فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۸۶۱ تا ۶٬۸۸۰ مورد از کل ۳۵٬۶۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر نوع پوشش دانشجویان دختر بر اضطراب اجتماعی، نگرانی و نارضایتی از تصویر بدنی آن ها انجام شد. بدین منظور تعداد 261 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی کرج به شیوه نمونه گیری هدفمند (86 نفر باحجاب کامل، 87 حجاب متعارف و 88 حجاب نامتعارف) انتخاب شدند و به مقیاس های اضطراب اجتماعی لیبوویتز (1987) و تصویر بدن فیشر (1970) و نگرانی درباره تصویر بدنی لیتلتون (2005) پاسخ دادند. داده ها به کمک نسخه 20 نرم افزار SPSS با آزمون مجذور خی نسبت درست نمائی، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند. بین سه گروه موردمطالعه ازنظر نگرانی و نارضایتی از تصویر بدنی تفاوت معنی داری یافت نشد. بااین حال گروه دارای حجاب نامتعارف، نگرانی و نارضایتی روبه افزایشی نسبت به دو گروه دیگر داشت. علاوه بر آن مشخص شد بین این سه گروه ازنظر اضطراب اجتماعی تفاوت معنی داری وجود ندارد. با توجه به اینکه پوشش نامتعارف در مقایسه با پوشش های دیگر نگرانی و نارضایتی از تصویر بدنی را در میان دختران دانشجو برافراشته می کند، پیشنهاد می شود راهبردهایی تبلیغ و ترویج شود که پوشش حجاب کامل و متعارف را به منظور حفظ آرامش و رضایت از تصویر بدنی دختران تأمین نماید.
Preliminary Analysis of Psychometric Properties of Speech Anxiety Thoughts Inventory (SATI)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to evaluate causal explanation of the relationship between emotional expression and marital maladjustment based on the mediating role of empathy among divorce stage couples. This research conducted through a descriptive method and the study design was correlation in the form of path analysis. The statistical population consisted all couples applied for divorce (aged 30-50) who referred to the counseling centers of the Judiciary in Tehran during 2020-2021. The sample size determined 396 cases and selected through convenience sampling method. In order to collect the information, standard questionnaires of marital maladjustment, couple empathy, and emotional expression were used. Data's analyzed in the SPSS 21 and AMOS 24 software's. Data analysis showed the model fit of emotional expression relationship with marital maladjustment by mediated role of couple's empathy. The model explained about 34% of the variance of marital maladjustment in divorce applicants. Based on these findings, it can be said that the relationship between marital maladjustment and emotional expression is not a direct relationship and factors such as marital empathy can strengthen or weaken this relationship, so in trainings related to emotional expression, it is suggested to consider these variables.
نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و نگرانی در رابطه بین تاب آوری و اضطراب ابتلاء به کووید- 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کروناویروس ها خانواده بزرگی از ویروس ها و زیر مجموعه کروناویریده هستند که از ویروس سرماخوردگی معمولی تا عامل بیماری های شدیدتری همچون سارس، مرس و کووید ۱۹ را شامل می شود. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و نگرانی در رابطه بین تاب آوری و اضطراب ابتلاء به کووید-19 بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام ساکنان شهر کرج در بهار سال 1399 بود که از میان آن ها 360 نفر به روش نمونه گیری در دسترس آنلاین انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)؛ پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا مایر و همکاران (1990)؛ پرسشنامه گارنفسکی و همکاران (2001)؛ مقیاس اضطراب بیماری کرونا علی پور و همکاران (1398) بود. جهت تحلیل داده ها از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد رابطه مستقیم بین تاب آوری با راهبردهای مثبت (278/0=β، 010/0=P) و منفی (232/0-=β، 010/0=P) تنظیم شناختی هیجان و نگرانی (451/0-=β، 015/0=P) معنادار بود. رابطه مستقیم بین تاب آوری (390/0-=β، 040/0=P)، راهبردهای مثبت (270/0-=β، 006/0=P) و منفی (200/0=β، 003/0=P) تنظیم شناختی هیجان و نگرانی (226/0=β، 006/0=P) با اضطراب ابتلاء به کووید-19 معنادار بود. رابطه غیرمستقیم بین تاب آوری (178/0-=β، 007/0=P) با اضطراب ابتلاء به کووید-19 معنادار بود. نتیجه گیری: افرادی که از تاب آوری چندان بالایی برخوردار نیستند در مواجه با احتمال بالای ابتلاء به ویروس کووید-19، مستعد نگرانی درباره ابتلاء به این ویروس و متوسل شدن به راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان هستند که بر اضطراب ابتلاء به کووید-19 می افزاید.
