ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۶۱ تا ۳٬۴۸۰ مورد از کل ۳۵٬۶۸۸ مورد.
۳۴۶۱.

مدل یابی ساختاری کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ام اس بر اساس سبک زندگی ارتقاء دهنده و سواد سلامت با نقش میانجی سرمایه روانشناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: ام اس سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت سرمایه روانشناختی سواد سلامت کیفیت زندگی مدل یابی ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۹ تعداد دانلود : ۲۵۴
مقدمه: شناسایی عوامل فردی و اجتماعی موثر در کیفیت زندگی بیماران ام اس می تواند نقش موثری را در برنامه ریزی، فرآیند درمانگری و تغییر سبک زندگی آنها داشته باشد.لذا هدف پژوهش ارائه الگوی ساختاری کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ام اس بر اساس سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت و سواد سلامت با میانجیگری سرمایه روانشناختی بود. روش ها: روش پژوهش از نوع همبستگی بود .جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به ام اس عضو انجمن های ام اس استان مازندران شامل ساری ، آمل ، نوشهر و چالوس ، تنکابن و رامسر به تعداد تقریبی 1600 نفر بود که به شیوه هدفمند 305 نفر به عنوان نمونه آماری مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ام اس، سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت والکر ، سواد سلامت منتظری و پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز، استفاده شد. داده ها با روش معادلات ساختاری و به کمک نرم افزارهای Amos و SPSSتحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت و سواد سلامت به صورت مستقیم و غیر مستقیم یعنی با میانجیگری سرمایه روانشناختی با کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ام اس رابطه دارد. همچنین 68 درصد از کیفیت زندگی بیماران ام اس توسط متغییرهای سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت، سواد سلامت و سرمایه روانشناختی تبیین می شود( P<0.01). نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، سبک زندگی سالم و ارتقاء دهنده همراه با درک و به کارگیری اطلاعات بهداشتی مرتبط با بیماری در تعامل با منابع روانشناختی مثبت مثل امیدواری و خودکارآمدی می تواند باعث سازگاری فرد مبتلا به بیماری در شرایط سخت زندگی و بهبود کیفیت زندگی آنها شود.لذا آموزش های سلامت محور باید در اولویت طرح های درمانی و تحقیقی بیماران ام اس قرار گیرد.
۳۴۶۲.

مقایسه نیازهای روانشناختی، نظریه ذهن و مهارت های تنظیم هیجان در دانشجویان دختر دارای تجربه طلاق والدین با بدون تجربه طلاق والدین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم هیجان نظریه ذهن طلاق والدین نیازهای روانشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۵۸
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه نیازهای روانشناختی، نظریه ذهن و مهارت های تنظیم هیجان دانشجویان دختر دارای تجربه طلاق والدین و بدون تجربه طلاق والدین بود. طرح پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دختر دانشکده های مختلف دانشگاه تبریز در سال 1401 بود که از بین آنها 120 نفر به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شد. انتخاب نمونه به این ترتیب بود که ابتدا 60 نفر از دانشجویان دختری که تجربه طلاق والدین را داشتند انتخاب شدند. سپس از سایر دانشجویان دختر که تجربه طلاق والدین را نداشتند، 60 نفر به صورت همتاسازی از لحاظ سن، تحصیلات و وضعیت تاهل و به شیوه در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه نیازهای اساسی روانشناختی (BNSG-S) دسی و ریان (2000)، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ)گارنفسکی و کرایج (2006) و پرسش نامه ذهن خوانی (RMET) بارون و کوهن (2001) استفاده شد. تحلیل واریانس چندراهه و آزمون t مستقل نشان داد که میانگین نیازهای روانشناختی خودمختاری، شایستگی و ارتباط، میانگین نظریه ذهن و میانگین راهبردهای سازش یافته تنظیم هیجان در بین دانشجویان دختر دارای تجربه طلاق والدین بطور معنی داری در سطح 05/0 کمتر از دانشجویان دختر بدون تجربه طلاق والدین بود. اما راهبردهای سازش نایافته تنظیم هیجان دانشجویان دختر دارای تجربه طلاق والدین بطور معنی داری در سطح 05/0 بیشتر از دانشجویان دختر بدون تجربه طلاق والدین بود. با توجه به بافته ها نتیجه می شود که بین دانشجویان دختر دارای تجریه و بدون تجربه طلاق والدین از نظر این سه متغیر تفاوت وجود دارد.
۳۴۶۳.

