ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۲۱ تا ۲٬۳۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
۲۳۲۱.

تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی کاهش وابستگی آسیب زا به فضای مجازی در نوجوانان

کلیدواژه‌ها: بسته آموزشی اعتباریابی وابستگی فضای مجازی نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۳۳
زمینه: نوجوانی دوره ای مهم در گستره زندگی است که کیفیت عملکرد در آن می تواند بر سلامت روان در بزرگسالی افراد بسیار مؤثر باشد. در حال حاضر زندگی همه افراد به ویژه نوجوانان پیوندی جدانشدنی و عمیق با فضای مجازی دارد که می توان برای آن فرصت ها و آسیب های متعددی را در نظر گرفت. با توجه به حساسیت دوره نوجوانی طراحی مداخلاتی کارآمد و به روز و مبتنی بر فرهنگ در زمینه کاهش وابستگی آسیب زا به فضای مجازی در نوجوانان مورد تأکید است. هدف: این پژوهش با هدف تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی کاهش وابستگی آسیب زا به فضای مجازی در نوجوانان انجام گردید. روش: روش این پژوهش از نوع کیفی و به روش سنتزپژوهی آمیخته بود. به منظور طراحی بسته آموزشی، از نتایج و مبانی نظری موجود در پژوهش های انجام شده استفاده گردید. برای کسب اطمینان از روایی مطلوب بسته آموزشی، از روش روایی محتوایی با استفاده از مدل لاوشه با پانل خبرگان 10 نفری شامل متخصصان حوزه روان شناسی و علوم تربیتی و از دو ضریب کمی نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی استفاده شد. یافته ها: بر اساس پژوهش های انجام شده بسته آموزشی در قالب 9 جلسه تدوین شد. دو ضریب کمی نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی به ترتیب 94/0 و 79/0 محاسبه گردید. این پژوهش نشان داد که کلیه جلسات بسته طراحی شده ضروری است و محتوای کلیه جلسات، کاملاً مرتبط و یا مرتبط با اهداف تشخیص داده شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بسته آموزشی کاهش وابستگی آسیب زا به فضای مجازی در نوجوانان از روایی محتوایی مناسب برخوردار است و روایی و پایایی لازم را برای انجام کارهای مشاوره و پژوهش دارد. به عبارتی بسته آموزشی تدوین شده در کاهش وابستگی آسیب زا به فضای مجازی در نوجوانان مؤثر است.
۲۳۲۲.

تدوین پروتکل درمانی اختلال شخصیت خودشیفته مبتنی بر درمان چند بعدی معنوی و منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال شخصیت خودشیفته منابع اسلامی درمان چندبعدی معنوی روایی محتوا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۲۰۶
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین پروتکل درمانی اختلال شخصیت خودشیفته مبتنی بر درمان چندبعدی معنوی و منابع اسلامی صورت پذیرفت.روش: پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی با استفاده از منابع اسلامی و براساس درمان چندبعدی معنوی تدوین شد. بیست جلسه بسته درمان اسلامی اختلال شخصیت خودشیفته مبتنی بر درمان چندبعدی معنوی طراحی و سپس روایی نشانه ها و درمان های به دست آمده از منابع اسلامی و محتوای جلسات درمان با پرسشنامه های مربوطه، از سوی متخصصان ارزیابی شد. داده ها با استفاده از شاخص روایی محتوا (CVI) و ضریب نسبت روایی محتوا (CVR) تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: CVR نشانه ها و درمان های منتج از منابع اسلامی و نیز محتوای تمام جلسات درمانی تأیید شد و CVI برای هر دو مورد بیش از 79/0 به دست آمد.نتیجه گیری: تناسب نشانه ها با منابع اسلامی و محتوای جلسات پروتکل درمانی اختلال شخصیت خودشیفته مبتنی بر درمان چندبعدی معنوی از سوی متخصصان روا بود. با توجه به نتایج پژوهش، این روش درمانی می تواند برای افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته به کار رود.
۲۳۲۳.