طراحی مدل رفتار درونی سازی نوجوانان بر اساس محیط خانواده با نقش میانجی پاسخ های مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
573 - 594
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل رفتار درونی سازی نوجوانان بر اساس محیط خانواده با نقش میانجی پاسخ های مقابله ای انجام شد. روش پژوهش: در روش پژوهش توصیفی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم منطقه 3 شهر تهران در سال 1400 بودند. تعداد افراد نمونه 400 دانش آموز بودند که با روش خوشه ای (4 مدرسه) انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل سیاهه اختلالات رفتاری کودک (آخنباخ، 1991)، پرسشنامه محیط خانواده (رادولف موس و پرنیس موس، 1976) و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای (لازاروس و فولکمن، 1988) بودند. داده های گردآوری شده با روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار است. نتایج نشان داد محیط خانواده اثر مستقیم بر رفتار درونی سازی نداشته است، رابطه محیط خانواده با رفتار درونی سازی به صورت مستقیم برابر (42/1- = t و 08/0-=β) است. نتیجه گیری: فرضیه مطرح شده در ارتباط با وجود اثر مستقیم محیط خانواده بر رفتار درونی سازی نوجوانان با 95 درصد اطمینان رد می شود. همچنین اثر غیرمستقیم محیط خانواده بر رفتار درونی سازی نوجوانان به واسطه راهبردهای مقابله ای با 95 درصد اطمینان تایید می شود (P<0.05).
اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت بر والدگری مؤثر و کیفیت رابطه والد – فرزندی در مادران دارای نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۰ شماره ۹۸
185-198
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی پیرامون فرزندپروری و کیفیت رابطه والد - فرزندی انجام شده است، اما پژوهشی که به بررسی اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت بر والدگری مؤثر و کیفیت رابطه والد - فرزندی در مادران دارای نوجوان پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت بر والدگری مؤثر و کیفیت رابطه والد - فرزندی در مادران دارای نوجوان پسر انجام شد. روش: پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری، شامل مادران دارای دانش آموز سیزده تا پانزده سال در شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-1397 بود. 16 آزمودنی با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (8 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش حاضر عبارتند از: پرسشنامه والدگری مؤثر آلاباما (1991)، پرسشنامه کیفیت روابط والد – فرزندی (1983) و برنامه فرزندپروری مثبت (لارزره و همکاران، 2016). تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: برنامه فرزند پروری مثبت بر والدگری مؤثر و کیفیت رابطه والد - فرزندی تأثیر معنادار داشت (0/001 P< ). نتیجه گیری: میزان والدگری مؤثر و کیفیت رابطه والد – فرزندی در مادرانی که در برنامه فرزندپروری مثبت شرکت داشتند افزایش یافت.
تأثیر برنامه توان بخشی عصب - روانشناختی بر حافظه فعال و بازداری پاسخ دانش آموزان با ناتوانی یادگیری نوشتن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۰ شماره ۹۸
233-246
حوزههای تخصصی:
زمینه: دانش آموزان با ناتوانی نوشتن دارای نواقصی در حافظه فعال و توجه و بازداری پاسخ هستند، ولی به درمان نواقص این کودکان توجه چندانی نشده است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر برنامه توان بخشی عصب - روانشناختی بر حافظه فعال و بازداری پاسخ دانش آموزان با ناتوانی یادگیری نوشتن انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه های سوم و چهارم مدارس منطقه 16 شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 بودند که از میان آنها تعداد 26 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و با توجه به ملاک های ورود و خروج به مطالعه، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (13 نفر) و گروه گواه (13 نفر) گمارش شدند. گروه آزمایش طی 2 ماه، هر هفته 3 جلسه 30 تا 45 دقیقه ای، به صورت انفرادی در برنامه مداخله ای ساند اسمارت (2007) شرکت کردند؛ گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از آزمون هوش کودکان (وکسلر، 1991)، آزمون اختلال نوشتن (فلاح چای، 1374)، آزمون حافظه فعال برای کودکان (حاف بک) (پیکرینگ و گدرکول، 2001) و آزمون بررسی یکپارچگی عملکرد دیداری - شنیداری (سندفورد و ترنر، 1994)، استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانکوا)، استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون آزمودنی های گروه های آزمایش و گواه در متغیرهای حافظه فعال و بازداری پاسخ، تفاوت معناداری وجود داشت (0/001 > p ). نتیجه گیری: در مجموع، می توان گفت که برنامه توان بخشی عصب - روانشناختی بر افزایش حافظه فعال و بازداری پاسخ دانش آموزان با ناتوانی یادگیری نوشتن مؤثر بود.
