فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۹۰۱ تا ۶٬۹۲۰ مورد از کل ۳۵٬۶۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
The pattern of change in HIV from fatal diseases to chronic diseases due to improvement of treatment made a new challenge for diagnosis and care for the needs of people who live with HIV. This study reviews the role of health hardiness and anxiety on the immune system and quality of life in HIV patients. 125 men with HIV infected through injection participated in this study. They were asked to complete the revised health hardiness inventory, Spielberg state-trait anxiety inventory, and WHOQOL-brief. Data from four times of cd4 experiment with three-month intervals was obtained from the dossier. Data analysis was conducted using Pearson correlation, dependent t-test, multiple regression, and logistic regression. Results of this study show no statistically significant relationship between health hardiness, anxiety, and the immune system. The regression analysis indicates that the total score of quality of life with health hardiness and anxiety was statistically significant (0.0001). Subscales of perceived health (β=0.302), state anxiety (β=-0.305) and trait anxiety (β=-0.449) in equation relative to prediction quality of life were statistically significant (0.0001). Health hardiness and anxiety are not associated with a lowered immune system. The patients with higher anxiety had lower quality of life and those with higher health hardiness had higher quality of life
پیش بینی خرسندی زناشویی بر اساس تمایزیافتگی خود و صمیمیت زوجین در دانشجویان متاهل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
47 - 55
حوزههای تخصصی:
هدف: پیش بینی خرسندی زناشویی بر اساس تمایزیافتگی خود و صمیمیت زوجین در دانشجویان بود. روش : با روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری تمام زوجین متاهل دانشجوی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در سنین بین 23 تا 50 سال بود و با نمونه گیری تصادفی، 200 نفر با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار اجرا شامل پرسشنامه های خرسندی زناشویی لورنز، صمیمیت تامپسون و واکرو، و تمایزیافتگی خود اسکورن بود. یافته ها: در گام نخست، متغیر تمایز یافتگی خود وارد معادله پیش بینی شد و مشخص شد به تنهایی ۵۱ درصد از تغییرات خرسندی زناشویی را تبیین می کند. در گام دوم متغیر صمیمیت زوجین وارد معادله پیش بینی شد و میزان ضریب تبیین به 65/0 افزایش پیدا کرد. ضرایب استاندارد متغیرها در تمامی گامها معنی دار بود. نتیجه گیری: در مجموع می توان گفت که دو متغیر پیش بین، یعنی تمایز یافتگی خود و صمیمیت زوجین مجموعا 65 درصد از واریانس خرسندی زناشویی را تبیین می کنند. نتیجه گیری: وجود تمایزیافتگی خود و صمیمیت زوجین در زوجین متاهل مورد مطالعه، توانایی پیش بینی خرسندی زناشویی را در زندگی زوجی آنها دارد چنانکه هرقدر میزان دو متغیر اشاره شده در طرفین یک ازدواج بیشتر باشد می توان به وجود رضایتمندی یا خرسندی آنها در زندگی زناشویی خوش بین تر بود.
مقایسه پردازش اطلاعات اجتماعی بر اساس مدل شناختی اجتماعی Dodge و Crick در کودکان با و بدون اختلال بی نظمی خُلق اخلال گر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی و مقایسه پردازش اطلاعات اجتماعی در کودکان مبتلا به اختلال بی نظمی خلق اخلالگر و کودکان عادی بر اساس مدل شناختی اجتماعی کریک و داج (1994) بود. این اختلال اخیراً در مبحث اختلالات خلقی در نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی گنجانیده شده است و دارای دو نشانه اصلی خشم و تحریک پذیری می باشد. روش کار: در این پژوهش علی- مقایسه ای، تعداد 57 کودک پسر دارای اختلال و 167 کودک پسر عادی 9 تا 12 سال به روش خوشه ای تصادفی و با استفاده از پرسش نامه خشم و تحریک پذیری و مصاحبه بالینی انتخاب و سپس به وسیله مقیاس ارزیابی کودکان از روابط اجتماعی روزمره مقایسه شدند. یافته ها: تحلیل واریانس چند متغییری نشان داد که بین دو گروه کودکان در مراحل تفسیر و اسناددهی به نشانه ها (5/5f= و001/.p=) تولید و روشنگری اهداف (65/6f= و001/.p=)، پردازش هیجانی (01/4f= و004/.p=) و تولید پاسخ (02/7f= و001/.p=) تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که کودکان مبتلا به اختلال بی نظمی خلق اخلالگر در مقایسه با کودکان عادی در یک موقعیت اجتماعی مبهم هنگام پردازش اطلاعات بیشتر دچار سوگیری شده و عملکرد مناسبی ندارند در نتیجه بیشتر رفتارهای خصمانه از خود نشان می دهند. پیشنهاد می شود در پژوهش های بعدی اثربخشی پروتکل های مداخله ای بر اساس مدل داج جهت درمان و کاهش نشانه های اختلال بی نظمی اخلالگر بررسی شود.
