فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۵۸۱ تا ۵٬۶۰۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: تلفیق درمان هیجان مدار و متمرکز بر شفقت می توانند برای مشکلات هیجانی و تسکین نظام عصبی بسترهایی جهت بررسی و پیشگیری جامع از علائم سردرد اولیه فراهم کنند. مواد و روش ها: جامعه آماری مطالعه حاضر کلیه بیماران مبتلا به علائم سردرد اولیه مراجعه کننده به به درمانگاه مغز و اعصاب بیمارستان خاتم الانبیای تهران بودند که از بین آن ها 45 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایش و 1 گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار داده شدند. گروه های آزمایش تحت درمان تلفیقی هیجان مدار مبتنی بر شفقت (10 جلسه 60 دقیقه ای) و درمان متمرکز بر شفقت قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. روش این مطالعه، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. پس از جمع آوری داده ها، اطلاعات وارد نرم افزار SPSS نسخه 24 شدند و شاخص های آمار توصیفی (شامل میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (شامل تحلیل واریانس تکرار شده و آزمون های تعقیبی بونفرونی) برای تحلیل داده ها استفاده شدند . یافته ها: نتایج تحلیل واریانس اندازه های تکرار شده در گروه های آزمایش و کنترل در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری که تحت ارزیابی پرسش نامه کیفیت زندگی توسط وار و شربون (1992) قرار گرفتند، نشان داد متغیر کیفیت زندگی با توجه به عدم رعایت پیش فرض کرویت در بخش اثر درون گروهی و در عامل زمان (F=3/47, df=1/15 P>0/05) معنادار نیست، ولی تعامل عامل زمان و گروه (F=8/25, df=2/31, P<0/01) نشان می دهد که در متغیر کیفیت زندگی بین مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری و تعامل زمان با گروه (3 گروه پژوهش) تفاوت معناداری (01/P<0) وجود دارد. نتیجه گیری: بسته درمان تلفیقی هیجان مدار مبتنی بر شفقت می تواند در مواجهه با علائم و نشانه های سردرد اولیه با ایجاد فضای ذهنی و محیطی آرام و اقدام به رهایی هرگونه فشار و استرس به کنترل وضعیت فعلی و تصمیم گیری های بعدی بیماران کمک کند. از این رو، درمان تلفیقی هیجان مدار مبتنی بر شفقت، درمانی قابل استفاده برای افزایش کیفیت زندگی افراد مبتلا به سردرد اولیه است
واکاوی بحران های وجودی در مردانِ بی وفا و بررسی اثربخشی مشاوره بومی مبتنی بر آن بر گرایش به خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
228 - 203
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش واکاوی بحران های وجودی در مردانِ بی وفا و بررسی اثربخشی مشاوره بومی مبتنی بر آن بر گرایش به خیانت زناشویی بود. روش: روش پژوهش، ترکیبی از نوع اکتشافی و شامل دو مرحله کیفی و کمی بود. در مرحله کیفی از روش پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. در این مرحله 18 نفر از مردان خیانت کرده شهرستان شاهین دژ با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روشِ کُلایزی تحلیل گردید. این تحلیل منجر به شناسایی شش مضمون (درنگ گریزی، سرنوشت ناپذیری، کشمکش با تنهایی وجودی، عشق توخالی و میل محور، استحاله مرضی ارزش ها و پوچی گریزی) شد. سپس مبتنی بر این بحران ها، مدل اولیه ی مشاوره طراحی شد. جهت ارزیابی روایی نظری الگو، از روش تطبیق الگو بهره گرفته شد. جهت تایید روایی صوری و محتوایی، الگو در اختیار 12 متخصص قرار گرفت و پس از تایید، در قالب 12 جلسه نهایی شد. در مرحله کمی از روش مورد منفرد استفاده شد. در مرحله کمی، سه مشارکت کننده به صورت هدفمند از بین مردان خیانت کرده انتخاب شدند. الگو در سه مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری اجرا شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه گرایش به خیانت (ATIS) استفاده شد و داده ها از طریق تحلیل دیداری، معنی داری آماری و بالینی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که الگو نقش معناداری بر کاهش گرایش به خیانت زناشویی دارد (P<0/01). نتیجه گیری: درمانگران می توانند از این الگو، جهت کاهش گرایش به خیانت در فرد یا زوج درگیر در خیانت زناشویی استفاده کنند.