مقایسه ابعاد چشم انداز زمان در دانشجویان با و بدون اضطراب هستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم فروردین ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
155-164
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ابعاد چشم انداز زمان در دانشجویان با و بدون اضطراب هستی بود. روش پژوهش، از نوع علی -مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل در سال تحصیلی 1399-1400 بود. نمونه پژوهش شامل 80 دانشجو (40 دانشجوی دارای اضطراب هستی و 40 دانشجوی بدون اضطراب هستی) بود که به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه اضطراب هستی (مسعودی ثانی و همکاران، 1394) و پرسشنامه چشم انداز زمان (زیمباردو و بوید، 1999) جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره ( MANOVA ) صورت گرفت. نتایج تحلیل اطلاعات نشان داد که بین دو گروه دانشجویان با و بدون اضطراب هستی از نظر چشم انداز زمانی گذشته منفی، حال لذت گرا و حال معتقد به سرنوشت تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0> r ). به طوری که میانگین نمرات دانشجویان با اضطراب هستی در این سه متغیر بیشتر از دانشجویان بدون اضطراب هستی بود . اما بین چشم اندازهای زمانی گذشته مثبت، آینده و آینده متعالی در دانشجویان با و بدون اضطراب هستی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. لذا، نتایج به دست آمده می تواند حاکی از اهمیت بسزای چشم اندازهای زمانی گذشته منفی، حال لذت گرا و حال معتقد به سرنوشت در تمایز دانشجویان دارای اضطراب هستی از دانشجویان عادی قلمداد شود.
بررسی مقایسه ای الگوهای تنظیم هیجان در دهه های مختلف سنی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تنظیم هیجان فرایندی است که فرد بداند تحت تأثیر چه هیجاناتی است، چگونه و به چه صورت می تواند آن را تجربه و مدیریت کند. هدف: هدف از تحقیق حاضر، بررسی مقایسه ای الگوهای تنظیم هیجان در دهه های مختلف سنی در افراد ۲۰ تا ۷۰ سال شهر تهران بود. روش: طرح پژوهش، علی-مقایسه ای و جامعه آماری شامل تمامی افراد ۲۰ تا ۷۰ سال در سال ۱۳۹۸ در شهر تهران که ۲۳۰ نفر به روش در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های دشواری در تنظیم هیجان، تنظیم هیجان و تنظیم هیجان دیگران و خود پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل چند متغیره آنالیز واریانس با نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد فقط در عامل استفاده از راهبردهای تنظیم هیجان در دهه های مختلف سنی تفاوت معنادار وجود دارد (۰/۰۰۲= p ). در مقایسه زوجی دهه های سنی بازه (۳۰-۲۰) با بازه های (۶۰-۵۱) و (۷۰-۶۱) به ترتیب با (۰/۰۲= p ) و (۰/۰۳= p ) و همین طور بازه (۴۰-۳۱) با بازه های (۶۰-۵۱) و (۷۰-۶۱) با (۰/۰۳= p ) و (۰/۰۱= p ) در سطح معنی داری کمتر از ۰/۰۵ تفاوت معنی دار داشت. این تفاوت به گونه ای بود که بیشترین میزان تنظیم هیجان مربوط به بازه (۷۰-۶۱) با میزان ۴/۵۷ و کمترین مربوط به بازه های (۳۰-۱۹) و (۴۰-۳۱) با میزان ۳/۹۶ بود. نتیجه گیری: تفاوت استفاده از راهبردهای تنظیم هیجانی در سنین مختلف و استفاده از راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان در دهه های سنی بالاتر می تواند به درک ما از نقش تفاوت سنی در تجربیات هیجانی افراد کمک نماید.