اثربخشی درمان فراتشخیصی برکاهش علائم وافزایش انعطاف پذیری روانشناختی در نوجوانان مبتلابه اختلال اضطراب اجتماعی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی بر کاهش علائم و افزایش انعطاف پذیری روان شناختی در نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی انجام شده است. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه گواه است. نمونه پژوهش شامل 24 نوجوان مبتلابه اختلال اضطراب اجتماعی شهرستان فلاورجان در سال 1399 است که از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد و این نوجوانان به طور تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (12 نفر گروه آزمایش و کنترل). مداخله طی 12 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفتگی برگزار شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی اضطراب اجتماعی (SPIN) کانور و پرسشنامه انعطاف پذیری روان شناختی (AAQ_II) بوند و همکاران استفاده شد و نوجوانان در مرحله پیش آزمون و پس آزمون به سؤالات آن ها پاسخ دادند. برای تجزیه تحلیل داده ها از کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در نمرات پس آزمون اضطراب اجتماعی و انعطاف پذیری روان شناختی تفاوت معنی داری وجود دارد. بر اساس نتایج این پژوهش درمان فراتشخیصی می تواند در کاهش علائم و افزایش انعطاف پذیری روان شناختی نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی مؤثر باشد و می توان از این درمان برای بهبود مشکلات افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی استفاده کرد.
اثربخشی آموزش خودتنظیمی رفتاری بر بهبود علائم تکانشوری، توجه و تمرکز دانش-آموزان مبتلا به بیش فعالی- تکانشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۱ (پیاپی ۶۸)
۲۶۸-۲۵۷
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور تعیین اثربخشی آموزش خودتنظیمی رفتاری بر بهبود علائم تکانشوری، توجه و تمرکز دانش آموزان مبتلا به بیش فعالی- تکانشگری صورت گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیش فعالی در دامنه سنی 9- 12ساله مراجعه کننده به مراکز درمانی و دانش آموزان مدارس استثنایی شهر اردبیل در نیمه دوم سال 1398 بودند. تعداد نمونه مورد پژوهش شامل 30 نفر از کودکان بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و در انتظار درمان (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایشی 9 جلسه 45-60 دقیقه ای آموزش خودتنظیمی رفتاری دریافت کردند. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس خودبازداری (SRS) (وینبرگر و شوارتز، 1990)، آزمون مربع های دنباله دار تولز- پیرون (TPT) (1986) و آزمون توجه (TAD2) (1970) استفاده شد. تجزیه تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره (MANCOVA) با نرم افزارآماری SPSS22 صورت گرفت. یافته ها نشان داد آموزش خودتنظیمی رفتاری تأثیر معناداری بر کاهش علائم تکانشوری (862/157F= ؛ 0.01P<) و بهبود توجه (57/38F= ؛ 0.01P<) و تمرکز (123/20F= ؛ 0.01P<) داشت. نتایج به دست آمده نشانگر قابلیت علمی مناسب مداخله آموزشی خودتنظیمی بر بهبود علائم تکانشوری، توجه و تمرکز دانش آموزان مبتلا به بیش فعالی- تکانشگری بود.
بررسی کیفی ویژگی های دوره تحولی ظهور بزرگسالی در دانشجویان ایرانی: فرهنگ و جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
3 - 31
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی ویژگی های دوره تحوّلی ظهور بزرگسالی (18 تا 29 سال) در دانشجویان ایرانی با توجه به عامل جنسیت است. بر این اساس، با استفاده از نمونه گیری ملاکی، 15 نفر (8 پسر و 7 دختر با میانگین سنی 23/26) از دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه ساکن شهر تهران که در سال تحصیلی 1395-96 در بازه سنی 18 تا 29 سالگی قرار داشتند انتخاب شده و به صورت انفرادی و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته، مورد مصاحبه قرار گرفتند. تحلیل کیفی داده ها با استفاده از روش پدیدارشناسی و راهبرد هفت مرحله ای کُلایزی، به شناسایی هفت ویژگی شامل شکل گیری عاملیت، هویت یابی، احساس سردرگمی، خوش بینی نسبت به آینده، ادراک وضعیت بینابینی، بی ثباتی و احساس نیاز به صمیمیت انجامید. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که در برخی زیر مقوله های مرتبط با شکل گیری عاملیت، احساس سردرگمی، بی ثباتی و احساس نیاز به صمیمیت تفاوتهایی میان دو جنس قابل مشاهده است. نتایج این پژوهش بر لزوم بازنگری در شناخت از دوره سنی جوانی در فرهنگ ایرانی تأکید می کند و رهیافت هایی را در این باره ارائه می دهد.
