فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۸۱ تا ۳٬۹۰۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲
140 - 160
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تاثیر روش انیمیشن داستانی بر انگیزش تحصیلی و یادگیری درس فارسی دانش آموزان مقطع ابتدایی انجام شد. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه اول ابتدایی شهرستان دامغان بود که از بین آها تعداد 30 نفر با توجه به ملاکهای ورود و خروج از طریق نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون و پس آزمون مقیاس انگیزش یادگیری علم توان، چین و شی (2005) و پرسشنامه محقق ساخته یادگیری درس فارسی را تکمیل کردند و در طول فرایند مداخله گروه آزمایش روش انیمیشن داستانی طی دو ماه در 8 1جلسه 30 دقیقه ای دریافت و گروه گواه آموزش معمول روزانه را دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss.24 و آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد گروه دریافت کننده روش انیمیشن داستانی در مرحله پس آزمون نسبت به گروه گواه افزایش معناداری در انگیزش و یادگیری درس فارسی نشان دادندبدین معنا که استفاده از انیمیشن داستانی در بهبود انگیزش تحصیلی و یادگیری مؤثر بوده است(05/0> p ) . براساس یافته های پژوهش حاضر می توان گفت که روش انیمیشن داستانی منجر به بهبود انگیزه و یادگیری درس فارسی دانش آموزان پایه اول ابتدایی می شود.
اثربخشی یادگیری سازگار با مغز بر شایستگی تحصیلی و تفکر ارجاعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
41-54
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش یادگیری سازگار با مغز بر شایستگی تحصیلی و تفکر ارجاعی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال1401-1400 بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شاملکلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم ناحیه دوم شهر تبریز بود که در سال تحصیلی1401-1400 مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل4۰ نفر از دانش آموزان بود که به روش هدفمند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه ۲۰نفر)جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات در پیش آزمون و پس آزمون همه مشارکت کنندگان، از طریق پرسش نامه شایستگی تحصیلی دیپرنا والیوت(1999)و پرسش نامه تفکر ارجاعی اهرینگ و همکاران(2010) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش برنامه آموزش یادگیری سازگار با مغز کاین، کاین، مک کلینتیک و کلیمک(2005) را به مدت هشت جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. داده ها در این پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مولفه های شایستگی تحصیلی و تفکر ارجاعی تفاوت معناداری به نفع گروه آزمایش وجود داشت(p<0.001). با توجه به نتایج می توان گفت آموزش یادگیری سازگار با مغز می تواند تلویحات کاربردی مفیدی در پیشگیری از مشکلات شایستگی تحصیلی و تفکر ارجاعی در دانش آموزان داشته باشد.
عناصر یادگیری مشارکتی و نقش آن ها در پرورش مهارت های رهبری دانش آموزان دوره ابتدایی: یک مطالعه چند روشی با استفاده از فراترکیب و گروه کانونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1 - 16
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: علیرغم اینکه از یادگیری مشارکتی به عنوان یک رویکرد فعال استقبال شده، اطلاعات کاملی در مورد نقش آن در پرورش مهارت های رهبری دانش آموزان وجود ندارد.روش شناسی پژوهش: این مطالعه که با رویکرد چندروشی انجام شد، این شکاف تحقیقاتی مورد واکاوی قرار گرفت. ابتدا از طریق مطالعه فراترکیب، داده های اولیه گرداوری و تحلیل شدند و سپس با استفاده از روش گروه کانونی داده ها تکمیل، اصلاح و رواسازی شدند. میدان پژوهش در بخش فراترکیب 5200 سند علمی بود که تعداد 32 سند با توجه به زبان، سال انتشار، چکیده و متن، نوع سند و روش پژوهش به عنوان نمونه انتخاب شدند و سپس با استفاده از برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی (CASP) انتخاب و وارد مرحله تحلیل شدند. در مرحله تحلیل داده ها از نرم افزار Atlas/ti استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد وابستگی درونی مثبت به عنوان یکی از عناصر یادگیری مشارکتی مهارت هایی نظیر محبوبیت، همدلی و همکاری را پرورش می دهند. پاسخگویی، مهارت عزت نفس و احترام به حقوق دیگران را بهبود می بخشد و مهارت بین فردی به عنوان سومین عنصر یادگیری مشارکتی در توسعه مهارت های ارتباطی و اجتماعی مؤثر است و مهارت حل مسئله و حل تعارض را در دانش آموزان تقویت می کند. این سه عنصر که با عناصر پنجگانه نظریه وابستگی متقابل اجتماعی انطباق پیدا می کنند ابعاد تازه ای از پرورش مهارت های رهبری در دانش آموزان را آشکار می سازند.بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند مورد توجه سیاست گذاران اجتماعی قرار گیرد و رهبران آموزشی را ترغیب کند تا از طریق آشناکردن معلمان با یادگیری مشارکتی زمینه اجرا در کلاس درس را فراهم سازند. همچنین می تواند انگیزه معلمان را برای استفاده از یادگیری مشارکتی افزایش دهد و والدین را ترغیب کند تا در فرآیند اجرا از معلمان حمایت کنند.