اعتباریابی متقاطع مدل صفات سه گانه روشن شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
301 - 311
حوزههای تخصصی:
صفات روشن شخصیت فرمول بندی جدیدی از جهت گیری و رفتارهای اجتماع پسند است که شامل همدلی، شفقت و نوع دوستی است. پژوهش حاضر با هدف معرفی و بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس صفات سه گانه روشن شخصیت انجام شد. برای این منظور تعداد 400 نفر دانشجوی کارشناسی به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به وسیله ابزارهای مقیاس صفات روشن شخصیت و مقیاس دوجین کثیف مورد ارزیابی قرار گرفتند. نمونه پژوهش جهت تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی به دو گروه تقسیم شد. تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که سه عامل همدلی، شفقت و نوع دوستی قابل استخراج است و درمجموع 58 درصد از واریانس نمرات را تبیین می کند. تحلیل عاملی تائیدی آشکار کرد عامل صفات روشن شخصیت در مرتبه بالاتر از سه عامل مرتبه پایین همدلی، شفقت و نوع دوستی تشکیل شده است و مدل از برازش مطلوبی برخوردار است. بررسی ضریب همسانی گویه ها از طریق محاسبه آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 92/0 و برای مؤلفه های همدلی، شفقت و نوع دوستی به ترتیب 88/0، 88/0 و 87/0 به دست آمد. بررسی رابطه بین صفات روشن شخصیت با صفات سه گانه ماکیاولیسم، جامعه ستیزی و خودشیفتگی نشانگر رابطه منفی معنادار بین آنها بود. همچنین بین زنان و مردان از لحاظ صفات همدلی، شفقت و نوع دوستی تفاوت وجود داشت. مدل صفات روشن شخصیت از سه عامل مرتبه پایین همدلی، شفقت و نوع دوستی تشکیل شده است و می تواند به عنوان ابزاری مناسب برای ارزیابی صفات روشن شخصیت استفاده شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر بهزیستی روانشناختی افراد مبتلا به اضطراب شهر اهواز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
35 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر بهزیستی روانشناختی افراد مبتلا به اضطراب شهر اهواز بود. روش : جامعه آماری این پژوهش، افراد مبتلا به اختلال اضطراب بودند که در سال ۱۳۹۹ به کلنیک های درمانی روان شناختی شهر اهواز مراجعه کرده بودند که با روش نمونه گیری هدفمند تعداد ۴۵ نفر به عنوان نمونه انتخاب و در سه گروه (دو گروه آزمایشی پذیرش و تعهد، و واقعیت درمانی، و یک گروه گواه) قرار گرفتند. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (1989) استفاده شد. مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طی ۸ جلسه و واقعیت درمانی طی 10 جلسه ۱۲۰ دقیقه ای اجرا گردید. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس در نرم افزار SPSS-23 انجام شد. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روان شناختی در مراجعین مبتلا به اضطراب تاثیر بهتری داشت. نتیجه گیری: افراد مبتلا به اضطراب کیفیت زندگی و بهزیستی پایینتری دارند که برای بهبود این وضعیت باید از درمان های روانشناختی بهره گرفت که درمیان این درمان ها، روش مبتنی بر پذیرش و تعهد اثربخشی بالاتری دارد.
مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد و درمان فراشناختی بر راهبردهای سازگار و ناسازگار تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به اختلال مصرف مواد تحت درمان نگهدارنده متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اختلال ﻣﺼﺮﻑ ﻣﻮﺍﺩ، ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ یﮑی ﺍﺯ بیماری های ﻣﺰﻣﻦ روان پزشکی، ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﺑﻪ یﮑی ﺍﺯ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﻋﻤﺪﻩ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﻣﻊ ﺗﺒﺪیﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻫﺪﻑ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ بررسی مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد و درمان فراشناختی بر راهبردهای سازگار و ناسازگار تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به اختلال مصرف مواد تحت درمان نگهدارنده متادون بود. روش : پژوهش حاضر، یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون همراه با آزمون پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. نمونه شامل 60 نفر از بین بیماران دریافت کننده درمان نگهدارنده متادون بودکه طی 6 ماهه دوم سال 1398 به مراکز ترک اعتیاد مشهد مراجعه کرده بودند. آزمودنی ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش (گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه درمانی فراشناخت) و یک گروه کنترل جایگزین شدند. از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی گارنفسکی و همکاران (2007) برای گردآوری داده ها استفاده شد و داده های جمع آوری شده ﺑﻪ ﮐﻤﮏ نرم افزار Spss-24 ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺷﺪ. یافته ها : نتایج نشان داد که هم درمان پذیرش و تعهد و هم درمان فراشناختی بر افزایش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان سازگار و کاهش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان ناسازگار مؤثر هستند. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که درمان پذیرش و تعهد در تغییر نمرات راهبردهای تنظیم هیجان نسبت به درمان فراشناختی مؤثرتر عمل کرده است. به صورت کلی می توان نتیجه گرفت که ﺩﺭﻣﺎﻥ ﻣﺒﺘﻨی ﺑﺮ ﭘﺬیﺮﺵ ﻭ ﺗﻌﻬﺪ ﺩﺭ تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به اختلال مصرف مواد تحت درمان نگهدارنده متادون رویکرد درمانی بهتری است.
