فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۸۱ تا ۲٬۳۰۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
" هدف اساسی این مقاله بررسی نیازهای آموزشی آموزگاران دبستانهای شهر فیروزآباد در زمینه مهارتهای سه گانه قبل، ضمن و پس از تدریس است. بدین منظور، ابتدا مقیاسی شامل 30 گویه برای اندازه گیری مهارت ها تهیه و براساس مقیاس لیکرت درجه بندی گردید. برای تعیین روایی مقیاس، از نظر استادان دانشگاه و متخصصان علوم تربیتی و روش تحلیل عامل استفاده گردید که تمامی ضرائب...
بررسی رابطه ابعاد فراشناخت عاطفی و جهت گیری هدف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فهم ارتباط میان شناخت، فراشناخت، عواطف، انگیزش و فرآیندهای انگیزشی درونی از مسایل مطرح در روانشناسی تربیتی است. به اعتقاد برخی از محققین عواطف به عنوان فرآیندی پویا در هر لحظه شناخت، احساس، و فرآیندهای انگیزشی را ترکیب و آنها را با فرآیندهای یادگیری یکی می نماید. در همین راستا هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد مختلف فراشناخت عاطفی بر روی جهت گیری هدف می باشد. آزمودنی های پژوهش شامل 167 نفر دختر و پسر دانشگاه شیراز بوده که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای سنجش ابعاد فراشناخت عاطفی از پرسشنامه فراشناخت ولز (1995) و جهت سنجش جهت گیری هدف نیز از پرسشنامه جهت گیری هدف الیوت و مک گریگور (2001) استفاده شد. روایی پرسشنامه ها از طریق تحلیل عاملی و پایایی نیز با استفاده از ضرایب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. نتایج حاصل از رگرسیون نشان می دهد که بعد باورهای منفی درباره کنترل پذیری تفکر و خطرات مربوط به نگرانی پیش بینی کننده هدف عملکرد - اجتنابی می باشد. همچنین بعد فرآیندهای شناختی پیش بینی کننده هدف تسلط - رویکردی بوده و بعد باورهای مثبت درباره نگرانی پیش بینی کننده اهداف عملکرد - اجتنابی و عملکرد - رویکردی می باشد. بعد نیاز به کنترل افکار نیز پیش بینی کننده هدف تسلط - اجتنابی است.
بررسی تأثیر سازمان یادگیرنده بر عملکرد سازمانی با واسطه یادگیری سازمانی:مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمانی با واسطه یادگیری سازمانی به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، 509 نفر از کارکنان دفتر مرکزی شرکت ملّی صنایع پتروشیمی بودند، از میان آن ها 215 نفر به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها، از پرسشنامه های سازمان یادگیرنده سنگه، یادگیری سازمانی واتکینز و مارسیک و عملکرد سازمانی فراستخواه استفاده شد. پایایی سه پرسشنامه به ترتیب 96/0، 94/0 و 98/0 برآورد و روایی آن ها توسط متخصصان تأیید شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها، علاوه بر استفاده از شاخص های آمار توصیفی، از روش های آمار استنباطی نظیر ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که سازمان یادگیرنده به طور غیر مستقیم و از طریق یادگیری سازمانی بر عملکرد سازمانی تأثیر می گذارد. رابطه بین همه ابعاد سازمان یادگیرنده با یادگیری سازمانی به غیر از بعد تسلط فردی معنادار بود.
