فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۲۱ تا ۳٬۵۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
199 - 214
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف اصلی این پژوهش اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر تعامل والد-فرزندی و تنیدگی والدگری در یک مطالعه کارآزمایی کنترل شده تصادفی بر روی کودکان مبتلا به نشانه های اختلال های تیک و مادران آن ها بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به همراه گروه گواه بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از مادران و کودکان آن ها با نشانه های اختلالات تیک بود که در نیمه دوم سال 1401 به مراکز و کلینیک های مشاوره شهر ماکو مراجعه کرده بودند که به صورت در دسترس انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) گماشته شدند. گروه آزمایش 15 جلسه در برنامه مداخله گروهی درمان مبتنی بر ذهنی سازی شرکت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. آزمودنی های هر دو گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به سوالات مقیاس رابطه والد- فرزند، فرم کوتاه مقیاس تنیدگی والدین پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره مختلط انجام شد. یافته ها : نتایج تحلیل واریانس چند متغیره آمیخته دال بر اثربخشی درمان گروهی ذهنی سازی بر بهبود ابعاد رابطه والد-کودک و استرس والدگری کودکان بود (001/0>P). همچنین نتایج نشان داد که مداخله ذهنی سازی موجب کاهش نمرات استرس والدگری کودکان دارای نشانه های اختلال تیک می شود (001/0>P). نتیجه گیری بر این اساس می توان به این نتیجه رسید که مداخله گروهی ذهنی سازی درمانی موثر در بهبود ابعاد رابطه والد-کودک و استرس والدگری کودکان دارای نشانه های اختلال تیک است و می توان از این درمان در جهت کاهش مشکلات روانشناختی کودکان دارای نشانه های اختلال تیک بهره برد
تأثیر نگرش فرزند نسبت به پدر و مادر بر تفکر انتقادی با نقش میانجی گری بنیان های اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
495 - 507
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نوموفوبیا بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای احساس تنهایی در نوجوانان انجام گرفت. روش پژوهش: این طرح پژوهش همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. نمونه پژوهش متشکل از 500 نفر از دانش آموزان شاغل به تحصیل در دوره متوسطه دوم در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با روش نمونه گیری در دسترس بصورت آنلاین انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه نوموفوبیا یلدریم و کوریا (2015)، مقیاس دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید (۱۹۹۰) و مقیاس احساس تنهایی دیتوماسو و همکاران (2004) استفاده شد. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد مسیرهای مستقیم این پژوهش سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا به جز سبک دلبستگی ایمن ادراک شده بر نوموفوبیا معنادار شدند. همچنین نتایج تحلیل عامل تاییدی اصلاح شده نشان می دهد (001/0=P، 626/0 =F) همچنین نتایج حاکی از برازش خوب مدل اندازه گیری با داده هاست؛ و تمامی متغیرهای مشاهده شده دارای بار عاملی بالاتر از 3/0 بودند. در بخش دیگر نتایج مربوط به مسیرهای مستقیم، سبک های دلبستگی بر احساس تنهایی معنادار شدند. همچنین تمامی مسیرهای غیرمستقیم سبک های دلبستگی از طریق نقش واسطه ای احساس تنهایی بر نوموفوبیا معنادار بود. همچنین یافته ها نشان می دهد سبک های دلبستگی و احساس تنهایی می توانند 54 درصد از تغییرات نوموفوبیا را پیش بینی می کند ضریب تعیین متغیر احساس تنهایی برابر 38 درصد در حد متوسط تا قوی می باشد. نتیجه گیری: لذا متغییر های سبک های دلبستگی ادراک شده پیش بینی کننده های نوموفوبیا در نوجوانان می باشند
بررسی نقش اعتیاد به شبکه های مجازی، هیجان خواهی و خودکنترلی در پیش بینی نگرش به خیانت زناشویی در زنان دارای روابط فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: روابط فرازناشویی یکی از مهم ترین آسیب هایی است که در سالیان اخیر انسجام خانواده ها را تهدید می کند. شناسایی و عوامل مرتبط با روابط فرازناشویی اهمیت بسزایی دارد چراکه می تواند خطر فروپاشی خانواده را کاهش دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش اعتیاد به شبکه های مجازی، هیجان خواهی و خودکنترلی در پیش بینی نگرش به خیانت زناشویی در زنان دارای روابط فرازناشویی انجام شد. روش پژوهش: جامعه آماری پژوهش شامل زنان دارای روابط فرازناشویی بود که در سال ۱۳۹۹-۱۴۰۰ به 7 مرکز مشاوره در شهر تهران مراجعه کرده و تعداد آنها 273 نفر بود. 2۱۶ نفر از افراد دارای معیارهای ورود با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ (1999)، هیجان خواهی جفری آرنت (1992)، خودکنترلی تانجی (2004) و نگرش به خیانت زناشویی مارک واتلی (2006) بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد بین خودکنترلی و نگرش به خیانت زناشویی رابطه منفی معنی دار (۰01/0>P) و اعتیاد به شبکه های مجازی، هیجان خواهی با نگرش به خیانت زناشویی رابطه مثبت معنی داری وجود دارد (۰01/0>P). نتایج رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که اعتیاد به شبکه های مجازی، هیجان خواهی و خودکنترلی در پیش بینی نگرش به خیانت زناشویی نقش دارد و سهم خودکنترلی بزرگتر از سایر متغیرهای پیش بین بوده است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج تحقیق می توان نتیجه گرفت که مداخله در اعتیاد به شبکه های مجازی، هیجان خواهی و خودکنترلی می تواند به کاهش نگرش به خیانت زناشویی بیانجامد.
