فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۷۸۱ تا ۶٬۸۰۰ مورد از کل ۳۵٬۶۸۸ مورد.
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
119 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی قصه درمانی بر علائم اختلال کمبود توجه/بیش فعالی و تکانش گری دانش آموزان دبستان دوره اول (اول تا سوم ابتدایی) بود. روش : روش تحقیق شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل است. پس از غربالگری دانش آموزان پسر دوره اول ابتدایی ارجاعی به مراکز مشاوره ناحیه 3 تبریز که دارای اختلال بیش فعالی بودند، 30 دانش آموز انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند و پس از اجرای پیش آزمون (آزمون کانرز فرم معلم) برای هر دو گروه، بسته قصه درمانی در طی 10 جلسه یک ساعته به گروه آزمایش ارایه گردید و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. سپس پس آزمون برای هر دو گروه اجرا و داده ها پس از گردآوری با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و کوواریانس (آنکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : نمرات گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مقیاس فرم معلم کانرز (در سطح 001/0>p) در پس آزمون تغییر معنی داری داشت. نتیجه گیری : با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که علائم کمبود توجه / بیش فعالی و تکانش گری تحت تأثیر قصه درمانی، در قالب طرح آزمایشی اخیر کاهش داشته و این رویکرد به درمانگران و متخصصان روان شناسی پیشنهاد می گردد
اضطراب دندانپزشکی: نقش پیش بین نشانگان شناختی- توجهی، درد ذهنی و هوشیاری درون بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۱ (پیاپی ۶۸)
۱۶۸-۱۵۹
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، پیش بینی اضطراب دندانپزشکی بر اساس نشانگان شناختی- توجهی، درد ذهنی و هوشیاری درون بدنی بود. پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش را کلیه بزرگسالان مراجعه کننده به مطب های خصوصی منطقه 4 شهر تهران در سال 1399 تشکیل می دهند. نمونه پژوهش شامل 213 مراجع بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نشانگان شناختی – توجهی CAS-1 (ولز ، 2009)، درد ذهنی MPS (اورباخ و میکولینسر، 2003)، هوشیاری درون بدنی IAQ (ملینگ، 2012) و اضطراب دندانپزشکیDAQ (کورا، 1996) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شده است. تحلیل داده ها نشان داد، 33 درصد اضطراب دندانپزشکی مراجعان توسط نشانگان شناختی - توجهی (14/0=r)، درد ذهنی(40/0=r) و هوشیاری درون بدنی (21/0-=r) قابل پیش بینی است (01/0p=). یافته های پژوهش حاضر بر نقش نشانگان شناختی-توجهی و درد ذهنی در افزایش و هوشیاری درون بدنی در کاهش اضطراب دندانپزشکی صحه گذاشته اند و می توانند در طراحی مداخلات درمانی و یا پیشگیرانه در خصوص اضطراب دندانپزشکی، مدنظر قرار بگیرند
تدوین مدل شکوفایی بر اساس خودکارآمدی با واسطه گری امید در مشاوران و روانشناسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
81 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی امید در رابطه خودکارآمدی و شکوفایی در میان مشاوران و روانشناسان بود. روش پژوهش از نوع همبستگی با استفاده از روش های مدل یابی معادلات ساختاری بود. نمونه مورد مطالعه 407 نفر از مشاوران و روانشناسان بودند که به شیوه اینترنتی و از طریق شبکه های اجتماعی در پژوهش شرکت داشتند (319 زن، 88 مرد). ابزارهای به کار رفته شامل مقیاس خودکارآمدی عمومی ، مقیاس امید و مقیاس شکوفایی بود. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS-24 وAMOS-24 انجام شد. نتایج معادلات ساختاری نشان داد مدل روابط بین خودکارآمدی، امید و شکوفایی از برازش مناسبی برخوردار است. بر اساس نتایج، سطوح بالاتر خودکارآمدی و امید پیش بینی کننده سطح بالاتری از شکوفایی است، بعلاوه نقش میانجی کامل امید در رابطه خودکارآمدی و شکوفایی تایید شد. این مطالعه نشان داد که سطح بالاتر خودکارآمدی و امید باعث ارتقای سطح شکوفایی مشاوران و روانشناسان می-شود و هدف قراردادن آنها می تواند بهزیستی مشاوران و روانشناسان را تقویت نماید.