اثربخشی مشاوره با رویکرد تحلیل تبادلی بر سازگاری فردی و اجتماعی و سبک های حل مساله دانش آموزان متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۵
93 - 106
حوزههای تخصصی:
مقدمه: توانایی برخورد با چالش های زندگی نیازمند سازگاری فردی و اجتماعی و توانایی حل مساله سازنده است. بر این اساس استفاده از رویکردهایی که بتواند دانش آموزان را برای برخود موثر با تکالیف پیش رو آماده کند، ضروری است. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مشاوره با رویکرد تحلیل تبادلی بر سازگاری فردی و اجتماعی و سبک های حل مساله دانش آموزان متوسطه دوم بود.
روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. ابتدا پیش آزمون با استفاده از ابزارهای پژوهش بر روی هر دو گروه اجرا شد، سپس مداخله گروه آزمایشی با رویکرد تحلیل تبادلی انجام گرفت و در انتها مجددا پس آزمون توسط هر دو گروه تکمیل شد و نتایج مقایسه شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزن دختر متوسطه دوم در شهر فیروزآباد در 6 ماهه پاییز و زمستان 1398 بود که در مدارس این شهر مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه 30 نفر بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به تصادف در دو گروه 15 نفره آزمایشی و گواه گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سازگاری سینها و سینگ (1993) و سبک های حل مسأله کسیدی و لانگ (1996) بود.
یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات سازگاری و مولفه های سازگای فردی و اجتماعی و سبک های حل مساله سازنده در پس آزمون در گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافته است. همچنین نتایج نشان داد که میانگین نمرات سبک های حل مساله غیرسازنده در پس آزمون در گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافته است.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که مشاوره با رویکرد تحلیل تبادلی بر سازگاری فردی و اجتماعی و سبک های حل مساله دانش آموزان متوسطه دوم اثربخش است.
تاثیر تحریک الکتریکی مغز با استفاده از جریان مستقیم بر حافظه کاری کلامی کودکان با کم توانی ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: . این پژوهش با هدف تعیین اثر بخشی تحریک الکتریکی از روی جمجمه با جریان مستقیم بر حافظه کاری کلامی کودکان با کم توانی ذهنی خفیف انجام شده است. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کودکان ۷ تا ۱۴ ساله ای بود که جهت ارزیابی بالینی به کلینیک آتیه تهران مراجعه کرده و بر اساس مصاحبه بالینی و نسخه ی نوین هوش آزمای تهران – استانفورد بینه (۱۳۸۵) ، در گروه کودکان با کم توانی ذهنی خفیف قرار گرفتند. گروه نمونه شامل ۳۰ کودک واجد شرایط داوطب بود که با روش نمونه گیری در دسترس، از جامعه مذکور وارد مطالعه شده و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش ۵ جلسه متوالی tDCS دریافت کردند و پس از اتمام جلسات، از هر دو گروه آزمایش و گواه مجددا آزمون هوش تهران- استانفورد بینه به عمل آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و بوسیله آزمون کوواریانس تک متغیری تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معناداری در همه آزمونها ۰۱/۰ در نظر گرفته شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که تحریک الکتریکی قشر مغز، باعث افزایش عملکرد حافظه کاری در گروه مداخله در مقایسه با گروه گواه، شد (۰۰۲/۰=P). نتیجه گیری: باتوجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که می توان از روش تحریک الکتریکی قشر مغز بوسیله جریان مستقیم (tDCS) جهت بهبود عملکرد حافظه کاری کلامی در کودکان دارای کم توانی ذهنی خفیف استفاده کرد.
اثربخشی آموزش نظریه انتخاب بر خودکارآمدی و شادکامی زنان مراجعه کننده سرای محله منطقه 6 شهر تهران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش نظریه انتخاب بر خودکارآمدی و شادکامی زنان انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل زنان متأهل مراجعه کننده به خانه سلامت منطقه 6 شهر تهران بود که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر برای دو گروه آزمایش و کنترل انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه خودکارآمدی شرر و آدامز (1981) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد(1989) و همچنین پروتکل آموزشی نظریه انتخاب به مدت 8 جلسه ی 45 دقیقه ای بود که بر روی گروه آزمایش اجرا شد. پرسشنامه ها در ابتدا و انتهای آموزش اجرا شد و جمع آوری اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS24 و بهره گیری از آمار توصیفی و استنباطی از قبیل آزمون نرمال بودن توزیع داده ها، تحلیل ANCOVA و MANOVA انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد. آموزش نظریه انتخاب بر خودکارآمدی و شادکامی زنان مراجعه کننده به سرای محله منطقه 6، تاثیر دارد(P<0.05).آموزش نظریه انتخاب باعث 79.6 درصد تغییر در نمره های خودکارآمدی و باعث 79.7 تغییر در نمره های شادکامی شد(P<0.05). نتایج پژوهش نشان می دهد که از روش آموزش نظریه انتخاب می توان برای افزایش سطح خودکارآمدی و شادکامی زنان استفاده نمود.
