فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۳٬۹۴۱ تا ۲۳٬۹۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
آزمون محقق ساخته از نوزده عامل تشکیل شده است و دارای دو بخش شنیداری و دیداری می باشد؛ و اعتبار محتوایی آن توسط اساتید روانشناسی تائید و سپس روی یک نمونه 206 نفری از دانش آموزان پیش دبستانی اجرا گردید. بر اساس محاسبات انجام شده ضریب همبستگی پیرسون بین دونیمه پرسشنامه در بخش ادراک شنیداری 81/0= r و در بخش ادراک دیداری 79/0= r بود. این ضریب اعتبار نشان می دهد که بین دونیمه این پرسشنامه همبستگی زیادی وجود دارد. برای تعیین اعتبار سازه و مؤلفه های تشکیل دهنده پرسشنامه از روش تحلیل مؤلفه های اصلی با چرخش به شیوه نرمال شده واریماکس استفاده شد. مهمترین عامل در بخش ادراک دیداری-فضایی، نمادیابی و در بخش شنوایی، حافظه می باشد. جهت بررسی اهتبار افتراقی از آزمون t مستقل استفاده شد نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات دانش آموزان دارای نارسایی یادگیری و عادی در آزمون نارسایی یادگیری تفاوت معنی دار وجود دارد. برای بررسی اعتبار همزمان، از چک لیست نارسایی یادگیری که هم زمان توسط مادران تکمیل شد استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه معنی دار بین دو آزمون وجود دارد.: با توجه به میزان پایایی و اعتبار به دست آمده، آزمون نارسایی یادگیری ابزاری است که می تواند مورداستفاده مراکز اختلالات یادگیری و مراکز مشاوره قرار گیرد.
ارزیابی تأثیر آموزش اختصاصی سازی خاطرات بر نارسایی شناختی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
25 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی تأثیر آموزش اختصاصی سازی خاطرات بر نارسایی شناختی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس و هدفمند با موضوع پژوهش، تعداد 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) پس از تشخیص اختلال افسردگی اساسی و سپس مصاحبه بالینی، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش، پرسشنامه های افسردگی بک- ویرایش دوم و نارسایی شناختی برادبنت و همکاران بود. گروه آزمایش طی 4 جلسه، یک ساعت و نیم، تحت آموزش اختصاصی سازی خاطرات قرار گرفت. و بعد از اتمام جلسات آموزشی، از هر دو گروه آزمایش و کنترل، پس آزمون و مجدداً یک ماه بعد، پیگیری به عمل آمد. داده-ها با استفاده از آزمون آماری، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آموزش اختصاصی سازی خاطرات بر نارسایی شناختی و مؤلفه های آن(حواس پرتی، مشکلات مربوط به حافظه، اشتباهات سهوی و عدم یادآوری اسامی) تأثیر معنی داری داشت. این نتایج در مرحله پیگیری حفظ شد. باتوجه به تأثیر آموزش اختصاصی سازی خاطرات بر کاهش میزان نارسایی شناختی مبتلایان و تداوم اثر آن، به کارگیری این آموزش جهت پیشگیری و درمان بیماران مبتلا به افسردگی اساسی ضروری به نظر می رسد.
اثربخشی برنامه رایانه یار حافظه کاری بر بهبود کنش های اجرایی دانش آموزان ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این بررسی با هدف تعیین اثربخشی برنامه رایانه یار حافظه کاری بر بهبود کنش های اجرایی دانش آموزان ناشنوا انجام شد. 18 دانش آموز پسر ناشنوا انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. آزمودنی ها به آزمون استروپ (استروپ، 1935)، آزمون عملکرد مداوم (رازولد، مرسکی، ساراسون، برنسوم، و بک، 1965)، نسخه رایانه ای برج لندن (موریس، احمد، استد، و تون، 1993)، و آزمون حافظه کاری کورنولدی (کورنولدی و وکیا، 1995)، پاسخ دادند. گروه آزمایش، برنامه رایانه یار حافظه کاری (بخاراییان، 1389) را در 20 جلسه آموزشی 45 دقیقه ای گذراندند. نتایج آزمون t نشان دادند نمره پس آزمون کنش های اجرایی دانش آموزان ناشنوا به صورت معنادار تغییر یافته است. پیگیری پس از یک ماه حاکی از عدم تغییر میانگین کنش اجرایی در دانش آموزان ناشنوا بود. یافته ها این نکته را آشکار کردند که برنامه رایانه یار حافظه کاری در بهبود کنش های اجرایی دانش آموزان ناشنوا مؤثر است.