Psychometric Properties of Abbott’s Creative Self-efficacy Inventory for Iranian Adolescents(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: Taking into account the importance of creativity and the effective role of creative self-efficacy (CSE) in it, several attempts have been performed to develop appropriate measures. One of the multi-dimensional tools to assess CSE is Abbott’s (2010) creative self-efficacy inventory. The current study is an attempt to investigate factor structure and psychometric properties of Abbott’s CSE Inventory (2010) in Persian sample. The other objectives were to examine the differences in CSE regarding age and gender.Methods: The participants of this study were students in the age range of 13-19 years and also were schooling in 7th-12th grades of West Azerbaijan high schools (N= 400). Abbott’s CSE Inventory (2010) and intellect/imagination subscale of five factors personality Mini-IPIP scale were used. CFA was executed using AMOS and the data was analysed by SPSS software.Results: Reliability coefficients of raters for creative thinking self-efficacy (CTSE) and creative performance self-efficacy (CPSE) were 0.96 and 0.97 respectively (p<0.01). In addition, internal consistency of the whole scale, CPSE, and CTSE based on Cronbach’s alpha was 0.95, 0.88, and 0.93 respectively. The results showed that two factors were identified by the EFA, with eigenvalues greater than 1. These two factors were retained with 59.529 % of the total variance. The CFA supported construct validity of the CSE Inventory and its multi-factor structure. Also, there was no difference between the genders in terms of CSE, while CSE and age were directly related.Conclusion: The current research revealed that the structure and psychometric properties of the CSE Inventory for the Iranian sample are adequate
تحلیل محتوای کتاب های فارسی اول تا ششم دوره ابتدایی براساس مدل رشدی خرد براون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل محتوای کتب فارسی دوره ابتدایی انجام شد تا میزان پرداخته شدن به شرایط تسهیل کننده رشد خرد بر اساس مدل براون در آنها مشخص گردد. این پژوهش ازنظر هدف، بنیادی و ازنظر ماهیت، توصیفی از نوع تحلیل محتوا بود. جامعه آماری شامل محتوای کتب فارسی دوره ابتدایی بود. به منظورگردآوری داده ها از روش تمام شماری استفاده شد. واحد تحلیل، صفحات(متن، تصاویر، پرسشها یا فعالیت ها) بود. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که در بین مؤلفه های رشدی خرد بیشترین فراوانی مربوط به مؤلفه ی تحلیل و قضاوت و کمترین فراوانی مربوط به مؤلفه دانش زندگی بود. به صورت کلی تنها کتاب های فارسی پایه اول و دوم بیشترین میزان توجه را به شرایط و مؤلفه های تسهیل کننده رشد خرد دارا بودند. نتایج نیز نشان داد، در کتاب های درسی فارسی توجه متناسب و مناسبی نسبت به مؤلفه های خردمندی صورت نگرفته است و ضرورت تغییر در محتوای کتب درسی وجود دارد.
اثربخشی گروه درمانی تلفیقی ذهن آگاهی و طرحواره درمانی بر شفقت ورزی با خود و طرحواره های ناسازگارِ زنان بامشکلات بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی تلفیقی ذهن آگاهی و طرحواره درمانی بر شفقت ورزی باخود، سطح ذهن آگاهی و طرحواره های ناسازگار اولیه در زنان با مشکلات بین فردی بود. روش: این پژوهش با روش نیمه آزمایشی و همراه با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پس از ۲ ماه و گروه لیست انتظار بود. جامعه پژوهش زنانی (۱۸ تا ۳۰ ساله) بودند که با شکایت عمده مشکلات بین فردی به پلی کلینیک دانشگاه فردوسی مشهد مراجعه کرده بودند. گروه نمونه ۲۲ نفر از این زنان بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در دو گروه ۱۱ نفره مداخله و کنترل (لیست انتظار) بصورت تصادفی گمارده شدند. گروه مداخله ۱۰ جلسه درمان دریافت نمودند. داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با نرم افزار SPSS تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد که گروه درمانی تلفیقی طرحواره و ذهن آگاهی بر افزایش شفقت ورزی باخود (p≤0.001)، افزایش ذهن آگاهی (p≤0.01) و کاهش طرحواره های ناسازگار اولیه (p≤0.001) اثربخشی معنادار دارد.نتیجه گیری: گروه درمانی تلفیقی طرحواره و ذهن آگاهی در افزایش شفقت ورزی باخود و ذهن آگاهی و همچنین در کاهش شدت طرحواره های ناسازگار موثر و کاربردی است. اثبات اثربخش بودن این پروتکل کوتاه مدت نویدبخش استفاده آن در مراکز درمانی و بهداشت روانی مختلف است و می تواند در هزینه های مالی و زمانیِ درمان مشکلات روانشناختی بسیار رایجی همچون مشکلات میان فردی، صرفه و کارایی بالایی داشته باشد.
