فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۴۱ تا ۲٬۸۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
The present study aimed to ascertain the relationship of spiritual intelligence and hardiness with quality of work life in employees of University of Sistan and Baluchestan. The sample consisted of 240 employees (125 female and 115 male) that were selected at random. To collect the data Spiritual Intelligence, Hardiness and Quality of Work Life questionnaires were applied. For analyzing data, Pearson correlation coefficient and stepwise regression analysis were used. Results of Pearson correlation coefficient demonstrated that spiritual intelligence and hardiness were positively correlated with overall score of quality of work life. Moreover, results of stepwise regression analysis revealed that transcendental awareness (a dimension of spiritual intelligence) and overall scores of hardiness were positive predictors of overall score of quality of work life. Findings of the present study indicated that spiritual intelligence of the employees of University of Sistan and Baluchestan was significantly related to their hardiness and quality of work life. Therefore, it can be concluded that spiritual intelligence plays a key role in determination of employees' hardiness and quality of work life.
رهیافتی پدیدارشناسانه از تجارب تعارضات خانوادگی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر واکاوی تجارب زیسته دانش آموزان دختر از تعارضات میان آنان و والدین بود. روش پژوهش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی در سال تحصیلی 1402-1401 انجام شد. مشارکت کنندگان در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 10 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول و دوم شهرستان های قاین و نهبندان خراسان جنوبی بودند. در واقع داده های پژوهش، پس از مصاحبه با این 10 نفر، به اشباع نظری رسید. داده های استخراج شده از مصاحبه ها به روش هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت اعتباربخشی به یافته ها از ملاک چهارگانه گوبا و لینکلن استفاده شد. تجارب دانش آموزان دختر در دو طبقه اصلی، شش طبقه فرعی و بیست کد طبقه بندی شد که طبقات اصلی آن شامل علل تعارضات و پیامدهای تعارض و طبقات فرعی شامل استقلال، شکاف بین نسلی، تعصبات فرهنگی و مذهبی و تبعیض های جنسیتی، پیامدهای عاطفی روانی، پیامدهای تحصیلی، از داده ها استخراج شد. از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که علل تعارضات والد-فرزندی ناشی ازدو مقوله ویژگی های نوجوانی از قبیل استقلال طلبی و رشد هویت فردی ارتباط زیاد با رسانه هاست که منجر به شکاف نسلی گشته و همچنین تعصبات فرهنگی و مذهبی علاوه بر موارد مذکور موجب تفاوت دیدگاه فرزندان با والدین و تعارض می گردد که تعارض و عاطفی-روانی پیامدهای تحصیلی را به دنبال دارد.
Predicting Marital Satisfaction based on Forgiveness and Tolerance in Spouses' Relationships
حوزههای تخصصی:
Objective : Forgiveness and tolerance in relationships between spouses can be effective in increasing their marital satisfaction. This research was conducted with the aim of predicting marital satisfaction based on forgiveness and tolerance in spouses' relationships. Methods : This research is descriptive and correlational. The research population was the married students of Qazvin Islamic Azad University in the academic year of 2021-2022. 185 married students were selected using convenience sampling method. Research tools included ENRICH Marital Satisfaction Scale (EMS), Marital Offense-Specific Forgiveness Scale (MOFS) and Tolerance in Spouses' Relations Scale (TSRS). Data were analyzed based on Pearson's correlation coefficient and standard regression with SPSS-20 software. Results : The results showed that there is a positive and significant relationship between marital satisfaction and forgiveness and tolerance in spouses' relationships (P < 0.01). Also, forgiveness and tolerance in spouses' relationships could significantly predict marital satisfaction (P < 0.001). Conclusion : According to these results, it can be concluded that the existence of forgiveness and tolerance in the relationship of spouses can strengthen their marital satisfaction, and therefore, they are important topics for teaching couples.
