فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۰۱ تا ۴٬۷۲۰ مورد از کل ۳۵٬۶۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش دلبستگی به والدین و ادراک ترومای عشق با میانجی گری طرحواره های ناسازگارانه حوزه طرد و بریدگی بود. این پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه افراد مجردی بودند که با تجربه شکست عاطفی به مراکز مشاوره دانشگاه های علوم پزشکی ایران، تهران و آزاد اسلامی رودهن در سال 1399 مراجعه کردند که به شیوه در دسترس 200 نفر به عنوان نمونه مشارکت داشتند. جمع آوری داده ها با استفاده از نسخه کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ (YSQ-SF) (یانگ، 1998)، پرسشنامه دلبستگی والدین و همسالان (IPPA) (آرمسدن و گرینبرگ، 1987) و پرسشنامه ضربه عشق (LTI) (راس، 1999) انجام شد. روش تحلیل این پژوهش، مدل معادلات ساختاری بود. پس از اصلاح مدل و حذف روابط غیرمعنادار، نتایج نشان داد که ارتباط با والدین بر ادراک ترومای عشق اثر منفی دارد. همچنین اعتماد به والدین و بیگانگی از والدین بر طرحواره های حوزه طرد اثر مستقیم و معنادار دارند (05/0>P). طرحواره های حوزه طرد بر ادراک ترومای عشق اثر مثبت و معنادار دارند. همچنین نتایج نشان داد که اعتماد به والدین و بیگانگی از والدین با میانجی گری طرحواره های حوزه طرد بر ادراک ترومای عشق به ترتیب اثر منفی و مثبت معنادار دارند (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوب برخوردار بود. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که ادراک ترومای عشق تحت تاثیر دلبستگی به والدین و طرحواره های حوزه طرد بود، بنابراین اجرای مداخلات درمانی با هدف بهبود این عوامل پیشنهاد می شود.
تأثیر امید درمانی برابعاد کیفیت زندگی و عزت نفس دختران افسرده نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۱
۳۳۱-۳۰۹
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر امید درمانی بر ابعاد کیفیت زندگی و عزت نفس دختران افسرده انجام شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دختران نوجوان مشغول به تحصیل در سال تحصیلی1395- 1396 شهر اصفهان بود که از میان آنان 24 دختر افسرده (12 نفر گروه آزمایش، 12 نفر گروه کنترل) به شیوه نمونه گیری خوشه ای و با توجه به ملاک های ورودی انتخاب شد و گروه آزمایش در معرض 8 جلسه 90 دقیقه ای امید درمانی قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه افسردگی بک2 (بک، 1996) و پرسشنامه کیفیت زندگی (سازمان جهانی بهداشت، 1996) و پرسشنامه عزت نفس (کوپراسمیت، 1967) استفاده شد. بمنظور تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که امید درمانی بر ابعاد 4 گانه کیفیت زندگی شامل سلامت جسمی (05/0p<؛ 36/0F=) و سلامت روانی (05/0p<؛ 30/0F=) و روابط اجتماعی (05/0p<؛ 35/0F=) و ادراک محیط زندگی (05/0p<؛ 32/0F=) دختران افسرده تاثیر داشت و همچنین باعث ارتقای عزت نفس تحصیلی (05/0p<؛ 44/0F=) و عزت نفس خود (05/0p<؛ 40/0F=) در این دانش آموزان شد. نتیجه گیری: بنابراین درمان مبتنی بر امید در افزایش عزت نفس و کیفیت زندگی دختران نوجوان افسرده موثر بوده و میتوان از آن در مدارس و مراکز مشاوره بمنظور کاهش افسردگی استفاده نمود و با طراحی برنامه های آموزشی و فرهنگی با محتوای امید، از افزایش افسردگی در میان نوجوان پیشگیری کرد و کیفیت زندگی و عزت نفس آنان را ارتقا داد.
