فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: مشکل بیش فعالی و کمبود توجه یکی از اختلالات رفتاری در کودکان است که باید از سوی مربیان آموزش وپرورش موردتوجه قرار گیرد ازاین رو پژوهش حاضر بر آن است به مطالعه تأثیر خانواده و آموزگاران در حل مشکل بیش فعالی و اختلال کمبود توجه در کودکان بپردازد. مواد و روش کار: پژوهش مطالعه ای توصیفی - تحلیلی می باشد که با استفاده از مطالعه موردی یک دانش آموز و اختلالات رفتاری وی و عوامل مؤثر در حل مشکل بیش فعالی با استفاده از مصاحبه، موردبررسی و تجزیه وتحلیل قرار خواهد گرفت. یافته ها: تحلیل داده های پژوهش نشان داد که رفتارهای بیش فعالی مختلفی از دانش آموز در طی کلاس های درس انجام می گیرد. عدم توجه به دیگران، فرار از کلاس درس، فرار از تکالیف درس و عدم علاقه به درس ازجمله اختلالاتی بود که بیشتر مشاهده گردید. محقق در راستای رفع این مسئله مشاوره با خانواده و مربی پرورشی و دیگر معلمان را انجام داد. بحث و نتیجه گیری: بیش فعالی یکی از اختلالاتی است که در سن کودکی در میان دانش آموزان مشاهده می گردد. در این میان با توجه به نتایج مطالعه حاضر می توان گفت که در درجه اول نقش خانواده بیش ازپیش باید موردتوجه قرارگرفته و مربیان نیز با شناسایی عوامل تأثیر گزار بر این اختلال سعی بر رفع این معضل نمایند
مطالعه کیفی مؤلفه های شجاعت ورزشی در بین کشتی گیران ایرانی با روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
33 - 44
حوزههای تخصصی:
از آن جایی که شجاعت ورزشی به یک مفهوم روانشناختیِ برجسته و راهبردی در موفقیت ورزشکاران تبدیل شده است؛ هدف این پژوهش بررسی کیفی شجاعت ورزشی در کشتی گیران با روش تحلیل مضمون بود. زمان اجرای پژوهش ماه های فروردین، اردیبهشت و خرداد سال 1402 در شهر ساری بود. پانزده مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با کشتی گیران ایرانی انجام شد. جهت تسهیل در برقراری ارتباط با کشتی گیران قهرمان از نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد. به طور کل هفده مضمون پایه، پنج مضمون سازمان دهنده و یک مضمون فراگیر طبقه بندی شد. مضمون فراگیر شجاعت ورزشی بود که شامل مضامین سازمان دهنده ی تعالی بخشی، جرأت ورزی، مهارت، خود تنظیمی و نوع دوستی می شود. مضمون تعالی بخشی که بر پیشرفت و ارتقای نفس تمرکز می کند، مضامین پایه (اصالت، ریاضت، توکل بر خدا و مرگ آگاهی) را در خود جای داده است. مضمون جرأت ورزی بر مضامین پایه ( قاطعیت، عاملیت، مسئولیت پذیری و اعتماد به نفس) تمرکز می کند. مضمون مهارت بر مضامین پایه ی تخصص، تاب آوری، ارتباط و خودگویی تأکید دارد. مضمون خود تنظیمی بر مضامین پایه (خود انضباطی و خود لگامی) تأکید داشته است؛ و در نهایت مضمون نوع دوستی به مضامین پایه (همدلی، شفقت و نیکو کاری) اشاره می کند. نقش برجسته ی فرهنگ و اعتقادات در مضمون تعالی بخشی سهم اصلی این پژوهش بوده است. زیرا پژوهش دیگری به آن اشاره نکرده است.
