فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴٬۰۰۱ تا ۲۴٬۰۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
113 - 126
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش تأثیر درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر پیروی از دستورات پزشک در بیماران دیابتی بود. روش: روش این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه بیماران دیابتی عضو انجمن دیابت شهر مشهد در سال 1397 بود که از بین آن ها 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت همتا در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جای داده شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش درمان مبتنی بر ذهن آگاهی را طی 8 جلسه دریافت نمودند و گروه کنترل فقط از درمان رایج استفاده کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پیروی از دستورات پزشک (هیز و همکاران، 1994) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آماری کوواریانس تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که پیروی از دستورات پزشک بیماران شرکت کننده در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به صورت معناداری افزایش یافته بود (05/0 > P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت درمان مبتنی بر ذهن آگاهی باعث افزایش پیروی از دستورات پزشک بیماران دیابتی می شود.
اثربخشی معنادرمانی گروهی بر تاب آوری زنان دارای نشانه های ناگویی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
59 - 72
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی یک پروتکل معنادرمانی گروهی بر تاب آوری زنان دارای نشانه های ناگویی هیجانی انجام شد. روش: روش انجام پژوهش نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان آلکسیتایمی مراجعه کننده به مراکز درمانی سطح شهر تبریز در فاصله زمانی 4 ماهه بود. از بین این افراد با بهره گیری از مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو(TAS-20) 24نفر به عنوان نمونه غربال شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل(12 نفره) جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش معنا درمانی قرار گرفتند در حالیکه گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. آزمودنی های هر دو گروه مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون(CD‐RISC) را در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. اطلاعات استخراج شد و تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا) مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: یافته ه ای این پژوهش نشان داد که معنادرمانی گروهی پس از 10 جلسه، اثر معنی داری بر میانگین نمرات تاب آوری گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون داشته است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر، معنادرمانی گروهی می تواند یک مداخله اثرگذار مفید برای افزایش تاب آوری زنان آلکسی تایمی باشد و لذا به بالینگران در کار با این بیماران توصیه می شود.
ساخت و اعتباریابی اولیه مقیاس دانش، نگرش، قصد و عملکرد در سوءمصرف مواد مخدر در جامعه سالمندی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۹
293-310
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی اولیه مقیاس آگاهی (دانش)، نگرش، قصد و عملکرد در سالمندان با سابقه سوءمصرف مواد در جامعه ایران در سال 1397 انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع معتبرسازی ابزار بود. جامعه آماری شامل همه سالمندان وابسته به مواد مراجعه کننده به مرکز جامعه سلامت روستایی و خانه های بهداشت در شهر خفر بود. 101 سالمند با سابقه سوءمصرف مواد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این مطالعه، داده ها به وسیله پرسش نامه جمعیت شناختی و پرسش نامه محقق ساخته (یعنی مقیاس دانش، نگرش، قصد و عملکرد در سوءمصرف مواد) جمع آوری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها به شیوه تحلیل عامل اکتشافی انجام شد. یافته ها: بر اساس تحلیل عامل اکتشافی، 4 عامل آگاهی، نگرش، قصد و عملکرد استخراج شدند . نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه، ابزار طراحی شده یک ابزار معتبر برای سنجش آگاهی، نگرش، قصد و عملکرد در سالمندان با سابقه سوءمصرف مواد در جامعه ایرانی است.
اثر بخشی آموزش هوش معنوی بر مؤلفه های بهزیستی ذهنی دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف تعیین میزان اثربخشی آموزش هوش معنوی بر بهزیستی ذهنی دانش آموزان تیزهوش دبیرستانی انجام گرفته است. به منظور انجام این پژوهش 24 نفر از میان جامعه آماری، به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، انتخاب و با روش تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل به طور مساوی گمارده شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود .آموزش هوش معنوی برای گروه آزمایش در طی 7 جلسه گروهی 90 دقیقه ای انجام گرفت؛ این در حالی بود که گروه گواه آموزشی را دریافت نکرد. ابزارهای مورد استفاده عبارتند از آزمون رضایت از زندگی SWLS دینر، امونز، لارسن و گریفن و عاطفه مثبت و منفی واتسون. داده های بدست آمده با روش آماری تحلیل کواریانس تک متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش هوش معنوی بر حیطه عاطفه مثبتِ بهزیستی ذهنی تاثیر معنادار داشت ولی بر دو حیطه عاطفه منفی و رضایت از زندگی تاثیر معناداری نداشته است.