فراتحلیل اثربخشی مداخله های مبتنی بر واقعیت مجازی بر کارکردهای شناختی بیماران آسیب مغزی اکتسابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مداخله شناختی مبتنی بر واقعیت مجازی (VR) الگوی جدیدی از توانبخشی مبتنی بر فناوری است، که به نظر می رسد در توانبخشی شناختی بیماران آسیب مغزی اکتسابی (ABI) مؤثر باشد. این پژوهش با هدف فراتحلیل میزان اثربخشی مداخله-های مبتنی بر VR بر کارکردهای شناختی بیماران ABI با بررسی نقش تعدیل کننده علت آسیب مغزی و نوع کارکرد شناختی انجام شد. بدین منظور از میان مقالات چاپ شده در مجلات معتبر بر اساس معیارهای ورود از جمله مطالعات کنترل شده تصادفی (RCT)، اجرای مداخله های مبتنی بر VR، آزمودنی ها با تشخیص بالینی سکته مغزی و یا آسیب مغزی تروماتیک (TBI) و ارزیابی پیامدهای مرتبط با کارکردهای شناختی، 16 مطالعه انتخاب و در مجموع 90 اندازه اثر وارد فراتحلیل شد. نتایج تحلیل با استفاده از نرم افزار CMA2 نشان داد مداخله های مبتنی بر VR در بهبود کارکردهای شناختی بیماران آسیب مغزی اکتسابی اندازه اثر متوسط و معناداری (0.608=g هجز) دارند. بررسی نقش تعدیل گر علت آسیب مغزی و نوع کارکرد شناختی معنادار نبود (0.05<P). اندازه اثر مداخله برای بیماران سکته مغزی 0.582و برای TBI 0.704 محاسبه شد. همچنین مقدار g هجز برای کارکرد کلی شناخت 0.562، توجه 0.699، حافظه 0.442 و کارکردهای اجرایی 0.674 محاسبه شد. بنابراین براساس یافته های این پژوهش بیماران آسیب مغزی اکتسابی با آسیب شناختی توجه، حافظه و کارکردهای اجرایی می توانند از مزایای مداخله های مبتنی بر واقعیت مجازی در زمینه توانبخشی شناختی بهره مند شوند.
اثر بخشی زوج درمانی شناختی- رفتاری گروهی بر کیفیت روابط زناشویی، صمیمیت زناشویی، افسردگی زناشویی زنان خیانت دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی زوج درمانی شناختی- رفتاری گروهی بر کیفیت روابط زناشویی، صمیمیت زناشویی، افسردگی زناشویی زنان خیانت دیده بود. روش پژوهش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود که جامعه آماری آن شامل زنان خیانت دیده مراجعه کننده به مرکز مشاوره ژرفا شهر کرمانشاه بودند که پس از غربالگری30 زن خیانت دیده به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 زن) و گواه (15 زن) کاربندی شدند. ابزاهای این پژوهش پرسشنامه کیفیت روابط زناشویی باسبی (1995)، پرسشنامه صمیمیت زناشویی تامپسون و والکر، 1983 و پرسشنامه افسردگی بِک، 1961 بود. گروه آزمایش به مدت ده جلسه تحت مداخله زوج درمانی شناختی- رفتاری هالفورد، 2005؛ به صورت گروهی قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون واریانس اندازههای مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله زوج درمانی شناختی رفتاری بر کیفیت روابط زناشویی (11/29=F و 001/0=P)، صمیمیت زناشویی (13/7=F و 013/0=P) و افسردگی زناشویی (72/15=F و 001/0=P) مؤثر است؛ و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: در نهایت این نتیجه حاصل شده است که زوج درمانی شناختی- رفتاری گروهی بر کیفیت روابط زناشویی زنان خیانت دیده در شهر کرمانشاه اثر بخش بوده است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که از روش زوج درمانی شناختی-رفتاری می توان برای کاهش افسردگی زناشویی زنان خیانت دیده و در نهایت استحکام خانواده استفاده کرد.
