فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۶۱ تا ۵٬۸۸۰ مورد از کل ۳۵٬۸۹۱ مورد.
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
147 - 168
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات بسیار مهم که افراد با آن مواجه هستند، موضوع مقاومت در برابر تغییر می باشد که زندگی افراد را تحت الشعاع قرار داده و بر جنبه های مختلف آن اثر می گذارد. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی مقاومت در برابر تغییر بر اساس سبک های دلبستگی و انعطاف پذیری شناختی انجام گرفت. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی کارمندان مرد نیروی انتظامی منطقه 11 شهر تهران در پاییز 1400 می باشد که به روش در دسترس تعداد 167 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار مطالعه شامل پرسش نامه های مقاومت در برابر تغییر اورگ (2003)، سبک دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور (1987) و انعطاف پذیری شناختی (CFI) می باشد. داده ها با کمک آزمون های رگرسیون و همبستگی پیرسون تحلیل شدند. آزمون رگرسیون نشان داد که انعطاف پذیری شناختی و سبک های دلبستگی ناایمن- اجتنابی و ناایمن- دوسوگرا پیش بینی کننده مقاومت در برابر تغییر می باشند. همچنین براساس آزمون همبستگی پیرسون، بین مقاومت در برابر تغییر با سبک دلبستگی ناایمن/ اجتنابی، سبک دلبستگی ناایمن/ دوسوگرا و انعطاف پذیری شناختی رابطه معنی داری وجود دارد. از این رو شناخت و شناسایی عوامل و محرک های موثر بر مقاومت در برابر تغییر می تواند موجب یافتن راه حل های جدید برای درمان و مهم تر از آن پیشگیری شود.
پیش بینی سلامت روان بر اساس تفکر منطقی، عزت نفس و خودکارآمدی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرستان بروجرد
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی سلامت روان بر اساس تفکر منطقی، عزت نفس و خودکارآمدی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرستان بروجرد است. این پژوهش، از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه ی آماری، کلیه ی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه ی دوم (دبیرستان) در محدوده سنی 17-15 شهرستان بروجرد در سال تحصیلی 1400-1399 بود، که تعداد 110 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده عبارت بودند از: پرسشنامه ی سلامت روان گلدبرگ و هیلر، تفکر منطقی فاسیون، عزت نفس روزنبرگ و خودکارآمدی مورگان-جینکز. نتایج نشان داد تفکر منطقی، عزت نفس و خود کارآمدی، به طور مثبت و معناداری می توانند سلامت روان دانش آموزان را پیش بینی کنند. همچنین، بیشترین سهم پیش بینی سلامت روان دانش آموزان به خودکارآمدی اختصاص دارد.
پیش بینی گرایش به روابط فرازناشویی از طریق عدم تعهد زناشویی و صمیمیت در زنان متأهل
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به روابط فرازناشویی از طریق عدم تعهد زناشویی و صمیمیت در زنان متاهل بود. به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان متاهل شهر شیراز در سال 1401 بود و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 150 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند، بود. مواد و روش کار: برای گردآوری داده ها پرسشنامه های گرایش به روابط فرازناشویی، تعهد زناشویی و صمیمیت استفاده شد که روایی و پایایی آنها مورد تأیید قرار گرفته است. یافته ها: نتایج نشان داد که بین تعهد زناشویی با گرایش به روابط فرازناشویی رابطه معکوس و معناداری وجود دارد، همچنین بین صمیمیت با گرایش به روابط فرازناشویی رابطه معکوس و معناداری وجود داشت.