مدل علّی تحلیل رفتگی ورزشکاران نخبه بر اساس کمال گرایی ورزشکاران در دوران همه گیری کووید19: نقش واسطه ای سبک مربیگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
595 - 604
حوزههای تخصصی:
تحلیل رفتگی با مجموعه ای از مسائل پزشکی، روان شناختی، هیجانی و مرتبط با عملکرد در ورزشکاران نخبه همراه است که می تواند متأثر از عوامل فردی و مربیگری باشد؛ بنابراین، هدف از این مطالعه بررسی رابطه کمال گرایی و تحلیل رفتگی با واسطه گری سبک مربیگری در شرایط همه گیری کووید-19 بود. در این پژوهش مقطعی، 258 ورزشکار نخبه (میانگین سنی= 05/22؛ انحراف استاندارد=08/3؛ 148 مرد) مقیاس های کمال گرایی چندبعدی، تحلیل رفتگی ورزشی و سبک مربیگری را تکمیل کردند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها علاوه بر شاخص های آمار توصیفی از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد مسیرهای مستقیم کمال گرایی به تحلیل رفتگی، کمال گرایی به سبک مربیگری کنترلی، سبک مربیگری کنترلی به تحلیل رفتگی و مسیر غیرمستقیم کمال گرایی و ابعاد آن به تحلیل رفتگی با واسطه گری سبک مربیگری کنترلی معنادار بودند. نتایج حاکی از آن است هرچه ورزشکاران توانایی کمتری در سازمان دهی معیارها و انتظارات عملکردی از خود و دیگران داشته باشند و خود را بیشتر مقید به تحقق خواسته های بیرونی بدانند با خطر تحلیل رفتگی بالاتری مواجه هستند، درعین حال، می توان امیدوار بود با ارائه آموزش های مبتنی بر کاهش سبک کنترلی مربیان، تمایلات کمال گرایانه در ورزشکاران تعدیل شده و به کاهش تحلیل رفتگی آن ها در دوران همه گیری کووید-19 منجر می شود.
پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان براساس ویژگی های شخصیتی مادر و خودمهارگری فرزندان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان با ویژگی های شخصیتی مادر و خودمهارگری دانش آموز انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی استان قم تشکیل دادند. تعداد 156 نفر از جامعه یادشده به صورت نمونه گیری خوشه ای از دبیرستان های دخترانه و پسرانه ناحیه دو استان قم برای انجام این پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از سه پرسشنامه خودکارآمدی دانش آموز جینک، خودمهارگری رفیعی هنر و فرم کوتاه پرسشنامه پنج عاملی نئو استفاده شد. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد: الف) بین خودکارآمدی تحصیلی با خودمهارگری دانش آموز و ویژگی های شخصیتی مادر همبستگی مثبت معنادار وجود دارد؛ ب) پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی براساس ویژگی های شخصیتی و خودمهارگری معنادار است و ج) خودمهارگری و چهار عامل شخصیت (به جز عامل با وجدان بودن) جمعاً 53 درصد از خودکارآمدی تحصیلی پاسخگویان را پیش بینی می کنند. بنابر یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که برای افزایش خودکارآمدی تحصیلی در نوجوانان، بیش از هر چیز باید به تقویت خودمهارگری آنان توجه کرد و در مرتبه بعد توجه به ویژگی های شخصیتی مادران از اهمیت زیادی برخوردار است.