مقایسه کیفیت زندگی، تصویر بدنی و تاب آوری در دختران مبتلا و غیرمبتلا به سندروم پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
83 - 92
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه کیفیت زندگی، تصویر بدنی و تاب آوری در دختران مبتلا و غیر مبتلا به سندروم پیش از قاعدگی انجام شد. نوع پژوهش توصیفی و روش آن نیز علّی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دختر مجرد رشته روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 390 نفر بود که تعداد 120 نفر (60 نفر دارای سندروم پیش از قاعدگی و 60 نفر بدون سندروم پیش از قاعدگی) به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های غربالگری علائم سندروم قبل از قاعدگی (PSST) برناستین (2007)، کیفیت زندگی (QLQ) سازمان بهداشت جهانی (1996)، تصویر بدنی (BIQ) کش و همکاران (1990) و تاب آوری (RQ) کانور و دیویدسون (2003) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد بین کیفیت زندگی، تصویر بدنی و تاب آوری در دختران مبتلا و غیرمبتلا به سندروم پیش از قاعدگی تفاوت معناداری وجود داشت. نمرات میانگین گروه دختران بدون سندروم پیش از قاعدگی بالاتر از گروه دختران دارای سندروم پیش از قاعدگی بود (05/0>p). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که کیفیت زندگی، تصویر بدنی و تاب آوری سازه هایی هستند که برای ارتقاء برنامه های زندگی در دختران دارای سندروم پیش از قاعدگی تأثیرگذار می باشند.
تعیین اثربخشی برنامه آموزشی شیوه های حل تعارض بر اساس رویکرد یکپارچه نگر السون بر راهبردهای حفظ ارتباط و پرخاشگری ارتباطی پنهان در زوجین با طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵ (مجموعه مقالات رفتار و ذهن)۵
14-25
حوزههای تخصصی:
دف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزشی شیوه های حل تعارض بر اساس رویکرد یکپارچه نگر السون بر راهبردهای حفظ ارتباط و کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان در زوجین دچار طلاق عاطفی انجام شد. روش شناسی: پژوهش حاضر به روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه و با استفاده از گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری شامل زوجین دچار طلاق عاطفی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران بود. تعداد 30 زوج به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند (15 زوج در هر گروه). گروه آزمایش در 10 جلسه برنامه آموزشی شیوه های حل تعارض بر اساس رویکرد یکپارچه نگر السون شرکت کردند، در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل مقیاس راهبردهای حفظ ارتباط و مقیاس پرخاشگری ارتباطی پنهان بود که در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات راهبردهای حفظ ارتباط در گروه آزمایش به طور معناداری از پیش آزمون تا پس آزمون و پیگیری افزایش یافت (001/0>P)، در حالی که در گروه کنترل تغییر معناداری مشاهده نشد. همچنین، پرخاشگری ارتباطی پنهان در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش یافت (001/0>P)، در حالی که در گروه کنترل تغییرات معناداری مشاهده نشد. این تغییرات در مرحله پیگیری نیز پایدار باقی ماند. نتیجه گیری: برنامه آموزشی شیوه های حل تعارض بر اساس رویکرد یکپارچه نگر السون به طور معناداری باعث بهبود راهبردهای حفظ ارتباط و کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان در زوجین دچار طلاق عاطفی شد. نتایج حاکی از اثربخشی این برنامه در بهبود کیفیت روابط زناشویی و کاهش تعارضات است.
Effectiveness of Solution-Focused Couples Therapy on Psychological Well-being and Distress Tolerance among Couples(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The current study aimed to investigate the effectiveness of solution-focused couples therapy on psychological well-being and distress tolerance. Methods: This was a quasi-experimental study using a pre-test and post-test design with a control group and a follow-up phase. The population consisted of all couples attending counseling centers in Tehran during the last two months of the year 2021. A sample of 30 couples was selected using convenience sampling and randomly assigned to an experimental group (15 couples) and a control group (15 couples). The research instruments included the Ryff Psychological Well-being Scale (1988) and the Simons and Gaher Distress Tolerance Scale (2005). The experimental group received eight sessions of McDonald's (2007) solution-focused training in a group setting, whereas the control group received no intervention. Data were analyzed using covariance analysis with SPSS software version 21. Findings: The results showed that solution-focused couples therapy had a significant effect on the dimensions of psychological well-being (F = 15.78, p = .001) and distress tolerance (F = 12.00, p = .001); these effects were maintained during the follow-up phase (p < .001). Conclusion: Given the results, therapists can employ solution-focused couples therapy to enhance psychological well-being and distress tolerance among couples, which significantly affects the stability and strength of families.