شناسایی عوامل مؤثر بر بی وفایی زناشویی در فضای برخط با تحلیل پدیدارشناسانه شیوه زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده در میان همه جوامع بشری به عنوان بنیادی ترین نهاد اجتماعی زیربنای جوامع و منشأ فرهنگ ها و تاریخ بشر بوده است. پرداختن به این بنای مقدّس بنیادین، همواره سبب اصلاح خانواده بزرگ انسانی و فروگذاری آن مایه دور شدن آدمی از زندگی سالم بوده است. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر بی وفایی زناشویی در فضای برخط با تحلیل پدیدارشناسانه شیوه زندگی بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش، دربرگیرنده زوجین درخواست کننده طلاق، ارجاعی از دادگاه شهرستان مرند در سال 1401 بود. اندازه نمونه دربرگیرنده 14 نفر مشارکت کننده بود که با روش غیر احتمالی و هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. داده ها به روش تحلیل درون مایه کدگذاری و تحلیل شدند. پس از کدگذاری مصاحبه ها و دسته بندی درون مایه ها، 4 درون مایه اصلیِ خانوادگی- پرورشی، فردی، زوجی و محیطی- اجتماعی به دست آمد. نتایج حاصل نشان داد چنان چه افراد در خانواده مبدأ الگوی رفتاری مناسب و شیوه زندگی بالیده و متعهدانه و غیر مصرف گرا را نیاموخته و خود نیز در جهت کسب آن ها و نیز تشکیل هویت زوجی سالم کوشش نکنند، در محیط نامناسب مستعد بروز رفتار پیمان شکن خواهند بود.
واکاوی تسهیلگرهای ناپایداری زناشویی و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی ارزش ها و باورهای همسران درباره زندگی زناشویی و روابط میان فردی نقش برجسته ای در آشکار ساختن پیش زمینه های بی ثباتی زندگی زناشویی دارد. هدف این پژوهش واکاوی تسهیلگرهای ناپایداری زناشویی و پیامدهای آن در شهر ایلام بود. این پژوهش کیفی در چارچوب دیدگاه زمینه ای و در راستای شناسایی و فهم فرآیندهای علی شکل گیری ناپایداری زناشویی از دیدگاه کارآزمودگان کاردان (دربرگیرنده خبرگان دانشگاهی، کارشناسان شورای حل اختلاف و قضات دادگاه های خانواده) در شهر ایلام انجام گرفته است. در این پژوهش، ۲۰ نفر از شرکت کنندگان با روش نمونه گیری نظری و هدفمند انتخاب شدند. داده های موردنظر بر پایه مصاحبه عمیق، جمع آوری و تجزیه وتحلیل شدند. مدل نمود یافته دربرگیرنده سه بعد شرایط، کنش-همکنش ها و پیامدها است. بعد «شرایط» دربرگیرنده شناخت سطحی، کج روی اخلاقی و رفتاری، رویکرد قهری زوجین، ضعف مهارت های حل مسئله و ناهمسانی همسران» بعد «کنش- همکنش ها» دربرگیرنده نقش سکوت و کنار آمدن، احساس حقارت و مقابله، خشونت و تلافی و گرایش به طلاق، بعد «پیامدها» دربرگیرنده تشدید احساس حقارت و سرخوردگی، دگرگونی و ناکارآمدی ارزش های خانواده، بحران هویت و ناامنیِ اخلاقی است. بنابراین بسترسازی و تقویت مراکز فرهنگ ساز، ارتقاء الگوهای مهارت های زناشویی و تقویت نظارت و درمان مراکز مشاوره برای کاهش ناپایداریِ زناشویی پیشنهادشده است.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه هوش خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۹
99 - 123
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ساخت و اعتباریابی پرسشنامه هوش خانواده بود. این پژوهش کاربردی و از نوع توسعه ابزار بود . جامعه آماری جهت تهیه ابزار شامل والدین و دانش آموزان مقطع پنجم ابتدایی شهر کرمانشاه که در سال 1401-1400 مشغول به تحصیل بودند و تعداد آنها بر اساس گزارش سازمان آموزش و پرورش 1000 نفر گزارش شد، که به صورت نمونه گیری هدفمند با معیار ورود (خانواده هایی که در ابزار پژوهش شامل عملکرد خانواده اپشتاین نمره بالایی آورده باشند و سن ورود به پژوهش 12 تا 65سال) تا اشباع نظری ۴۰ نفر انتخاب و تحت مصاحبه عمیق قرار گرفتند و در بخش دوم جامعه آماری جهت سنجش روایی پرسشنامه شامل اساتید روانشناسی و مشاوره با معیار ورود داشتن مدرک دکترا و داشتن حداقل5 سال سابقه کار مرتبط با خانواده تا اشباع نظری 15 نفر انتخاب شدند. جهت تعیین روایی صوری ابزار ابتدا بین 30 تن از خانواده های جامعه مورد بررسی قرار گرفت سپس برای تایید داده های پژوهش از تحلیل عاملی اکتشافی ،تحلیل عاملی مرتبه اول و دوم و برای سنجش پایایی آن از آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته ها نشان داد، از لحاظ ساختار عاملی30 گویه پرسشنامه، قابل تقلیل به مولفه های مهارت های ارتباطی، اهداف و راهبردهای مشترک، انسجام، روحیه تلاش و آینده نگری، توانایی حل مسئله و تمایل به دانش گروهی می باشد، همچنین نتایج تحلی ل عاملی تاییدی نشان داد م دل شش بعدی هوش خانواده دارای برازش است و ضریب آلفای کرونباخ 972/0گزارش شد. ضرایب در همه مولفه ها نیز بالاتر از0 7/0 است در نتیجه می توان گفت پرسشنامه از پایایی مطلوبی برخودار است.
