فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۶۱ تا ۶٬۴۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(شهریور) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۴
۱۱۴۴-۱۱۲۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات نشان داده است، تغییرات ناشی از بیماری های مزمن مانند مولتیپل اسکلروزیس (MS) نه تنها می تواند سلامت روانی و حرمت خود این بیماران را تحت تأثیر قرار دهد، بلکه تصور مثبت از خود و حرمت خود بالا، بهترین پیش بینی کننده برای تطابق فرد مبتلا با بیماری MS است. با وجود مطالعات انجام شده بر روی عزت نفس بیماران میتلا به MS، اما در زمینه کشف راهبردهای مؤثر بر حرمت خود آنان مطالعات اندکی صورت گرفته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف کشف راهبردهای روانی - اجتماعی مؤثر بر کاهش یا افزایش عزت نفس زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و روش تحلیل عرفی / قراردادی در سال های 1399 و 1400 در شهر تهران انجام شد. جامعه یا میدان مورد مطالعه این پژوهش، شامل تمامی زنان در دسترس مبتلا به بیماری MS شهر تهران (با تأیید عضویت در انجمن ام اس ایران) در سال 1399 و نیمه اول سال 1400 بود. نمونه پژوهش با انتخاب 11 زن مبتلا به MS با بهره گیری از نمونه گیری گلوله برفی به حد اشباع رسید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. یافته ها: تحلیل تجارب مشارکت کنندگان، منجر به شناسایی 3 مقوله اصلی تجربه ای دیگر، پروردن خود و مهار بالنده برای شرکت کنندگان با عزت نفس بالا و 1 مقوله اصلی تحت عنوان وازدگی برای شرکت کنندگان با عزت نفس پایین شد. نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد زنان مبتلا به MS می توانند با انگاره پیش بردن تجربه دیگری از زندگی، استفاده از منابع باقی مانده خود و پذیرش و کنار آمدن با بیماری، عزت نفس خود را ترمیم کرده و در جهت انطباق بیشتر با بیماری حرکت کنند. همچنین یافته ها حاکی از آن بود که یأس جسمانی، تمرکز بیش از حد بر گذشته و منفعل بودن در مقابل بیماری، می تواند تخریب کننده حرمت خود بیمار باشد و در نهایت روند پذیرش بیماری و بهبودی را با چالش مواجه کند.
مقایسه اثربخشی دو رویکرد مشاوره خانواده مک مستر و نیکلز بر انطباق پذیری زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حوزه مشاوره و روانشناسی خانواده، رویکردهای گوناگون با هدف کاهش تعارض ها و آشفتگی های ارتباطی میان زوجین به وجود آمده است. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی دو رویکرد مشاوره خانواده مک مستر و نیکلز بر انطباق پذیری زوجین بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، پیگیری و گروه کنترل است. جامعه پژوهش را کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان بروجرد در سال 1400-1399 تشکیل دادند که از بین آن ها به صورت در دسترس 36 زوج دارای ناسازگاری زناشویی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامه انطباق پذیری اولسون و همکاران (FACES-III) (1985) بود. مداخله ی خانواده درمانی مک مستر طی 10 جلسه 5/1 ساعته هفته ای یکبار و خانواده درمانی نیکلز طی 12 جلسه 5/1 هفته ای یکبار ساعته انجام شد؛ اما گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده های پژوهش، به روش تحلیل واریانس آمیخته (با اندازه گیری مکرر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد خانواده درمانی مک مستر و خانواده درمانی نیکلز بر انطباق پذیری در زوجین مؤثر هستند (05/0>P). همچنین یافته ها نشان داد بین اثربخشی دو مداخله خانواده درمانی مک مستر و خانواده درمانی نیکلز در انطباق پذیری تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0<p). از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که استفاده از الگوی مک مستر و نیکلز برای بررسی بی شتر عملک رد و س اختار خ انواده و ب ه تب ع آن برنام ه ری زی درم انی و بررسی نتایج مداخلات خانواده درمانی برای خ انواده ه ا به صورت موردی کاربردی است.