تدوین مدل اندازه گیری استانداردهای خرد و کلان توسعه حرفه ای دانشجو- معلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین مدل اندازه گیری استانداردهای خرد و کلان توسعه حرفه ای دانشجو- معلمان غرب کشور دانشگاه فرهنگیان (تربیت معلم سابق) می باشد. پژوهش حاضر کمی از نوع همبستگی در قالب تحلیل عاملی می باشد. نمونه پژوهش را تعداد 1080 نفر از جامعه آماری 1500 نفری از میان دانشجو معلمان منطقه غرب کشور تشکیل دادند که در کلیه رشته های موجود دانشگاه فرهنگیان مشغول به تحصیل بودند و دروس کارورزی را پشت سر گذاشته اند. ابزار پژوهش پرسشنامه توسعه حرفه ای است که بر مبنای استاندارد توسعه معلمان نیوجرسی آمریکا(2014) تدوین شد. در این پژوهش مدل اندازه گیری متغیرهای استانداردهای خرد و کلان توسعه حرفه ای قابل مشاهده را به متغیرهای پنهان مرتبط می کند و از طریق تحلیل عامل تاییدی با استفاده از نرم افزار با استفاده از نرم افزار Smart PLS2 ارزیابی می شود. ارزیابی مدل اندازه گیری انعکاسی توسعه حرفه ای نشان داد که پایایی مرکب همه سازه های خرد و کلان بزرگتر از میزان پیشنهاد شده 0.6 می باشد که نشان می دهد مدل از پایایی برخوردار است و دارای همسانی درونی است. میزان AVE سازه های خرد و کلان نیز بیانگر آن است که از مقدار قابل قبول 0.5 بیشتر هستند. همچنین نتایج نشان داد که بار عاملی هر گویه از میزان پیشنهاد شده 0.7 بیشتر است که نشان از روایی همگرایی مدل دارد. آزمون فورنل-لارکر نیز حاکی از آن است که مدل از روایی واگرا برخوردار است. بنابراین می توان گفت مدل دارای روایی و پایایی است. بنابراین این نتیجه به دست آمد که مدل ساختاری استانداردهای خرد و کلان توسعه حرفه ای از برازش مناسبی برخوردار است و با توجه به مقایسه نتایج پیشینه ها با مدل تایید شده، پیشینه های پژوهش در شش بعد تمرکز بر محتوا؛ محتوای دانش؛ یادگیرنده و یادگیری؛ رهبری مدارس ؛ تمرین آموزشی ؛ و مسئولیت حرفه ای بخشی از مدل را بررسی کردند. در نتیجه می توان گفت مدل ارائه شده با چهار مولفه کلان و یازده مولفه خرد توسعه حرفه ای، مدلی جامع تر و کامل تری نسبت به پژوهش های پیشین ارائه کرد. بنابراین ارتقای دانش، مهارت و نگرش حرفه ای معلمان در مدل ارائه شده به صورت جامع تری نسبت به پژوهش های پیشین مورد بحث قرار گرفت. ضمناً، از دیگر دست آوردهای این پژوهش پرسشنامه استاندارد توسعه حرفه ای برای دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان ایران است.