واکاوی پویایی های قدرت در خانواده: یک نمونه مطالعه ی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
300 - 316
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی مولفه های قدرت در خانواده است. روش پژوهش: این مطالعه با روش کیفی و به روش تحلیل مضمون انجام شد. روش نمونه گیری هدفمند از نوع متجانس بود به این ترتیب که 12 نفر از زنان و مردان متاهل اعم از راضی و ناراضی از زندگی زناشویی بود که براساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. داده های گردآوری شده به کمک تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج شش مقوله اصلی را نشان داد که عبارت بودند از 1) منابع قدرت (قانونی، فردی، زوجی، خانوادگی) 2) توزیع قدرت (براساس توامندی های فردی، منابع قدرت بیرونی، جنسیت و سن) 3) راهبردهای دستیابی به قدرت (راهبردهای سازگار و ناسازگار) 4) آسیب شناسی قدرت (نبود سلسله مراتب قدرت، تنظیم قدرت بر اساس منابع بیرونی و عجز یک یا هر دو زوج در تنظیم قدرت) 5) هدف از قدرت یابی (فردیت طلبی، زوجیت طلبی و آرمان جویی خانوادگی) 6) آثار قدرت در خانواده (آثار منفی و آثار مثبت). نتیجه گیری: با توجه به این نتایج می توان گفت قدرت در خانواده سازه ای چند بعدی و پویا است که آسیب های آن می تواند خانواده را به آشفتگی سوق دهد و بالعکس
رابطۀ تجربه های آسیب زای کودکی مادر و مشکلات هیجانی و رفتاری کودک: نقش واسطه ای کنش تأملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
39 - 53
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین نقش واسطه ای کنش تأملی مادر در رابطه بین تجربه های آسیب زای دوران کودکی مادر و مشکلات هیجانی و رفتاری کودک بود. روش این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. بر مبنای روش نمونه برداری داوطلبانه، 320 نفر از مادران مراجعه کننده به خانه های امن شهر تهران در سال 1400 انتخاب شدند. آنها به پرسشنامه کنش تأملی والدین (لوتین و همکاران)، پر سشنامه تجربه های آسیب زای دوران کودکی (برنشتاین و همکاران) و فهرست مشکلات هیجانی و رفتاری (آخنباخ و همکاران) پاسخ دادند. داده ها به وسیله آزمون تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. یافته های این پژوهش نشان داد تجربه های آسیب زای کودکی به طور معناداری کنش تأملی پایین را پیش بینی می کند. همچنین، تجربه های آسیب زای دوران کودکی و کنش تأملی پایین مادران رابطه مثبت معناداری با مشکلات هیجانی و رفتاری در کودکان آنها داشت. این یافته ها با آشکار کردن نقش واسطه ای کنش تأملی مادر در رابطه بین تجربه های آسیب زای دوران کودکی و مشکلات هیجانی و رفتاری کودک، ضرورت توجه به دوران کودکی را برجسته ساخت. باتوجه به این یافته ها توصیه می شود برای آشنایی و نحوه مقابله مادران با تجربه های آسیب زای کودکی به برگزاری کارگاه و آموزش بر مبنای نظریه دلبستگی پرداخته شود.