نقش میانجی رفتارهای حفظ همسر دررابطه بین باورهای غیر منطقی ارتباطی و رضایت از زندگی زناشویی مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
85 - 94
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی رفتارهای حفظ همسر دررابطه بین باورهای غیر منطقی ارتباطی و رضایت از زندگی زناشویی مردان بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری مردان مراجعه کننده به کلینک آرام واقع در منطقه 1 تهران در نیمه دوم سال 1401 بودند که از بین آن ها 357 با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس رضایت از زندگی زناشوئی انریچ (1989، EMSS) مقیاس باورهای غیرمنطقی ارتباطی (1982، CSBS) و پرسش نامه رفتارهای حفظ همسر (2006، MRI) بود. داده ها به روش تحلیل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان دهنده برازش مطلوب داده ها با الگوی پیشنهادی پژوهش بود. رفتارهای حفظ همسر و باورهای غیر منطقی ارتباطی بر رضایت از زندگی زناشویی اثر مستقیم و معنادار داشتند (001/0>P). همچنین، باورهای غیرمنطقی ارتباطی با میانجی گری رفتارهای حفظ همسر بر رضایت از زندگی زناشویی اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (001/0>P). در مجموع می توان گفت رفتارهای منفی حفظ همسر و باورهای غیر منطقی ارتباطی با افزایش شکایت زناشویی منجر به کاهش رضایت از زندگی زناشوئی می گردد و رفتارهای مثبت حفظ همسر منجر به تقویت رضایت از زندگی زناشوئی می گردد.
تدوین بازی درمانی مبتنی بر یکپارچگی حسی و امکان سنجی آن بر فراوانی و شدت رفتار چالش برانگیز در کودکان پسر مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
93 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین بازی درمانی مبتنی بر یکپارچگی حسی و امکان سنجی آن بر فراوانی و شدت رفتار چالش برانگیز در کودکان پسر مبتلا به اختلال طیف اتیسم بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه با پیگیری 5/1ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد مبتلا به اختلال طیف اتیسم 5 تا 12 ساله استان گیلان در سال1400-1399 بود و با توجه به ملاک های ورود به پژوهش 30 کودک به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به شیوه تصادفی در گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. در مراحل سنجش از پرسشنامه مشکلات رفتاری (BPI-01) روهان و همکاران (2001) استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 15 جلسه30-45 دقیقه ای (5 هفته، هر هفته 3 روز) به صورت انفرادی تحت مداخله قرار گرفت. تحلیل داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد نمرات فراوانی رفتار چالش برانگیز در گروه آزمایش از مرحله پیش آزمون به پس آزمون و از مرحله پیش آزمون تا پیگیری به طور معنادار کاهش یافته است (05/0P<). همچنین نمرات شدت رفتار چالش برانگیز در گروه آزمایش از مرحله پیش آزمون به پس آزمون و از مرحله پیش آزمون تا پیگیری به طور معنادار کاهش یافته است (05/0P<). در نتیجه بازی درمانی مبتنی بر یکپارچگی حسی می تواند نقش مؤثری در کاهش فراوانی و شدت رفتار چالش برانگیز کودکان پسر مبتلا به اختلال طیف اتیسم داشته باشد.
مقایسه کارکرد اجرایی کودکان مبتلا به اختلال بدتنظیمی خلق اخلالگر با کودکان بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۱)
283 - 292
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، مقایسه کارکردهای اجرایی کودکان مبتلا به اختلال بدتنظیمی خلق اخلالگر با تاکید بر بازداری پاسخ، سازماندهی و تصمیم گیری-برنامه ریزی با همتایان سالم بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی علی-مقایسه ای بود و جامعه آماری آن شامل کلیه کودکان مبتلا به اختلال بدتنظیمی خلق اخلالگر و کودکان بهنجار شهر تبریز در بازه سنی 12-8 سال بود. با همکاری یکی از مراکز مشاوره پس از انجام غربالگری به وسیله مصاحبه تشخیصی بالینی مبتنی بر DSM-5، 30 نفر از کودکان مبتلا به اختلال بدتنظیمی خلق اخلالگر به روش سرند کردن انتخاب شدند. 30 کودک بهنجار نیز به روش نمونه گیری تصادفی از نظر سن و جنسیت با گروه بیمار همتا شدند. داده ها با آزمون عصب روانشناختی و شخصیتی کولیج با پاسخدهی والدین کودکان بدست آمد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد و نتایج نشان داد که دوگروه از نظر هر سه مولفه کارکرد اجرایی با یکدیگر تفاوت دارند و این تفاوت به نفع گروه بهنجار است. به عبارتی، کودکان بهنجار در مقایسه با کودکان دارای اختلال مذکور، از مشکلات مربوط به حوزه های بازداری پاسخ، سازماندهی و تصمیم گیری – برنامه ریزی کمتر رنج می برند. یافته های پژوهش حاضر تلویحات قابل توجهی در خصوص نقش این اختلال در تخریب کارکرد اجرایی و ضرورت تدوین روشهای درمانی متمرکز بر نقایص کارکرد اجرایی در این گروه در بر دارد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، بر پریشانی روان شناختی و پشیمانی از انتخاب همسر زنان خیانت دیده