اثربخشی برنامه آموزش والدین به شیوه استپ (STEP) بر کیفیت روابط والد - فرزندی، خودکارآمدی والدگری و انعطاف پذیری شناختی مادران نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (دی) ۱۳۹۹ شماره ۹۴
1319-1330
حوزههای تخصصی:
زمینه: مرور پژوهش ها نشان می دهد که استفاده از برنامه آموزش والدین به شیوه استپ بر سبک های فرزندپروری، انعطاف پذیری روانشناختی و تنیدگی مادران تأثیر می گذارد؛ اما مسئله اینست که تعیین اثربخشی برنامه آموزش والدین به شیوه استپ بر کیفیت روابط والد - فرزند و خودکارآمدی والدگری مغفول مانده است. هدف: بررسی اثربخشی برنامه آموزش والدین به شیوه استپ بر کیفیت روابط والد - فرزندی، خودکارآمدی والدگری و انعطاف پذیری شناختی مادران شهر اصفهان بود. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. جامعه پژوهش مادران دارای نوجوان پسر 12 تا 18 سال مراجعه کننده به مرکز مشاوره یارستان شهر اصفهان در سال 1398 بودند. 40 مادر به روش هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 20 مادر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش عبارتند از: پرسشنامه های رابطه والد - فرزندی پیانتا (1994)، خودکارآمدی والدگری دومکا، استرزینگر، جکسون و روسا (1996)، انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) و 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش به شیوه استپ درایکورس و سولتس (1991). داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: برنامه آموزش والدین به شیوه استپ بر بهبود کیفیت روابط والد - فرزندی و افزایش خودکارآمدی والدگری و انعطاف پذیری شناختی مادران تأثیر داشت (0/001> p ). همچنین برنامه آموزش والدین به شیوه استپ در مرحله پیگیری هم، معنادار بود (0/001 > p ). نتیجه گیری : والدینی که در 8 جلسه برنامه آموزش والدین به شیوه استپ شرکت کرده بودند، کیفیت روابط والد - فرزندی بیشتر، خودکارآمدی والدگری بهتر و انعطاف پذیری شناختی بیشتری کسب کردند.
اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان بر خودتعیین گری و مسئولیت پذیری دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی بسته ی آموزش فلسفه به کودکان بر خود تعیین گری و مسئولیت پذیری در دانش آموزان ابتدایی انجام شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان پایه پنجم و ششم ابتدایی استان اردبیل که در سال 1399-1400 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل دادند. 32 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 16 نفر) قرار گرفتند و به آزمون ارضای نیازهای بنیادی روانشناختی (BNSQ) ریان، کاچمن و دسی (2000) و پرسشنامه مسئولیت پذیری دانش آموزان (SR-Q) کردلو (1389) پاسخ دادند. سپس گروه آزمایش به مدت 10 جلسه ی 60 دقیقه ای و هفته ای دوبار بسته ی آموزش فلسفه به کودکان را دریافت کردند. داده ها بوسیله ی آزمون تحلیل کواریانس از طریق نرم افزار اس پی اس اس نسخه ی 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بسته ی آموزش فلسفه به کودکان موجب افزایش و بهبود خودتعیین گری و مسئولیت پذیری دانش آموزان گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه شد (01/0p<). در مجموع نتایج نشان داد که بسته ی آموزشی فلسفه به کودکان بر خود تعیین گری و مسئولیت پذیری دانش آموزان ابتدایی تاثیر مثبت و معناداری دارد.