بررسی رابطه عدالت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی با رضایت شغلی کارکنان شرکت مادر تخصصی فرودگاه های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه عدالت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی و ابعاد آن ها در پیش بینی میزان رضایت شغلی کارکنان شرکت مادر تخصصی فرودگاه های کشور بوده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از حیث گردآوری داده ها توصیفی همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کارکنان شرکت مادر تخصصی فرودگاه های کشور در سال 1390 می باشد که حجم آن طبق آخرین آمار شرکت مادر تخصصی فرودگاه های کشور در سال مذکور مجموعاً 2000 نفر می باشد که تعداد نمونه برآورده شده با عنایت به فرمول لوی و لمشو (1981 ) برابر با 140 نفر از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده بوده است. در پژوهش حاضر با بهره گیری از سه پرسشنامه استاندارد، نی هوف و مورمن (1993) برای سنجش عدالت سازمانی، پودساکف و همکاران 1990، (به نقل از سبحانی نژاد، 1389) برای سنجش رفتار شهروندی سازمانی و هم چنین ویسوکی و کروم برای سنجش رضایت شغلی به بررسی سه متغییر فوق پرداخته شد. سوالات پژ وهش در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. عمده ترین نتایج پژوهش حاکی از آن بود که؛ براساس تحلیل های توصیفی و استنباطی (میانگین و انحراف استاندارد و t تک متغیره)، که متغیرهای عدالت سازمانی با میانگین 39/3، متغیر رفتار شهروندی سازمانی با میانگین 34/3 و متغیر رضایت شغلی با میانگین 29/3 در حد بالاتر از متوسط به لحاظ آماری معنادار بوده است. «r» محاسبه شده در سطح 05/0 P مبین، رابطه معنادار و مثبت بین رفتار شهروندی سازمانی و ابعاد آن با رضایت شغلی و هم چنین بین عدالت سازمانی و ابعاد آن با رضایت شغلی بود. متغیر نوع دوستی 369/0 و نزاکت 363/0 و هم چنین متغیرهای عدالت مراوده ای 509/0 و عدالت رویه ای 276/0 پیش بینی کننده رضایت شغلی کارکنان شرکت فرودگاه های کشور هستند.
اثربخشی آموزش مهارت حل مساله بر خودپنداره تحصیلی دانشجویان
حوزههای تخصصی:
اهداف. بسیاری از موفقیتها یا شکستهای تحصیلی، ریشه در تصورات کلی فرد نسبت به تواناییهای خود در رابطه با یادگیریهای آموزشگاهی دارد. از اینرو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای حل مساله در ارتقای مفهوم خودتحصیلی و در نتیجه در پیشرفت تحصیلی دانشجویان انجام شد.
روشها. این پژوهش شبه- آزمایشی با استفاده از دو گروه آزمایش و کنترل روی 30 نفر از دانشجویان رشته مهندسی کامپیوتر دانشگاه شیراز با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انجام شد. ابزار بهکاررفته برای جمعآوری دادهها، آزمون مفهوم خودتحصیلی دلاور بود و برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی شامل تحلیل واریانس یکطرفه با نرمافزار SPSS 11 استفاده شد.
یافتهها. در مورد اثربخشی آموزش مهارت حل مساله در پیشرفت تحصیلی، در گروه آزمایش میانگین 86/12= x1 و در گروه کنترل میانگین 85/10= x2 و 31/2= t بهدست آمد. در مورد اثربخشی آموزش مهارت حل مساله بر مفهوم خودپنداره تحصیلی، در گروه آزمایش میانگین 26/56= x1 و در گروه کنترل میانگین 53/48= x2 و 2/9= t بهدست آمد.
نتیجهگیری. آموزش مهارتهای حل مساله به دانشجویان، باعث توانمندی و ارتقای مفهوم خودتحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان میشود و باید در برنامههای آموزشی مورد توجه قرار گیرد.
شیوع اختلال بیش فعالی- کم توجهی در گروهی از دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اختلال بیش فعالی - کم توجهی (ADHD) در بزرگسالان به عنوان یک بیماری مهم، روز به روز بیشتر شناخته می شود، با این حال شیوع و عوارض آن در دانشجویان کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف این مطالعه توصیفی، تخمین شیوع آن در گروهی از دانشجویان ایرانی می باشد.
روش: این مطالعه از نوع مقطعی است و در آن 409 نفر از دانشجویان خوابگاه فاطمه الزهرا (دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی) از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و بعد از کنار گذاشتن 165 نفر (بر اساس معیارهای خروج از مطالعه)، بقیه بر طبق پرسشنامه اختلال بیش فعالی - کم توجهی کانرز که از نوع خود گزارشگری است بررسی شدند. داده ها با آزمون های کای دو و فیشر بررسی شدند.
یافته ها: شیوع ADHD در جمعیت مورد مطالعه 3.7% به دست آمد (بر اساس شاخص بیش فعالی - کم توجهی) که بیشترین فراوانی (7.8%) به زیر مقیاس B (بیش فعالی - بی قراری) و کمترین فراوانی (2%) به زیر مقیاس D (مشکلات تصور کلی از فرد) و زیر مقیاس A (کم توجهی - مشکل حافظه) مربوط بود. در گروه ADHD، میزان بالاتری از سابقه اختلال روانپزشکی و همچنین سابقه مصرف داروهای روانپزشکی وجود داشت.