طراحی برنامه درسی آموزش سواد عاطفی برای دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، دستیابی به چارچوب برنامه درسی آموزش سواد عاطفی برای دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان ایران بود. این پژوهش کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. مشارکت کنندگان در این پژوهش متشکل از 14نفر از اساتید، متخصصان وخبرگان برنامه ریزی درسی و روانشناسان می باشند که ازطریق نمونه گیری هدفمند وازنوع گلوله برفی انتخاب شدند. معیار کفایت تعداد مشارکت کنندگان، اشباع نظری بود. ابزار گردآوری داده های پژوهش، مصاحبه عمیق نیمه ساخت مند بود. اعتبار یا بی داده های کیفی از طریق اعتبارپذیری و اعتمادپذیری با استفاده از تکنیک همسوسازی داده ها صورت گرفت. یافته های پژوهش در بخش هدف نشانگر آن است که طراحان برنامه درسی در زمینه سواد عاطفی باید اهتمام بیشتری به حیطه های شناختی(دانشی)، عاطفی(نگرشی) و روانی حرکتی(مهارتی) آموزش سواد عاطفی داشته باشند. در این برنامه درسی با توجه به ویژگی های یادگیرندگان، محتوا فراگیرمحور و فعالیت محور انتخاب شود. ویژگی های راهبردهای یاددهی یادگیری این برنامه تعاملی بودن، کاربردی بودن و اکتشافی و کاوشگرانه بودن و ویژگی های ارزشیابی برنامه درسی منطقی بودن و مبتنی بودن بر شواهد می باشد. در برنامه درسی تربیت معلم علاوه بر بعد شناختی به بعد عاطفی و صلاحیت های عاطفی معلم توجه شود.
اصول برداشت علمی از آیات طبّی قرآن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
گاهی از مباحث بین رشته ای قرآن و علوم تجربی با سابقه هزارساله با عنوانِ «تفسیرِ عِلمی» یاد می شود (1). این نوع از تفسیر قرآن در مرکز مثلثی با اضلاع تفسیر، اعجاز علمی قرآن و علوم تجربی قرار گرفته که متأثر از آنها نیز است. برداشت علمی از قرآن در بستر تاریخ موضوعِ تعریف و نقد بسیاری از مفسران قرآنی بوده است. برخی تفسیر علمی را اعم از تفسیر فلسفی می دانند درحالی که در مباحثِ طبّی، علوم تجربی در برابر علوم عقلی مثل فلسفه قرار می گیرد و گاهی تعریف تفسیر علمی به گونه ای است که شامل همه اقسام این روش نمی شود. با این همه به نظر می رسد در تعریفی عام از تفسیر علمی آیات، گونه های سه گانه «استخراج علوم از قرآن» و «تحمیل مطالب علمی بر قرآن» و «استخدام علم در فهم بهتر آیات قرآن» را شامل می شود (2)
درباره مفهوم بی قیدی اخلاقی آلبرت بندورا و تحلیلی بر برون رفت از آن با دیدگاه اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظریه یادگیری اجتماعی آلبرت بندورا[1] که بعدها به نظریه شناختی اجتماعی تغییر نام یافت، بخش عمده ای از یادگیری انسان از طریق مشاهده و الگوگیری اتفاق می افتد که بر این اساس، معیارهای اخلاقی افراد هم در تعامل با همان الگوهای اجتماعی شکل می گیرد (1, 2). بنابراین، افراد برای خودتنظیمی تمایل دارند رفتاری مطابق با هنجارهای رفتاری جامعه داشته باشند و از مخالفت با معیارهای اخلاقی موجود پرهیز نمایند تا دچار خودتحقیری و سرزنش و محکوم کردن خود نشوند. اما در برخی از موارد مشاهده می شود افراد در شرایطی قرار می گیرند که برخلاف ارزش ها و هنجارهای پذیرفته خود رفتار می کنند و در عین حال خود را نیز سرزنش نمی کنند. آلبرت بندورا این فرایند را با مفهوم بی قیدی اخلاقی معرفی می کند (3). او در این مفهوم پردازی سازوکارهای هشت گانه ای را که افراد برای جلوگیری از خودتحقیری ناشی از ارتکاب رفتار غیرمنطبق با معیارهای اخلاقی به کار می گیرند، به صورت توجیه اخلاقی، برچسب زنی مدبرانه و خوشایند، مقایسه سودمند، جابجایی مسئولیت، تقسیم مسئولیت، بی اعتنایی به پیامدها یا تحریف آنها، غیرانسانی کردن و نسبت دادن سرزنش توضیح می دهد (2, 4-6). باید توجه داشت که ارائه نظریه بی قیدی اخلاقی آلبرت بندورا به هیچ وجه به معنی تأییدِ بی قیدی اخلاقی توسط او نیست و تنها یک نظریه علمی در حوزه روان شناسی اخلاقی برای تبیین فرایندهای درونی و شناختی افراد درباره معیارهای اخلاقی است. امروزه بحث درباره