مقایسه اثربخشی نوروفیدبک و توانبخشی شناختی بر تکانشگری، بی ثباتی هیجانی و جرح خویشتن در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی نوروفیدبک و توانبخشی شناختی بر تکانشگری، بی ثباتی هیجانی و رفتار جرح خویشتن در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با جایگزینی تصادفی از نوع طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل شامل پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری کلیه بیماران مراجعه کننده به بیمارستان روانپزشکی و سوختگی زارع ساری و مطب های روانپزشکی شهر ساری در سال 1399 که بر اساس تشخیص روانپزشک و مصاحبه بالینی بر مبنای نسخه پنجم راهنمایی تشخیصی و آماری اختلال های روانی، تشخیص اختلال شخصیت مرزی دریافت کردند، بود. 45 نفر از بیماران با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه( دو گروه آزمایشی آموزش نوروفیدبک و توانبخشی شناختی و گروه کنترل) تقسیم شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات پرسشنامه تکانشگری بارات، پرسشنامه بدتنظیمی هیجانی گراتز و رومر، مقیاس خودآسیبی سوانسون و همکاران بودند. داده ها با تحلیل کوواریانس چندمتغیره( مانکووا) و تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری تحلیل شدند. یافته ها : یافته ها نشان داد در کاهش تکانشگری حرکتی از مولفه های تکانشگری و عدم وضوح هیجانی از مولفه های بی ثباتی هیجانی بین گروه نوروفیدبک و توانبخشی شناختی تفاوت معناداری وجود داشت (001/0=p). در کاهش سایر موارد بین گروه نوروفیدبک و توانبخشی شناختی تفاوت معناداری وجود نداشت(05/0<p). نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت نوروفیدبک طی جلسات مختلف مغز را برای فعالیت با الگوهای مناسب پرورش می دهد و تمرینات توانبخشی به مغز کمک می کند که این تغییرات را در رفتار نمایان کند.
مطالعه کیفی نقش فیلم های نمایشی شبکه های فرامرزی بر نحوه تعامل زنان خانه دار و شاغل با همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی با هدف مطالعه نقش فیلم های نمایشی شبکه های فرامرزی بر نحوه تعامل زنان خانه دار و شاغل با همسرانشان بود. جامعه مورد مطالعه شامل زنان متأهل خانه دار و شاغل ساکن در شهر تهران در سال1399 که فیلم های نمایشی شبکه های فرامرزی را تماشا می کردند. از میان این جامعه نمونه گیری به روش هدفمند به صورت گلوله برفی و تا حد اشباع انجام گرفت. با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته اطلاعات مرتبط با افراد نمونه جمع آوری شد و یافته های پژوهش به شیوه تحلیل مضمون، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. پس از تحلیل محتوای مصاحبه ها و کدگذاری آنها، در ارتباط با نقش فیلم های نمایشی شبکه های فرامرزی بر نحوه تعامل زنان خانه دار با همسر، 9 مضمون و زنان شاغل 8 مضمون اصلی استخراج گردید. یافته های پژوهش نشان داد، نقش فیلم های نمایشی شبکه های فرامرزی بر نحوه تعامل زنان خانه دار و شاغل با همسرانشان، به ترتیب شامل دو مضمون هسته ای "اگرچه بی ثباتی خانواده ها در فیلم های فرامرزی مورد نکوهش زنان خانه دار است اما سبک زندگی و نحوه تعاملات آنان متأثر از این فیلم ها قرار گرفته است" و "اگرچه بی ثباتی خانواده ها در فیلم های فرامرزی مورد نکوهش زنان شاغل است اما سبک زندگی مجلل، تعاملات رمانتیک و ارتباطات راحت در این فیلم ها، مورد انتظار آنان است"، می باشد. بر اساس نتیجه بدست آمده فیلم های شبکه فرامرزی بر تعاملات زنان در زندگی زناشویی آنان تاثیر می گذارد.