پیش بینی نشانه های افسردگی براساس روان رنجورخویی با توجه به نقش میانجی تاب آوری و ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه یکی از مشکلات شایع و اساسی جوامع افسردگی است. افسردگی علاوه بر شیوع و نرخ عود بالا، هزینه های اقتصادی بسیاری هم به دنبال دارد. حتی وجود چند علامت خفیف از علائم افسردگی نیز می تواند منجر به کاهش معناداری در عملکرد افراد و ضعف وضعیت سلامت جسمانی و روانی شود. از این رو پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نشانه های افسردگی بر اساس روان رنجورخویی با متغیرهای میانجی تاب آوری و ذهن آگاهی انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک طرح همبستگی مبتنی بر روابط ساختاری، مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه ی مورد مطالعه، دانشجویان مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 99-1398 در دانشگاه قم بوده که 266 دانشجو به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه ی افسردگی بک ویرایش دوم(BDI-II)، مقیاس تاب آوری کانر_ دیویدسون(CD-RISC)، پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی(FFMQ) و خرده مقیاس روان رنجورخویی مقیاس پنج عاملی شخصیت نئو(NEO) را به صورت اینترنتی تکمیل کردند. در پایان، داده ها توسط نرم افزارهای SPSSوPLS تحلیل شد. یافته ها: نتایج ارتباط بین نشانه های افسردگی را با متغیرهای روان رنجورخویی، تاب آوری و ذهن آگاهی تایید کردند. همچنین نتایج نشان دادند روا ن رنجورخویی نیز با تاب آوری و ذهن آگاهی رابطه معناداری دارد. همچنین مدل پژوهش که عبارت است از پیش بینی نشانه های افسردگی بر اساس روان رنجورخویی با متغیرهای میانجی تاب آوری و ذهن آگاهی با برازش 0.90 تایید شد. نتیجه گیری: بنابر نتایج این پژوهش، ذهن آگاهی و تاب آوری رابطه ی نشانه های افسردگی و روان رنجورخویی را میانجی گری می-کنند. بر این اساس می توان از نتایج پژوهش حاضر در پیشگیری از ابتلا به نشانه های افسردگی و همچنین درمان آن سود جست.
تاثیر ایجاد اعتبار به روش برچسب زنی بر میزان همنوایی حافظه دیداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
109 - 120
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر ایجاد اعتبار برای شریک به روش برچسب زنی بر میزان همنوایی حافظه دیداری بود. در این پژوهش میزان همنوایی حافظه بازشناسی 64 شرکت کننده بر اساس طرح «پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل» بررسی شد.ابتدا در مرحله ی پیش آزمون سطح واقعی عملکرد انفرادی حافظه بازشناسی دیداری شرکت کنندگان با استفاده از سیستم بینالمللی تصاویر عاطفی (IAPS) برآورد شد. سپس شرکت کنندگان گروه آزمایش در حضور یک هم-شاهد متخصص )همدست پژوهشگر)که با زدن برچسب افسر پلیس معتبر شده بود، و شرکت کنندگان گروه کنترل در حضور هم-شاهد غیر متخصص (همدست پژوهشگر) در تکالیف بازشناسی تصاویر شرکت کردند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک طرفه نشان داد که شرکت کنندگان گروه آزمایش بیشتر از گروه گواه با هم-شاهد معتبر همنوایی کردند (88/0η p 2 = و005/0 < p و35/19 = (58) F). در مجموع، نتایج نشان داد که ارائه اطلاعات در مورد تخصص یک هم-شاهد میتواند بر همنوایی حافظه با او اثر داشته باشد. معلوم شد که ارزیابی فرد از اعتبار حافظه شریک مهمترین نقش را در این میان بازی میکند. به نظر میرسد ادراک فرد از میزان اعتبار هم-شاهد بر نحوه پردازش اطلاعات جدید توسط او اثر میگذارد که این امر به خاطر اسنادهای اشتباه در فرایند نظارت بر منبع منجر به افزایش همنوایی میشود. همچنین نفوذ اجتماعی نیز سهمی در تاثیر اعتبار دارد، البته نه برای اعتبار بخشی به خاطرات بلکه از نظر نحوه استفاده از اطلاعات.