مقایسه الگوهای ناهنجار شخصیت و نشانگان بالینی بیماران مبتلا به اختلال روان پزشکی و بیماران با تشخیص هم زمان اختلال روان پزشکی و اختلال مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
31 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، مقایسه الگوهای ناهنجار شخصیت و نشانگان بالینی بیماران مبتلا به اختلال روان پزشکی و بیماران با تشخیص هم زمان اختلال روان پزشکی و اختلال مصرف مواد می باشد. پژوهش حاضر از نوع مقایسه ای-پس رویدادی است. برای انتخاب نمونه، از میان بیماران بستری در بیمارستان های روان پزشکی شهر تهران در سال 1398-1397، ۲۰۰ بیمار شامل ۱۰۰ بیمار مبتلا به اختلال روان پزشکی و ۱۰۰ بیمار با تشخیص هم زمان اختلال روان پزشکی و اختلال مصرف مواد، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه چندمحوری میلون ۳ و معاینه وضعیت روانی بر اساس ملاک های نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی استفاده شد. داده ها با آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه در ارتباط با الگوهای نابهنجار شخصیت و نشانگان بالینی میلون تفاوت معنادار وجود دارد. با توجه به یافته ها، توصیه می شود در مداخلات دارویی و روان درمانی اختلالات روان پزشکی و اختلالات همبود با مصرف مواد، تفاوت در الگوهای نابهنجار شخصیت و نشانگان بالینی دو گروه مورد توجه قرار گیرد. بنابراین لحاظ کردن این بعد از اختلالات، می تواند به انتخاب رویکرد درمانی جامع تری منجر شود.
سازگاری اجتماعی در نوجوانان دختر: نقش پیش بین بهزیستی روانشناختی و کفایت اجتماعی
حوزههای تخصصی:
سازگاری اجتماعی در نوجوانان به عنوان عاملی کلیدی و مؤثر در سلامت روان، در سال های اخیر موردتوجه بسیاری از کارشناسان قرارگرفته است. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر پیش بینی سازگاری اجتماعی بر اساس بهزیستی روان شناختی و کفایت اجتماعی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر مهاباد در سال 1400-1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و جدول کرجسی و مورگان 300 نفر به عنوان نمونه مورد ارزیابی قرار گرفتند و به علت شرایط ویژه جامعه آماری در زمان کرونا و محدودیت های اعمال شده، پرسشنامه ها از طریق هماهنگی با مدارس به صورت آنلاین از طریق شبکه های اجتماعی (واتساپ و تلگرام) توزیع شد. برای سنجش متغیرهای موردمطالعه از پرسشنامه های سازگاری اجتماعی بل (1961)، بهزیستی روان شناختی ریف (1995) و کفایت اجتماعی فلنر و همکاران (1990) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و با نرم افزار SPSS نسخه ۲3 صورت گرفت و سطح معناداری آزمون ها 0/05 در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که همبستگی مثبت معنی داری بین بهزیستی روان شناختی و کفایت اجتماعی با سازگاری اجتماعی وجود داشت. 22/7 درصد از واریانس سازگاری اجتماعی توسط بهزیستی روان شناختی و درمجموع 31/4 درصد از واریانس سازگاری اجتماعی توسط بهزیستی روان شناختی و کفایت اجتماعی تبیین شد. بر اساس یافته های این پژوهش بهزیستی روان شناختی و کفایت اجتماعی می توانند پیش بین مناسبی برای سازگاری اجتماعی نوجوانان دختر باشد.
