فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
37 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی گروه درمانی فراتشخیصی یکپارچه نگر بر فراشناختها و فرا هیجان های مثبت و حساسیت اضطرابی در جانبازان دارای اختلال همبود وابسته به تروما و افسردگی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل همراه با دوره ی پیگیری دو ماهه بود. نمونه شامل 24 نفر که به روش هدفمند از بین جانبازان اعصاب و روان مراجعه کننده یا بستری در مراکز و بیمارستان های وابسته به بنیاد شهید شیراز در سال 1402 انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. شرکت کنندگان با مقیاس-های حساسیت اضطرابی ریس و همکاران (1986)، فراشناختها و فرا هیجان های مثبت بیر و مونتا (2010)، ضربه رویداد- تجدیدنظر شده ویز و مارمار (1997)، اختلال استرس پس ازضربه ویرایش نظامی، افسردگی بک و همکاران (1996) ارزیابی و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر به وسیله ی نسخه ۲3 نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل نشان داد که بین گروه آزمایش و گروه کنترل در مرحله ی پیش-آزمون نسبت به پس آزمون و دوره ی پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد (05/0> P) و تفاوتها از پس آزمون به پیگیری معنادار نیستند (05/0p> ) به این معنا که ثبات درمان در طول زمانحفظ شد..بنابراین مداخله ی درمانی بر متغیرهای پژوهش اثر بخش بوده است.
مدل یابی معادلات ساختاری نوموفوبیا بر اساس سبک های دلبستگی ناایمن و تنظیم شناختی هیجان ناسازگارانه با نقش میانجی احساس تنهایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
170 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل یابی معادلات ساختاری نوموفوبیا بر اساس سبک های دلبستگی ناایمن و تنظیم شناختی هیجان ناسازگارانه با نقش میانجی احساس تنهایی بود. روش این مطالعه توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه مشغول به تحصیل در مدارس دولتی شهر خرم آباد به تعداد 10089 نفر در سال تحصیلی 1403-1402 بودند. حجم نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی 400 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل پرسشنامه نوموفوبیا (NMP-Q) یلدریم و کوریا (2015)، پرسشنامه سبک های دلبستگی (AAI) هازن و شاور (1987)، فرم کوتاه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی (CERQ) گرانفسکی و کرایج (2006) و مقیاس احساس تنهایی-نسخه سوم (UCLA LS3) راسل (1996) بود. داده ها به روش همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 28 تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که اثرات مستقیم سبک های دلبستگی ناایمن و تنظیم شناختی هیجان ناسازگارانه بر نوموفوبیا معنادار بود (p<0/001). همچنین نتایج نشان داد که احساس تنهایی در رابطه بین دلبستگی ناایمن دوسوگرا (0/361=β و 0/001=sig)، دلبستگی ناایمن اجتنابی (0/322=β و 0/001=sig)، و تنظیم شناختی هیجان ناسازگارانه (0/355=β و 0001=sig) با نوموفوبیا نقش میانجی دارد. بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود که رابطه بین این متغیرها در مداخله های مرتبط با نوموفوبیا دانش آموزان مورد توجه قرار گیرد. لذا بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان برنامه هایی برای پیشگیری، اعمال مداخلات و کنترل نوموفوبیا طرح ریزی نمود.
اثربخشی راهبرد پایه ای درک داستان-گرامر بر پردازش واجی، پردازش معنایی و املایی، فراشناخت و حافظه فعال دانش آموزان نارسا خوان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
301 - 314
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی راهبرد پایه ای درک داستان-گرامر بر پردازش واجی، پردازش معنایی و املایی، فراشناخت و حافظه فعال دانش آموزان نارسا خوان مقطع ابتدایی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح دو گروه آزمایش و کنترل با پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری 45 روزه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان نارسا خوان مقطع ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1402-1401 بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 دانش آموز نارسا خوان از بین مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره فعال در حوزه کودک شهر اصفهان انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 20 نفر (20 نفر آزمایش) و (20 نفر کنترل) گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه پردازش واجی سلیمانی و دستجردی (2010)، پردازش معنایی-املایی پرسشنامه زندی و همکاران (1385)، مقیاس فراشناخت باکو و همکاران (2009)، پرسشنامه حافظه فعال پیکرینگ و گدرکل (2004 )، مقیاس هوشی وکسلر (2014)، آزمون عملکرد خواندن یارمحمدیان و همکاران (1394) بود. برنامه آموزشی مبتنی بر راهبرد پایه ای درک داستان-گرامر راید و لینرمن (2009) در طی 8 جلسه 60 دقیقه ای بر روی گروه آزمودنی به اجرا درآمد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری و به کارگیری نرم افزار SPSS 23 و تحلیل واریانس با اندازه های مکرر تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که راهبرد پایه ای درک داستان-گرامر بر بهبود پردازش واجی (0/001>P؛ 0/556 =F)، پردازش معنایی و املایی (0/001>P؛ 0/570 =F)، فراشناخت (0/001>P؛ 0/144 =F) و حافظه فعال (0/001>P؛ 0/464 =F) دانش آموزان نارسا خوان مقطع ابتدایی تأثیر معنی داری داشته است و تاثیر آن باقی مانده است(0/01>p)؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت راهبرد گرامر-داستان آموزشی مناسب برای کمک به یادگیری دانش آموزان نارسا خوان است.
