فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۵۶۱ تا ۷٬۵۸۰ مورد از کل ۳۵٬۶۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
To explore the characteristics of the items of the Teaching English as a Foreign Language (TEFL) MA Admission Test (henceforth TMAAT) as a high-stakes test in Iran, the current research utilized a three-parameter logistic Item Response Theory (IRT) calibration of the test items. The three-parameter logistic IRT model is the most comprehensive among the three models of IRT for it takes into account all the three effective parameters of item difficulty, item discrimination, and guessing simultaneously. The data were a random selection of 1000 TMAAT candidates taking the test in 2020 collected from Iran’s National Organization of Educational Testing (NOET). The software used to analyze the data was jMetrik (Version 4.1.1), which is the newest version so far. As the results indicated, the TMAAT worked well in discriminating the higher and lower ability candidates and preventing the candidates from guessing the responses by chance, but it was not much acceptable regarding the difficulty level of the items as the items were far too difficult for the test-takers. The most important beneficiaries of the present investigation are test developers, testing experts, and policy-makers in Iran since they are responsible to improve the quality of the items in such a high-stakes test.
بررسی تطبیقی دیدگاه های امام سجادعلیه السلام و مارتین سلیگمن درباره ترس از مرگ(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
معنا و جایگاه مرگ در نظریه شادکامی و بهزیستی سلیگمن (مدل پِرما) مبهم است. مقاله حاضر با هدف ابهام زدایی از راه تطبیق نظرات امام سجاد(ع) و سلیگمن به روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. یافته ها بیانگر آن است که امامبا سبک تبیینی توحیدی قائل به ترس از مرگ به عنوان یک واقعیت وجودی و بر این باور بود که ترس از مرگ برای مؤمن به صورت «انتباه مرگ، اشتیاق مرگ و انس با مرگ» است تا به تأمین بهزیستی روانی در دنیا و سلامت ابدی در آخرت بینجامد. سلیگمن با پذیرش بی طرفانه مرگ معتقد است انسان آینده نگر و عمل گرا با دوری از درماندگی، تقویت توانمندی های 24گانه منش و بهره وری حداکثری از زندگی باید به شکوفایی برسد؛ درحالی که بهزیستی، فارغ از یاد مرگ محال است. علت این دیدگاه سلیگمن، تفکر پراگماتیستی و سکولار، انسان شناسی با اتکای صرف به روش های آماری، برداشتی ناقص از مفهوم مذهب، ناتوانی از اظهارنظر درباره معنای زندگی و نگاه آسیب شناسانه به مرگ بود. میل به جاودانگی، تنهایی وجودی انسان و نیازمندی اش به امری متعالی از خود و پرداختن به معنا جهت رفع بی قراری تا لحظه مرگ، مواضع وفاق هر دو نفر و نگرش توحیدی امام و اندیشه ورزی پراگماتیسم با رویکرد سکولار سلیگمن منشأ مواضع خلافشان بود.
اثربخشی گروه درمانی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر خود بیمارانگاری و اضطراب مردان مبتلا به درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
41 - 56
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس ذهن آگاهی بر خودبیمارانگاری و اضطراب مردان مبتلا به درد مزمن انجام شد. روش: روش این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران مرد مبتلا به درد مزمن عضلانی - اسکلتی مراجعه کنند به مراکز توان بخشی شهر شیراز در شش ماهه دوم سال 1398 بوده اند. با توجه به ارزیابی اولیه، تعداد 30 نفر از بیمارانی که نمره بالاتری در پرسشنامه شدت درد مزمن مک گیل کسب کردند، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های خودبیمارانگاری اهواز و اضطراب کتل در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون افراد گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای خودبیمارانگاری و اضطراب، تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: درمجموع، پیشنهاد می شود که مشاوران، روان شناسان و روان درمانگران، از نتایج گروه درمانی مبتنی بر کاهش استرس بر اساس ذهن آگاهی به عنوان مداخله ای سودمند، جهت کاهش خودبیمارانگاری و اضطراب افراد مبتلا به درد مزمن، بهره ببرند.