این نظریه و بی قیدی اخلاقی برخی از افراد جامعه به معیارها و الگوهای اخلاقی و بررسی ریشه های آن در حوزه های مختلف پژوهشی مانند مراحل رشد کودک و نوجوان، رفتار سازمانی، جرم شناسی، روان شناسی نظامی، روان شناسی ورزش و سلامت عمومی کاربرد دارد و ازاین رو استفاده از یافته های این تحقیقات می تواند برای کارشناسان فرهنگی و رفتاری جامعه بسیار سودمند و راهگشا باشد (2, 7, 8). همان گونه که می دانیم پایبندنبودن به معیارهای اخلاقی در میان افراد یک جامعه حیات اخلاقی آن جامعه را در معرض سقوط قرار می دهد و این موضوعی نیست که بتوان به آسانی از کنار آن عبور کرد؛ به ویژه با توجه به آموزه های حیات بخش دین مبین اسلام که بر تقیّد و پایبندی به مسائل اخلاقی تأکید فراوانی دارد. ازاین رو، می بینیم که در بحث امر به معروف و نهی از منکر یکی از رسالت های هر فرد مسلمان مبارزه با شیوع رفتارهای غیراخلاقی در جامعه است که یکی از علل عمده آن مقیّدنبودن افراد به امور اخلاقی است. به عبارتی، این فریضه الهی به عنوان یک راهبرد کلیدی که دارای بازدارندگی بیرونی و اجتماعی است می تواند در کنار عوامل پاکسازی درونی نقش بسزایی در پیشگیری از بسیاری از سازوکارهای بی قیدی اخلاقی ایفا نماید. تأکیدهاى مکرر قرآن کریم و آموزه های دینی درباره امر به معروف و نهى از منکر بیانگر اهمیتى است که اسلام براى سالم سازى محیط اجتماعی و احساس مسئولیت، خیرخواهی و انسان دوستی و مبارزه با عوامل فساد و گناه در جامعه قائل است. از سوی دیگر، قیام و نهضت بی نظیر امام حسین (ع) نیز طبق فرموده خود آن حضرت، براى اجراى این فریضه الهى در جامعه بوده است که در زمان حاضر نیز احیای امر به معروف و نهی از منکر به سالم سازی محیط اجتماعی کمک شایانی خواهد نمود (9). در پایان، امید آن می رود که واکاوی های تخصصی و پژوهشی بیشتری در محافل دانشگاهی روی فرایند بی قیدی اخلاقی در موضوعات و حوزه های مختلف صورت پذیرد و متولیان حکمرانی نیز اهتمام جدی تری با تکیه بر تحقیقات و شواهد علمی در جهت برنامه ریزی های مداخله ای مناسب در این زمینه داشته باشند. [1]) Albert Bandura
بررسی فیزیکی و بیولوژیکی مواد مختلف در سجده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
ازآنجایی که سجده بهترین وضعیت تخلیه میدان های الکترواستاتیک از بدن است؛ هدف این مطالعه بررسی خاصیت مغناطیسی و الکتریکی سه ماده خاک، مقوا و پارچه و در ادامه بررسی فعالیت مغزی در زمان سجده بر این سه ماده مختلف است. روش کار: روش این پژوهش از نوع مقطعی است. نمونه پژوهش ده نفر (چهار زن و شش مرد) از افراد سالم بین 20-40 سال بود که داوطلبانه در این طرح شرکت کردند. در قسمت اول بررسی فیزیکی مواد مختلف از دستگاه مغناطیس سنج نمونه ارتعاشی برای بررسی میزان نفوذپذیری مغناطیسی و دستگاه اندازه گیری رسانایی الکتریکی به روش دونقطه ای برای بررسی میزان رسانایی سه نمونه خاک، مقوا و پارچه استفاده شد. در قسمت دوم امواج مغزی ده فرد سالم در وضعیت نشسته؛ سجده بر خاک (مهر)، مقوا و موکت با شرایط یکسان ثبت و قدرت نسبی باندهای فرکانسی بررسی شد. مقدار P نیز بعد از محاسبه میزان کشف اشتباه مداخله کانال ها و باندها بر هم در نظر گرفته شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج قسمت اول نشان داده است که مقوا نسبت به پارچه و پارچه نسبت به خاک نفوذپذیری بیشتری از لحاظ مغناطیسی و به همین ترتیب رسانایی الکتریکی کمتری داشت. در قسمت دوم نتایج نشان داده است که مقوا و خاک موجب افزایش معناداری در قدرت نسبی باند آلفا 1 در مناطق پیشانی و مرکزی نسبت به حالت نشسته شد؛ در حالی که مقدار این شاخص در سجده بر موکت اختلاف معناداری با حالت نشسته نداشت. سجده بر موکت موجب افزایش معنادار قدرت نسبی باند گاما 1 نسبت به نشسته شد؛ درحالی که در سجده بر خاک به ویژه مقوا این تفاوت به میزان کمتری دیده شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت سجده بر مقوا تشدیدکننده و سجده بر موکت تخفیف دهنده تأثیرات سجده بر خاک است.