تدوین الگوی چهار وجهی مشاوره پیش از ازدواج «آگاه» با نگاه بومی و فرهنگی، و بررسی اثربخشی آن بر آگاهی، پذیرش، مسئولیت پذیری و سازگاری زناشویی پس از ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین الگوی بومی «مشاوره پیش از ازدواج» و بررسی اثربخشی آن بر آگاهی نسبت به خود و همسر، پذیرش و مسئولیت پذیری نسبت به همسر و نیز سازگاری زناشویی است. طرح پژوهشی از لحاظ هدف، از نوع «کاربردی» و از نظر شیوه اجرا، در مرحله تدوین الگو(بخش کیفی پژوهش) از نوع «نظریه زمینه ای»، «تحلیل مضمونی» و «تجربه زیسته افراد خبره»، و در مرحله اثربخشی (بخش کمی پژوهش) از نوع «شبه آزمایشی» و به روش «پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری همراه با گواه» است. در مرحله تدوین الگو، با بررسی نظریات مربوط به ازدواج، روش های مشاوره ای متخصصان داخلی و نیز آموزه های دینی، الگوی بومی مشاوره پیش از ازدواج تدوین شد. در مرحله ارزیابی اثربخشی این الگو، تعداد 44 نفر (22زوج) از افراد متقاضی دریافت مشاوره پیش از ازدواج مراجعه کننده به مرکز مشاوره ، به طور تصادفی در دو گروه مساوی تقسیم بندی شدند. گروه آزمایشی از روش مشاوره تدوین شده استفاده کردند و گروه گواه از سایر روش های مشاوره ای بهره بردند. برای جمع آوری اطلاعات از روش مصاحبه ساختارمند، قبل از مشاوره (پیش آزمون)، بعد از مشاوره (پس آزمون) و بعد از حداقل 4 ماه پس از ازدواج (پیگیری) استفاده شد. برای تحلیل نتایج از روش آماری تحلیل واریانس و آزمون t استفاده شد. در بخش اثربخشی، نتایج نشان می دهد افرادی که از این الگوی مشاوره پیش از ازدواج بهره گرفته اند، به شکل معنی دار(P≤0/001) از سطح بهتری در شاخص های مربوطه برخوردارند.
اثربخشی آموزش تاب آوری بر استرس و سلامت روان مادران دارای فرزند کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
205 - 228
حوزههای تخصصی:
مقدمه : استرس و مشکلات در زمینه سازگاری بخشی از مسائل خاتواده های دارای فرزند کم توان می باشد. یکی از راهبردهای مناسب برای ارتقای سلامت روان تاب آوری است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش تاب آوری بر استرس و سلامت روان مادران دارای فرزند کم توان ذهنی بوده است. روش : روش پژوهش طرح نیمه آزمایشی ، شامل پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش را مادران دارای فرزند دختر کم توان ذهنی تشکیل داده که فرزندانشان در سال تحصیلی ۱۳۹۸-۱۳۹۷ در مدارس دخترانه ابتدایی آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران مشغول به تحصیل بوده اند. با روش نمونه گیری دردسترس یک گروه 30 نفری از مادران انتخاب شدند و به طور تصادفی 15نفر از آن ها در گروه آزمایش و15 نفر دیگر در گروه کنترل قرار گرفتند. پرسشنامه های استرس آبدین(PSI) و سلامت روان گلدبرگ و هیلر (GHQ) استفاده شد. یافته ها : داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معناداری( ۰۱/۰p <) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. گروه آزمایش که تحت آموزش تاب آوری قرار گرفتند نسبت به گروه گواه که هیچ آموزشی دریافت نکردند، میانگین سطح استرس پایین تر بوده است و آموزش تاب آوری موجب افزایش سلامت روان گروه آزمایش شده است. نتیجه گیری : بنابران این برنامه آموزشی و تشکیل گروه های مشاوره و حمایتی می تواند جزء برنامه های مداخلاتی در جهت کاهش استرس و بهبود سلامت روان مادران دارای فرزند مبتلا به کم توانی ذهنی مورداستفاده قرار گیرند.
ویژگی های روانشناختی بیماران ایرانی تحت عمل جراحی چاقی در دوران همه گیری و قرنطینه کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری های فراگیر به عنوان شناخته شده ترین عوامل در ایجاد پریشانی روانی هستند. مطالعه حاضر، ویژگی های روانشناختی همه گیری کووید-19 را در بیماران ایرانی شرکت کننده در برنامه جراحی چاقی را بررسی می کند. روش: در دوران قرنطینه، بیماران از میان افرادی که متقاضی جراحی چاقی بودند و یا در مرحله پیگیری بعد از جراحی چاقی بودند، انتخاب شدند و از آنها خواسته شد تا مقیاس های افسردگی- اضطراب -استرس21 و پرسشنامه خود- ارزیابی 22 آیتمی را که تاب آوری، تغییر در رفتار خوردن و پاسخ های هیجانی را می سنجد، تکمیل کنند. یافته ها: 59% از 434 نفر شرکت کننده، نگران همه گیری بودند و 63% نگران سلامتی خود یا بستگانشان بودند. به ترتیب 37% و 56% احساس تنهایی و کسالت داشتند. 66% با افزایش دفعات میان وعده مواجه شدند و 55% نسبت به قبل، احساس گرسنگی بیشتری می کردند و 39% تکانه بیشتری برای غذا خوردن گزارش کردند. 49% احساس می کردند که نمی توانند از یک رژیم غذایی توصیه شده توسط پزشک پیروی کنند. آنالیز رگرسیون لجستیک، رابطه بین تعداد میان وعده، گرسنگی، خوردن تکانشی و اضطراب، استرس و یا علائم افسردگی را نشان داد. نتیجه گیری: همه گیری منجر به افزایش پریشانی روانشناختی در بیماران با سابقه جراحی فعلی یا گذشته، کاهش کیفیت زندگی و تأثیر بر رعایت رژیم غذایی می شود. حمایت روانشناختی هدفمند در زمان افزایش استرس برای افراد مستعد (مانند بیماران چاقی قبل و بعد از عمل) ضروری است.