رابطه منبع کنترل درونی و ذهن آگاهی با سلامت روان دانش آموزان پسر مقطع متوسطه
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه منبع کنترل درونی و ذهن آگاهی با سلامت روان دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهرستان رباط کریم بود. روش مورد استفاده در این پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی و از نوع همبستگی بود. در این پژوهش جامعه آماری را کلیه ی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهرستان رباط کریم تشکیل می داد و از این میان با استفاده از روش تصادفی خوشه ای نمونه ای به اندازه 90 نفر انتخاب شد. به منظور گردآوری اطلاعات از سه پرسشنامه استاندارد منبع کنترل راتر (1966)، ذهن آگاهی براون و رایان (2003) و سلامت روان گلدبرگ و هیلر (1972) استفاده شد. به منظور سنجش پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار این ضریب برای هر یک از پرسشنامه ها بالای 0.7 به دست آمد؛ همچنین به منظور سنجش روایی از روایی محتوا استفاده شد که برای این منظور پرسشنامه ها به تائید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS در دو بخش توصیفی و استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره) انجام پذیرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بین منبع کنترل درونی با سلامت روانی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بدین معنا دانش آموزانی که منبع کنترل درونی دارند از سلامت روانی بیشتر برخوردارند. بین ذهن آگاهی با سلامت روانی رابطه معنادار وجود دارد. بدین معنا دانش آموزانی که ذهن آگاهی دارند از سلامت روانی بیشتر برخوردارند. به منظور پیش بینی سلامت روان دانش آموزان براساس منبع کنترل درونی و ذهن آگاهی از روش همزمان تحلیل رگرسیون چندمتغیری استفاده شد. متغیر پیش بین منبع کنترل درونی، قادر به پیش بینی سلامت روان است. لازم به ذکر است در این مدل ذهن آگاهی معنادار نبود.
نقش پیش بینی کننده طرح واره های ناسازگار اولیه و سبک های دل بستگی مادر در پیش بینی اضطراب کودکان
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش پیش بینی کننده طرح واره های ناسازگار اولیه و سبک های دل بستگی مادر در پیش بینی اضطراب کودکان بود. روش پژوهش کمی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه کودکان دختر مراجعه کننده به مراکز پیش دبستانی شهرستان شهریار در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. حجم نمونه 150 نفر از این دانش آموزان به شیوه در دسترس انتخاب شده و به فرم کوتاه پرسشنامه طرح واره یانگ نسخه سوم (YSQ-S3) یانگ (2005)، مقیاس سبک های دل بستگی بزرگ سالان (AAS) کولینز و رید (1990) و مقیاس اضطراب کودکان اسپنس نسخه والد (SCAS-P) اسپنش، رپی، مک دونالد و اینگرام (2001) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین طرح واره های ناسازگار اولیه و سبک های دل بستگی مادر با اضطراب کودکان رابطه معنی داری وجود دارد (0/01>P). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز آشکار کرد که 59 درصد از کل واریانس اضطراب کودکان به وسیله طرح واره های ناسازگار اولیه و سبک های دل بستگی مادر تبیین می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که طرح واره های ناسازگار اولیه و سبک های دل بستگی مادر سهم معنادار در اضطراب کودکان دارد.
بررسی رابطه ی ذهن آگاهی با رضایت زناشویی در زنان متأهل دانشگاه پیام نور شهر اهواز
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی ذهن آگاهی با رضایت زناشویی است. جامعه ی آماری این تحقیق، زنان متأهل دانشگاه پیام نور شهر اهواز بود که از بین آن ها 196 نفر به روش نمونه گیری در دسترس در سال 90-1389 انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها دربرگیرنده ی پرسش نامه های رضایت زناشویی انریچ و مقیاس ذهن آگاهی فیلادلفیا بود. این تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بود. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که بین ذهن آگاهی با رضایت زناشویی رابطه ی مثبت معنی دار وجود دارد. این تحقیق نشان داد که ذهن آگاهی باعث افزایش رضایت زناشویی می شود و ازاین رو هم می توان گفت به کار بردن آن در خانواده درمانی می تواند باعث بهبود روابط زناشویی شود.
