نتایج حاصل از اجرای راه حل های پیشنهادی و مقایسه آن با نتایج مدل مبنا در قالب میانگین کاهش زمان انتظار بیمار در فرآیند دریافت خدمات اورژانس نشان داد که در راه حل های 2 ، 9 ، 10 و 12 این زمان افزایش و در سایر راه حل ها این زمان کاهش یافته است. در راه حل های 6 و 17- 13 زمان انتظار کل بیش از راه حل های دیگر کاهش یافت. بیشترین کاهش در راه حل 15 مشاهده شد به گونه ای که زمان انتظار بیمار در فرآیند دریافت خدمات اورژانس از 19. 112 دقیقه در مدل مبنا به 24. 99 دقیقه کاهش یافت. در راه حل15 علاوه بر اضافه نمودن یک اینترن به سرویس تخصصی گوش، حلق و بینی، میانگین زمان ارائه خدمت توسط اینترن گوش، حلق و بینی از 89. 38 دقیقه به 54. 26 دقیقه، اینترن مغز و اعصاب از 31. 13 دقیقه به 58. 6 دقیقه و اینترن ارتوپدی از 13. 12 دقیقه به 98. 5 دقیقه کاهش یافت. نتیجه گیری: از آنجایی که مدیران در مراقبت بهداشتی بخصوص در بخش اورژانس، پزشکانی هستند که متخصص تجزیه و تحلیل امور نیستند، به نظر می رسد آن ها به ابزاری نیاز دارند که بتوانند از آن به سادگی استفاده کنند و به کمک این ابزار روش های علمی را جهت کاهش هزینه ها و زمان انتظار بیماران به دست آورند. استفاده از تکنیک های مختلف تحقیق در عملیات به ویژه شبیه سازی می تواند اهداف فوق را برآورده سازد. 2. . مدرس گروه مدیریت و فنآوری اطلاعات سلامت، دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی ، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
بهبود فرایند مدیریت بیمار در اورژانس با شبیه سازی و روش پرامیتی (PROMETHEE)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۷ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۵۷
۲۵-۱۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مطاالعه روشی ارائه می کند که در آن عملکرد اورژانسی در تهران را که با مشکل زمان انتظار بالای بیماران و در نتیجه نارضایتی بیماران و کادر اورژانس روبرو است، بهبود می دهد. روش کار: ابتدا جریان بیمار در اورژانس بیمارستان با کمک شبیه سازی گسسته پیشامد شبیه سازی شده و گلوگاه ها شناسایی شدند. در این مدل نرخ ورود بیماران به صورت ناهمگن و عملیات بخش های تشخیصی به صورت جزئی در نظر گرفته شده است و در نتیجه صف نمونه بیماران به صورت مجزا از صف بیماران مورد بررسی قرار گرفته است. برای تصمیم گیری نهایی معیارهایی معین شد و از ابزار ای اچ پی (AHP) برای وزن دهی به معیارها و در نهایت از ابزار تصمیم گیری چندمعیاره پرامیتی برای یافتن بهترین گزینه برای بهبود عملکرد اورژانس استفاده می شود. یافته ها: با توجه به نتایج شبیه سازی سناریوهای پیشنهادی، افزودن یک شیفت چهار ساعته برای تایپیست و رادیولوژیست بخش سونوگرافی سبب کاهش متوسط زمان انتظار به میزان شش درصد می شود. این بدین معناست که کمبود ظرفیت این بخش تأثیر قابل توجهی در انتظار بیماران دارد. نتیجه گیری: شبیه سازی برای انعکاس ازدحام بیماران به کار گرفته شده است. بر اساس نتایج شبیه سازی می توان سناریوهایی طراحی کرد تا به وسیله آنها بتوان زمان انتظار را کاهش و رضایت بیمار و کادر اورژانس را افزایش داد. انتخاب بهترین راه حل بر اساس معیارهایی نظیر زمان انتظار، نسبت استفاده، ترک اورژانس با مسئولیت شخصی و هزینه، توسط ابزار تصمیم گیری چند معیاره انجام می شود.
مقایسه شاخص های عملکردی بخش اورژانس در مراکز تروما(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۷
۷۸-۶۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جایگاه اورژانس در کاهش مرگ و میر و تسریع در ارائه خدمات اورژانسی بسیار حساس می باشد. شاخص های عملکردی اورژانس نقشی مهم در ارزیابی عملکرد بخش اورژانس دارند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی شاخص های عملکردی اورژانس در مراکز تروما دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود. روش ها: پژوهش حاضر، به صورت ترکیبی و در دو مرحله در سال 1397 انجام شد. در مرحله اول شاخص های عملکردی اورژانس در سه مرکز ترومایی منتخب در سال های 1393تا 1396، جمع آوری گردید. در مرحله دوم به صورت کیفی طی جلسات متمرکز گروهی دلایل تغییرات شاخص ها بررسی شد. یافته ها: طبق بررسی های انجام شده تشکیل پرونده برای بیماران بدون علایم حیاتی، محاسبه درصد احیای قلبی-ریوی برای کل بیماران ترومایی و غیر ترومایی از جمله عوامل تاثیر گذار بر افزایش درصد احیای قلبی ریوی ناموفق مطرح گردید. افزایش تعداد مراجعین، افزایش تصادفات دسته جمعی، عدم ثبت دقیق زمان به محض ورود پزشک بربالین بیمار، نبود ارتباط سیستم تریاژ با سیستم اطلاعات بیمارستانی از عوامل موثر بر افزایش زمان تریاژ بودند. نتیجه گیری: برای بهبود کیفیت عملکرد بخش اورژانس نیاز به حضور پزشکان متخصص طب اورژانس، تجهیزات کافی، ایجاد کمیته تریاژ و ثبت زمان واقعی تریاژ نیاز است. بنابراین، لازم است تا مدیران این حوزه دستورالعمل ها و فرآیندهای لازم را در جهت افزایش کیفیت عملکرد اورژانس و بازنگری شاخص ها به کار گیرند.
کاربرد استعاره جنگ در بخش اورژانس و دلالت های ارتباطی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره با انتقال معنا از مفهومی آشنا به یک موقعیت پیچیده تر، توصیفی روشن و غنی از یک پدیده یا موقعیت ارائه می دهد. در ارتباط میان کادر درمان و بیماران استعاره ها برای ساده و قابل فهم کردن فرایندهای درمانی به کار می روند و به همین دلیل، شناسایی و تحلیل این استعاره ها می تواند تصویر روشنی از روایت هر یک از دو طرف از فضای درمانی ارائه و انسدادها یا اختلال های ارتباطی احتمالی را آشکار کند. مقاله حاضر روایت کادر درمان (پزشکان و پرستاران) و بیماران (بیمار و همراه بیمار) از اورژانس را به عنوان یکی از فضاهای درمانی استراتژیک موردبررسی قرار می دهد. به همین منظور مصاحبه نیمه ساختاریافته ای با 15 نفر از اعضای کادر درمان و 15 بیمار و همراه بیمار انجام شده است. تحلیل مصاحبه ها با تکنیک تحلیل مضمون نشان می دهد که در روایت کادر درمان و بیماران، جنگ و مفاهیم مرتبط با آن پرکاربردترین استعاره در توصیف اورژانس است. از دلالت های ارتباطی استعاره جنگ در میان کادر درمان انتقال فوریت و ضرورت برای بیمار و برجسته کردن فرماندهی و کنترل، سوژگی کادر درمان در صحنه اورژانس است. در مقابل، این استعاره نزد بیمار به معنای تن دادن به وضعیت جنگی، تحمل دشواری و مقاومت در برابر بیماری است.