مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
کنترل شغلی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ادراکات جو روان شناختی توجه به نسبت زیادی را در متون پژوهش سازمانی به خود جلب نموده است. پژوهشگران روابطی را بین جو روان شناختی و پیامدهایی از قبیل خشنودی شغلی، فرسودگی، دلبستگی شغلی، رفتار مدنی سازمانی، توانمند سازی روان شناختی، کنترل شغلی و عملکرد شغلی گزارش داده اند. این پژوهش با هدف بررسی رابطه جو روان شناختی با کنترل شغلی به مرحله اجرا در آمد.
مواد و روش ها: این پژوهش مقطعی به روش همبستگی انجام شد. به این منظور از کارکنان کارخانه صنعتی اِسنوا 459 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و توسط پرسش نامه جو روان شناختی و کنترل شغلی مورد ارزیابی قرار گرفتند. شواهد مربوط به روایی پرسش نامه ها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و شواهد مربوط به پایایی آن ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت که هر دو در حد قابل قبولی بودند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج به دست آمده حاکی است بین مؤلفه های جو روان شناختی (استقلال، انسجام، اعتماد، فشار، حمایت، قدردانی، انصاف و نوآوری) با کنترل شغلی و حیطه های آن رابطه معنیدار (01/0 > P) وجود دارد. نتایج رگرسیون همزمان نیز نشان داد که مؤلفه های استقلال، حمایت، انسجام و نوآوری مهم ترین مؤلفه های پیش بینی کننده کنترل شغلی و حیطه های آن بوده است.
نتیجه گیری: این مطالعه فرایندی را توصیف مینماید که به واسطه آن ادراکات کارکنان از محیط کار (جو روان شناختی) قادر به پیش بینی کنترل شغلی آنان میباشد. این پژوهش نشان داد که محیطی که توسط کارکنان از جهت روان شناختی ایمن و معنی دار ادراک گردد، با کنترل شغلی بیشتر در هنگام کار رابطه دارد.
رابطه تقاضاهای شغلی، کنترل شغلی با استرس شغلی، عاطفه مثبت و عاطفه منفی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه تقاضاهای شغلی، کنترل شغلی با استرس شغلی، عاطفه مثبت و عاطفه منفی کارکنان است. پژوهش حاضر از نوع رابطه ای است و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان مشغول به کار در شرکت پتروشیمی استان اصفهان در سال 1387 است که تعداد 151 نفر از آنان به عنوان نمونه، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و به پرسشنامه های تقاضاهای شغلی و کنترل شغلی، استرس شغلی و عاطفه مثبت- عاطفه منفی پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی پیرسون، تحلیل مانوای تک گروهی، تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس یکراهه استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد تقاضاهای شغلی با استرس شغلی و عاطفه مثبت، رابطه مثبت و معنادار (05/0> p ) دارد. همچنین، کنترل شغلی با استرس شغلی و عاطفه منفی رابطه منفی و معنادار و با عاطفه مثبت رابطه مثبت و معنادار (05/0> p ) دارد. با توجه به نتایج به دست آمده، وقتی افراد در معرض تقاضاهای شغلی بالا قرار می گیرند، در صورتی که فاقد کنترل شغلی باشند، استرس شغلی آنان افزایش مییابد. همچنین، تقاضاهای شغلی در صورتی که همراه با کنترل شغلی باشد، می تواند به احساس شایستگی، اثربخشی و موفق بودن در افراد منجر شود که این موارد نیز افزایش عاطفه مثبت را به دنبال دارد. همچنین، در صورتی که افراد در مشاغل خود دارای کنترل شغلی باشند، میزان استرس و عاطفه منفی در آنها کاهش و میزان عاطفه مثبت در آنها افزایش مییابد.
نقش اشتیاق شغلی، کنترل شغلی، رفتارهای نوآورانه و رهبری تحولی در پیش بینی دگرگون سازی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش اشتیاق شغلی، کنترل شغلی، رفتارهای نوآورانه و رهبری تحولی در پیش بینی دگرگون سازی شغلی بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و نمونه ی پژوهش شامل 157 نفر از کارکنان شرکت نورد و لوله اهواز بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از مقیاس اشتیاق شغلی (اسکاوفلی و همکاران، 2002)، مقیاس کنترل شغلی (جکسون و همکاران، 1993)، پرسشنامه ی رفتارهای کاری نوآورانه (کراس، 2004)، پرسشنامه ی سبک رهبری چند عاملی (باس، 1985)،و پرسشنامه ی دگرگون سازی شغلی (لاورنس، 2010) استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده با آزمون های آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین اشتیاق شغلی، کنترل شغلی، رفتارهای نوآورانه و رهبری تحولی با دگرگون سازی شغلی رابطه ی مثبت و معنا داری وجود دارد. علاوه براین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از بین متغیرهای پیش بین، اشتیاق شغلی، رفتارهای نوآورانه و رهبری تحولی از نقش عمده ای در تبیین واریانس دگرگون سازی شغلی برخوردار می باشند.