مقایسه اثربخشی بسته درمانی مبتنی بر عوامل روان شناختی مرتبط با بیماری پارکینسون و آموزش اختصاصی سازی حافظه (MEST) بر خلق این بیماران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۰
127 - 160
حوزههای تخصصی:
علائم غیر حرکتی همچون اختلالات خلقی کیفیت زندگی بیماران پارکینسون را تحت تأثیر قرار می دهند. به دلیل ارتباط متقابل و چندگانه علائم غیر حرکتی با یکدیگر درمان هایی جامع لازم است تا همزمان به جنبه های مختلف روان شناختی بیماران بپردازد. پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی بسته درمانی مبتنی بر عوامل روان شناختی مرتبط با بیماری پارکینسون و آموزش اختصاصی سازی حافظه (MEST) بر خلق این بیماران انجام شد. مطالعه از نوع نیمه تجربی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. پژوهش در سال 1399-1398 بر روی بیماران مبتلا به بیماری پارکینسون انجام گرفت. 18 بیمار پارکینسون با دارا بودن شرایط ورود به پژوهش حاضر به همکاری شدند، بنابراین انتخاب افراد نمونه به صورت غیراحتمالی بود که با انتساب تصادفی در سه گروه جای گرفتند. با توجه به ناهمتایی احتمالی بین گروهها و برای تعدیل آن از روش آنالیز کواریانس استفاده شد و نمرات پیش آزمون کوواریت گرفته شدند. گروه ها به لحاظ جنسیت نیز همتا سازی شدند. ابزار گردآوری داده ها آزمون حافظه سرگذشتی (AMT)، و ویرایش دوم پرسشنامه ی افسردگی بک (BDI-II) بود. داده ها با روش کوواریانس و با نرم افزار SPSS-25 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل داده ها نشان داد میانگین سطح افسردگی در گروه کنترل افزایش یافته است، درحالی که در گروه بسته درمانی و آموزش اختصاصی سازی حافظه سطح افسردگی کاهش بافته است. میانگین نمرات خلق پس آزمون تنها در گروه آموزش اختصاصی سازی حافظه تفاوت معنی داری با گروه کنترل داشت (05/0>P). اختلاف معنی داری در میانگین نمرات خلق گروه بسته درمانی و کنترل در پس آزمون مشاهده نشد، با این حال میانگین نمرات خلق در دو گروه بسته درمانی و آموزش اختصاصی سازی حافظه نیز معنی دار نبود. آموزش اختصاصی سازی حافظه می تواند به عنوان مداخله چندبعدی در بهبود خلق بیماران پارکینسون موثر باشد. حمایت از تأثیر بسته درمانی مبتنی بر عوامل روان شناختی بر خلق نیاز به تحقیقات بیشتر دارد.
بررسی تاثیر اصلاح سبک زندگی بر بهبود گونه شناسی یکپارچگی و آسیب شناسی خانواده در بین زوج های شهرستان رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده بنیادی ترین ساختار اجتماعی است که تاثیرات آن محدود به اعضای آن نمانده و جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد. در نتیجه بررسی عوامل آسیب زا برای این نهاد و ارایه راهکارهایی جهت به حداقل رساندن آنها دارای اهمیت است. از این رو، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی اصلاح سبک زندگی بر بهبود گونه شناسی خانواده یکپارچه و آسیب شناسی خانواده در بین زوج های شهرستان رستم انجام شد. تحقیق حاضر از نوع طرح های کاربردی و تمام آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه زوج های شهرستان رستم در سال 1399 بود. نمونه این پژوهش شامل 30 زوج از جامعه مذکور بود که با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه در دسترس انتخاب و با استفاده از شیوه تصادفی سازی ساده در 2 گروه آزمایش (15=n)، و گروه کنترل (15=n) گماشته شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه مدل فرایند و محتوای سامانی (2005) جمع آوری شدند. نتایج نشان دهنده اثربخشی اصلاح سبک زندگی زندگی بر بهبودگونه شناسی یکپارچه خانواده و همچنین کاهش آسیب های خانواده بود. به این ترتیب، می توان نتیجه گرفت که با اصلاح سبک زندگی به شکل معناداری شاهد ارتقای گونه های خانواده از ناسالم و مشکل دار به سمت خانواده سالم و یکپارچه هستیم. افزون بر این، اصلاح سبک زندگی می تواند به شکل معناداری در کاهش موارد آسیب شناختی خانواده موثر باشد.