مقایسه اثر بخشی روان نمایشگری و درمان شناختی رفتاری گروهی بر ترس از ارزیابی منفی، توجه متمرکز برخود و خود انتقادی در دانشجویان دارای اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
571 - 581
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و روان نمایشگری بر کاهش نشانه های شناختی اضطراب اجتماعی است. پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل می باشد. در این تحقیق 60 دانشجوی دارای معیار اضطراب اجتماعی، به عنوان نمونه های پژوهش در سه گروه 20 نفره؛ دو گروه آزمایش و گروه کنترل بصورت تصادفی تقسیم شدند. گروه ها با پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانور (2000)، فرم کوتاه پرسشنامه ترس از ارزیابی منفی لری (1983)، پرسشنامه کانون توجه وودی و همکاران (1997) وپرسشنامه سطوح خود انتقادی تامسون و زوروف (2004) مورد سنجش قرار گرفتند. پس از12 جلسه 2 ساعته مداخله شناختی رفتاری و روان نمایشگری بصورت جداگانه در گروه های آزمایش، مجدداً متغیرهای شناختی فوق مورد سنجش قرار گرفتند. یافته ها نشان داد هر دو مداخله باعث کاهش معنا داری در ترس از ارزیابی منفی، توجه متمرکز بر خود و خود انتقادی در گروه های آزمایش می شوند. این تفاوت بین گروه های آزمون معنا دار ظاهر نشد. نتیجه نشان داد هر دو روش در کاهش نشانه-های شناختی اضطراب اجتماعی مؤثرند و می توانند بصورت جایگزین و بسته به شرایط در دانشجویان مورداستفاده قرار گیرند.
بررسی رابطه تاب آوری و خودپنداره تحصیلی با مطلوبیت اجتماعی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهرستان گنبدکاووس
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تاب آوری و خودپنداره تحصیلی با مطلوبیت اجتماعی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث اجرا جزء پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی بوده که در آن محقق به بررسی رابطه میان متغیرها پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه دهم نظری شهرستان گنبدکاووس با تعداد 1750 نفر بود که از میان آن ها تعداد 390 نفر با استفاده از روش کلاین به عنوان حجم نمونه مشخص شدند. از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای جهت تعیین نمونه موردپژوهش استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های خودپنداره لی یوووانگ (2005)، مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) و مطلوبیت اجتماعی کراون ومارلو (1996) بود. برای توصیف داده ها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، انحراف استاندارد و نمودار) و در بخش استنباط آماری از آزمون رگرسیون استفاده شد. نتایج یافته نشان داد تاب آوری و خودپنداره تحصیلی با مطلوبیت اجتماعی رابطه مثبت و معناداری دارند.