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خیانت یک رویداد آسیب زاست که عواقب روان شناختی زیادی از جمله پریشانی روان شناختی و پشیمانی از انتخاب همسر دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر پریشانی روان شناختی و پشیمانی از انتخاب همسر زنان خیانت دیده بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان خیانت دیده مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال ۱۴۰۲ بودند که از میان آنها 32 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه های پریشانی روان شناختی کسلر و همکاران (2002) و پشیمانی از انتخاب همسر شوارتز و همکاران (2002) را در سه نوبت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر، آزمون تعقیبی بنفرونی و نرم افزار SPSS-27 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که درمان پذیرش و تعهد اثربخشی درون گروهی و بین گروهی نیرومندی بر پریشانی روان شناختی و پشیمانی از انتخاب همسر داشت (P<0.05). اثربخشی این مداخله در مرحله پیگیری نیز ماندگار بود. میزان اندازه اثر برای پریشانی روان شناختی و پشیمانی از انتخاب همسر به ترتیب 44/0 و 24/0 بود (P<0.05). نتیجه گیری: درمان پذیرش و تعهد باعث کاهش پریشانی روان شناختی و پشیمانی از انتخاب همسر در زنان خیانت دیده شد. بنابراین پیشنهاد می شود در طراحی مداخلات مؤثر برای کاهش آسیب های روان شناختی زنان دارای تجربه خیانت از درمان پذیرش و تعهد برای کاهش پریشانی روان شناختی و پشیمانی از انتخاب همسر بهره برد.
تأثیر آموزش باورهای دینی و معنوی بر رشد اجتماعی نوجوانان پرورشگاهی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
43 - 59
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه کودکانی که بخش اول زندگی خود را در پرورشگاه ها می گذرانند، عمدتاً از محیط های حمایت کننده محروم هستند و بیشتر در معرض خطر مشکلات رفتاری همچون پرخاشگری و رفتارهای ضداجتماعی هستند، این پژوهش صورت گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش باورهای دینی و معنوی بر رشد اجتماعی نوجوانان پرورشگاهی شهر کرمان بود. روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی (طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل) و جامعه آماری آن را نوجوانان ساکن در پرورشگاه صنعتی شهر کرمان تشکیل داده اند که تعداد آنان بالغ بر 200 نفر بود. 30 نفر به صورت تصادفی به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. 15 نفر از آنها به طور تصادفی در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسش نامه رشد اجتماعی وایزمن جمع آوری گردیده است. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که آموزش باورهای دینی و معنوی بر رشد اجتماعی نوجوانان پرورشگاهی شهر کرمان تأثیرگذار بوده است.
اثربخشی برنامه آموزش ذهن آگاهی مثبت بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تعداد حملات تشنجی نوجوانان دختر مبتلا به اختلال شبه صرع
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۱۷۰-۱۵۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مثبت بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تعداد حملات تشنجی نوجوانان دختر مبتلا به اختلال شبه صرع انجام گرفت. این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح سری های زمانی یک گروه و بدون گروه گواه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل نوجوانان 14 تا 18 سال مبتلا به اختلال شبه صرع شهر اصفهان در سال 1401 بود. در این پژوهش 7 دختر نوجوان مبتلا به اختلال شبه صرع با روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند. این گروه، برنامه آموزشی ذهن آگاهی مثبت را در 8 جلسه دریافت نمود. پرسشنامه مورداستفاده، شامل پرسشنامه جمعیت شناختی جهت اندازه گیری تعداد حملات تشنجی و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی، 2001) بود. داده های حاصل به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD بررسی شد. نتایج نشان داد که این مداخله، بر تنظیم شناختی هیجان و تعداد حملات تشنجی تأثیر معنادار داشته (P<0.05) و توانسته استفاده از راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان و تعداد حملات تشنجی را کاهش و استفاده از راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان را افزایش دهد؛ بنابراین، برنامه آموزشی ذهن آگاهی مثبت با استفاده از فنون ذهن آگاهی و روانشناسی مثبت می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت کاهش استفاده از راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان و تعداد حملات تشنجی و افزایش استفاده از راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان نوجوانان دختر مبتلا به اختلال شبه صرع به کار رود.