تدوین عوامل فردی مثبت و منفی موثر بر آماده سازی روانی خلبانان خطوط هوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
257 - 279
حوزههای تخصصی:
آمادگی روانی خلبانان از جمله مهمترین عوامل موثر بر حفظ ایمنی پرواز است. هدف پژوهش حاضر، تدوین عوامل فردی مثبت و منفی موثر بر آماده سازی روانی خلبانان خطوط هوایی بود. پژوهش به روش کیفی انجام شد. جامعه مورد مطالعه، کلیه خلبانان یک شرکت هواپیمایی در شهر تهران در سال 1398 بودند. نمونه 10 خلبان بود که با روش هدفمند انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. این روند تا کسب اشباع نظری در پاسخ به سوالات مصاحبه ادامه یافت. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. تحلیل داده ها منجر به شناسائی دو دسته عوامل فردی مثبت و منفی موثر بر آمادگی روانی خلبانان شد. در طبقه عوامل منفی موثر بر آمادگی روانی خلبانان؛ ضعف جسمانی و شخصیتی، ضعف در مدیریت فردی، دغدغه های اقتصادی و شغلی، و رفتار غیر حرفه ای شناسائی شد. در طبقه عوامل مثبت موثر بر آمادگی روانی خلبانان؛ توانمندی جسمانی و شخصیتی، اعتقادات فردی و سازمانی، نگرش مثبت به کار و زندگی، برنامه ریزی شغلی، به کار بستن مهارت ها و امکانات مدیریت فردی استخراج گردید . این مطالعه نشان داد که دو دسته عوامل فردی مثبت و منفی از جمله مهمترین مسائل مطرح در آماده سازی روانی خلبانان می باشند که میبایست مورد توجه قرار گیرند.
اثربخشی آموزش تحول مثبت نوجوانی برسرمایه های روان شناختی و اضطراب نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
157 - 165
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش اثربخشی آموزش تحول مثبت نوجوانی بر سرمایه های روان شناختی و اضطراب نوجوانان بود و به روش نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. جامعه پژوهش دانش آموزان مقطع اول متوسطه مدارس دخترانه منطقه یک تهران و نمونه پژوهش 30 نفر از دختران 12 تا 17 سال (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) در سال 99-00 بودند. گروه آزمایش طی 12 جلسه دو ساعته در برنامه ی آموزشی تحول مثبت نوجوانی شرکت نمودند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه اضطراب اسپیلبرگر(1970) و سرمایه های روان شناختی لوتانز (2007) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 24 و تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین گروه آزمایشی و گواه در نمرات سرمایه های روان شناختی؛ خوش بینی و خودکارآمدی و نمرات اضطراب؛ حالت اضطراب، رگه اضطراب تفاوت معنی داری وجود دارد(05/0 P>). میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش در مؤلفه های خوش بینی و خودکارآمدی افزایش معنی داری پیدا کرده است و در مؤلفه های اضطراب کاهش معنی داری پیدا کرده است که حاکی از اثربخشی آموزش تحول مثبت نوجوانی بر اضطراب و سرمایه های روان شناختی نوجوانان می باشد. تأکید بر مؤلفه های تحول مثبت می تواند برنامه ی عملی مناسب برای درمان اضطراب و ارتقای سرمایه های روان شناختی با تأکید بر خودکارآمدی و خوش بینی در نوجوانان می باشد.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و خودانتقادی دختران نوجوان با تجربه سوگ طلاق والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
187 - 196
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تعیین اثربخشی درمان هیجان مدار بر تنظیم شناختی هیجان و خودانتقادی دختران نوجوان با تجربه سوگ طلاق والدین بود. طرح پژوهش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود و و از نظر هدف، کاربردی و از نظر زمان، مقطعی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر نوجوانان 14-16 سال دختر از خانواده های طلاق ساکن شهر تهران در سال 1398 بودند و روش نمونه گیری به صورت هدفمند و براساس ملاک های مورد نظر 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15) قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق سه پرسشنامه استاندارد تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (۲۰۰۱)، سیاهه سوگ هوگان و همکاران (2001) و سطوح خودانتقادی تامپسون وزوروف (2004) استفاده شده است. نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار بر تنظیم شناختی هیجانی و خود انتقادی دختران نوجوان با تجربه سوگ طلاق والدین اثربخش است. در واقع درمان هیجان مدار باعث بهبود تنظیم شناختی هیجان و خودانتقادی در نوجوانان می شود. بنابراین درمان هیجان مدار نقش مهمی در افزایش تنظیم شناختی هیجان و کاهش خودانتقادی در نوجوانان دارد.