رابطه تفکر دیالکتیک و همدلی با بهزیستی معنوی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
23-35
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در سال های اخیر علاقه به مطالعه بهزیستی معنوی و شناسایی عوامل شناختی و عاطفی اثرگذار بر آن رشد و اهمیت زیادی پیدا کرده است. نظریات فراانتزاعی، تفکر دیالکتیک را شرط دستیابی به همدلی و بهزیستی معنوی می داند. بنابراین، هدف اصلی از این پژوهش بررسی رابطه تفکر دیالکتیک و همدلی با بهزیستی معنوی بزرگسالان بود. روش کار: روش پژوهش حاضر مقطعی از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی افرادی بودند که در فاصله سنی جوانی تا سالمندی (20 تا 60) در شهر اصفهان در سال 1396 ساکن بودند؛ از میان این افراد 450 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و با توجه به هدف مقایسه تحولی در چهار گروه 20 تا 29، 30 تا 39، 40 تا 49 و 50 تا 60 سال قرار گرفتند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش عبارت بود از پرسش نامه های بهزیستی معنوی، باورهای پارادایم اجتماعی و واکنش بین فردی. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون و واریانس استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد که تفکر دیالکتیک و همدلی رابطه خوب با خدا، خود و دیگران را پیش بینی کرد و تفکر دیالکتیک نقش مهم تری نسبت به همدلی در پیش بینی بهزیستی معنوی بزرگسالان داشت. نتایج تحلیل واریانس نیز نشان می دهد که سطوح سنی و دین داری از نظر بهزیستی معنوی تفاوت معناداری داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان گفت تفکر دیالکتیک و راهبردهای همدلی در کنار دین داری نقش مهمی در بهبود روابط با خدا، دیگران و بهزیستی معنوی دارند و با پیشرفت سطح دین داری، بهزیستی معنوی نیز افزایش می یابد. علاوه براین، بزرگسالی دوران تکمیل رشد معنوی است.
رابطه سبک دلبستگی با نگرش به تصویر بدنی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه: نقش واسطه ای نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی نوجوانان از ظاهر جسمانی خود، مهم ترین متغیر در پیش بینی ادراک آنان از خودشان است؛ چراکه نخستین بُعد شکل گیری هویت در انسان، درک بدن و هویت بدنی است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی مدل ساختاری نگرش به تصویر بدنی براساس سبک دلبستگی با نقش میانجی نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود در میان دختران نوجوان بود. نوع پژوهش حاضر توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دختران نوجوان شهر اصفهان بود که 567 نفر از آنان به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای مشارکت کردند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های نگرش فرد درباره تصویر بدنی خود (1997)، پرسشنامه سبک دلبستگی کولینز (1990)، نگرش های اجتماعی فرهنگی به ظاهر (1995) و پذیرش خود (2001) استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده شد. نتایج نشان داد سبک دلبستگی، پذیرش خود و نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر بر نگرش به تصویر بدنی اثر مستقیم (05/0p<) و سبک های دلبستگی با میانجی گری پذیرش خود و نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر بر نگرش به تصویر بدنی تأثیر غیرمستقیم دارند (05/0p<). همچنین، نتایج نشان داد مدل ارائه شده از برازش مناسبی برخوردار است و نقش متغیرهای سبک دلبستگی، نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود در نگرش به تصویر بدنی تأیید شد؛ بنابراین، درزمینه نگرش به تصویر بدنی، باید متغیرهای سبک دلبستگی و نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود ازسوی مدارس، آموزشگاه ها، مراکز مشاوره و کلینیک های زیبایی مورد توجه قرار گیرد و به منظور ارتقای نگرش به تصویر بدنی در افراد، آموزش های لازم درجهت ارتقای روابط والد و کودک برای تقویت دلبستگی صورت بگیرد و تلاش رسانه ای و فرهنگی و آموزشی به منظور مبارزه با استانداردهای تحمیلی درباره زیبایی و خودپذیری مشروط صورت بگیرد. علاوه براین، والدین و معلمان، خود به عنوان الگویی عمل کنند که متأثر از پیام های زیبایی نیست و با تقویت توجه به ابعاد غیرظاهری در افراد، به ارتقای نگرش به تصویر بدنی آنان کمک کنند.