استرس ادراک شده زنان کادر درمان در دوران شیوع کرونا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با شیوع بیماری کرونا در اواخر سال ۲۰۱۹ در کشور چین و همه گیر شدن سریع آن در جهان، این مسئله به یک معضل جهانی با مخاطرات جسمی و روانی تبدیل شده است. ازآنجایی که کارکنان کادر درمان در خط اول مبارزه با این بیماری قرار دارند، به مراتب بیش از سایر اقشار جامعه در معرض آسیب های جسمی و روانی هستند. پژوهش حاضر باهدف بررسی استرس ادراک شده زنان کادر درمان در دوران شیوع بیماری کرونا انجام شد. مواد و روش ها: این پژوهش به روش کیفی و با رویکرد پدیدار شناسی انجام شد. جامعه موردپژوهش کلیه زنان کادر درمان شاغل در بخش های مخصوص بیماران کرونا در شهر تهران در سال ۱۳۹۹ بودند. ۱۰ شرکت کننده با استفاده از نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده و مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. بعد از رسیدن به اشباع داده ها با ۲ شرکت کننده دیگر نیز مصاحبه انجام شد و پس از بدست نیامدن داده های جدید، نمونه گیری متوقف شد. سپس تجزیه وتحلیل داده ها با روش توصیفی کلایزی انجام شد. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل مصاحبه ها در دو کد نظری «احساسات و افکار ناخوشایند» و «رفتار های محدود کننده و اجتنابی» معرفی شد. نتیجه گیری: پرتکرارترین عوامل استرس زا در صحبت های مصاحبه شوندگان، احساسات و افکار ناخوشایند پیرامون سلامتی جسمی و رفتار های محدود کننده و اجتنابی در محیط خانوادگی بودند. نتایج این پژوهش می تواند جهت شناسایی و کاهش عوامل استرس زا در موقعیت های مشابه باهدف کاهش استرس ادراک شده افراد مورداستفاده قرار گیرد.
تأثیر چند رسانه ای آموزشی بر راهبردهای حل مسئله و هدف گرایی تحصیلی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ازجمله مزیت های استفاده از چندرسانه ای آموزشی بالا بردن انگیزه دانشجویان برای مشارکت و همکاری، ارتقای مهارت های حل مسئله و تسهیل دستیابی به هدف است. پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر چندرسانه ای آموزشی بر راهبردهای حل مسئله و هدف گرایی تحصیلی دانشجویان انجام گرفته است. روش ها: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه ی آماری شامل کلیه دانشجویان کارشناسی رشته مدیریت عمومی دانشگاه پیام نور آران و بیدگل در سال 97-96 می باشند که 60 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و در دو گروه 30 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش 8 جلسه 1 ساعته در محیط چندرسانه ای آموزش دیدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه راهبردهای حل مسئله کسیدی و لانگ (2002) و هدف گرایی تحصیلی بوفارد و همکاران (1998) می باشد. یافته ها: یافته های پژوهش با استفاده از آزمون کوواریانس نشان داد چندرسانه ای آموزشی بر راهبردهای حل مسئله و هدف گرایی تحصیلی دانشجویان تأثیر دارد (001/0>P). چندرسانه ای آموزشی بر مؤلفه های راهبردهای حل مسئله (درماندگی، کنترل، اجتناب، خلاقیت، اعتماد، گرایش) و مؤلفه های هدف گرایی تحصیلی (تسلط هدف، عملکرد و پرهیز از شکست) دانشجویان تأثیر دارد (001/0>P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد چندرسانه ای آموزشی بر راهبردهای حل مسئله و هدف گرایی در دانشجویان تأثیر دارد. از این می توان از چندرسانه ای آموزشی در جهت آموزش به یادگیرندگان در دروس و مقاطع تحصیلی دیگر استفاده کرد.
تحلیلی بر ماموریت ها و اهداف، محتوا؛ ابزارها و کارکردهای مراکز بالندگی اعضای هیئت علمی در دانشگاه های کلاس جهانی: مقایسه ای تطبیقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف شناسایی ماموریت ها و اهداف، محتوا، ابزارها و کارکردهای مراکز بالندگی اعضای هیئت علمی در دانشگاه های کلاس جهانی صورت گرفت. روش ها: این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش مقایسه تطبیقی و تحلیل محتوا انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از سایت رتبه بندی تایمز 2020 و سایت های مراکز بالندگی در دانشگاه های کلاس جهانی که رتبه زیر 100 داشتند استفاده شد. در این پژوهش 40 مرکز بالندگی اعضای هیئت علمی در دانشگاه های کلاس جهانی به صورت هدفمند انتخاب شدند. داده های حاصل از این پژوهش با استفاده از نرم افزار NVIVO 12pro کدگذاری و تحلیل محتوا گردید. نتایج: مقولات بدست آمده اصلی در 4 محور ماموریت ها و اهداف، محتوا، ابزار و کارکردها و در دو بعد بالندگی و توسعه دانشگاه و بالندگی هیئت علمی دسته بندی شد. نتایج این پژوهش در مقولات مذکور؛ ایجاد شبکه های همکاری با اعضای هیئت علمی و مراکز آکادمیک مرتبط و استفاده از روش های جدید تدریس و ارزیابی با رویکردها و ابزارهای تعاملی ، جهت ارتقا یاددهی و یادگیری را به همراه زیرمقولات مرتبط با آنها ،جهت استفاده مدیران استراتژیک در دانشگاه ها ارائه می دهد.