اثربخشی توانبخشی شناختی بر کارکردهای اجرایی، حافظه فعال و حل مسئله در افراد مبتلا به اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال ریاضی توانبخشی شناختی حافظه فعال حل مسئله کارکرد اجرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۱۸۰
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی بر کارکردهای اجرایی، حافظه فعال و حل مسئله در افراد مبتلا به اختلال ریاضی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر دارای اختلال ریاضی پایه پنجم ابتدایی ناحیه دو شهر تبریز در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. از این جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 دانش آموز به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (15 نفر برای هر گروه) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون های برج لندن (TLT، شالیس، 1982)، علایم حیاتی سیستم اعصاب مرکزی (CNSVS، گالتری و جانسون، 2006)، سیاهه درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی نسخه دبستان (BRIEF، گیویا و همکاران، 2015) و آزمون ریاضی کی مت (KMT، کندی، 1988) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس چندمتغیری انجام شد. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین حل مسئله، حافظه فعال و کارکردهای اجرایی پس آزمون گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 01/0>P) وجود دارد. در واقع توانبخشی شناختی باعث بهبود کارکردهای اجرایی، حافظه فعال و حل مسئله در افراد مبتلا به اختلال ریاضی می شود.
۳۴۶۴.

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب و تاب آوری در دانش آموزان پسر با اعتیاد به تلفن همراه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تاب آوری اعتیاد به تلفن همراه اضطراب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۲۲۰
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب و تاب آوری در دانش آموزان پسر با اعتیاد به تلفن همراه انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دو ماه بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر بروجرد در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که از بین آن ها 30 دانش آموز با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروه آزمایش در طول دو ماه تحت مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفت. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه اعتیاد به گوشی هوشمند (سواری، 1392)، مقیاس بازبینی شده اضطراب آشکار کودکان (RCMAS؛ رینولدز و ریچموند، 1978) و مقیاس تاب آوری (CD-RISC؛ کونور و دیویدسون، 2003) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها نشان داد که نمره اضطراب در گروه مداخله از پیش آزمون تا پیگیری کاهش یافته است (05/0>P)، اما در مقابل نمره تاب آوری از پیش آزمون تا پیگیری افزایش یافته است (05/0>P). در واقع می توان نتیجه گرفت که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی منجر به کاهش اضطراب و افزایش تاب آوری در نوجوانان شده است.
۳۴۶۵.

اثربخشی برنامه آموزشی هیجان مدار «محکم در آغوشم بگیر» بر آزار عاطفی زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زوج درمانی هیجان مدار محکم در آغوشم بگیر آزار عاطفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۲۵
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله آموزشی «محکم در آغوشم بگیر» بر آزار عاطفی زوج های شهر بجنورد انجام شد. روش: این پژوهش از نوع آزمایشی تک آزمودنی با طرح ABA بود. جامعه آماری پژوهش شامل زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر بجنورد در سال 1399 بود. از این جامعه سه زوج که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند، به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس آزار عاطفی براهیمی استفاده شد. مداخله، برنامه آموزشی «محکم در آغوشم بگیر» بود که در 8 جلسه 120 دقیقه ای برای هر زوج به صورت جداگانه اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از نمودار، مقایسه و ارزیابی طراز، روند و تغییرپذیری داده ها در هر کدام از موقعیت های خط پایه، مداخله و پیگیری و در بین موقعیت های مورد اشاره انجام شد. یافته ها: تحلیل داده های درون موقعیتی و بین موقعیتی زوج ها نشان داد که مداخله «محکم در آغوشم بگیر» بر کاهش آزار عاطفی زوج ها مؤثر است. در مرحله پیگیری نیز، نتیجه حاصل از مداخله استمرار یافت. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر، زوج درمانگران می توانند برای کمک به زوج های درگیر خشونت و آزار عاطفی، از مداخله آموزشی هیجان مدار «محکم در آغوشم بگیر» استفاده کنند.
۳۴۶۶.