مقایسه اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت و طرحواره درمانی بر سبک های هویت و اضطراب اجتماعی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
474 - 501
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت و طرحواره درمانی بر سبک های هویت و اضطراب اجتماعی دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل و از نظر نوع داده کمی بود. جامعهآماری شامل دانش آموزان مقطع دوم متوسطه استان البرز در سال تحصیلی 1398-1399 بودند، که تعداد 60 نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (20 نفر برای هر گروه) جایگزین شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد اضطراب اجتماعی (کانور و همکاران، ۲۰۰۰) و سبک هویت (برزونسکی، 1992) استفاده شد. پس از اتمام هشت جلسه راه حل مدار گروهی و هشت جلسه طرحواره درمانی گروهی در گروههای آزمایشی، مجدداً پرسشنامههای مذکور بلافاصله و پس از سه ماه به ترتیب به عنوان پس آزمون و پیگیری در گروهها تکمیل شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر از طریق نرم افزار SPSS-V21 انجام پذیرفت. یافتهها: نشان داد بین اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت و طرحواره درمانی بر سبک های هویت نوجوانان در طول زمان تفاوت وجود داشت و این درمان ها در طول زمان پایدار بود؛ همچنین بین اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت و طرحواره درمانی بر اضطراب اجتماعی نوجوانان در طول زمان تفاوت وجود دارد و درمان راه حل مدار کوتاه مدت در متغیر اضطراب اجتماعی بیشتر از طرحواره درمانی اثربخش بود. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که درمان مذکور می تواند در کاهش نگرانی از تصویر بدنی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان به عنوان مداخلات روانشناسی استفاده شود.
بررسی روایی و پایایی نسخه فارسی مقیاس کنجکاوی درون فردی در بین دانشجویان
حوزههای تخصصی:
کنجکاوی درون فردی، به تمایل افراد برای سیر کنجکاوی درون نگرایانه اشاره دارد. این مطالعه باهدف بررسی روایی و پایایی مقیاس کنجکاوی درون فردی در جمعیت دانشجویان انجام گرفت. 365 نفر از دانشجویان دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی استان مازندران در این مطالعه حضور داشتند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. مشارکت کنندگان نسخه ی ترجمه شده ی مقیاس کنجکاوی درون فردی را تکمیل کردند تا شواهد روایی سازه بررسی گردد. با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و با روش تحلیل مؤلفه های اصلی سه عامل یافت شد که بر گویه ها بار عاملی مناسبی داشتند (0/41 تا 0/84). سپس مدل سه عاملی پیشنهادی (درک احساسات و انگیزه های خود، تأمل در مورد گذشته ی فرد، تأمل در مورد گذشته ی فرد و کاوش در هویت و اهداف فرد) با 12 گویه مورد تحلیل عاملی تأییدی قرار گرفت. نتایج این مرحله از پژوهش تائید کرد که مدل تدوین شده از برازش نسبی برخورد است؛ اما به دلیل پایین بودن ضریب مسیر گویه 9 این گویه حذف گردید و برازش مدل بهینه شده مجدداً ارزیابی شد. درنهایت شاخص های برازندگی مدل نشان دادند که مقیاس کنجکاوی درون فردی از روایی سازه ی مطلوبی برخوردار است. پایایی مقیاس نیز با استفاده از روش همسانی درونی ارزیابی شد که ضرایب آلفای کرونباخ مقیاس برابر با 0/85 به دست آمد. یافته ها نشان دادند که مقیاس کنجکاوی درون فردی در جمعیت دانشجویان روا و پایا بوده و می تواند مورداستفاده محققین قرار گیرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس کرونا، اضطراب کرونا و پریشانی روان شناختی در افراد وابسته به مواد مخدر
حوزههای تخصصی:
هدف ازانجام این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس کرونا، اضطراب کرونا و پریشانی روان شناختی در افراد وابسته به مواد مخدر بود. ایﻦ پژوهش از ﻧﻮع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-ﭘﺲآزﻣﻮن و گروه کنترل و همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد امید و زمستان شهر گچساران در سال 1400 بودند. ابتدا به روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (15 نفر آزمایش و 15 نفر کنترل). گروه آزمایش تحت 8 جلسه 120 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفت. از مقیاس استرس کرونا سلیمی و همکاران (1399)، مقیاس اضطراب بیماری کرونا علی پور و همکاران (1398) و پرسشنامه پریشانی روان شناختی کسلر و همکاران (2003) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج بیانگر این بود که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توانسته است استرس کرونا، اضطراب کرونا و پریشانی روان شناختی به طور معناداری بهبود بخشیده و نتایج در دوره پیگیری نیز ماندگار بوده است (0/05>P). نتایج حاکی از آن است که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند به عنوان مداخله ای مؤثر برای بهبود استرس کرونا، اضطراب کرونا و پریشانی روان شناختی در افراد وابسته به مواد مخدر مورداستفاده قرار گیرند.