طراحی، ساخت و بررسی ویژگی های روا ن سنجی پرسشنامه ادراک استعاری درد در بیماران دارای بیماری مزمن فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درد یکی از مفاهیم حوزه روان شناسی سلامت است که به دلیل ماهیت انتزاعی با استعاره های مفهومی یا شناختی بیان می شود. گویشوران فارسی زبان مانند زبان های دیگر از حوزه های مبدا و نگاشت های گوناگون برای بیان درد خود استفاده می کنند. ازاین رو، هدف از مطالعه حاضر طراحی، ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه ادراک استعاری درد در بیماران فارسی زبان دارای بیماری های مزمن است. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع زمینه یابی و مطالعات روان سنجی است. در ابتدا براساس تحلیل شناختی استعاره های درد رئیسی (2021)، نه نگاشت یا ارتباط استعاری استخراج شد که به ترتیب عبارت بودند از شیء، علیت، مسیر و جهت، انسان، مکان، مزه، ظرف، نیرو و دایره. بر اساس حوزه های مبدا به دست آمده، پرسشنامه ای دارای 25 سوال به شیوه مقیاس پاسخ دهی لیکرت ساخته شد. سه متخصص زبان شناسی شناختی، دو روان شناس سلامت، سه پزشک و دو متخصص روان سنجی، روایی محتوایی سؤالات را بررسی کردند. هیچ سوالی غیرمربوط یا نامناسب تشخیص داده نشد. سرانجام، پرسشنامه توسط 250 بیمار تک زبانه فارسی زبان دارای بیماری مزمن در سال 1401 به صورت دردسترس و داوطلبانه تکمیل شد. یافته ها نشان داد؛ کل پرسشنامه و عامل های آن با روش ضریب آلفای کرونباخ از اعتبار مطلوبی برخوردار است. همچنین، نتایج تحلیل عاملی نشان داد که پرسشنامه ادراک استعاری درد، از چهار عامل شیء، نیرو، انسان و علیت تشکیل شده که جمعاً 66/24 درصد از واریانس کل عامل ها را تبیین می کند. در نتیجه، پرسشنامه ادراک استعاری درد برای فارسی زبانان از روایی و اعتبار خوبی برخوردار است.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی (MBT) و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک (PCIT) بر تنظیم هیجان و رفتارهای خوردن کودکان مضطرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
33 - 49
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثریخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک بر تنظیم هیجان و رفتارهای خوردن کودکان مضطرب انجام شد. روش پژوهش حاضرنیمه آزمایشی، همراه با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران کودکان مضطرب شرکت پالایش نفت شهر بندرعباس در سال 1402 بودند که براساس ملاک های ورود و خروج 45 نفر واجد شرایط ورود به مطالعه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه ازمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه های تنظیم هیجان شیلد و کیکتی (1997)، رفتار خوردن کودکان واردل و همکاران (۲۰۰۱) و مقیاس اضطراب کودکان اسپنس- فرم والدین (1998) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه کنترل با درمان مبتنی بر ذهنی سازی و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک در تنظیم هیجان و رفتارهای خوردن کودکان مضطرب وجود دارد و درمان مبتنی بر ذهنی سازی و رابطه والد-کودک منجر به کاهش منفی گرایی هیجانی و مشکلات رفتارهای خوردن و افزایش تنظیم هیجانی انطباقی در کودکان مضطرب شده است. نیزدرمان مبتنی بر ذهنی سازی موثرتر از درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک در تنظیم هیجان کودکان مضطرب است. بنابراین باتوجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که از برنامه های درمانی مبتنی بر ذهنی سازی و رابطه والد-کودک می توان به عنوان مداخلات مناسب در جهت بهبود تنظیم هیجان و رفتارهای خوردن در کودکان مضطرب استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی آموزش بخشایش و آموزش ذهن آگاهی برمهارت ارتباطی افراد دارای اختلال سوءمصرف مواد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش بخشایش و آموزش ذهن آگاهی بر مهارت ارتباطی در افراد دارای اختلال سوءمصرف مواد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل ناهمسان می باشد. جامعه آماری شامل تمام افراد مصرف کننده مواد مراجعه کننده به تنها کمپ ترک اعتیادشهرستان زابل بود تعداد 45 نفر از افراد ساکن که نمره آنان در پرسشنامه مهارت ارتباطی 5/1 واحد انحراف معیار بالاتر از میانگین بود شناسایی و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایابی شدند. گروه آزمایش اول، آموزش بخشایش12 جلسه و گروه آزمایش دوم، آموزش ذهن آگاهی 8 