فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۸۱ تا ۲٬۴۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (آبان) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۰
۲۱۷-۱۹۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال پرخوری (BED) یک وضعیت سلامت روانی جدی است که با دوره های مکرر مصرف مقادیر زیاد غذا در یک دوره کوتاه، همراه با احساس از دست دادن کنترل مشخص می شود. افراد مبتلا به BED اغلب حالت های عاطفی منفی مانند سرزنش خود و نشخوار فکری را تجربه می کنند که می تواند رفتارهای پرخوری آن ها را تشدید کند. رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) یک رویکرد درمانی مبتنی بر شواهد است که بر توسعه مهارت های مدیریت احساسات، بهبود روابط بین فردی و تنظیم رفتارها تمرکز دارد و در جامعه حاضر مورد مطالعه قرار نگرفته است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودسرزنشگری و نشخوار ذهنی در مبتلایان به پرخوری بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان چاق و دارای اضافه وزن 18 تا 45 ساله مبتلا به پرخوری شهر کرج که در فاصله تیر ماه 1401 تا اردیبهشت 1402 به انجمن پرخوران گمنام شهر کرج مراجعه داشته اند. انتخاب حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 40 نفر از میان زنانی که داوطلب شرکت در مداخله بودند و با رعایت معیارهای ورود به پژوهش و کسب نمره بالای پرسشنامه پرخوری به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) گمارده شدند. پس از اجرای پیش آزمون، شرکت کنندگان گروه آزمایشی، پروتکل رفتاردرمانی دیالکتیک با استفاده از کتاب رفتاردرمانی دیالکتیکی برای پرخوری و پراشتهایی روانی راهنمای عملی برای متخصصین بالینی نوشته سافر و همکاران (2009/1399) طی 9 جلسه 120 دقیقه ای به صورت گروهی دریافت کردند. سپس مرحله پس آزمون و بعد از 3 ماه مرحله پیگیری انجام گردید. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه سطوح خودانتقادی (تامسون و زوروف، 2004)، پرسشنامه پرخوری (گورمالی و همکاران، 1982) و نشخوار ذهنی (نالن هوکسما و مارو، 1991) بود. داده های حاصل از این پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS-27 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیک در کاهش خودسرزنشگری و نشخوار ذهنی مبتلایان به پرخوری تأثیر معناداری دارد و این تأثیر بعد از گذشت سه ماه ثابت بوده است. نتیجه گیری: این مطالعه به شواهد حمایت از رفتاردرمانی دیالکتیکی برای درمان اختلال پرخوری اضافه می کند و نشان می دهد که این درمان سرزنش خود و نشخوار فکری را کاهش می دهد و این پیشرفت ها حداقل سه ماه طول می کشد. تمرکز این درمان بر پرداختن به تحریف های شناختی و بهبود مهارت های تنظیم هیجان امیدی را برای بهبودی طولانی مدت ایجاد می کند.
طراحی الگوی برنامه درسی مهارت های روانشناختی در حوزه رفتار و حقوق شهروندی در آموزش دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: آموزش مهارت های روانشناختی در حوزه مسائل شهروندی یکی از مهم ترین سرفصل ها در تدوین عناصر برنامه درسی دوره ابتدایی است؛ از طرفی رفتار حقوقی در آموزش دانش آموزان ابتدایی نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است. بررسی ادبیات مربوط به حوزه شهروندی نشان می دهد که الگوی بومی مناسبی برای برنامه درسی مهارت های روانشناختی در این حوزه وجود ندارد. هدف: مطالعه حاضر با هدف طراحی الگوی برنامه درسی مهارت های روانشناختی حوزه شهروندی به دانش آموزان دوره دوم ابتدایی انجام شده است. روش: روش پژوهش حاضر داده بنیاد بود. جامعه آماری شامل تمامی متخصصان حوزه تعلیم و تربیت ابتدایی بود که از میان آن ها 21 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. ابزار اصلی گردآوری داده ها مصاحبه بود که داده های حاصل از آن از طریق کدگذاری باز، کذگذاری محوری و کدگذاری گزینشی انجام شد. تحلیل داده ها در نرم افزار مکس کیودا نسخه 12 انجام شد. یافته ها: نتایج این تحقیق به شکل الگویی متشکل از ۱۱ مقوله اصلی شامل شرایط علّی، برنامه ریزی عملکرد محور، شرایط زمینه ای، برنامه ریزی عملکرد محور زمینه ای (زمینه گرایی تربیتی و روانشناختی، اقتصادی، فرهنگی، و تفاوت های رفتاری عمل گرایانه شهروندی) مداخله گر (ویژگی های معلم و فراگیر) راهبردها (اولیه، آموزشی و بازخوردی) و پیامدها (ارتقاء سطح عملکرد دانش آموز و ایجاد برنامه درسی پایدار) ارائه شد. نتیجه گیری: ضروریست با توجه به اهمیت موضوع برنامه ای راهبردی در برنامه درسی حقوق شهروندی برنامه آموزشی در سطح ادارات و مدارس تصویب و تدوین شود، این برنامه قاعدتاً باید ضمن توجه به اهداف مؤلفه های نظام آموزشی کشور با جنبه های حقوقی مدنیت سیاسی فرهنگی اجتماعی و اخلاقی اسناد بالادستی و از آن جمله سند نقشه جامع علمی کشور هماهنگ باشد.