رابطه میزان علاقه مندی اجتماعی و اختلال نافرمانی مقابله ای (مورد مطالعه:نوجوانان شهر پاوه)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف، بررسی رابطه میزان علاقه مندی اجتماعی و اختلال نافرمانی مقابله ای نوجوانان شهر پاوه انجام شد. روش: روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش علی – مقا یسه ای بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پایه سوم دبیرستان شهر پاوه بودند.از میان این جامعه که جمعا 516 دانش آموز بودند، بطور خوشه ای چند مرحله ای نمونه انتخاب شد. سپس برای جمع آوری نمونه ها، به کلیه دبیرستان های دخترانه و پسرانه شهر پاوه، مراجعه شد و از بین آنها با اجرای آزمون اخنباخ تعداد 30 نفر را با انجام تست به عنوان دانش آموزان دارای اختلال شناسایی کرده و سپس آزمون علاقه اجتماعی بر روی این دانش آموزان هم انجام شد. از میان دانش آموزان عادی نیز تعداد 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و آزمون علاقه اجتماعی بر روی آنها اجرا شد. در نهایت 60 نفر مورد آزمون قرار گرفتند 30 نفر عادی و 30 نفر دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بود. ابزار پژوهش شامل آزمون علاقه اجتماعی سولیمان(1973) و فرم خود سنجی پرسشنامه آخنباخ بود. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میزان علاقه اجتماعی درنوجوانان عادی از میزان علاقه اجتماعی نوجوانان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بیشتر است. نتیجه گیری: بنابراین براساس یافته ها در سطح اطمینان 95 درصد، تفاوت معناداری در میانگین علاقه اجتماعی نوجوانان بدون اختلال نافرمانی مقابله ای در مقایسه با نوجوانان عادی وجود دارد، نتیجه اینکه که علاقه اجتماعی، در نوجوانان دارای اختلال نافرمانی پایین تر از علاقه اجتماعی در نوجوانان عادی است.
رابطه بین هوش هیجانی و خودکنترلی معلمان مدارس متوسطه شهرستان دماوند
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر «بررسی رابطه بین هوش هیجانی و خودکنترلی معلمان متوسطه شهرستان دماوند» بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمان مدارس متوسطه دولتی مشغول به خدمت در سال تحصیلی 90-89 تشکیل می دادند که 332 نفر بوده و به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای با استفاده از جدول مورگان 150 نفر انتخاب گردید. ابزار پژوهش مذکور 2 پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی بار-آن و خودکنترلی رزنبام بود که ضریب آلفای کرونباخ در هوش هیجانی 93/0 و خودکنترلی 72/0بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های آماری توصیفی شامل (جدول، نمودار هیستوگرام، میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی شامل (آزمون تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، رابطه معنی داری بین هیچ یک از مؤلفه های هوش هیجانی با خودکنترلی دیده نمی شود؛ هرچند رابطه معنی داری بین تک تک مؤلفه های هوش هیجانی با خودکنترلی دیده نشد اما همبستگی چندگانه بین مؤلفه های هوش هیجانی و خودکنترلی 41/0 می باشد و آزمون F نشان می دهد این همبستگی معنی دار است. همچنین مقدار ضریب تبیین اصلاح شده برابر 089/0می باشد و نشان می دهد که تنها9/8 درصد از تغییرات خودکنترلی به مؤلفه های هوش هیجانی مربوط است و بقیه ناشی از عوامل دیگری است که مورد بررسی قرار نگرفته اند؛ میزان خودکنترلی در جامعه مورد مطالعه بالاتر از متوسط نظری است و همچنین نتایج نشان داد وضعیت مؤلفه های خوش بینی، عزت نفس و کنترل تکانش کمتر از میانگین است، مؤلفه واقع گرایی در حد میانگین و سایر مؤلفه ها بالاتر از میانگین بودند.