مدل شادی: یک مطالعه نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تدوین مدل شادی در استان چهارمحال و بختیاری انجام شد. روش پژوهش، کیفی از نوع داده بنیاد بود که با توجه به قاعده اشباع، تعداد 24 نفر از ساکنان مردم استان چهارمحال و بختیاری ازطریق نمونه گیری هدفمند، انتخاب و مصاحبه و با استفاده از روش مقایسه ای مداوم استرواس و کوربین تحلیل شدند. در دسترسی به نمونه سعی شد افراد مدنظر از تمامی طبقات جنسیتی، سنی و طبقاتی (اقتصادی - اجتماعی) انتخاب شوند. مطلوبیت زندگی به عنوان مقوله مرکزی و باورهای شناختی، هوش هیجانی، سلامت معنوی، سبک زندگی و حمایت اجتماعی به عنوان شرایط علّی و شرایط میانجی سه سطح محیط خانوادگی، محل سکونت و شاخص های سلامت فردی و محیطی ارائه شد. راهبردهای ارتقادهنده شادی نیز به دو دسته مسئله محور و هیجان محور تقسیم شدند که هر کدام شامل زیرطبقات متفاوتی بودند. با توجه به نتایج این مطالعه پیشنهاد می شود در برنامه های ارتقای شادی در افراد به نقش عوامل مختلفی توجه شود که به طور مستقیم و غیرمستقیم بر کیفیت شادی تأثیر می گذارند. همچنین، مدل مفهومی شادی در سایر خرده فرهنگ ها نیز مطالعه شود.
پیش بینی رغبت به ازدواج براساس مشکلات بین فردی با میانجیگری نگرش به عشق در دانشجویان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: توجه به عوامل مؤثر بر ازدواج به عنوان مهم ترین انتخاب زندگی فرد، همواره مورد توجه متخصصان حوزه خانواده است. هدف: هدف از این پژوهش پیش بینی رغبت به ازدواج براساس مشکلات بین فردی با میانجیگری نگرش به عشق در دانشجویان بود. روش: پژوهش از لحاظ هدف بنیادی و از نظر روش مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه ی دانشجویان دختر دانشگاه های شهر سنندج در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ بود. تعداد ۳۶۰ نفر به روش نمونه گیری غیر تصادفی سهمیه ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه رغبت به ازدواج (MDQ)، پرسشنامه مشکلات بین فردی (IIP-۳۲) و مقیاس نگرش به عشق (LAS) بود. داده ها با شاخص های میانگین، انحراف معیار، آزمون همبستگی پیرسون و روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS نسخه ۲۵ و AMOS نسخه ۲۴ تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که مسیر مستقیم مشکلات بین فردی (۰/۱۶-)، عشق رمانتیک (۰/۳۰) و فداکارانه (۰/۱۹) به رغبت نسبت به ازدواج معنی دار بود. همچنین مسیرهای مستقیم مشکلات بین فردی (۰/۴۰ و ۰/۳۰) به عشق رمانتیک و دوستانه و مسیرهای غیرمستقیم مشکلات بین فردی به رغبت به ازدواج با میانجیگری عشق رمانتیک (۰/۱۰-) و دوستانه (۰/۰۲-) معنی دار بودند (۰/۰۵>p). دیگر یافته ها نشان داد مسیر مستقیم عشق دوستانه (۰/۰۱) به رغبت به ازدواج و مسیر مستقیم مشکلات بین فردی (۰/۰۴-) به عشق فداکارانه و همچنین مسیر غیرمستقیم مشکلات بین فردی به رغبت به ازدواج با میانجیگری عشق فداکارانه (۰/۰۰۲-) معنی دار نبودند (۰/۰۵>p). نتیجه گیری: در کل با توجه به نتایج چنین استنتاج می شود که عشق رمانتیک و دوستانه قادر به تعدیل آسیب های ناشی از مشکلات بین فردی و ترغیب کننده فرد به ازدواج است.