پیش بینی انسجام خانوادگی براساس تمایز یافتگی و مرزهای زوجینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تمایز یافتگی و مرزهای اسلامی زوجینی در پیش بینی انسجام خانوادگی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان و مردان متاهل شهر قم در سال 1401 بود که از بین آنان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 300 زن و مرد متاهل انتخاب و پرسشنامه های انسجام خانوادگی (السون و همکاران، 1985)، تمایزیافتگی (دریک، 2011) و مرزهای زوجینی (هوشیاری، 1399) را تکمیل نمودند. اطلاعات بدست آمده با روش های آماری تحلیل همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با کمک نرم افزار Spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد مرزهای اسلامی زوجینی و تمایزیافتگی به طور همزمان 49/0 از تغییرات «انسجام خانوادگی» را تبیین می کنند. با بهره گیری از نتایج پژوهش می توان گفت؛ تبیین اهمیت و آموزش تمایز یافتگی و مهارت تنظیم مرزهای زوجینی بر اساس منابع اسلامی به زوجین موجب کاهش تعارضات زناشویی و افزایش انسجام خانوادگی می گردد.
Validity of the Persian translation of the COVID-19 Attitudes and Behaviors (ACAB)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Introduction: Of particular global concern is the coronavirus disease of 2019 (COVID-19) outbreak. All Persian versions of COVID-19 measures assess the intrapsychic aspects of it, and there is a crucial need to measure the intergroup aspects of this pandemic. Aim: The current study aims to validate the Persian version of COVID-19 attitudes and behaviors in the Iranian sample. Method: The participants included 250 people from all over Iran in cyberspace who were selected availability (177 men and 73 women). They voluntarily participated in the study by filling out questionnaires that were made available through Google Forms and then disseminated online. Results: The ACAB scale had satisfactory reliability and validity according to content, face, and construct validity tests except for the first subscale (social distancing adjustment). Consequently, confirmatory factor analysis supported the ACAB with 12-item and three subscales. Therefore, three subscales remained, including self-prioritization, prosocial behaviors, and belief in conspiracies, and social distancing adjustment was eliminated because the factor loading values of its items were less than 0.4. Conclusion: Results indicated that the ACAB is a reliable and helpful tool in research, especially for governmental surveys to understand why people do not cooperate in vaccination or prosocial behaviors.
رابطه اضطراب صفت و عدم تحمل بلاتکلیفی با نشانه های افسردگی در دانشجویان: نقش واسطه ای ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
171 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه اضطراب صفت و عدم تحمل بلاتکلیفی با نشانه های افسردگی در دانشجویان با نقش واسطه ای ذهن آگاهی بود. روش پژوهش، توصیفی_همبستگی به روش تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی1400- 1399 بودند(12000N=) که از بین آنها 249 نفر که نمره 14و بالاتر را در پرسشنامه افسردگی بک داشتند به صورت دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل ویراست دوم مقیاس افسردگی بک(1966)، سیاهه اضطراب حالت -صفت اشپیل برگر(1970)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون(1994) و مقیاس ذهن آگاهی رایان و براون(2003)بود . برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرم افزار SPSSV19و نرم افزار lisrelV15 استفاده شد. یافته ها نشان داد که مدل از برازش خوبی برخوردار بوده(032/0RMSEA=، 985/0CFI=) و بین اضطراب صفت(421/0= β، 05/0p<) و عدم تحمل بلاتکلیفی(271/0= β، 05/0p<) با نشانه های افسردگی رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد و علاوه بر این اضطراب صفت(088/0= β، 01/0p<) و عدم تحمل بلاتکلیفی(077/0= β، 01/0p<) با میانجیگری ذهن آگاهی نیز اثر غیر مستقیم مثبت و معنی داری بر نشانه های افسردگی در دانشجویان داشتند. براساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که در تایید فرضیات پژوهش اضطراب صفت و عدم تحمل بلاتکلیفی به شیوه های مستقیم و غیرمستقیم نشانه های افسردگی در دانشجویان را تحت تاثیر قرار می دهند و نقش پویایی در نشانه های افسردگی ایفا می کنند.