اثربخشی بسته درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد، ذهن آگاهی و طرحواره درمانی بر روابط بین فردی در زنان و مردان مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
215 - 234
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی بسته درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد، ذهن آگاهی و طرحواره درمانی بر روابط بین فردی زنان و مردان مبتلا به اختلال وسواس-جبری بود. روش: این پژوهش به روش آزمایشی و با طرح پیش آزمون–پس آزمون با یک گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری (سه ماهه) صورت گرفت. با توجه به ملاک های ورود کلیه مراجعینِ زن و مردِ کلینیک نیکتا با تشخیص اختلال وسواس فکری-عملی، در شرایط پیش آزمون به پرسشنامه مهارت های ارتباطی بین فردی (ماتسون و همکاران، 1995) پاسخ داده و آنهایی که یک انحراف استاندارد پایین تر (زیر نمره 62) در این پرسشنامه کسب کردند، به تعداد 77 نفر غربال شده و از بین آنها تعداد 30 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب و در 2 گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش تحت بیست جلسه 120 دقیقه ای و هفته ای دو جلسه بسته درمانی تلفیقی محقق ساخته قرار گرفتند. در پایان دوره درمان مجددا در مرحله پس آزمون از هر دو گروه خواسته شد تا به پرسشنامه پژوهش پاسخ دهند. دادهها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان دهنده بسته درمانی تلفیقی بر روابط بین فردی در گروه آزمایش (12/30 = F، 001/0 ˂ P) موثر بود و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود (001/0 > p). نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل از این پژوهش، با توجه به اینکه افراد با آگاهی از پذیرش و تعهد نسبت به آموزش های دریافتی و تقویت توجه آگاهی در کنار بهره گیری از آموزش های طرحواره درمانی، به طور مؤثری در بهبود روابط بین فردی عمل کردند، تلفیق این سه رویکرد در پیشبرد اهداف درمانی در درمان افراد مبتلا به اختلال وسواس مؤثر خواهد بود.
اثربخشی درمان گروهی تنظیم هیجان بر علائم زنان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
268 - 284
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین تاثیر درمان گروهی تنظیم هیجان بر علایم اختلال شخصیت مرزی بود. روش پژوهش: این پژوهش نیمه تجربی ب طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروههای آزمایش و گواه بود؛ جامعه آماری این پژوهش 50 زن دارای اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به کلینیک روانشناسی توحید اصفهان بود که پس از غربالگری با پرسشنامه های شخصیت مرزی لیشنرنیگ (1999) و شخصیت مرزی جکسون و کلاریج (1991) 18 زن به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به طور تصادفی به 2 گروه تقسیم شدند. گروه آزمایش هشت جلسه 90 دقیقه ای تنظیم هیجان مدل گراش (2003) دریافت کرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد، که تنظیم هیجان برروی علائم آشفتگی هیجان (00/13=F، 001/0=P)، ناامیدی (25/31=F، 001/0=P)، ترس از صمیمیت (30/52=F، 001/0=P) و تکانشگری (58/71=F، 001/0=P) موثر بود و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، استفاده از درمان گروهی تنظیم هیجان جهت بهبود وضعیت زنان دارای اختلال شخصیت مرزی توصیه می شود.
ارائه الگوی ساختاری پیش بینی ایده پردازی خودکشی بر اساس تنظیم هیجان و شفقت خود با نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در زنان و مردان مبتلا به ملال ﺟﻨﺴﯿﺘﯽ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
421 - 441
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش تعیین ارائه الگوی ساختاری پیش بینی ایده پردازی خودکشی بر اساس تنظیم هیجان و شفقت خود با نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در افراد مبتلا به ملال ﺟﻨﺴﯿﺘﯽ بود. روش پژوهش: این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است و جامعه آماری پژوهش کلیه افراد مبتلا به ملال ﺟﻨﺴﯿﺘﯽ شهر تهران در سال 1400-1399 به تعداد تقریبی 150000 نفر بودند. حجم نمونه 300 نفر از این افراد بر اساس دیدگاه کلاین (2016) و به شیوه نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس (شیوه آنلاین) انتخاب و به مقیاس گرایش به ایده پردازی خودکشی بک و همکاران (1979)، پرسشنامه تنظیم هیجان گروس و جان (2003)، مقیاس مهربانی با خود یا شفقت خود نف (2003) و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی زیمت<sup> </sup>و همکاران (1988) پاسخ دادند. سپس الگوی پیشنهادی از طریق مدل معادلات ساختاری با استفاده از SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد ضرایب مسیر مستقیم ارزیابی مجدد شناختی (0.172- =β و 0.001=P)، فرونشانی هیجانی (0.568=β و 0.001=P)، شفقت خود (0.600- =β و 0.001=P) و حمایت اجتماعی ادراک شده (0.361- =β و 0.001=P) بر ایده پردازی خودکشی معنادار بود. همچنین اثرات غیرمستقیم تنظیم هیجان و شفقت خود از طریق نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده بر ایده پردازی خودکشی معنادار بود (0.001=P). نتیجه گیری: مدل ساختاری اصلاح شده پژوهش برازش مطلوب و قابل قبول با داده های پژوهشی داشت و این گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر ایده پردازی خودکشی در افراد مبتلا به ملال جنسیتی است.