اثر تمرین شناختی بر یادگیری از طریق مشاهده در مهارت پرتاب دارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف کلی تحقیق تاثیر تمرینات شناختی بر یادگیری از طریق مشاهده در مهارت پرتاب دارت بود. روش کار: نمونه مورد مطالعه 40 نفر از دانش آموزان کلاس سوم و چهارم دبستان بودند که به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. پژوهش در دو فاز اجرا شد، در فاز اول تمرینات شناختی برای تقویت شناختی و در فاز دوم تمرینات مهارت دارت با استفاده از یادگیری مشاهده ای انجام گرفت. در فاز اول مطالعه ابتدا از آزمودنی ها پیش آزمون شناختی گرفته شد. سپس گروه ها همسان سازی شدند و به دو گروه تمرین شناختی و بدون تمرین شناختی تقسیم شدند (هر گروه 20 نفر). به گروه شناختی 8 جلسه تمرینات شناختی با تاکید بر تکالیف مرتبط به کارکردهایی اجرایی داده شد. سپس از هر دو گروه پس آزمون شناختی گرفته شد. نمونه ها در پیش آزمون و پس آزمون شناختی با استفاده از نرم افزار Corsi Block ارزیابی شدند. در فاز دوم مطالعه گروه ها به دو گروه 10 نفری مشاهده ای+بدنی و بدنی تقسیم شدند. از هر چهار گروه پیش آزمون مهارت پرتاب دارت گرفته شد. چهار گروه سه جلسه تمرین دارت (20 پرتاب) انجام دادند، فقط گروه مشاهده ای+بدنی علاوه بر پرتاب دارت ویدئو مدل ماهر پرتاب دارت را مشاهده کردند. مجددا از هر چهار گروه پس آزمون شناختی گرفته شد. یافته ها: گروه شناختی+مشاهده ای+بدنی در پس آزمون دارت به طور معناداری بهتر از سایر گروه ها عمل کرد. نتیجه گیری : با توجه به نتایج به دست آمده از مطالعه می توان گفت که اگر از طریق تمرین شناختی، مهارت های شناختی را که زیربنای شناختی یادگیری مشاهده ای هستند، تقویت کنیم، می توان سرعت یادگیری از طریق مشاهده در مهارت پرتاب دارت را افزایش دهیم.
اثربخشی روش های مدیریت رفتار در تنیدگی و سلامت روانی مادران کودکان دارای اختلال کمبود توجه/فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۵۶
457-474
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش مدیریت رفتار به مادران کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه/ فزون کنشی در کاهش تنیدگی و مشکلات سلامت روانی این مادران انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود. بدین منظور مادران 24 نفر از کودکانی که با اختلال کمبود توجه/ فزون کنشی تشخیص داده شده بودند به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه جایگماری شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های، سلامت روانی، شاخص تنیدگی والدین و مقیاس درجه بندی کانرز والدین برای اختلال کمبود توجه/ فزون کنشی بود. آموزش رفتاری والدین در قالب نه جلسه نود دقیقه ای در گروه آزمایشی اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بیانگر تأثیر کاربندی آزمایشی بر کاهش مشکلات سلامت روانی مادران و تنیدگی (0/05<p)، مادران گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه بود. یافته ها نشان می دهند که آموزش رفتاری به مادران، باعث افزایش رواندرستی مادران شده و از وخیم شدن تنیدگی و آشفتگی روانشناختی در مادران کودکان با اختلال کمبود توجه/ فزون کنشی پیشگیری می نماید.