مدل اندازه گیری حافظه فعال کودکان: آزمون مدل های بدلی و هیچ، بدلی و کووان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، آزمون مدل سه عاملی بدلی و هیچ، مدل چهار عاملی بدلی و مدل سه عاملی کوان در مورد حافظه فعال کودکان بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه شامل کلیه دانش آموزان مدارس ابتدایی شهر تهران در سال 1400 بود. شرکت کنندگان 150 دانش آموز 7 تا 10 سال بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. همه آن ها به مجموعه ارزیابی جامع حافظه فعال گری و همکاران (2017) پاسخ دادند. داده ها با روش تحلیل عاملی تأییدی تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که مدل چهار عاملی بدلی از مدل سه عاملی بدلی و هیچ و مدل سه عاملی کوان برازندگی بهتری دارد. ارزیابی حافظه فعال می تواند اطلاعات مهمی در مورد عملکرد شناختی کودکان بیش از اقدامات روان شناختی در اختیار افراد قرار دهد.
بررسی اثربخشی برنامه واقعیت درمانی بر تنبلی اجتماعی معلمان دوره اول متوسطه شهر سقز
حوزههای تخصصی:
تنبلی اجتماعی به رفتاری اشاره دارد که بر اساس آن، افراد هنگام کار کردن با دیگران تلاش کمتری از خود نشان می دهند. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه واقعیت درمانی بر تنبلی اجتماعی معلمان زن دوره اول متوسطه شهر سقز انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی معلمان زن دوره اول متوسطه شهر سقز در سال تحصیلی 1399-1398 بود که از طریق روش نمونه گیری در دسترس از بین داوطلبان واجد شرایط تعداد 30 نفر وارد مطالعه شده و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه تنبلی اجتماعی (جورج، 1992) بود. گروه آزمایش 8 جلسه دوساعته برنامه آموزشی واقعیت درمانی دریافت کردند؛ اما برای گروه گواه هیچ مداخله ای ارائه نشد. تجزیه وتحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و با نرم افزار SPSS نسخه 23 صورت گرفت. سطح معناداری آزمون ها 0/05 در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که بعد از مداخله، اثر برنامه ی آموزشی واقعیت درمانی بر تنبلی اجتماعی معلمان زن دوره اول متوسطه معنادار بود. نتایج حاصل از پژوهش مشخص کرد که برنامه واقعیت درمانی بر تنبلی اجتماعی معلمان زن دوره اول متوسطه مؤثر است؛ ازاین رو می توان از این برنامه برای توانمند سازی معلمان و کاهش تنبلی اجتماعی کارکنان در مدارس استفاده کرد.