مدل یابی رابطه بین کامیابی شغلی با انطباق پذیری مسیر شغلی در معلمان: نقش واسطه ای سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مدل یابی رابطه بین کامیابی شغلی با انطباق پذیری مسیر شغلی و نقش واسطه ای سرمایه روانشناختی در معلمان بود. روش: روش پژوهش توصیفی، همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان زن شاغل در دوره ابتدایی سازمان آموزش و پرورش شهر تهران بود. با استفاده از روش نمونهگیری خوشه ای تصادفی تعداد 405 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های کامیابی در کار (پوراث و همکاران، 2011)، پرسشنامه انطباق پذیری مسیرشغلی ساویکاس (2012) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز ،2007 ) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS 23 و Lisrel انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که ضریب مسیر مستقیم بین انطباق پذیری مسیر شغلی و سرمایه روانشناختی با کامیابی شغلی (01/0 P< ، 411/0=β) مثبت و مسیر غیر مستقیم بین سرمایه روانشناختی در رابطه بین انطباق پذیری مسیرشغلی با کامیابی شغلی شغلی (01/0 P< ، 427/0=β) مثبت و در سطح 01/0 معنادار بود. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش انطباق پذیری مسیرشغلی می تواند کامیابی شغلی را پیش بینی کند و سرمایه روانشناختی نقش واسطه ای مهمی در افزایش کامیابی دارد. بنابراین توجه به عوامل جریان ساز انطباق پذیری مسیر شغلی و سرمایه روانشناختی اهمیت زیادی دارد.
تدوین مدل رفتار اخلاقی کارکنان بر اساس تجارب معنوی با میانجیگری عدالت ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
25 - 36
حوزههای تخصصی:
بروز رفتارهای اخلاقی متاثر از تدوین درست ارزش های اخلاقی است و زمانی کارکرد مناسب خود را خواهد داشت که عوامل تاثیر گذار بر آن و روابط بین آنها به دقت شناسایی شوند. لذا، این تحقیق با هدف تدوین مدل رفتار اخلاقی کارکنان بر اساس تجارب معنوی و میانجی گری متغیر عدالت ادراک شده به بررسی این روابط پرداخته است. تحقیق از نظر رویکرد کمی، از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی – همبستگی و از نظر گردآوری داده از نوع پیمایشی است. جامعه آماری کلیه کارکنان دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی به تعداد (275 = N) است و با توجه به محدود بودن جامعه آماری، نمونه گیری به صورت کل شماری صورت گرفته است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و SMART PLS صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان داد متغیر تجارب معنوی ارتباط مثبت و معنی داری با رفتار اخلاقی در دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی دارد و متغیر عدالت ادراک شده نیز ارتباط بین آن ها را میانجی گری می کند. همچنین از بین سه مولفه عرفان آفاقی، عرفان انفسی و عرفان دینی، بیشترین تاثیر تجارب معنوی بر رفتار اخلاقی از طریق مولفه عرفان آفاقی صورت میگیرد. بر اساس نتایج ارزش های اخلاقی در دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی تحت تاثیر مستقیم تجارب معنوی و تاثیر غیر مستقیم عدالت ادراک شده است. لذا به مدیران پیشنهاد می گردد برای تقویت چارچوب های اخلاقی سازمان، پیوند بین معنویت و کار را سرلوحه اقدامات خود قرار دهند.
مقایسه عامل های شخصیتی دبیران ریاضی موفق و ناموفق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تفاوت عامل های شخصیتی دبیران ریاضی موفق و ناموفق صورت گرفت. این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه این پژوهش، شامل دبیران ریاضی موفق و ناموفق شهر تبریز بود که به صورت هدفمند در نواحی پنج گانه آموزش و پرورش تبریز ، تعداد 100 نفر (50 نفر از هر گروه) انتخاب و به سیاهه ی بازنگری شده ی شخصیتی نئو (NEOPI-R) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که دو گروه مورد مطالعه در ترکیب متغیرهای مورد مطالعه با یکدیگر تفاوت معنی دار داشته و در عامل های شخصیتی برونگرایی، گشودگی، توافق پذیری و مسئولیت پذیری، میانگین دبیران موفق، بیشتر از دبیران ناموفق و در مؤلفه ی روان رنجورخویی، میانگین این گروه کمتر از دبیران ناموفق است. مبتنی بر یافته ها، برونگرایی، گشودگی، توافق پذیری و مسئولیت پذیری می توانند از مسیر فعال بودن، قاطعیت، نوع دوستی، خوش قلبی، کنجکاوی ذهنی و استقلال، اجتماعی بودن و وظیفه شناسی زمینه موفقیت دبیران را فراهم می آورند و روان رنجوری بواسطه خشم و خصومت و ناپایداری به موقعییت دبیران آسیب وارد می کند. نتیجه اینکه این پژوهش در هنگام گزینش دبیران توجه به عامل های شخصیتی مثبت و منفی ضروری می نماید.