Coping with divorce in men: a scoping review(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۶, Issue ۳ - Serial Number ۱۷, Summer ۲۰۲۳
21 - 44
حوزههای تخصصی:
Researchers believe that separation and divorce are the most important stressful events that can happen in life. Therefore, divorce is a complex and painful process that leads to changes in different areas of life and requires coping strategies. This is despite the fact that more studies have focused on women and children after divorce, and men's divorce has been neglected. The present scoping review seeks to investigate, identify, and plot the main concepts relating to men's divorce and its dimensions, domains, impacts and factors based on the main references and evidence. The scoping review method was used to search electronic databases for relevant articles. Of the 3025 abstracts initially identified, after screening both abstracts and full texts, 26 studies were selected for inclusion in this review. After abstracting key information from each study, a content analysis was conducted. Five themes were identified from the content analysis: 1) Demographic, 2) child custody, 3) Psychological factors, 4) attachment style and 5) Coping strategies. This study explained and identified the men's divorce components, its results can reduce the negative effects of divorce on men.
The Comparison of the effectiveness of mindfulness-based Therapy and cognitive-emotional Therapy on cognitive fusion in autoimmune patients(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of preventive Counselling, Volume ۴, Issue ۲, June ۲۰۲۳
105 - 119
حوزههای تخصصی:
This study aimed to compare the effectiveness of mindfulness-based therapy and cognitive-emotional therapy on the cognitive fusion of autoimmune patients. In this study, the research method was experimental with a pre-test-post-test design and a control group. The statistical population included all autoimmune patients in Tehran who were referred to medical centers in Tehran in 2019, and 45 autoimmune patients using the purposive sampling method were selected. This number of samples was randomly divided into two experimental groups (15 people in experimental group 1 and 15 people in experimental group 2) and a control group (15 people). The experimental groups were then trained in mindfulness-based therapy and cognitive-emotional therapy (for each therapy, seven weeks and sessions in two hours). But the control group did not receive any training. The instrument used was the revised Cognitive Fusion Questionnaire (Gillanders, Bolderston, Bond, Dempster, Flaxman, et al., 2014). Data were analyzed using a multivariate analysis of covariance. Finally, the findings showed that the effectiveness of both mindfulness and cognitive-emotional therapies on cognitive fusion components are desirable, but according to the mean, cognitive-emotional therapy was more effective than mindfulness therapy on the component of cognitive fusion. In conclusion, these therapies will help to decrease cognitive fusion and improve cognitive defusion in autoimmune patients.
پیش بینی اختلال اضطراب فراگیر بر اساس سبک های دلبستگی با واسطه گری طرحواره های ناسازگار اولیه در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
121 - 138
حوزههای تخصصی:
اختلال اضطراب فراگیر جزء شایع ترین اختلالات روان شناختی در ﻣیﺎن کﻮدکﺎن و نوجوانان محسوب می شود که عمدتاً با اضطراب نسبت به عملکرد و رویدادهای روزانه مشخص می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیش بینی اختلال اضطراب فراگیر براساس سبک های دلبستگی با واسطه گری طرحواره های ناسازگار اولیه انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مقاطع مختلف دبیرستان سنین بین 18-13 ساله ساکن استان تهران در سال تحصیلی 1399-1398 بودند، که با روش نمونه گیری تصادفی ساده، 297 نفر از آنها انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نگرانی پنسیلوانیا (PSWQ)، مقیاس بازنگری شده سبک دلبستگی بزرگسالان (RAAS) و نسخه کوتاه طرحواره یانگ (YSQ-SF) استفاده شد. داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری و در نرم افزارهای SPSS و AMOS ویراست 24 تحلیل شد. نتایج نشان داد که مسیر مستقیم دلبستگی ایمن و دلبستگی اجتنابی با اختلال اضطراب فراگیر منفی و معنی دار است (01/0p<) و سبک دلبستگی دوسوگرا ارتباط معنی داری با اختلال اضطراب فراگیر نداشت. همچنین نتایج تحلیل بوت استراپ نشان داد طرحواره های ناسازگار اولیه فقط اثر سبک های دلبستگی ایمن و اجتنابی را بر اضطراب فراگیر میانجی گری می کند و در رابطه بین سبک دلبستگی دوسوگرا، طرحواره های ناسازگار اولیه نقش میانجی ندارد.