جلسه دریافت کردند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه مهارت ارتباطی کویین دام (2004) گردآوری شد. و با استفاده از روش تحلیل واریانس با طرح اندازه گیری مکرر(طرح آمیخته ساده) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش بخشایش و آموزش ذهن آگاهی بر مهارت ارتباطی افراد دارای اختلال سوءمصرف مواد تأثیر مثبت دارند. از طرف دیگر بین اثربخشی آموزش بخشایش و آموزش ذهن آگاهی بر مهارت ارتباطی افراد دارای اختلال سوءمصرف مواد تفاوت وجود دارد و اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بیشتر از آموزش بخشایش است. با توجه به اثربخشی دو روش آموزش بخشایش و ذهن آگاهی می توان از این روش برای افزایش مهارت ارتباطی افراد دارای سوءمصرف مواد استفاده کرد
مدل پیامدهای تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه با توجه به اثرات روابط معلم- شاگرد و معلم-والدین با نقش میانجی آگاهی فراشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
79 - 104
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات روابط معلم- شاگرد و معلم-والدین بر پیامدهای تحصیلی (سرزندگی تحصیلی، یادگیری ادراک شده، رفتار در کلاس، شادی در کلاس، آمادگی برای ورود به دانشگاه و طرح ریزی برای فارغ التحصیلی) با نقش میانجی آگاهی فراشناختی انجام شد. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل دوره متوسطه دوم شهرستان بیرجند در سال تحصیلی 99 -1398 بودند. تعداد 392 نفر به همراه یکی از والدین شان به عنوان مشارکت کنندگان، پرسشنامه های ارتباط معلم- شاگرد (Murray & Zvoch, 2010)، ارتباط معلم- والدین (Vickers & Minke, 1995)، آگاهی فراشناختی (Schraw & Dennison, 1994)، سرزندگی تحصیلی (Dehghanizadeh & Chari, 2013)، خرده مقیاس یادگیری ادراک شده (Alavi, 1994 و Marks, 2000)، خرده مقیاس طرح ریزی برای فارغ التحصیل شدن پرسشنامه ملی درگیری دانش آموزی (NSSE)، آمادگی برای ورود به دانشگاه خرده مقیاس دانش آموز (Sokol, 2000) و خرده مقیاس شادی و رفتار در کلاس پرسشنامه ارزیابی ملی پیشرفت تحصیلی (Blazar & Kraft, 2015) را تکمیل نمودند. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی و روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهایSPSS 22 و LISREL 8.8 نشان داد که مدل پیشنهادی با داده های پژوهش برازش مناسب دارد. نتایج بیانگر آن بود که روابط معلم- شاگرد و معلم-والدین تأثیر مستقیم و غیرمستقیم بر پیامدهای تحصیلی دانش آموزان دارد و آگاهی فراشناختی نقش واسطه ای بین روابط معلم- شاگرد و معلم- والدین و پیامدهای تحصیلی دانش آموزان را ایفا می کند. یافته های حاضر، علاوه بر تولید دانش نظری، کاربردهای عملی ویژه ای را جهت ارتقاء پیامدهای تحصیلی دانش آموزان در بردارد.
طراحی و آزمون الگویی از رابطه شخصیت با اضطراب کرونا با میانجی گری استرس ادراک شده و خودکارآمدی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۷)
304 - 312
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علی اضطراب کرونا بر اساس شخصیت با میانجی گری استرس ادراک شده و خودکارآمدی در نوجوانان اجرا شد. روش: طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان ابرکوه بود که از میان آن ها ۳۱۸ نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اضطراب ناشی از کرونا (علی پور و همکاران، 1398)، پنج عاملی شخصیت نئو (کاستا و مک کری، 1989)، استرس ادراک شده (کوهن و همکاران، 1983) و خودکارآمدی عمومی (شرر و همکاران، 1982) بود. داده ها با نرم افزارهای AMOS و SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج فرضیه های مستقیم نشان داد مقبولیت، وظیفه شناسی و خودکارآمدی با اثر منفی و معکوس و استرس ادراک شده با اثر مثبت و مستقیم بر اضطراب ناشی از کرونا تاثیر دارند و نتایج حاصل از بررسی فرضیه های غیرمستقیم نشان داد که وظیفه شناسی اثر غیرمستقیم و معکوس بر اضطراب ناشی از کرونا با میانجی گری استرس ادراک شده و خودکارآمدی داشته است و روان رنجوری، برون گرایی و وظیفه شناسی اثر غیرمستقیم بر اضطراب ناشی از کرونا با میانجی گری استرس ادراک شده داشتند. نتیجه گیری: بنابراین می توان با تقویت خودکارآمدی به عنوان یک منبع مقابله ای و آموزش مدیریت استرس به نوجوانان و تاثیر آنها بر صفات روان رنجورخویی، برون گرایی و وظیفه شناسی، سطح اضطراب کرونا را در نوجوانان کاهش داد و در مداخله های درمانی از نتایج به دست آمده استفاده کرد.