نقش تکنولوژی در برطرف کردن نیاز های آموزشی سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیاز های آموزشی سنجش در سازمان آموزش سازمان تکنولوژی هوش هیجانی سلامت روان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۰ تعداد دانلود : ۲۹۳
این پزوهش با هدف بررسی نقش تکنولوژی در برطرف کردن نیاز های آموزشی سازمان ها انجام شد. روش این پژوهش آمیخته(کمی و کیفی) و جامعه آماری آن کلیه شرکت های خصوصی در استان تهران بود که یک شرکت به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. گروه نمونه در بخش کیفی تعداد 17 نفر از متخصصان(اساتید دانشگاه و مدیران شرکت)، ودر بخش کمی تعداد 30 نفر از کارمندان بودند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش(15نفر) و کنترل(15 نفر) قرار گرفتند. نتایج یافته های بخش کیفی نشان داد که سازمان ها در بخش سنجش دارای شش مشکل هستند که عبارتند از عدم مهارت کافی در سنجش، فاصله زیاد سنجش، هزینه ها، مشکلات روانی ، امکانات، نظم دهی به حجم بالا است و در بخش آموزش دارای پنج مشکل هستند که عبارتند از هزینه های آموزش، عدم تخصص آموزش دهنده، نداشتن شرایط آموزش، متناسب نبودن آموزش و عدم نظارت. در این پژوهش برای انتخاب نمونه و آموزش در بخش کمی ابتدا با استفاده از نرم افزارهای به روز در حیطه سلامت روان و هوش هیجانی سنجش صورت پذیرفت و سپس جلسات آموزشی متناسب با شرایط افراد به صورت برخط صورت گرفت. نتایج یافته های بخش کمی نشان داد که دوره های آموزشی هوش هیجانی متناسب با تکنولوژی(برخط) توانسته است که سلامت روان افراد را بهبود ببخشد و همچنین مشکلات سنجش و آموزش را در سازمان از نظر شرکت کنندگان به صورت معناداری کاهش دهد. از نتایج یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که استفاده از تکنولوژی می تواند نقش مهمی در سنجش، ارزیابی کارکنان و در نتیجه آموزش های سازمانی لازم داشته باشد.
۳۴۶۷.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانگان خاطرات آسیب زا و نشانگان جسمانی در زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان پذیرش و تعهد خاطرات آسیب زا نشانگان جسمانی زنان سرپرست خانوار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۲۱۱
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانگان خاطرات آسیب زا و نشانگان جسمانی در زنان سرپرست خانوار بود. روش پژوهش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی یا طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان سرپرست خانوار شهر تهران درسال 1398 می باشد که تعداد 24 نفر به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به دو گروه 12 نفره، گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه گواه تقسیم شدند. پروتکل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هیز و همکاران، 2005) در هشت جلسه 90 دقیقه-ای روی گروه آزمایش اجرا شد اما گروه گواه در لیست انتظار باقی ماند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانگان خاطرات آسیب زا (53/51=F، 001/0>p) و نشانگان جسمانی (25/15=F، 001/0>p) در زنان سرپرست خانوار بود. نتیجه-گیری: می توان نتیجه گرفت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانگان خاطرات آسیب زا نشانگان جسمانی در زنان سرپرست خانوار موثر بود و این تاثیر تا دوره پیگیری ادامه داشت.
۳۴۶۸.

نقش مولفه های کیفیت زندگی با میانجی گری سرمایه های روانشناختی در کاهش PTSD در بین زلزله زدگان شهر کرمانشاه

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی سرمایه های روانشناختی استرس پس از سانحه زلزله زدگان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۲۶۱
زمینه و هدف: رویدادهای آسیب زای طبیعی و انسانی همواره آثار مخرب جسمی، اقتصادی، اجتماعی و البته روان شناختی را به دنبال خود داشته اند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مولفه های کیفیت زندگی با میانجی گری سرمایه های روانشناختی در کاهش اختلال استرس پس از سانحه در بین زلزله زدگان شهر کرمانشاه بود. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زلزله زدگان زلزله اخیر کرمانشاه بودند. تعداد افراد نمونه 386 نفر از زلزله زدگان بودند که با در نظر گرفتن ملاک های ورود و خروج پژوهش و به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس شهروندی اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی (1988)، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی مک گی (2011) بودند. داده های گردآوری شده با روش مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل پیش بینی بینی سلامت معنوی بر اساس تاب آوری، ذهن آگاهی و ارزش های شخصی با در نظر گرفتن نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان براساس داده های تجربی از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین اثر مستقیم و غیرمستقیم ارزش های شخصی، تاب آوری و ذهن آگاهی بر سلامت معنوی مورد تأیید قرارگرفت (p<0.05). همچنین تنظیم شناختی هیجان به طور مستقیم بر سلامت معنوی هنرمندان اثر می گذارد (p<0.05). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت مولفه های کیفیت زندگی با میانجی گری سرمایه های روانشناختی در کاهش اختلال استرس پس از سانحه در بین زلزله زدگان شهر کرمانشاه موثر بود.
۳۴۶۹.

The Comparison of the Effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy and Health-promoting Lifestyle Intervention in the Management of Glycated Hemoglobin Levels in Type 2 Diabetes(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Acceptance and Commitment Therapy Self-Management type 2 diabetes Glycated Hemoglobin