بررسی رابطه مسئولیت اجتماعی و امیدواری با میانجی گری سرمایه روان شناختی در آموزگاران ابتدائی لردگان
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین رابطه مسئولیت اجتماعی و امیدواری با میانجی گری سرمایه روان شناختی در آموزگاران ابتدائی لردگان بود. روش این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تمامی آموزگاران ابتدائی شهرستان لردگان در سال تحصیلی 1399-1400 بود؛ که از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 200 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های امیدواری اشنایدر و همکاران (1991) سرمایه روان شناختی (لوتانز و همکاران، 2007) و مسئولیت اجتماعی (کارول، 1979) بودند. داده ها با مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مدل مسئولیت اجتماعی و امیدواری با میانجی گری سرمایه روان شناختی برازش مناسبی داشت. علاوه بر آن، مسئولیت اجتماعی بر سرمایه روان شناختی اثر معنادار مستقیم و سرمایه روان شناختی و مسئولیت اجتماعی بر امیدواری اثر معنادار مستقیم داشتند. مسئولیت اجتماعی با میانجی گری سرمایه روان شناختی بر امیدواری اثر معنادار غیرمستقیم داشت. طبق نتایج، برای افزایش امیدواری آموزگاران می توان سرمایه روان شناختی و مسئولیت اجتماعی را از طریق کارگاه های آموزشی ارتقاء بخشید.
اثربخشی آموزش خرد بر سلامت معنوی دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با عنوان بررسی اثربخشی آموزش خرد بر سلامت معنوی دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران در سال 1398 انجام شد.روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ زمان گردآوری داده ها مقطعی و به لحاظ روش گردآوری داده ها یا ماهیت پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای 30 نفر انتخاب و به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم بندی شدند گروه آزمایش تحت آموزش خرد 8 جلسه 90 دقیقه ای (بر مبنای پروتکل طراحی شده توسط پژوهشگر) قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از پرسشنامه سلامت معنوی (پولوتزین و الیسون، 1982) به دست آمد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خرد باعث افزایش سلامت معنوی و مولفه های آن سلامت مذهبی و سلامت وجودی دانش آموزان شد. همچنین نتایج نشان داد آموزش خرد بر سلامت معنوی دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران در طول زمان اثربخش است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده، می توان استنباط کرد که آموزش خردمندی سبب افزایش سلامت معنوی دانش آموزان می شود، خردمندی را می توان به عنوان یک روش مناسب، برای ارتقای سلامت معنوی دانش آموزان مورد استفاده قرار داد.
بررسی مدل شناختی راپی و هیمبرگ در تبیین کمرویی با کاربرد مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
107 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل شناختی راپی و هیمبرگ در تبیین کمرویی بود. دراین راستا نقش واسطه ای ترس از ارزیابی منفی و اضطراب اجتماعی-جسمانی در رابطه بین تصویر بدن و کانون توجه با کمرویی مورد بررسی قرار گرفت. جامعه شامل تمامی دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه محقق اردبیلی در سال 99-1398 بود که تعداد 222 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کانون توجه، مقیاس ترس از ارزیابی منفی، اضطراب اجتماعی-جسمانی، کمرویی چیک-بریگز و مقیاس رضایت از تصویر تن استفاده شد. داده ها با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد متغیرهای ترس از ارزیابی منفی و اضطراب اجتماعی-جسمانی در رابطه بین تصویر بدن و کانون توجه با کمرویی نقش واسطه ای معنی دار دارند. در مواجهه با موقعیت های اجتماعی، نوعی بازنمایی ذهنی از ظاهر در فرد شکل می گیرد که کانونی برای توجه می شود، همچنین توجه به ارزیابی منفی دیگران نیز معطوف می شود و درنهایت اضطراب ناشی از این دو منبع، موجب افزایش کمرویی می شود، به عبارتی سازوکارهای شناختی مدل مفهومی اضطراب اجتماعی راپی و هیمبرگ در تبیین کمرویی نیز نقش دارند.