نقش میانجی کارکرد خانواده در رابطه ابعاد سرشت و منش شخصیت با مشکلات درون/برون سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
97 - 112
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی کارکرد خانواده در رابطه ابعاد سرشت و منش شخصیت با مشکلات درون و برون سازی شده نوجوانان انجام شد. پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه شهرستان اندیمشک ایران در خلال سال تحصیلی 1399-1400 تشکیل دادند که از بین آن ها با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 326 نفر (165 دختر و 161 پسر) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده این پژوهش شامل مقیاس خودسنجی نوجوانان (اخنباخ و رسکورلا)، شخصیتی سرشت و منش (کلونینجر و همکاران) و سنجش خانواده (اپشتاین و همکاران) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان دادند که سرشت و منش بر مشکلات درونی سازی و برونی سازی شده نوجوانان از طریق کارکرد خانواده تأثیر داشت. بر اساس یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت کارکرد خانواده در رابطه سرشت و منش و مشکلات درونی و برونی شده نوجوانان نقش واسطه ای ایفا کرد. پیشنهاد می شود که متخصصان سلامت روان، از طریق آموزش و مداخلات در راستای ارتقای کارکرد خانواده با تعدیل ابعاد شخصیتی به پیشگیری، کاهش و بهبود مشکلات درونی و برونی سازی شده نوجوانان بپردازند.
ارائه مدل پیش بینی اضطراب مدرسه براساس ذهنیت های طرح واره ای و دشواری در تنظیم هیجان با میانجی گری تحمل پریشانی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
186 - 197
حوزههای تخصصی:
به دلیل اهمیت تحصیل در جوامع امروزی، اضطراب مدرسه به عنوان یک مسئله در حیطه سلامت روان دانش آموزان مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش ارائه مدل پیش بینی اضطراب مدرسه بر اساس ذهنیت های طرح واره ای و دشواری در تنظیم هیجان با نقش میانجی تحمل پریشانی در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر ایلام بود. روش پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر ایلام در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که بر اساس آمار آموزش وپرورش تعداد آن ها 3521 نفر در قالب 16 مدرسه بود. حجم نمونه با توجه به جدول کرجسی و مورگان تعداد 361 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رومر (۲۰۰۴)، پرسشنامه ذهنیت طرح واره ای لوبستال و همکاران (2010) و پرسشنامه اضطراب مدرسه فیلیپس (1987) استفاده شد. داده ها با مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین ذهنیت های طرحواره ای و دشواری در تنظیم هیجان و تحمل پریشانی با اضطراب مدرسه رابطه معناداری وجود دارد (0/01>P). همچنین مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است و ذهنیت های طرحواره ای و دشواری در تنظیم هیجان به طور مستقیم و با میانجی گری تحمل پریشانی بر اضطراب مدرسه در دانش آموزان تاثیر گذار و قابل پیش بینی می باشد (0/073=RMSEA و 0/906=GFI و 0/921=CFI و 0/913=NFI). نتیجه گرفته می شود دانش آموزانی که ذهنیت های طرحواره ای ناسازگار دارند و در تنظیم هیجان های خود مشکل دارند، قادر به تحمل پریشانی در موقعیت های پرچالش مدرسه نیستند و در نتیجه دچار اضطراب می شوند.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ناگویی هیجانی، شدت درد، و تنظیم هیجان کودکان با نشانگان روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
100 - 120
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نشانگان روده تحریک پذیر در کودکان با درد مزمن شکمی و تغییر عادت های روده بزرگ از جمله فراوانی مدفوع و یبوست شناخته می شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ناگویی هیجانی، شدت درد، و تنظیم هیجان کودکان دارای نشانگان روده تحریک پذیر انجام شد. روش : روش پژوهش حاضر شبه تجربی و طرح آن به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر شهر رشت در سال 1402 بود. نمونه مورد پژوهش شامل 30 بیمار بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند. ابزار گردآوری شامل پرسشنامه های ناگویی هیجانی (بگبی و همکاران، 2003)، شدت درد (ون کورف و همکاران، 2016) و تنظیم هیجان (گ راس و ج ان، 2003) بود. گروه آزمایش هشت جلسه 90 دقیقه ای شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی سگال و همکاران (2018) را دریافت کردند، ولی گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. در پایان داده های به دست آمده با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره توسط SPSS24 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به صورت معناداری موجب کاهش دشواری در شناسایی احساسات (01/26F=)، دشواری در توصیف احساسات (76/22F=)، تفکر بیرون مدار (36/30F=)، شدت درد (85/19F=)، ناتوانی (38/32F=)، سرکوبی (89/32F=)، و افزایش ارزیاب ی مج دد (39/23F=) کودکان دارای نشانگان روده تحریک پذیر می شود (01/0>P). نتیجه گیری: شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند به عنوان مداخله ی موثر در مدیریت این نشانگان مورد استفاده قرار گیرند. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود که این نوع درمان به عنوان بخشی از برنامه های درمانی برای کودکان مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر مورد توجه قرار گیرد تا بتوان به کاهش مشکلات عاطفی و جسمانی این کودکان کمک کرد.