اثربخشی طرحواره درمانی بر کمال گرایی و نگرش های ناکارآمد زنان دارای تعارض زناشویی با طرحواره های ناسازگار اولیه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر کمال گرایی و نگرش های ناکارآمد زنان دارای تعارض زناشویی با طرحواره های ناسازگار اولیه انجام گرفت. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان دارای تعارضات زناشویی با طرحواره های ناسازگار اولیه مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در شش ماهه پاییز و زمستان سال 1398 بود. در این پژوهش تعداد 40 زن دارای تعارضات زناشویی با طرحواره های ناسازگار اولیه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 20 زن). گروه آزمایش طرحواره درمانی را طی دو ماه در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. در گروه آزمایش 4 نفر و در گروه گواه 3 نفر ریزش وجود داشت. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه کمال گرایی ( هیل و همکاران، 2004)، مقیاس نگرش های ناکارآمد ( وایزمن و بک، 1978)، تعارض زناشویی (براتی و ثنایی، 1375) و طرحواره های ناسازگار اولیه ( یانگ ، 1998) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که طرحواره درمانی بر کمال گرایی و نگرش های ناکارآمد زنان دارای تعارض زناشویی با طرحواره های ناسازگار اولیه تأثیر معنادار دارد (p<0/001). بدین صورت که این درمان توانسته منجر به کاهش کمال گرایی و نگرش های ناکارآمد زنان دارای تعارض زناشویی با طرحواره های ناسازگار اولیه شود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که می توان از طرحواره درمانی در جهت کاهش کمال گرایی و نگرش های ناکارآمد زنان دارای تعارض زناشویی با طرحواره های ناسازگار اولیه بهره برد.
جوانان را چگونه راهنمائی کنیم: آیا حق داریم از آنان بخواهیم مثل مردم قدیم فکر کنند
منبع:
پیوند ۱۳۵۸ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
رابطه ی انعطاف پذیری شناختی و ازدواج موفق: نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۸ (پیاپی ۶۵)
102-93
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی انعطاف پذیری شناختی و ازدواج موفق با در نظر گرفتن نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان انجام شد. این پژوهش توصیفی - همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری تحقیق زنان و مردان متاهل شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 635 نفر داوطلب در بازه ی زمانی تابستان (1398) تا تابستان (1399)انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های این پژوهش از پرسشنامه ( IMS ) شاخص ازدواج موفق هودسن (1992)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی ( CFI ) دنیس و وندروال (2010) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان ( CERQ ) گارنفسکی،کرایج و اسپینهاون (2002) استفاده شد. داده ها با استفاده از معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که متغیر مستقل انعطاف پذیری شناختی و متغیر وابسته ازدواج موفق با هم رابطه داشته و تنظیم شناختی هیجان در این رابطه نقش میانجی جزئی دارد(001/0 P> ). همچنین ازدواج موفق با تنظیم شناختی هیجان نیز رابطه دارد001/0 P> ). از آنجا که مهارت های تنظیم شناختی هیجان، یکی از مهمترین عوامل فردی در ازدواج موفق و ثبات خانواده به شمار می آید، بنابراین نقش آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و انعطاف پذیری شناختی بسیار مهم بوده و ضرورت توجه بیشتر مشاوران و دست اندرکاران را می طلبد.
نقش میانجی گری ناگویی هیجانی در ارتباط بین تصور از خدا و رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین نقش میانجی گری ناگویی هیجانی در ارتباط بین تصور از خدا و رضایت زناشویی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. بدین منظور، 395 فرد متأهل ساکن شهر تهران (198 زن، 197 مرد) در سال 98 97، به روش نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به مقیاس های تصور از خدای مظاهری و همکاران (1384)، ناگویی هیجانی بگبی و همکاران (1994) و رضایت زناشویی اولسون و همکاران (1989) پاسخ دادند. نتایج نهایی حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از این بود که ناگویی هیجانی در ارتباط بین تصور از خدا و رضایت زناشویی نقش میانجی گری ایفا می کند. علاوه بر این، ارتباط مثبت و معنادار تصور از خدا با رضایت زناشویی، ارتباط منفی و معنادار تصور از خدا با ناگویی هیجانی و در نهایت، ارتباط منفی و معنادار ناگویی هیجانی با رضایت زناشویی به دست آمد. به طورکلی، یافته های پژوهش نشان داد که تصور مثبت از خدا از طریق کاهش نشانه های ناگویی هیجانی موجب افزایش رضایت زناشویی می شود. به عبارت دیگر، کاهش نشانه های ناگویی هیجانی می تواند چگونگی ارتباط بین تصور از خدا و رضایت زناشویی را بهتر تبیین کند.