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر خستگی و دلزدگی مادران مراقب کودکان کم توان عقلانی شدید و عمیق در دوره کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مادران کودکان مبتلا به ناتوانی ذهنی شدید و عمیق در دوره کووید-19 از مشکلات روان شناختی در رنج هستند. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر خستگی و ملال در مادران کودکان دارای ناتوانی ذهنی عمیق و شدید در دوره کووید-19 بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کل مادران مراقب کودکان مبتلا به ناتوانی ذهنی شدید و عمیق شهرستان رزن در سال 1399 تشکیل دادند. در این پژوهش از طریق روش نمونه گیری در دسترس 84 مادر ملاک ورود به پژوهش را داشتند. از میان آنان 22 مادر دارای شدت علائم خستگی و ملال بودند که در دو گروه آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس ارزیابی خستگی (AFS؛ دی وریس و همکاران، 2003) و مقیاس چندبعدی حالت ملال (MBS؛ فاهلمنو همکاران، 2009) استفاده شد. برای گروه آزمایش آموزش تنظیم هیجان در 8 جلسه آموزش داده شد و گروه گواه در حین جلسات، آموزشی را دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر کاهش خستگی و ملال در مادران کودکان مبتلا به ناتوانی ذهنی شدید و عمیق اثربخش بوده است (05/0>p). با توجه به نتایج، آموزش تنظیم هیجان برای کاهش خستگی و ملال مادران کودکان مبتلا به ناتوانی ذهنی شدید و عمیق در دوره کووید-19 پیشنهاد می شود
مقیاس بی تفاوتی اخلاقی: پرسشنامه، روش اجرا و نمره گذاری
حوزههای تخصصی:
تعیین مولفه های اجتماعی موثر بر افزایش اعتیاد در جامعه (مورد مطالعه: شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
۱۸۴-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
هدف: اعتیاد یک بیماری روانی اجتماعی است که باعث وابستگی روانی و فیزیولوژیک فرد مبتلا به این مواد می شود و در عملکرد جسمی، روانی و اجتماعی تأثیرات نامطلوب بر جای می گذارد. از ابعاد مهم این مسئله عودت به اعتیاد بعد از ترک و افزایش اعتیاد در جامعه است. هدف پژوهش حاضر تعیین مولفه های اجتماعی موثر بر افزایش اعتیاد در جامعه بود. روش: این پژوهش توصیفی و پیمایشی و جامعه آماری شامل کلیه افراد وابسته به مواد ی بود که به مراکز ترک اعتیاد شهر بجنورد در سال 1398 مراجعه نموده اند به تعداد 1534 نفر. طبق فرمول کوکران 308 نفر از آن ها به عنوان حجم نمونه برآورد و به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل دو پرسشنامه محقق ساخته بود که از روایی و پایایی مناسبی برخوردار بود. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نیز با استفاده از نرم افزار Smart PLS و SPSS انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد عوامل موثر در این مطالعه (متغیرهای خانواده، رسانه، سبک زندگی، سهولت دسترسی، نگرش به خاصیت درمانی، همسالان، پایبندی به مناسک دینی، پایگاه اجتماعی) بر افزایش اعتیاد در جامعه تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین، یافته های پژوهش حاکی از برازش مناسب مدل مفهومی پژوهش بود. نتیجه گیری: مولفه های اجتماعی در افزایش اعتیاد در جامعه موثر است و پیشنهاد می گردد به این مولفه ها در کاهش اعتیاد توجه گردد.