تاثیر راهبردهای شناختی بر عملکرد خواندن دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
79 - 91
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تأثیر راهبردهای شناختی بر عملکرد خواندن دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ویژه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون–پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ویژه شهرستان اهر بودند که به مرکز اختلال یادگیری در سال تحصیلی 1400-1399 مراجعه کرده بودند، که تعداد 20 نفر از آنها بصورت تصادفی انتخاب شدند و به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم گردیدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل، آزمون خواندن و نارساخوانی حسینی و همکاران و بسته آموزشی دن راهبردهای شناختی بودند. نتایج تحلیل آماری کواریانس داده ها نشان داد که میانگین نمرات پس آزمون در آزمون خواندن و هم آزمون درک مطلب دو گروه با یکدیگر تفاوت معنی دار داشت. میانگین پس آزمون گروه آزمایش، نسبت به گروه کنترل ارتقاء یافت. بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش راهبردهای شناختی بر خواندن و درک مطلب کودکان دارای اختلال یادگیری ویژه تاثیر مثبت و معناداری دارد. طراحی واجرای برنامه های راهبردی شناختی برای سایر دانش آموزان دارای نارسایی های عصب تحولی و همچنین برگزاری دوره های آموزشی ضمن خدمت راهبرد های شناختی برای معلمان پیشنهاد می شود.
واکاوی تجربه زیسته اساتید دانشگاه فردوسی مشهد از رفتارهای نامحترمانه دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
63 - 78
حوزههای تخصصی:
رفتارهای نامحترمانه به عنوان پیامد ارتباطی نامناسب بین استاد و دانشجو می تواند به شدت فرایند یاددهی و یادگیری را مختل نماید و به ایجاد تنش میان آنها منجر شود. این مطالعه با هدف واکاوی رفتارهای نامحترمانه دانشجویان نسبت به اساتید و بررسی علل آن انجام شد. در این مطالعه ی پدیدارشناختی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته ای با اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد با حداقل رتبه علمی دانشیاری و سابقه کاری بیش از 10 سال صورت گرفت. نمونه گیری به صورت هدفمند بود و تا رسیدن به اشباع اطلاعات ادامه یافت. تجزیه و تحلیل داده ها براساس مدل هفت مرحله ای کلایزی صورت گرفت. از دیدگاه اساتید رفتارهای نامحترمانه دانشجویان شامل دیر آمدن دانشجو به کلاس درس، غیبت، استفاده از تلفن همراه در کلاس، بی احترامی کلامی به استاد و عدم همراهی با کلاس بوده است. علل بروز این رفتارها در قالب طبقاتی شامل اساتید، دانشجو، دانشگاه، خانواده و جامعه دسته-بندی گردید. به دلیل پیامدهای مخرب این نوع رفتارها، بکارگیری راهکارهایی برای کاهش میزان بروز این رفتارها در دانشجویان به منظور ایجاد محیط های یادگیری و یاددهی مطلوب، ضروری است.