پیش بینی اعتیادپذیری به مواد دانش آموزان: نقش نگرانی، نشخوار فکری و ناگویی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عوامل متعددی در اعتیاد جوانان مؤثرند که در تعامل با یکدیگر منجر به شروع مصرف و سپس اعتیاد می شوند؛ بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی نقش نگرانی، نشخوار فکری و ناگویی هیجانی در پیش بینی اعتیادپذیری به مواد دانش آموزان بود. روش کار: در این مطالعه توصیفی_تحلیلی از نوع همبستگی، از بین کلیه دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر زرند کرمان در سال تحصیلی 1399-1398، تعداد 260 نفر بر اساس جدول گرجسی مورگان به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. دانش آموزان پرسش نامه های نگرانی میر و همکاران (1990)، نشخوار فکری Morrow وNolen-Hoeksema (1991)، ناگویی هیجانیBagby و همکاران (1994) و گرایش به اعتیاد فرچاد (1385) را تکمیل نمودند. داده ها با نرم افزار SPSS-22 به وسیله آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد همبستگی بین نشخوار فکری با گرایش به اعتیاد مثبت و معنادار (622/0=r و 01/0>P)، نگرانی با گرایش به اعتیاد مثبت و معنادار (597/0=r و 01/0>P) و ناگویی هیجانی با گرایش به اعتیاد مثبت و معنادار (580/0=r و 01/0>P) بود. همچنین دشواری در تشخیص احساسات (05/0 P<،128/0=β)، دشواری در توصیف احساسات (01/0 P<،292/0=β)، تفکر با جهت گیری خارجی (01/0P< ،289/0=β)، نگرانی عمومی (01/0P< ،536/0=β)، فقدان نگرانی (01/0p<،173/0-=β)، پاسخ های نشخواری (01/0 P<،359/0=β) و پاسخ های منحرف کننده حواس (01/0 P<،345/0=β) گرایش به اعتیاد را پیش بینی می کند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بر اهمیت مؤلفه های شناختی (نگرانی و نشخوار فکری) و هیجانی (ناگویی هیجانی) در گرایش به اعتیاد دانش آموزان تأکید می کند، لذا توسعه و گسترش برنامه های پیشگیری با تقویت مهارت های شناختی و هیجانی برای مقابله با اعتیاد از سطح مدارس می تواند به عنوان یک راهکار مهم به سیاست گزاران و مجریان برنامه های بهداشتی_اجتماعی توصیه گردد.
ارائه مدل کیفیت حسابرسی بر اساس سازمان یافتگی شخصیت، استرس شغلی و توانمندی ایگو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر سازمان یافتگی شخصیت، استرس شغلی و توانمندی «خود» بر پیش بینی کیفیت حسابرسی در سازمان حسابرسی و شرکت های حسابرسی مستقل است. مواد و روش ها جامعه آماری این تحقیق شامل همه حسابرسان سازمان حسابرسی در سال 139۸ به تعداد ۱۹۱ نفر و شرکت های حسابرسی مستقل به تعداد ۲۰۸ شرکت که حداقل 3 حسابرس داشته اند، است که در نهایت ۸۱۵ نفر کل جامعه آماری را تشکیل می دهند و به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد ۲۶۱ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از ابزار پرسش نامه های استاندارد کیفیت حسابرسی، سازمان یافتگی شخصیت، پرسش نامه استرس شغلی و پرسش نامه روان شناختی قدرت «خود» استفاده شد که در طیف 5 گزینه ای لیکرت طراحی شد. یافته ها یافته های تحقیق نشان داد متغیرهای سازمان یافتگی شخصیت (0/425) و توانمندی «خود» (0/222) بر کیفیت حسابرسی حسابرسان شرکت های حسابرسی مستقل تأثیر مثبت و معنا داری داشته و استرس شغلی (0/505-) بر کیفیت حسابرسی حسابرسان شرکت های حسابرسی مستقل تأثیر معکوس و معنادار داشته است. نتیجه گیری می توان با توجه به متغیرهای سازمان یافتگی شخصیت، توانمندی «خود» و استرس شغلی حسابرسان، کیفیت حسابرسی حسابرسان را پیش بینی کرد که این امر می تواند بر عملکرد شرکت های بورس اوراق بهادار و همچنین سایر شرکت های سرمایه گذاری استفاده شود. یافته های این پژوهش می تواند مباحثی نوظهور در انجمن های حرفه ای جهت دوره های آموزشی داشته باشد.
اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر معنای زندگی و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان دختر درگیر بحران هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر معنای زندگی و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان دختر درگیر بحران هویت بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دهم شهرستان پردیس در سال تحصیلی 1401- 1400 بود. به منظور انتخاب نمونه ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 246 نفر انتخاب سپس ابزار بحران هویت بر روی 240 نفر اجرا و تعداد 30 نفر که دارای بحران هویت بودند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. داده های پژوهش به کمک پرسشنامه های بهزیستی روا ن شناختی (PWBQ، ریف، 1989)، ﻣﻌﻨﺎی زﻧﺪﮔﯽ (MLQ، استگر و همکاران، 2006) و پرسشنامه بحران هویت (ICQ، احمدی، 1387) جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری صورت گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر در متغیرهای معنای زندگی و بهزیستی روان شناختی در دو گروه آزمایشی و گواه در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری دارد (34/40=F، 001/0>P). بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر معنای زندگی و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان دختر درگیر بحران هویت مؤثر بوده است.
Comparing the effectiveness of good enough child-rearing training schema therapy approach and positive parent program training on parent-child conflict in mothers of children with conduct disorder(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Conduct disorder is one of the most serious and complex complications in school-aged children. This study was conducted with the aim of comparing the effectiveness of efficient child-rearing training with the schema therapy approach and positive parenting training on the parent-child conflict in mothers of children with conduct disorders. The method of the current research was a quasi-experimental one with pre-test-post-test method plus a control group and a follow-up stage. The population included all mothers of students with conduct problems in the second grade of elementary school in Tehran in the academic year of 2020-2021. From this population, after the implementation of the Sprafkin test (the fourth edition) a sample of 60 participants (three groups of 20 people from mothers of children, including two experimental groups and one control group) were selected using the availability sampling. They were given Sprafkin children's behavioral syndrome questionnaire and the parent-child conflict questionnaire. The results were analyzed using repeated measurements analysis of variance. The results indicated that both interventions led to a significant reduction in parent-child conflicts. Also, there was no significant difference between their effectiveness. In general, the results revealed that efficient child-rearing training with schema therapy approach and positive parenting training has a significant effect on parent-child conflict. The results of this study can be benefited in psychology, especially in the field of parenting.
اثربخشی آموزش غنی سازی روابط زوجین با رویکرد متمرکز بر هیجان بر رفتارهای کنترل گرایانه در زنان و مردان مواجه شده با خیانت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
230 - 245
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش غنی سازی روابط زوجین با رویکرد متمرکز بر هیجان بر رفتارهای کنترل گرایانه در زنان و مردان مواجه شده با خیانت همسر بود. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان و مردان مواجه شده با خیانت همسر شهر تهران در سال 1399-1398 بود که با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 40 نفر انتخاب و به طور تصادفی به گروه آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) تقسیم شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه رفتارهای کنترل گرایانه گراهام کوان و آرچر (2005) بود. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله غنی سازی روابط زوجین متمرکز بر درمان هیجان مدار قرار گرفت. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد روش آموزش متمرکز بر هیجان بر نمرات رفتارهای کنترل گرایانه (47/4=F، 040/0=P) در زنان و مردان مواجه شده با خیانت همسر موثر است و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت که روش آموزش غنی سازی روابط زوجین متمرکز بر رویکرد هیجان مدار، الگویی اثربخش در زنان و مردان آسیب دیده از خیانت همسر است و می تواند به عنوان یکی از روش های درمانی و یا آموزشی در برنامه های زوج درمانی به کاربرده شود.