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۶۸
Aim: Non-pharmacological treatment models are offered to the diabetics to better manage their diabetes and blood sugar. This study compared two popular treatments which are evidenced to have an acceptable effect on diabetes. The purpose of this study was to compare the effectiveness of acceptance and commitment therapy (ACT) and health-promoting lifestyle intervention or diabetes self-management program (DSMP) in the management of HbA1c.Methods: A total of 60 patients referred to Tehran Diabetes Treatment centers were selected by convenience sampling and were assigned to three 20-member groups. The first group received ACT intervention, the second group received DSMP intervention, and the third group did not receive any intervention. All the three groups received relevant medications during the study. They were examined for glycated hemoglobin in the three phases of before the intervention, after the intervention and follow-up using blood tests. The data were analyzed using descriptive statistics and mixed-design analysis of varianceResults:. The results showed that both ACT and DSMP methods were effective in improving the Management of Glycated Hemoglobin Levels in Type 2 Diabetes (F=5.835, P value<0.005). In addition, the effectiveness was sustained until the follow-up phase (F=26.274, P value<0.001). However, the comparison of the two treatments showed that ACT was more effective than DSMP in post-test and follow-up phases (F=10.902, P value<0.001).Conclusion:. It seems that along with pharmacological treatments, ACT could be significantly effective in the management of glycated hemoglobin levels. Glycated hemoglobin levels were better managed with the lifestyle modification by ACT than DSMP
۳۴۷۰.

پیش بینی اعتیاد نوجوانان دختر به رسانه های اجتماعی بر اساس تاب آوری خانواده و جوعاطفی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتیاد به رسانه های اجتماعی تاب آوری خانواده جو عاطفی خانواده نوجوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۱ تعداد دانلود : ۲۸۳
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اعتیاد به رسانه های اجتماعی بر اساس تاب آوری خانواده و جو عاطفی خانواده انجام شد. روش پژوهش حاضر همبستگی و از نوع پیش بین (تحلیل تمییز) بود. روش: جامعه پژوهش شامل دانش آموزان دختر متوسطه (12 تا 18 سال) شهر اهواز بود که از بین آنها 412 نفر انتخاب شدند که 206 نفر در گروه دارای اعتیاد به رسانه های اجتماعی و 206 نفر هم در گروه بدون اعتیاد به رسانه های اجتماعی قرار داشتند. انتخاب گروه نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل مقیاس اعتیاد به رسانه های اجتماعی برگن (BSMAS)، مقیاس تاب آوری خانواده سیکسبی (FRAS) و پرسشنامه جو عاطفی خانواده هیل برن(EAF) بودند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل ممیز استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که ترکیب خطی متغیرهای پیش بین پژوهش قادر به پیش بینی عضویت گروهی نوجوانان دارای اعتیاد به رسانه های اجتماعی و فاقد اعتیاد به رسانه های اجتماعی بود. همچنین در تحلیل تمیز به روش گام به گام مشخص گردید که هر دو متغیر پیش بینی کننده های معناداری (001/0>p) برای اعتیاد به رسانه های اجتماعی هستند. نتیجه گیری: با توجه به نقش تاب آوری خانواده و جو عاطفی خانواده در اعتیاد به رسانه های اجتماعی، کمک به افزایش تاب آوری خانواده و بهبود جو عاطفی خانواده می تواند در پیشگیری و درمان اعتیاد به رسانه های اجتماعی موثر باشد.
۳۴۷۱.

اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر تحمل ابهام و پریشانی روان شناختی زنان دارای همسر وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش تنظیم هیجان تحمل ابهام پریشانی روان شناختی همسر وابسته به مواد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۱ تعداد دانلود : ۲۲۷
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر تحمل ابهام و پریشانی روان شناختی زنان دارای همسر وابسته به مواد انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان دارای همسر وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز مشاوره دولتی شهر دزفول در سال 1400 بود. از این بین، 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های تحمل ابهام و پریشانی روان شناختی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. آموزش تنظیم هیجانی در 8 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی دو جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که پس از کنترل اثر پیش آزمون، آموزش تنظیم هیجان به طور معناداری باعث افزایش تحمل ابهام و کاهش پریشانی روان شناختی در گروه آزمایش شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل می توان نتیجه گرفت زنان دارای همسر وابسته به مواد با یادگیری فنون مبتنی بر تنظیم هیجان می توانند به تحمل ابهام بیشتری دست یابند و پریشانی روان شناختی کمتری را تجربه نمایند. نتیجه این پژوهش می تواند در حوزه های آموزشی و درمانی مرتبط با وابستگی به مواد و پیامدهای آن مورد استفاده قرار گیرد.
۳۴۷۲.