بررسی تاثیر نشخوار فکری و کمال گرایی بر خشونت علیه زنان دارای همسر مبتلا به اختلال مصرف مواد با متغیر میانجی تاب آوری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سالیان متمادی است که اعتیاد به موادمخدر به عنوان یک مشکل جهانی شناخته می شود، اختلال مصرف مواد در خانواده ها روز به روز رو به افزایش بوده و از طرفی خشونت علیه زنان به یک معضل جدی تبدیل شده است. از این رو هدف مطالعه ی حاضر بررسی تأثیر نشخوار فکری و کمال گرایی بر خشونت علیه زنان با متغیر میانجی تاب آوری در بین زنان دارای همسر مبتلا به اختلال مصرف مواد بود. پژوهش حاضر کاربردی و از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را کلیه ی زنان دارای همسر مبتلا به اختلال مصرف مواد در شهر مشهد تشکیل می داد. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار جی پاور برابر با ۱۳۲ نفر تعیین گردید که جهت رعایت ریزش های احتمالی بعدی تعداد ۱۶۵ نفر مورد آزمون قرار گرفتند. پرسشنامه های مورد استفاده عبارت بودند از مقیاس نشخوار فکری نولن-هوکسما و مارو، مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی، مقیاس تاب آوری کونور و دیودسون و پرسشنامه خشونت علیه زنان توسط همسر. تاب آوری به صورت مستقیم خشونت علیه زنان را پیش بینی می کند (01/0p<، 30/0-=β). بعلاوه نشخوار فکری (05/0p<، 08/0=β) و کمال گرایی (05/0p<، 08/0=β) دو متغیری بودند که به صورت غیرمستقیم و به واسطه تاب آوری بر روی خشونت علیه زنان تأثیرگذار بودند. بدین معنی که نشخوار فکری و کمال گرایی کمتر موجب افزایش تاب آوری در فرد شده و در نتیجه خشونت علیه زنان را کاهش می دهد. زنانی که تاب آوری بالاتری دارند بهتر می توانند بین عواطف مثبت و منفی خود تمایز قائل شوند. این توانایی زنان باعث می شود که آن ها هنگام روبرو شدن با خشونت همسر خود بهتر بتوانند شرایط دشوار به وجود آمده را کنترل کنند. این امر سبب می شود که روابط چنین زوجینی کمتر دستخوش چالش و خشونت شود.
اثربخشی مداخله شناختی رفتاری معنوی بر امیدواری فرزندان پرورش یافته در خانواده های با طلاق عاطفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
49 - 64
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش شناختی رفتاری معنوی بر امیدواری فرزندان پرورش یافته در خانواده های با طلاق عاطفی انجام گرفته است؛ روش تحقیق نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر ۱۵_۱۸ سال بود که خانواده با طلاق عاطفی دارند؛ که با روش نمونه گیری در دسترس 30 شرکت کننده که ملاک های ورود و خروج در این پژوهش را داشته اند، انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه پرسشنامه امید اسنایدر و پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن بود. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه و هر جلسه به مدت 45 دقیقه تحت آموزش شناختی رفتاری معنوی قرار گرفتند و گروه کنترل در این مدت در لیست انتظار بودند و هیچ آموزشی را دریافت نکردند. نتایج با روش تحلیل کوواریانس بررسی شد نتایج بیانگر تاثیر آموزش شناختی رفتاری معنوی بر امیدواری و مولفه های آن (تفکر عامل، تفکر گذرگاه، تفکر کل) در فرزندان پرورش یافته در خانواده های با طلاق عاطفی بود. (05/0 p≤). در مجموع بر اساس یافته های این پژوهش می توان آموزش شناختی رفتاری معنوی را برای افزایش امیدواری فرزندان طلاق عاطفی مورد تاکید قرار داد.