ساخت و رواسازی آزمون سنجش عقده های روانی مبتنی بر روانشناسی تحلیلی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقده های روانی روانشناسی تحلیلی یونگ ساخت ابزار اندازه گیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۲۸
زمینه: عقده های روانی نقش مهمی در روان رنجوری فرد بر عهده دارند، بنایراین تلاش برای شناسایی و درمان عقده های روانی از جایگاه ویژه ای در روانشناسی تحلیلی یونگ برخوردار است. بررسی ادبیات موجود در این حوزه نشان می دهد ابزاری معتبر برای اندازه گیری عقده های روانی در دسترس نیست. هدف: این پژوهش با هدف ساخت و تعیین ساختارعاملی آزمون عقده های روانی مبتنی بر روانشناسی تحلیلی یونگ انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع آمبخته (کیفی-کمی) اکتشافی است که در مرحله اول پژوهش کیفی و با روش تحلیل مضمون بود و در مرحله کمی یک مطالعه توصیفی از نوع توسعه ای-کاربردی طراحی و اجرا شد. جامعه آماری در بخش کیفی کلیه متخصصان حوزه روانشناسی بالینی شهر تهران آشنا با مفاهیم یونگ و آثار یونگ و پسایونگی ها بود. نمونه پژوهش 12 نفر از متخصصان روانشناسی بالینی شهر تهران بود که به روش نمونه گیری در دسترس تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها کیفی از تحلیل مضامین و ترسیم شبکه از نرم افزار MaxQDA2020 با کدگذاری باز و محوری به منظور تطبیق عقده ها با کهن الگوها استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل مضمون 3 عامل اصلی تدارک سفر، سفر و بازگشت از سفر را به عنوان سه مضمون اصلی و در 28 مضمون فرعی شناسایی کرد. جامعه آماری در بخش کمی را کلیه افراد مراجعه کننده به سرای سلامت شهر تهران در سال 1402 بود. نمونه پژوهش 320 نفر از افراد مراجعه کننده به محلات سرای سلامت شهر تهران بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به آزمون محقق ساخته عقده های روانی و عواطف مثبت و منفی (واتسون و تلگن، 1988) پاسخ دادند. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS. 27 و با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی تحلیل شد. یافته ها: نتایج روایی صوری و محتوایی پرسشنامه به صورت کیفی و کمی تأیید شد. همچنین نتایج تحلیل عاملی اکتشافی 28 عامل را در 86 سؤال تأیید که این عوامل 62 درصد از واریانس عقده های روانی را تبیین کردند. همسانی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ برای هر کدام از عامل ها بالاتر از 7/0 بود. همچنین ضریب همبستگی پرسشنامه عقده های با فهرست عواطف مثبت و منفی روانی نشان دهنده روایی ملاکی (همزمان) مطلوب آن بود. نتیجه گیری: باتوجه به نتایج به دست آمده می توان گفت آزمون سنجش عقده های روانی از ویژگی های روان سنجی قابل قبولی برخوردار است و می تواند به روانشناسان کمک کند در فهم عمیق تر عقده ها و تعیین مسیر درمانی مؤثرتر برای مراجعین خود قدم بردارند.
۲۳۲۴.

اعتباریابی الگوی مدیریت اکولوژی سازمانی در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش و پرورش الگوی پارادیمی اکولوژی سازمانی مدیریت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۰۴
زمینه: امروزه تغییرات محیطی و واکنش سازمان ها به این تغییر، از مشکلات اصلی درک رفتار سازمان ها است که روش مدیریتی جدیدی را می طلبد. لذا سازمان آموزش و پرورش نیز به منظور حفظ تعادل نیازهای درونی و نیز تطبیق با شرایط محیطی، به مدیریتی نیاز دارد که در آن شرایط علّی، زمینه ای، مداخله گر، پیامدها و راهبردهای مدیریت اکولوژی سازمانی به طور دقیق بررسی شود تا بتواند به بهتر شدن رفتار سازمانی و تعاملات بین اعضای سازمان و محیط طبیعی کمک کند. هدف: پژوهش حاضر با هدف اعتباریابی الگوی مدیریت اکولوژی سازمانی در آموزش و پرورش تهران انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر، همبستگی با روش تحلیل عامل تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل تمامی مدیران آموزش و پرورش تهران در سال 1402 بود که 400 نفر از آن ها به روش در دسترس انتخاب شدند. بخش اندازه گیری مدل پارادایمی بر اساس تحلیل عامل تأییدی با نرم افزار AMOS و بخش ساختاری مدل با استفاده از معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مجذورات جزئی با نرم افزار PLS-3 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین در مدل پارادایمی مدیریت اکولوژی سازمانی، شرایط علّی بر پدیده محوری (001/0 P<، 817/0 β=)، پدیده محوری بر راهبردها (001/0 P<، 497/0 β=)، راهبردها بر پیامدها (001/0 P<، 361/0 β=)، شرایط مداخله گر بر پیامدها (001/0 P<، 284/0 β=) و عوامل زمینه ای بر پیامدها (001/0 P<، 337/0 β=) اثرگذار هستند. نتیجه گیری: مدیریت اکولوژی سازمانی راهکاری اساسی جهت توسعه تعاملات موفق و انعطاف پذیر کارکنان سازمان آموزش و پرورش با یکدیگر و با محیط است و مدیران باید با شناخت مؤلفه های مؤثر بر مدیریت اکولوژی سازمانی، در برنامه ریزی های خود به آن ها توجه نمایند.
۲۳۲۵.