نتیجه گیری: به نظر می رسد که غربالگری دانشجویان دارای این اختلال و نیز بررسی بیشتر و معرفی آنها به روانپزشک به منظور درمان ضروری باشد تا از این طریق به بهبود عملکرد و روابط آنها کمک شود.
تاثیر آموزش روش ذهن آگاهی بر میزان علایم اختلال وسواس - اجبار در زنان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش روش ذهن آگاهی بر میزان علایم اختلال وسواس - اجبار در بیماران سرپایی مراجعه کننده به مراکز خدمات روانشناختی و روانپزشکی شهر اصفهان اجرا گردید. بدین منظور تعداد 18 بیمار مبتلا به اختلال وسواس - اجبار که بر اساس مصاحبه بالینی توسط روانشناس بالینی و روانپزشک معرفی شده بودند و دارو مصرف می کردند، به روش تصادفی ساده از میان جامعه پژوهش انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 9 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پرسشنامه وسواس - اجبار مادزلی به عنوان پیش آزمون در مورد هر دو گروه اجرا شد. آزمودنی های گروه آزمایش به صورت فردی و به مدت شش جلسه در معرض برنامه درمانی آموزش روش ذهن آگاهی قرار گرفتند. این برنامه شامل توضیح ماهیت اختلال وسواس - اجبار و انواع آن، مراحل چهارگانه ذهن آگاهی و ارایه تکالیف خانگی با استفاده از روش ذهن آگاهی بود که از طریق کتابچه راهنمای محقق ساخته و با هدایت پژوهشگر به هر بیمار آموزش داده شد. در طول درمان علاوه بر جلسات حضوری هفتگی، بیماران از طریق تماس تلفنی با پژوهشگر در ارتباط بوده و به منظور برطرف نمودن مشکلات احتمالی در انجام تکالیف، راهنمایی های لازم را دریافت نمودند. آزمودنی های گروه کنترل فقط دارو دریافت کردند و هیچ نوع درمان روانشناختی بر آنها اعمال نشد. نتایج تحلیل کواریانس دال بر تاثیر آموزش روش ذهن آگاهی در بهبودی معنادار علایم کلی وسواس در مرحله پس آزمون و آزمون پیگیری بود (P<0.001). همچنین نتایج، حاکی از تاثیر این روش در بهبودی معنادار علایم شستشو، وارسی، کندی وسواسی، تردید وسواسی و نشخوار ذهنی در مرحله پس آزمون و آزمون پیگیری بود (P<0.05).
اثربخشی شن بازی درمانی بر کاهش پرخاشگری/ بیش فعالی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی شن بازی درمانی، بر کاهش پرخاشگری/بیش فعالی کودکان پیش دبستانی شهرستان کرمانشاه انجام شد. روش تحقیق: روش مطالعه، تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود و روش آماری آن تحلیل کوواریانس چند متغیره است. جامعه آماری مطالعه کلیه کودکان 7-5 ساله دارای پرخاشگری/بیش فعالی شهر کرمانشاه و روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. ابتدا از میان مناطق سه گانه شهر کرمانشاه، شش مهد کودک( از هر منطقه دو مهد کودک) به تصادف انتخاب شد. 54 کودک دارای اختلال پرخاشگری/بیش فعالی شناسایی شدند. سپس بر اساس شرایط ورود و خروج از مطالعه، 30 کودک( 10 دختر و 20 پسر) به عنوان گروه نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش 15 نفر و کنترل 15 نفر قرار گرفتند. پرسشنامه اختلال رفتاری راتر فرم معلم( 1967) در مرحله پیش آزمون- پس آزمون و یک ماه بعد از پایان مداخله توسط مربیان تکمیل شد. کودکانی که در گروه آزمایشی قرار داشتند به مدت ده جلسه هفتگی (45 دقیقه در هفته) در فعالیت شن بازی درمانی به صورت انفرادی شرکت داده شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که شن بازی درمانی اثر معنی داری بر کاهش پرخاشگری/بیش فعالی کودکان گروه آزمایشی در مقایسه با کودکان گروه کنترل دارد. چنین دستاوردی در پیگیری یک ماه حفظ شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت شن بازی درمانی می تواند در کاهش اختلال رفتاری کودکان مؤثر واقع شود و بر ضرورت کاربرد شن بازی درمانی به منظور کاهش پرخاشگری/بیش فعالی و افزایش سلامت روانی در کودکان دارای این اختلال تأکید شد.