بررسی میزان تحقق استانداردهای فدراسیون جهانی آموزش پزشکی (WFME) در دوره دستیاری داخلی یکی از دانشگاه های علوم پزشکی تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سند چشم انداز بیست ساله و برنامه پنجم توسعه که با هدف ارتقای جایگاه جهانی ایران تدوین گردیده، بر بهداشت و درمان تاکید می شود. یکی از معتبرترین الگوهای اعتباربخشی بین المللی در آموزش پزشکی، الگوی اعتباربخشی فدراسیون جهانی آموزش پزشکی (WFME) است. در این تحقیق برآن شدیم که با استفاده از این الگوی اعتبار بخشی، دوره دستیاری داخلی در یکی از دانشگاه های علوم پزشکی را بررسی نماییم. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان تحقق استانداردهای فدراسیون جهانی آموزش پزشکی (WFME) در دوره داخلی یکی از دانشگاه های علوم پزشکی تهران انجام شد. روش کار: مطالعه انجام شده در سال 1391 از نوع ارزشیابی کمی و کیفی همزمان است. حجم نمونه 48 نفر بوده که به روش نمونه گیری در دسترس انجام شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات چک لیست تهیه شده براساس استانداردهای WFME در دوسطح پایه و کیفیت بود. اطلاعات با استفاده از تکمیل چک لیست و مصاحبه، بررسی مستندات موجود و مشاهده فرآیندها و محیط های آموزشی، جمع آوری گردید. پس از جمع آوری اطلاعات، داده های کمی وارد نرم افزار SPSS 16 گردید و مصاحبه ها و مستندات و مشاهدات دسته بندی و مورد تحلیل قرار گرفت و نتایج با استفاده از تجزیه تحلیل داده های کمی و کیفی برای 9 حوزه گزارش گردید. یافته ها: گروه داخلی در همه حوزه ها (9 حوزه) رسالت، فرآیند آموزش، ارزیابی فراگیران، فراگیران، کارکنان، محیط و منابع آموزشی، ارزیابی فرآیند آموزشی، مدیریت و امور اجرایی، نوسازی مداوم استاندارد پایه و در 6 حوزه؛ رسالت، فرآیند آموزش، ارزیابی فراگیران، کارکنان، ارزیابی فرآیند آموزشی، مدیریت و امور اجرایی استاندارد کیفیت را را کسب نموده است و در حوزه های فراگیران، محیط و منابع آموزشی، نوسازی مداوم استاندارد کیفیت را کسب نکردند. نتیجه گیری: تسهیلات و امکانات لازم بخصوص در دروس عملی جزء نقایص است که باید برطرف شود (حوزه 6). گروه ها برای آموزش پزشکی مبتنی بر شواهد هدف گذاری و برنامه ریزی مناسب انجام دهند. به نتایج ارزیابی ها اهمیت بیشتری داده شود. مطالعات آینده نگر و جامعه نگر برای پویایی سازمان لازم است و باید انجام شود (حوزه های 1،6،7،9). پیشنهاد می شود مطالعات بعدی در این دانشگاه برای رفع نقایص موجود گروه های مورد بررسی انجام شود.
بررسی فراوانی نشانه های اختلالات روانی و تأثیر آن در کیفیت خواب در میان دانش آموزان دبیرستان های شهرستان دیواندره در سال 1397
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلالات روانی به عنوان اختلالات عاطفی، فردی و اختلالات رفتاری همچون پرخاشگری بیان می شود که قطعاً با بسیاری از پیامدهای منفی همراه است. هدف : تعیین شیوع نشانه های اختلالات روانی و تاثیر آن در کیفیت خواب در میان دانش آموزان دبیرستان های شهرستان دیواندره در سال ۱۳۹۷ می باشد. روش: مطالعه حاضر مقطعی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع دبیرستان (۱۶-۱۸ سال) شهرستان دیواندره (استان کردستان- ایران) در سال ۱۳۹۷ بود. روش نمونه گیری به صورت طبقه ای و حجم نمونه طبق فرمول کوکران، ۳۸۶ نفر براورد شد. ابزار این پژوهش شامل پرسشنامه های استاندارد نشانه اختلالات روانی ( SCL-۲۵ ) و پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ بود. نتایج توصیفی با آمار توصیفی و نتایج تحلیلی با آزمون کای اسکوئر، فیشر و آزمون من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: از ۳۷۰ نفر دانش آموز مطالعه حاضر، ۱۰۷ نفر (۲۸%) از دانش آموزان اختلالات روانی کم، ۲۰۴ نفر (۵۵%) اختلالات روانی متوسط و ۵۹ نفر (۱۷%) دارای اختلالات روانی زیاد بودند. از سوی دیگر، تنها ۷۶ نفر (۲۰/۵%) از دانش آموزان کیفیت خواب مناسبی داشتند. طبق نتایج، رابطه معناداری بین کیفیت خواب با جنسیت (۰/۰۱۱=P ) و پایه (۰/۰۰۱> P )، مشاهده شد. همچنین این رابطه معنی دار بین نشانه اختلال روانی با جنسیت ( ۰/۰۱۵ P= )، پایه (۰/۰۰۱> P ) و معدل ( ۰/۰۱۶ P= ) وجود داشت. نتیجه گیری: جهت کاهش اختلالات روانی و بهبود کیفیت خواب، در وهله اول توجه و حمایت های معنوی خانواده و سپس تدوین سیاست های آموزشی و پیشگیرانه نهادهایی مانند مدارس ابتدایی و دبیرستان ها را می طلبد.