نقش واسطه ای صمیمیت زناشویی در رابطه بین بحران میانسالی با تمایل به خیانت در مردان میانسال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۰
۱۴۱-۱۱۶
حوزههای تخصصی:
هدف: خیانت زناشویی که بعنوان یکی از معضلات اجتماعی شناخته می شود، می تواند موجب فروپاشی خانواده و یا حتی باعث وقوع جنایت گردد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ی صمیمیت زناشویی در ارتباط بین بحران میانسالی با تمایل به خیانت در مردان میانسال می باشد. روش: این پژوهش از نوع همبستگی با روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مردان 40 تا 60 ساله استان خراسان رضوی تشکیل می دادند. نمونه پژوهش از جامعه حاضر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، ابزارها شامل؛ پرسشنامه صمیمیت زناشویی(والکر و تامپسون، 1983)، بحران هویت میانسالی(رجایی و همکاران، 1387) و گرایش به خیانت(بشیرپور و همکاران، 1397) بود. حجم نمونه این پژوهش شامل 200 نفر مرد بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS و AMOS انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل حاکی از رابطه مستقیم و معنی دار بین بحران میانسالی با تمایل به خیانت زناشویی بود. همچنین رابطه غیرمستقیم بین بحران میانسالی با تمایل به خیانت زناشویی، به واسطه صمیمیت زناشویی وجود داشت. صمیمیت زناشویی نیز با متغیر مستقل بحران میانسالی رابطه معکوس و معنادار داشت. و در نهایت نیز بین تمایل به خیانت زناشویی و صمیمیت زناشویی رابطه معکوس و معنی دار وجود داشت. بنابراین مدل مفروض از برازش خوبی برخوردار بوده است. نتیجه گیری: با توجه به نقش پیش بینی کننده بحران میانسالی و نقش صمیمیت زناشویی در تمایل افراد به خیانت زناشویی، متخصصان باید بر لزوم ارائه آموزش مناسب به زوج هایی که در معرض این آسیب ها قرار دارند، تاکید کنند.
اثربخشی تحریک الکتریکی مغزی و برنامه چند مؤلفه ای تحریک شناختی بر کارکردهای شناختی وکیفیت زندگی در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
25 - 39
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، اثربخشی تحریک الکتریکی مغزی و برنامه چندمؤلفه ای تحریک شناختی بر کارکردهای شناختی و کیفیت زندگی در سالمندان بود. روش پژوهش، نیمه تجربی، با طرح پیش آزمون-پس آزمون، پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه سالمندان ساکن شهرستان تبریز در سال 1402بودند. نمونه پژوهش شامل90 نفر سالمند بالای 60 سال به روش نمونه گیری هدفمند که معیارهای ورود به پژوهش را داشتند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه تحریک الکتریک مغزی و برنامه چندمؤلفه ای تحریک شناختی و گروه کنترل جایدهی شد. برای گروه اول آزمایشی، مداخله تحریک الکتریکی مغزی و برای گروه دوم نیز نرم افزار تحریک چندمؤلفه ای شناختی به مدت سه ماه استفاده گردید و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت ننمودند. مجموعه ارزیابی عصب روان شناختی کمبریج و پرسشنامه کیفیت زندگی 36 گویه ای استفاده شد. از اندازه گیری مکرر جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که مداخله تحریک الکتریکی مغزی و برنامه چندمؤلفه ای تحریک شناختی موجب بهبود کارکرد شناختی و کیفیت زندگی سالمندان شد؛ از این روی، با توجه به این یافته ها، استفاده از چنین برنامه هایی برای بهبود کارکرد شناختی سالمندان توصیه می شود
پیش بینی احساس تنهایی بر اساس سبک دلبستگی و ناگویی هیجانی با میانجی گری خودشفقتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
105 - 120
حوزههای تخصصی:
ناتوانی در برقراری و حفظ روابط موفق با دیگران منجر به تجربه تنهایی می شود. این پژوهش با هدف پیش بینی احساس تنهایی بر اساس سبک دلبستگی و ناگویی هیجانی با میانجی گری خودشفقتی انجام شد. روش پژوهش، مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان 18 تا 26ساله دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در سال 1403-1402 بودند که با روش نمونه گیری در دسترس، 384 نفر انتخاب شدند و به مقیاس های احساس تنهایی دانشجویان آشر و همکاران، سبک های دلبستگی هازان و شیور، ناگویی هیجانی تورنتو تیلور و همکاران و خودشفقتی نف پاسخ دادند. داده ها با رگرسیون هایز مدل 4 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد سبک دلبستگی ایمن به طور منفی و سبک های دلبستگی ناایمن و ناگویی هیجانی به طور مثبت احساس تنهایی را پیش بینی کردند. خودشفقتی به طور منفی احساس تنهایی را پیش بینی کرد. سبک دلبستگی ایمن به طور مثبت و سبک های دلبستگی ناایمن و ناگویی هیجانی به طور منفی خودشفقتی را پیش بینی کردند. از این رو، سبک های دلبستگی و ناگویی هیجانی، به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق خودشفقتی احساس تنهایی را پیش بینی کردند. با یافته های پژوهش می توان پیشنهاد داد که در طراحی مداخلات پیشگیرانه و ارائه راهکارهای عملی در راستای کاهش احساس تنهایی در دانشجویان استفاده شود.