تدوین برنامه آموزشی والد – فرزند بر اساس تربیت تمام ساحتی سند تحول بنیادین و اثربخشی آن بر عزت نفس، خودکارآمدی و خودنظم جویی دانش آموزان دچار اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه آموزشی والد - فرزندی تربیت تمام ساحتی سند تحول بنیادین خودکارآمدی خودنظم جویی اختلال یادگیری ویژه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۶ تعداد دانلود : ۳۰۲
زمینه: یکی از موضوعاتی که در سال های اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده است، ناتوانی های یادگیری ویژه در دانش آموزان است. پژوهش حاضر درصدد است ضمن تدوین برنامه آموزشی والد – فرزند که محتویات آن برگرفته از سند تحول بنیادین است، اثربخشی این برنامه را بر سطح خودنظم جویی، خودکارآمدی و حرمت خود دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه که همواره در این عوامل دچار ضعف هستند، بررسی کند. هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین برنامه آموزشی والد – فرزند بر اساس تربیت تمام ساحتی سند تحول بنیادین و بررسی اثربخشی آن بر عزت نفس، خودکارآمدی و خودتنظیمی دانش آموزان دچار اختلال یادگیری ویژه انجام شد. روش: این پژوهش بر مبنای جستجوی داده، دارای ماهیت ترکیبی بود به طوری که به طور همزمان از دو رویکرد تحقیق کیفی و کمی استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران و در بخش کمی والدین کلیه دانش آموزان و فرزندان دارای اختلال یادگیری شهر اسدآباد استان همدان بودند که در سال تحصیلی (1399-1400) در پایه های چهارم، پنجم، و ششم که به مراکز اختلال یادگیری مراجعه کرده بودند با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی مانند تحلیل کواریانس استفاده شد. این تحلیل ها در سطح خطای 0/05 و با کمک نرم افزار SPSS نسخه 24 انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که آموزش برنامه تدوین شده والد - فرزندی بر اساس تربیت تمام ساحتی سند تحول بنیادین بر بهبود خودکارآمدی دانش آموزان با اندازه اثر (0/827)، بر بهبود خودنظم جویی دانش آموزان با اندازه اثر (771/0) و بر بهبود حرمت خود (عزت نفس) دانش آموزان با اندازه اثر (0/702) تأثیرگذار است نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد آموزش برنامه آموزشی والد - فرزندی تدوین شده بر اساس سیستم تربیتی تمام ساحتی سند تحول بنیادین به والدین کودکان دچار اختلال یادگیری ویژه، باعث افزایش آگاهی و توانایی افراد در برخورد مناسب با کودکان دچار اختلال ودر نتیجه ارتقاء حرمت نفس و افزایش خودکارآمدی و خودنظم جویی دانش آموزان دچار اختلال یادگیری ویژه می شود.
۳۴۷۳.

مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و حافظه فعال بر اضطراب امتحان دانش آموزان دختر متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش ذهن آگاهی آموزش حافظه فعال اضطراب امتحان دانش آموزان دختر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۱۳۲
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی و حافظه فعال بر اضطراب امتحان در دانش آموزان دختر متوسطه اول شهربجنورد انجام گرفت. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول که در سال تحصیلی 1401-1402 به تعداد 2000 نفر مشغول به تحصیل بودند که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس به تعداد 45 دانش آموز دارای ملاک های ورود و خروج بودند، به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و یک گروه 15 نفری کنترل گمارده شدند. ابتدا هر سه گروه با استفاده از پرسشنامه اضطراب امتحان فریدمن و جاکوب (1997) مورد پیش آزمون قرار گرفتند. سپس آموزش ذهن آگاهی و حافظه فعال به ترتیب برای گروه آزمایش اول و دوم اجرا شد. اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد و صرفاً در لیست انتظار قرار گرفت. پس از پایان دوره، مجدداً هر سه گروه مورد پس آزمون و یک ماه بعد آزمون پیگیری قرار گرفتند. سپس با استفاده از تحلیل کوواریانس اندازه گیری مکرر یافته های بدست آمده با نرم افزار SPSS-21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که بین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و حافظه فعال بر اضطراب امتحان در دانش آموزان دختر متوسطه اول تفاوت وجود ندارد(05/0<P). آموزش ذهن آگاهی و حافظه فعال به طور مجزا بر اضطراب امتحان دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر بجنورد اثربخش است(05/0<P). نتایج بدست آمده نشان داد که تفاوتی بین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و حافظه فعال بر اضطراب امتحان وجود ندارد. از این رو می توان گفت استفاده از این دوروش آموزش در جهت کاهش اضطراب امتحان می تواند به مشاوران و روانشناسان و سایر متخصصان کمک کند.
۳۴۷۴.