نقش واسطه ای درگیری تحصیلی در رابطه ویژگی های شخصیتی و خود ارزشمندی با خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان پسر دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
201 - 224
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای درگیری تحصیلی در رابطه ویژگی های شخصیتی و خودارزشمندی با خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان پسر دبیرستانی بود. در یک طرح همبستگی تعداد 306 نفر از دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهر گناباد در سال تحصیلی 1401-1400 با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های ویژگی های شخصیتی نئو(1985)، خود ارزشمندی کروکر و همکاران(2003)، خود کارآمدی تحصیلی مورگان و جینکز(1999) و درگیری تحصیلی ریو(2013) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. مدل مفروض برازش مطلوبی با داده ها داشت. نتایج نشان داد که درگیری تحصیلی در رابطه ویژگی های شخصیتی و خودارزشمندی با خودکارآمدی تحصیلی نقش واسطه ای دارد و خودارزشمندی اثر غیرمستقیم بیشتری بر خودکارآمدی تحصیلی دارد و اثرات مستقیم ویژگی های شخصیتی و خودارزشمندی بر خودکارآمدی تحصیلی بیشتر از اثرات غیرمستقیم آن ها به واسطه درگیری تحصیلی بود. بر همین اساس می توان نتیجه گرفت که خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان به واسطه ارتباط ویژگی های شخصیتی و خودارزشمندی با درگیری تحصیلی می تواند افزایش یابد و این موضوع پیش بینی کننده مثبتی برای خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان باشد
طراحی و اعتباریابی پروتکل مداخلات آنلاین سازگاری بعد از طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (بهمن) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۳
۱۷۶-۱۵۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات نشان داده است افرادی که تجربه طلاق دارند اغلب دچار مشکلاتی در تطبیق با شرایط جدید خود می شوند و ممکن است با مشکلات مدیریت احساسات، مقابله با استرس و حفظ روابط سالم مواجه شوند. مداخلات آنلاین به عنوان یک رویکرد نوظهور برای حمایت از افراد در دوره بعد از طلاق ظاهر شده اند. این مداخلات معمولاً منابع و ابزارهای تعاملی را از طریق پلتفرم های دیجیتالی ارائه می دهند و راهنمایی، حمایت و تمرینات افزایش مهارت را برای کمک به افراد در هدایت چالش های طلاق و ارتقای روانشناختی آن ها ارائه می دهند. با این حال، یک شکاف در تحقیقات موجود درباره طراحی و اعتباریابی پروتکل های مداخلات آنلاین به خصوص منطبق بر سازگاری بعد از طلاق وجود دارد. هدف: هدف از پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی پروتکل مداخلات آنلاین سازگاری بعد از طلاق بود. روش: این پژوهش با استفاده از روش کیفی (تحلیل مضمون) با انجام مصاحبه های نیمه ساختار یافته انجام شد و جامعه آماری شامل تمامی متخصصان خانواده در استان خوزستان بود. نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری ملاکی انتخاب شدند. ملاک انتخاب افراد عبارت بود از دارا بودن مدرک دکترای تخصصی در یکی از گرایش های مشاوره و روانشناسی و حداقل ۵ سال تجربه کار درمانی با زوجین و خانواده ها. داده های حاصل از مصاحبه در قالب سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی با استفاده از نرم افزار مکس کیودا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: در پروتکل تدوین شده آموزش ها در سه بخش خود، فرزندان و هیجانات و استرس ها طبقه بندی شد که بخش خود شامل پنج موضوع بود: مدیریت استرس و اضطراب، مدیریت خشم، تاب آوری، ارتباط با همسر سابق و ازدواج مجدد. بخش فرزندان، شامل پنج موضوع: سرمایه گذاری برای آینده کودک، تعاملات در خصوص فرزندپروری، تعامل با خانواده ها، ازدواج مجدد و تعامل با کودک و تعطیلات و جشن های فرزندان و بخش هیجانات و استرس ها، شامل دو موضوع است: بخشش همسر و پذیرش طلاق و واقعیت نگری بود. نتیجه گیری: باتوجه به نتیجه مثبت اعتباریابی پروتکل طراحی شده استفاده از آن برای سازگاری بعد از طلاق در زمان بیماری های واگیر که نیاز به خدمات غیرحضوری است به سازگاری این افراد کمک خواهد نمود و توصیه می شود دست اندرکاران حوزه بهداشت روان نسبت به گسترش آن اقدام نمایند.