نقش محرومیت احساسی و مصاحبت اجتماعی وتنهایی در سازمان در ایجاد احساس خوشبختی درکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول تابستان ۱۳۹۸ شماره ۹۲
89 - 114
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین محرومیت احساسی، مصاحبت اجتماعی و تنهایی در سازمان با خوشبختی در کار ضمن بررسی اثر تعدیل کننده کنترل شغلی انجام شده است. این مطالعه از لحاظ هدف کاربردی، از نوع توصیفی و با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری در این مطالعه 212 نفر از کارکنان سازمان های دولتی شهر سمنان است که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند برای تحلیل داده ها، روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS 2 مورد استفاده قرار گرفت. جهت سنجش روایی از روایی همگرا بهره گرفته شده به منظور برازش پایایی، آلفای کرونباخ مورد استفاده قرار گرفت و ضریب آن برای تمام سازه های پژوهش بیشتر از 7/0 می باشد. نتایج نشان می دهد که محرومیت احساسی بر تنهایی در سازمان تأثیر مثبت و معناداری دارد اما مصاحبت اجتماعی تأثیر منفی و معناداری در میزان احساس تنهایی کارکنان می گذارد. نتایج پژوهش اثر مثبت و معنادار تنهایی و احساس خوشبختی در کار را تأیید کرد. همچنین تنهایی در سازمان رابطه میان محرومیت احساسی و حس خوشبختی را میانجی گری می کند، ولی رابطه میان مصاحبت اجتماعی و حس خوشبختی را میانجی گری نمی کند. با این وجود، کنترل شغلی رابطه میان تنهایی در سازمان و حس خوشبختی را تعدیل می کند.
ارزیابی رابطه نااَمنی شغلی و وضعیت اجتماعی اقتصادی با کیفیت خواب با نقش میانجی گری نشخوار فکری و تعدیل کنندگی تاب آوری، حمایت اجتماعی و کنترل شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نااَمنی شغلی و وضعیت اجتماعی اقتصادی می تواند به بروز مشکلاتی همچون کاهش کیفیت کار، بیماری های جسمی و روحی، خستگی و اختلالات خواب منجر شود؛ ازاین رو، هدف این پژوهش بررسی رابطه نااَمنی شغلی و وضعیت اجتماعی اقتصادی با کیفیت خواب با میانجی گری نشخوار فکری و تعدیل کنندگی تاب آوری، حمایت اجتماعی و کنترل شغلی بود. نمونه پژوهش 259 نفر از کارکنان یک شرکت صنعتی در اهواز بود که با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های امنیت شغلی (هلگرن و همکاران، 1999) وضعیت اجتماعی اقتصادی (قدرت نما، 1392)، کیفیت خواب پترزبورگ (بایس و همکاران، 1989)، پاسخ های نشخواری (نولن هوکسما و مارو، 1991)، تاب آوری (کونور و دیویدسون، 2003)، حمایت اجتماعی (واکس و همکاران، 1986) و کنترل شغلی (ادیبی و همکاران، 1390) و برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی (SPSS-24 و AMOS-24) استفاده شد. نتایج نشان داد نشخوار فکریْ رابطه نداشتنِ امنیت شغلی و کیفیت خواب را میانجی گری می کند (05/0p< )، تاب آوری رابطه نشخوار فکری و کیفیت خواب را تعدیل می کند (01/0p< ) و همچنین، حمایت اجتماعی (01/0p< ) و کنترل شغلی (05/0p< ) رابطه وضعیت اجتماعی اقتصادی با کیفیت خواب را تعدیل می کند. وضعیت محیط کار می تواند بر کیفیت خواب کارکنان تأثیر بگذارد؛ بنابراین، به مدیران توصیه می شود ازطریق افزایش تاب آوری کارکنان و حمایت اجتماعی و فراهم کردن فرصت کنترل بر شغل، زمینه را برای کاهش تأثیرات منفی نااَمنی شغلی، نشخوار فکری و وضعیت اجتماعی اقتصادی نامطلوب بر کیفیت خواب کارکنان فراهم کنند.