پیشایندهای انگیزشی احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه: نقش خودمختاری، شایستگی، ارتباط و علاقه فردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: شایستگی خودمختاری ارتباط علاقه فردی تعلق به دانشگاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵ تعداد دانلود : ۲۵۷
مقدمه: عدم احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه، می تواند یک عامل اصلی افت تحصیلی و مشکلات سازگاری در آموزش عالی باشد. با این حال، شناخت کمی از پیشایندهای احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه وجود دارد. هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش خودمختاری، شایستگی، ارتباط و علاقه فردی در پیش بینی احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه بود. روش ها: طرح پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد در نیم سال اول سال تحصیلی 99-98 تشکیل دادند. بدین منظور، 450 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق مقیاس های ارضای نیازهای بنادین عمومی، علاقه فردی و تعلق به دانشگاه انجام گرفت. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 24 و روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد.  یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین نیازهای شایستگی، خودمختاری، ارتباط، علاقه فردی و تعلق به دانشگاه همبستگی های متقابل معنادار وجود دارد. به علاوه، نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که به جز علاقه فردی، متغیرهای شایستگی، خودمختاری و ارتباط قادر به پیش بینی معنادار احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه بودند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش، نقش مهم ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی را در تجربه احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه مورد تأکید قرار می دهد و می تواند مبنایی برای مداخلات اثرگذار در آموزش عالی باشد.   
۲۳۲۶.

اثربخشی آموزش سرمایه های روان شناختی بر استرس ادراک شده و انسجام روانی مراقبان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش سرمایه های روان شناختی استرس ادراک شده انسجام روانی مراقبان سالمند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۷۷
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش سرمایه های روان شناختی بر استرس ادراک شده و انسجام روانی مراقبان سالمند انجام گرفت. این پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه با مرحله پیگیری دوماهه انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را افراد مراقب سالمند مراکز تحت نظارت وزارت بهداشت شهر تهران در سال 1401 تشکیل دادند. در این پژوهش تعداد 27 مراقب سالمند با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جای دهی شدند. گروه آزمایش آموزش سرمایه های روان شناختی را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه مقیاس استرس ادراک شده (کوهن، کاکارک و مرملستین، 1983) و پرسشنامه احساس انسجام روانی (فلسنبرگ، ونتکولت و مریک، 2006) بود. داده های جمع آوری شده به شیوه تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش سرمایه های روان شناختی بر استرس ادراک شده (0/001>P؛ 0/59=Eta؛ 36/79=F) و انسجام روانی (0/001>P؛ 0/61=Eta؛ 40/32=F) مراقبان سالمند تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش سرمایه های روان شناختی با بکارگیری مفاهیم پایه ای همانند خودکارآمدی، امیدواری، خوش بینی و تاب آوری می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت کاهش استرس ادراک شده و بهبود انسجام روانی مراقبان سالمند مورد استفاده قرار گیرد.
۲۳۲۷.

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر همجوشی شناختی و ناگویی هیجانی دانش آموزان با شکایات روان تنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال های روان تنی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ناگویی هیجانی همجوشی شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۱۹۵
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر همجوشی شناختی و ناگویی هیجانی دانش آموزان با شکایات روان تنی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دوره متوسطه دوم با شکایات روان تنی شهرستان خمینی شهر در سال تحصیلی 1400-1399 بود. در این پژوهش تعداد 37 دانش آموز با شکایات روان تنی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جای دهی شدند (18 نفر در گروه آزمایش و 19 نفر در گروه گواه). گروه آزمایش مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را طی دو ماه در 8 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسش نامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس شکایات روان تنی (Takata & Sakata)، پرسش نامه همجوشی شناختی (Gillanders et al.) و پرسش نامه ناگویی هیجانی (Bagby et al.) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر همجوشی شناختی و ناگویی هیجانی دانش آموزان با شکایات روان تنی تأثیر معنادار دارد (001/0>p). بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با فعالیت ها و نگرش ذهن آگاهانه و پرداختن به احساسات و هیجان های مشکل ساز می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت کاهش همجوشی شناختی و ناگویی هیجانی دانش آموزان با شکایات روان تنی مورد استفاده قرار گیرد. 
۲۳۲۸.

پیش بینی علائم اختلال اضطراب فراگیر بر اساس فاجعه سازی درد و حساسیت انزجاری با میانجی گری کیفیت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال اضطراب فراگیر فاجعه سازی درد حساسیت انزجاری کیفیت زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۳۸
این پژوهش باهدف پیش بینی علائم اختلال اضطراب فراگیر بر اساس فاجعه سازی درد و حساسیت انزجاری با میانجی گری کیفیت زندگی انجام شد. روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. در این مطالعه از میان دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور شهر اهواز با جامعه آماری ۷۳۸۵ نفر در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ نمونه ای به تعداد ۳۱۳ نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. ابزار استفاده شده جهت جمع آوری اطلاعات شامل مقیاس کوتاه اختلال اضطراب فراگیر اسپیتزر و همکاران (۲۰۰۶)، مقیاس فاجعه سازی درد سالیوان و همکاران (۱۹۹۵)، مقیاس حساسیت انزجاری هدیت و همکاران (۱۹۹۴) و پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996) بود. تجزیه وتحلیل داده ها و ارزیابی مدل توسط نرم افزارهای AMOS و SPSS صورت گرفت. نتایج تحلیل بیانگر تأیید مدل کلی ارتباط بین علائم اختلال اضطراب فراگیر با فاجعه سازی درد و حساسیت انزجاری با میانجی گری کیفیت زندگی بود. همچنین یافته های حاصل از پژوهش ضمن تأیید اثر مستقیم فاجعه سازی درد و حساسیت انزجاری بر علائم اختلال اضطراب فراگیر، نشان داد که فاجعه سازی درد و حساسیت انزجاری از طریق میانجی گری کیفیت زندگی، به طور غیرمستقیم با علائم اختلال اضطراب فراگیر در سطح معناداری 0/001 مرتبط بود. نتایج این پژوهش، حاکی از این بود که این روابط به صورت مدل می تواند علائم اختلال اضطراب فراگیر را پیش بینی کند؛ بنابراین استفاده از اقداماتی همچون مداخلات درمانی و آموزشی برای بهبود این ویژگی ها می تواند در کاهش علائم اختلال اضطراب فراگیر مؤثر باشد.
۲۳۲۹.