مقایسه سازگاری زناشویی بین زوجین ایرانی و ترکیه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۴
203-225
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بررسی عوامل مؤثر بر ارتقای رضایت زناشویی در زوجین یکی از مهم ترین اهداف روانشناسی است. ازدواج به دلیل نقشی که در بنانهادن رابطه خانوادگی و تربیت کردن نسل آینده به عهده دارد، به عنوان مهم ترین و اساسی ترین رابطه بین فردی توصیف شده است. در این راستا هدف پژوهش حاضر مقایسه سازگاری زناشویی در بین زوجین ایرانی و ترکیه ای است. روش: پژوهش حاضر از نوع طرحهای مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش همه زوجین ایران و ترکیه بود که 300 نفر از زوجین ایرانی و 300 نفر از زوجین ترکیه ای به صورت تصادفی انتخاب و به پرسشنامه سازگاری زناشویی پاسخ دادند. سپس داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس در نرم افزار SPSS نسخه 24 مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفت. یافته: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که زوجین ایرانی نسبت به زوجین ترکیه ای از سازگاری بیشتری برخوردار هستند که این تفاوت ازنظر آماری نیز معنادار است. بحث: می توان گفت که اصولاً تفاوتهای فرهنگی به دلیل پیامدهایی که دارد می تواند باعث ایجاد تغییراتی در زندگی افراد شود و در نتیجه سازگاری زناشویی آنها را تحت تأثیر قرار دهد. به همین دلیل نیاز است که مسائل فرهنگی هم برای افزایش رفاه اجتماعی موردتوجه قرار بگیرد.
معناکاوی سبک زندگی جوانان مصرف کننده مواد اعتیادآور در فرحزاد تهران: مطالعه کیفی با رویکرد نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
55 - 84
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف معناکاوی سبک زندگی جوانان مصرف کننده مواد اعتیادآورِ در فرحزاد تهران انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر کیفی و مبتنی بر نظریه زمینه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه جوانان مصرف کننده مواد مقیم پاتوق فرحزاد تهران بودند که از بین آن ها 35 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با استفاده از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام گرفت. یافته ها: عوامل تاثیرگذار بر پیدایش و پویش سبک زندگی دل فریب اعتیادی و خودکشی خودخواسته شامل عوامل فردی و اجتماعی (شامل لذت جویی و حس کنجکاوی، پنداشت های غلط درباره مصرف مواد)؛ عوامل زمینه ساز، تداوم بخش و تشدیدکننده (شامل شرایط خانوادگی، اجتماعی، محیطی و اقتصادی)؛ و عوامل مداخله گر (شامل متغیرها و اختلالات روان شناختی و هیجانی، برچسب اجتماعی و پیامدها شامل احساس بی ارزشی، بی پناهی، شکست و خروج از زندگی معمولی) بودند. همچنین، راهبردها شامل معنابخشی به زندگی اعتیادی، مقاومت در برابر تغییر و تقسیم دردها با هم نوعان در پاتوق بود. نتیجه گیری: هم کنشی عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی و نهادی در پیدایش و معنادهی به سبک زندگی اعتیادی مشارکت کنندگان مؤثر بود. آنها با ناکامی در زندگی برای جبران تنهایی و انزوا به سبک زندگی دلفریب اعتیادی روی آورده و مرگ تدریجی و خودکشی خودخواسته را تجربه کردند. توجه به واقعیت های فراروی زندگی نوجوانان و جوانان، به خصوص ناامیدی و سرخوردگی های آنان به طور عمیق و فهم معنای زندگی از دریچه دید آنان، توصیه می شود.
روش های بکارگیری از ظرفیت اقوام و طوایف سیستان و بلوچستان در مقابله با قاچاق مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
193 - 212
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی روش های بکارگیری طوایف و اقوام در مبارزه با قاچاق مواد مخدر بود. روش: روش پژوهش حاضر کیفی مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش خبرگان استان سیستان و بلوچستان در سال 1402 بودند که براساس نمونه گیری هدفمند و با استفاده از تکنیک اشباع داده ها، 15 نفر انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون جهت دار در نرم افزار مکس کیو دی ای انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد 8 مضمون سازمان دهنده در قالب 32 مضمون پایه توانستند به عنوان روش های اطلاعاتی و عملیاتی به عنوان دو مضمون فراگیر در بکارگیریِ طوایف و اقوام در مبارزه با قاچاق مواد مخدر موثر واقع شوند. مضامین سازمان دهنده این پژوهش پیرامون اقوام و طوایف شامل جذب عوامل اطلاعاتی، بکارگیری اطلاعاتی، انگیزش، آگاه سازی، تجهیز کردن به ابزار نوین، ارتقا دانش مرزی، آموزش عملیاتی، بکارگیری عملیاتی، نفوذ دادن آنها در بین باندها و شبکه ها، و ایجاد تیم های عملیاتی بود. نتیجه گیری: جذب از اقوام و طوایف، انگیزش، آگاه سازی، تجهیز اقوام و طوایف به ابزار نوین و ارتقا دانش مرزی آنان به عنوان روش های اطلاعاتی و آموزش عملیاتی، نفوذ دادن اقوام و طوایف در بین باندها و شبکه ها، و ایجاد تیم های عملیاتی از بین جامعه هدف به عنوان روش های عملیاتی در مبارزه با قاچاق مواد مخدر موثر هستند.