تبیین روش های آموزش بهداشت در دوره ابتدایی از تجربیات متخصصین تعلیم و تربیت و آموزش بهداشت : مطالعه پدیدار شناسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : دانش آموزان از سرمایه های عمده انسانی هر جامعه محسوب میگردند و توجه به آموزش روش های بهداشت آنها مخصوصا در دوره ابتدایی نوعی سرمایه گذاری برای آینده قلمداد میگردد. لذا هدف پژوهش حاضر تبیین تجربه متخصصین تعلیم و تربیت و آموزش بهداشت جهت شناسایی روش های تدریس آموزش بهداشت در دوره ابتدایی است. روش ها : این پژوهش در سال 1398 به صورت کیفی انجام گردید . بر الگوی تفسیری استوار بود و با استفاده از روش پدیدارشناسی به اجرا درآمد ، شیوه جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که با 15 نفر از متخصصین تعلیم و تربیت و آموزش بهداشت که معیارهای ورود رو داشتند انجام گرفت . به منظور تحلیل داده های مصاحبه شده از روش Colaizzi استفاده شد . یافته ها : به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار نرم افزار مکس کیو دی ای استفاده شد . یافته ها مشتمل بر 2 طبقه اصلی "روش تدریس مستقیم و غیرمستقیم" و 17 طبقه فرعی "بحث گروهی، پرسش و پاسخ، واحد کار (پروژه)، روش تدریس مبتنی بر ایفای نقش، روش تدریس آزمایشگاهی ، روش تدریس مبتنی بر بازی،گردش علمی یا فعالیت تجربی خارج از کلاس، روش تدریس فرایندی، روش تدریس کاوشگری، روش تدریس مبتنی بر خلاقیت، داستان گویی، حل مسئله، استفاده از مناب ع دیداری و شنی داری، ، کنفرانس، سخنرانی، روش تدریس توضیحی، استفاده از کتاب کمک آموزشی" بود . نتیجه گیری : گردش علمی و فعالیت خارج از کلاس به عنوان روش های آموزش اثرگذار در دروه ابتدایی می باشد. لذا برنامه ریزی و اهمیت دادن در تدوین و اجرای دقیق برنامه های درسی آموزش بهداشت بایستی به روش های گردش علمی و فعالیتهای خارج از کلاس مورد توجه قرار بگیرد .
الگوی روابط ساختاری عود افراد دارای اختلال مصرف مواد بر اساس سوگیری توجه و حساسیت به پاداش با نقش میانجی کنترل بازداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
117-142
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی روابط ساختاری عود افراد دارای اختلال مصرف مواد بر اساس سوگیری توجه و حساسیت به پاداش با نقش میانجی کنترل بازداری بود. روش : پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی افراد وابسته به مواد (مت آمفتامین) در حال ترک مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر اردبیل در سال 1398 بود. 172 نفر از افراد مصرف کننده مت آمفتامین با استفاده از فرمول اسلووین به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه های پیش بینی عود و حساسیت به پاداش و همچنین آزمون های دات پروب و برو/نرو را پاسخ دادند. همبستگی پیرسون، مدل یابی معادلات ساختاری و بوت استروپ روش های مورد استفاده برای تحلیل داده ها بودند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای پژوهش ارتباطلات مثبت و یا منفی معناداری وجود داشت. نتایج برازش مدل فرضی پژوهش را تایید کرد. نتایج نشان داد سوگیری توجه و حساسیت به پاداش تاثیرات مستقیم معناداری و همچنین تاثیرات غیر مستقیم معناداری از طریق کنترل بازداری بر عود داشتند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت که کنترل بازداری با تعدیل سوگیری توجه و حساسیت به پاداش موجب کاهش عود در افراد مصرف کننده مواد می شود. بنابراین، پیشنهاد می شود که متخصصان حوزه اعتیاد از نتایج پژوهش حاضر در برنامه های درمانی خود استفاده نمایند.
