فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۴۱ تا ۲٬۷۶۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، مطالعه رابطه صفات شخصیت و ابعاد انگیزش تحصیلی است. جامعه آماری آن، دانش آموزان مقطع متوسطه شیراز به حجم 158نفر بودند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای از مدارس نقاط مرکزی شهر انتخاب شدند. گرد آوری داده ها و اندازه گیری صفات شخصیتی با استفاده از پرسشنامه بر اساس مدل پنج عامل بزرگ شخصیت و ابعاد انگیزشی مقیاس اصلاح شده هارتر(1981) انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد انگیزش درونی رابطه مثبتی با صفات شخصیتی نظیر وظیفه شناسی، تجربه پذیری و توافق پذیری دارد و با صفات برون گرایی و روان نژندی رابطه ای ندارد. بعد کل انگیزش بیرونی با صفت شخصیتی روان نژندی رابطه منفی دارد. پاره مقیاس های آن ""تمایل به کار آسان"" و"" تمایل به خوشایندی معلم"" نیز همبستگی منفی با صفات تجربه پذیری و وظیفه شناسی داشتند. تحلیل رگرسیون انگیزش درونی بر صفات شخصیتی نیز نشان داد که دو صفت وظیفه شناسی و تجربه پذیری پیش بین معناداری برای انگیزش درونی هستند. انگیزش بیرونی نیز به وسیله روان نژندی پیش بینی پذیر است.
رابطه بین سبک های رهبری مدیران و تنیدگی روانی ناشی از شغل کارکنان با تاکید بر گونه های شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیران برای دست یافتن به اهداف مورد نظر خود و نفوذ در رفتار کارکنان از سبک های رهبری خاصی استفاده می کنند. به کارگیری هر یک از سبک های رهبری ممکن است در افزایش یا کاهش تنیدگی روانی ناشی از شغل /فشار روانی (استرس) کارکنان مؤثر باشد. از طرفی گونه های شخصیتی B ،A)) کارکنان نیز می تواند در افزایش و یا کاهش میزا ن تنیدگی روانی شغلی آنان ایفای نقش کند. در این پژوهش رابطه بین سبک های رهبری مدیران (متغیر مستقل) و میزان تنیدگی روانی ناشی از شغل /فشارهای روانی (استرس) کارکنان (متغیر وابسته) با در نظر گرفتن گونه های شخصیتی B ،A)) آزمودنی ها (متغیر مداخله گر)، مورد بررسی قرار گرفته است. برای اجرای پژوهش مورد نظر، یکی از سازمان های دولتی مستقر در تهران به عنوان جامعه آماری انتخاب گردید. پس از تعیین نمونه آماری)80 = n) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نامتناسب، از ابزار پرسشنامه (پرسشنامه سنجش سبک رهبری، پرسشنامه سنجش تنیدگی روانی ناشی از شغل / فشار روانی (استرس) و پرسشنامه تعیین گونه شخصیتی) برای جمع آوری داده های مورد نیاز از نمونه آماری، اقدام شده است. داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از نرم افزارهای اکسل (Excel) و SPSS مورد آزمون قرار گرفت. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه های تحقیق و تحلیل های آماری (توصیفی و استنباطی) حاکی از آن است که بین سبک های رهبری مدیران سازمان مورد مطالعه و میزان وجود تنیدگی روانی ناشی از شغل / فشار روانی (استرس) کارکنان شاغل در سازمان مورد نظر، رابطه معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر، تایید فرضیه های فرعی تحقیق، بیانگر تایید فرضیه اصلی تحقیق است. رابطه مورد بحث با در نظرگرفتن نتایج به دست آمده از هر یک از سبک های رهبری و میزان شیوع تنیدگی روانی ناشی از شغل/ فشار روانی (استرس) در بین گونه های شخصیتی B ،A)) با یکدیگر متفاوت است. بر اساس نتایج این تحقیق در مجموع، میزان شیوع تنیدگی روانی ناشی از شغل / فشار روانی (استرس) در سبک رهبری اقتدارگرا (استبدادی- استثماری) از همه بیش تر و در سبک رهبری مشاوره ای-مشارکتی از همه سبک های رهبری کم تر است. سبک های رهبری حمایتی (پدر مآبانه- خیرخواهانه) و تفویضی- ایجابی از نظر میزان شدت شیوع تنیدگی روانی ناشی از شغل /فشار روانی، به ترتیب در مرتبه های دوم و سوم قرار گرفته اند.