Prediction of Self- Destructiveness based on Perceived Stress, Brain-behavioral Systems and Defense Styles
حوزههای تخصصی:
The aim of the present study was to predict self- destructiveness based on perceived stress, brain-behavioral systems and defense styles. The population was the students of the Faculty of Pharmacy of Shahid Beheshti University of Medical Sciences in the academic year 2017-2018; through convenience sampling method, 150 completed questionnaires were analyzed. The design was correlational. chronic self- destructiveness scales (CSDS), perceived stress scale (PSS), behavioral inhibition-activation systems scale (BIS/BAS) and defense styles (DSQ) were used to collect data. The data were analyzed using Pearson's correlation coefficient as well as stepwise regression. The results showed that there was a relationship between self-destructiveness and perceived stress (p≤.01), punishment sensitivity (p≤.001), reward responsiveness (p≤.05), drive (p≤.01), and fun seeking (p≤.01). Immature defense style (p≤.01) and neurotic defense style (p≤.01) have a relationship. Moreover, the regression analysis revealed that fun seeking (R2=.33), reward sensitivity (R2=.26), driving (R2=.23), neurotic defense styles (R2=.17), immature defense styles (R2=.11) and punishment sensitivity (R2=.11) could predict self- destructiveness. In conclusion, it can be said that perceived stress is in dynamic relationship with brain-behavioral systems and defense styles can predict self- destructiveness. Punishment sensitivity among brain-behavioral systems, and immature defense styles among the defense styles, were most strongly associated with self-destructiveness.
عوامل تقویت و تضعیف بنیان خانواده از دیدگاه ادیان و مذاهب مختلف
حوزههای تخصصی:
نهاد مقدس خانواده رکن بنیادین اجتماع بشری در فرهنگ های گوناگون است تا آنجا که سعادت و شقاوت امت ها با سلامت و کیفیت خانواده ها پیوند خورده است و نخستین شرط داشتن جامعه ای سالم و پیشرفته، سلامت و پیشرفت خانواده های آن جامعه است. فرد تحت تاثیر روابط سالم حاکم بر خانواده، شیوه های ارتباط پذیری و تعامل های سازنده با جامعه را یاد می گیرد برعکس، هر چه خانواده دارای عملکرد بد و آشفته باشد به همان نسبت سلامت آن جامعه بیشتر تهدید می شود. در این مقاله با توجه به برخی آیات قرآن، روایات و کتب مختلف ضمن معناشناسی خانواده و بیان اهمیت و ضرورت بحث، به بررسی مهم ترین عوامل تقویت و تضعیف بنیان خانواده از جمله ازدواج، زن، حجاب، اخلاق، صبر و شکیبایی، عفو و گذشت، طلاق، بدبینی، بدزبانی، بی عفتی و ...... از منظر ادیان و مذاهب مختلف پرداخته شده است. تبیین راه ها و عوامل موثر و غیر موثر بر بنیان خانواده، هدف اصلی این مقاله است که نتیجه پایبندی به آموزه های دینی و عمل به سیره و اندیشه های انبیا و معصومین است.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه خرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۹
125 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی روایی و پایایی پرسشنامه ی خرد بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه شهروندان ساکن شهر همدان بودند که به روش نمونه گیری در دسترس 440 نفر از آنان انتخاب شدند. سپس برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته خرد بر روی آنان اجرا گردید. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که 58 گویه از 121 گویه ی آزمون و بعد گشودگی تجربه از 9 بعد آن حذف شده و 63 گویه بار عاملی بالا را نشان داد. یافته-ها حاکی از آن است که 8 بعد پرسشنامه در مجموع 80/41 درصد از واریانس گویه ها را تبیین کرده است. ضریب پایایی آلفای کرونباخ و بازآزمایی پرسشنامه خرد به ترتیب 85/0 و 87/0 به دست آمد که سطح مطلوبی از پایایی را نشان می دهد. بنابراین هماهنگی بین ابعاد با نمره کل قابل قبول است. روایی و پایایی پرسشنامه محقق ساخته در سطح مطلوبی قرار دارد و نشان می دهد که پرسشنامه از کفایت لازم برخوردار است.