بررسی مقایسه ای سبک زندگی متکبرین و شاکرین از منظر سوره مبارکه جاثیه (ارائه الگوی سبک زندگی سالم از منظر سوره مبارکه جاثیه)
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
193 - 211
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهمی که بشر همواره در دوره های مختلف زندگی به آن پرداخته، مفهوم سبک زندگی است. سبک زندگی عبارت است از فرهنگ غالبی که افراد، قالب زندگیشان را بر آن مبنا پایه گذاری کرده و دستاوردهایی در طول زندگی از این نوع شیوه به دست می آورند. لذا دستیابی به سالم ترین سبک از اهمیت بسزایی برخوردار است. از آن جایی که قرآن از جانب خدای عزیز حکیم نازل شده و قطعاً در بردارنده محکماتی در این موضوع است، هدف از این مقاله بررسی این مفهوم در قرآن کریم بود. در این مقاله از روش تدبر واژه ای و سوره ای توأمان استفاده شده است. طی بررسی های به عمل آمده در سوره مبارکه جاثیه، نزدیک ترین واژه به سبک زندگی، واژه شریعت بود. خداوند ذیل آیه 18 این سوره اشاره به این مسئله دارد که شریعت اسلام مسیرهای روشنی را جهت تشخیص راه های دستیابی به حیات طیبه در دنیا و سعادت زندگی آخرت در اختیار انسان قرار داده است. به این ترتیب برمبنای نوع گرایش انسان ها به شریعت در سوره، ویژگی های دو گروه مؤمنین و کافرین موردبررسی قرار گرفت که از جمع بندی آن ها، سبک زندگی مؤمنانه (شاکرانه) و کافرانه (متکبرانه) استخراج شدند. نتایج نشان می دهند که سبک زندگی این دو گروه در هیچ فرآیندی چه در زندگی دنیا و چه در آخرت با هم همسویی ندارند. ویژگی های قالب سبک زندگی مؤمنانه، یقین، ذکر، تفکر، تعقل، شکر، غفران و محو اثر عملکرد متکبرین بود. هم چنین ازجمله دستاوردهای این نوع سبک زندگی می توان به دریافت بصیرت، هدایت و داخل شدن به جریان رحمت الهی، دریافت رزق طیب و فضل الهی، قرار گرفتن ذیل ولایت خدا و درنهایت رسیدن به فوز مبین اشاره کرد. ویژگی های قالب زندگی کافرین نیز عبارت بودند از استکبار، اثم و تأخیر در عمل خیر، ادبیات استهزاآمیز و غفلت. هم چنین نتایج و دستاوردهای این سبک، محرومیت از جریان رحمت الهی، بی اثر شدن اندوخته ها و اعمال دنیایی، بروز اختلاف در بین اقوام، ابتلا به افاک اثیم، خوردن مهر بر سمع، قلب و غشاوه بر بصر، خسارت و گرفتار انواع عذاب شدن است.
رابطه تجارب نامطلوب اولیه با نشانه های پرخوری: میانجی گری شرم و خود انتقادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه تجربه های اولیه قربانی شدن مرتبط با تصویر بدن و شدت نشانه های پر خوری با میانجی گری شرم نسبت به تصویر بدن و خودانتقادگری انجام شد. مواد و روش ها روش این مطالعه همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران بود که 283 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های شرم مرتبط با تصویر بدن دوراتی و پینتو گوویا، شکل های خودانتقادگری و خود اطمینان بخشی گیلبرت و همکاران، نشانه های پرخوری گورمالی و همکاران و تجارب قربانی شدن نسبت به بدن دوراتی و پینتو گوویا، فریررا و باتیستا را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از نسخه 24نرم افزارهای SPSS و نسخه 8 LISREL تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نتایج نشان داد شدت نشانه های پر خوری با شرم نسبت به تصویر بدن (r=0/51, P=0/001)، خودانتقادگری (r=0/51, P=0/001) و تجربیات قربانی شدن مرتبط با تصویر بدن (r=0/56, P=0/001) رابطه مثبت و معنادار دارد. همین طور شرم نسبت به تصویر بدن (B=0/10, P<0/05 ) و خودانتقادگری (P<0/05, B=012) ارتباط بین تجارب قربانی شدن نسبت به بدن با شدت نشانه های پر خوری را میانجی گری می کند. نتیجه گیری براساس نتایج می توان گفت خودانتقادگری و شرم از تصویر بدن می تواند ارتباط بین تجربه های قربانی شدن اولیه مرتبط با تصویر بدن و شدت نشانه های پرخوری را در نمونه ایرانی میانجی گری کند. مطالعه حاضر دلالت های مهمی در مفهوم سازی و درمان علائم پرخوری دارد. پژوهشگران و متخصصان بالینی می توانند نقش این عوامل را در اختلال پرخوری و درمان آن مد نظر قرار دهند.