بررسی فرایندهای واجی کودکان فارسی زبان2 تا ۴ ساله(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: فرایندهای واجی، تغییراتی است که کودکان به هنگام بیان کلمات در نحوه تلفظ آن ایجاد میکنند تا بیان آنها برای ایشان راحتتر شود. این پژوهش با هدف بررسی فرایندهای واجی کودکان عادی فارسی زبان ۲ تا ۴ ساله صورت گرفت.
روش بررسی: این پژوهش از نوع مقطعی و توصیفی- تحلیلی است. آزمودنیهای این پژوهش تعداد 128 دختر و پسر 24 تا ۴۸ ماهه تک زبانه فارسی زبان و فاقد هر نوع اختلال شدید شنوایی، بینایی، جسمانی، ذهنی، گفتار و زبان، عاطفی-روانی، ساختاری و کارکردی در تولید کنندههای گفتاری هستند که به صورت تصادفی ساده از مهدکودکهای مناطق مختلف شهر تهران انتخاب شدند. ابزار این پژوهش، آزمون محقق ساخته فرایندهای واجی، متشکل از 43 واژه یک تا چهار هجایی شامل تمام واجهای زبان فارسی است که توسط آن فرایندهای واجی کودکان در مقولههای ساخت هجا، جانشینی همخوان، جانشینی واکه، همگونی کامل، جابجایی، و سایر فرایندها جمع آوری و بررسی میشود. دادههای بهدست آمده با استفاده از آزمونهای آماری تی مستقل، منویتنی، تحلیل واریانس یکطرفه و کروسکال والیس تحلیل شد.
یافتهها: در هیچیک از فرایندهای واجی، تفاوت معناداری بین دخترها و پسرها مشاهده نشد (۰/۰۵>p)، اما فرایندهای واجی با افزایش سن روند رو به کاهش داشتند که این کاهش در فرایندهای ساخت هجا (۰/۰۰۱>p)، جانشینی همخوان (۰/۰۰۱>p)، جانشینی واکه (۰/۰۰3=p) و همگونی کامل (۰/۰۰3=p) معنادار بود.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق حاکی از آن است که تفاوت جنسی تأثیری بر چگونگی فرایندهای واجی ندارد. اما با افزایش سن فرایندهای واجی رو به کاهش میروند که میتواند نشانگر رشد ادراکات واجی و تسلط بیشتر کودکان گروههای سنی بالاتر بر نحوه تلفظ لغات باشد.
"
مقایسه مقبولیت راهبردهای افزایش انگیزش پیشرفت نزد معلمان و دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر یافته های دو مطالعه گزارش شده است .در مطالعه 1 مقبولیت شش راهبرد افزایش انگیزه پیشرفت (تعیین هدف‘یادگیری مشارکتی‘یادگیری درحد تسلط‘جهت گیری تبحری‘پیشنهادهای مربوط به تکلیف و حق انتخاب)دانش آموزان و تناسب آنها با سه سطح از پیشرفت تحصیلی (پایین‘متوسط و بالا)نزد معلمان سه مقطع تحصیلی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.درهر سه پایه تحصیلی جهت گیری تبحری بیشترین و حق انتخاب کمترین مقبولیت را داشت.تناسب راهبردها برای سه سطح از پیشرفت تحصیلی نیمرخ مشابهی نداشت.برای دانش آموزان قوی‘راهبرد حق انتخاب و جهت گیری تبحری بیشترین وتعیین هدف کمترین تناسب را نشان داد. برای دانش آموزان متوسط و ضعیف جهت گیری تبحری بیشترین و حق انتخاب کمترین تناسب را نشان داد. در مطالعه2 مقبولیت همین راهبردها نزد دانش آموزان برحسب پایه تحصیلی(راهنمایی‘دبیرستان)جنس و پیشرفت تحصیلی(بالا‘متوسط‘پایین)بررسی شد. در دختران‘یادگیری مشارکتی و پیشنهادهای مربوط به تکلیف در راهنمایی و جهت گیری تبحری و تعیین هدف در دبیرستان بیشترین مقبولیت را داشت . در پسرها ‘ حق انتخاب در دبیرستان مقبولتر از راهنمایی و پیشنهادهای مربوط به تکلیف در راهنمایی مقبولتر از دبیرستان بود. تناسب راهبردها برای سطوح مختلف پیشرفت تحصیلی از نظر معلمان با مقبولیت راهبردها نزد دانش آموزان همخوانی نشان نمیداد. احتمالاً یکی از دلایل عمده این عدم همخوانی ناآشنایی معلمان با این راهبردها است . برای آشنایی بیشتر معلمان باکارکرد این راهبردها پژوهشی پیشنهاد شده است .