اثربخشی فرزندپروری مثبت و ذهن آگاهی بر رابطه مادر-فرزند سالم و رابطه همشیران در خانواده های دارای کودک دچار کاستی توجه/فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین میزان تأثیر آموزش فرزندپروری مثبت در مقایسه با ذهن آگاهی بر رابطه مادر-فرزند سالم و رابطه همشیران در خانواده های دارای فرزند دچار اختلال کاستی توجه/ فزون کنشی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری و جامعه آماری شامل 68 مادر دارای فرزند دچار اختلال کاستی توجه/فزون کنشی مراجعه کننده به مراکز مشاوره طراوت، رایان و مهرآوران در شهر اهواز از مهر 1393 تا تیر 1394 بود. 51 مادر بر اساس ملاک های پژوهش انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگزین شدند. گروه های آزمایش 8 جلسه 120 دقیقه ای، آموزش مهارت های فرزندپروری ساندرز 1999 و ذهن آگاهی چاسکالون 2011 را دریافت و هر سه گروه قبل و پایان آموزش و در مرحله پیگیری مقیاس رابطه والد-فرزند پیانتا، 1994 و پرسشنامه رابطه همشیران فرمن و برمستر، 1985 را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد دو مداخله فرزندپروری (87/31=F،008/0=P) و ذهن آگاهی (87/15=F،04/0=P) بر کیفیت رابطه مادر-فرزند اثر دارند، اما تأثیر برنامه فرزندپروری مثبت بیش تر (16=F، 011/0=P) و از نظر تأثیر بر رابطه بین همشیران نیز، تنها مداخله فرزندپروری مثبت مؤثر است (07/20=F، 002/0=P)؛ و این تأثیرها در مرحله پیگیری هم چنان پایدار مانده است. نتیجه گیری: از آنجا که مداخله خانواده محور فرزندپروری مثبت، سیستم خانواده و تعاملات موجود در آن را به شیوه ای مستقیم در کانون توجه قرار می دهد، می توان آن را نسبت به مداخله فرد محور ذهن آگاهی روش مؤثرتری برای ارتقای ارتباط های آسیب دیده در خانواده های دارای فرزند دچار اختلال کاستی توجه/ فزون کنشی به شمار آ ورد.
برنهادی مقدماتی در زمینه مشاوره خانواده با رهیافت مبتنی بر فرهنگ ایرانی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده یکی از برجسته ترین نهادهای اجتماعی هر جامعه ای است. بی گمان خانواده در عصر کنونی که عصر تنیدگی است به داشتن خدمات مشاوره ای نیازمند است؛ ولی ازآنجایی که پژوهش های گوناگون نشان داده اند در مسائل خانوادگی نقش فرهنگ در هر جامعه ای بسیار پررنگ است، ازاین رو هدف از پژوهش حاضر برنهادی مقدماتی در زمینه مشاوره خانواده با رهیافت مبتنی بر فرهنگ ایرانی- اسلامی است. طرح پژوهش حاضر کیفی و بر پایه تحلیل محتوا است. محتوای موردپژوهش از طریق جستجوی الکترونیکی در پایگاه های منتخب و با بررسی اولیه کتاب ها و مقالات متناسب با موضوع توسط متخصصین این امر انتخاب شدند. فرایند کدگذاری منجر به سه تم اصلی با عنوان فنون برقراری رابطه، فن های درمانی و غنی سازی روابط زناشویی و 12 طبقه مبتنی بر فرهنگ اسلام و ایرانی منجر شد. از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت مشاوران و روانشناسان خانواده در کشور ما (ایران) می توانند در برنامه ها و کاربست های مشاوره و روان درمانی خانواده از این سه درون مایه اصلی در کارهای درمانی با خانواده ها و زوج های مراجعه کننده خویش استفاده کنند.