روابط ساختاری عاطفه منفی، نگرش های ناکارآمد و افکار اتوماتیک منفی با نشانه های افسردگی: نقش میانجی بدتنظیمی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی متغیرهای مرتبط با آسیب پذیری مزاجی (ازقبیل عاطفه مندی منفی) و شناختی (مثل نگرش های ناکارآمد)، عواملی مهم در ابتلای افراد به اختلال های افسردگی شناخته شده اند. اخیراً بر نقش بد تنظیمی هیجان نیز در ایجاد، تداوم یا تشدید اختلال های هیجانی، ازجمله افسردگی تأکید شده است؛ اما جایگاه این سازه در کنار سایر متغیرها و نوع ارتباط آنها با هم، هنوز به طور دقیق مشخص نشده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی بدتنظیمی هیجان در رابطه بین عاطفه منفی، نگرش های ناکارآمد و افکار اتوماتیک منفی با نشانه های افسردگی انجام شد. روش پژوهش، توصیفی همبستگی بود و داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) تحلیل شد. جامعه آماری پژوهش، افراد عادی داوطلب از شهرهای مرکزی اصفهان و تهران بودند که از میان آنها تعداد 250 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه های عاطفه مثبت و منفی (PANAS)، نگرش های ناکارآمد (DAS)، افکار اتوماتیک منفی (ATQ-N)، تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و افسردگی بک (BDI-II) بود. نتایج حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل مفهومی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است و همه ضرایب مسیر آن نیز معنادار بود. همچنین، نقش میانجی گری بدتنظیمی هیجان در رابطه بین عاطفه منفی و نگرش های ناکارآمد با افکار اتوماتیک منفی و درنهایت نشانه های افسردگی تأیید شد. باتوجه به نتایج پژوهش، می توان گفت که بدتنظیمی هیجان یکی از مکانیسم های اثر عاطفه منفی و نگرش های ناکارآمد بر شدت افکار اتوماتیک منفی و نشانه های افسردگی است.
نقش جو عاطفی خانواده و سبک ابرازگری هیجان در بهزیستیِ تحصیلی دانش آموزان دارای والد نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
53 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش جو عاطفی خانواده و سبک ابرازگری هیجان در بهزیستیِ تحصیلی دانش آموزان دارای والد نظامی انجام شد. روش: 280 دانش آموز دختر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و آزمودنی ها ازطریق پرسش نامه های جو عاطفی خانواده آلفرد بی هیل برن (1964)، پرسش نامه ابرازگری هیجانی کینگ و آمونز (1990) و پرسش نامه بهزیستی تحصیلی پیترینن، سوینی و فالتو (2014) بررسی شدند. داده ها با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی و رگرسیون چندمتغیره گام به گام توسط نسخه 23 نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج بیانگر این است که متغیرهای جو عاطفی خانواده و ابرازگری هیجان، می توانند 4/36 درصد از واریانس بهزیستی تحصیلی را تبیین کنند. این یافته بیانگر آن است که با افزایش یک انحراف استاندارد بر نمرات جو عاطفی خانواده و ابرازگری هیجان، به ترتیب 513/0 و 155/0 انحراف استاندارد بر نمرات بهزیستی تحصیلی افزوده می شود. جو عاطفی خانواده سهم یگانه بیشتری در پیش بینی بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دختر دارد. نتیجه گیری: بنابراین جو عاطفی خانواده و سبک ابرازگری هیجان در بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دارای والد نظامی نقش دارد.
مدل ارتباط بین اضطراب، استرس و افسردگی با ادراک درد با نقش واسطه ای تاب آوری در بیماران مبتلا به درد مزمن یکی از بیمارستان های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
39 - 64
حوزههای تخصصی:
درد مزمن، وضعیتی شایع و ناتوان کننده است که در جهت فهم، تشخیص و درمان آن تلاش چندانی صورت نگرفته است. هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل ارتباط بین اضطراب، استرس و افسردگی با ادراک درد با نقش واسطه ای تاب آوری در بیماران مبتلا به درد مزمن است. روش تحقیق همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه این پژوهش را کلیه بیماران مبتلا به درد مزمن بیمارستان الغدیر شهر تبریز در سال 1399 تشکیل دادند که از این جامعه 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسش نامه اضطراب، افسردگی و استرس لایبوند و لایبوند (1995)، مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و ﭘﺮﺳﺸ ﻨﺎﻣﻪ ﺗﺠﺪیﺪﻧﻈﺮﺷﺪﻩ ﺩﺭﺩ ﻣک ﮔیﻞ ملزاک (1997) استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که بین اضطراب، افسردگی و استرس با تاب آوری رابطه معکوس و با ادراک درد رابطه مثبت وجود دارد. بین تاب آوری و ادراک درد رابطه معکوس وجود دارد. همچنین اضطراب، افسردگی و استرس با واسطه گری تاب آوری بر ادراک درد نقش پیش بینی کنندگی دارد. نتیجه می گیریم که متغیرهای اضطراب، افسردگی و استرس هم به صورت مستقیم بر ادراک درد تأثیر داشته و هم از طریق تقویت نقش واسطه ای تاب آوری می توانند بر ادراک درد در بیماران مبتلا به درد مزمن بکاهند.