بررسی رابطه پرخاشگری آشکار و ارتباطی با سازگاری عاطفی- اجتماعی دانش آموزان دختر و پسر دوره ابتدایی
اعتبارسنجی پرسش نامه ی شخصیت خودشیفته در جامعه ی ایرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: پرسش نامه ی شخصیت خودشیفته، ابزاری خودسنجی است که برای سنجش ویژگی های خودشیفتگی در گروه های غیربالینی ساخته شده است. با توجه به وجود رویکردی تک بعدی به خودشیفتگی، در مواقعی که محدودیت زمانی مانع استفاده از پرسش نامه ی بلند می شود نیز استفاده میگردد. روش کار: در طی یک مطالعه ی زمینه یابی از نوع مقطعی، 342 دانشجوی تهرانی در سال 1387 به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و با پرسش نامه ی شخصیت خودشیفته، مقیاس شخصیت 5 عاملی نئو و مقیاس خودشیفتگی پرسش نامه
ی شخصیت چند محوری بالینی میلون -2 (MCMI-II) مورد آزمون قرار گرفتند. روایی هم زمان با اجرای هم زمان مقیاس خودشیفتگی MCMI-II و روایی افتراقی از طریق توان تمایزگزاری پرسش نامه بین افراد با صفت برون گرایی بالا و توافق جویی پایین سنجیده شد. ضرایب پایایی از نوع بازآزمایی، تنصیفی و همسانی درونی گزارش شد.یافته ها: همبستگی بین NPI-16 و مقیاس خود شیفتگی MCMI-II، 77/0 (001/0>P) گزارش شد. روایی افتراقی پرسش نامه در سطح 001/0=P معنی دار مشاهده گردید. ضریب پایایی بازآزمایی 84/0 (001/0=P) ، ضریب همبستگی در تعیین پایایی تنصیفی 74/0 (001/0>P) و ضریب آلفای گرونباخ در سنجش همسانی درونی 79/0 (001/0>P) محاسبه شد.نتیجه گیری:NPI-16ابزار مناسبیبرای غربالگری درپژوهش های مرتبط با خودشیفتگی می باشد.
"
بررسی اثربخشی مداخلات ارتقا دهنده امید دربیماران مبتلا به سرطان شهرستان سنندج در سال 1386(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: سرطان دسته ای از بیماری هاست که با رشد کنترل نشده سلولی و تهاجم به بافت های موضعی و متاستاز سیستمیک مشخص می شود. میزان بروز سرطان طی 50 سال گذشته به طور یکنواخت افزایش پیدا کرده است. روحیه امیدوارانه از فاکتورهای بسیار مهم و از عناصر ضروری در بیماری سرطان است که اثرات زیادی در سازگاری بیماران با شرایط، به خصوص در طی دوران درد و محرومیت دارد. امید در افزایش کیفیت زندگی بیمار نقش به سزایی داشته و بر مراحل مختلف بیماری اثر گذار می باشد. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی مداخلات ارتقا دهنده امید در بیماران مبتلا به سرطان بود.
مواد و روش ها: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی بود که در سال 1386 در بخش شیمی درمانی بیمارستان قدس سنندج بر روی 50 نفر از بیماران مبتلا به سرطان انجام شد. بیماران به طور تصادفی به دو گروه مساوی مورد و شاهد تقسیم شدند. قبل و بعد از مداخله برای هر دو گروه پرسشنامه امید هرث تکمیل شد. مداخلات ارتقا دهنده امید برای بیماران گروه مورد به صورت مباحثه عمیق و چهره به چهره و انفرادی و با روش یادگیری بر اساس حل مساله انجام شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مجذور کای و آنالیز کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: بین میانگین نمرات امید بیماران گروه مورد و شاهد قبل از مداخلات ارتقا دهنده امید اختلاف معنی داری مشاهده نشد. بعد از انجام مداخلات ارتقا دهنده امید بین میانگین نمرات امید دو گروه مورد و شاهد اختلاف معنی داری دیده شد (p<0.008). میانگین نمرات امید در گروه مورد بعد از مداخله 4.32 نمره افزایش یافت و اختلاف معنی داری بین میانگین نمرات امید گروه مورد قبل و بعد از مداخله وجود داشت (p<0.001).