نقد و بررسی کتاب: اصول و فنون راهنمایی و مشاوره در دور ههای تحصیلی؛ مؤلف: احمد صافی
حوزههای تخصصی:
رشد دینداری در اوائل کودکی: رویکردی روانشناختی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله «رشد دینداری در اوائل کودکی» را از منظر روان شناختی و اسلامی و با هدف دستیابی به شناختی عمیق تر و چندوجهی بررسی کرده است. پرسش از وجوه تمایز و تشابه دو رویکرد، محور اساسی بررسی این مطالعه است. روش پژوهش تطبیقی است. یافته های پژوهش حاکی از تمایز بین دو رویکرد، در توصیف و تبیین مبانی و ریشه های اولیه دینداری است. از منظر روان شناختی، ریشه های اولیه دینداری ناشی از برآیند تجارب کودک با محیط پیرامونی است. از منظر اسلام نیز، ریشه های اولیه دینداری را باید در فطرت به معنای عشق به خیر و سعادت مطلقه پی جویی کرد، برایند تجارب کودک با محیط پیرامونی، تنها زمینه رشد یا انحراف از فطرت را فراهم می کند. در زمینه چگونگی شکل گیری دینداری، وجه تشابه دو دیدگاه، تأکید بر ایجاد محیط زیست امن، پویا و پاسخ گو برای رشد مطلوب دینداری است. هر دو دیدگاه، بر ثبت تجارب کودک- والدین در نظام روانی کودک و تأثیر این تجارب بر دینداری در آینده تأکید دارند.
بررسی رابطه بین شادکامی و گرایش های معنوی در دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطة بین معنویت و شادکامی در دانشجویان دانشگاه اصفهان با این فرضیه بود که «بین شادکامی و گرایش های معنوی، رابطه و بین میزان شادکامی و گرایش معنوی دختران و پسران تفاوت وجود دارد». به این منظور، در قالب طرح پژوهشی از نوع همبستگی، 230 نفر (115 دختر و 115 پسر) از دانشجویان دانشگاه اصفهان، با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و به «سیاهه شادکامی آکسفورد» و پرسشنامه گرایش های معنوی پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و تحلیل کوواریانس انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین شادکامی و گرایش های معنوی، ارتباط مثبت و معنا داری هست (0001/0>P, 358/0=r) و بین میزان شادکامی و گرایش های معنوی دختران و پسران، تفاوت معنا داری نیست. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که خودشکوفایی معنوی، تنها زیرمقیاسی است که شادکامی را به طور معنادار پیش بینی می کند. پس مذهب، از طریق ایجاد گرایش های معنوی بیشتر، موجب شادکامی بیشتر می شود.
ویژگیهای روان سنجی نسخه فارسی مقیاس ترس از حرکت تمپا در بیماران ایرانی مبتلا به کمردرد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: ترس از درد و حرکت یکی از عوامل مهم ایجاد ناتوانی عملکردی در بیماران مبتلا به کمردرد است که بسیاری از محققین آن را حتی از خود درد ناتوان کنندهتر میدانند. هدف تحقیق حاضر بررسی خصوسیات روان سنجی نسخه فارسی مقیاس ترس از حرکت تمپا که به عنوان یک ابزار رایج در دنیا برای سنجش میزان ترس از حرکت و صدمه در بیماران کمردردی به کار میرود بود. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی و متدولوژیک که از نوع اعتبارسنجی و ابزارسازی میباشد، 232 نفر بیمار مبتلا به کمردرد مراجعه کننده به برخی کلینیکها و بیمارستانهای در دسترس شهر تهران با نمونه گیری ساده انتخاب شده و مورد ارزیابی قرار گرفته و 61 نفر از آنها برای آزمون مجدد جهت سنجش تکرارپذیری شرکت کردند. جهت اعتبارسنجی خصوصیات روان سنجی نسخه ایرانی مقیاس ترس از حرکت تمپا همخوانی درونی، همبستگی آیتم با نمره کل، تکرارپذیری آزمون ـ بازآزمون و اعتبار سازه مورد ارزیابی قرار گرفت. ابزارها و آزمونهای به کار رفته علاوه بر مقیاس ترس از حرکت تمپا، آزمون