نقش همدلی، نشانگان اختلالات شخصیت و تکانش گری والدین در پیش بینی علائم بروننمود
حوزههای تخصصی:
هدف: به دلیل مطالعات اندک در زمینه برخی عوامل مؤثر نظیر همدلی، نشانگان اختلالات شخصیت و تکانش گری والدین در ایجاد علائم بروننمود کودکان، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش همدلی، نشانگان اختلالات شخصیت و تکانش گری والدین در پیش بینی علائم بروننمود کودکان 7-12 است. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع مطالعات همبستگی است.100نفر(68پسر، 32دختر) از دانش آموزان دبستان های اصفهان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و از والدین دانش آموزان خواسته شد پرسشنامه میلون3، همدلی دیویس، تکانش گری بارات، سیاهه رفتاری کودکان را تکمیل کنند. تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه با روش گام به گام صورت گرفته است. یافته ها: نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد اختلالات شخصیت(مرزی، خودشیفته و منفعل) در والدین می تواندگرایش به علائم بروننمود را پیش بینی کند، اما همدلی و تکانش گری پیش بین گرایش به علائم بروننمود نبودند. درکل مؤلفه ها توانستند 9/22 درصد واریانس علائم بروننمود کودکان را تبیین کنند. نتیجه گیری: نقش نشانگان اختلالات شخصیت (مرزی، خودشیفته، منفعل) در گرایش به علائم بروننمود تائید می شود. معیارهای اختلالات شخصیت شدید مستقیماً به ناتوانی در کنترل کافی برخشم و یا سطوح بالای پرخاشگری اشاره دارد. بنابراین در زمینه طرح های مداخلاتی و بررسی عوامل مؤثر بر علائم بروننمود کودکان توجه به نقش نشانگان اختلالات شخصیت والدین نیز بااهمیت است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ادراک منفی از تنیدگی و تاب آوری در سالمندان مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
215 - 224
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ادراک منفی از تنیدگی و تاب آوری در سالمندان مبتلابه دیابت نوع 2 بود. این پژوهش ازنوع نیمه آزمایشی باطرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه سالمندان مبتلابه دیابت نوع دو در شهر کیش بودند که جهت استفاده از خدمات مراکز درمانی به دلیل ابتلاء به دیابت نوع دو در سه ماه دوم سال 1400 مراجعه کرده بودند. نمونه آماری شامل 30 نفر بود که به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی 15 نفر در گروه گواه و 15 نفر در گروه آزمایش جایگزین گردیدند. گروه آزمایش مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را طی 8 جلسه 90دقیقه ای، هفته ای یکبار دریافت کردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران (PSS-14، 1997) و تاب آوری کانر و همکاران (CD-RISC، 2003) جمع آوری و به روش تحلیل واریانس بااندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد اثر اصلی گروه برای ادراک از تنیدگی منفی (844/ ، 05/0> P، 1/151F=) و تاب آوری (548/ ، 05/0> P، 9/12F=) معنادار هستند؛ همچنین در متغیر ادراک منفی از تنیدگی اثر اصلی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (818/ ، 05/0> P، 6/125F=) و در تاب آوری نیز اثر اصلی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (445/ ، 05/0> P، 37/6F=) معنادار است (05/0P<). نتیجه گیری می شود درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش ادراک منفی از تنیدگی و افزایش تاب آوری موثر است.