Comparison of Cognitive Abilities and Personality Traits in Infertile Women with and without Pelvic Inflammatory Disease(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۷, Issue ۱ - Serial Number ۱۹, Winter ۲۰۲۴
9 - 20
حوزههای تخصصی:
Objective: Pelvic inflammatory disease is a chronic disease and a common infection in women which is associated with significant complications. This study aimed to compare cognitive abilities and personality traits in infertile women with and without pelvic inflammatory disease.
Method: The research method was causal-comparative and the sample of research included 48 infertile women with pelvic inflammatory disease and 57 infertile women without the pelvic inflammatory disease, who were referred to Al-Zahra Hospital in Rasht in 2021 and were selected through the convenience sampling method. The research instruments were a demographic checklist, the Cognitive Ability Questionnaire (Nejati, 2013), and the Neo Personality Questionnaire (McCrae & Costa, 1985). Research data were analyzed using the Mann-whitney test and multivariate variance analysis.
Results: The results showed that there was no difference between infertile women with and without pelvic inflammatory disease in cognitive abilities and personality traits (p >0.05). But there was a significant difference between four of the seven components of cognitive ability (memory; P<0.05, U= 899.00, inhibitory control and selective attention; P<0.05, U= 933.00, decision-making; P<0.05, U= 863.500, and sustained attention; P<0.05, U= 924.500), the total score of the cognitive ability variable (P<0.05, U= 815.000), and openness in both upper and lower levels of education (P <0.05, U= 907.50).
Conclusion: Infertility with causes of inflammatory and non-inflammatory did not lead to cognitive dysfunction and differences in personality traits but education as a potentially influential variable can play a crucial role, which needs further research.
The Effectiveness of Academic Life Skills and Self-Regulation of Motivation Training on Academic Motivation of Senior High School Female Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In today's educational world, the importance of academic life skills and self-regulated motivation for students, especially in the senior high school, has been noted repeatedly. Thus, the purpose of this research was to investigate the effectiveness of teaching life skills and self-regulation of motivation on the academic motivation of female students of the senior high schools. This research is a quantitative applied study adopting a quasi-experimental design, with a pre-test/post-test and a control group. The statistical population included 31180 female students of the senior of high schools in Tabriz in the academic year of 2021-2022. From this population, 90 students were selected by multi-stage cluster random sampling method and were randomly divided into three groups with 30 participants. The control group received its traditional instruction while the first and second experimental groups received educational life skills and self-regulated motivation interventions respectively for eight sessions of two hours. The instruments included the academic motivation questionnaire (Vallerand et al., 1992). For data analysis, in addition to descriptive statistics, Shapiro-Wilk test, MANOVA, regression slope homogeneity test, Box's M Test, Leven test, MANCOVA, and Bonferroni post hoc test were used. The findings showed that the educational life skills and self-regulation of motivation training programs had a positive effect on the academic motivation of female students of the senior high schools. Also, motivational self-regulation training has a higher effectiveness in the academic motivation of the participants than teaching life skills. According to the results, it is concluded that the integration of educational self-regulation motivation and academic life skills training programs in the school environment can have positive effects on students. Schools and educational centers should look for ways to incorporate these skills into their curricula, so that students can develop the skills to manage their motivation and behaviors in a supportive and interactive environment. Also, it is important that teachers and trainers receive the necessary training to be able to effectively impart these skills to students.
بررسی ارتباط بین سلامت روان معلمان و کیفیت آموزش در مدارس ابتدایی
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
84 - 93
حوزههای تخصصی:
امروزه کیفیت آموزش و برنامه های آموزشی دارای ارزش و اهمیت بالایی است و پیشرفت تحصیلی به عنوان یکی از شاخصهای کیفیت، تحت تأثیر ویژگیهای یادگیرنده و معلم و عوامل مربوط به نظام آموزشی مانند محیط محتوای آموزشی روش تدریس معلم و مانند اینها می باشد . در بین عوامل مؤثر ، سلامت روان آموزش دهنده از اهمیت ویژه ای بر خوردار است. این پژوهش به روش توصیفی و از نوع کتابخانه ای و با هدف بررسی ارتباط بین سلامت روان معلمان و کیفیت آموزش در مدارس ابتدایی انجام شده است. یافته ها حاکی از آن است سلامت روانی معلمان به عنوان یکی از مهم ترین عوامل در کیفیت آموزش، نقشی تعیین کننده در فرایند تدریس و یادگیری ایفا می کند.