تبیین شخصیت توحیدیافته در درمان یکپارچه توحیدی از دیدگاه اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
147-159
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: به دلیل وجود ناهنجاری ها و مشکلات روانی و رفتاری در جوامع، روان شناسان به سمت درمان های مختلف برای حل این مشکلات رفته اند؛ از جمله این درمان ها درمان یکپارچه توحیدی است که در آن فرد به شخصیتی دست می یابد که می تواند رفتار ناهنجار خود را اصلاح و از بازگشت مجدد آن جلوگیری کند. در مقاله حاضر به بررسی ویژگی های این شخصیت خدامحور که با درمان یکپارچه توحیدی در فرد ایجاد می شود، در متون روان شناسی و دینی پرداخته شده است. روش کار: این پژوهش بر پایه تحقیقات توصیفی و کیفی و از گونه اسنادی با تکیه بر منابع کتابخانه ای است. اطلاعات جمع آوری شده از کتب حدیثی، روان شناسی و قرآن و نیز نرم افزارهای قرآنی و حدیثی و تفسیری بود که با تحلیل محتوا به بررسی متون پرداخته شد. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد که قرآن این درمان را در 1400 سال قبل بیان کرده است و راه مقابله با مشکلات روانی را دست یافتن به شخصیت توحیدیافته ای می داند که فرد با محورقراردادن خدا در زندگی به آرامش کامل روانی می رسد و می تواند مشکلات روانی و رفتاری خود را حل نماید. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت افرادی که شخصیت خدامحور دارند علاوه بر متعادل بودن، در صدد تعالی هستند و تلاششان با نیّت خالص برای قرب الهی است و ادراکی صحیح نسبت به امور مختلف و رفتاری سازگارانه در برخورد با محیط اطراف دارند. درواقع، هر اندازه دین در زندگی افراد نقش بیشتری ایفا کند، شاهد کاهش مشکلات جسمی و روانی و آسیب های اجتماعی هستیم.
ارزیابی اضطراب کرونا در دانشجویان دختر: نقش پیش بین ادراک شایستگی و روابط بین فردی در دوران همه گیری کرونا
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب کرونا بر اساس ادراک شایستگی و روابط بین فردی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بود که از طریق روش نمونه گیری در دسترس تعداد 100 نفر به عنوان نمونه مورد ارزیابی قرار گرفتند و پرسشنامه ها به صورت آنلاین از طریق شبکه های اجتماعی (واتساپ و تلگرام) توزیع شد. برای سنجش متغیرهای موردمطالعه از پرسشنامه های اضطراب کرونا علی پور و همکاران (1398)، ادراک شایستگی هارتر (1982) و روابط بین فردی بارخام II-32 (1996) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها، شاخص های آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار به کار رفت و پس از اطمینان از نرمال بودن داده ها از روش های آمار استنباطی از نوع همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه ۲3 استفاده شد و سطح معناداری آزمون ها 05/0 در نظر گرفته شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین متغیرهای پژوهش رابطه معنادار وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که 31 درصد از واریانس اضطراب کرونا توسط ادراک شایستگی و روابط بین فردی تبیین می شود. این نتایج حاوی تلویحات کاربردی مهمی می باشد. پیشنهاد می شود از طریق برگزاری کارگاه هایی به صورت مجازی در زمینه متغیرهای پژوهش در دوران همه گیری کرونا به مشکلات بین فردی و ادراک شایستگی دانشجویان بیشتر توجه شود.