Effect of Gagne’s Learning Hierarchy on Cognitive and Metacognitive Skills of High School Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of the present study was to investigate the effect of Gagne’s Learning Hierarchy on the cognitive and metacognitive skills of junior high school female students in Kerman. The research method was quasi-experimental with a pre-test/post-test and a control group. The statistical population of the research included all the junior high school female students of Kerman (N=1125) in the academic year of 2022-2023. From among these students, two classes of 20 students were randomly selected as the experimental and control groups. The Gagne’s Learning Hierarchy package was implemented in the experimental group and both groups responded to Rastegar Metacognitive Strategies Questionnaire (2006) and Karami Cognitive Strategies Questionnaire (2005) in the pre-test and post-test stages. The obtained data were analyzed using univariate covariance with SPSS 20 software. The findings of the research showed that there was a significant difference between the cognitive and metacognitive skills of the experimental and the control groups and the cognitive and metacognitive skills of the experimental group improved compared to those of the control group. These results showed that learning English can improve students' recognition of concepts, processing, learning, and self-control.
Modeling the Role of Organizational Ethics Atmospheres and Work-family Conflict in Cyber Loafing of Academic Staff with Artificial Neural Network (ANN)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The purpose of this study was to modeling the role of organizational ethics atmospheres and work-family conflict in cyber loafing. Methods: Methodology of the research in terms of the strategy was quantitative-field and in terms of analytical, was descriptive. The statistical population of this study included all staff of Universities affiliated with the Ministry of Science at four levels of international, national, regional and local levels of performance across the country. The research data were collected from 430 staff members who were selected by multi-stage cluster sampling method. The sample size according to the Kregci-Morgan model and with error α = 0/05, was considered 430 persons. To collect data Cyber Loafing Questionnaire of Bella et al (2006), Organizational Ethical Atmospheres Questionnaire of Victor and Cullen (1988) and work-family Conflict Questionnaire of DuBrin (1985) was used. Validity of the tools was confirmed by the professors of education and psychology. Data were analyzed by artificial neural network with multilayer perceptron (MPL) method. Results: The results showed modeling the organizational factors affecting on cyber loafing has an input layer with seven units and a hidden layer with one unit and the artificial neural network is well able to predict the jumps and the process of cyber loafing of academic staff based on organizational factors of organizational ethics atmospheres and work-family conflict. Conclusion: It is necessary to pay attention to these components and their effects on the organization human resource behavior and avoiding deviant behavior.
اثربخشی بسته ترکیبی چشم انداز زمانی و ذهن آگاهی بر استقامت و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دچار درماندگی آموخته شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
197 - 208
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته ترکیبی چشم انداز زمانی و ذهن آگاهی بر استقامت و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دچار درماندگی آموخته شده انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی (با گروه آزمایش و گواه) با طرح سه مرحله ای (پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری) و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دچار درماندگی آموخته شده دوره دوم متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 1401-1400 بود. در این پژوهش تعداد 34 دانش آموز دچار درماندگی آموخته شده با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش (18 دانش آموز) و گواه (16 دانش آموز) جایدهی شدند. گروه آزمایش بسته ترکیبی چشم انداز زمانی و ذهن آگاهی را طی 12 هفته در 12 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه درماندگی آموخته شده (کوینلس و نلسون، ۱۹۸۸) (LHS)، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (فردریکز، بلومنفیلد و پاریس، 2004) (AEQ) و پرسشنامه استقامت تحصیلی (ساموئلز، 2004) (ARQ) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که اثربخشی بسته ترکیبی چشم انداز زمانی و ذهن آگاهی بر استقامت تحصیلی (0001>P؛ 58/0=Eta؛ 13/44=F) و اشتیاق تحصیلی (0001>P؛ 57/0=Eta؛ 43=F) دانش آموزان دچار درماندگی آموخته شده تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که بسته ترکیبی چشم انداز زمانی و ذهن آگاهی با بکارگیری مفاهیم نظری و درمانی مربوط به چشم انداز زمانی و ذهن آگاهی می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود استقامت و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دچار درماندگی آموخته شده مورد استفاده قرار گیرد.