طراحی و بررسی اثربخشی بسته ی آموزشی تئوری انتخاب بر روی انسجام تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه: مطالعه موردی شهر کرمان
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
94 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف طراحی و ارزیابی اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر نظریه انتخاب بر انسجام تحصیلی دانش آموزان پسر سال دوم متوسطه ناحیه دو شهر کرمان انجام شد.روش ها: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون دارای گروه کنترل بود. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره ی دوم دبیرستان ناحیه ی دو شهر کرمان بود (450n=). روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای در نظر گرفته شد و 60 شرکت کننده به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) تقسیم شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه انسجام تحصیلی پاسکارلا (2004) استفاده شد. در این مطالعه از آزمون آماری آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد و داده ها به کمک نرم افزار SPSS ورژن 23 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که بسته های آموزشی مبتنی بر نظریه انتخاب ابزار مؤثری برای ارتقای انسجام تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه بود. داده های کمی حاکی از افزایش معنی دار آماری در عملکرد تحصیلی و کاهش رفتار مخرب در بین دانش آموزان بود (01/0p<). داده های کیفی حاصل از بحث های گروه متمرکز از این یافته ها پشتیبانی کرد و دانشجویان احساس مسئولیت شخصی و انگیزه بیشتری برای موفقیت در تلاش های تحصیلی خود گزارش دادند.نتیجه گیری: این یافته ها برای مربیان و سیاست گذارانی که به دنبال افزایش نتایج آموزشی برای دانش آموزان پسر از طریق تمرکز بر اصول تئوری انتخاب هستند، پیامدهایی دارد.
Comparison of self-acceptance, self-compassion and fear of negative evaluation by others in blind, visually impaired and normal people(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: The purpose of this study was to compare self-acceptance, self-compassion and fear of negative evaluation by others in blind, visually impaired and normal people. Method: The method of this causal-comparative research and its statistical population included all blind, partially sighted and sighted people in Ardabil city in 2022. 60 people (30 blind, 30 visually impaired) were selected as the study group using the available sampling method and 30 people (sighted people) were selected as the comparison group through comparison and formed the research sample. They gave. To collect information, Lori's (1983) fear of negative evaluation, Neff's (2003) self-compassion, and Chamberlain and Haga's (2001) unconditional self-acceptance questionnaires were used. The obtained data were analyzed using multivariate and univariate analysis of variance. Findings: The results showed that there is a significant difference between self-acceptance, self-compassion and fear of negative evaluation by others among three groups of blind, partially sighted and normal people. In this way, self-acceptance and self-compassion are lower in blind people than in visually impaired people and lower in visually impaired people than in normal people. Also, in the scale of fear of negative evaluation by others, blind people, visually impaired people and normal people obtained more scores (P < 0.01). Conclusion: Accurate recognition and full attention to individual differences by professionals who provide psychological services to people with visual impairments can lead to the design and detailed educational plans for this group.
Examining and Describing the Victim Mentality in People with Borderline Personality Disorder
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
26 - 32
حوزههای تخصصی:
Borderline Personality Disorder (BPD) is a prevalent psychological disorder in clinical and community settings. A significant portion of people with BPD seem to carry a victim mentality with them throughout their life years. Therefore, this qualitative study aimed to examine and describe the victim mentality in individuals with BPD using content analysis. The sample consisted of 134 psychological records of individuals diagnosed with BPD who attended a psychological clinic in Tehran between 2021 and 2023. Data saturation was reached after analyzing 33 records. The information obtained from the psychological records was organized, and then the collected data was classified. The findings revealed that the victim mentality in individuals with BPD manifests in five categories, characterized by 12 states and 30 indicators. These categories include: (1) Abandonment of Responsibility, (2) Belief in Being Defeated in Life, (3) Blaming Others and Inducing Guilt, (4) Chronic Feelings of Loneliness, and (5) Feeling Chronically Abused. The findings suggest that the victim mentality in BPD is not merely a role-playing strategy but a deeply ingrained schema about I am a victim.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کارکردهای اجرایی (حافظه کاری و توجه) و خودکارآمدی در بیماران مبتلا به اختلال اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کارکردهای اجرایی (حافظه کاری و توجه) و خودکارآمدی در بیماران مبتلا به اختلال اضطرابی بود. نمونه این پژوهش شامل 30 نفر از جامعه مذکور بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه به صورت تصادفی تقسیم شدند. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و آزمایش بود. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه کارکردهای اجرایی جیویا و همکاران (2000) و خودکارامدی عمومی شرر بود. برای اجرا، در ابتدا، از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد. سپس گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله ذهن آگاهی قرار گرفتند سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) و تحلیل کوواریانس یک راهه (آنکوا) صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش ذهن اگاهی بر کارکردهای اجرایی (حافظه کاری و توجه) و خودکارآمدی بیماران مبتلا به اختلال اضطرابی تأثیر معناداری دارد.