بررسی رابطه بین سرزندگی تحصیلی با تاب آوری تحصیلی با نقش میانجی استرس تحصیلی دانش آموزان متوسطه اول شهرستان دامغان
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سرزندگی تحصیلی با تاب آوری تحصیلی با نقش میانجی استرس تحصیلی دانش آموزان متوسطه اول شهرستان دامغان بود. روش تحقیق همبستگی با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان متوسطه اول شهرستان دامغان تشکیل می دهند که تعداد آنها 3954 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان و به صورت تصادفی 351 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانی زاده (۱۳۹۱)، استرس تحصیلی زاژاکووا و همکاران (2005) و پرسشنامه تاب آوری تحصیلی ساموئلز ( ۲۰۰۴)است. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزارهای SPSS 20 و Smart Pls به روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. با توجه به نتایج یافته ها، متغیر میانجی استرس تحصیلی در رابطه ی بین سرزندگی تحصیلی با تاب آوری تحصیلی معنادار است و بیش از 54 درصد از اثر سرزندگی تحصیلی با تاب آوری تحصیلی از طریق غیرمستقیم توسط متغیر میانجی کاهش استرس تحصیلی دانش آموزان تبیین می شود. همچنین سرزندگی تحصیلی بر استرس تحصیلی تأثیر منفی و معناداری دارد. سرزندگی تحصیلی بر تاب آوری تحصیلی تأثیر مثبت و معناداری دارد. استرس تحصیلی بر تاب آوری تحصیلی تأثیر منفی و معناداری دارد.
بررسی تجربه زیسته والدین در آموزش و یادگیری از راه دور، در دوران همه گیری کرونا: دیدگاه ها، عملکردها و توانمندی های لازم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
99 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی دیدگاه ها، عملکردها و توانمندیهای لازم در آموزش و یادگیری از راه دور از دیدگاه والدین است. پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی و با روش پدیدارشناسی است. جامعه آماری شامل کلیه والدینی است که دارای یک فرزند یا بیشتر هستند، که از ابتدای همه گیری کرونا، در آموزش راه دور درگیر بوده اند. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته است. روش نمونه گیری هدفمند و ملاک محور و با توجه به اشباع نظری، تا 24 مصاحبه ادامه یافت. نتایج پژوهش در سه مرحله کدگذاری توصیفی، تفسیری و تبیینی انجام شد. یافته ها شامل سه کد تبیینی با عنوان نگرش به آموزش و یادگیری از راه دور، عملکرد ذینفعان آموزش از راه دور و توانمندیها و نیازمندیها، که از کدهای تفسیری و توصیفی بدست آمده بود، است. نتایج نشان داد که والدین نگرشی مثبت به گسترش آموزش از راه دور در دوران کرونا و حتی پساکرونا دارند، اما بستر و امکانات آن را نامناسب و ناسازگار با نیازهای مختلف خانواده ها می دانند. آنها توانمندیها و نیازمندیهای لازم را در سه بخش کلی منابع، روش های آموزشی و انواع مهارت ها بیان کردند و عملکردها را در این آموزش، در بخش های مدرسه و عوامل آن، خانواده و مسئولین مربوطه مورد تحلیل قرار دادند. تجزیه و تحلیل دیدگاه های اقشار مختلف بخصوص والدین در باره آموزش از راه دور، موجب خواهد شد تا تصمیمات و اقدامات بهتری در آینده و در بستر این آموزش انجام شود.
شناسایی مؤلفه های صمیمیت زناشویی در ازدواج های پایدار: براساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
117 - 128
حوزههای تخصصی:
صمیمیت زناشویی مایه پیوند زوجین و ارتقای کیفیت زندگی زناشویی و نبود یا کمرنگ شدن آن عاملی کلیدی در گرایش زوجین به جدایی ست. در کشور ایران، این پدیده چون طفلی گمشده ست که نیاز به یافتن دارد. از این رو، هدف پژوهش حاضر، یافتن مؤلفه های صمیمیت زناشویی در ازدواج های طولانی مدت می باشد. این مطالعه به صورت کیفی و با رویکرد نظریه داده بنیاد اجرا شد. اطلاعات تا رسیدن به اشباع داده ها توسط مصاحبه های نیمه-ساختاریافته با 11 زوج صمیمی که به روش هدفمند و ملاک محور انتخاب شده بودند به دست آمد. اطلاعات حاصل از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل داده ها منجر به ایجاد یک طبقه اصلی به نام «صمیمیت زناشویی: فرآیندی از درون به برون» گردید که این طبقه از 12 مؤلفه شامل «شخصیت اثربخش»، «تمایزیافتگی»، «دلبستگی زناشویی ایمن»، «باهم بودن های لذت بخش زوجی»، «آموزه های خانوادگی-مذهبی»، «پختگی عقلانی»، «ازدواج آگاهانه»، «مسائل اجتماعی-اقتصادی»، «فرزندان و گذر به مرحله والدینی»، «تعاملات سازنده زوجی»، «حمایت ابزاری-عاطفی از همسر»، و «ارتقای کیفیت زندگی زناشویی» تشکیل شد. نتایج این پژوهش به بسیاری از مراکز آموزشی و درمانی کمک می کند تا با در نظر داشتن عوامل شناسایی شده، بسته های آموزشی و برنامه های ضروری را در ارتباط با زوج ها و خانواده ها تدوین کنند. علاوه بر این، آموزش این عوامل به زوجین موجب پیشگیری و جلوگیری از شکست و قطع روابط زناشویی و افزایش شادزیستی و کیفیت زندگی زناشویی می شود.