ارائه ی چهارچوبی برای طراحی بازی آموزشی دیجیتالی به منظور ارتقای تفکر انتقادی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
209 - 216
حوزههای تخصصی:
تفکر انتقادی روشی برای حل مسائل، مبتنی بر استدلال های اقناعی، منطقی و عقلانی است که شامل بررسی، ارزیابی و انتخاب پاسخ صحیح برای یک کار معین و رد مستدل سایر راه حل های جایگزین است و امروزه بر لزوم توجه نظام آموزشی به ارتقای تفکر انتقادی از طرق مختلف توجه ویژه ای صورت می گیرد. در این راستا با توجه به روند رو به رشد گرایش به بازی های دیجیتالی، اهمیت طراحی بازی های آموزشی به شکل دیجیتالی با رویکرد تقویت تفکر انتقادی بیشتر شده است. بدین منظور در تحقیق حاضر به منظور ارتقای تفکر انتقادی به ارائه ی یک چهارچوب و مدل بر مبنای نظریه سازنده گرایی اجتماعی جهت طراحی بازی آموزشی دیجیتالی انجام شده است. بر اساس مرور پیشینه تحقیقاتی اجزای اصلی مدل موردنظر، شامل نیازسنجی، تعیین هدف، تحلیل یادگیرنده، مؤلفه های تفکر انتقادی، سطوح اجرای تفکر انتقادی، اصول بازی، عناصر بازی، ژانر بازی، حمایت های آموزشی، ارزشیابی از کیفیت بازی، ارزشیابی از یادگیرنده و بازخورد و شامل زیرمجموعه های فرعی به دست آمدند که به منظور اصلاح و تأیید مدل از روش اعتباریابی درونی استفاده شده است. در این مدل از ده نفر از متخصصان بازی های آموزشی برای اعتباریابی دعوت به عمل آمد. این اعتباریابی پس از سه دور با ضربب توافقی 84% مورد تایید متخصصین قرار گرفت. همچنین این مدل با بررسی مبسوط چهارچوب نظری به شکل دسته بندی شده و خلاصه شامل اجزای نیازسنجی، تعیین هدف، تحلیل یادگیرنده، مؤلفه های تفکر انتقادی، سطوح اجرای تفکر انتقادی، اصول بازی، عناصر بازی، ژانر بازی، حمایت های آموزشی، ارزشیابی از کیفیت بازی، ارزشیابی از یادگیرنده و بازخورد شد.
Structural Model of Math Anxiety with Math Self-efficacy and Math Attitude: Mediating Role of Numerical Memory(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The aim of this study was to investigate the relationship of math anxiety with math self-efficacy and math attitude, considering the mediating role of numerical memory via the structural equation modeling. The research adopted a correlational method. The statistical population of the study comprised secondary school students from Oshnavieh city in Iran (N= 4280) in 2019. From this statistical population, 200 students were selected as the sample using the cluster random sampling method, and were administered the Plack and Parker math anxiety tests (1982), Wechsler Numerical Memory Scale (2003), Liu and Koirala Math Self-Efficacy Scale (2009) and the Fennma-Sherman Math Attitude Scale (1976). The structural equation modeling approach was used to examine the data using SPSS 26 and AMOS 26 software. The findings of the study indicated that students' math anxiety is directly influenced by numerical memory (p= 0.001), mathematical self-efficacy (p=0.01), and mathematical attitude (p=0.1). Additionally, it was observed that mathematical self-efficacy indirectly influences students' math anxiety via numerical memory (p= 0.05). Furthermore, the indirect effect of math attitude via numerical memory on students' math anxiety was not confirmed (p=0.54). Based on these findings, it can be concluded that it is imperative to address both math self-efficacy and math attitude to reduce students' math anxiety. Consequently, it is recommended that educators create an environment that fosters a positive attitude towards mathematics lessons and enhances students' self-efficacy in mathematics.