اثربخشی تماشای فیلم با محوریت سوء مصرف مواد همراه با بحث گروهی بر جرأت ورزی، خودکنترلی و نگرش نسبت به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
۳۵۲-۳۲۹
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تماشای فیلم با محوریت سوء مصرف مواد همراه با بحث گروهی بر جرأت ورزی، خودکنترلی و نگرش نسبت به اعتیاد، بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه جوانان پسر شهرستان گناباد در سال 1399 بود. از این بین 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های خودکنترلی، نگرش به اعتیاد و جرأت ورزی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. مداخله فیلم های سینمایی با محوریت سوءمصرف مواد همراه با بحث گروهی در 8 جلسه 120 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که مداخله فیلم های سینمایی با محوریت سوءمصرف مواد همراه با بحث گروهی بر تغییر نگرش و جرأت ورزی (بیان قاطعانه و رد قاطعانه) جوانان پسر نسبت به اعتیاد اثربخشی داشت، اما بر خودکنترلی و درخواست قاطعانه این افراد تأثیر معناداری نداشت. نتیجه گیری: صاحب نظران حوزه پیشگیری از اعتیاد در نظر داشته باشند که فیلم های سینمایی به نسبت مستند و کاریکاتور استقبال بیشتری دارد و ابزار مناسب تری جهت پیشگیری از اعتیاد می باشند و مشاوران و روان شناسان می توانند از این روش در جهت پیشگیری از اعتیاد جوانان استفاده کنند.
رابطه تیپ های رفتاری و تصمیمات سرمایه گذاری با میانجی گری خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۰
115 - 130
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی خودکارآمدی در رابطه تیپ های رفتاری و تصمیمات سرمایه گذاری سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تیپ رفتاری میشل ام. پامپیان (2012)، پرسش نامه خودکارآمدی شوآرزو جرسالم (1995) و پرسش نامه تصمیمات سرمایه گذاری محقق ساخته استفاده گردید. جامعه آماری شامل کلیه سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران بود که از این بین براساس نمونه گیری در دسترس 350 نفر انتخاب شدند. با توزیع 350 پرسشنامه، تعداد 320 پرسشنامه از بین نمونه آماری جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. پس از بررسی برازش مدل ، نتایج نشان داد که تیپ های رفتاری تغییر گریز، انباشتگر، مستقل و دنباله رو تأثیر معناداری بر خودکارآمدی و تصمیمات سرمایه گذاران دارند و همچنین تاثیر خودکارآمدی بر تصمیمات سرمایه گذاران نیز تائید شد و در نتیجه مشخص گردید که نقش میانجی خودکارآمدی در رابطه بین تیپ رفتاری و تصمیمات سرمایه گذاری سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران مورد تأیید است.
نقش واسطه ای حرمت خود و خودنظم جویی در رابطه بین نیازهای اساسی روانشناختی و بهزیستی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
145-164
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین شناخت رابطه نیازهای اساسی روان شناختی و بهزیستی روان شناختی، با توجّه به نقش واسطه گری حرمت خود و خود نظم جویی بود. بدین منظور 464 دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران (350 دختر، 114پسر) در سال تحصیلی 97-96 روش تصادفی چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به فرم کوتاه مقیاس بهزیستی روان شناختی، سیاهه چندبعدی حرمت خود، فرم کوتاه پرسشنامه خود نظم جویی و مقیاس رضایت و ناکامی از نیازهای اساسی روان شناختی پاسخ دادند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که رضایت از نیازهای اساسی روان شناختی بر بهزیستی روان شناختی اثر مستقیم مثبت و ناکامی از نیازها بر بهزیستی روان شناختی اثر مستقیم منفی داشت. همچنین رضایت از نیازهای روان شناختی به طور غیرمستقیم و از طریق حرمت خود و خود نظم جویی بر بهزیستی روان شناختی اثر مثبت و ناکامی از نیازهای روان شناختی به طور غیرمستقیم و از طریق حرمت خود و خود نظم جویی بر بهزیستی روان شناختی اثر منفی داشت. . براساس نتایج پژوهش می توان دریافت که حرمت خود و خودنظم جویی در رابطه بین رضایت و ناکامی از نیازهای اساسی روان شناختی و بهزیستی روان شناختی نقش واسطه ای ایفا می کنند و افزایش حرمت خود و خودنظم جویی در افراد می تواند نقش مؤثری در بالارفتن مؤلفه های بهزیستی روان شناختی داشته باشد.