مقایسه اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد و درمان شمارش پیشرونده بر اضطراب، استرس و افسردگی بیماران عمل جراحی بای پس عروق کرونر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی دو روش درمان حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد و شمارش پیشرونده بر اضطراب، استرس و افسردگی بیماران جراحی بای پس عروق کرونر بود. طرح پژوهشی نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران جراحی بای پس عروق کرونر مراجعه کننده به کلینیک بازتوانی مرکز قلب تهران بود، که نمونه ای به تعداد 36 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و در گروههای آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در گروههای آزمایشی، هر بیمار در 6 جلسه 45 دقیقه ای به صورت انفرادی تحت درمان قرار گرفت و در گروه کنترل هیچ مداخلهای صورت نگرفت. هر سه گروه مقیاس تجدید نظر شده تاثیر رویداد (ویس و مارمار، 1997) و مقیاس 21 سوالی افسردگی، اضطراب و استرس (لاویباند و لاویباند، 1995) را در قبل و بعد از مداخله و در پیگیری تکمیل نمودند. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شد. نتایج مقایسههای زوجی بین گروهها هم در مرحله پس آزمون و هم در مرحله پیگیری نشانگر تفاوت معنادار بین گروه درمان حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد و گروه کنترل، و گروه شمارش پیشرونده و گروه کنترل در متغیرهای افسردگی (فقط در مرحله پیگیری) و استرس (در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری) بود و این تفاوت بین گروهها در متغیر اضطراب مشاهده نشد. همچنین نتایج هیچ گونه تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش نشان نداد (01/0 p< ). بنابراین، روش درمان حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد و روش شمارش پیشرونده در کاهش افسردگی و استرس در بیماران جراحی بای پس عروق کرونر موثر می باشند.
اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی در بهبود فرآیند و محتوای خانواده در زوج های متقاضی طلاق توافقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
61-88
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی در بهبود فرآیند و محتوای خانواده در زوج های متقاضی طلاق توافقی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و یک پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری زوج های ارجاعی متقاضی طلاق توافقی در سال 1396، به مرکز مشاوره بهروان در قزوین بودند. 10 زوج (20 نفر) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در گروه های 10 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های فرآیند و محتوای خانواده سامانی (2008) بودند. برنامه خودمتمایزسازی امامی ریزی و برون (1395) در 10جلسه زوج درمانی 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا و تغییرات فرآیند و محتوای خانواده در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری اندازه گیری و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش خودمتمایزسازی بر بهبود فرآیند خانواده (14/21= F ، 01/0 > P ) و محتوای خانواده (32/23= F ، 01/0 > P ) تاثیر معناداری داشته و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار مانده است و 4 زوج از ادامه طلاق منصرف شدند (01/0-= t ، 01/0 < P ). نتیجه گیری: برنامه آموزش خودمتمایزسازی توانمندی زوج ها از طریق ایجاد تعادل بین عقل و احساسات و تمایز خویشتن از خانواده اصلی، بر کارکردهای فرآیند و محتوای خانواده تاثیر می گذارد. بنابراین از این روش روانی- آموزشی کارآمد می توان برای بهبود فرآیند و محتوای خانواده زوج های متقاضی طلاق توافقی و پیشگیری از طلاق استفاده کرد. واژه های کلیدی: خودمتمایزسازی، فرآیند خانواده، محتوای خانواده، طلاق توافقی
اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم هیجانی، استرس ادراک شده و پیروی از درمان در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
157 - 175
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) بر تنظیم هیجانی، استرس ادراک شده و پیروی از درمان بر بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 دارای اضافه وزن بود. روش: جامعه آماری، شامل مردان مبتلا به دیابت نوع 2 و دارای اضافه وزن شهر تهران بود که از طریق نمونه گیری در دسترس 40 نفر از مردان مبتلا به دیابت که دارای اضافه وزن بوده و در انجمن دیابت ایرانیان عضویت داشتند، انتخاب شدند و به طور داوطلبانه در مرحله پیش آزمون پرسشنامه های پژوهش که شامل مقیاس دشواری تنظیم هیجان گرتز و رومر (2004)، استرس ادراک شده کوهن، کامارک و مرسلستین (1983) و پیروی از درمان موریسکی (1992) می باشد را تکمیل کرده و به طور تصادفی در طرح مطالعاتی قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت درمان MBSR قرار گرفت، سپس در مرحله پس آزمون هر دو گروه، به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. داده ها با آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان MBSR، باعث بهبود تنظیم هیجانی، استرس ادراک شده و پیروی از درمان در گروه آزمایش و مرحله پس آزمون شد (0001/0P < ). نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی درمان MBSR بر تنظیم هیجانی، استرس ادراک شده و پیروی از درمان در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 دارای اضافه وزن می توان از این درمان جهت کاهش مشکلات روانشناختی مبتلایان به دیابت بهره گرفت. علاوه بر این سازمان ها و انجمن های مرتبط با دیابت نیز می توانند از نتایج پژوهش حاضر به منظور ارتقای کیفیت زندگی مبتلایان به دیابت بهره گیرند.