بهبود کارایی یک سیستم تشخیص احساس از گفتار به کمک شبکه مولد متخاصمی جهت کاربرد در روانشناسی بالینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انتخاب ویژگی افزایش داده تشخیص احساس از گفتار شبکه های مولد متخاصمی پردازش گفتار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۵۳
مقدمه: فناوری تشخیص احساس از گفتار، می تواند به محققان کمک کند تا دریابند چه عواملی باعث می شود برخی از روان درمانگران درمان مؤثرتری نسبت به دیگران ارائه دهند، اطلاعاتی که می تواند برای بهبود تشخیص روش درمان استفاده شود. اگر بدانیم چه کسی می خواهد اقدام به خودکشی کند یا حداقل ریسک بالایی برای این کار دارد می توانیم پیشگیری کنیم و این دقیقاً همان چیزی است که علم روانشناسی سال هاست به آن نیاز دارد تا هزینه های درمان را کاهش دهد. ازاین رو، نیاز به تشخیص احساس از گفتار و پایگاه داده احساسی به شدت احساس می شود؛ ولی جمع آوری پایگاه داده با نمونه های زیاد نیازمند صرف چندین دهه است. افزایش داده و انتخاب ویژگی، از مفاهیم کلیدی در یادگیری ماشین هستند. روش: هنگامی که داده های آموزشی در پایگاه داده متنوع نیستند و تعداد و تنوع آن ها در هر کلاس آموزشی محدود است، آموزش یک شبکه عصبی عمیق بدون آنکه پدیده اور فیتینگ اتفاق بیفتد، بیش از حد چالش برانگیز است. برای غلبه بر این چالش، این مقاله یک شبکه افزایش داده جدید، یعنی شبکه افزایش داده متخاصمانه و مبتنی بر شبکه های مولد متخاصمی را پیشنهاد می کند. این شبکه افزایش داده پیشنهادی، از یک شبکه مولد متخاصمی، یک رمزگذار خودکار و یک طبقه بند تشکیل شده است. این شبکه ها به طور خصمانه آموزش داده می شوند تا بردارهای ویژگی وابسته به هر کلاس را در فضای ویژگی ها ترکیب کنند، و سپس آن ها را به داده های موجود در پایگاه داده بیفزایند. برای داده های هر کلاس به صورت جداگانه یک شبکه مولد متخاصمی پیشنهاد شده است که از یک سو شباهت بین نمونه های واقعی و تولید شده را تضمین کند و از طرف دیگر باعث ایجاد تمایز عاطفی در بین نمونه های تولید شده بین کلاس های مختلف شود. برای رفع مشکل کوچک شدن بیش از حد گرادیان در فرایند آموزش شبکه افزایش داده متخاصمی که منجر به عدم آموزش کافی شبکه های مولد و تشخیص دهنده و متوقف شدن فرایند آموزش پیش از یادگیری کامل توزیع داده ها در فضای ویژگی ها می شود، به جای استفاده از خطای متداول آنتروپی متقابل برای آموزش شبکه مولد متخاصمی، واگرایی و اسراستین برای تولید نمونه های مصنوعی باکیفیت بالا استفاده شده است.   یافته ها: عملکرد این مدل با استفاده از پایگاه داده احساسی برلین به عنوان مجموعه داده های آموزش، تست و ارزیابی شبکه مورد آزمایش قرار گرفته و مشخص شد که با ترکیب نمودن بردارهای ویژگی مصنوعی و بردارهای ویژگی واقعی، می توان مشکل کوچک شدن بیش از حد گرادیان و متعاقباً متوقف شدن ادامه روند آموزش شبکه را تا حد زیادی کاهش داد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که داده های تولید شده توسط شبکه پیشنهادی می توانند در یک شبکه تشخیص احساس از سیگنال گفتار استفاده شوند و به این شبکه کمک کنند تا کلاسه بندی احساسی بهتری را انجام دهد.
۳۴۷۵.

نقش هویت اخلاقی در پیش بینی سازگاری تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت اخلاقی سازگاری تحصیلی خودکارآمدی تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۲۲۰
این پژوهش با هدف تعیین نقش هویت اخلاقی در پیش بینی سازگاری تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. روش انجام تحقیق توصیفی همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوره دوم شهر زاهدان به تعداد 6865 نفر در سال تحصیلی 1400-1401 که براساس جدول مورگان تعداد 366 نفر دانش آموز به صورت طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه هویت اخلاقی آکویینو و رید(2002)، سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک(1984) و خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان(1999) بود. روایی پرسشنامه ها از نوع محتوایی و اعتبار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه هویت اخلاقی 79/0، سازگاری تحصیلی 81/0 و خودکارآمدی تحصیلی 80/ برآورد گردید. یافته های پژوهش نشان داد بین هویت اخلاقی با سازگاری تحصیلی و خودکارآمدی دانش-آموزان رابطه معناداری وجود مثبت و معناداری وجود داشت. یافته های تحلیل رگرسیون نشان داد هویت اخلاقی توانست 6/67 درصد از تغییرات سازگاری تحصیلی و 4/70 درصد از تغییرات خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی نمایند. همچنین مؤلفه های هویت اخلاقی قادر به پیش بینی سازگاری تحصیلی و خودکارآمدی دانش آموزان بودند.
۳۴۷۶.