تبیین خردمندی بر اساس هوش موفق و خودکارآمدی مقابله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین خردمندی بر اساس هوش موفق و خودکارآمدی مقابله بود. بدین منظور 320 نفر(193زن، 127مرد) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی95-94 به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و مقیاس های خودسنجی خردمندی وبستر (2003)، هوش موفق استرنبرگ و گریکورنکو (2002) و خودکارآمدی مقابله چسنی و دیگران (2006) را تکمیل کردند. داده های پژوهش با بهره گیری از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که مدل پیشنهادی با داده های پژوهش برازش مناسب دارد و اثر مستقیم هوش موفق بر خردمندی و خودکارآمدی مقابله و همچنین اثرخودکارآمدی مقابله بر خردمندی تأیید شد. این مدل همچنین نشان داد که خودکارآمدی مقابله نقش واسطه بین هوش موفق و خردمندی دارد. این نتایج نشان می دهد که هوش موفق با افزایش باورهای خودکارآمدی در مقابله با رویدادهای تنیدگی زا به افزایش خردمندی در دانشجویان منجر می شود. بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود در محیط های آموزشی به جای هوش سنتی بر آموزش هوش موفق تاکید شود تا از طریق ایجاد محیط های آموزشی غنی با افزایش باورهای خودکارآمدی مقابله بتوان افراد خردمند را وارد بازار کار و جامعه کرد.
اعمال نیک در دیدگاه کودکان پیش دبستانی؛ مطالعه پدیدارشناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
کودکان، در فرایند رشد، در کانون خانواده و از طریق نهادهای اجتماعی و آموزشی، با ارزش های حاکم بر جامعه و خانواده آشنا شده، و در حد امکان به آنها عمل می کنند. برای دستیابی به دیدگاه کودکان در ارتباط با اعمال نیک، از روش کیفی و نظریه برخاسته از داده ها استفاده شد. در این راستا، بیست و پنج نفر از کودکان پیش دبستانی شهرستان ملایر، به صورت تصادفی انتخاب و سؤالات نیمه ساختاریافته، در مورد کارهای نیک از دیدگاه کودکان، رسیدن به مرحله اشباع مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل یافته ها از طریق کدهای باز و مشخص شدن گزاره ها اصلی و فرعی، نشان داد که در این گروه، به ترتیب، یاری رساندن، اطاعت از والدین و پرهیز از اذیت دیگران، جزء رفتارهای خوبی محسوب می شوند که کودکان گزارش می کنند. این امر نشان می دهد که حمایت از هم نوع و پرهیز از خشونت و ویژگی های الگوپذیر، در فرایند رشد کودکان از اهمیت خاصی برخوردار است و در نظام های آموزشی و فرهنگی جامعه ایرانی، به آن بیشتر توجه شده است.