پیش بینی شادکامی در بازنشستگان نیروهای مسلح براساس تحمل ابهام و بهزیستی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
101 - 116
حوزههای تخصصی:
بازنشستگان نیروهای مسلح با توجه به شغلی که داشته اند نیازمند توجه دقیقی به عوامل مرتبط با سلامت روان از جمله شادکامی دارند. هدف پژوهش حاضر پیش بینی شادکامی در بازنشستگان نیروهای مسلح براساس تحمل ابهام و بهزیستی معنوی بود. روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه بازنشستگان نیروهای مسلح شهر مشهد و تهران در سال 1399-1400 بود. حجم نمونه براساس جدول کرجسی و مورگان برای جوامع با حجم زیاد 384 نفر برآورد شد ولی برای اطمینان بیشتر در نهایت 400 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از بین بازنشستگان نیروهای مسلح شهر مشهد و تهران انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های تحمل ابهام نوع دو مک لین (2009)، بهزیستی معنوی کرمی (1401) و شادکامی آکسفورد (1989) بود. اطلاعات حاصل از پرسشنامه ها با استفاده از شاخص های توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که تحمل ابهام و بهزیستی معنوی با شادکامی در بازنشستگان نیروهای مسلح رابطه مثبت معناداری دارند (۰۱/۰> P). نتایج تحلیل رگرسیون نشانگر آن بود که در بین متغیرهای پیش بینی کننده شادکامی در بازنشستگان نیروهای مسلح، ابتدا بهزیستی معنوی و سپس تحمل ابهام پیش بین معناداری بودند (01/0P<). این نتایج نشان می دهند که بهزیستی معنوی و تحمل ابهام می توانند از عوامل مهم در شادکامی بازنشستگان نیروهای مسلح باشند.
بررسی رابطه بین استرس شغلی با کیفیت زندگی و سازگاری زناشویی ماماهای شهرستان سیرجان
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی از این پژوهش بررسی رابطه بین استرس شغلی با کیفیت زندگی و سازگاری زناشویی ماماهای شهرستان سیرجان می باشد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه ماماهای شهرستان سیرجان که تعداد آنها حدود 150 نفر می باشد که طبق جدول مورگان 108 نفر از آن ها و به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب گردیده اند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه استرس شغلی تافت و اندرسون (1981)، کیفیت زندگی ارلی (1998) و سازگاری زناشویی اسپانیر ( 1976) می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss ویراست 24 و آزمون های اسپیرمن و رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین استرس شغلی با کیفیت زندگی و سازگاری زناشویی ماماها رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد. همچنین بین مولفه های استرس شغلی (مرگ و مردن، درگیری با پزشکان، آمادگی ناکافی، عدم پشتیبانی، حجم کار و عدم اطمینان در مورد درمان) با کیفیت زندگی و سازگاری زناشویی ماماها رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد مهمترین پیش بینی کننده کیفیت زندگی ماماها، حجم کار آن ها می باشد و مهمترین پیش بینی کننده سازگاری زناشویی ماماها، آمادگی ناکافی آن ها می باشد.