آنالوگ دیداری برای سنجش شدت درد، آزمون باورهای منجر به ترس ـ اجتناب جهت سنجش ترس از درد در فعالیتهای بدنی و شغل و آزمون ناتوانی رولند ـ موریس جهت سنجش ناتوانی بالینی بودند. روشهای آماری شامل محاسبه ضریبهای آلفای کرونباخ، همبستگی پیرسون و همبستگی درون گروهی (ICC) و آزمونهای کولموگروف– اسمیرنوف و تی زوجی بود. یافته ها: همخوانی درونی مقیاس خوب و ضریب آلفای کرونباخ برای 17 آیتم آن معادل 796/0 بود. همبستگی آیتم ـ نمره کل برای هر آیتم محاسبه گردید که به غیر از چهار آیتم، سایر موارد همبستگی مناسبی را نشان دادند. ضریب همبستگی درون گروهی در ارزیابی تکرارپذیری 86/0 به دست آمد. جهت محاسبه اعتبار سازه، ضریب همبستگی پیرسون بین مقیاس ترس از حرکت تمپا با دو خرده مقیاس فعالیت بدنی و شغل آزمون باورهای منجر به ترس ـ اجتناب به ترتیب 59/0 و 32/0 و با آزمون ناتوانی رولند ـ موریس 60/0 به دست آمد. نتیجه گیری: نسخه فارسی مقیاس ترس از حرکت تمپا دارای روایی و پایایی لازم جهت سنجش ترس از حرکت/صدمه در بیماران کمردردی ایرانی می باشد و قابل استفاده در کلینیک ها و مراکز درمانی و یا جهت اهداف تحقیقی است.
بررسی تحول سیالی واژگان کلامی و مقوله ای در کودکان دوزبانه ترک – فارس و کرد - فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هدف: این پژوهش به منظور بررسی چگونگی تحول روانی واژگان کلامی و مقوله ای کودکان دوزبانه (ترک – فارس و کرد – فارس) انجام شد.
روش: در این پژوهش که جزو مطالعات بنیادی است، هزار دانش آموز دبستانی دوزبانه ترک – فارس و کرد – فارس به شیوه نمونه گیری طبقه ای نسبتی، از میان دانش آموزان دبستانی دو شهر تبریز و سنندج انتخاب شدند. این دانش آموزان در دو آزمون نشانه ادراکی (حروف اولیه) و نشانه های مفهومی (مقوله های معنایی) شرکت کردند.
یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که تعداد واژگان فارسی در طول پایه های تحصیلی اول تا پنجم دبستان هر دو شهر روند افزایشی و صعودی دارد، و این روند در آزمون نشانه های مقوله ای منظم تر از آزمون نشانه های ادراکی است. دانش آموزان ترک – فارس و کرد – فارس در هیچ یک از سال های دبستان تفاوت معناداری نشان ندادند، ولی الگوی تغییرات و تحولات تعداد واژگان آنها در آزمون مقوله ای در طول دوره ابتدایی متفاوت است. همچنین در مجموع در هر دو آزمون، دانش آموزان پسر نسبت به دانش آموزان دختر عملکرد بهتری از خود نشان دادند. در نشانه های ادراکی نیز دانش آموزان تبریزی بیش از دانش آموزان سنندجی واژه فارسی تولید کردند.
نتیجه گیری: الگوی تحول تعداد واژگان دانش آموزان دوزبانه ترک – فارس و کرد – فارس را می توان در آزمون نشانه های مقوله ای متفاوت از هم درنظر گرفت، ولی در الگوی تحول تعداد واژگان آزمون نشانه های ادراکی چنین تفاوتی مشاهده نشد."
برنامه ریزی درسی مبتنی بر شایستگی؛ راهبردی مطلوب برای توسعه شایستگی های اساسی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آمار دانشآموختگان بیکار دانشگاهها، نمایانگر ارتباط نامناسب برنامههای درسی آموزش عالی با حوزه صنعت و مشاغل و تواناییهای بالقوه موجود در صنایع است و فقدان تخصصهای لازم در صنایع و افزایش بیکاران تحصیلکرده فاقد مهارتهای لازم را نمایان میسازد. برنامهریزی درسی مبتنی بر شایستگی، راهبردی است که میتوان از آن بهمنظور پرورش شایستگیهای اساسی در دانشجویان و فراهم نمودن متخصصان تحصیلکرده برای اشتغال در صنعت و کاهش دانشآموختگان بیکار و افزایش اثربخشی در حوزه آموزش عالی و صنایع سود جست. این مقاله مروری با هدف تشریح جایگاه برنامه درسی مبتنی بر شایستگی نگارش شد.