ارائه مدل تحول فرهنگ سازمانی تعالی محور در صنعت فولاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر و تحول، از ویژگی های مهم سازمان های کارا و اثربخش است. فرهنگ سازمانی نقش اساسی در این تحول دارد. هدف پژوهش حاضر ارائه مدل تحول فرهنگ سازمانی تعالی محور در صنعت فولاد بود. به منظور دستیابی به این هدف، از روش شناسی کیفی مبتنی بر روش نظریه برخاسته از داده ها شامل سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی و با بهره گیری از رویکرد سیستماتیک استراوس و کوربین استفاده شد. به منظور جمع آوری داده ها از مصاحبه های ساختارنایافته و برای رسیدن به مشارکت کنندگان از نمونه گیری هدفمند بهره برده شد و البته در خلال جمع آوری داده، جهت تکمیل نظریه از نمونه گیری نظری استفاده گردید، یعنی از افراد به فراخور ابهامات و خلأهای نظری بهره برده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران خبره در حوزه تعالی و کارشناسان ویژه صنعت فولاد اصفهان بود که با تعداد 17 نفر به اشباع نظری رسید. برای رسیدن به مفاهیم، مقوله ها و طبقات، داده های حاصل از مصاحبه ها بر اساس کدگذاری باز، محوری و انتخابی مطابق شیوه پارادایمی اشتروس و کوربین مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با کمک نرم افزار MAXqda 18 سازماندهی گردید. شرایط علی شامل عوامل فناورانه ، عوامل فردی و عوامل سازمانی، شرایط زمینه ای شامل فرهنگ و محیط، ساختار و فرایند و بلوغ سازمانی، شرایط مداخله گر شامل عوامل مرتبط با جامعه، عدالت سازمانی و پایش و ارزیابی ، راهبرد ها شامل مدیریت مشارکتی، مدیریت انگیزش ، توسعه زیرساخت ها و توانمندسازی و پیامد های حاصل شامل رشد فردی، توسعه سازمانی و توسعه اجتماعی به دست آمد. جهت اعتبارسنجی مدل به دست آمده با کمک خبرگان و به روش دلفی ضریب کندال محاسبه گردید. با توجه به یافته های مطالعه حاضر، پیشنهاد می شود نقش مؤثر فرهنگ سازمانی از سوی مدیریت سازمان ها موردبازنگری جدی و عمیق قرار گیرد؛ چراکه سازمان ها با درک اهمیت دانش در پی راه های خلق آن هستند.
شناسایی ویژگی های تأثیرگذار نقش مشاوره ای معلمان خوب، از دیدگاه معلمان، دانش آموزان و اولیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه درک معلمان، دانش آموزان و اولیای آنها از شناسایی ویژگی های تاثیرگذار نقش مشاوره ای معلمان خوب که می تواند در کنار نقش آموزشی معلم به کار آید، انجام گرفت. جامعه آماری شامل سه گروه(معلمان، دانش آموزان و اولیاء) بود که به شیوه نظریه زمینه ای و با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته با روش نمونه گیری هدفمند : 17 معلم ، 36 دانش آموز(18 نمره بالا و 18 نمره پایین) و 25 نفر از اولیاء در گروه نمونه قرار گرفتند. بر مبنای یافته ها، معلمان شرکت کننده، ویژگی های اصلی تاثیرگذار نقش مشاوره ای معلم را در 2مقوله اصلی" بهبود فنون مشاوره ای معلمان" و" بهبود مهارت های زندگی شخصی و خانوادگی معلمان"، دانش آموزان در 3 مقوله اصلی" مشاوره ی تحصیلی" مشاوره ی غیر درسی" و " مشاوره ی اخلاقی" و والدین نیز در3 مقوله اصلی " اطلاع والدین نسبت به مشکلات فرزندان خود "، "آشنایی معلمان و مدیریت مدرسه در مورد مشکلات والدین" و" آگاهی والدین از مشکلات مدرسه و مدیریت آن" مطرح کردند. نتیجه اینکه در مدارسی که دانش آموزان از وجود مشاور بی نصیبند، بسیاری از مشکلات دانش آموزان می تواند از طریق نقش مشاوره ای معلمان بر طرف شود. در اینجا معلم جای مشاور را نمی گیرد، بلکه تنها به بهبود عملکرد معلمان و ارتقای کیفیت ارائه خدمات راهنمایی و مشاوره ی مدرسه کمک می نماید.