اثر بخشی مدل هیجان بر مبنای روان پویشی دوانلو بر خود تنظیمی و پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
567 - 585
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی مدل هیجان برمبنای روان پویشی دوانلو بر خود تنظیمی و پیشرفت تحصیلی بود. روش: این مطالعه در زمره مطالعات نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و پیگیری بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از بین دانشجویان دانشکده های توان بخشی و روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران در نیمسال دوم تحصیلی 98-1397 که دارای نمره معدل (دو ترم متوالی) کمتر از 12 بودند، تعداد 40 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. سپس آن ها به صورت تصادفی به دو گروه 20 نفری تحت عنوان آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابزار اندازه گیری در پژوهش پرسشنامه خود تنظیمی ریان و کانل (1989)، نمره معدل تحصیلی و پروتکل محقق ساخته آموزش هیجان مبتنی بر روان پویشی دوانلو بود. داده های پژوهش با استفاده از واریانس اندازه های تکراری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل هیجان بر مبنای روان پویشی دوانلو بر تنظیم شناخته شده (69/44=F، 001/0=P)، تنظیم درون فکنی شده (55/5=F، 025/0=P)، انگیزش درونی (55/41=F، 001/0=P) و تنظیم بیرونی (64/45=F، 001/0=P) و همچنین معدل پیشرفت تحصیلی (01/32=F، 001/0=P) موثر است و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. (p<0.01). نتیجه گیری با آموزش و افزایش آگاهی افراد از احساس ها و اضطراب و مکانیسم های دفاعی می توان خود تنظیمی و پیشرفت تحصیلی در آنان را تقویت کرد.
بررسی تاثیر تحریک مستقیم الکتریکی ورا جمجمه ایی و برنامه ریزی عصبی کلامی بر کاهش میزان افسردگی، اضطراب و استرس زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
586 - 597
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر تحریک مستقیم الکتریکی وراجمجمه ای (tDCS) و برنامه ریزی عصبی کلامی (NLP) بر کاهش میزان افسردگی، اضطراب و استرس زنان مراجعه کننده به مراکز خدمات جامع سلامت زاهدان انجام شد روش پژوهش : طرح تحقیق به صورت پیش آزمون -پس آزمون با گروه های آزمایش (تحریک مستقیم الکتریکی ورا جمجمه ایی (tDCS) و برنامه ریزی عصبی کلامی (NLP)) و گروه کنترل بود. جامعه آماری تمام زنان دارای سه اختلال افسردگی، اضطراب و استرس مراجعه کننده به کارشناسان بهداشت روان مراکز خدمات جامع سلامت شهر زاهدان بودند که ازاین بین نمونه ای به حجم 45 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد، براین اساس 30 نفر در گروه های آزمایش، گروه اول مداخله 10 جلسه روش درمانی تحریک مستقیم الکتریکی وراجمجمه ای (tDCS) گروه دوم 8 هفته برنامه ریزی عصبی کلامی (NLP) قرار گرفت درحالی که به 15 نفر گروه کنترل هیچ گونه آموزشی داده نشد. پس از تکمیل پرسشنامه مقیاس استرس اضطراب افسردگی-21 (DASS-21)، داده ها جمع آوری و سپس با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 تجزیه وتحلیل انجام شد. یافته ها : نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که میانگین نمرات افسردگی (47/23=F، 001/0=P)، اضطراب (46/65=F، 001/0=P) و استرس (30/38=F، 001/0=P) بین نمرات پیش و پس آزمون گروه های درمانی کاهش معنی داری دارد. نتیجه گیری: نتایج آزمون تعقیبی توکی نشان داد میانگین تحریک مستقیم الکتریکی ورا جمجمه ای (TDCS) کمتر از برنامه ریزی عصبی کلامی (NLP) در کاهش میزان افسردگی، اضطراب و استرس است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودتنظیمی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روان شناختی در افراد دارای اختلال سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
33 - 55
حوزههای تخصصی:
سوءمصرف مواد مخدر در صدر تهدیدها و آسیب های اجتماعی و از غم انگیزترین معضلات جوامع امروزی است که منشأ بسیاری از کج رفتاری ها و جرایم محسوب شده و تحت تأثیر عوامل روان شناختی بسیاری قرار دارد. ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودتنظیمی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روان شناختی در افراد دارای اختلال سوء مصرف مواد تحت درمان نگهدارنده بود. پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مردان 20 تا 45 ساله دارای اختلال سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد شهر رباط کریم، از اسفند 1399 تا خرداد 1400بودند. که از بین آن ها نمونه ای به حجم 36 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده و در دو گروه (18 نفر در گروه آزمایش و 18 نفر در گروه گواه) به تصادف جایگزین شدند. ابزار جمع آوری داده ها در پژوهش حاضر شامل پرسش نامه خودتنظیمی ارادی (فروند و بالتز، 2002)، پرسش نامه تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و پرسش نامه پذیرش و عمل (بوند و همکاران، 2011) بود. گروه آزمایش تحت 10 جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هیز، 2004) قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در محیط SPSS22 انجام شد. یافته ها نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در هر سه متغیر خودتنظیمی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روان شناختی در گروه آزمایش تأثیرگذار است (0001/0p<) و میانگین گروه آزمایش در پس آزمون، به صورت معناداری بیشتر از میانگین گروه گواه است (0001/0>p). نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در بهبود خودتنظیمی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روان شناختی افراد دارای اختلال سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده اثربخش است؛ بنابراین می توان از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کنار سایر رویکردهای درمانی موجود به عنوان گزینه مناسبی برای افراد دارای سوءمصرف مواد و درنتیجه کاهش بزهکاری و هزینه های مادی و معنوی نهادهای نظامی و قضایی بهره برد.