نتیجهگیری: تحقیقات اندکی که در زمینه اشتغال دانش آموختگان آموزش عالی در ایران صورت گرفته نشان می دهد که برنامه های درسی آموزش عالی در پرورش و تقویت شایستگی های مورد نیاز دانش آموختگان از توفیق چندانی برخوردار نبوده اند و پس از ورود به حوزه شغلی به دلیل نداشتن شایستگی ، موجب اتلاف هزینه و کاهش اثربخشی در حیطه شغلی می شود. به منظور پرورش دانش آموختگانی شایسته می توان از رویکرد برنامه درسی مبتنی بر شایستگی سود جست. تدوین کنندگان برنامه های درسی باید به این نکته توجه داشته باشند که برنامه درسی بایستی به گونه ای تدوین شود که شایستگی های لازم را به منظور موفقیت دانش آموختگان در موقعیت های شغلی و مسایل زندگی در آنها ایجاد و تقویت نماید.
ارزیابی طرح موجود ارزشیابی کارکنان دولت
حوزههای تخصصی:
نقش مدیریت عملکرد در سازمان ها‘تعیین عوامل مهم موفقیت ومعیارهای عملکرد مطلوب افراد و بهبود مستمر آنهاست.رویکرد سنتی مدیریت عملکرد در سازمانهای دولتی کشور‘درقالب نظام ارزشیابی کارکنان دولت‘نه تنها در ایفای چنین نقش مهمی چندان موفق نبوده است ‘بلکه خود عامل کاهش وفاداری افراد به سازمانها ودرنتیجه افت کیفیت وبهره وری آنها بوده است. در این مقاله ‘ که حاصل یک طرح پژوهش ملی است ‘تلاش شده است مختصری از دستاوردهای ارزیابی طرح موجود ارزشیابی کارکنان دولت با تأکید بر مشکلات و نارسای های آن ارایه واقدامات کلی در جهت اصلاح وتقویت طرح مذکور وتأمین ساز و کارهای پویایی آن پیشنهاد شود. الگوی نظری مورد استفاده در این ارزیابی‘الگویIPP است که با استفاده از روش پیمایشی وانجام نمونه گیری ودریافت نظرات از طریق پرسشنامه ‘برای شناخت ضعف های طرح موجود ارزشیابی کارکنان دولت از آن بهره گیری شد. یافته ها و نتایج پژوهش نشان میدهد این طرح در ارتباط با الف)میزان انطباق آن با واقعیت های نظام اداری کشور؛ب)بعد محتوایی آن از نظر دستورالعملهای اجرایی‘فرم ها ومعیارهای مورد استفاده در ارزشیابی عملکرد کارکنان دولت دارای نارسایی هایی است . در پایان مقاله‘درباره این نارسایی ها و چگونگی تعدیل آنها پیشنهادهایی ارایه شده است .
میزان آمادگی یادگیری خودراهبر در دانشجویان رشته پزشکی
حوزههای تخصصی:
اهداف: در جهان امروز که دانش دایماً در حال تغییر و ارتقاست و سروکار داشتن با مفاهیم نوظهور و تازه، جنبه ای مهم در رویارویی با بیماران است، مهارت های یادگیری خودراهبر برای موفقیت فراگیران در حرفه پزشکی ضروری است. این پژوهش با هدف بررسی میزان آمادگی یادگیری خودراهبر دانشجویان پزشکی (مقاطع علوم پایه، فیزیوپاتولوژی و کارآموزی) انجام شد.
روش ها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، 182 نفر از دانشجویان پزشکی (مقاطع علوم پایه، فیزیوپاتولوژی، کارآموزی) به روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای از میان دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران در بهمن تا اسفندماه 1390 انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه ""آمادگی یادگیری خودراهبر فیشر"" با شاخص های سن، جنسیت، معدل دیپلم، نمره علوم پایه، مقطع تحصیلی و معدل تا زمان مطالعه بود. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS 19 و آزمون T مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و آماره کوهن انجام شد.