مقایسه دقت آماره های برازش شخص مبتنی بر مدل راش در شناسایی سبک پاسخ دهی تصدیق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آماره برازش شخص الگوهای پاسخ ناهمسان مدل راش سبک پاسخ دهی تصدیق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۹۶
هدف پژوهش حاضر، بررسی دقت آماره های برازش شخص مبتنی بر مدل راش (Up ، Wp ، lp وlzp) در شناسایی سبک پاسخ-دهی تصدیق می باشد. دو حجم نمونه(2000 و 500 نفر) در چارچوب مدل امتیاز پاره ای راش شبیه سازی شد. دقت شناسایی آماره های برازش شخص در چهار موقعیت متفاوت شامل حجم نمونه، طول آزمون، درصد سؤال های متأثر از سبک های پاسخ-دهی و درصد پاسخ دهندگان با الگوهای پاسخ ناهمسان مقایسه شد.به منظور بررسی دقت آماره های برازش شخص، از فضای زیر منحنی راک استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، آماره Up و Wp ، در شناسایی سبک پاسخ دهی تصدیق کردن در داده-های چند ارزشی ، دقت بالایی دارد. تقریباً در تمامی موقعیت ها می تواند با دقت زیادی(بالاتر از 90/.)، الگوهای پاسخ همسان و ناهمسان را از یکدیگر متمایز کند. آماره های lp و lzp، در بیشتر موقعیت ها، دقت پایین تراز 50/. داشت و نتوانست سبک پاسخ-دهی تصدیق را شناسایی کند. پیشنهاد می شود، در شرایطی که احتمال سبک پاسخ دهی تصدیق وجود دارد، مانند موقعیت های استخدام، که داوطلبان سعی دارند خود را موجه جلوه دهند، از آماره های برازش شخص Up و Wp استفاده شود.
۲۳۳۰.

Effectiveness of Mindfulness Training on Experiential Avoidance, Self-Compassion, and Physiological Indices in Women with Breast Cancer(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Mindfulness Experiential Avoidance Self-compassion Breast Cancer

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۶۰
Objective: This study aimed to examine the impact of mindfulness training on experiential avoidance, self-compassion, and certain physiological indices in women diagnosed with breast cancer. Method: This applied research was conducted as a quasi-experimental study with a pre-test, post-test, and control group design. The population included all women with stage 1 and 2 breast cancer who were under medical care after completing chemotherapy or radiotherapy at Shahid Tajrish Hospital in 2020-2021. A convenience sampling method was used to select 40 female breast cancer patients, who were equally divided into an experimental group (20 participants) and a control group (20 participants). Data were collected using the Neff's Self-Compassion Scale (Neff, 2003), the Bond et al.'s Experiential Avoidance Questionnaire (2011), and physiological indices. Mindfulness training, based on the protocol by Lengacher et al. (2019), consisted of 8 sessions of 90 minutes each for the experimental group, while the control group received no intervention. Data were analyzed using covariance analysis. Findings: The results indicated that mindfulness training significantly increased self-compassion (F = 6.35, p < .05) and decreased experiential avoidance (F = 4.75, p < .05) in women with breast cancer. Additionally, the training significantly reduced cortisol levels (F = 7.38, p < .05), but did not have a significant effect on the concentrations of IL-6 (F = 0.83, p > .05) and CRP (F = 0.04, p > .05). Conclusion: Considering the current findings, it can be said that mindfulness training is effective in improving the psychological condition and reducing stress in women with breast cancer.
۲۳۳۱.