هم سنجی تأثیر آموزش گروهی رویکرد مبتنی بر نظریه انتخاب و تحلیل تبادلی روی سرمایه روان شناختی زوجین درگیر تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعارض زناشویی سرمایه روان شناختی را کاهش می دهد و روی سلامت بدنی و روانی همسران تأثیرات ناگواری می گذارد. پژوهش های قبلی نشانگر خودکارآمدی نظریه انتخاب و تحلیل ارتباط متقابل در کاهش تعارض زناشویی همسران بوده اند. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف هم سنجی تأثیر رویکرد مبتنی بر نظریه انتخاب و تحلیل ارتباط متقابل بر سرمایه های روان شناختی زوجین دارای تعارضات زناشویی بود. این پژوهش به روش آزمایشی با طرح گروه کنترل نامعادل با بیش از یک گروه آزمایش انجام شد. بدین منظور از زوجین دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه سه شهر تهران با تجربه حداقل یک سال زندگی مشترک با روش نمونه گیری در دسترس، 30 زوج (60 زن و شوهر) انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایشی 1، آزمایشی 2 و کنترل جایگزین شدند. داده ها قبل و بعد از مداخله با استفاده از پرسشنامه سرمایه های روان شناختی (Luthans, Youssef, & Avolio, 2007) گردآوری شد. تحلیل داده ها با تحلیل کوواریانس نشان داد که اجرای نظریه انتخاب و تحلیل رفتار متقابل بر مؤلفه های خودکارآمدی (01/0> P ، 15/10 = (53 و 2)F) و امیدواری (01/0> P ، 18/14 = (53 و 2)F) و خوش بینی (01/0> P ، 72/9 = (53 و 2)F) سرمایه روان شناختی را در سطح 01/0 و مؤلفه تاب آوری (05/0> P ، 78/4 = (53 و 2)F) آن را در سطح معناداری 05/0 تحت تأثیر قرار داده است. ولی تفاوت اثر متغیر مستقل بر هیچ یک از مؤلفه های سرمایه روان شناختی معنی دار نبود. یافته ها نشان داد که تفاوت اثربخشی هر دو متغیر مستقل بر مؤلفه های سرمایه روان شناختی معنی دار نبود؛ بنابراین به کارگیری هر دو روش جهت افزایش سرمایه روان شناختی زوجین متعارض به مشاورین و روان درمانگران توصیه می شود.
مدل علی گرایش به طلاق هیجانی بر اساس ارضای نیازهای بنیادی، باورهای فراشناختی با میانجی گری ادراک رفتارهای فداکارانه همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، تدوین مدل علی گرایش به طلاق هیجانی بر اساس ارضای نیازهای بنیادی، باورهای فراشناختی با میانجی گری ادراک رفتارهای فداکارانه همسر بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از لحاظ شیوه ی اجرای آن توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین شهر کرمانشاه بوند. از میان آنها به شیوه نمونه گیری به صورت در دسترس با توجه به جدول مورگان تعداد 192 زوج (384 نفر) به عنوان حجم نمونه از مناطق مختلف شهر انتخاب شدند. سپس داده های موردنظر با استفاده از پرسشنامه های طلاق هیجانی Gottman (1999) ، ارضا نیازهای بنیادی روانشناختی Guardia, Deci and Ryan's (2000) باورهای فراشناختی Wells (1997) و ادراک رفتارهای فداکارانه همسر Harper and Figuerres (2008) جمع آوری شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری نشان دادند: تأثیر غیرمستقیم باورهای فراشناختی بر طلاق هیجانی از طریق ادراک رفتارهای فداکارانه همسر برابر 47/0 بوده که در سطح 05/0>P معنی دار وجود داشت، تأثیر غیرمستقیم ارضا نیازهای بنیادی بر طلاق هیجانی از طریق ادراک رفتارهای فداکارانه همسر برابر 24/0 بوده که در سطح 05/0>P معنی دار وجود داشت، همچنین تأثیرمستقیم ادراک رفتارهای فداکارانه بر طلاق هیجانی برابر 58/0 بوده که در سطح 05/0>P معنی دار وجود داشت. ادراک رفتارهای فداکارانه همسر عامل مهم و تأثیرگذار در ارتقای سلامت روان است و با شناسایی عوامل همراه با برنامه ریزی صحیح می توان منجر طلاق هیجانی را کاهش داد و نیازهای بنیادین روانشناختی و باورهای فراشناختی را افزایش داد.