شناسایی مؤلفه های مدل تلفیقی فناور محورشایستگی شناختی و انگیزشی یکپارچه ی مربیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
41 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش شناسایی مدل تلفیقی فناور محور شایستگی شناختی و انگیزشی یکپارچه ی مربیان بود.. جامعه آماری این پژوهش اعضا ی هیات علمی دانشگاهها و مراکز فنی و حرفه ای سراسر کشور و همچنین 37 متن پژوهشی مرتبط به روش نمونه گیری به روش گلوله برفی تامرحله دست یابی به آستانه سودمندی انجام شد.ابزار پژوهش مصاحبه های عمیق نیمه ساختار مند بوده است که با شمار 18 تن از جامعه آماری(بر اساس اشباع داده ها) می باشند نتایج نشان داد، نیاز به توسعه نوآوری و مهارت در سازمان، یادگیری و توانمندی فناوری اطلاعات و ارتباطات، بکارگیری فناوری های نوین آموزشی در حوزه تدریس و یادگیری فراگیران به عنوان شرایط علی به وجود آمدن مقوله ی محوری بودند. شایستگی های فردی فراگیران و مربیان، توانایی برنامه ریزی برای فعالیت های خود و فرگیران با تکیه بر دانش قبلی و عوامل بیرونی به عنوان شرایط مداخله گر،علاوه براین ،شرایط مناسب سازمانی و زیرساخت های مناسب به عنوان شرایط زمینه ای یا بستر، نیازسنجی آموزشی در زمینه فناوری اطلاعات ، ارزشیابی فناوری ،بهبود روش ها و امکانات آموزشی، مدیریت نوآور به عنوان شرایط راهبردی و در نهایت افزایش اثربخشی و کارایی آموزشی سازمان ، تسهیل یادگیری فراگیران و بهبود و چابکی سازمانی جزء پیامدهای مدل تلفیقی فناور محورشایستگی شناختی و انگیزشی یکپارچه ی بودند. همچنین 7 مؤلفه شایستگی شناختی و 5 مؤلفه برای شایستگی انگیزشی شناسایی شدند.
رابطه عوامل روان شناختی با زورگویی سایبری در دانش آموزان: نقش واسطه ای استفاده مشکل آفرین از اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای استفاده مشکل آفرین از اینترنت در رابطه بین ارتکاب زورگویی سایبری و عوامل روان شناختی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 325 نفر از آن ها به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تجربه زورگویی- قربانی سایبری، مقیاس غربالگری استفاده پرخطر و مشکل آفرین از اینترنت، مقیاس کوتاه افسردگی- شادی، مقیاس عزت نفس و مقیاس بازنگری شده پیوند اجتماعی استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد بین افسردگی با استفاده مشکل آفرین از اینترنت و زورگویی سایبری رابطه مثبت و معنی دار و مستقیم، بین عزت نفس با استفاده مشکل آفرین از اینترنت رابطه منفی و غیرمعنی دار و با زورگویی سایبری رابطه منفی و معنی دار و مستقیم، بین پیوند اجتماعی با استفاده مشکل آفرین از اینترنت و زورگویی سایبری رابطه منفی و معنی دار و مستقیم و بین استفاده مشکل آفرین از اینترنت و زورگویی سایبری رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. اثر غیرمستقیم متغیرهای افسردگی و پیوند اجتماعی بر زورگویی سایبری از طریق استفاده مشکل آفرین از اینترنت، از نظر آماری معنی دار و اثر غیرمستقیم عزت نفس بر زورگویی سایبری از طریق استفاده مشکل آفرین از اینترنت، از نظر آماری معنی دار نبود. بر این اساس، عوامل روان شناختی هم به طور مستقیم و هم غیرمستقیم با واسطه استفاده مشکل آفرین از اینترنت با زورگویی سایبری رابطه دارند.