مقایسه اثربخشی رویکرد طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه : تجربه طلاق، بهزیستی روانشناختی زنان را تحت تأثیر قرار دهد. از جمله رویکردهای درمانی که می تواند بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه را ارتقا دهد، طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد است. هدف: هدف از این پژوهش، مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه بود . روش: روش پژوهش حاضر، شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون سه گروهی است. جامعه آماری شامل تمامی زنان مطلقه ای بود که به سبب پیامدهای روانشناختی پس از طلاق به مراکز مشاوره و خمات روانشناختی شهر تهران در نیمه دوم سال 1396 مراجعه کرده بودند. به منظور انتخاب نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، ابتدا 45 نفر انتخاب شده و سپس به صورت تصادفی در گروه های آزمایش اول و دوم و گروه گواه جایابی شدند (هر گروه 15 نفر). ابزار پژوهش مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1989) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس و نرم افزار SPSS 22 تحلیل شدند. یافته ها: یافته های آماری نشان داد هر دو رویکرد درمانی مورد استفاده در افزایش بهزیستی روانشناختی شرکت کنندگان مؤثر بوده (0/05 p< )، اما تفاوت بین طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در سطح 05/0 برای بهزیستی روانشناختی معنا دار نمی باشد. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی و خرده مقیاس های آن، پیشنهاد می شود مراکز مشاوره و کلینیک های خانواده در مورد زنان مطلقه که در معرض پیامدهای روانشناختی پس از طلاق هستند از این دو رویکرد با اولویت مشاوره و روان درمانی گروهی استفاده کنند.
تأثیر مشاوره توانبخشی شغلی براساس نظریه شناختی اجتماعی مسیر شغلی بر اشتیاق به اهداف مسیر شغلی در افراد دارای محدودیت بینایی: یک مطالعه مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۸
129-154
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه کنونی، بررسی تأثیر مشاوره شناختی اجتماعی مسیر شغلی بر اشتیاق به اهداف مسیر شغلی در افراد دارای محدودیت بینایی بود. روش: جامعه آماری در این پژوهش، شامل کلیه افراد دارای محدودیت بینایی، در محدوده سنی 18 تا 40 سال، ساکن در شهر اصفهان بود. نمونه پژوهش شامل دو فردِ (یک نفر زن و یک نفر مرد) دارای محدودیت بینایی بود که به شیوه غیراحتمالی هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس اشتیاق به اهداف مسیر شغلی (هاراتسیس، هود و کرید، 2015) جمع آوری شد. طرح آزمایشیِ مورد منفرد از نوع A-B در این مطالعه استفاده شد. در این روش پس از موقعیت خط پایه، مشاوره مبتنی بر نظریه شناختی اجتماعی مسیر شغلی طی ده جلسه اجرا شد. تحلیل داده ها براساس شاخص های آمار توصیفی و تحلیل دیداری انجام شد. یافته ها: تحلیل دیداری داده ها از طریق شاخصِ درصد داده های غیرهمپوش، نشانگر اثربخش بودن مداخله، روی اشتیاق به اهداف مسیر شغلی در هر دو شرکت کننده بود. نتیجه گیری: باتوجه به وجود موانع مختلف در زندگی افراد دارای محدودیت بینایی و اهمیت اشتیاق به اهداف، مشاوره توانبخشی شغلی مبتنی بر نظریه شناختی اجتماعی میتواند یک مداخله مؤثر برای تشویق افراد دارای محدودیت بینایی جهت تعهد نسبت به اهداف مسیر شغلی باشد و می توان از آن در مراکز خدماتی به افراد دارای محدودیت بینایی استفاده کرد.