اثر بخشی درمان فراتشخیصی بر حساسیت اضطرابی، درآمیختگی افکار و کاهش علائم افراد مبتلا به وسواس فکری عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی بر حساسیت اضطرابی، درآمیختگی افکار و کاهش علائم افراد مبتلا به وسواس فکری عملی بود. روش : طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری داوطلبانه استفاده شد. بدین منظور تعداد 30 زن، از بین جامعه آماری پژوهش که کلیه ی زنان مبتلا به وسواس فکری عملی استان اصفهان در سال 1399 بودند، بر اساس معیارهای ورود و خروج از پژوهش و مصاحبه بالینی به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر عبارت بودند از پرسشنامه وسواس ییل براون، مقیاس حساسیت اضطرابی و پرسشنامه درآمیختگی افکار. پس از اجرای پیش آزمون، شرکت کنندگان در گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای به صورت گروهی تحت آموزش درمان فراتشخیصی قرار گرفتند. در نهایت پس از اجرای پس آزمون، داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که درمان فراتشخیصی موجب کاهش حساسیت اضطرابی، درآمیختگی افکار و علائم افراد مبتلا به وسواس فکری عملی در گروه آزمایش، در مرحله پس آزمون شده است و این تغییرات از نظر آماری معنادار هستند؛ لذا، می توان از این روش به عنوان یک روش مداخله ای و درمانی برای کاهش نشانه های حساسیت اضطرابی، درآمیختگی افکار و علائم افراد مبتلا به وسواس فکری عملی استفاده نمود.
مقایسه درمان بازسازی شناختی معنایی و درمان خوددلگرم سازی بر خستگی مزمن در افراد مبتلا به روان تنی پوستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۹ (پیاپی ۶۶)
۲۰۴-۱۹۳
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف مقایسه اثربخشی درمان بازسازی شناختی معنایی و خود دلگرم سازی بر خستگی مزمن در افراد مبتلا به روان تنی پوستی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه مراجعه کنندگان مبتلا به روان تنی پوستی که در پائیز 1398 به بیمارستان بانک ملی شهر تهران مراجعه کرده و تشخیص سایکوسوماتیک پوستی دریافت کردند و دارای پرونده پزشکی بودند. از بین آن ها 45 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در یک گروه در انتظار درمان و دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش اول و دوم هر یک به ترتیب درمان بازسازی شناختی معنایی (طی 12 جلسه) و خوددلگرم سازی (طی 10 جلسه) دریافت کردند و گروه در انتظار درمان آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خستگی مزمن CFS (چالدر، 1993) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس و آزمون تعقیبی LSD انجام گرفت. نتایج نشان داد که بازسازی شناختی معنایی به طور معناداری باعث کاهش خستگی مزمن (47/89=F و 0004/0=p) شده است. همچنین، خوددلگرم سازی به طور معناداری باعث کاهش خستگی مزمن (12/66=F و 0009/0=p) شد. همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که خوددلگرم سازی (84/40=F و 05/0>p) تاثیر بیشتری نسبت به درمان بازسازی شناختی معنایی دارد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، می توان از خوددلگرم سازی جهت کاهش خستگی مزمن به صورت موثرتری نسبت به درمان بازسازی شناختی معنایی در افراد مبتلا به روان تنی پوستی استفاده کرد.
تأثیر باور خودکارآمدی و شادکامی بر ابعاد سلامت جسمانی و روانی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش اداره بهزیستی شهرستان آبادان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
36-51
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: زنان سرپرست خانوار بیش از زنان دیگر در معرض آسیب های فردی و اجتماعی قرار دارند که این شرایط می تواند بر سلامت و احساس شادی آنان تأثیر بگذارد. ازاین رو، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر باور خودکارآمدی و شادکامی بر ابعاد سلامت جسمانی و روانی زنان سرپرست خانوار انجام شده است. روش کار: این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش اداره بهزیستی شهرستان آبادان بود که از میان آنان با روش نمونه گیری دردسترس تعداد 195 نفر انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه مشخصات فردی و جمعیت شناختی، خودکارآمدی، کیفیت زندگی و شادکامی بود. تحلیل داده ها نیز با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی و رگرسیون انجام شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، میانگین سنی شرکت کنندگان 11/97±19/42 و مهم ترین علت سرپرستی، داشتن همسر بیمار و ازکارافتاده (9/63 درصد: 82 نفر) بود. بیشتر زنان (4/57 درصد: 112 نفر) کم سواد بودند و ارزیابی متوسطی از میزان خودکارآمدی (9/75 درصد: 148 نفر) و شادکامی (6/42 درصد: 83 نفر) گزارش کردند. زنان از جنبه سلامت جسمانی در سطح متوسط و از جنبه سلامت روانی در سطح ضعیف قرار داشتند. با تحلیل رگرسیون چندگانه، متغیّرهای خودکارآمدی و شادکامی قادر به پیش بینی متغیّرهای سلامت جسمانی و روانی (000/0P=) بودند و سطح تحصیلات مهم ترین متغیّر پیش بینی کننده و تأثیرگذار بر سلامت جسمانی در زنان (004/0P=) بود. نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که با اجرای مداخلات مؤثر می توان به ارتقای باور خودکارآمدی و شادکامی که به افزایش سطح سلامت جسمی و روانی در زنان منجر می شود، دست یافت.