ارائه الگوی قلدری سازمانی در کارکنان ستاد فرماندهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۰)
81 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف: مرور نظام مند پژوهش ها حاکی از آن است قلدری در سازمان ها و بخصوص نیروی پلیس به یک معضل اساسی تبدیل شده است. از این رو هدف از پژوهش حاضر ارزیابی مدل معادلات ساختاری قلدری سازمانی در کارکنان ستاد فرماندهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش حاضر متشکل از کارکنان ستاد فرماندهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 290 نفر از کارکنان ستاد فرماندهی نیروی انتظامی بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. همه آن ها پرسشنامه های پژوهش را تکمیل کرده اند. سپس داده ها به روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSSV19 و LISRELV8.80 مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد الگوی مفهومی قلدری سازمانی در ستاد فرماندهی نیروی انتظامی از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین روابط بین متغیرها مطلوب بدست آمد. نتیجه گیری: در نهایت نتایج حاصل از این پژوهش نشان از الگویی مناسب جهت قلدری سازمانی در نیروی انتظامی بوده و به کارکنان، سرپرستان، مدیران و سایر متخصصان در حوزه نیروی انتظامی، آگاهی و استفاده از این مدل جهت برخورد و مقابله با قلدری سازمانی پیشنهاد می شود.
اثربخشی مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی و کیفیت خواب مردان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
35 - 46
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی و کیفیت خواب سالمندان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری سالمندان مرد شهر دزفول در سال 1397 بودند. حجم نمونه شامل 30 نفر مرد سالمند (60 تا 70 سال) بود که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود به مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش مداخله آموزشی را طی 8 هفته و 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل شاخص کیفیت خواب پیترزبورگ و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس یک متغیری و چندمتغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بطور معناداری باعث بهبود انعطاف پذیری شناختی و کیفیت خواب سالمندان گردید. منطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی را به عنوان یک روش کارا جهت بهبود انعطاف پذیری شناختی و کیفیت خواب سالمندان پیشنهاد داد.
کارایی درمان شناختی رفتاری حساس به فرهنگ بر علایم اختلالات هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
292 - 301
حوزههای تخصصی:
درمان شناختی رفتاری حساس به فرهنگ (CaCBT) یک روش درمانی جدید برای اختلالات هیجانی است که برای افزایش کارایی درمان شناختی رفتاری (CBT) در فرهنگ های غیر غربی به کار می رود. هدف این پژوهش، مطالعه کارایی CaCBT بر علایم اختلالات هیجانی در جامعه ایرانی بود. پژوهش حاضر با توجه به هدف، کاربردی، به لحاظ جمع آوری داده ها از نوع تجربی و طرح آن تک-موردی بود. جامعه آن را دانشجویان دانشگاه تبریز در سال 98-97 تشکیل می دادند. برای انتخاب نمونه ابتدا پرسشنامه DASS-42 بین 335 دانشجو که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای وارد مطالعه شده بودند، اجرا شد. سپس 4 نفر که بالاترین نمره را در DASS-42 کسب کرده بودند، برای مرحله درمان انتخاب شدند. بسته درمان شناختی رفتاری حساس به فرهنگ (نعیم و همکاران، 2015) به مدت 8 جلسه بر شرکت کنندگان و خانواده آن ها از سوی دو درمانگر مستقل اجرا شد. از پرسشنامه های افسردگی و اضطراب بک نیز جهت اندازه گیری شدت علایم افسردگی و اضطراب استفاده شد. نتایج مطالعه با استفاده از درصد بهبودی نشان داد شرکت کننده ها بهبودی قابل ملاحظه ای در علایم افسردگی و اضطراب داشته اند و نمرات پیگیری در حد مطلوب بود. همچنین اندازه اثر برای همه شرکت کنندگان حداقل در سطح متوسط (52/0) بود. بر اساس یافته های پژوهش به نظر می رسد با تغییر یا انطباق درمان های سنتی روان شناختی بر پایه مؤلفه های بافتاری و فرهنگی، می توان پروتکل های درمانی مناسب تری برای جمعیت ایرانی تدوین کرده و به کاربست. ملاحظات کاربردی و بالینی CaCBT در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