بررسی نقش مکانیسم های دفاعی نابالغ در صفات سه گانه تاریک شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بعضی از صفات و ویژگی های شخصیتی به صورت «زیر آستانه ای بالینی» هستند که شدت آن ها در فرد به اندازه اختلالات شخصیت بالینی نیستند؛ اما می توانند باعث ناهنجاری های متعددی گردند. هدف: هدف مطالعه حاضر، بررسی رابطه و نقش مکانیسم های دفاعی نابالغ در پیش بینی صفات سه گانه تاریک شخصیت بود. روش: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی به روش مقطعی بود. جامعه پژوهش شامل مراجعین مراکز بهداشتی شهر سنندج در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بودند. از این مراجعین، ۲۸۲ نفر به صورت نمونه گیری در دسترس به عنوان جمعیت نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مقیاس مکانیسم دفاعی اندروز (۱۹۹۳) و مقیاس صفات تاریک شخصیت پولهاوس (۲۰۲۱) بود. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون، معادلات ساختاری و رگرسیون گام به گام به کمک نرم افزار SPSS نسخه ۲۳ و Amos نسخه ۲۶ تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میان مکانیسم های دفاعی نابالغ با سه گانه تاریک شخصیت رابطه معناداری وجود دارد (۰/۰۵≥P). همچنین نتایج مدل ساختاری نشان داد مکانیسم دفاعی نابالغ ۸۱ درصد از صفات تاریک را تبیین می کنند. مطابق نتایج رگرسیون به ترتیب لایه سازی (P≤۰/۰۱ ،β=۰/۲۷۱)، ناارزنده سازی (P≤۰/۰۱ ،β=۰/۱۶۸) و همه توانی (P≤۰/۰۵ ،β=۰/۱۴۲) بهتر از مکانیسم های دفاعی دیگر صفات سه گانه تاریک شخصیت را پیش بینی نمودند. نتیجه گیری: استفاده از مکانیسم های دفاعی نابالغ می تواند ویژگی های تاریک شخصیت را پیش بینی نماید. با شناخت تأثیر مکانیسم های دفاعی بر ویژگی های شخصیت و تمرکز بر آموزش های روانی و کمک به خودآگاه نمودن آن ها، می توان انتظار داشت که ویژگی های تاریک شخصیت نیز کاهش یابند.
اثربخشی اسپیرونولاکتون بر علائم اسکیزوفرنی: کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اسکیزوفرنی یک اختلال روانی است که در آن واقعیت های پیرامون شخص، غیرعادی تفسیر می شوند. هدف از درمان، کاهش علائم و احتمال عود بیماری است. هدف: هدف این مطالعه بررسی اثربخشی اسپیرونولاکتون بر علائم اسکیزوفرنی بود. روش: در این مطالعه تحلیلی و بالینی دوسوکور، ۴۴ بیمار در دو گروه به صورت تصادفی توزیع شدند. مطالعه در بیمارستان قدس و مراکز نگهداری بیماران روانپزشکی شهر سنندج طی سال های ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ انجام شد. در پی بروز عوارض دارویی و عدم تمایل به ادامه درمان، تعداد بیماران به ۳۲ نفر کاهش یافت. ابزار مورد استفاده مقیاس علائم مثبت و منفی اسکیزوفرنی (۱۹۸۶) بود. داده ها با استفاده از آزمون های کای دو، آنوا با اندازه گیری مکرر و t مستقل، توسط نرم افزار SPSS نسخه ۲۳ تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد از ۴۴ نفر بیمار مورد مطالعه، ۳۷ نفر (۸۴/۱%) مرد و ۷ نفر (۱۵/۹%) زن بودند، که عدم تعادل به دلیل کم بودن حجم نمونه بود. از نظر توزیع جنسی، سطح سواد، وضعیت تأهل، سابقه شغلی و مصرف داروهای زمینه ای، دو گروه تفاوت معناداری با هم نداشتند (۰/۰۵<P). علاوه بر این از نظر کاهش علائم منفی (۰/۶۶۶=P)، مثبت (۰/۷۴۸=P) و علائم عمومی (۰/۳۴۲=P) بین دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: یافته ها حاکی از عدم تاثیر معنادار اسپیرونولاکتون بر کاهش علائم منفی، مثبت و عمومی بود. لذا توصیه می شود مطالعات بیشتری با استفاده از این دارو (با رفع محدودیت های این مطالعه) و دیگر داروها انجام شود.