طراحی و تدوین استراتژی های آموزشی مبتنی بر رویکرد شناختی به منظور مقابله با مصرف داروهای غیرمجاز در باشگاه های بدن سازی کشور
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه ورزش به عنوان یک پایه بین الملل ی در سراس ر جه ان از طرفی سوء مصرف داروها و مکم له ا در ورزش مطرح است، از طرفی سوء مصرف داروها و مکم ل ه ا در ورزش یکی از معضلاتی است که جوامع کنونی ب ا آن روب رو هس تند. هدف: تحقیق پیش رو با هدف طراحی و تدوین استراتژی های آموزشی مبتنی بر رویکرد شناختی به منظور مقابله با مصرف داروهای غیرمجاز در باشگاه های بدن سازی کشور انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی و مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری است و از لحاظ هدف نیز جزء تحقیقات کاربردی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدرسان فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام کشور و اساتید علوم ورزشی آگاه به موضوع پژوهش بود و حجم نمونه با استفاده از نرم افزار جی پاور نسخه 1/3 ، 402 نفر به دست آمد. از این رو، تعداد 450 پرسشنامه پخش شد و 408 نفر به پرسشنامه پژوهش به صورت صحیح پاسخ دادند. از پرسشنامه محقق ساخته به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. این پرسشنامه شامل 26 گویه و 7 مؤلفه با طیف لیکرتی 5 گزینه ای(کاملا موافقم تا کاملا مخالفم) بود. پس از تائید روایی پرسشنامه ها به کمک 8 نفر از اساتید و متخصصان امر، پایایی آن نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به تائید رسیده و از آن ها برای جمع آوری داده ها استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. در بخش آمار توصیفی از جدول و نمودارهای فراوانی و فراوانی نسبی ویژگی های جمعیت شناختی مشارکت کنندگان تحقیق، میانگین و انحراف معیار استفاده شد. در بخش آمار استنباطی به منظور بررسی مدل پژوهش از تحلیل معادلات ساختاری با کمک نرم افزار SmartPLS نسخه 4 استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده های تحقیق نشان داد که محتوای آموزش شناختی، سبک رهبری شناختی، کسب اطلاعات، انتشار اطلاعات، حذف اطلاعات، روش های آموزش با رویکرد شناختی و منابع انسانی در آموزش با رویکرد شناختی از استراتژی های آموزشی مبتنی بر رویکرد شناختی به منظور مقابله با مصرف داروهای غیرمجاز در باشگاه های بدن سازی کشور است. نتیجه گیری: با توسعه دانش شناختی ورزشکاران این حوزه، آنها را متقاعد به دوری و اجتناب از مصرف این مکمل ها نمود و لذا برای توسعه دانش شناختی می بایست برنامه ریزی جامعی در خصوص طراحی محتوای دانش شناختی، تربیت نیروی انسانی خبره در این حوزه و توجه به دانش و آگاهی مربیان و مسئولین این حوزه نمود.
اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر روی آوردهای مصاحبه انگیزشی و ذهنی سازی بر اجتناب تجربه ای دانش آموزان با ترومای کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تجربه هرگونه حادثه آسیب زا در دوران کودکی می تواند بهزیستی افراد را تحت تأثیر قرار دهد. این پژوهش با هدف اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر روی آوردهای مصاحبه انگیزشی و ذهنی سازی بر اجتناب تجربه ای دانش آموزان با ترومای کودکی انجام شد. روش: پژوهش حاضر شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری ۲ ماهه با یک گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری، تمامی دانش آموزان با ترومای کودکی در مقطع سنی ۱۲ تا ۱۵ سال بود که در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ به مراکز مشاوره آموزش و پرورش شهرستان رشت مراجعه کرده اند. نمونه مورد نظر۳۰ دانش آموز از جامعه آماری مذکور بود که با روش نمونه گیری دردسترس و براساس معیارهای ورود و خروج و داوطلبانه انتخاب و به صورت ﺗﺼﺎدﻓﯽ در دو گروه آزﻣﺎیﺶ و گواه (در هر گروه ۱۵ دانش آموز) جایدهی شدند. برنامه آموزشی مبتنی بر روی آوردهای مصاحبه انگیزشی و ذهنی سازی در قالب ۱۱ جلسه ۹۰ دقیقه ای برای گروه آزمایش به صورت گروهی اجرا شد و گروه گواه در طی فرایند مطالعه هیچ نوع مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل آخرین نسخه اعتباریابی شده پرسشنامه های چندبعدی اجتناب تجربه ای گامز و همکاران (2011) و پرسشنامه ترومای کودکی برنشتاین و فینک (1998) در ایران بود. تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل واریانس آمیخته و نرم افزار SPSS-26 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان دادکه تفاوت معناداری بین کاهش میانگین اجتناب تجربه ای (۱۱۵/ ۳F=، ۰۴/0P=) و مؤلفه های اجتناب رفتاری (۶۷۰/ ۶F=، ۰۱/0P=)، انزجار از آشفتگی (۴۶۴/ ۳F=، ۰۴/0P=) و حواس پرتی- توقف (۹۷۵/ ۵F=، ۰۲/0P=) در مرحله پس آزمون گروه آزمایش و گواه وجود دارد و این نتایج (کاهش اجتناب تجربه ای) در گروه آزمایش و در مرحله پیگیری نیز تداوم داشت (05/0P<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، می توان استنباط کرد که آموزش مبتنی بر مصاحبه انگیزشی و ذهنی سازی با ایجاد راهبردهای شناختی لازم برای مواجهه با تنیدگی ها به جلوگیری از مارپیچ فروکاهنده خلق و تفکر منفی و گرایش به پاسخ های نگران کننده و اجتنابی دانش آموزان با ترومای کودکی کمک کرده است.