ارزیابی رابطه نااَمنی شغلی و وضعیت اجتماعی اقتصادی با کیفیت خواب با نقش میانجی گری نشخوار فکری و تعدیل کنندگی تاب آوری، حمایت اجتماعی و کنترل شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نااَمنی شغلی و وضعیت اجتماعی اقتصادی می تواند به بروز مشکلاتی همچون کاهش کیفیت کار، بیماری های جسمی و روحی، خستگی و اختلالات خواب منجر شود؛ ازاین رو، هدف این پژوهش بررسی رابطه نااَمنی شغلی و وضعیت اجتماعی اقتصادی با کیفیت خواب با میانجی گری نشخوار فکری و تعدیل کنندگی تاب آوری، حمایت اجتماعی و کنترل شغلی بود. نمونه پژوهش 259 نفر از کارکنان یک شرکت صنعتی در اهواز بود که با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های امنیت شغلی (هلگرن و همکاران، 1999) وضعیت اجتماعی اقتصادی (قدرت نما، 1392)، کیفیت خواب پترزبورگ (بایس و همکاران، 1989)، پاسخ های نشخواری (نولن هوکسما و مارو، 1991)، تاب آوری (کونور و دیویدسون، 2003)، حمایت اجتماعی (واکس و همکاران، 1986) و کنترل شغلی (ادیبی و همکاران، 1390) و برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی (SPSS-24 و AMOS-24) استفاده شد. نتایج نشان داد نشخوار فکریْ رابطه نداشتنِ امنیت شغلی و کیفیت خواب را میانجی گری می کند (05/0p< )، تاب آوری رابطه نشخوار فکری و کیفیت خواب را تعدیل می کند (01/0p< ) و همچنین، حمایت اجتماعی (01/0p< ) و کنترل شغلی (05/0p< ) رابطه وضعیت اجتماعی اقتصادی با کیفیت خواب را تعدیل می کند. وضعیت محیط کار می تواند بر کیفیت خواب کارکنان تأثیر بگذارد؛ بنابراین، به مدیران توصیه می شود ازطریق افزایش تاب آوری کارکنان و حمایت اجتماعی و فراهم کردن فرصت کنترل بر شغل، زمینه را برای کاهش تأثیرات منفی نااَمنی شغلی، نشخوار فکری و وضعیت اجتماعی اقتصادی نامطلوب بر کیفیت خواب کارکنان فراهم کنند.