اثربخشی آرام سازی عضلانی همراه تصویرسازی ذهنی بر استرس ادراک شده و تاب آوری زنان باردار با تمایل به زایمان طبیعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آرام سازی عضلانی همراه تصویرسازی ذهنی بر استرس ادراک شده و تاب آوری زنان باردار با تمایل به زایمان طبیعی صورت پذیرفت. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زنان باردار دارای تمایل به زایمان طبیعی بودند که در شش ماهه اول سال 1397 به مراکز و پایگاه های خدمات جامع سلامت شهری شهرستان سلماس مراجعه کرده بودند. 24 زن باردار دارای تمایل به زایمان طبیعی به شیوه دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش مداخله درمانی را در طی یک ماه به صورت هفته ای دو جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمودند. این در حالی است که گروه کنترل هیچگونه مداخله ای را در طول پژوهش دریافت نکرد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه استرس ادراک شده (کوهن و همکاران، 1986) و پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) بود. تحلیل داده های حاصل از این پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیری با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که روش درمانی آرام سازی عضلانی همراه تصویرسازی ذهنی بر استرس ادراک شده و تاب آوری زنان باردار با تمایل به زایمان طبیعی تاثیر معنادار داشت (0001/0>p). بدین صورت که این آموزش توانست منجر به کاهش استرس ادراک شده و افزایش تاب آوری زنان باردار با تمایل به زایمان طبیعی شود. نتیجه گیری: آرام سازی عضلانی همراه تصویرسازی ذهنی با بهره گیری از اننقباض و شل کردن عضلات و همچنین کاهش استرس و افزایش آندورفین ها کاهش استرس ادراک شده و افزایش تاب آوری زنان باردار با تمایل به زایمان طبیعی می شود.
مقایسه اثربخشی درمان وجودی فروم و واقعیت درمانی گلاسر بر بهزیستی روانی زنان مبتلا به سرطان سینه
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی مقایسه ای درمان وجودی فروم و واقعیت درمانی گلاسر بر بهزیستی روانی زنان مبتلا به سرطان سینه بود. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل تصادفی سازی شده است. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان سینه شهرستان تهران در نه ماهه اول سال 1400 بود. افراد نمونه در مرحله نخست به صورت نمونه گیری هدفمند از بیمارستان خاتم که تحت عمل و شیمی درمانی قرار گرفته بودند، انتخاب شدند و پس از تکمیل مقیاس بهزیستی روانی به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (١٢ نفر) و کنترل (١٢نفر) گمارده شدند. داده های حاصل با آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاکی بر این است که تفاوت معناداری بین دو روش درمان (درمان وجودی فروم و واقعیت درمانی گلاسر) در پس آزمون ابعادی از قبیل استقلال، پذیرش خود، تسلط محیطی ، رابطه ی مثبت با دیگران، بعد داشتن هدف در زندگی و رشد شخصی وجود ندارد (٠٥/٠ .(p > بنابراین ، نتیجه گرفته می شود، هر دو روش درمان وجودی فروم و واقعیت درمانی گلاسر برای افزایش بهزیستی روانی تاثیر یکسانی داشته و می توانند مکمل هم مورد استفاده قرار گیرند.