نقش کارکردهای اجرایی در پیش بینی مهارت تحصیلی دیکته دانش آموزان ابتدایی کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودکان کم توان ذهنی به عنوان قشر خاص و آسیب پذیر جامعه به دلایل گوناگونی معمولاً مهارت تحصیلی کمی دارند. یکی از دلایل مهم در این زمینه می تواند کارکردهای اجرایی باشد؛ بنابراین این تحقیق باهدف مطالعه نقش کارکردهای اجرایی در پیش بینی مهارت های تحصیلی دیکته دانش آموزان ابتدایی کم توان ذهنی انجام شد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل مقطع ابتدایی کم توان ذهنی در مدارس استثنایی شهر کرمان در سال تحصیلی 1402-1401 بود. 278 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه کارکردهای اجرایی بریف و آزمون معلم ساخته ریاضی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزارهای spss25، و Amos24 انجام گرفت. الگوی نقش کارکردهای اجرایی در پیش بینی مهارت های تحصیلی دانش آموزان ابتدایی کم توان ذهنی با کنترل اثر هوش و سن از برازش قابل قبولی برخوردار بود. بین بازداری، انتقال توجه، کنترل هیجانی، آغازگری، حافظه کاری، برنامه ریزی، سازماندهی مواد و بازبینی بامهارت های تحصیلی دیکته دانش آموزان کم توان ذهنی رابطه معنی داری وجود داشت، و مولفه های کارکردهای اجرایی به صورت هم زمان 357/0 واریانس مهارت های تحصیلی دانش آموزان کم توان ذهنی را تبیین می کردند، و به ترتیب برنامه ریزی و حافظه کاری بیشترین تأثیر را داشتند. نتایج نشان داد، دانش آموزانی که در کارکردهای اجرایی قوی بوده اند از نظر عملکرد در امتحان دیکته بهتر ظاهر شدند.
تدوین و اعتباریابی بسته ارزیابی کارکردهای شناختی متقاضیان ورود به نظام آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی کارکردهای شناختی اثرگذار در حرفه معلمی و پیشنهاد مجموعه ابزارهای شناختی برای سنجش بهنگام داوطلبان ورود به این حرفه بود. با توجه به اهمیت مهارت های شناختی در تمامی آزمون های بدو استخدام، انجام ارزیابی شناختی بر داوطلبان ورود به این حرفه می-تواند شاخص هایی مبنی بر بهره مندی این افراد از توانمندی های اساسی و ضروری این شغل ارائه کند. در پژوهش حاضر با یک ماهیت توصیفی-اکتشافی و در چارچوب روش کیفی –دلفی، پس از انجام مصاحبه های نیمه ساختارمند با افراد صاحب نظر و متخصصان حوزه تعلیم و تربیت به طراحی مدل اولیه مفهومی کارکردهای شناختی مورد نیاز شایستگی های حرفه ای معلمی پرداخته شد. در مرحله بعد، ابعاد این مدل و شاخص های رفتاری استخراج شده از مصاحبه ها در پنل های تخصصی مورد بحث و بررسی و راستی آزمایی و رتبه بندی (وزن دهی) قرار گرفت. در نهایت مدل مفهومی با چهار مولفه ارتباطات، برنامه ریزی، تصمیم گیری، و حل مسئله به همراه شاخص های رفتاری مشخص به عنوان پیش نیازها شناختی شایستگی های هدف در حرفه معلمی شناسایی و سپس در کنار کارکردهای اجرایی پایه به منظور انتخاب آزمون های ارزیابی شناختی قرار گرفت. بسته ارزیابی نهایی از نظر روایی محتوایی به تایید متخصصان رسید. نتایج این مطالعه مضامین کاربردی برای متخصصان حوزه تعلیم و تربیت و به ویژه سیاست گذاران فرایند جذب و گزینش نیروی انسانی در آموزش و پرورش به دنبال خواهد داشت.