مدل یابی درگیری تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی بر اساس ادراک از حمایت اساتید و خودکارآمدی تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درگیری تحصیلی به عنوان یکی از مسائل مهم در حوزه آموزش نقشی اساسی در رسیدن به تجربه یادگیری مطلوب داشته و می تواند تضمین کننده موفقیت تحصیلی دانشجویان باشد. هدف پژوهش حاضر مدل یابی روابط ساختاری میان درگیری تحصیلی، ادراک از حمایت اساتید و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی است. روش کار: جامعه آماری در این پژوهش توصیفی- همبستگی، کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کاشان در سال تحصیلی 98-1397 بودند. تعداد 327 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو و تسنگ، خودکارآمدی تحصیلی مک ایلروی و بانتینگ و درک حمایت معلم متنی، مک وایرتر و اونیلو پاسخ دادند. داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Amos تحلیل شدند. نتایج: نتایج نشان داد ادراک از حمایت اساتید می تواند به طور معناداری درگیری تحصیلی دانشجویان را پیش بینی کند و خودکارآمدی تحصیلی دارای نقش میانجی گر در رابطه ادراک از حمایت اساتید با درگیری تحصیلی است. شاخص های الگوسازی حاکی از آن است که مدل ارائه شده از برازش مناسب برخوردار و انطباق مطلوبی بین مدل ساختاری شده با داده های تجربی برقرار است و متغیرهای پیش بینی کننده الگو، 68/0 از واریانس درگیری تحصیلی را تبیین کردند. نتیجه گیری: ارائه حمایت و توجه و پذیرا بودن نسبت به دانشجو از جانب اساتید می تواند زمینه رشد احساس خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان را فراهم کرده و به افزایش درگیری در فعالیت های مربوط به یادگیری کمک نماید. بنابراین ضروری است برنامه ریزی و بازنگری در شیوه های آموزشی در راستای بهبود ادراک از حمایت اساتید مورد توجه قرار گیرد.
تدوین برنامه آموزش مهارتهای حل مساله و اثربخشی آن بر مهارتهای تنظیم هیجان و اضطراب اجتماعی نوجوانان دچار اختلال اتیسم با عملکرد بالا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تدوین برنامه آموزش مهارت های حل مساله و اثربخشی آن بر مهارت های تنظیم هیجان و اضطراب اجتماعی نوجوانان دچار اختلال اتیسم با عملکرد بالا انجام شد. روش ها: این پژوهش در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. بخش کیفی شامل تدوین و اعتباریابی برنامه آموزشی بود و بخش کمی شامل روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل همراه با دوره پیگیری 1 ماهه بود. جامعه آماری بخش کیفی شامل 28 متخصص با مدرک دکتری روانشناسی کودکان استثنایی شهر تهران در سال 1401 بود که 10 نفر از آن ها به شیوه هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و جامعه آماری بخش کمی شامل 53 دانش آموز دچار اختلال اتیسم شهر قزوین در سال 1401 بود که 20 نفر از آن ها به شیوه در دسترس براساس ملاک های ورود از آموزشگاه استثنائی پارس به عنوان نمونه انتخاب و در 2 گروه آزمایش (10) و کنترل (10) به شیوه تصادفی گمارش شدند. ابزارهای اندازه گیری پژوهش شامل سیاهه تنظیم هیجان شیلدز و همکاران (1997) و مقیاس اضطراب اجتماعی لاگرکا (1999) بود. گروه آزمایش در 12 جلسه 45 دقیقه ای برنامه آموزشی را دریافت کرد. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی، از نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی و در بخش کمی، از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر دو راهه با نرم افزار SPSS26 استفاده شد. یافته ها: برنامه آموزشی اعتبار محتوایی مناسبی دارد و موجب بهبود مهارت های تنظیم هیجان و کاهش اضطراب اجتماعی درگروه آزمایش شده است. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود آموزش مهارت های حل مساله را در اولویت آموزشی نوجوانان دچار اختلال اتیسم با عملکرد بالا قرار گیرد.