تطبیق و ارزیابی یک مداخله فرا تشخیصی برای اختلالات روانی با استفاده ازرویکرد درمانی عناصر مشترک برای بزرگسالان ایرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: رویکرد فراتشخیصی کارآزمایی بالینی اختلالات شایع سلامت روان افسردگی اضطراب وسواسی اجباری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۶۹
اهداف اختلالات روانی بخش قابل توجهی از بار بیماری ها را در سراسر جهان تشکیل می دهند. مطالعه حاضر با هدف پیاده سازی و ارزیابی رویکرد فراتشخیصی در درمان اختلالات روانی با استفاده از مدل درمانی عناصر مشترک دانشگاه جان هاپکینز انجام شد. مواد و روش ها مطالعه از نوع ترکیبی (کیفی-کمی) در استان سمنان انجام شد. در مرحله کیفی، عناوین اختلالات شایع سلامت روان از طریق انجام لیست آزاد با افراد جامعه و مصاحبه های فردی با افراد آگاه کلیدی، استخراج شد. سپس ابزار مناسب جهت غربالگری این اختلالات، روا و پایا شد. در ادامه، بسته مداخله جهت درمان اختلالات شایع روانی با رویکرد فراتشخیصی، آماده و آموزش های لازم جهت اجرای مداخلات به پرسنل بهداشتی درمانی داده شد. درانتها، مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی 500 نفر مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی در دو گروه آزمایش ( رویکرد فراتشخیصی ) وکنترل ( درمان معمول) انجام و ارزیابی اثربخشی مداخله سنجیده شد. یافته ها سه اختلال روانپزشکی شامل افسردگی، اضطراب و وسواسی اجباری به عنوان شایع ترین اختلالات روانپزشکی همراه با اختلال عملکرد از بخش کیفی مطالعه استخراج شد. ابزار غربالگری با 76 گویه جهت سنجش این اختلالات ساخته و از طریق انجام روایی صوری، محتوا و ملاکی، روا و پایا شد. در این ابزار، نقطه برش جهت افسردگی 14، جهت اضطراب 17 و برای اختلال وسواس 6 بود. سپس با حضور متخصصین و اعضای تیم تحقیق، محتواهای آموزشی جهت انجام مداخلات فراتشخیصی آماده و توانمندسازی 30 نفر از داوطلبین شاغل در مراکز بهداشتی درمانی جهت انجام مداخلات صورت گرفت. نتایج ارزیابی اثربخشی مداخلات فراتشخیصی نشان داد میانگین و انحراف معیار نمرات افسردگی، اضطراب و اختلالات وسواسی اجباری بعد از انجام مداخله/درمان روتین در هر دو گروه کنترل و آزمایش به طور معنی داری کاهش یافته است، اما تأثیر مداخله با رویکرد فراتشخیصی به طور معنی داری نسبت به درمان های معمول در کاهش نمره افسردگی (0/001>P)، اضطراب (0/001>P) و اختلالات وسواسی اجباری (0/05>P) مؤثر بوده است. نتیجه گیری اجرای رویکرد فراتشخیصی با عناصر مشترک توسط پرسنل مراکز بهداشتی درمانی قابلیت اجرایی داشته و نویدبخش افزایش ارائه خدمات بهداشت روان در جامعه ایرانی می باشد. استفاده از رویکرد فراتشخیصی نسبت به درمان های معمول بالینی در اختلالات شایع روان، دارای کارآمدی و هزینه اثربخشی بیشتری می باشد.
۲۳۳۲.