عوامل روان شناختی کاهش انگیزش معنوی بر اساس منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل روان شناختی کاهش انگیزش معنوی بر اساس منابع اسلامی صورت گرفت. رویکرد این پژوهش «کیفی» و مشتمل بر روش «نظریه داده بنیاد» بود. در جهت شناسایی این عوامل، متن قرآن کریم و منابع روایی با اعتبار الف مبنا قرار گرفت و داده ها با استفاده از کلیدواژگان مربوطه گردآوری شد؛ سپس در جهت تحلیل داده ها، فرایند کدگذاری آغاز شد. نتایج کدگذاری به شناسایی 32 «مفهوم»، 8 «مقوله فرعی» و 3 «مقوله اصلی» منتج شد که ذیل بُعدی به نام عوامل کاهش انگیزش معنوی، قرار گرفتند. این یافته ها نشان داد که این عوامل را می توان در 3 مقوله «عوامل درون فردی بنیادین»، «عوامل برون فردی» و «عوامل درون فردی میانجی» جای داد و روابط فرضی میان آنها را تبیین نمود. یافته های فوق را 9 کارشناس بر اساس شاخص های مطابقت (CVI) و ضرورت (CVR)، دارای اعتبار بالا ارزیابی کردند. بر این اساس، برخی مفاهیم حذف، ولی تمامی مقوله ها، بدون تغییر باقی ماند و مورد تأیید کارشناسان قرار گرفت.
اثربخشی آموزش مفاهیم طرحواره درمانی بر اجتناب شناختی و تحمل ابهام نوجوانان دارای علائم اختلال وسواسی- جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مفاهیم طرحواره درمانی بر اجتناب شناختی و تحمل ابهام در نوجوانان با علائم اختلال وسواسی-جبری بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد دارای اختلال وسواسی- جبری مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناسی شهر سنندج در سال 1402 بود که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری مقیاس استاندارد وسواس فکری عملی (Y-BOCS-BDD) ییل براون (1989)، اجتناب شناختی (CAQ) سکستون و دوگاس (2004) و تحمل ابهام (IUS) فریستون و همکاران (1994) بود. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای و به مدت 4 هفته متوالی (هر هفته 2 جلسه) تحت آموزش مفاهیم طرحواره درمانی قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر صورت گرفت. نتایج نشان داد که تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون اجتناب شناختی (001/0P<) و پیش آزمون پیگیری (001/0P<) معنادار بود. همچنین تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون تحمل ابهام (001/0P<) و پیش آزمون پیگیری (001/0P<) معنادار بود؛ که نشان دهنده اثربخشی مداخله پژوهش در این متغیر ها است؛ بنابراین با استفاده از آموزش طرحواره درمانی می توان می توان به کاهش اجتناب شناختی و افزایش تحمل ابهام در نوجوانان با علائم اختلال وسواسی-جبری کمک شایانی کرد.
پیامد دخالت خانواده های اصلی و راهکارهای مدیریت آن در رابطه زوجین: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
79 - 108
حوزههای تخصصی:
خانواده اصلی و کم و کیف ارتباط زوجین با آن از عواملی است که بنابه گزارشات بالینی در ایجاد و دامن زدن به تعارضات زناشویی نقش تعیین کننده ای دارد. هدف این پژوهش بررسی و طبقه بندی اطلاعات بر مبنای تجربه زیسته زوجین از پیامدهای دخالت خانواده های اصلی در زندگی مشترک آنان و طبقه بندی راهبردهای مورد استفاده زوجین بود. روش مطالعه، کیفی و از نوع پدیدار شناسی بود. نمونه 13 نفر از زوجین شهر کرمان بودند که با روش هدفمند انتخاب شدند. سپس مصاحبه های نیمه ساختار یافته با آنان انجام شد و اطلاعات با روش کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها نشان داد پیامد دخالت ها شامل دو مقوله پیامدهای فردی که شامل دو مضمون فرعی ایجاد هیجانات و احساسات ناخوشایند و ایجاد درگیری ذهنی و پیامدهای بین فردی با سه مضمون فرعی مختل شدن روند زندگی زوجی، ایجاد سوگیری در شناخت و رفتار نسبت به همسر و مختل کردن ارتباط با خانواده و اطرافیان بود. و راهبردهای مورد استفاده زوجین در مدیریت این دخالت ها شامل سه مقوله راهبردهای فردی با مضمون های فرعی خودابرازی، برخورد منفعلانه در برخورد با دخالت ها، اتخاذ رویکرد غیرمستقیم؛ راهبردهای زوجی با مضمون های فرعی هماهنگی و اتحاد با همسر، افزایش صمیمیت باهدف ایجاد اتحاد؛ و راهبردهای ارتباط با خانواده با مضمون های فرعی مرزسازی، پذیرش خانواده و قاب گیری مجدد دخالت ها بود. به نظر می رسد نتایج حاصل از این پژوهش می تواند به مشاوران و روانشناسان در مراکز مشاوره و مراکز شبه خانواده و موسسات آموزشی کمک کند تا تحلیل واقع گرایانه تری نسبت به دخالت خانواده های اصلی در زندگی زناشویی زوجین داشته باشند.