طراحی الگوی بهینه مدیریت آموزشی هیبریدی در نظام آموزشی
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: مدرسه هیبریدی یعنی درکنار ریاضیات و علوم تجربی، همه دروس و فعالیت ها اهمیت و هدف گذاری جدی دارند. پژوهش حاضر با هدف تدوین طراحی الگوی بهینه مدیریت آموزشی هیبریدی در نظام آموزشی انجام شد. روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی-توسعه ای و از نظر روش جمع آوری داده ها آمیخته اکتشافی با رویکرد کیفی (بررسی ادبیات تحقیق و تحلیل مضمون) و کمی (مدل سازی معادلات ساختاری) است. در مرحله اول، با استفاده از این یافته ها، 15 نفر از خبرگان (معلمان، مدیران مدارس، کارشناسان آموزش و پرورش) از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته انتخاب و مصاحبه ها تا اشباع داده ها ادامه یافت. برای انتخاب خبرگان از نمونه گیری نظری استفاده شد و جهت تأمین روایی از تکنیک های تایید پذیری و بازبینی توسط اعضا و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون بهره برداری شد. در بخش کمی، جامعه آماری شامل 4635 معلم مدارس مقطع متوسطه ارومیه بود که از این تعداد، 381 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته ای بود که بر اساس مراحل کیفی تدوین شده بود. برای تأمین اعتبار ابزار از روایی محتوایی (بازبینی توسط پنج متخصص) و برای تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ (78/0) استفاده شد. در نهایت، برای تحلیل داده های کمی، از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل نسخه 8.8 استفاده گردید. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد نتایج حاصله نشان داد که عوامل مؤثر بر مدیریت آموزشی هیبریدی در مقطع متوسطه در سه مضمون اصلی و شش مضمون فرعی دسته بندی شدند. مضمون اصلی مدیریت منابع انسانی، مدیریت فناوری و مدیریت آموزشی مشخص شدند و الگوی بهینه بدست آمد (05/0p<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت شاخص های برازش مدل مناسب بوده و مدل تحقیق به طور کلی از انطباق مناسبی با داده ها برخوردار بوده و معیارهای لازم برای برازش مطلوب را تأمین می کند.
اثربخشی روش خودهیپنوتیزمی بر توجه و الگوی الکتروانسفالوگرافی داوطلبان کنکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
97 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی اثربخشی روش خودهیپنوتیزمی بر توجه و الگوی الکتروانسفالوگرافی داوطلبان کنکور بود. جامعه آماری در این مطالعه، کل افراد مراجعه کننده به مرکز مشاوره کنکور استاد کرمی در سال 1398 در شهر شیراز بود. نمونه آماری شامل 24 نفر پسر در محدوده سنی 18 تا 20 سال بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از مرکز مشاوره انتخاب شدند. سپس در دو گروه 12 نفری کنترل و 12 نفری آزمایشی به صورت تصادفی قرار داده شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی، آزمون اثر استروپ و دستگاه ثبت الکتروانسفالوگرافی بود. تعداد جلسات هیپنوتیزم برای هر یک از افراد گروه آزمایشی، 10 جلسه در طول دو هفته بود. گروه کنترل در مدتی که مداخله گروه آزمایشی سپری می شد، تحت گذر زمان بودند و در پس آزمون، هر دو گروه از نظر میزان توجه و الگوی الکتروانسفالوگرافی، با یکدیگر مقایسه شدند. داده های آماری از طریق تحلیل کوورایانس در سطح 05/0 ˂ p مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتیجه مطالعه نشان داد که اثر متغیر مستقل معنی دار شد. لذا به نظر می رسد که روش خودهیپنوتیزمی بر توجه و الگوی الکتروانسفالوگرافی داوطلبان کنکور تاثیرگذار است.
تبیین روابط علی بین سبک های فرزندپروری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم بر اساس نقش میانجیگر تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
477 - 500
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پیشرفت تحصیلی میزان موفقیت فرد در دستیابی به اهداف خاص محیط های آموزشی به ویژه مدرسه را نشان می دهد. روش: پژوهش حاضر به روش همبستگی و با استفاده از تحلیل مسیر انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه دوم مدارس غیرانتفاعی منطقه 1 آموزش و پرورش تهران در سال 1400-1401 تشکیل می دادند. 240 نفر نمونه به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان طی یک جلسه و به صورت انفرادی به پرسشنامه پیشرفت تحصیلی (Pham & Taylor, 1994) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (Garnefski & Kraaij, 2006) و والدین آن ها نیز به پرسشنامه فرزندپروری (Baumrind, 1973) پاسخ دادند. داده های بدست آمده از این پژوهش با روش حداکثر درست نمایی در نرم افزار ایموس نسخه ۲۴ تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد ضریب مسیر بین راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی (001/0=p، 208/0-=β) و راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی (001/0=p، 306/0=β) و پیشرفت تحصیلی معنادار بود. ضریب مسیر مستقیم بین سبک فرزندپروری سهل گیرانه (001/0=p، 221/0-=β) و مقتدرانه (001/0=p، 303/0=β) با پیشرفت تحصیلی معنادار بود. ضریب مسیر غیرمستقیم بین سبک فرزندپروری سهل گیرانه و پیشرفت تحصیلی با میانجی گری راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان (045/0=p، 028/0-=β) و راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان (001/0=p، 073/0=β) معنادار بود. نتیجه گیری: راهبردهای تنظیم شناختی هیجان تحت تأثیر سبک های فرزندپروری می تواند پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را تبیین کند.