مقایسه سبک زندگی ارتقادهنده سلامت و ارزشمندی زندگی در افراد با و بدون سابقه ابتلا به کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ابعاد سلامت جسمی و روانی افراد در مواجهه با بحران هایی همچون کرونا اهمیت زیادی دارد و به برنامه ریزی بهتر برای کاهش پیامدهای منفی کمک می کند. این تحقیق با هدف بررسی مقایسه ایی سبک زندگی ارتقادهنده سلامتی و ارزشمندی زندگی افراد با و بدون سابقه ابتلا به کووید-19 انجام شد. روش پژوهش از نوع پس رویدادی (علی - مقایسه ایی) بود. تعداد 272 نفر بزرگسال (124 نفر با سابقه ابتلا به کووید-19 و 148 نفر سالم) به روش نمونه گیری دردسترس و با ارسال لینک به آنها به پرسشنامه سبک زندگی و شاخص ارزشمندی زندگی پاسخ دادند. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان دادند بین دو گروه در مؤلفه های سبک زندگی ارتقادهنده سلامتی تفاوت معناداری وجود دارد و گروه افراد با سابقه ابتلا به کووید-19 در تمامی مؤلفه های این متغیر نمره پایین تری از گروه بدون سابقه ابتلا کسب کردند؛ ولی در متغیر ارزشمندی زندگی بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. سبک زندگی ارتقادهنده سلامتی در پاندمی کرونا می تواند در ابتلا به کووید-19 نقش داشته باشد. آموزش مهارت های بهبود و ارتقای سبک زندگی کمک ارزنده ایی برای کاهش پیامدهای آسیب رسان این ویروس در ابعاد جسمانی و روانشناختی افراد جامعه خواهد بود.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در نوجوانان مبتلابه بیماری قلبی مادرزادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
490 - 508
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین ویژگی های روان سنجی پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت نوجوانان ایرانی مبتلابه بیماری های قلبی مادرزادی بود. شرکت کنندگان 180 نفر نوجوانان 13 تا 18 سال مبتلابه بیماری های قلبی مادرزادی و والدین آن ها که مراجعه کننده به بیمارستان تخصصی قلب شهید رجایی بودند. ابزار پژوهش پرسشنامه های کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (PedsQL™) و کیفیت زندگی نسخه عمومی (PedsQL™) و بخش اضطراب فراگیر پرسشنامه CSI-4 استفاده شدند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش های تحلیل عاملی اکتشافی، آلفا کرونباخ و همبستگی پیرسون برای بررسی روایی و اعتبار پرسشنامه استفاده شد. یافته های تحلیل عاملی اکتشافی حاکی از 7 عامل در پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت گزارش نوجوان و پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت گزارش پروکسی بود.. پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت نسخه نوجوان و پروکسی از روایی و اعتبار قابل قبولی در جامعه ایرانی برخوردار است و می تواند در ارزیابی کیفیت زندگی آن ها مورداستفاده قرار گیرد.
تبیین و اولویت سنجی عناصر برنامه درسی علوم تجربی مبتنی بر پرورش خلاقیت در دوره ابتدایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خلاقیت و نوآوری یکی از عالی ترین و پیچیده ترین فعالیت های ذهن آدمی است که در تعلیم و تربیت باید به آن توجه نمود. پژوهش حاضر با هدف تبیین و اولویت سنجی عناصر برنامه درسی علوم تجربی مبتنی بر پرورش خلاقیت در دوره اول ابتدایی انجام یافته است. روش ها: پژوهش حاضر، با رویکرد کمی و به شیوه توصیفی- پیمایشی به رتبه بندی و اولویت سنجی مولفه ها در هریک از عناصر برنامه درسی پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه متخصصان برنامه ریزی درسی و آموزش علوم تجربیِ دوره ابتدایی در شهر تهران تشکیل دادند که تعداد 100 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه 40 سوالی محقق ساخته بر اساس مقیاس لیکرت مربوط به برنامه درسی علوم تجربی مبتنی بر پرورش خلاقیت بود که روایی محتوایی آن توسط متخصصان تایید شد و پایایی براساس ضریب آلفای کرونباخ، 81/0 به دست آمد. یافته ها: تبیین و اولویت سنجی عناصر برنامه درسی علوم تجربی مبتنی بر پرورش خلاقیت در دوره ابتدایی انجام شد و میانگین واریانس بدست آمده در همه ابعاد بیشتر از 5/0 را نشان داد. بر اساس یافته ها، پایه و زیربنا بودن دوره ابتدایی در زمینه پرورش خلاقیت برای دوره های بعد به عنوان مهمترین اولویت در حیطه مفروضات، آموزش کاوشگری و حل مساله به عنوان مهمترین مولفه در حیطه اهداف، پرورش قوه تفکر خلاق به عنوان مولفه دارای اولویت در حیطه محتوا، اکتشافی بودن، به عنوان مهمترین مولفه در حیطه یاددهی-یادگیری، و در حیطه ارزشیابی مولفه استفاده از تشویق و تمجید به عنوان عامل دارای اولویت نخست شناخته شدند. نتیجه گیری : نتایج نشان داد که برنامه درسی مبتنی بر پرورش خلاقیت دانش آموز محور بوده که شاخص های دانش آموز محوری در دستور کار قرار گرفته است.