Validation of the Persian Version of the Student Individual Agency Scale(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of the present study was to introduce and validate a tool for measuring students' individual agency. Method: The research was descriptive-correlational. The statistical population included 1364 student-teachers at Farhangian University, Kurdistan Province. A sample of 271 students was selected using systematic random sampling. Data was collected using the Individual Resources subscale of the Student Agency Scale (Jääskelä et al., 2017). The subscale has 28 items spread across four dimensions: participation activity, interest and motivation, self-efficacy, and competence beliefs. The questionnaire was translated into Persian, and semantic consistency with the original version was confirmed using the back-translation method. Subsequently, the face validity of tool was verified based on expert evaluations. Data analysis involved first- and second-order confirmatory factor analysis, convergent validity, Cronbach's alpha, composite reliability, and a one-sample t-test. Data analysis software included SPSS19 and Amos23. Results: The first-order factor analysis results indicated that the questionnaire items (after removing three items) could appropriately describe the latent variables. The second-order factor analysis results also revealed that the questionnaire items could be reduced to four components: activity engagement, interest and motivation, self-efficacy, and competence beliefs (RMSEA: .047; CFI: .93). The average variance extracted was 0.55, confirming convergent validity. The overall Cronbach's alpha was 0.87, and the Cronbach's alpha coefficients for the subscales ranged from 0.64 to 0.82. The composite reliability was 0.82. Results also indicated a high level of individual agency among student-teachers at Farhangian University (p < .05).
الگوی ساختاری درد مزمن براساس ذهن آگاهی، حمایت اجتماعی و رویدادهای زندگی با میانجی گری فاجعه سازی درد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (تیر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
801 - 820
حوزههای تخصصی:
زمینه: حالات هیجانی و شناختی به طور مستقیم بر مکانیسم های عصبی درد مزمن تأثیر می گذارند و افزایش درد به گونه ای منفی حالت های هیجانی و شناختی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد. علی رغم وجود شواهد فزاینده پژوهشی از اثرات متغیرهای روانشناختی مانند ذهن آگاهی، حمایت اجتماعی، استرس و فاجعه سازی درد بر پدیده درد مزمن، اثرات کلی این متغیرها در قالب مدل جامع علی کمتر مورد بررسی قرار گرفته است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی ساختاری درد مزمن براساس ذهن آگاهی، حمایت اجتماعی و رویدادهای زندگی با میانجی گری فاجعه سازی درد انجام شد.
روش: روش مطالعه حاضر، توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران زن و مرد مبتلا به درد مزمن بود که برای پیگیری درمان در سال 1401 با مشکلات مرتبط با درد عضلانی-اسکلتی و آرتریت روماتوئید به کلینیک های درد، متخصصان درد، متخصصان مغز و اعصاب، فیزیوتراپیست ها، مراکز بهداشتی-درمانی شهر تهران مراجعه کرده بودند که 496 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه درد مک گیل-2 (ملزاک، 1975)، پرسشنامه پنج عاملی ذهن آگاهی (بائر و همکاران، 2006)، مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988)، سیاهه رویدادهای استرس آمیز زندگی پیکل (پیکل و همکاران، 1971) و مقیاس فاجعه سازی درد (سالیوان و همکاران، 1995) بود. تحلیل داده ها نیز با روش مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS-23 و AMOS-23 انجام شد.