نقش ساختاری سطح کارکرد شخصیت و سبک های دلبستگی در غذا خوردن هیجانی: عامل واسطه ای مکانیزم های دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک های دلبستگی سطح کارکرد شخصیت غذاخوردن هیجانی مکانیزم های دفاعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۸۷
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر ساختاری سطح کارکرد شخصیت و سبک های دلبستگی بر غذا خوردن هیجانی با در نظر گرفتن عامل واسطه ای مکانیسم های دفاعی انجام گرفت. روش: در یک طرح همبستگی با روش مدل سازی معادلات ساختاری، تعداد 800 شرکت کننده به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند داده ها با پرسشنامه های رفتار خوردن داچ، پرسش نامه سبک دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید، پرسش نامه سبک های دفاعی و فرم کوتاه مقیاس سطوح کارکرد شخصیت توسط افراد نمونه جمع آوری شد. یافته ها: سطح کارکرد شخصیت (52/0) و سبک های دلبستگی ایمن (91/0)، اضطرابی (39/0) و اجتنابی (51/0) بر غذا خوردن هیجانی اثر ساختاری مستقیم دارد (05/0>P). سطح کارکرد شخصیت با درنظرگرفتن عامل واسطه ای مکانیزم های دفاعی رشدیافته (76/0)، رشدنایافته (83/0) و روان آزرده (79/0) بر غذاخوردن هیجانی اثر ساختاری غیرمستقیم دارد (05/0>P). سبک های دلبستگی ایمن (61/0)، اضطرابی (61/0) و اجتنابی (72/0) با درنظرگرفتن عامل واسطه ای مکانیزم های دفاعی رشدیافته بر غذاخوردن هیجانی اثر ساختاری غیرمستقیم دارد (05/0>P). سبک های دلبستگی ایمن (78/0)، اضطرابی (60/0) و اجتنابی (79/0) با درنظرگرفتن عامل واسطه ای مکانیزم های دفاعی رشدنایافته بر غذاخوردن هیجانی اثر ساختاری غیرمستقیم دارد (05/0>P). سبک های دلبستگی ایمن (86/0)، اضطرابی (67/0) و اجتنابی (73/0) با درنظرگرفتن عامل واسطه ای مکانیزم های دفاعی روان آزرده بر غذاخوردن هیجانی اثر ساختاری غیرمستقیم دارد (05/0>P). نتیجه گیری: از آنجا که اختلال در شخصیت با پرخوری و خوردن کنترل نشده ارتباط دارد لذا می توان این طور نتیجه گیری نمود که افراد دارای پرخوری، کارکرد شخصیت ناسازگار بالاتر و کارکرد شخصیت سازگار پایین تری دارند. بر اساس نظریه ی تنظیم هیجان که یکی از نظریه های رفتار غذا خوردن هیجانی است، خوردن هیجانی می تواند با کاهش هیجانات منفی، خلق و خو را بهبود بخشد. لذا با توجه به همپوشی بین مفاهیم تنظیم هیجان در دو متغیر سطح کارکرد شخصیت و غذا خوردن هیجانی به نظر می رسد این اشتراک علت ارتباط این دو متغیر با یکدیگر باشد. دفاع نابالغ با خوردن هیجانی مرتبط است و خوردن هیجانی نیز همچون مکانیزم دفاعی راهبردی برای کاهش هیجانات منفی می باشد که در نهایت آسیب های بسیاری را به دنبال دارد. هماهنگی مادر با کودک در موقعیت های پراسترس خودتنظیمی و مبانی شناختی و هیجانی و راهبردهای مقابله ای کودک را شکل می دهد؛ در صورتی که دلبستگی ایمن در فرد شکل نگیرد، قادر به تنظیم هیجانات و کنترل هیجانات خود به شیوه ی صحیح نخواهند بود و از راهبردهای نامناسبی همچون پرخوری برای تنظیم هیجانات خود استفاده خواهد کرد. نتایج پژوهش می تواند به تدوین و طراحی مداخلات روانشناختی و پروتکل های درمان پرخوری و چاقی کمک کند.
۲۳۳۳.

اثربخشی آموزش ارتباط بدون خشونت مبتنی بر نظریه مارشال روزنبرگ بر همدلی و معنای زندگی دانشجویان دارای علائم خشونت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خشونت آموزش ارتباط بدون خشونت معنای زندگی همدلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۱۵۹
آسیب های روان شناختی و رفتاری در دانشجویان همانند خشونت می تواند سلامت روانی و هیجانی آنان را با آسیب جدی مواجه سازد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ارتباط بدون خشونت مبتنی بر نظریه مارشال روزنبرگ بر همدلی و معنای زندگی دانشجویان دارای علائم خشونت انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی (با گروه آزمایش و گواه) با طرح سه مرحله ای (پیش آزمون- پس آزمون-پیگیری) و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته روان شناسی دانشگاه آزاد اصفهان (خوراسگان) دارای علائم خشونت در سال تحصیلی 1401-1400 بود. در این پژوهش تعداد 27 دانشجوی دارای علائم خشونت با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش (14 دانشجو) و گواه (13 دانشجو) جایگزین شدند. گروه آزمایش آموزش ارتباط بدون خشونت مبتنی بر نظریه مارشال روزنبرگ را طی 8 هفته در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه خشونت (آیزنک و ویلسون، 1367) (VQ)، مقیاس همدلی (جولیف و فارینگتون، 2006) (EQ) و پرسشنامه معنا در زندگی (استگر و فرازیر، 2006) (MLQ) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش ارتباط بدون خشونت بر همدلی (0/001>P؛ 51/0=Eta؛ 35/24=F) و معنای زندگی (0/001>P؛ 46/0=Eta؛ 21/20=F) دانشجویان دارای علائم خشونت تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش ارتباط بدون خشونت با بهره گیری از فنونی همانند دریافت همدلانه، شناسایی و ابراز احساسات و مسئولیت پذیری احساسات خود می تواند روشی موثر در جهت بهبود همدلی و معنای زندگی دانشجویان دارای علائم خشونت مورد استفاده قرار گیرد.
۲۳۳۴.