نتیجه گیری: مداخلات ارتقا دهنده امید در افزایش امید بیماران موثر است، بنابرین شایسته است به منظور ارتقای کیفیت زندگی بیماران میتلا به سرطان، ارایه خدمات آموزشی و برنامه های ارتقا دهنده امید با روش های مناسبی مانند یادگیری بر اساس حل مساله با مشارکت فعال بیمار در فرآیند بحث با برنامه ریزی مدون انجام پذیرد.
مطالعه تطبیقی آراء تربیتی ژان پیاژه و متیو لیپمن با تاکید بر برنامه آموزش فلسفه برای کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی و مقایسه آراء تربیتی پیاژه و لیپمن با تاکید بر برنامه آموزش فلسفه برای کودکان می باشد. در اواخر دهه 1960 در آمریکا، پرفسور متیو لیپمن، استاد دانشگاه مونتکلیر، برنامه ای با عنوان فلسفه برای کودکان طراحی و ارائه کرد که بر اساس آن، بهترین زمان برای شکل گیری مهارت های تفکر در کودکی و از طریق روش های تأمل محور است. این دیدگاه با تاکید بر این فرض که چنانچه ذهن کودک را درگیر مباحث فلسفی کنیم، می توانیم نحوه تفکر او را رشد دهیم در مقابل دیدگاه پیاژه قرار گرفت. پیش فرض اساسی پیاژه این است که استدلال و تعقل کودکان به صورت طبیعی و به موازات بزرگ تر شدن آنها پرورش خواهد یافت. لذا، تلاش جهت سرعت بخشیدن به این فرایند اتلاف وقت خواهد بود و افراد پس از رسیدن به دوره عملیات صوری حدود 12 سالگی می توانند به مسائل انتزاعی بیندیشند. به طورکلی، هر دیدگاه بر ضرورت و محوریت آموزش تفکر و تناسب آموزش ها و برنامه ها با توانایی های کودک تاکید دارند، اما در خصوص زمان آغاز این آموزش ها بین این دو رویکرد اختلاف نظر وجود دارد. بنابراین، هر دو در تلاش اند تا برنامه ها و آموزش هایی متناسب با توانایی های ذهنی و فکری کودکان طراحی و ارائه کنند.
شیوع شناسی اختلالات روانی و عوامل جمعیت شناختی مؤثر بر آن در دانشجویان جدید الورود دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام این پژوهش، بررسی شیوع اختلالات روانی در دانشجویان جدید الورود دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران بود. روش: در این مطالعه مقطعی، 500 دانشجو از دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران با روش نمونه گیری سهمی انتخاب شدند. شرکت کنندگان توسط مصاحبه گران آموزش دیده، با فرم مصاحبه تشخیصی بین المللی جامع مورد مصاحبه قرار گرفتند. همچنین پرسشنامه مشخصات جمعیت شناختی را تکمیل کردند. یافته ها: شیوع اختلالات هراس اختصاصی (7/15درصد)، هراس اجتماعی (2/13درصد)، وسواسی - جبری (8/9درصد)، افسردگی عمده (5/8درصد) و جسمانی سازی (7/4درصد) به دست آمدو نیزشیوع کلی بیماری های روانی در این پژوهش7/درصد بود. نتایج نشان دادند که درصد ابتلا به اختلالات روانی در دانشجویان خوابگاهی، دانشجویان پسر و مقطع تحصیلی پایین تربیشتر است. نتیجه گیری: شیوع اختلالات روانی در دانشجویان به عنوان یکی از قشر های فرهیخته ی کشور به طور چشم گیری بالا می باشد.