اثربخشی مداخله های پذیرش و تعهد و شناختی - رفتاری عدم تحمل بلاتکلیفی بر تیپ شخصیتی D و کیفیت خواب بیماران با سندرم روده تحریک پذیر دارای اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آذر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
۱۸۵۰-۱۸۳۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: سندرم روده تحریک پذیر، یک اختلال عملکردی دستگاه گوارش و یکی از شایع ترین علت های دردهای مزمن شکمی است که بر کیفیت خواب این بیماران تأثیر می گذارد. اما آیا مداخله های پذیرش و تعهد و شناختی رفتاری عدم تحمل بلاتکلیفی می تواند بر بهبود تیپ شخصیتی D و کیفیت خواب بیماران با سندرم روده تحریک پذیر دارای اختلال اضطراب فراگیر کمک کند؟ هدف: هدف پژوهش بررسی اثربخشی مداخله های پذیرش و تعهد و شناختی رفتاری عدم تحمل بلاتکلیفی بر تیپ شخصیت D و کیفیت خواب بیماران دارای اختلال اضطراب فراگیر با سندرم روده تحریک پذیر بود. روش: این مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری، تمامی بیماران دارای اختلال اضطراب فراگیر مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر شهر تهران در سال 1398-99 بود. 60 نفر بیمار به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (20 نفره) قرار گرفتند. گروه های آزمایش 12 جلسه 90 دقیقه ای مداخلات شناختی رفتاری (داگاس و رابی چاوود، 2007) و پذیرش و تعهد (آیفرت و فورثایث، 1396) را دریافت کردند و گروه گواه در این مدت هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه های کیفیت خواب پیتزبورک (1989) و پرسشنامه تیپ شخصیت D دنولت (2005) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری ارزیابی و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو مداخله اثر معناداری بر بهبود کیفیت خواب بیماران سندرم روده تحریک پذیر و تیپ شخصیت D داشتند (0/01 >P) و در طول دوره پیگیری، هر دو مداخله شناختی رفتاری و اکت بر کیفیت خواب و مداخله اکت بر تیپ شخصیتی D دارای پایداری اثر بودند (0/01<P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان گفت هر یک از مداخله های شناختی - رفتاری و پذیرش و تعهد به عنوان یک مداخله مؤثر، می تواند در مراکز درمانی و بهداشتی در جهت بهبود کیفیت خواب و اصلاح ویژگی های شخصیت D بیماران دارای اختلال اضطراب فراگیر با سندرم روده تحریک پذیر به کار برده شود. همسران شهید و جانباز مطرح باشد و لذا آگاهی و استفاده از این روش جهت بهبود احساس معنای زندگی می تواند کمک کننده باشد.
بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه سبک های هیجانی (ESQ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش ها نشان داده است پرسشنامه سبک های هیجان (کسبیر، گاسیورواسکا، گلدمن، هیرشبرگ و دیویدسون، 2019) بر اساس مطالعات جدید عصب شناختی هیجان ها در موقعیت های بالینی و پژوهشی ساخته شده است. با توجه به اینکه عملکرد هیجانی که از نشانگرهای سلامت و اختلال به شمار می رود، تحت تأثیر ساختارهای فرهنگی اجتماعی هست، با این وجود، در زمینه عینی سازی و درستی آزمایی این ابزار در فرهنگ ایرانی شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: این پژوهش با هدف بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه سبک های هیجان (ESQ) انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی می باشد، که در آن از شاخص های توصیفی، ضرایب قابلیت اعتماد، درستی آزمایی و تحلیل ساختار عاملی برای برآورد ویژگی های روانسنجی پرسشنامه سبک های هیجان استفاده شد. در این راستا، از جامعه دانشجویان دانشگاه تبریز تعداد 357 نفر به شیوه تصادفی انتخاب و به پرسشنامه سبک های هیجان پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی و ضریب آلفای کرونباخ تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از روش CFA نشان داد مدل شش عاملی از برازش بهتری برخوردار است و ضرایب آلفای کرونباخ نیز نشان داد که شش عامل استخراج شده از ضریب قابلیت اعتماد مطلوبی بین 0/62 تا 0/68 برخوردار است. نتیجه گیری: بر این اساس می توان نتیجه گرفت که این پرسشنامه ابزار مناسبی برای اندازه گیری سبک های هیجان به شمار می آید و در پژوهش ها و موقعیت های بالینی به عنوان یک ابزار معتبر قابل استفاده می باشد.
اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان با عمکلرد تحصیلی پایین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: کاهش عملکرد تحصیلی علاوه بر ایجاد مشکل در فرایند تحصیلی دانش آموزان، می تواند فرایند شناختی و هیجانی آنها را نیز متاثر سازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره دوم متوسطه انجام گرفت. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه دارای عملکرد تحصیلی پایین شهر یزد در سال تحصیلی 98-1397 بود. در این پژوهش تعداد 30 دانش آموز دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 دانش آموز). گروه آزمایش آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (کابات زین، 2003) را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی روان شناختی (ریف، 1996) و انعطاف پذیری روان شناختی (دنیس و وندروال، 2010) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره دوم متوسطه تأثیر معنادار دارد (p<0/001). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که که آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با بهره گیری از فنونی همانند افکار، هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین مورد استفاده گیرد
ویژگیهای روان سنجی پرسشنامه فرزندپروری ذهن آگاهانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین ویژگی های روان سنجی پرسشنامه فرزندپروری ذهن آگاهانه مک کافری و همکاران (2017) بود. مشارکت کنندگان پژوهش 323 نفر از مادران دانش آموزان کلاس های متوسطه دوم (دهم تا دوازدهم) مدارس چهارگانه شهر شیراز در سال تحصیلی 1399-1398 بودند که براساس نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های فرزندپروری ذهن آگاهانه،MIPQ) ، مک کافری و همکاران، 2017)، سرزندگی تحصیلیAB) ، دهقانی زاده و حسین چاری، 1391) و ذهن آگاهی نوجوان و بزرگسال AAMS)، دروتمن و همکاران، 2018) را تکمیل نمودند . برای بررسی روایی از روش های تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و روش پایایی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی دو عامل حضور در کنار فرزند (کمترین بارعاملی 40/0 و بیشترین 60/0) و تربیت ذهن آگاهانه (کمترین بارعاملی 36/0 و بیشترین بارعاملی 66/0) را تایید نمود. نتایج همبستگی درونی نیز روایی همگرا (همبستگی نسبتاَ زیاد 72/0 بین ابعاد حضور در کنار فرزند و تربیت ذهن آگاهانه و همبستگی زیاد 86/0 و 89/0 بین هر بعد و نمره کل مقیاس، 01/0P<) و واگرای مقیاس (عدم رابطه معنادار بین سرزندگی تحصیلی و فرزندپروری ذهن آگاهانه) را تایید می کند. برای تعیین پایایی مقیاس از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که تمامی ضرایب (حضور کنار فرزند 82/0، تربیت ذهن آگاهانه 85/0 و ضریب پایایی کل 90/0) حاکی از همسانی درونی قابل قبول زیر مقیاس ها و نمره کل مقیاس بود. نتایج نشان می دهد که مقیاس فرزندپروری ذهن آگاهانه از روایی و پایایی بسیار خوبی در مادران ایرانی برخوردار است.
اثربخشی درمان تحمل ابهام بر بلاتکلیفی، نگرانی و سرزندگی مادران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر دارای فرزند کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
21 - 33
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان تحمل ابهام بر بلاتکلیفی، نگرانی وسرزندگی مادران دارای اختلال اضطراب فراگیر دارای فرزند کم توان ذهنی شهر اصفهان بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. با روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر که واجد معیارهای ورود به پژوهش بودند انتخاب و در دو گروه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی، پرسشنامه نگرانی پنسلوانیا و پرسشنامه سرزندگی ذهنی بود. پس از اجرای پیش آزمون،گروه آزمایش طی12 جلسه 60 دقیقه ای به صورت گروهی تحت درمان تحمل ابهام قرار گرفتند. داده ها با تحلیل کوواریانس انجام شد. یافته ها نشان داد درمان تحمل ابهام بر بلاتکلیفی، نگرانی و افزایش سرزندگی مادران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر دارای فرزند کم توان ذهنی موثر بود. بنابراین می توان از این روش درمانی در جهت کاهش بلاتکلیفی، نگرانی و افزایش سرزندگی استفاده کرد.