مقایسه تأثیر درمان های شناختی-رفتاری و فراتشخیصیِ یکپارچه بر خودپنداره جنسی، صمیمیت جنسی و عملکرد جنسی در زنان با اختلال ملال پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان اثربخشی شناختی رفتاری درمان فراتشخیصی یکپارچه خودپنداره جنسی صمیمیت جنسی عملکرد جنسی اختلال ملال پیش از قاعدگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۶۸
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری با فراتشخیصی یکپارچه بر سه متغیر خودپنداره جنسی، صمیمیت جنسی و عملکرد جنسی در زنان با اختلال ملال پیش از قاعدگی است.روش: روش پژوهش بر مبنای هدف، کاربردی و از نظر روش، کمی و از نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان متأهل با دامنه سنی 25 تا 45 سال مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی مراجعه کننده به مراکز درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی و بهزیستی شهرستان لار در سال 401-1400 بود که حداقل شش ماه الی یک سال از زمان مشکلات قاعدگی آن ها میگذشت و بیماری جسمی خاصی نداشتند که با روش نمونه گیری هدفمند از بین آن ها تعداد 60 نفر انتخاب و به شیوه انتصاب تصادفی در سه گروه مساوی 20 نفری جایگزین شدندیافته ها: گروه های آزمایش و کنترل پرسشنامه چندوجهی خودپنداره جنسی (MSSCQ)، پرسشنامه عملکرد جنسی زنان (FSFI) و پرسشنامه صمیمیت جنسی (SIQ) را در مراحل مختلف سنجش تکمیل کردند. هر دو درمان فراتشخیصی و شناختی-رفتاری طی 9 جلسه برای آزمودنی های گروه های آزمایش ( نه افراد گروه کنترل) اجرا شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون پیش فرض های آماری، آنالیز واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بن فرونی تحلیل شد. نتایج نشان داد هر دو درمان بر بهبود میانگین نمره خودپنداره جنسی، صمیمیت جنسی و عملکرد جنسی تأثیر معناداری داشته اند. اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر خودپنداره جنسی و عملکرد جنسی نسبت به درمان فراتشخیصی یکپارچه بیشتر بوده است اما تأثیر درمان فراتشخیصی یکپارچه بر صمیمیت جنسی بالاتر بوده است. یافته های پژوهش حاضر حمایتی تجربی برای دو روش درمانی در جهت بهبود شاخص های جنسی در زنان متأهل بود. آگاهی روان درمانگران حوزه سلامت و بهداشت خانواده از این رویکردها می تواند کمک کننده باشد.
۲۳۳۵.

اثربخشی بخشش درمانی بر تحمل پریشانی و استرس ادراک شده مادران دارای فرزندان با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرس ادراک شده بخشش درمانی تحمل پریشانی مادران دارای فرزند با آسیب بینایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۳۱
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی بخشش درمانی بر تحمل پریشانی و استرس ادراک شده مادران کودکان با آسیب بینایی انجام شد. پژوهش حاضر با روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. تعداد کل جامعه آماری 90 نفر بود که 20 نفر از مادران به روش نمونه گیری در دسترس از مدارس نابینایان شهر اصفهان انتخاب و به طور تصادفی در یک گروه کنترل و یک گروه آزمایش 10 نفری جایگزین شدند. گروه آزمایش در برنامه بخشش درمانی طی 12 جلسه 60 دقیقه ای به صورت هفته ای یک بار شرکت کردند و گروه کنترل برنامه ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل مقیاس استرس ادراک شده کوهن و همکاران و مقیاس تحمل پریشانی هیجانی سیمونز و گاهر بود. داده ها به روش تحلیل کوواریانس تک متغیری تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بخشش درمانی بر استرس ادراک شده و تحمل پریشانی شرکت کنندگان تأثیر مثبت و معناداری داشت. پیشنهاد می شود که روان شناسان از بخشش درمانی به عنوان مداخله ای مؤثر برای بهبود تحمل پریشانی و استرس ادراک شده والدین دارای فرزندان با آسیب بینایی استفاده کنند.
۲۳۳۶.

اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودسرزنشگری و نشخوار ذهنی در مبتلایان به پرخوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتاردرمانی دیالکتیک خودسرزنشگری نشخوار ذهنی پرخوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۲۰
زمینه: اختلال پرخوری (BED) یک وضعیت سلامت روانی جدی است که با دوره های مکرر مصرف مقادیر زیاد غذا در یک دوره کوتاه، همراه با احساس از دست دادن کنترل مشخص می شود. افراد مبتلا به BED اغلب حالت های عاطفی منفی مانند سرزنش خود و نشخوار فکری را تجربه می کنند که می تواند رفتارهای پرخوری آن ها را تشدید کند. رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) یک رویکرد درمانی مبتنی بر شواهد است که بر توسعه مهارت های مدیریت احساسات، بهبود روابط بین فردی و تنظیم رفتارها تمرکز دارد و در جامعه حاضر مورد مطالعه قرار نگرفته است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودسرزنشگری و نشخوار ذهنی در مبتلایان به پرخوری بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان چاق و دارای اضافه وزن 18 تا 45 ساله مبتلا به پرخوری شهر کرج که در فاصله تیر ماه 1401 تا اردیبهشت 1402 به انجمن پرخوران گمنام شهر کرج مراجعه داشته اند. انتخاب حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 40 نفر از میان زنانی که داوطلب شرکت در مداخله بودند و با رعایت معیارهای ورود به پژوهش و کسب نمره بالای پرسشنامه پرخوری به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) گمارده شدند. پس از اجرای پیش آزمون، شرکت کنندگان گروه آزمایشی، پروتکل رفتاردرمانی دیالکتیک با استفاده از کتاب رفتاردرمانی دیالکتیکی برای پرخوری و پراشتهایی روانی راهنمای عملی برای متخصصین بالینی نوشته سافر و همکاران (2009/1399) طی 9 جلسه 120 دقیقه ای به صورت گروهی دریافت کردند. سپس مرحله پس آزمون و بعد از 3 ماه مرحله پیگیری انجام گردید. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه سطوح خودانتقادی (تامسون و زوروف، 2004)، پرسشنامه پرخوری (گورمالی و همکاران، 1982) و نشخوار ذهنی (نالن هوکسما و مارو، 1991) بود. داده های حاصل از این پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS-27 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیک در کاهش خودسرزنشگری و نشخوار ذهنی مبتلایان به پرخوری تأثیر معناداری دارد و این تأثیر بعد از گذشت سه ماه ثابت بوده است. نتیجه گیری: این مطالعه به شواهد حمایت از رفتاردرمانی دیالکتیکی برای درمان اختلال پرخوری اضافه می کند و نشان می دهد که این درمان سرزنش خود و نشخوار فکری را کاهش می دهد و این پیشرفت ها حداقل سه ماه طول می کشد. تمرکز این درمان بر پرداختن به تحریف های شناختی و بهبود مهارت های تنظیم هیجان امیدی را برای بهبودی طولانی مدت ایجاد می کند.
۲۳۳۷.