در جستجوی انسانیت: مروری بر نظریه های انسانیت کاهی و انسانیت زدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنگ بنای انسانیت چیست و انکار خصایص انسانی که تحت عنوان انسانیت زدایی مفهوم می گردد به چه معناست؟ پژوهش حاضر به منظور دستیابی به تعریفی جامع از مفهوم انسانیت و انسانیت زدایی به مرور نظریات اخیری که این مفاهیم، بن مایه های اصلی آن ها را تشکیل می دهد، می پردازد. مطالعات انجام شده که درصدد یکپارچه سازی آراء موجود در خصوص این مفاهیم بوده اند، انسانیت را متشکل از وجوهی دوگانه که برخی از آن ها منحصر به انسان و برخی دیگر به ماهیت انسان بودن تعلق دارند، تقسیم می کنند. متعاقب این مفهوم پردازی از انسانیت، انکار هر یک از وجوه و یا هر دو وجه، نمودهای مختلف انسانیت زدایی را پدید می آورد. انسانیت زدایی پیامدهایی شایع و درعین حال وخیمی همچون کاهش رفتار جامعه پسندانه، همدلی جانبدارانه، افزایش رفتار ضداجتماعی و نقض حقوق اخلاقی افراد و گروه های انسانیت زدایی شده را به همراه دارد؛ که بر ضرورت توجه بیشتر به راهکارهای پیشگیری کننده و تعدیل کننده این پدیده و پیامدهایش اشاره دارد. در همین راستا، مطالعات راهکارهایی همچون افزایش تماس اجتماعی و ایجاد هویت مشترک ورای سوگیری های مرسوم را پیشنهاد کرده اند.
اثربخشی درمان ترکیبی رفتاری و ذهن آگاهی بر درماندگی آموخته شده، تنظیم هیجان شناختی و فشار خون بیماران کرونر قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
159 - 167
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین عوامل مرگ و میر در جهان بیماری های مزمن پزشکی هستند. هدف پژوهش بررسی اثربخشی رویکرد ترکیبی شناختی رفتاری و ذهن آگاهی بر درماندگی آموخته شده و تنظیم شناختی هیجان و فشارخون بیماران کرونر قلبی بود. پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه بیماران قلبی مراجعه کننده به مطب تخصصی قلب و عروق در شهر مشهد بود که از بین آنها حداقل 30 نفر و برای هر گروه 15 نفر از بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر قلبی ، در نیمه اول سال 1400 به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) گرانفسکی و همکاران (۲۰۰۱)، پرسشنامه درماندگی آموخته شده کوینلس و نیلسون (1388)، اندازه گیری فشارخون توسط دستگاه دیجیتال 44 BEURER-B استفاده شد. پس از تکمیل پرسشنامه های مزبور با استفاده از نرم افزار 26 SPSS به تجزیه و تحلیل اطلاعات پرداخته شد. در همین راستا از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از اثر بخشی روش ترکیبی درمان شناختی- رفتاری و ذهن آگاهی بر سه متغیر موردنظر است (05/0> P). مؤلفه های درماندگی آموخته شده، تنظیم شناختی هیجان و فشارخون به صورت ناکارآمد می توانند زمینه ساز و تداوم بخش بیماری قلبی باشند. لذا در کنار دارودرمانی می توان از مداخله ترکیبی شناختی رفتاری و ذهن آگاهی جهت جلوگیری از عود این بیماری مزمن استفاده کرد.