یافته ها: نتایج الگویابی معادلات ساختاری حاکی از برازش مطلوب مدل با داده های تجربی بود. اثر ضریب مسیر استاندارد مستقیم ذهن آگاهی بر تجربه درد مزمن معنادار و مسیر غیر مستقیم ذهن آگاهی نیز بر تجربه درد مزمن با نقش میانجی فاجعه سازی درد معنادار بود (0/05P<). اثر ضریب مسیر استاندارد مستقیم و غیر مستقیم حمایت اجتماعی با نقش میانجی فاجعه سازی درد بر تجربه درد مزمن معنادار نبود (0/05P>). مسیر مستقیم و غیر مستقیم تعداد عوامل استرس زا بر تجربه درد مزمن نیز غیرمعنادار بود (0/05P>). اما مسیراستاندارد مستقیم و غیرمستقیم میزان عوامل استرس زا بر تجربه درد مزمن با نقش میانجی فاجعه سازی نیز معنادار بود (0/05P<).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد ذهن آگاهی، حمایت اجتماعی و رویدادهای زندگی با میانجی گری فاجعه سازی درد نقش مهمی در تبیین درد مزمن ایفا می کنند. با توجه به این که این متغیرها سهم قابل توجهی در پیش بینی مقوله درد در بیماران مبتلا به درد مزمن دارند، بنابراین متخصصان سلامت روان می توانند از این عوامل جهت بهبود بهداشت روانی افراد مبتلا به درد مزمن بهره ببرند.
ارائه الگوی شایستگی های روانشناختی مدیران جهت انتخاب در سازمان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1359 - 1378
حوزههای تخصصی:
زمینه: انتخاب مدیران با شایستگی های روانشناختی مناسب برای سازمان هایی مانند تأمین اجتماعی، که عملکردشان اثرات عمیق و دوربردی بر جامعه دارد، حیاتی است. با این حال، فقدان یک الگوی مشخص شایستگی در این حوزه بر نیاز به مطالعه ای تأکید دارد که شکاف موجود میان نظریه و عمل را پر کند و امکان ارزیابی و انتخاب مؤثرتر مدیران را فراهم سازد. با بررسی ادبیات این حوزه چنین الگویی یافت نشد.
هدف: پژوهش با هدف ارائه الگوی شایستگی های روانشناختی مدیران جهت انتخاب در سازمان تأمین اجتماعی انجام گرفت.
روش: پژوهش از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی-توسعه ای و از منظر روش گردآوری داده ها، یک پژوهش پیمایشی-مقطعی است. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شده و با 13 نفر به اشباع نظری دست یافته شد. جامعه آماری بخش کمی با فرمول کوکران به حجم نمونه 165 نفر برآوردگردید. مقوله های زیربنایی پژوهش با روش تحلیل کیفی داده بنیاد شناسایی شد و الگوی نهایی با روش حداقل مربعات جزئی اعتبارسنجی گردید. تحلیل داده های کیفی با نرم افزار Maxqda نسخه 12 و بخش کمی با Smart PLS نسخه 4 انجام شد.
یافته ها: در مرحله کدگذاری باز 227 کد شناسایی شد. داده های به دست آمده در 6 مقوله اصلی و 10 مقوله فرعی طبقه بندی گردید که شامل خودکارآمدی مدیران، نگرش مدیران، ادراک مدیران، انعطاف پذیری، شخصیت مدیران، فرهنگ شایسته پروری، شایستگی های روانشناختی مدیران، شایسته سالاری سازمانی، انتخاب و انتصاب مدیران، شایسته سازمان و توسعه فردی و اخلاق حرفه ای بود. از کلیه شاخص های به دست آمده از تحلیل کیفی مصاحبه ها، تعداد 58 شاخص، جهت ارائه الگوی شایستگی های روانشناختی برای انتخاب مدیران به کار گرفته شد.