مقایسه رضایت زناشویی، سازگاری و صمیمیت زناشویی در دانشجویان متأهل با و بدون استفاده از شبکه های تلویزیونی مستقر در خارج از کشور (ماهواره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۷ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۸
83 - 100
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : در سال های اخیر شبکه های تلویزیونی زیادی برای تاثیر گذاری و تغییر ذائقه فرهنگی ایرانیان در خارج کشور تاسیس شده است. درهمین راستا پژوهش حاضر به بررسی تاثیر شبکه های تلویزیونی مستقر درخارج ازکشور (ماهواره) بر میزان رضایت، سازگاری و صمیمیت زناشویی دانشجویان متاهل شهر رشت پرداخت. روش : طرح تحقیق توصیفی و پیمایشی و روش تحقیق از نوع علی- مقایسه ای (تحلیلی و مقایسات گروهی) بود. به همین منظور 205 دانشجوی متاهل(132 زن و 73 مرد) در دانشگاه های دولتی و غیردولتی شهر رشت، به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند سپس هریک از آنان به پرسشنامه های اطلاعات جمعیت شناختی، آزمون سازگاری زناشویی لاک والاس، شاخص رضایت زناشویی هادسون و مقیاس صمیمیت زناشویی واکر تامسون پاسخ دادند. داده های گرdavari شده به کمک نسخه 20 نرم افزار SPSSبا استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس تک متغیری (در یک طرح فاکتوریل 2×2) تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها : نتایج پژوهش حاضرنشان داد رابطه ای بین میزان ساعات استفاده از شبکه های تلویزیونی مستقر در خارج از کشور با هریک از متغیرهای رضایت، سازگاری و صمیمت زناشویی وجود ندارد (05/0P>). اما هنگام مقایسات گروهی (تحلیل واریانس) مشخص شد صرف نظراز عامل جنسیت، اثر اصلی استفاده از ماهواره منجربه کاهش رضایت زناشویی (039/0P=، 316/4 F=)، سازگاری زناشویی (004/0P=، 341/8 F=) و صمیمیت زناشویی (017/0P=، 780/5F=) در دانشجویان می شود. نتیجه گیری : استفاده از شبکه های تلویزیونی مستقر در خارج از کشور رضایت، سازگاری و صمیمیت زناشویی دانشجویان متاهل را تهدید می کند و مخاطبان ماهواره در مقایسه با گروهی که از ماهواره استفاده نمی کنند از رضایت، سازگاری و صمیمیت زناشویی کمتری برخوردارند.
بررسی تطبیقی اثربخشی آموزش فعال سازی رفتاری و آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش بهزیستی روان شناختی دانش آموزان پسر پایه نهم دبیرستان های شهر کرمان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بهزیستی روان شناختی به معنی توانایی شرکت فعالانه در کار و تفریح، خلق روابط معنی دار با دیگران، گسترش حس خودمختاری و هدف زندگی و تجربه کردن هیجانات مثبت است و شامل همه فعالیت هایی است که برای نگرش انسان موردنیاز است.
هدف: هدف این پژوهش بررسی تطبیقی اثربخشی آموزش فعال سازی رفتاری و آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش بهزیستی روان شناختی دانش آموزان پسر پایه نهم دبیرستان های شهر کرمان است.
روش: روش پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش تمامی مدارس ناحیه ۱ و ۲ شهر کرمان است که تعداد ۴۵ دانش آموز به شیوه نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل، هر گروه ۱۵ نفر) قرار گرفتند.
یافته ها: یافته ها نشان داد مداخله پذیرش و تعهد اثربخشی بیشتری نسبت به فعال سازی رفتاری در افزایش بهزیستی روان شناختی دارد(۰/۰۱>p (
نتیجه گیری: نتایج نشان داد بین آموزش فعال سازی رفتاری و آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد در افزایش بهزیستی روان شناختی دانش آموزان در سطح ۰/۵ تفاوت وجود دارد
مدل یابی معادلات ساختاری عوامل خطر خودکشی براساس نظریه سه مرحله ای خودکشی در افراد با اختلال های هیجانی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خودکشی یکی از دغدغه های اصلی بهداشت عمومی در سراسر جهان است که دارای پیامدهای منفی بی شماری برای فرد و جامعه است. هدف: این پژوهش با هدف مدل یابی معادلات ساختاری عوامل خطر خودکشی براساس نظریه سه مرحله ای خودکشی در افراد با اختلال های هیجانی انجام گرفت. روش: این مطالعه توصیفی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مراجعه کننده با اختلال های هیجانی به درمانگاه های سرپایی روانپزشکی مرکز آموزشی درمانی رازی تبریز در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بود. تعداد ۲۰۵ نفر از مراجعین با اختلال های هیجانی به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامه های ایده پردازی خودکشی (STS)، اقدام به خودکشی (SAS)، ظرفیت خودکشی (SCS) و انگیزه اقدام به خودکشی (IMSA) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون، SPSS نسخه ۲۳ و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج ضریب همبستگی نشان داد بین درد، ناامیدی، احساس تعلق و ظرفیت خودکشی با افکار خودکشی و اقدام به خودکشی رابطه معنی داری وجود داشت (۰/۰۵>P). نتایج حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری نیز نشان داد که اثر غیرمستقیم ناامیدی (۰/۲۳۴) و تعلق پذیری کم (۰/۰۴۸) بر ایده خودکشی از طریق ظرفیت خودکشی معنی دار بود. نتایج نشان داد اثر غیر مستقیم ناامیدی (۰/۵۸۶) و تعلق پذیری کم (۰/۱۲۱) بر اقدام برای خودکشی از طریق ظرفیت خودکشی معنی دار بود. نتیجه گیری: استفاده از این مدل می تواند در تشخیص و اقدام سریع در تمایز افرادی که فقط ایده خودکشی دارند و یا اینکه در معرض اقدام به خودکشی هستند، سودمند واقع شود.