Psychological Distress Based on Cognitive, Metacognitive, and Meta-Emotional Components in Cancer Patients(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۲ - Serial Number ۱۲, Spring ۲۰۲۲
47 - 62
حوزههای تخصصی:
Introduction: the role of cognitive, metacognitive and metaemotional factors in psychological distress has been clearly confirmed. The current research study aims to examine a psychological distress model based on intolerance of uncertainty and emotional schemas of cancer patients with the mediating role of metacognitive beliefs and cognitive avoidance. Method: regarding the methodology, the present study relies on correlation and structural equation modeling. The study sample included 300 cancer patients who visited various hospitals in Tehran and completed the questionnaires of uncertainty intolerance, stress, depression and anxiety, emotional schemas, metacognitive beliefs, and cognitive avoidance. Results: findings demonstrated that the proposed model has appropriate fitness among cancer patients. Also, the relationship between mediating variables and endogenous and exogenous variables is significant. The variables under investigation explained 46 percent of psychological distress variance in the patients. Conclusion: Psychological distress in cancer patients is affected by interaction of excessive emotional states, intolerance of uncertainty, such as metacognitive beliefs and emotional schemas.
اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کنترل بازداری و توجه انتخابی بزرگسالان مبتلا به اختلال بیش فعالی/نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال نقص توجه/ بیش فعالی، یکی از نافذترین اختلالات عصبی تحولی می باشد که با نقایصی در ابعاد شناختی_رفتاری همراه بوده و گاهی تا بزرگسالی ادامه دارد. امروزه به دلیل عوارض جانبی داروها، از درمان های غیردارویی برای درمان این اختلال استقبال شده است. پژوهش حاضر درصدد بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کنترل بازداری و توجه انتخابی افراد بزرگسال مبتلا به اختلال بیش فعالی/نقص توجه بود. روش کار: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری، کلیه افراد مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی شهر رشت بود. انتخاب نمونه (30 مرد، 15 نفر در هر گروه) به صورت هدفمند و در دسترس از طریق فراخوان اینترنتی بر اساس تشخیص اولیه روان شناس، مصاحبه بالینی پژوهشگر و آزمون تشخیصی پژوهش انجام شد. مداخلات شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی شامل 8 جلسه ۹۰ دقیقه ای، و تکالیف خانگی 45 دقیقه ای و 3 روز در هفته انجام شد. پس از اتمام مداخله آموزشی (بهمن ماه 1399)، مرحله پس آزمون اجرا و در نهایت مرحله پیگیری سه ماه پس از برگزاری پس آزمون انجام شد. ابزارها شامل مقیاس غربال گری نقص توجه بزرگسالان/بیش فعالی Conners، ، و تست Go/No-Go بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل واریانس با اندازه های مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود کنترل بازداری و توجه انتخابی در مراحل پس آزمون و پیگیری مؤثر بوده است. نتیجه گیری: توصیه می شود روش درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در کلینیک ها و مراکز خدمات روان شناسی به عنوان یک روش مداخله ای موثر به کار گرفته شود.