راه اندازی کلینیک تخصصی بزرگسالان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم در بیمارستان روزبه تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف هدف از این مقاله معرفی کلینیک تخصصی اختلال طیف اُتیسم بزرگسالی است که با اهداف درمانی، آموزشی و پژوهشی از سال 1398 در بیمارستان روزبه راه اندازی شد. گروه هدف این کلینیک همه بزرگسالان زن و مرد بالای 18 سال هستند که در طیف این اختلال قرار دارند. هدف اصلی این کلینیک تشخیص، ارزیابی جامع و درمان مبتنی بر شواهد است که شامل دارودرمانی و همچنین روان درمانی است. علاوه بر مداخلات درمانی، بخش آکادمیک این کلینیک برنامه های پژوهشی و آموزشی را به طور هم زمان دنبال می کند. با توجه به فراوانی اختلال طیف اُتیسم در بزرگسالان پیش بینی می شود تعداد مراجعین درمانگاه اختلال طیف اُتیسم بزرگسالان قابل ملاحظه باشند، اما موارد ثبت شده تا به امروز در این درمانگاه بسیار پایین تر از حد انتظار بوده است که در بخش چالش ها به عوامل احتمالی این مسئله پرداخته شده است. راه اندازی درمانگاه اختلال طیف اتیسم بزرگسالی در بیمارستان روزبه می تواند نقطه آغازی جهت ایجاد یک سیستم منسجم غربالگری، تشخیص، آگاهی بخشی و ارائه خدمات در تمام طول عمر بیماران مبتلا به طیف اتیسم در ایران باشد. از آنجا که این مهم با همراهی سایر پژوهشگران و متخصصان این حوزه به دست خواهد آمد، اقداماتی پیشنهادی در پایان این مقاله ارائه شده اند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و مواجهه مبتنی بر واقعیت مجازی بر ترس از ارزیابی منفی دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (بهمن) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۱
۲۳۷۴-۲۳۵۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال اضطراب اجتماعی یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی است. ترس از ارزیابی منفی دیگران یکی از مهم ترین مشخصه های اختلال اضطراب اجتماعی است. در مطالعات مختلف، اثربخشی درمان های شناختی - رفتاری و مواجهه مبتنی بر واقعیت مجازی بر علائم اختلالات اضطرابی مانند اختلال اضطراب اجتماعی بررسی و تأیید شده است، اما تا کنون مطالعه ای در مورد مقایسه اثربخشی این دو نوع روش درمانی بر ترس از ارزیابی منفی دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی انجام نشده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و درمان مواجهه از طریق واقعیت مجازی بر ترس از ارزیابی منفی دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه مشغول به تحصیل در مدارس شهر قائم شهر در سال تحصیلی 1402-1401 بود ند . 51 دانش آموز با روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هرگروه 17 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول و دوم هر یک به ترتیب طی 12 و 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت مداخله شناختی - رفتاری و مواجهه از طریق واقعیت مجازی قرار گرفتند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه هراس اجتماعی (کانور و همکاران، 2000) و فرم کوتاه مقیاس ترس از ارزیابی منفی (لری، 1983) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS-24 انجام شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که هر دو مداخله درمان شناختی - رفتاری و مواجهه از طریق واقعیت مجازی در مقایسه با گروه گواه به طور معنی داری باعث کاهش ترس از ارزیابی منفی شدند ( 01/0 P<) و تأثیر هر دو روش مداخله تا مرحله پیگیری یک ماهه حفظ شد. همچنین یافته ها حاکی از این بود که درمان شناختی - رفتاری در مقایسه با درمان مواجهه از طریق واقعیت مجازی دارای اثربخشی بیشتری بود (01/0 <P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود مشاوران و درمانگران حوزه کودک و نوجوان و همچنین مشاوران مدارس از دو روش مداخله ای درمان شناختی - رفتاری و درمان مواجهه از طریق واقعیت مجازی با اولویت درمان شناختی - رفتاری به طور خاص در جهت کاهش ترس از ارزیابی منفی و به طورکلی در کاهش علائم اضطراب اجتماعی دانش آموزان استفاده کنند.
پیش بینی تاب آوری بر اساس ترومای کودکی، آشفتگی روانشناختی، و دشواری تنظیم هیجان د ر افراد با مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۹
۸۶-۶۷
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی تاب آوری بر اساس ترومای کودکی، آشفتگی روانشناختی، و دشواری تنظیم هیجان د ر افراد با مصرف مواد بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد مبتلا به مصرف مواد تحت درمان در مراکز ترک اعتیاد و کمپ های نگهداری خصوصی و دولتی شهر تبریز در سال 1401 بود. از این بین، 384 نفر با توجه به ملاک های ورود به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه آسیب های دوره کودکی، مقیاس آشفتگی روانشناختی، پرسشنامه تاب آوری، و مقیاس دشواری تنظیم هیجان بود. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که ترومای کودکی، آشفتگی روانشناختی و دشواری تنظیم هیجان با تاب آوری رابطه منفی داشت. نتایج رگرسیون نیز حاکی از این بود که ترومای کودکی، آشفتگی روانشناختی، و دشواری تنظیم هیجان به طور همزمان 34 درصد از واریانس تاب آوری را تبیین کردند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بر نقش ترومای کودکی، آشفتگی روانشناختی، و دشواری تنظیم هیجان در میزان تاب آوری در مصرف کنندگان مواد تاکید دارد. این متغیرها می توانند به عنوان عوامل علّی و نگهدارنده در ابتلا به مصرف مواد نیز در نظر گرفته شوند.