اضطراب کووید-19 در کارکنان مراکز توانبخشی شهر سقز: نقش پیش بین سازگاری اجتماعی و سلامت روان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب کرونا بر اساس سازگاری اجتماعی و سلامت روان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان مراکز توان بخشی شهر سقز در سال 1400-1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تمام شماری 103 نفر به عنوان نمونه مورد ارزیابی قرار گرفتند و به علت مخدوش بودن بعضی از پرسشنامه درنهایت 100 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. برای سنجش متغیرهای موردمطالعه از پرسشنامه های اضطراب کرونا علی پور و همکاران (1398)، پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل (۱۹62) و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (GHQ) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و با نرم افزارSPSS نسخه ۲3 صورت گرفت و سطح معناداری آزمون ها 0/05 در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که 60 نفر (60 درصد) از کارکنان مرد و 40 نفر (40 درصد) از کارکنان زن بودند. میانگین و انحراف معیار سن برای کارکنان مرد 3/14± 35/32 و میانگین و انحراف معیار سن برای کارکنان زن 2/50 ± 31/03بود. همبستگی مثبت معنی داری بین سازگاری اجتماعی و سلامت روان و همچنین همبستگی منفی معنی داری بین سازگاری اجتماعی و سلامت روان با اضطراب کرونا وجود داشت. 28/1 درصد از واریانس اضطراب کرونا توسط سازگاری اجتماعی و درمجموع 44/6 درصد از واریانس اضطراب کرونا توسط سازگاری اجتماعی و سلامت روان تبیین شد. با توجه به نتایج پژوهش می توان اظهار کرد که جهت بالا بردن سازگاری و سلامت روان افراد تدابیری اتخاذ شود که اضطراب کاهش یافته و کارکنان با سازگاری و سلامت روان بیشتری فعالیت خود را انجام دهند.
اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر تجربه درد مزمن و مدیریت درد در زنان مبتلا به فیبرومیالژیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم بهمن ۱۴۰۱ شماره ۱۱ (پیاپی ۸۰)
۱۹۴-۱۸۵
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر تجربه درد مزمن و مدیریت درد در زنان مبتلا به فیبرومیالژیا بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مراجعه کنندگان به مرکز درمان درد بیمارستان سینا تهران در سال 1400 بود که توسط پزشک تشخیص فیبرومیالژیا را دریافت کرده بودند. از این جامعه تعداد 36 به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه (هر گروه 18 نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه درجه بندی درد مزمن (CPG) ون کورف و همکاران (1992) و سیاهه خودمدیرتی درد (PSMC) نیکولانس و همکاران (2000) بود. برای گروه آزمایش 12 جلسه درمان متمرکز بر هیجان (هر هفته یک جلسه به مدت تقریبی 60 دقیقه) اجرا گردید، ولی گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده گردید. نتایج نشان داد که در گروه آزمایش در هر دو متغیر پس آزمون و پیگیری در مقایسه با پیش آزمون کاهش معناداری وجود داشته است (01/0>P) اما برخلاف مدیریت درد، نتایج برای متغیر تجربه درد مزمن پایدار نبود (02/0=P). همچنین نتایج بیانگر عدم تفاوت معنادار در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در هر دو متغیر برای گروه گواه بود (05/0<P). نتیجه پژوهش بیانگر این بود که مراکز درمان بیماری فیبرومیالژیا و درمانگران روان شناسی که با این بیماران سروکار دارند می توانند از درمان متمرکز بر هیجان در جهت بهبود تجربه درد مزمن و مدیریت درد استفاده کنند.