The Effectiveness of Mindfulness-Based Stress Reduction Training on Adherence to Medication and Proper Food Consumption in Patients with Diabetes Type 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۲ - Serial Number ۱۲, Spring ۲۰۲۲
17 - 26
حوزههای تخصصی:
The aim of this study was to evaluate the effectiveness of mindfulness-based stress reduction (MBSR) on adherence to appropriate treatment and food intake in patients with type 2 diabetes. The research design was quasi-experimental with pre-test, post-test with control group and 3-month follow-up period. The statistical population of this study consists of all people with type 2 diabetes admitted to the Diabetes and Metabolic Diseases Clinic in Tehran, whose number was equal to 73 people. To conduct an experimental study with two groups (experimental and control) by selecting 15 subjects for each group can achieve a test power of 0.88. The sample sizes were divided into two experimental groups (n = 15) and a control group (n = 15) by available sampling. Inclusion and exclusion criteria are type 2 diabetes with a doctor's approval, at least one year of illness, and absence of more than 2 sessions in treatment sessions. The general compliance questionnaire (GAS) and the feed frequency questionnaire (FFQ) were administered to both groups. The control group waited and the mindfulness intervention for the experimental node was performed in 8 sessions of 90 minutes. Research data were analyzed using descriptive statistics using repeated measures analysis of variance. The results showed that mindfulness training based on stress reduction, adherence to treatment and proper nutrition of patients with type 2 diabetes has significantly increased (P0.05) and this increase has remained constant over time.
نقش مؤلفه های تمایزیافتگی خود در پیش بینی صمیمیت زناشویی در زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
181 - 205
حوزههای تخصصی:
صمیمیت زناشویی به عنوان توانایی برجسته در ایجاد روابط طولانی مدت و رضایت بخش به شمار می رود. از جمله عوامل روان شناختی موثر بر صمیمیت زناشویی، می توان به خودتمایزیافتگی اشاره کرد. هدف از این پژوهش بررسی نقش مولفه های خودتمایزیافتگی (واکنش پذیری عاطفی، گریز عاطفی، جایگاه من و هم آمیختگی با دیگران) در پیش بینی صمیمیت زناشویی زوجین بود. با استفاده از روش نمونه گیری در درسترس در مجموع 100 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های صمیمیت زناشویی والکر و تامپسون (1983) و خودتمایزیافتگی اسکورون و اسمیت (2003)، استفاده شد. داده ها با استفاده از همبستگی اسپیرمن و تحلیل رگرسیون تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج نشان داد که از میان خرده مقیاس های خودتمایزیافتگی، صرفا خرده مقیاس گریز عاطفی با صمیمیت زناشویی رابطه معکوس و معنادار داشته (r=-0/363 p <0/01) و قادر به تبیین 15/2 درصد از واریانس صمیمیت زناشویی است. براساس نتایج، گریز عاطفی نقش مهمی در صمیمیت زناشویی دارد.
مدرسه شغلی: شناسایی شاخص های تعیین کننده مدرسه با استانداردهای بالای رشد شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
201 - 232
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عومل تعیین کننده ی مدرسه با استاندارهای بالای رشد شغلی بود. پژوهش از نوع کابردی بود و از لحاظ نحوه ی گردآوری اطلاعات از روش آمیخته استفاده شد.در بخش کمی، از پرسشنامه ی استناندارهای شغلی دانش آموزان منتشر شده توسط انجمن مشاوره ی مدرسه ی آمریکا(2004)، برای شناسایی مدارس شغلی و در بخش کیفی، از مصاحبه ی عمیق برای بررسی شاخص های شغلی مدارس استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه ی مدارس متوسطه ی اول و دوم دخترانه در سطح کرمانشاه بود. پس از شناسایی 3 مدرسه به عنوان مدارس شغلی، در فاز دوم تعداد 10 نفر از عوامل سه مدرسه به روش نمونه گیری هدفمند برای مصاحبه ی عمیق انتخاب شدند پس از بررسی داده های حاصل از پژوهش و کدگذاری داده های هر گروه در سه مرحله کد گذاری باز، محوری، انتخابی در مجموع90 مفهوم در رابطه با شاخص های مدارس شغلی به دست آمد که در قالب 27 مقوله دسته بندی شدند، که در نهایت شاخص های مدارس شغلی در 8 حیطه ی کلی: سیستم آموزشی مدرسه، برنامه های غیرآموزش رسمی، توانمندسازی شغلی دانش آموزان، راهبردهای مدرسه در رشد شغلی، کیفیت روابط سازمانی در مدرسه، فضای حمایتی مدرسه، منابع شغلی دانش آموزان،سبک مدیریت مدرسه طبقه بندی شدند.