بررسی تاثیر مشاوره گروهی مبتنی بر بخشش بر رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بخشش، موضوعی است که به تازگی در ادبیات روان شناسی کانون توجه قرار گرفته، اما پژوهش های تجربی کمی درباره آن انجام شده است. هدف پ ژوهش حاضر، بررسی تاثیر مشاوره گروهی مبتنی بر بخشش، بر رضایت زناشویی است. روش تحقیق، آزمایشی با طرح آمیخته (درون گروهی ـ بین گروهی) بود. ابزارهای پژوهش عبارت اند از مقیاس رضایت زناشویی (انریچ) که برای ارزیابی زمینه های بالقوه مشکل زا یا زمینه های قوت و پرباری رابطه زناشویی و به منزله یک ابزار معتبر پژوهشی برای بررسی رضایت زناشویی استفاده قرار می گیرد، و مقیاس بخشش، که برای سنجش بخشش فرد خاطی طراحی شده است. نمونه تحقیق شامل ده زوج از افراد مراجعه کننده به مرکز مشاوره بودند. پنج زوج در گروه آزمایش و پنج زوج دیگر در گروه کنترل به طور تصادفی جایگزین شدند. در قالب مشاوره گروهی، در بیست ساعت، مهارت بخشش به زوج ها آموزش داده شد. تحلیل واریانس نشان داد که گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، هم در رضایت زناشویی و هم در مهارت بخشش، در مرحله پی گیری پیشرفت معناداری داشته است.
رویکرد اجتماع محور در پیشگیری از اعتیاد نوجوانان و جوانان: نقش تسهیلگری مرکز سلامت روان محلی
حوزههای تخصصی:
پیشگیری از سوءمصرف مواد نیازمند مشارکت جدی مردم و بخش های دولتی و غیردولتی است. اعتیاد زمینه ساز بسیاری از مشکلات و مسائل اجتماعی است. با توجه به تبدیل شدن موادمخدر و اعتیاد به ابزار جنگ نرم و تهدید علیه امنیت ملی از یک سو و منابع قابل توجه کشور خصوصاً در حوزه های فرهنگی از سوی دیگر، در صورت پذیرفتن رویکرد اجتماعی به پیشگیری از اعتیاد چاره ای جز حمایت از مراکز و سازمان های مردم نهاد نیست. لذا هدف از این پژوهش بررسی رویکردی اجتماعی به پیشگیری از اعتیاد با تاکید بر نقش تسهیلگری مرکز سلامت روان محلی اندیشه مهر شهر محمودآباد از توابع شهرستان شاهین دژ بود. در این تحقیق از روش اسنادی – کتابخانه ای استفاده شده است. همچنین به برخی از الگوها و روش های مداخله ای در حوزه پیشگیری از اعتیاد که توسط مرکز صورت گرفته پرداخته شد. مردم از روش های مختلف همانند بالا بردن میزان حساسیت خود نسبت به موادمخدر و مضرات آن، بالا بردن سطح اطلاعات و آگاهی در خصوص انواع مواد و خطرات مصرف و تشکیل گروه های خودجوش مبارزه با مواد اعتیادآور می توانند با تأکید بر نقش مثبت اجتماع یا محله خود در زمینه مبارزه با مواد مخدر به پیشگیری از اعتیاد کمک کنند. میزان موفقیت نهادهای پیشگیری از اعتیاد منوط به این است که تا چه اندازه این نهادها زمینه ها و بسترهای لازم برای حضور و مشارکت مردم و سازمان های غیردولتی را فراهم و آموزش های لازم را در خصوص چگونگی مشارکت در اجرای طرح ها و برنامه های پیشگیری ارائه می کنند. به نظر می رسد که استفاده از رویکرد اجتماعی در مبارزه با موادمخدر می تواند گامی موثر در پیشگیری از اعتیاد باشد.
بررسی شیوع علائم اضطراب و غم پس از زایمان و عوامل مؤثر بر آن در خانم های دارای حاملگی پرخطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بارداری، زایمان و تولد نوزاد رویدادهای بسیار مهمی در زندگی زنان می باشند و اکثر مادران بعد از تولد، سیر طبیعی را از نظر جسمی و روانی طی می کنند، ولی رویدادهای قبلی زندگی هر زنی در افزایش تجربه آسیب زای تولد بسیار مؤثر است. به طوری که 50 تا 80 درصد مادران، طی هفته اول پس از زایمان، غم پس از زایمان را تجربه می نمایند. هدف پژوهش حاضر بررسی فراوانی غم پس از زایمان و اضطراب در حاملگی پرخطر و عوامل مؤثر بر آن می باشد. این مطالعه موردی شاهد تعداد 400 نفر از خانم های 45-15 ساله مراجعه کننده به بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز می باشد که 200 نفر از آنان دارای حاملگی پرخطر و 200 نفر از مادران به عنوان کنترل دارای حاملگی نرمال و فاقد ریسک بوده اند. نمونه گیری به مدت 6-4 ماه و به شیوه آسان مبتنی بر هدف انجام شد.