اثربخشی آموزش بازی های اجتماعی بر خودآگاهی هیجانی و مهارت های اجتماعی در دانش آموزان قربانی خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
73 - 91
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش بازی های اجتماعی بر خودآگاهی هیجانی و مهارت های اجتماعی در دانش آموزان قربانی خشونت خانگی انجام گرفت. روش پژوهش مورد مطالعه، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان پسر 7 تا 9 سال قربانی خشونت خانگی در مراکز توانبخشی تحت پوشش بهزیستی شهر تهران در سال 1401 بود که در این پژوهش 30 دانش آموز با شیوه نمونه گیری در دسترس، که واجد شرایط بودند به صورت تصادفی به دو گروه دریافت کننده درمان ( 15 نفر آزمایش و 15 نفر کنترل) تقسیم شدند و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خودآگاهی هیجانی ریفی (2007) و مهارت های اجتماعی گرشام (1990) استفاده شد.گروه آزمایش 8 جلسه60 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند در حالی که گروه کنترل در لیست انتظار واقع شدند و هیچ آموزشی دریافت نکردند. بعد از پایان جلسات هر دو گروه توسط پرسشنامه های مذکور مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک طرفه مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت و یافته ها نشان داد که آموزش بازی های اجتماعی بر افزایش خودآگاهی هیجانی و مهارت های اجتماعی در دانش آموزان قربانی خشونت خانگی در سطح معنی داری کمتر از یک هزارم( 0/001) P< موثر بود.
بررسی اثربخشی آموزش اخلاق با رویکرد هیجان مدار بر مسئولیت پذیری و تصمیم گیری اخلاقی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
207 - 226
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش اخلاق با رویکرد هیجان مدار بر مسئولیت پذیری و تصمیم گیری اخلاقی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم در شهر شاهرود انجام شد. این مطالعه به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. نمونه آماری بصورت هدفمند شامل 24 دانش آموز دختر بود که به صورت تصادفی به دو گروه 12 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش در هشت جلسه آموزشی به مدت 90 دقیقه با آموزش اخلاق با رویکرد هیجان مدار شرکت کردند، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای مورد استفاده برای جمع آوری داده ها شامل مقیاس مسئولیت پذیری پرسشنامه روان شناختی کالیفرنیا (CPI) و آزمون قضاوت اخلاقی (MJT) بود. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس انجام شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش اخلاق با رویکرد هیجان مدار تأثیر معناداری بر افزایش مسئولیت پذیری (F=294.547، p<0.001) و بهبود تصمیم گیری اخلاقی (F=41.118، p<0.001) در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل داشته است. آموزش اخلاق با رویکرد هیجان مدار می تواند به طور معناداری به ارتقای مسئولیت پذیری و تصمیم گیری اخلاقی دانش آموزان کمک کند. این یافته ها اهمیت توجه به هیجانات در آموزش اخلاق را برجسته می کند و نشان می دهد که هیجانات می توانند به عنوان یک ابزار قدرتمند در تقویت رفتارهای اخلاقی به کار گرفته شوند. برای بهره گیری کامل از این رویکرد، نیاز به آموزش معلمان و تدوین برنامه های آموزشی مناسب وجود دارد.
رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده، خود شفقت ورزی و سرسختی روانی با کیفیت زندگی و عملکرد جنسی زنان یائسه: نقش میانجی گری نگرش به یائسگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
115 - 134
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یائسگی به عنوان یکی از مسائل مهم در بهداشت سلامت جنسی زنان است. بنابراین هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط حمایت اجتماعی ادراک شده، خودشفقت ورزی و سرسختی روانی با عملکرد جنسی و کیفیت زندگی در زنان یائسه با میانجی گری نگرش به یائسگی بود.
روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- همبستگی بر روی زنان یائسه شهر زنجان در سال 1401 بود. از بین آنها 293 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه ها روایی و پایایی آنان مورد بررسی و تایید شد. از تحلیل مسیر برای تحلیل مدل استفاده شد.
یافته ها: نتایج اثر معنادار و مستقیم بین حمایت اجتماعی ادراک شده (p>0/05،β=0/19)، خودشفقت ورزی (p>0/05، β= 0/13)، سرسختی روانی (p>0/05،β=0/19 )، نگرش به یائسگی (p>0/05، β=0/13) با عملکرد جنسی، همچنین حمایت اجتماعی ادراک شده (p >0/05، β= 0/23)، خودشفقت ورزی (p >0/05، β= 0/19)، سرسختی روانی (p>0/05،β=0/23) و نگرش به یائسگی (p>0/05، β=0/20) با کیفیت زندگی نشان داد. برای تحلیل نقش میانجی از روش غیر مستقیم استفاده شد.
نتیجه گیری: میانجی گری نگرش به یائسگی در رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده، خود شفقت ورزی با کیفیت زندگی و عملکرد جنسی تایید شد. ولی میانجی گری نگرش به یائسگی در رابطه سرسختی روانی با کیفیت زندگی و عملکرد جنسی تایید نشد
پیش بینی مطلوبیت اجتماعی براساس نقش سبک مقابله ای مساله مدار و تیپ های شخصیت انیاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آبان ۱۴۰۳ شماره ۸ (پیاپی ۱۰۱)
۱۵۰-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی مطلوبیت اجتماعی براساس نقش سبک مقابله ای مساله مدار و تیپ های شخصیت انیاگرام بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی مراجعین زن و مرد مراکز مشاوره شهر کرمان در سال 1401 بود که از بین آن ها 200 نفر با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. ابزارهای این پژوهش شامل پرسش نامه تیپ های نه گانه انیاگرام (1993،RHETI ) مقیاس مطلوبیت اجتماعی کراون و مارلو (1960، MCSDS) و پرسش نامه سبک های مقابله با استرس اندلر و پارکر (1995، CISS) بود. داده ها به روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین تیپ های شخصیتی صلح جو، موفقیت طلب، چالش گر، یاری رسان، اصلاح طلب، جستجوگر و مشتاق با مطلوبیت اجتماعی رابطه مثبت (01/0>P) و بین تیپ های شخصیتی وفادار-شکاک و فردگرا با مطلوبیت اجتماعی رابطه منفی (01/0>P) بود. همچنین نتایج نشان داد تیپ های شخصیتی و سبک مقابله مسئله مدار می توانند 35 درصد از واریانس مطلوبیت اجتماعی را پیش بینی کنند (001/0>P). در مجموع می توان گفت سبک مقابله ای مساله مدار و تیپ های شخصیتی پیش بینی کننده مطلوبیت اجتماعی در افراد می باشند و با توجه به آن ها می توان مطلوبیت اجتماعی را تبیین کرد.
رابطه بین سبک های دلبستگی ناایمن و نوموفوبیا در دانشجویان بزرگسال نوظهور: نقش واسطه ای کمال گرایی منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی ناایمن و نوموفوبیا در دانشجویان بزرگسال نوظهور با نقش واسطه ای کمال گرایی منفی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی – همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه های تهران در سال تحصیلی 1402 – 1403 تشکیل دادند که از بین آنها به صورت در دسترس 417 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسش نامه دلبستگی بزرگسالان – تجدیدنظرشده (RAAS) (1990)، پرسش نامه نوموفوبیا (NMP-Q) (2015) و پرسش نامه چندبعدی کمال گرایی فراست (FMPS) (1990) بود. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل مدل معادلات ساختاری بود. مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. یافته ها نشان داد که اثر مستقیم سبک های دلبستگی ناایمن بر نوموفوبیا مثبت و معنادار بود (001/0 P =) و اثر مستقیم دلبستگی های ناایمن بر کمال گرایی منفی نیز مثبت و معنادار بود (001/0 P =). همچنین اثر غیرمستقیم سبک های دلبستگی با میانجی گری کمال گرایی منفی بر نوموفوبیا نیز مثبت و معنادار بود (008/0= P). این یافته ها نشان می دهد که کمال گرایی منفی نقش واسطه ای معناداری در رابطه دلبستگی های ناایمن و نوموفوبیا در دانشجویان بزرگسال نوظهور دارد.
تدوین و اعتباریابی زوج درمانی خردمدار و مقایسه اثربخشی آن با زوج درمانی هیجان مدار بر همدلی شناختی-عاطفی در زوجین با تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
48 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی زوج درمانی خرد مدار و مقایسه اثربخشی آن با زوج درمانی هیجان مدار بر همدلی شناختی-عاطفی در زوجین با تعارضات زناشویی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل نابرابر و همراه با پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه زوجین با تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره مکث، به روزان و بهسا راز شهر تهران در تابستان و پاییز سال 1402 بودند. در مرحله اول به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 24 زوج با نمره 115 و بالاتر در پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی ذاکر و همکاران (1387) انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش (هر گروه 8 زوج) و یک گروه کنترل (8 زوج) جایگزین شدند. سپس زوجین گروه های آزمایش تحت زوج درمانی خردمدار و زوج درمانی هیجان مدار قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از پرسشنامه تعارضات زناشویی (MCQ) ثنایی ذاکر و همکاران (1387) و مقیاس همدلی اساسی (BES) جولیف و فارینگتون (2006) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 28 با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله مذکور تاثیر معناداری بر همدلی شناختی-عاطفی زوجین با تعارضات زناشویی داشته اند (0/05>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار تاثیر بیشتری نسبت به زوج درمانی خردمدار دارد (0/05>P). می توان نتیجه گیری کرد که علاوه بر اثربخش بودن هر دو زوج درمانی، تقدم استفاده در کاهش مشکلات زوجین با تعارضات زناشویی با زوج درمانی هیجان مدار است.
بررسی عوامل روان شناختی، اجتماعی و فرهنگی در بهزیستی روانشناختی زنان ایرانی: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
29 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی عوامل روانی، اجتماعی و فرهنگی بهزیستی روانشناختی زنان 25 تا 35 ساله ایرانی بود. رویکرد این پژوهش کیفی به روش نظریه زمینه ای بود. به این منظور 13 نفر از متختصصان حوزه زنان در سال 1398 تا 1401 به طور هدفمند از شهر تهران انتخاب و تا رسیدن داده ها به حد اشباع مورد مصاحبه قرار گرفتند. جمع آوری و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی و بر اساس رویکرد استراوس و کوربین (2014) انجام شد. از 998 کد باز شامل 22 عامل به دست آمد که فرهنگ پنداری ضعیف، عدم پذیرش تغییر انتظارات زنان، عدم توان مدیریت محدودیت ها، معنا نداشتن زندگی، به تعویق افتادن نقش ها، کمال گرایی منفی، ارجحیت نیازهای بیرونی و نادیده گرفتن تفاوت ها و استعدادهای فردی می تواند بهزیستی روانشناختی زنان 25 تا 35 ساله ایرانی را به چالش بکشد. فرهنگ، خانواده و آموزش و پرورش عوامل تعدیل کننده و رضایت از جنسیت، توانایی مدیریت هیجانی، مسئولیت پذیری و قدرت سازگاری عوامل میانجی بودند که می توانند روی آن اثر گذار باشند. به روز رسانی علم روانشناسی، حمایت اجتماعی، بازسازی ارزش ها، احیای روابط اجتماعی واقعی نسبت به روابط مجازی، به روز رسانی برنامه های آموزش و پرورش، بالا بردن سواد سلامت روان و فرهنگ سازی فضای مجازی عوامل ارتقا دهنده آن بودند. یافته های این پژوهش تعریف بهزیستی روان شناختی زنان ایرانی و مبانی نظری آن را برجسته کرده است و توجه به یافته های آن گسترش مفهوم بهزیستی روان شناختی در سایر فرهنگ ها را درپی خواهد داشت.
مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه و فرزندپروری شفقت محور بر انسجام روانی مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
181 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه و فرزندپروری شفقت محور بر انسجام روانی مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال یادگیری بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن_ﭘﺲآزﻣﻮن و ﮔ ﺮوه کﻨﺘﺮل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل مادران کودکان با اختلال های یادگیری شهر گرگان در سال 1401-1402 بودند که به دو مرکز اختلالات یادگیری دولتی (شکوفا و دانا شهر گرگان) مراجعه کرده بودند. تعداد 75 مادر به صورت دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 25 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل مقیاس انسجام روانی (SOC) آنتونوسکی (1993) بود. یکی از گروه های آزمایش مداخله فرزندپروری ذهن آگاهانه را در 8 جلسه 90 دقیقه ای و گروه آزمایشی دیگر نیز مداخله فرزندپروری شفقت محور را در قالب 8 جلسه ۹۰ دقیقه ای به صورت هفته ای یکبار دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. نتایج نشان داد که گروه فرزندپروری ذهن آگاهانه و فرزندپروری شفقت محور بر انسجام روانی اثربخشی معنادار داشته اند (001/0>P) و بین اثربخشی دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<P). بررسی نتایج مراحل آزمون نیز نشان داد که پس آزمون و پیگیری در مقایسه با پیش آزمون افزایش معنادار و پایداری را نشان داده است (001/0>P). نتایج نشان می داد که هر دو درمان، احتمالا درمان کارآمدی برای بهبود انسجام روانی مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال یادگیری بوده است.
رابطه دشواری در تنظیم هیجان با رفتارهای مرتبط با اعتیاد بیماران سرطانی: نقش واسطه ای خودکارآمدی درد و پذیرش درد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
121 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی پذیرش و خودکارامدی درد در رابطه آمادگی به اعتیاد با دشواری در تنظیم هیجان بیماران سرطانی بود. پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی به روش تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران سرطانی شهر اراک در سال 1399-1400 بود که از بین آن ها 215 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. بیماران پرسش نامه ها ی دشواری در تنظیم هیجان (DERS، گراتز و رومر، 2004)، پرسشنامه پذیرش درد مزمن (CPAQ، اکلستون و کارکن، 2004)، پزسشنامه خودکارآمدی درد (PSEQ، نیکولاس، 2007) و پرسشنامه آمادگی به اعتیاد وید و باچر (TAQ، وید و یاچر، 1992) را تکمیل کردند. داده ها به روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که پذیرش درد و خودکارامدی درد به طور مستقیم، اثر منفی بر آمادگی به اعتیاد دارد (01/0>P). همچنین دشواری در تنظیم هیجان به طور غیر مستقیم از طریق پذیرش درد و خودکارامدی درد بر آمادگی به اعتیاد اثر مثبت دارد (01/0>P). شاخص های برازش نیز نشان دهنده ی تایید مدل بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که پذیرش درد و خودکارآمدی درد نقش میانجی در دشواری در تنظیم هیجان و آادگی به اعتیاد دارند.
طراحی مدل شبکه سازی مسیرشغلی با رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
186 - 216
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر بر رفتار شبکه سازی مسیرشغلی می باشد.
روش: این پژوهش تحقیقی آمیخته با رویکرد کیفی _ کمی است. از مطالعات کتابخانه ای به منظور بررسی مبانی نظری و از مصاحبه نیمه ساختاریافته به منظور جمع آوری داده ها و پرسشنامه برای گردآوری نظرات خبرگان دانشگاهی استفاده شده است. از تحلیل مضمون به منظور شناسایی عوامل استفاده شد. در قسمت کیفی از مدیران سازمان های دولتی استان قم با روش نمونه گیری هدفمند، 15 نفر به منظور شناسایی عوامل انتخاب گردید. در قسمت کمی از اساتید دانشگاه پردیس فارابی و دانشگاه قم با روش نمونه گیری گلوله برفی، 14 نفر به منظور اعتبارسنجی عوامل و همچنین مقایسه دو به دو عوامل انتخاب گردید.
یافته ها: براساس یافته های پژوهش حاضر، 31 کد در 8 عامل دسته بندی شدند. اعتبار تمامی عوامل با ضریب لاوشه تایید و از روش مدل سازی ساختاری تفسیری به منظور سطح بندی 8 عامل استفاده شد. در نهایت 8 عامل در 5 سطح اولویت بندی شدند؛ انتصابات سفارشی و برندسازی شخصی کاذب در سطح اول، ایجاد شبکه های ارتباطی سمی در سطح دوم، بی اعتمادی کارکنان به سازوکارها در سطح سوم، تصمیم سازی گروه های ذی نفوذ در سطح چهارم، نظارت ناکارآمد، ضوابط و قوانین مبهم و سبک مدیریت ارشد در سطح پنجم قرار گرفتند.
نتایج: براساس یافته های پژوهش هریک از عوامل مرتبط با شبکه سازی مسیرشغلی می تواند موفقیت کارکنان را در ارتقاء شغلی در پی داشته باشد. بنابراین لازم است مدیران سازمان به منظور حفظ و نگهداشت نیروی انسانی کارآمد با استفاده از سازوکار مناسب در راستای بهسازی رشد و پیشرفت کارکنان شایسته اقدام نمایند.
بررسی علل وقوع طلاق از سوی متقاضیان و خبرگان حوزه طلاق در شهر رشت: با تأکید بر ارتکاب جرائم ناشی از سوء معاشرت زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (تیر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
947 - 962
حوزههای تخصصی:
زمینه: طلاق یکی از مسائل اجتماعی است که در سال های اخیر روند افزایشی داشته و تأثیرات منفی بر روی خانواده، فرزندان و جامعه دارد. یکی از عوامل مؤثر بر وقوع طلاق، سوء معاشرت زوجین است که ممکن است منجر به ارتکاب جرائم ناشی از خشونت خانگی، تجاوز، خیانت و قتل شود. با وجود اینکه پژوهش های زیادی در مورد علل و پیامدهای طلاق در ایران انجام شده اند، اما تحقیقات کافی در مورد نقش سوء معاشرت زوجین در وقوع طلاق وجود ندارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی علل طلاق از سوی متقاضیان ثبت طلاق و خبرگان حوزه طلاق در شهر رشت با تأکید بر ارتکاب جرائم ناشی از سوء معاشرت زوجین و ارائه راهکارهای حقوقی و روانشناختی جهت کاهش پدیده طلاق انجام شد.
روش: روش تحقیق حاضر توصیفی - همبستگی و با ماهیت کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی متقاضیان ثبت طلاق در شهر رشت بود که از میان آن ها 200 نفر (100 نفر مرد و 100 نفر زن) با روش تصادفی ساده انتخاب شده که علل وقوع طلاق، بر اساس روایت خود آنان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت و همچنین خبرگان حوزه طلاق که به طور مستقیم و غیر مستقیم با این پدیده اجتماعی مرتبط هستند که شامل 42 نفر (از گروه قضات دادگاه خانواده 11 نفر، سردفتران طلاق 11 نفر و مددکاران اجتماعی 20 نفر) بودند. جهت گردآوری اطلاعات از روش میدانی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و در نهایت تجزیه و تحلیل داده ها به روش ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام و اسپیرمن در محیط نرم افزار SPSS26 انجام گردید.
یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل رگرسیونی، یافته ها نشان داد که بیشترین عامل های مؤثر جرم در وقوع طلاق مربوط به جرائم جنسی و اخلاقی به ویژه روابط نامشروع در فضای مجازی است (05/0 p<).
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه حاکی از این بود که سوء معاشرت زوجین می تواند منجر به رفتارهای خلاف قانون و جرم آمیز شود. بنابراین پیشنهاد می شود که برای پیشگیری و کاهش طلاق در جامعه، باید به افزایش سطح آگاهی و مهارت های ارتباطی زوجین، تقویت رابطه عاطفی و مشارکت در تصمیم گیری های مشترک، حمایت از خانواده های در معرض خطر و ارائه خدمات مشاوره ای و روان درمانی مناسب توجه شود.
مدل پارادایمی خدمات مشاوره مدرسه بر مبنای نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۰
۱۸۱-۱۴۲
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی از خدمات مشاوره مدرسه است بر اساس شرایط و پیامدهای نظریه زمینه ای تا به مشاوران مدرسه کمک کند خدمات مناسب را جهت رشد یکپارچه دانش آموزان به کار گیرند. روش: روش پژوهش از نوع پژوهش کیفی بود که با استفاده از رویکرد نظریه زمینه ای انجام شد. گردآوری داده ها در این پژوهش، به دو روش مصاحبه نمیه ساختار یافته و ترجمه اسناد معتبر مشاوره مدرسه بود. شرکت کنندگان در این پژوهش 8 مشاور تخصصی مدرسه با درجه دکترای تخصصی مشاوره بودند که بیش از 10 سال در مدارس به عنوان مشاور مدرسه کار کردند. یافته ها: یافته های این پژوهش بر اساس حوزه های نظریه زمینه ای شامل مفاهیمی از عوامل و پیامدهای خدمات مشاوره هستند. این مفاهیم عبارت اند از: نیازهای رشدی دانش آموزان، صلاحیت حرفه ای مشاوران مدرسه، ضرورت آگاهی خانواده ها، بافت فرهنگی، سبک زندگی خانواده ها، خط مشی آموزش و پرورش، پدیده کنکور، روان پزشکان و تجویز دارو، نگرش درمانی به جای نگرش پیشگیرانه، مؤسسات و مدارس غیر دولتی، استانداردهای دانش آموزان، استانداردهای مشاوران، خدمات مستقیم، خدمات غیر مستقیم. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان دادند که ارائه خدمات مشاوره مدرسه باید بر اساس نیازهای رشدی دانش آموزان باشد، بافت فرهنگی و سبک زندگی خانواده ها در نظر گرفته شود، مشاوران مدرسه استانداردهای لازم را برای ارائه خدمات داشته باشند و نهایتاً، خدمات مستقیم و غیر مستقیم مشاوره مدرسه به صورت تخصصی و در چارچوب منظمی ارائه شوند تا رشد یکپارچه دانش آموزان که شامل رشد شخصی، رشد تحصیلی، رشد هیجانی/اجتماعی، و رشد شغلی است، تسهیل شود.
اثربخشی درمان روان پویشی کوتاه مدت بر خودمدیریت روانی و انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵ (مجموعه مقالات رفتار و ذهن)۵
101-117
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی درمان روان پویشی کوتاه مدت بر خودمدیریت روانی و انعطاف پذیری شناختی در بیماران قلبی و عروقی شهر بابل بود. روش شناسی: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه افراد دارای بیماری قلبی عروقی مراحعه کننده به بیمارستان شهید بهشتی بابل در بازه زمانی سه ماهه آبان، آذر و دی سال 1402 تشکیل دادند. حجم نمونه 34 نفر از مردان دارای شرایط سنی 60 سال به بالا، دارای بیماری قلبی و عروقی که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال(2010)، پرسشنامه خود مدیریتی ملاحسینی و برخوردار(۱۳۸۶) و پروتکل درمان روان پویشی کوتاه مدت دوانلو بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه 28 انجام شد. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده و برای بررسی همه فرضیه ها و تعیین تاثیر مداخله بر روی گروه آزمایش و ارزیابی تفاضل نمرات دو گروه در فاصله پیش آزمون و پس آزمون از تجزیه و تحلیل کوواریانس چند متغییره (مانکوا)، استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که درمان روان پویشی کوتاه مدت بر خودمدیریت روانی و انعطاف پذیری شناختی بیماران قلبی و عروقی تاثیر دارد. نتیجه گیری: در نتیجه، درمان روان پویشی کوتاه مدت باعث افزایش خودمدیریت روانی و انعطاف پذیری شناختی در بیماران قلبی و عروقی می گردد.
تدوین مدل امیدواری بر اساس تنظیم شناختی هیجان با میانجی گری بهزیستی معنوی در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی شهر کرمانشاه و اثربخشی آن بر اضطراب مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: موضوع این پژوهش تدوین مدل امیدواری بر اساس تنظیم شناختی هیجان با میانجی گری بهزیستی معنوی در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی شهر کرمانشاه و اثربخشی آن بر اضطراب مرگ بود. روش شناسی: این پژوهش در دو مرحله انجام گرفت.در مرحله اول روش توصیفی از نوع همبستگی بود که ارتباط بین متغیرهای پیش بین،ملاک و میانجی مورد بررسی قرار گرفت.در مرحله دوم پژوهش از روش تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شدجامعه آماری در این پژوهش تمام جوانان مبتلا به نارسایی قلبی مراجعه کننده به بیمارستان امام علی (ع) و مطب های خصوصی شهر کرمانشاه در سال 1401 بودند. در فاز اول مطالعه و بر اساس فرمول کوکران و با رعایت ملاک های ورود به پژوهش تعداد 270 نفر به عنوان حجم نمونه آماری انتخاب شد. در فاز دوم پژوهش نیز بصورت هدفمند و با رعایت ملاک های ورود به پژوهش از میان جامعه آماری تکمیل کننده ابزارهای پژوهش که نمره کمتری در مقیاس های امیدواری و بهزیستی معنوی و تنظیم شناختی هیجان و همچنین نمره بیشتری در پرسشنامه اضطراب مرگ نسبت به بقیه بیماران کسب نمودند تعداد 30 نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایش (تجربی) و کنترل (گواه) (هر گروه 15 نفر) قرار داده شدند.در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد.لازم به ذکر است که این تحلیل ها با کمک نرم افزارهای SPSS و AMOS نسخه 23 انجام گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تنظیم شناختی هیجان با بهزیستی معنوی و امیدواری ارتباط علی معناداری دارند.همچنین مشخص گردید که ارتباط علی بین بهزیستی معنوی و امیدواری معنادار است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش تایید کننده نقش میانجی بهزیستی معنوی در ارتباط بین متغیرهای مذکور بود. همچنین برنامه آموزشی تدوین شده بر اساس امیدواری بر میزان اضطراب مرگ بیماران با نارسایی قلبی اثربخش بود.
The Role of Tests and Tools in Accurate Diagnosis and Severity in Children with Autism Spectrum Disorders(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The current research was conducted with the aim of studying and investigating the role of tests and tools in the accurate diagnosis of autism spectrum disorders. Methods: A total of 83 children (56 boys and 27 girls) diagnosed with autism or one of the comorbid diagnoses were selected and underwent the GARS-3 scale and the Psycho-Educational Profile Revised (PEP-3) diagnostic test. Additionally, parents were asked to complete a checklist provided by the researcher. The age range of the individuals with autism was between 2 and 7 years, with an average age of 6.5 years. Findings: The results of the statistical analyses of the data from this study indicated a significant role of diagnosis tools. Conclusion: So, the proper and timely use of diagnostic tests plays a significant role in the accurate diagnosis of autism spectrum disorders and also in determining the severity of these disorders.