ویژگی های روان سنجی مقیاس کشمکش های مذهبی و معنوی در جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
71 - 43
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر وارسی ویژگی های روان سنجی مقیاس کشمکش های مذهبی و معنوی [1] (RSSS) اکسلاین و همکاران (2014) در جامعه ی ایرانی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع ارزشیابی است. نمونه ی پژوهش حاضر متشکل از 486 نفر از افراد بزرگسال ایرانی در محدوده ی سنی 14 تا 75 سال بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. نسخه ی فارسی مقیاس همراه با پرسشنامه های به زیستی معنوی الیسون (1983) و تنیدگی ادراک شده کوهن و همکاران (1994) اجرا گردید. برای بررسی روایی مقیاس از روش تحلیل عامل تأییدی و روایی همگرا و واگرا از طریق محاسبه ی همبستگی پیرسون استفاده شد و برای بررسی اعتبار آن نیز از روش محاسبه ی آلفای کرونباخ بهره گرفته شد. جهت بررسی پایایی مقیاس نیز از روش ؛آزمون باز-آزمون استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عامل تأییدی حاکی از برازش و مطلوب بودن مدل شش عاملی بود. همبستگی های معنادار میان این مقیاس و مقیاس های به زیستی معنوی و تنیدگی ادراک شده نیز روایی واگرا و همگرای این مقیاس را تائید می کرد. اعتبار مقیاس با استفاده از محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس ۸/۰ و برای عامل های آن در دامنه ی ۷۳/۰ تا ۹۱/۰ و اعتبار مرکب عوامل در دامنه ی ۸1/۰ تا ۹۴/۰ و ضریب همبستگی آزمون-بازآزمون ۹/۰ به دست آمد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به مطلوب بودن خصوصیات روان سنجی مقیاس فارسی کشمکش های معنوی می توان از آن به عنوان یک ابزار معتبر در جامعه ایران استفاده کرد.
The Effectiveness of Mindfulness Training on Aggression, Mind Rumination and Self-Control(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Mindfulness training optimally has positive effects on cognitive, emotional and behavioral processes. In mindfulness training, experiencing pure reality is taught which means mindfulness training helps one to find the here and now without judgment and to accept whatever is happening in each moment without any comment. The aim of this study was to investigate the effectiveness of mindfulness training on aggression, mind rumination, and self-control in female students with low academic performance. This research adopted an applied and true experimental design with pre-test/post-test and a control group and the data were analyzed quantitatively. The statistical population included all female students of the Junior high schools in Tabriz with low academic performance in the academic year of 2021-22, estimated as 8395 people. First, through multi-stage cluster sampling, district 1 was selected from among the 5 educational districts of Tabriz and then three schools were selected from this district. Afterwards, through simple random sampling, 50 people were selected and randomly assigned to two groups with 25 participants as the experiemental and control groups. The experimental group received the intervention program of mindfulness training for 8 sessions of 2 hours while the control group continued its traditional method. The tools used to collect data included a self-control questionnaire (Tangney, Baumeister, & Boone, 2004), the aggression questionnaire (Buss & Perry, 1992), and the mind rumination questionnaire (Nolen-Hoeksema, & Morrow, 1991). For data analysis, in addition to descriptive statistics, Shapiro-Wilk test, multivariate analysis of variance test (MANOVA),
مقایسه ادراک دیداری در چرخه های زیستی ماهانه در دانش آموزان دختر و پسر با و بدون اختلالات یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره نهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
۱۵۱-۱۴۰
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: چرخه های بدن یا چرخه های زیستی، پدیده های مولکولی، هورمونی یا روان شناختی تکرارشونده ای هستند که در همه جانداران رخ می دهند. پژوهش حاضر به منظور مقایسه تغییر ادراک دیداری در فصل های مختلف سال در دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری با گروه سنی 8 تا 12 ساله با توجه به موضوع زمان- روان شناسی انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه علی مقایسه ای است. نمونه پژوهش از دانش آموزان مدرسه های مناطق آموزشی 13، 14 و 15 تهران در سال های تحصیلی 1397 تا 1399 بود که با روش نمونه گیری در دسترس از نوع نمونه گیری هدفمند-داوطلبانه انتخاب شدند. شرکت کنندگان 37 دانش آموز با اختلال یادگیری خاص با نمود خواندن (19 دختر و 18 پسر) و 31 دانش آموز بدون اختلال یادگیری (17 دختر و 14 پسر) انتخاب شدند. سپس هر یک از گروه های دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری دختر و پسر به صورت فردی آزمون های ادراک مهارت های دیداری (گاردنر و موریسن، 1982) را تکمیل کردند. داده ها با روش اندازه گیری مکرر (در هر فصل یک بار) در نرم افزار SPSS-22 موردبررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد مهارت ادراک دیداری (ادراک سن دیداری و بهره دیداری)، در میان آزمودنی ها در فصل های مختلف سال متغیر است و همچنین بین گروه های با و بدون اختلال یادگیری اختلاف معنی داری در ادراک دیداری وجود دارد. ادراک دیداری در دانش آموزان بدون اختلال یادگیری به طور معناداری بالاتر از دانش آموزان با اختلال یادگیری در فصل های مختلف سال است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گیری کرد در ادراک دیداری دانش آموزان با اختلال یادگیری در چرخه های فصلی تفاوت هایی دیده می شود که ناشی از این چرخه های فصلی است.