مطالعه تجربه زیسته دانشجویان و دانش آموختگان رشته مشاوره و تغییرات نگرش آنها نسبت به ازدواج و روابط زناشویی: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۸
216-243
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف مطالعه تجربه زیسته دانشجویان و دانش آموختگان رشته مشاوره و بررسی ردپای آموخته های درسی بر دیدگاه آنان پیرامون ازدواج انجام شد. روش: این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان 16 نفر از دانشجویان و دانش آموختگان تحصیلات تکمیلی رشته ی مشاوره بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. یافته ها: در بعد تجربیات مثبت 4 مضمون اصلی به دست آمد. افزایش آگاهی، رشد آگاهی نسبت به توانمندی های شخصی، بهبود مهارت های ارتباطی بین فردی و تجربیات پیرامون امر ازدواج. در نهایت زیر مضمون های درک شده از مضمون های اصلی به این صورت آمده است: خودآگاهی، افزایش آگاهی نسبت به ویژگی های شخصیت دیگران، رشد اعتمادبه نفس، احساس مفید بودن، روابط خانوادگی و اجتماعی، دستیابی به دیدگاه سیستمی در خانواده، افزایش همدلی، کنترل هیجانات، تغییر در نگرش به آشنایی قبل از ازدواج و تأکید بر مشاوره پیش از ازدواج، نگرش متفاوت به ازدواج نسبت به گذشته، آگاه شدن به جایگاه مشاور و اهمیت مشاوره پیش از ازدواج، تغییر در کلیشه های جنسیتی (در شرکت کنندگان مرد). در بعد تجربیات منفی، مضمون های اصلی عبارت بودند از : تجربیات مربوط به پدیده ازدواج و انتخاب همسر و تأثیرات منفی در روابط. زیر مضمن های به دست آمده: کم شدن شور و هیجان احساسی در رابطه با شریک زندگی، بالا رفتن میزان حساسیت و وسواس فرد در روابط، تغییر نگرش نسبت به مردها (از سمت شرکت کنندگان خانم)، ایجاد حس عدم درک مشترک در روابط خانوادگی و اجتماعی به علت تفاوت در سطح آگاهی، ایجاد سطح انتظارات غیرمنطقی از دانش آموختگان این رشته. نتیجه گیری: مطابق یافته های این پژوهش، تجربه زیسته شرکت کنندگان نشان داد که تحصیل در رشته مشاوره، از جنبه های مختلف بر زندگی شخصی آن ها و دیدگاهشان نسبت به ازدواج و روابط زناشویی تأثیرگذار بوده است.
بررسی رفتارهای قلدرانه بر اساس سبک های فرزندپروری و دلبستگی: یک مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۶۲)
195-208
حوزههای تخصصی:
قلدری تجربه ای فراگیر برای تمام کودکان و نوجوانان شناخته می شود که می تواند ناشی از متغیرهای شخصی، خانوادگی، مدرسه ای و محیط های گسترده باشد. در این مسیر نقش خانواده و اطرافیان بسیار مهم است. در همین راستا، پژوهش مروری حاضر با هدف بررسی رفتارهای قلدرانه بر اساس سبک های فرزندپروری و دلبستگی انجام شد. در این مطالعه، مقالات منتشر شده پیرامون رفتارهای قلدرانه در کودکان و نوجوانان در طی سال های 2008 تا 2020 مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور دست یابی به مستندات علمی مرتبط کلید واژه های Bullying Behaviors, Parenting Styles, Attachment Styles در عنوان و چکیده مقالات منتشر شده در پایگاه های علمی معتبر داخلی و بین المللی نظیر SID ، Magiran ، Google Scholar ، PubMed ، Scopus و ScienceDirect مورد جستجو قرار گرفت و کلیه مقالات فارسی و انگلیسی مرتبط فهرست شدند. از مجموع 764 مقاله مرتبط منتشر شده تا سال 2020، 33 مقاله فارسی و انگلیسی واجد شرایط مرور شدند. نتایج مطالعات بررسی شده حاکی از نقش سبک های فرزندپروری و دلبستگی در بروز رفتارهای قلدرانه داشت. براین اساس مشخص گردید نوجوانانی که دارای سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا و اجتنابی بودند، رفتارهای قلدرانه بیشتری از خود نشان می دهند. همچنین سبک فرزندپروری مستبدانه و سهل گیرانه یکی از عوامل مهم ایجاد رفتارهای قلدرانه نوجوانان شناخته شد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، توجه به عوامل مرتبط با سبک فرزندپروری و دلبستگی برای جلوگیری از رفتارهای قلدرانه اهمیت ویژه ای دارد.