نتیجه گیری: اتخاذ راهبردهای شایسته سالارانه و رویکردهای روانشناختی سازمانی نه تنها سبب انتخاب مدیران شایسته تر می شود بلکه گامی بلند در جهت فراهم آوردن امکانات توسعه فردی و تعالی اخلاق حرفه ای است. این نتایج، نقشه راهی را ترسیم می کنند برای سازمان هایی مانند تأمین اجتماعی که به دنبال بهبود فرآیندهای انتخاب مدیران خود هستند و می کوشند تا بالاترین استانداردهای عملکردی و اخلاقی را پیاده سازی نمایند.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر خود بر تنظیم هیجان در دانش آموازن دوره دوم متوسطه
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
164 - 168
حوزههای تخصصی:
دانش آموزان دوره متوسطه در مقابل خطرات و هیجانات گوناگونی قرار دارند. هیجانات مهم ترین قسمت زندگی نوجوانان به حساب می آید که تنظیم آن می تواند تاثیر بسزایی در این امر داشته باشد. این پژوهش با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر خود بر تنظیم هیجان در دانش آموازن دوره دوم متوسطه انجام شد. جامعه آماری تمام دانش آموزان دبیرستان دوره دوم متوسطه بندرعباس بود. روش نمونه گیری در این پژوهش تصادفی خوشه ای بود که تعداد 30 نفر در دو گروه آزمایش و گروه کنترل تقسیم شدند و گروه آزمایش در 8 جلسه درمانی شرکت کردند. نتایج پژوهش نشان داد اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر خود بر تنظیم هیجان در دانش آموازن دوره دوم متوسطه تاثیر دارد. بنابراین از این روش درمانی می توان به تنظیم هیجان در دانش آموزان دوره دوم متوسطه پرداخت.
نقش میانجی تحمل ناپذیری بلاتکلیفی در رابطه بین استرس والدینی و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای اختلالهای اضطرابی در نوجوانان، این دوره مرحله اصلی شکلگیری نشانگان اضطرابی ازجمله اختلال اضطراب فراگیر است. علل و عوامل متعددی در ایجاد این اختلال دخیل هستند. هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی تحملناپذیری بلاتکلیفی در رابطه بین استرس والدینی و نشانههای اختلال اضطراب فراگیر بود. مواد و روشها: پژوهش حاضر بنیادی، مقطعی و توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان متوسطه دوم شهر مشهد (63000 =N) در سال 1403-1402 بود که تعداد 203 نفر از آنها و یکی از والدینشان (203 والد) به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از شاخص استرس والدینی (آبیدین، 1995)، مقیاس تحملناپذیری بلاتکلیفی (کارتون و همکاران، 2007) و پرسشنامه اضطراب کودکان و نوجوانان مبتنی بر پنجمین راهنمای تشخیص و آماری اختلالهای روانی (موریس و همکاران، 2017) استفاده شد. برای تحلیل دادهها از روش همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی تائیدی و همچنین تحلیل مسیر در نرمافزارهای آماری SPSS نسخه 26 و LISREL نسخه 8/8 استفاده شد. یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین استرس والدینی، تحملناپذیری بلاتکلیفی و نشانههای اختلال اضطراب فراگیر همبستگی مثبت وجود دارد (05/0>p). بررسی ضرایب نشاندهنده آن است که اثر مستقیم استرس والدینی بر تحملناپذیری بلاتکلیفی معنادار است، اما اثر آن بر نشانههای اختلال اضطراب فراگیر معنادار نیست. اثر مستقیم تحملناپذیری بلاتکلیفی بر نشانههای اختلال اضطراب فراگیر معنادار است. اثر غیرمستقیم استرس والدینی بر نشانههای اختلال اضطراب فراگیر از طریق تحملناپذیری بلاتکلیفی معنادار است (99/0 =CFI، 97/0 =NFI، 96/0 =NNFI، 99/0 IFI، 92/0 =RFI، 9/0 =GFI، 064/0 =RMSEA). با توجه به یافتههای بهدستآمده میتوان گفت تحملناپذیری بلاتکلیفی در رابطه بین استرس والدینی و نشانههای اختلال اضطراب فراگیر نقش میانجی ایفا میکند. نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد که استرس والدینی و تحملناپذیری بلاتکلیفی نوجوانان نقش مهمی در تجربه نشانههای اختلال اضطراب فراگیر دارند. یافتههای این پژوهش نشاندهنده اهمیت مداخلههای مبتنی بر کاهش استرس و مبتنی بر تحملناپذیری بلاتکلیفی برای کاهش استرس والدینی و تحملناپذیری بلاتکلیفی نوجوانان و درنتیجه نشانههای اختلال اضطراب فراگیر است.
ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی مقیاس حساسیت به طرد مبتنی بر وزن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: حساسیت به طرد مبتنی بر وزن یکی عامل روانشناختی مهم در افراد دارای اضافهوزن و چاق است که میتواند تأثیرات منفی قابل توجهی بر سلامت روانی و جسمانی آنها داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی و ویژگیهای روانسنجی نسخه فارسی مقیاس حساسیت به طرد مبتنی بر وزن در افراد دارای اضافهوزن و چاق انجام شد. مواد و روشها: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع اعتباریابی بود. جامعه آماری شامل افراد دارای اضافهوزن و چاق بود که از این میان، 372 نفر با شاخص توده بدنی بالای 25 به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه حساسیت به طرد مبتنی بر وزن (W-RS) پاسخ دادند. جهت ارزیابی ساختار عاملی مقیاس، از تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد و اعتبار بازآزمایی، همسانی درونی و روایی همگرا نیز مورد بررسی قرار گرفت دادهها با استفاده از نرمافزارهای SPSS نسخه 26 و AMOS نسخه 24 تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که این مقیاس از دو عامل «حساسیت بینفردی» و «حساسیت موقعیتی» تشکیل شده است. تحلیل عاملی تأییدی نیز ساختار دوعاملی بهدستآمده را تأیید کرد. ضرایب اعتبار بازآزمایی زیرمقیاسها و مقیاس کلی بین 0/85 تا 0/91 بود. همچنین، ضرایب آلفای کرونباخ بین 0/92 تا 0/950 بهدست آمد، که نشاندهنده همسانی درونی مطلوب مقیاس است. پایایی ترکیبی بالای 0/7 و میانگین واریانس استخراج شده بالای 0/5 نیز روایی همگرای این مقیاس را تأیید کردند. نتیجهگیری: شاخصهای برازش در تحلیل عاملی تأییدی نشاندهنده انطباق مناسب مدل دو عاملی مقیاس حساسیت به طرد مبتنی بر وزن با دادهها بودند؛ بنابراین، این مقیاس بهعنوان یک ابزار دارای روایی و اعتبار مناسب جهت سنجش انتظارات مضطرابه نسبت به طردشدن در افراد دارای اضافه و چاق مورد تأیید قرار گرفت.
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی در افراد مبتلا به بیماری مزمن در ایران: مرور نظامند و فرا تحلیل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه، درد مزمن به عنوان یکی از چالشهای اصلی درمان است که بسیاری از فعالیتهای روزمره فرد را تحتتأثیر قرار میدهد. روشهای مختلفی برای افزایش کیفیت زندگی در این بیماران مورد بررسی قرار گرفته است. درمان پذیرش و تعهد (ACT) به عنوان یکی از مداخلات امیدوارکننده برای بهبود کیفیت زندگی در اینگونه بیماران است. هدف از این مطالعه، بررسی سیستماتیک و فراتحلیل اثربخشی درمانهای مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به بیماری مزمن در ایران بود. مواد و روشها: در این مطالعه از مطالعات انجام شده به زبان فارسی در دهه گذشته از سال 1390 تا 1402 از پایگاه استنادی علوم جهان اسلام، پایگاه مجلات تخصصی نور، مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پرتال جامع علوم انسانی، مگیران و پایاننامهها استفاده شد. نتایج برحسب اندازه اثر هجز و فاصله اطمینان 95% مربوطه بیان شد. یافتهها: از 482 مطالعه بررسی شده، 33 مقاله برای انجام فراتحلیل اثربخشی پسآزمون نسبت به کنترل و 11 مطالعه برای بررسی اثربخشی در پیگیری نسبت به پسآزمون مورد استفاده قرار گرفت. در اثربخشی پسآزمون، برآورد اندازه اثر(165/1 - 556/2) 585/1 =g، برای اثربخشی در پیگیری، اندازه اثر، (785/0-181/1)983/0=g تخمین زده شد. نتیجهگیری: در مجموع نتایج نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در 158 درصد کیفیت زندگی در بیماران دارای بیماری مزمن در پسآزمون و 3/98 درصد در زمان پیگیری را بهبود بخشید. بر این اساس میتوان گفت این درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد روش مناسبی برای بهبود کیفیت زندگی در این بیماران است.