روانشناسی راهنمایی
منبع:
پیوند ۱۳۶۴ شماره ۷۴
حوزههای تخصصی:
نقش سبک های والدگری، تنیدگی والدین، و نارسایی در کنش های اجرایی کودکان در پیش بینی مشکلات درون نمود و برون نمود کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مشکلات دوران کودکی را می توان به طور کلی به دو گروه بزرگ ولی همپوش درون نمود و برون نمود تقسیم کرد. مشکلات رفتاری درون نمود و برون نمود در سنین کودکی و نوجوانی بر کارکرد افراد در زمینه های مختلف، تأثیر منفی بسیاری به جا می گذارند. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش سبک های والدگری، تنیدگی والدین، و نارسایی در کنش های اجرایی کودکان در پیش یبنی مشکلات رفتاری درون نمود و برون نمود کودکان انجام شده است. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی ناحیه 2 شهر رشت و والدین آنها در سال تحصیلی 98-1397 بودند. از این جامعه، 375 دانش آموز به روش خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند که به پرسشنامه های شاخص تنیدگی والدین (آبیدین، 1990)، پرسشنامه والدگری (فریک، 1991)، مقیاس نارساکنش وری اجرایی (بارکلی، 2011)، و چک لیست رفتار کودک (آخنباخ و رسکولار، 2001) پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و روش رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده بین والدگری مثبت، مشارکت پدر، و اطلاع با مشکلات درون نمود و برون نمود کودکان همبستگی منفی معنادار؛ و بین تنبیه بدنی، نظارت ضعیف، و اقتدار با مشکلات درون نمود و برون نمود کودکان، همبستگی مثبت معنادار وجود دارد. همچنین مشخص شد که بین دو متغیر تنیدگی والدین و نارسایی در کنش های اجرایی کودکان (و مؤلفه های آن) با مشکلات درون نمود و برون نمود کودکان، همبستگی مثبت معنادار وجود دارد (0/01P> ). نتایج رگرسیون نیز نشان داد که کنش اجرایی، مشارکت پدر، تنبیه بدنی، اقتدار، اطلاع، والدگری مثبت، و نظارت ضعیف، قادر به پیش بینی مشکلات درون نمود؛ و همچنین مشارکت پدر، کنش اجرایی، والدگری مثبت، تنیدگی، تنبیه بدنی، خودنظم جویی هیجانی، اطلاع، اقتدار، و نظارت ضعیف، قادر به پیش بینی مشکلات برون نمود کودکان هستند (0/01P> ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت والدگری مثبت، مشارکت پدر و اطلاع، پیش بینی کننده های منفی؛ و تنبیه بدنی، نظارت ضعیف، اقتدار، تنیدگی والدین، و نارسایی در کنش اجرایی، پیش بینی کننده های مثبت مشکلات درون نمود و برون نمود کودکان هستند. یافته های مطالعه حاضر می تواند در تدوین و اجرای مداخله پیش گیرانه و درمانی مؤثر در زمینه اختلالات رفتاری کودکان، کمک قابل توجهی کند.
خلاقیت و ناراستگویی: توانایی توجیه رفتار غیراخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر وارسی یک جنبۀ نامطلوب و مضر خلاقیت بود. فرض بر آن بود افراد خلاق این توانایی را دارند که راه هایی خلاقانه برای توجیه رفتارهای غیراخلاقی خود پیدا کنند و بنابراین بیشتر می توانند خود را به ارتکاب رفتارهای غیراخلاقی متقاعد کنند. با استفاده از روش نمونه برداری تصادفی چندمرحله ای، 165 دانشجوی کارشناسی (66 مرد،99 زن) انتخاب شدند و به آزمون خلاقیت عابدی (1372) و ماتریس های پیشروندۀ ریون (1995) پاسخ دادند. سپس به دو شکل در یک معمای اخلاقی قرار داده شدند: توجیه رفتار غیراخلاقی (ناراستگویی) در گروه توجیه پذیر، آسان و در گروه توجیه ناپذیر، دشوار بود. نتایج تحلیل رگرسیون تعدیل شونده نشان دادند مطابق با فرضیه های پژوهش، خلاقیت حتی پس از کنترل هوش، ناراستگویی را پیش بینی می کند و این پیش بینی در گروه توجیه ناپذیر بسیار قوی تر از گروه توجیه پذیر است. براساس یافته های پژوهش حاضر می توان دریافت خلاقیت افزون بر جنبه های مثبت دارای جنبه های منفی نیز هست.
مقایسه کنترل هدفمند و اضطراب اجتماعی در دانش آموزان ناشنوا و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم شهریور ۱۳۹۷ شماره ۶ (پیاپی ۲۷)
219-232
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه کنترل هدفمند و اضطراب اجتماعی در دانش آموزان ناشنوا و عادی بود. روش این مطالعه علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان ناشنوا و عادی شهرستان گیلان غرب در سال تحصیلی 95-1394 بودند. نمونه پژوهش به دلیل محدود بودن حجم جامعه تمامی افراد ناشنوا به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و 20 دانش آموز عادی نیز با توجه به ویژگی های جمعیت شناختی سن و جنسیت با گروه ناشنوا همتا شده و به عنوان گروه مقایسه در این پژوهش تعیین شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های اطلاعات جمعیت شناختی، کنترل هدفمند و اضطراب اجتماعی استفاده شد . داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس چند متغیره ) تحلیل شد. نتایج نشان داد که میانگین نمرات افراد ناشنوا در متغیرهای ضعف در کنترل هدفمند (59/15= F ؛ 001/0> P ) و مؤلفه های پشتکار ضعیف (44/14= F ؛ 001/0> P ) ، تمرکز ضعیف توجه (42/5= F ؛ 05/0> P ) و تکانش وری (12/19= F ؛ 001/0> P )، اضطراب اجتماعی (67/13= F ؛ 001/0> P ) و مؤلفه های ترس (19/10= F ؛ 001/0> P )، اجتناب (16/9= F ؛ 001/0> P ) و ناراحتی فیزیولوژیکی (77/14= F ؛ 001/0> P ) به طور معنی داری بالاتر از افراد عادی است. بنابراین افراد ناشنوا، دچار ضعف در کنترل هدفمند جهت انطباق و تنظیم رفتار مطابق با خواسته های موقعیتی هستند و اضطراب اجتماعی بالایی نسبت به همتایان سالم خود دارند
اثربخشی درمان مبتنی بر پذرش وتعهد بر تصمیم گیری تکانشی وافکار خودکشی در زنان و مردان وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
270 - 283
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تصمیم گیری تکانشی و افکار خودکشی وابستگان به مواد بود. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی باطرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود و جامعه آماری 1700 نفر از زنان و مردان وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز درمان سوء مصرف مواد شهر ساری بودند که پس از غربالگری به صورت هدفمند 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایش (15نفر) و گواه (15نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس تکانش گری پاتون، استانفورد و بارت (1995) و مقیاس افکار خودکشی بک (1961) بود. گروه آزمایش هشت جلسه درمان پذیرش و تعهد مبتنی بر بسته درمانی هیز و همکاران (1999) را دریافت کرد و گروه گواه در حالت انتظار قرار گرفت؛ داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش تصمیم گیری تکانشی (87/4=F، 036/0 =P) و نمره افکار خودکشی (02/5=F، 033/0 =P) موثر بود و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار گزارش شد (01/0=P). نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد راهبردی مناسب برای کاهش تکانشگری و افکار خودکشی زنان و مردان وابسته به مواد است و می توان از آن به عنوان یک شیوه مداخله مؤثر استفاده کرد.