مدل یابی مهارت های اجتماعی بر پایه بهزیستی روان شناختی، احساس تنهایی، مدیریت خشم در کودکان ناشنوا
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی مهارت های اجتماعی بر پایه بهزیستی روان شناختی، احساس تنهایی، مدیریت خشم در کودکان ناشنوا انجام گرفت. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی-علی و جامعه آماری شامل کلیه کودکان ناشنوا مقطع دوره دوم دبستان در رده سنی 10-13 ساله در سال تحصیلی 1401-1400 بود. بدین منظور، نمونه ای به حجم 211 کودک به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید و پرسشنامه های مهارت های اجتماعی، بهزیستی روان شناختی، احساس تنهایی و مدیریت خشم در اختیار آنان قرار گرفت. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS 26 و Smart PLS3 با شاخص همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. تحلیل داده ها نشان داد که بین مهارت های اجتماعی با احساس تنهایی (r=-0.407) و مدیریت خشم (r=-0.18) همبستگی معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین احساس تنهایی و مهارت های اجتماعی رابطه منفی و معناداری وجود دارد(t=1.967) (ß=-0.155). متغیر بهزیستی روان شناختی نیز با متغیرهای این پژوهش شامل احساس تنهایی و مهارت های اجتماعی همبستگی و رابطه معناداری را نشان داد. نتایج حاصل از تحلیل مسیر و تعیین نقش میانجی گرانه بهزیستی روان شناختی نشان داد اثر غیر مستقیم بهزیستی روان شناختی بر مهارت های اجتماعی از مسیر مدیریت خشم ß=0.007) معنادار نبوده است، اما از مسیر احساس تنهایی (ß=-0.039) معنی دار می باشد. با توجه با نقش کنترل احساس تنهایی در ارتقای بهزیستی روان شناختی و مهارت های اجتماعی در کودکان ناشنوا از مداخله های درمانی و آموزش های روان شناسی و مشاوره ای می توان در این زمینه بهره برد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر استفاده از راهبردهای سازگارانه و راهبردهای ناسازگارانه در بیماران مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه بیماری کوود- 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر استفاده از راهبردهای سازگارانه و راهبردهای ناسازگارانه در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بیماری کووید-19 بود. به این منظور؛ در یک بررسی تک آزمودنی چند خط پایه سه نفر از مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از بیماری کووید- 19 از میان افرادی که حداقل یک ماه قبل به علت بیماری کوود -19 در بیمارستان مسیح دانشور تهران بستری شده بودند، به روش نمونه گیری هدفمند، به پرسشنامه نظم جویی هیجان CERQ (گانفسکی و همکاران،2001) و تأثیر رویداد _ ویرایش IES-R (ویس و مامار، 1997) پاسخ دادند و مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها به روش تحلیل اندازه گیری های مکرّر و به کمک رسم نمودار تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان داد بیماران تحت درمان، اثربخشی معناداری در استفاده از راهبردهای سازگارانه و راهبردهای ناسازگارانه نشان داده و بهبودی معناداری به لحاظ بالینی کسب نمودند. لذا؛ درمان شناختی رفتاری بر استفاده از راهبردهای سازگارانه و راهبردهای ناسازگارانه در بیماران مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه بیماری کووید- 19 اثرگذار است.