رابطۀ تجربه های آسیب زای کودکی مادر و مشکلات هیجانی و رفتاری کودک: نقش واسطه ای کنش تأملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه های آسیب زای کودکی کنش تأملی مشکلات هیجانی و رفتاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۲۲۵
هدف این پژوهش تعیین نقش واسطه ای کنش تأملی مادر در رابطه بین تجربه های آسیب زای دوران کودکی مادر و مشکلات هیجانی و رفتاری کودک بود. روش این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. بر مبنای روش نمونه برداری داوطلبانه، 320 نفر از مادران مراجعه کننده به خانه های امن شهر تهران در سال 1400 انتخاب شدند. آنها به پرسشنامه کنش تأملی والدین (لوتین و همکاران)، پر سشنامه تجربه های آسیب زای دوران کودکی (برنشتاین و همکاران) و فهرست مشکلات هیجانی و رفتاری (آخنباخ و همکاران) پاسخ دادند. داده ها به وسیله آزمون تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. یافته های این پژوهش نشان داد تجربه های آسیب زای کودکی به طور معناداری کنش تأملی پایین را پیش بینی می کند. همچنین، تجربه های آسیب زای دوران کودکی و کنش تأملی پایین مادران رابطه مثبت معناداری با مشکلات هیجانی و رفتاری در کودکان آنها داشت. این یافته ها با آشکار کردن نقش واسطه ای کنش تأملی مادر در رابطه بین تجربه های آسیب زای دوران کودکی و مشکلات هیجانی و رفتاری کودک، ضرورت توجه به دوران کودکی را برجسته ساخت. باتوجه به این یافته ها توصیه می شود برای آشنایی و نحوه مقابله مادران با تجربه های آسیب زای کودکی به برگزاری کارگاه و آموزش بر مبنای نظریه دلبستگی پرداخته شود.
۳۴۷۷.

Comparison of Family Functions in Infertile Women with and without Pelvic Inflammatory Disease(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Emotional fusion Family functions Female infertility Pelvic inflammatory disease Tubal infertility

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۱۹۴
Objective: Pelvic inflammatory disease is a common infection that can reduce family functioning by causing long-term complications such as chronic pelvic pain and infertility. This study Aimed to compare family functions in Infertile women with and without the pelvic inflammatory disease. Method: The research method was causal-comparative and the participants included 48 infertile women with pelvic inflammatory disease and 57 infertile women without The pelvic inflammatory disease, who were referred to Al-Zahra Hospital in Rasht in 2021. Based on the patients' records and the diagnosis of the gynecologist, infertile women with pelvic inflammatory disease (tubular factor) and infertile women without pelvic inflammatory disease (due to other causes) were selected purposefully. A demographic checklist and McMaster Family Functioning Questionnaire were used to collect data. Research data were analyzed using one-way and multivariate variance analysis. Results: The results showed that there was a significant difference between the mean scores of emotional fusion in infertile women with pelvic inflammatory disease and infertile women without pelvic inflammatory disease (P <0.05). In addition, there was a significant difference in the two levels of high and low education in emotional control and response and interaction between group and education components (P <0.05). Conclusion: According to the results of this study and the importance of the emotional integration component in women with infertility without pelvic inflammatory disease, this component can be used as a strength in these women for more effective communication in married life and to reduce the negative effects of infertility and education should be further examined as a possible influential variable.
۳۴۷۸.

Effect of Gagne’s Learning Hierarchy on Cognitive and Metacognitive Skills of High School Students(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Cognitive Skill Gagne’s Learning Hierarchy Model Metacognitive skills

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۱۹۰
The purpose of the present study was to investigate the effect of Gagne’s Learning Hierarchy on the cognitive and metacognitive skills of junior high school female students in Kerman. The research method was quasi-experimental with a pre-test/post-test and a control group. The statistical population of the research included all the junior high school female students of Kerman (N=1125) in the academic year of 2022-2023. From among these students, two classes of 20 students were randomly selected as the experimental and control groups. The Gagne’s Learning Hierarchy package was implemented in the experimental group and both groups responded to Rastegar Metacognitive Strategies Questionnaire (2006) and Karami Cognitive Strategies Questionnaire (2005) in the pre-test and post-test stages. The obtained data were analyzed using univariate covariance with SPSS 20 software. The findings of the research showed that there was a significant difference between the cognitive and metacognitive skills of the experimental and the control groups and the cognitive and metacognitive skills of the experimental group improved compared to those of the control group. These results showed that learning English can improve students' recognition of concepts, processing, learning, and self-control.
۳۴۷۹.