اثربخشی برنامه آموزشی هوش سازمانی بر رضایت شغلی و انگیزش شغلی در کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (خرداد) ۱۴۰۰ شماره ۹۹
379-390
حوزههای تخصصی:
زمینه: نیروی انسانی از مهم ترین سرمایه های سازمان ها بوده که برخورداری آنها از انگیزش و رضایت شغلی می تواند یاریگر سازمان ها در رسیدن به اهدافشان باشد. برای ارتقاء سطح این متغیرها در نیروی انسانی مطالعات بسیاری انجام شده، ولی در این میان به نقش هوش سازمانی، به عنوان عامل اثرگذار بر این متغیرها کمتر توجه شده است. هدف: این پ ژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش هوش سازمانی بر رضایت شغلی و انگیزش شغلی در کارکنان ستادی یکی از صنایع وزارت دفاع انجام شد. روش: پژوهش حاضر، یک مطالعه شبه آزمایشی به شیوه پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه، بود. بدین منظور از بین کارکنان ستادی یکی از صنایع وزارت دفاع با روش نمونه گیری در دسترس 32 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و گواه (16 نفر) قرار گرفتند. بسته محقق ساخته آموزش هوش سازمانی طی 11 جلسه دو ساعته برای گروه آزمایش اجرا شد. در طول این مدت گروه گواه نیز هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. هر دو گروه مقیاس رضایت شغلی اسپکتور (1985) و مقیاس انگیزه شغلی درونی و بیرونی ترمبلای و همکاران (2009) را در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار Spss-19 تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه در مؤلفه تنظیم درون فکنی شده (از مؤلفه های انگیزش شغلی) و مؤلفه های ارتقای شغلی و ماهیت کار (از مؤلفه های رضایت شغلی) تفاوت معناداری وجود دارد و میانگین نمرات گروه آزمایش در این مؤلفه ها در مرحله پس آزمون از گروه گواه بیشتر بود (0/001 ≥ p ). نتیجه گیری: رضایت و انگیزش شغلی از جمله عواملی است که بر افزایش بهره وری سازمان ها و عملکرد مطلوب کارکنان تأثیر دارد، بنابراین انجام اقداماتی برای افزایش سطوح این متغیرها در کارکنان ضروری است.
مقایسه احساس تنهایی عاطفی- اجتماعی و بدرفتاری روانشناختی در دختران مجرد با و بدون علائم اختلال در روابط بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
89 - 104
حوزههای تخصصی:
مقدمه : اختلال در روابط بین فردی چالش اصلی در ازدواج و فعالیت گروهی است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه احساس تنهایی عاطفی- اجتماعی و بدرفتاری روانشناختی در دختران مجرد با و بدون علائم اختلال در روابط بین فردی انجام شد.
روش : پژوهش حاضر از لحاظ هدف بنیادی و از نظر روش توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های شهر سنندج در نیمسال اول تحصیلی 98-1399 بود. ابتدا به روش نمونه گیری در دسترس 300 نفر انتخاب در مرحله بعد بر اساس نقطه برش پرسش نامه مشکلات بین فردی (بارخام و همکاران، 1962) 114 نفر در گروه بدون علائم اختلال در روابط بین فردی و 186 نفر در گروه با علائم اختلال در روابط بین فردی جایگزین گردید. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسش نامه مشکلات بین فردی (بارخام و همکاران، 1962)، پرسش نامه احساس تنهایی اجتماعی- عاطفی (دیتوماسو و همکاران، 2004) و مقیاس بدرفتاری روان شناختی (کواتس و مسمن مور، 2014) بود. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه با رعایت پیش فرض های توزیع نرمال و همگنی واریانس ها تحلیل شدند.
یافته ها : یافته ها نشان داد که میانگین احساس تنهایی عاطفی- اجتماعی، مشکلات بین فردی و ابعادشان بین دو گروه با و بدون علائم اختلال در روابط بین فردی تفاوت معنی دار دارد (05/0>p).
نتیجه گیری : یافته های پژوهش بر اهمیت توجه به احساس تنهایی عاطفی- اجتماعی و بدرفتاری روانشناختی در دختران مجرد دارای علائم اختلال در روابط بین فردی تأکید دارد؛ بنابراین انتظار می رود، مشاوران و روان درمانگران مرتفع نمودن احساس تنهایی عاطفی- اجتماعی و بدرفتاری روانشناختی دختران مجرد دارای علائم اختلال در روابط بین فردی گام بردارند.
ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس نگرش به واکسن و رابطه آن با اضطراب سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
187 - 205
حوزههای تخصصی:
مقدمه: طبق یافته های پژوهشی واکسیناسیون همگانی راهکار مقابله با اپیدمی کووید- 19 است با این حال، عده ای از افراد جامعه تمایل به تزریق واکسن ندارند . پژوهش حاضر با هدف ساخت، اعتباریابی و رواسازی مقیاس نگرش به واکسن و رابطه آن با اضطراب سلامت طراحی شد. روش: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود و بر روی 320 نفر از ساکنین شهر تهران با نمونه گیری داوطلبانه اجرا شد. داده ها با استفاده از آلفای کرونباخ و تحلیل عامل اکتشافی با استفاده از نرم افزار 24 Spss- تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نشان داد که نتایج تحلیل عاملی اکتشافی بیانگر وجود 5 عامل مسئولیت اجتماعی، اعتماد، موانع و محدودیت ، سود و زیان و خطر پذیری بود که درمجموع 9/60 درصد واریانس کل را تبیین می کنند. همچنین ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ حاکی از پایایی مطلوب برای کل مقیاس ( 871/0α=)، ، عوامل مسئولیت اجتماعی ( 832/0α=)، عامل اعتماد ( 697/0α=)، عامل موانع و محدودیت ( 861/0α=)، عامل سود و زیان ( 687/0α=) و عامل خطر پذیری ( 593/0α=) بود. نمرات استاندارد محاسبه و دامنه نمرات عامل ها و کل پرسشنامه بر اساس نمرات استاندارد به سه دامنه ضعیف، متوسط و قوی تقسیم شد. همچنین نگرش به واکسن با اضطراب سلامت رابطه مستقیم معنادار دارد. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که ابزار طراحی شده از کفایت لازم برخوردار است و می تواند در پژوهش های آینده مورد استفاده قرار گیرد و این مقیاس برای سنجش این سازه در نمونه های ایرانی از پایایی و روایی کافی برخوردار است.
ارزیابی مدل افکار خودکشی در سربازان براساس معنای زندگی، تنظیم هیجان و حمایت اجتماعی با نقش میانجیگری خود شفقتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش ارزیابی مدل افکار خودکشی سربازان براساس معنای زندگی، تنظیم هیجان و حمایت اجتماعی بانقش میانجیگری خود شفقتی بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پژوهش های همبستگی به روش تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش کلیه ی کارکنان وظیفه یگان های ارتش جمهوری اسلامی شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری در دسترس 320 نفر از آن ها مورد بررسی قرار گرفتند. جهت گرداوری داده ها از پرسشنامه های ﻣﻘﯿ ﺎس افکار ﺧﻮدﮐﺸﯽ BSSI (بک، 1979)، معنای زندگی MLQ (استیگر و اویشی، 2006)، تنظیم هیجان ERQ (گراس و جان، 2003) و حمایت اجتماعی SSQ (زیمت، 1988)، خود شفقتی SCS (نف، 2003) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل مسیر استفاده شد که نتایج بیانگر تایید مدل فرضی پژوهش است. بنابراین معنای زندگی، مولفه ارزیابی مجدد، حمایت اجتماعی به صورت منفی افکار خودکشی را در سربازان پش بینی کردند ( 05/0p< ).. همچنین، علاوه بر آن خودشفقتی نقش میانجیگری در این پیش بینی داشت (05/0p< ). نتایج این پژوهش نشان داد که سربازان برخوردار از معنای زندگی، تنظیم هیجان کارآمد، حمایت اجتماعی و خودشفقتی گرایش کمتری به خودکشی دارند.
پیش بینی صمیمیت هیجانی زوجین بر اساس خودشفقتی، بدتنظیمی هیجان و طرحواره های ناسازگار اولیه، بد تنطیمی هیجان و خود شفقتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۹ (پیاپی ۶۶)
۱۸۵-۱۷۳
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی صمیمیت هیجانی زوجین بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه، بدتنظیمی هیجان و خودشفقتی بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان متاهل منطقه 3 شهر تهران بود که از این میان تعداد 350 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. داده ها به وسیله پرسشنامه بررسی نیازهای صمیمیت (MINQ) باگاروزی (2001)، فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه (YSQSF) یانگ (1994)، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (DERS) گراتز و رومر (2004) و پرسشنامه شفقت خود SCQ نف (2003) جمع آوری شدند و به وسیله ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه و 20 SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین حوزه های طرحواره ای بریدگی و طرد، خودگردانی مختل، محدودیت های مختل، دیگر جهت مندی، گوش بزنگی و بدتنظیمی هیجانی با صمیمیت هیجانی رابطه منفی و معنادار و بین خودشفقتی با صمیمیت هیجانی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (05/0>P). همین طور 2/41 درصد از واریانس صمیمیت هیجانی را متغیرهای حوزه بریدگی و طرد، خودشفقتی، حوزه گوش بزنگی، بدتنظیمی هیجان و خودگردانی مختل پیش بینی می نمایند (05/0>P). با توجه به نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که طرحواره های ناسازگار اولیه، بدتنظیمی هیجانی و خودشفقتی در صمیمیت هیجانی زنان نقش دارد.
مطالعه کیفی ارائه مدل سازمان معنویت گرا در دانشگاه به روش نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۲۰۶-۱۹۷
حوزههای تخصصی:
توجه به معنویت گرایی بر اساس هدف و تخصص سازمانی، الگوی جدیدی است که سازمان ها را قادر می سازد تا پاسخگوی شرایط متغیر محیطی باشند. هدف از پژوهش حاضر مطالعه کیفی ارائه مدل سازمان معنویت گرا در دانشگاه به روش نظریه داده بنیاد می باشد. روش پژوهش برحسب هدف، بنیادی؛ برحسب نوع داده، کیفی بود. جامعه آماری پژوهش متخصصان و اساتید علوم تربیتی، مدیریت و الهیات بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و به کارگیری معیار اشباع نظری،23 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته بود. تحلیل داده ها با شیوه کد گذاری نظری با رویکرد نظریه داده بنیاد انجام شد و در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از یافته های پژوهش نشان داد که مقوله ها در قالب 18 مقوله اصلی در دل ابعاد 6 گانه مدل پارادایمی به صورت پدیده محوری سازمان معنویت گرا (شایستگی فردی، سازگاری، خودآگاهی، هدفمندی، خودباوری، معنویت)، شرایط علی (مدیریت و رهبری سازمانی، تعهد سازمانی، ارتباطات سازمانی، مشارکت)، پیامد (تاب آوری، سلامت فردی، رضایت شغلی، مدیریت استرس، ارتقای سرمایه اجتماعی، انعطاف پذیری)، شرایط زمینه ای (فرهنگ سازمانی، ساختار حمایتی و غیرمتمرکز)، عوامل مداخله گر و راهبردها می باشند.
نحوه ی شکل گیری وابستگی در یک همشیر دوقلو: مطالعه ای روایتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۲۵۰-۲۴۱
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه ی حاضر بررسی و تحلیل روایت زندگی دوقلوها با تمرکز بر نحوه شکل گیری وابستگی بین آن ها و پیامدهای آن بر جنبه های مختلف زندگی بود. به همین منظور در این مطالعه با یک همشیر دوقلوی دختر 26 ساله مصاحبه عمیق انجام شد. داده ها با استفاده از فن تحلیل مضمون، مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها با محوریت چهار مضمون"رابطه منحصر به فرد"، "در هم آمیختگی"، "فردیت"، و "آثار در هم آمیختگی"، نحو ه ی شکل گیری وابستگی و درهم آمیختگی در دوقلوها، ناتوانی در جدایی و کسب فردیت و محدودیت در روابط با همسالان را آشکار نمود. دوقلوها در رابطه ای منحصر به فرد قرار دارند و همشیر دوقلوی خود را مهم ترین فرد زندگی خود می دانند. رابطه ی نزدیک و مداوم آن ها به حدی است که درهم آمیختگی هویت و شخصیت در آن ها شکل می گیرد؛ به نحوی که جدایی و تمایز، یکی از چالش های مهم زندگی آن هاست. در نهایت طبق روایت های برآمده از مصاحبه های انجام شده با یکی از همشیرهای دوقلو، می توان نتیجه گرفت که وابستگی از عمده ترین مسائل تأثیرگذار در زندگی دوقلوهاست و در صورت بروز هر گونه افراط یا تفریط، این احتمال وجود دارد، که سلامت جسمی و روانی آن ها با مخاطره جدی همراه شود؛ به همین دلیل نوعی تمایل به فردیت در آن ها وجود دارد.
عناصر دینی و روان شناختی کارآمد در فرایند پیش گیری از بیماری کرونا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بیماری کرونا، بیماری همه گیر، نگران کننده و خطرناکی است که تمامی جوامع را درگیر کرده است. پژوهش پیش رو، با هدف بررسی عناصر دینی و روان شناختی سودمند در فرایند پیش گیری از بیماری کرونا انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی و اجتهادی بود. در این پژوهش، به بررسی و تبیین عناصر روان شناختی و معنوی مؤثر در پیش گیری و بهبود بیماری کرونا، پرداخته شده است. از تتبع و ژرف اندیشی در آموزه های روان شناختی و اسلامی می توان نتیجه گرفت که عوامل مختلفی می تواند در پیش گیری، بهبود و تسهیل فرایند درمان کرونا مؤثر باشد. مهم ترین عوامل روان شناختی و معنوی تأثیرگذار در پیش گیری و تسهیل فرایند درمان کرونا عبارت اند از:1. برنامه های ورزشی متناسب با شرایط زیستی؛ 2. حمایت اجتماعی؛ 3. افزایش صمیمیت و همدلی؛ ۴. ایجاد امیدواری و مثبت اندیشی؛ ۵. تقویت تاب آوری و افزایش آستانه تحمّل؛ ۶. تقویت باورهای معرفتی و شناختی؛ 7. افزایش ارتباط معنوی خداسو.
تعیین رفتارهای پرخطر بر پایه یکپارچگی خانواده و احساس تنهایی در دختران نوجوان
حوزههای تخصصی:
زمینه: نوجوانی یک دوره آسیب پذیر و بحرانی است و رفتارهای پرخطر یکی از برجسته ترین مشکلات تهدیدکننده برای سلامت بدنی، روان شناختی و اجتماعی فرد و جامعه به شمار می رود. هدف: این پژوهش با هدف پیش گویی رفتارهای پرخطر بر پایه یکپارچگی خانواده و احساس تنهایی در دختران نوجوان دبیرستانی صورت گرفت. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش زمینه یابی با طرح همبستگی است. جامعه آماری دربرگیرنده همه دختران نوجوان دوره دوم متوسطه شهرستان سپیدان در سال تحصیلی 1399-1400 به تعداد 762 نفر بودند که بدین منظور نمونه ای دربرگیرنده 250 نفر بر پایه فرمول کوکران به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. داده ها از راه تکمیل مقیاس رفتارهای پرخطر (Zadehmohammadi et al., 2011)، مقیاس یکپارچگی سازمان یافته خانواده (Fisher et al., 1992) و مقیاس احساس تنهایی (Rasel et al., 1980) جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: برآیندها نشان داد که میان یکپارچگی خانواده (کل) (602/0-, r=01/0>P) و همه مؤلفه های آن دربرگیرنده یکپارچگی (440/0-, r= 01/0>P)، همکاری (454/0-, r= 01/0>P)، وضوح قواعد (374/0-, r= 01/0>P)، وضوح همکاری (302/0-, r=01/0>P) و رفتارهای پرخطر به صورت منفی و معنی دار و میان احساس تنهایی (390/0, r=01/0>P) و رفتارهای پرخطر رابطه ی مثبت و معنی دار دیده می شود. تحلیل رگرسیون نیز نشان داد، متغیرهای یکپارچگی خانواده و احساس تنهایی روی هم 7/42% از واریانس رفتارهای پرخطر را در دختران نوجوان را تبیین می کنند. نتیجه گیری: از مجموع یافته ها می توان نتیجه گرفت که یکپارچگی خانواده و احساس تنهایی از جمله عوامل موثر بر رفتارهای پرخطر در دختران نوجوانان است. نتایج این پژوهش نشانگر تاثیر محافظت کننده یکپارچگی خانواده در کاهش گرایش به رفتارهای پرخطر و احساس تنهایی در افزایش گرایش به رفتارهای پرخطر در دختران نوجوانان حمایت می کند.