تاثیر آموزش راهبردهای خودگردانی بر افزایش شادی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرکرد:مقایسه جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تاثیر آموزش راهبردهای خودگردانی بر افزایش شادی دانش آموزان صورت گرفت. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل، بود. نمونه پژوهش 60 دانش آموز دختر و پسر مقطع متوسطه اول بود که به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه شادی آکسفورد بود که دانش آموزان در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند.گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 45 دقیقه ای تحت آموزش راهبردهای خودگردانی قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر نشان داد میانگین نمره شادی گروه آزمایش و گروه کنترل بعد از آموزش متفاوت است. نتیجه آزمون تعقیبی حاکی از این بود که میانگین نمره شادی در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به مرحله پیش آزمون افزایش داشته و همچنین میانگین نمره شادی دختران در مرحله پس آزمون و پیگیری بیشتر از میانگین نمره شادی پسران در همان مراحل بود. نتایج نشان دادند روش آموزش راهبردهای خودگردانی می تواند علاوه بر افزایش میزان شادی دانش آموزان به موفقیت تحصیلی آنها کمک موثری کند .
نقش مؤلفه های حالت فراشناختی در خودنظم جویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش حالت فراشناختی و مؤلفه های آن در خودنظم جویی دانش آموزان بود. روش: پژوهش از نوع همبستگی و جامعه شامل 31263 نفر دانش آموز دبیرستانی بود. بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای، 139 دانش آموز شامل 64 پسر، 75 دختر از مناطق 2 و 6 شهر تهران انتخاب شدند و به پرسشنامه حالت فراشناختی اونیل و عابدی، 1996 و پرسشنامه خودنظم جویی پنتریچ و دی گروت، 1990 پاسخ دادند. داده ها با استفاده از رگرسیون چندگانه و تحیل واریانس چندمتغیری یک راهه تحلیل شد. یافته ها: یافته ها رابطه مثبت حالت فراشناختی و خودنظم جویی را نشان داد به گونه ای که مؤلفه های حالت فراشناختی شامل آگاهی فراشناختی، راهبرد شناختی، خودبازبینی و برنامه ریزی 57 درصد از واریانس خودنظم جویی را پیش بینی می کردند. علاوه بر این، تفاوت بین دانش آموزان دختر و پسر در مؤلفه برنامه ریزی معنادار بود و دختران وضعیت بهتری در این مؤلفه نسبت به پسران داشتند. ولی تفاوت آن ها در سایر مؤلفه های فراشناختی، معنادار نبود. نتیجه گیری: با توجه به رابطه مثبت حالت فراشناختی با خودنظم جویی، آموزش مؤلفه های حالت فراشناختی می تواند در افزایش بازبینی فراشناختی، کنترل فراشناختی و خودنظم جویی دانش آموزان مؤثر باشد و پیشرفت تحصیلی آن ها را تسهیل کند.
روان درمانی و اعتیاد؛ اثربخشی بهزیستی درمانی بر شاخص ولع مصرف درمردان وابسته به مت-آمفتامین تحت درمان اقامتی کوتاه مدت، یک کارآزمایی تصادفی کنترل شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روان شناسی مثبت گرا شاخه ای از روان شناسی است که به جای تمرکز صرف بر آسیب شناسی روانی، تاکید بر پتانسیل های روان شناختی را موردتوجه قرار داده است. بهزیستی درمانی یکی از رویکردهای منبعث از روان شناسی مثبت گرا می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر بهزیستی درمانی بر شاخص ولع مصرف در مردان وابسته به مت آمفتامین انجام شد. مطالعه حاضر یک کارآزمایی تصادفی بود که در قالب طرحی نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. شش مرد واجد شرایط شرکت در پژوهش از بین بیماران وابسته به مواد محرک مراجعه کننده به کمپ ترک اعتیاد شهر کرج با استفاده از نمونه گیری تصادفی انتخاب و به کمک نرم افزار اکسل و به گونه ای تصادفی به دو گروه آزمایشی(3 نفر) و گواه (3 نفر) اختصاص داده شدند. پس از اخذ رضایت آگاهانه و انجام مصاحبه بالینی، شرکت کنندگان در دو برهه زمانی پیش و پس آزمون به شاخص تصویری ولع مصرف پاسخ دادند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه هفتگی تحت درمان انفرادی بهزیستی و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از آزمون کای اسکوئر و تحلیل کوواریانس تک متغیره در محیط نرم افزار اس پی اس اس ویرایش 22 استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که بهزیستی درمانی تاثیر معنا داری بر بهبود شاخص ولع مصرف در وابستگان به مت آمفتامین نداشته است (05/0 < p ). یافته های این پژوهش ناهمسو با پژوهش هایی است که اثر بخشی بهزیستی درمانی را در درمان شاخص های عاطفی و خلقی مورد تایید قرار داده اند. این نتایج می تواند منعکس کننده ماهیت خاص آسیب شناسی روان شناختی و بیولوژیکی ناشی از مصرف مت آمفتامین باشد. این یافته ها می تواند در قالب ارزیابی، طرح ریزی مداخلات درمانی و مسیر پژوهش های آتی در مصرف کنندگان مت آمفتامین سودمند باشد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر علائم افسردگی و رفتار فزون کنشی جنسی در بیماران مبتلا به اعتیاد جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (خرداد) ۱۴۰۰ شماره ۹۹
341-352
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به تأثیر درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی پرداخته اند. اما پیرامون مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و رفتار فزون کنشی جنسی بیماران مبتلا به اعتیاد جنسی شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و رفتار فزون کنشی جنسی بیماران مبتلا به اعتیاد جنسی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون - پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، مردان بالای 18 سال مبتلا به اعتیاد جنسی ساکن شهر تهران در سال 1398 بودند. تعداد 30 بیمار به روش گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (10 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش حاضر عبارتند از: جلسات درمان شناختی رفتاری (مکانتی، 2014)، جلسات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (کراسبی، 2011)، پرسشنامه افسردگی بک (بک و همکاران، 1961) و پرسشنامه فزون کنشی جنسی (رید و همکاران، 2011). تحلیل داده ها با روش های تحلیل واریانس آمیخته همراه با اندازه گیری مکرر، تحلیل واریانس چند متغیری، آزمون بونفرونی و آزمون توکی انجام شد. یافته ها: درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش افسردگی و فزون کنشی جنسی این بیماران تأثیر داشتند (0/05 > P ). بین دو روش درمانی تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: بیمارانی که در جلسات درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد شرکت کردند علایم افسردگی و فزون کنشی جنسی کمتری داشتند.
سازگاری فرهنگی و بررسی روایی و پایایی نسخه فارسی پرسش نامه تجربه مراقبت از بیمار در خانواده بیماران مبتلا به اختلال های شدید روانپزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف سازگاری فرهنگی و بررسی روایی و پایایی نسخه فارسی پرسش نامه تجربه مراقبت از بیمار ( ECI ) در خانواده بیماران مبتلا به اختلال های شدید روانپزشکی انجام شد. روش : پس از برگردان ECI و پشت سر گذاشتن مراحلی برای سازگاری فرهنگی، 225 نفر از اعضای خانواده بیماران مبتلا به اختلال های شدید روانپزشکی به ECI ، پرسش نامه سلامت عمومی ( GHQ-28 ) و پرسش نامه جمعیت شناختی پاسخ دادند. پایایی به دو روش دونیمه سازی و آلفای کرونباخ و روایی به دو صورت هم زمان (همبستگی با GHQ-28 ) و همگرا (همبستگی خرده مقیاس ها با هم و با نمره کل) ارزیابی شد. یافته ها : پایایی با کاربرد ضریب همبستگی اسپیرمن- براون 80/0 و میزان ثبات درونی (آلفای کرونباخ) برای خرده مقیاس ها، نمره کل منفی و نمره کل مثبت 90/0-51/0 به دست آمد. ضریب همبستگی پیرسون میان نمره کل منفی ECI و GHQ-28 نیز 37/0 (01/0 p< ) بود. نتیجه گیری : ECI برای اعضای خانواده بیماران مبتلا به اختلال های شدید روانپزشکی روایی و پایایی قابل قبولی دارد .