یافته ها: دانشجویان پسر نسبت به دانشجویان دختر از مهارت خودمدیریتی بهتری برخوردار بودند و نمره کل یادگیری خودراهبر بهتری داشتند. ارتباط معنی داری بین ویژگی های فردی و حرفه ای دانشجویان و مهارت های یادگیری خودراهبر مشاهده نشد.
نتیجه گیری: مهارت خودمدیریتی و همچنین نمره کل یادگیری خودراهبر در دانشجویان دختر و پسر متفاوت است و در پسران وضعیت بهتری دارد. ویژگی های فردی و حرفه ای دانشجویان تاثیری در مهارت های یادگیری خودراهبر ایشان ندارد. دانشجویان هنوز ترجیح می دهند مواد درسی را از طریق فعالیت هایی با راهنمایی استاد یاد بگیرند.
کسب مهارت نه گفتن برای رد پیشنهادهای پرخطر با استفاده ازروش ایفای نقش در دانش آموزان مقطع راهنمایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به این که، نوجوانان مهارت های لازم ارتباطی- اجتماعی را ندارند و عدم آگاهی کافی دانش آموزان در مورد مقابله با پیشنهادهای پرخطر، دربردارنده عواقب جبران ناپذیری است، لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین آموزش مهارت نه گفتن برای رد پیشنهادهای خطرزا با استفاده از ایفای نقش انجام شد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی میدانی، پیش آزمون و پس آزمون، دوگروهی و سه مرحله ایی است و جامعه پژوهش شامل 63 دانش آموز دختر مقطع راهنمایی شهر اراک در سال1390 بودکه به طور تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده هاپرسش نامه شامل مشخصات فردی- خانوادگی و چک لیست ""نه گفتن""در خصوص مهارت رد پیشنهادهای خطرزا بود. ابتدا پرسش نامه وچک لیست تکمیل وسپس آموزش بر اساس مهارت نه گفتن به روش نمایشی و ایفای نقش انجام شد. بلافاصله و 2 ماه بعد از آموزش مجددا چک لیست مهارت نه گفتن بامشاهده دانش آموزان توسط پژوهشگر تکمیل شد. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی با نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین میانگین نمره مهارت نه گفتن برای رد پیشنهادهای پرخطر در هر دو گروه مداخله وکنترل قبل، بلافاصله و 2 ماه بعد از مداخله (به ترتیب (001/0 >p) ) و (009/0p=) تفاوت معنی داری وجود داشت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، اجرای مداخلات آموزشی مرتبط با رفتارهای پیشگیری کننده در دانش آموزان به منظور تأمین سلامت جسمی، عاطفی و اجتماعی آنان ضروری است. ولی با وجود این که روش ایفای نقش دارای قدرت پیشگیری کننده از رفتارهای پرخطر بوده، پیشنهاد می شود پژوهش حاضر با تعداد جلسات بیشتر و تداوم آموزش انجام شود.
رشد فراشناخت در مهارت درک مطلب زبان دوم: رویکرد ساختگرایی در مقابل روش انتقالی دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" هدف این پژوهش بررسی نقش دو رویکرد تدریس یعنی رویکرد ساختگرایی و روش انتقالی دانش در رشد فراشناخت در مهارت ""درک مطلب"" در زبان دوم است. به این منظور تعدادی از دانشجویان رشته ی مهندسی دانشگاه صنعتی اصفهان با استفاده از آزمون استاندارد توانایی زبان به دو گروه همگن تقسیم شده، سپس از طریق دو رویکرد ذکر شده تحت آموزش قرار گرفتند (گروه تحت آموزش روش انتقالی 31n= و گروه تحت آموزش به روش ساختگرایی 43n= .( ابتدا، از هر دو گروه خواسته شد که درباره ی موضوع ""مفهوم مهارت خواندن"" از دیدگاه خود و با توجه به نکات مشخص شده یک مقاله بنویسند. پس از انجام آموزش به دو روش ذکر شده، مجدداً دانشجویان در هر گروه مقاله ی بالا را با همان عنوان و روش نوشتند. پس از آن، مقاله های اولیه و نهایی دانشجویان بر اساس روش پدیدار شناسی مارتون (1994) به منظور بررسی فرآیندهای فراشناخت و رشد آنها در طول دوره ی آموزش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
بررسی ها نشان داد، مقوله ی فراشناخت در مقاله های نوشته شده دارای مؤلفه های مختلفی است. مقوله های ""استدلال"" و ""کاربرد"" به عنوان دو جزء در نظر گرفته شده در مفهوم فراشناخت در این مطالعه نیز دارای ابعاد و طبقه بندی های متفاوتی می باشند.
تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که رشد مؤلفه های فراشناخت در گروه تحت آموزش ساختگرایی به شکل معناداری با گروه تحت آموزش به روش انتقالی متفاوت است.
"
هنجاریابی مقیاس دو آزمون هوشی فرهنگ- ناوابسته کتل برای کودکان مدارس ابتدایی و راهنمایی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هدف از پژوهش حاضر تهیه اطلاعات هنجاری برای مقیاس دو آزمون هوشی فرهنگ-ناوابسته کتل برای کودکان مدارس ابتدایی و راهنمایی شهر شیراز بود.این مقیاس از چهار زیر آزمون:زنجیرها، طبقهبندیها، ماتریسها و شرط ها تشکیل شده است و دارای دو گونه الف و ب میباشد.
برای وصول به هدف فوق 1230 نفر(606 دختر و 624 پسر)از دانش آموزان کلاسهای چهارم ابتدایی تا سوم راهنمایی شهر شیراز انتخاب شدند و مورد آزمایش قرار گرفتند.برای بررسی پایایی آزمون از روشهای باز آزمایی، گونههای همتا، تنصیف و آلفا کرونباخ استفاده شد.ضرایب حاصله به ترتیب برابر با 70/0، 77/0، 84/0، 78/0بود.به منظور احراز روایی همبستگی نمرات آزمون با آزمون هوشی اوتیس، معدل تحصیلی و همچنین سیر تغییر نمرات در سنین مختلف محاسبه گردید.برای دستیابی به نمرات هنجار ابتدا به منظور کاهش کشیدگی، نمرات خام به نمرات هنجار و سپس به نمرات استاندارد هوشبهر، با میانگین 100 و انحراف معیار 24، تبدیل شدند. نمرات معیار هر گروه سنی نیز به ترتیب مذکور محاسبه شد.در این پژوهش تفاوت عملکرد دختران و پسران و طبقات اقتصادی-اجتماعی مختلف مورد مقایسه قرار گرفت.نتایج بیانگر تفاوت معنیدار بین نمره دختران و پسران و همچنین مؤثر بودن تحصیلات و شغل والدین بر نمره آزمودنیها بود.
"
رابطه شیوه تعامل والد-فرزند با میزان اعتیادپذیری و گرایش به جنس مخالف در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه شیوه تعامل والد-فرزند با میزان اعتیادپذیری و گرایش به جنس مخالف در دانشجویان انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان 20 تا30 ساله دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 92- 1391 بود که از بین آنها نمونه ای به حجم 200 نفر به صورت خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سه مقیاس آمادگی اعتیاد؛ مقیاس رابطه والد- فرزندی و مقیاس بررسی نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل همبستگی حاکی از وجود رابطه منفی و معنادار بین اعتیادپذیری دانشجویان دختر و دانشجویان پسر با رابطه با پدر و خرده مقیاس های عاطفه مثبت، آمیزش و ارتباط بود. بین اعتیادپذیری دانشجویان دختر با رابطه با مادر و خرده مقیاس های عاطفه مثبت، آزردگی و سردرگمی و ارتباط نیز همبستگی منفی و معنادار دیده شد، همچنین بین اعتیادپذیری دانشجویان پسر و خرده مقیاس ارتباط با مادر همبستگی منفی معنادار وجود دارد. بین گرایش به جنس مخالف در دانشجویان پسر با رابطه با پدر، عاطفه مثبت و آمیزش همبستگی منفی و معنادار دیده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که رابطه با پدر و رابطه با مادر می تواند هم اعتیادپذیری دانشجویان دختر و هم اعتیادپذیری دانشجویان پسر را پیش بینی کند. نتیجه گیری: چنانچه والدین نتوانند تعامل مناسب و سازنده ای را با نوجوان یا جوان خود برقرار کنند، فرزند دچار محرومیت عاطفی و هیجانی شده و ممکن است این فقر هیجانی و کمبود عاطفی وی را به سمت اعتیادپذیری و گرایش به جنس مخالف سوق دهد.