Rational Emotive Behavior Therapy (REBT) Intervention on Self-esteem and Self-Criticism of females with binge eating behavior: a quasi-experimental study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present paper aimed to investigate rational-emotive behavior therapy on self-esteem and self-criticism of females with binge-eating behavior. A quasi-experimental design was utilized in this study, which involved a control group, a pre-test, and a post-test of samples taken from two clinics in Tehran (Armaghane Salamat and Zehne Aram, district 3), of which 24 females were selected through a purposive sampling method throughout October to December 2019. There were 12 participants in each of the experimental and control groups. Afterward, they were randomly assigned to experimental and control groups. The experimental group (n=12) was treated with rational-emotive behavior therapy, for eight weekly 90-120 minute sessions, while the control group (n=12) did not receive any treatment. All participants were tested using the Rosenberg self-esteem scale (SES)and The Levels of Self-criticism (LOSC) Scale methods. In addition to descriptive statistics, and Normality tests were employed to interpret the results and the SPSS-25 program was used for all the analyses. Considering the results, there was a significant difference between the pretest and post-test results for self-esteem (26.93±3.94) and self-criticism (52.40±5.54) indicating that the experimental group’s post-test scores were higher relative to their pretest scores, while the control group’s scores decreased self-esteem from the pretest (22.53±4. 23) to the posttest (21.34±3. 83) and increased self-criticism from the pretest (61.34±6.71) to the posttest (62.34±6.48). The findings showed that rational-emotive behavior therapy could help females with binge-eating behavior. Therefore, this intervention program is recommended for improving self-esteem and mitigating self-criticism among females with binge-eating behavior.
تهاجم فرهنگی و آسیب های آن به بنیان خانواده ایرانی؛ تحلیل دیدگاه مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
663 - 646
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تهاجم فرهنگی و آسیب های آن به بنیان خانواده ایرانی؛ تحلیل دیدگاه مقام معظم رهبری انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شد. یافته ها: یکی از کارکردهای اجتماعی رسانه ها، نقش آن ها در معرفی مفهوم خانواده به مخاطب است. آن ها خانواده ها را اغلب به شکل واحدهایی برجسته و قابل تشخیص از یکدیگر نمایش می دهند. با این روش بنیان خانواده از نسلی به نسل دیگر انتقال پیدا می کند. هدف از این تحقیق شناسایی اثرات مخرب تهاجم فرهنگی، جنگ نرم، آسیب های تهاجم فرهنگی به خانواده ها در ایران از دیدگاه مقام معظم رهبری (آیت الله خامنه ای) است. رسانه های غربی می توانند، با انتشار و پخش گزارش های مکرر از تعریف مورد نظر خود از خانواده، به جامعه ایرانی تعریف خاص خود را القاء کنند و باعث تغییر یک جامعه از درون خود شوند. این امر سبب نگرانی مسؤلان از جمله مقام معظم رهبری شده است. نتیجه گیری: از تحلیل داده ها بر می آید که فضای مجازی و رسانه ها بیشترین تأثیر در تهاجم فرهنگی داشته اند.
اثربخشی درمان مثبت نگر بر نشخوار فکری و راهبردهای مقابله ای زنان مبتلابه سرطان رحم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۱۹)
478 - 491
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر باهدف تعیین اثربخشی درمان مثبت نگر بر نشخوار فکری و راهبردهای مقابله ای زنان مبتلابه سرطان رحم انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه همراه با دوره پیگیری بود. جامعه پژوهش شامل تمامی بیماران زن مبتلابه سرطان رحم مراجعه کننده به مرکز درمانی الزهرا شهر اصفهان در شش ماه نخست سال 1400 بودند که از افراد داوطلب واجد شرایط 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند و به پرسش نامه های نشخوار فکری نولن- هوکسما و مارو (1991) و راهبردهای مقابله با استرس اندلر و پارکر (۱۹۹۰) پاسخ دادند. گروه آزمایش در 8 جلسه درمان مثبت نگر به صورت گروهی شرکت کردند، اما گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت ننمود. در تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 22 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر بین گروهی استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد درمان مثبت نگر در بهبود نشخوار فکری، مقابله مسئله مدار و مقابله هیجان مدار بیماران مبتلابه سرطان رحم مؤثر بود و نتایج در دوره پیگیری تداوم داشت (01/0>p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج مشاوران و درمانگران می توانند از روش درمان مثبت نگر برای مداخله در زمینه بهبود نشخوار فکری و راهبردهای مقابله ای زنان مبتلابه سرطان رحم استفاده کنند.