کفایت روان سنجی مقیاس شفقت به دیگران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شفقت مقیاس شفقت به دیگران روان سنجی روایی اعتبار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۷ تعداد دانلود : ۲۰۳
هـدف ایـن پژوهـش، بررسـی ویژگی‌هـای روان‌سـنجی نسـخه فارسـی مقیـاس شـفقت بـه دیگـران بـود کـه تحـت عنـوان مقیـاس شـفقت توسـط پومیـر، نـف و توفکیرالـی (2020) تدویـن شـده اسـت. 278 بزرگسـال (209 زن و 69 مـرد بـا میانگیـن سـنی 28/65 و انحـراف اسـتاندارد9/40) شـهر شـیراز به‌صـورت الکترونیکـی ابزارهـا را تکمیـل کردنـد. جهـت بررسـی روایـی، پـس از پژوهـش مقدماتـی و بررسـی روایـی ترجمـه، نسـخه فارسـی ایـن مقیـاس در اختیـار شـرکت‌کنندگان قـرار گرفـت و سـاختار عاملـی آن مـورد بررسـی قـرار گرفـت. نسـخه فارسـی مقیـاس شـفقت بـه دیگـران بـا چهـار عامـل مطابـق بـا عامل‌هـای نسـخه اصلـی بـود. همچنیـن بارهـای عاملـی و شـاخص‌های بـرازش مطلـوب بودنـد. روایـی همگـرا از طریـق محاسـبه همبسـتگی نمره‌هـای مقیـاس شـفقت بـا نمره‌هـای فـرم کوتـاه مقیـاس خودشـفقت‌ورزی ریـس، پومیـر، نـف و ونگاچـت (2011) بررسـی شـد و حاکـی از همبسـتگی متوسـط ایـن دو سـازه بـود. نتایـج بررسـی همسـانی درونـی از طریـق محاسـبه همبسـتگی زیرمقیاس‌هـا بـا یکدیگـر و نمـره کل نیـز حاکـی از روایـی سـازه ابـزار بـود. بررسـی ضریـب آلفـای کرونبـاخ نشـان داد کـه نمـره کل (بـا ضریـب آلفـای 0/82)و زیرمقیاس‌هـا (بـا ضریـب حداقـل 0/58) از اعتبـار قابـل قبولـی برخـوردار هسـتند. مقایسه تفاوت‌هـای جنسـیتی نشـان داد کـه در نمره‌هـای زیرمقیـاس مهربانـی، زنـان نمـرات بالاتـری کسـب کرده‌انـد. به‌طـور کلـی بـا توجـه بـه یافته‌هـا می‌تـوان نتیجـه گرفـت کـه نسـخه فارسـی مقیـاس شـفقت، کفایـت روان‌سـنجی دارد و در جامعه ایرانـی، قابـل اسـتفاده اسـت.
۳۴۸۰.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش، بر ولخرجی و سوء مصرف شیشه در بیماران با تشخیص اختلال دوقطبی و اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مصرف شیشه ولخرجی اختلال دوقطبی اختلال شخصیت مرزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۱۹۱
پژوهش با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر ولخرجی و سوء مصرف شیشه در بیماران با تشخیص اختلال دوقطبی و اختلال شخصیت مرزی انجام شد. طرح پژوهش، پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه پژوهش بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی و اختلال شخصیت مرزی بودند که به اردوگاه کرامت درشهرستان مبارکه اصفهان در سال 1400 مراجعه نموده اند. ملاک های ورود به نمونه عبارت بودند از اینکه: حداقل چهار ماه از بستری شدن گذشته باشد، بیمار تشخیص اختلالات دوقطبی یا شخصیت مرزی را گرفته باشد، حداقل به مدت دو هفته دارو مصرف نکرده باشد، و در مداخلات درمانی دیگر شرکت نکرده باشد. نمونه پژوهش چهار گروه 15 نفری(15 نفر بیماران دوقطبی گروه آزمایش، 15 نفر بیماران دوقطبی گروه کنترل، 15 نفر بیماران اختلال شخصیت مرزی گروه آزمایش، 15 نفر بیماران اختلال شخصیت مرزی گروه کنترل) بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. این چهار گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون ارزیابی شدند. ابزار اندازه گیری: پرسشنامه چند محوری بالینی میلون3(1994) و آزمون مقیاس کنترل شخصی یا PCS و پرسشنامه ولخرجی کلارکی و مورتیمر(2013) بود. سپس اطلاعاتبدست آمده  به روش آماری تحلیل کوواریانس به وسیله نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش در گروه آزمایش با تشخیص اختلال  دوقطبی در مصرف شیشه اثر بخش بود (0/05 p <  )  ولی بر ولخرجی اثربخش نبود. (0 /05< p  ) و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش در گروه آزمایش با تشخیص اختلال شخصیت مرزی برمصرف شیشه و کنترل ولخرجی اثربخش بود (05/0 < p  ) ، این در حالی بود که در هیچ کدام از دو گروه کنترل تغییری حاصل نشد.  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان