"هدف: این پژوهش به منظور بررسی چگونگی تحول روانی واژگان کلامی و مقوله ای کودکان دوزبانه (ترک – فارس و کرد – فارس) انجام شد.
روش: در این پژوهش که جزو مطالعات بنیادی است، هزار دانش آموز دبستانی دوزبانه ترک – فارس و کرد – فارس به شیوه نمونه گیری طبقه ای نسبتی، از میان دانش آموزان دبستانی دو شهر تبریز و سنندج انتخاب شدند. این دانش آموزان در دو آزمون نشانه ادراکی (حروف اولیه) و نشانه های مفهومی (مقوله های معنایی) شرکت کردند.
یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که تعداد واژگان فارسی در طول پایه های تحصیلی اول تا پنجم دبستان هر دو شهر روند افزایشی و صعودی دارد، و این روند در آزمون نشانه های مقوله ای منظم تر از آزمون نشانه های ادراکی است. دانش آموزان ترک – فارس و کرد – فارس در هیچ یک از سال های دبستان تفاوت معناداری نشان ندادند، ولی الگوی تغییرات و تحولات تعداد واژگان آنها در آزمون مقوله ای در طول دوره ابتدایی متفاوت است. همچنین در مجموع در هر دو آزمون، دانش آموزان پسر نسبت به دانش آموزان دختر عملکرد بهتری از خود نشان دادند. در نشانه های ادراکی نیز دانش آموزان تبریزی بیش از دانش آموزان سنندجی واژه فارسی تولید کردند.
نتیجه گیری: الگوی تحول تعداد واژگان دانش آموزان دوزبانه ترک – فارس و کرد – فارس را می توان در آزمون نشانه های مقوله ای متفاوت از هم درنظر گرفت، ولی در الگوی تحول تعداد واژگان آزمون نشانه های ادراکی چنین تفاوتی مشاهده نشد."