نمونه گیری به شیوه مصاحبه با استفاده از پرسشنامه، تست استاندارد بک و اسپیل برگـر جهت علائم اضطراب و غم پس از زایمان، صورت گرفت. شیوع علائم غم پس از زایمان با سطح شدید در جامعه پژوهش 1/21 درصد و علائم اضطراب بالا 5/85 درصد برآورد گردید که در هر دو مورد تفاوت بین گروه ها معنادار بوده است (001/0 P<). تحلیل رگرسیونی چندگانه لجستیک به روش استپ وایز به ترتیب بین ویژگی های مادر، ابعاد عاطفی مادر باردار، عوارض دوران بارداری، ارتباط نشان داد.
تعیین اثر بخشی مشاوره انگیزشی نظام مند گروهی (SMC) بر کاهش آشفتگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی مشاوره انگیزش نظام مند گروهی بر کاهش آشفتگی زناشویی صورت گرفته است. آزمودنی ها شامل 23 زوج شاغل به تحصیل در یکی از مراکز آموزش عالی شهرستان بجنورد می باشند که حداقل یکسال از ازدواج آنها گذشته و داوطلب شرکت در پژوهش حاضر بودند. آزمودنی ها به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی با 12 زوج و گروه کنترل با 11 زوج جایگزین شدند. یک هفته قبل از اجرای روش مشاوره انگیزشی نظام مند از هر دو گروه پیش آزمون رضایت زناشویی به عمل آمد. سپس گروه آزمایشی 10 جلسه در معرض مشاوره انگیزشی قرار گرفت. پس از پایان جلسات از هر دو گروه پس آزمون رضایت زناشویی به عمل آمد. با استفاده از تحلیل کواریانس نتایج تحلیل شد.
نتایج نشان داد که مشاوره انگیزشی نظام مند توانسته است میزان آشفتگی زناشویی را به طور معناداری کاهش دهد. این روش در میانگین نمره آزمودنی ها در خرده مقیاس های آشفتگی کلی، ارتباط عاطفی، ارتباط جهت حل مشکل، زمان با هم بودن، پرخاشگری، مسایل مالی و مشکلات جنسی بهبودی معناداری ایجاد کرده است. این روش نتوانسته است در میانگین نمره آزمودنی ها در خرده مقیاس های جهت گیری نقش و ادراک تاریخچه مشکلات خانوادگی کاهش معناداری ایجاد نماید.
رگه های شخصیتی پیش بینی کننده نشانگان افسردگی در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در طول دهه گذشته پژوهش های بسیاری در مورد تحول شخصیت کودکان بر اساس مدل پنج عاملی شخصیت انجام شده است. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط میان رگه های شخصیتی و بروز نشانگان افسردگی در کودکان است.
روش: در این مطالعه، تعداد 268 دانش آموز (142 پسر و 126 دختر) دوره ابتدایی به همراه معلمان آنها بر اساس نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه افسردگی کودکان پاسخ دادند. برای ارزیابی شخصیت کودکان از پرسشنامه پنج بزرگ نسخه کودکان و تکمیل آن توسط معلمان آنها استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که، نشانگان افسردگی در کودکان به جز گشودگی به تجربه، با چهار رگه شخصیتی دیگر، شامل روان رنجورخویی (به طور مثبت)، برونگرایی، توافق جویی و وظیفه شناسی (به طور منفی) رابطه معنی دار دارند. نتایج رگرسیون گام به گام مشخص کرد که تنها دو رگه روان رنجورخویی و برون گرایی توانستند حدود 26 درصد از واریانس نشانگان افسردگی را در کودکان پیش بینی کنند.
نتیجه گیری: رگه های شخصیتی در کودکان می توانند پیش بینی کننده نشانگان افسردگی در آنان باشند. نتایج بر اساس نظریه رگه های شخصیتی مورد بحث قرار گرفت.