کاربرد برنامه رایانه ای آموزش شناختیِ Captain's Log برای بهبود تغییر کوری و توانایی گزینش پاسخ در کودکان با اختلال کاستی توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال کاستی توجه و بیش فعالی توانبخشی رایانه محور تغییرکوری گزینش پاسخ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۰۱
یکی از ناهنجاری های عصبی-رشدی شایع در کودکان، اختلال کاستی توجه و بیش فعالی (ADHD) است. درکنار اثرگذاری بالای دارودرمانی، امروزه درمان های غیردارویی مانند درمان های شناختی، به ویژه توانبخشی های شناختی رایانه محور، بسیار موردتوجه هستند. پژوهش حاضر، باهدف تعیین کاربردپذیری و اثربخشی نرم افزار Captain's Log بر بهبود تغییرکوری و گزینش پاسخ کودکان دچار ADHDانجام شد. طرح از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون تک گروهی بود. پیش آزمون و پس آزمون از طریق آزمون های کشف تغییر و اثر سایمون درمحیط نرم افزار CogLab به ترتیب برای اندازه گیری سطوح تغییرکوری و گزینش پاسخ اجرا شد. 6 نفر از پسران شهرستان بابل که در بازه سنی 7تا 12 سال بودند، از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و10 جلسه 40تا 45 دقیقه ای مداخله شناختی رایانه محور به صورت دو بار درهفته دریافت کردند. نتایج آزمون ویلکاکسون بهبود معنی دار را در نمره پاسخدهیِ درست درحالت تغییرکوری باوقفه نشان داد؛ علاوه برآن زمان پاسخدهی به این آزمون نیز به طورمعنی داری کاهش یافت؛ اما نمره پاسخدهی درست، درحالت بدون وقفه، بهبودی معنی داری نشان نداد ؛ همین طور زمان لازم برای این آزمون نیز کاهش معنی داری نداشت. توانایی گزینش پاسخ درحالت تطابق مکانی کاهش معنی دار درسرعت داشت؛ اما درحالت عدم تطابق مکانی بهبود معنی داری مشاهده نشد. نتایج آشکار ساخت که از طریق بازتوانی شناختی رایانه ای، با تکیه بر انعطاف پذیری مغز و با توجه به تکرار فعالیت های شناختی که منجر به افزایش مهارت های شناختی می شود، می توان تغییر کوری را بهبود بخشید. این مداخلات توانست تاحدی رفتار مطلوب مکث کردن در گزینش پاسخ ها را برای کودکان با ADHD افزایش دهد.
۲۳۳۸.

اثربخشی روایت درمانی بر تاب آوری خانواده و شادکامی زناشویی زوجین متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری خانواده روایت درمانی شادکامی زناشویی تعارض زناشویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۰۳
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی روایت درمانی بر تاب آوری خانواده و شادکامی زناشویی زوجین دارای تعارض زناشویی بود. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی زوجین متعارض شهر تبریز در سال ۱۴۰2 بود که به مراکز مشاوره زندگی شاد و مبین مراجعه کرده بودند. با توجه به طرح پژوهش، نمونه ای به حجم 32 نفر و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (16 نفر) و گروه کنترل (16 نفر) جایگزین شدند. به منظور گرد آوری داده ها از مقیاس تاب آوری خانواده (سیکبی، 2005) و پرسشنامه شادکامی زناشویی (آزرین و همکاران، 1973) استفاده شد. گروه آزمایش 10 جلسه ی 60 دقیقه ای روایت درمانی را دریافت کرد و گروه کنترل که در لیست انتظار قرار داشت هیچ آموزشی دریافت نکرد. داده ها با استفاده تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بعد از کنترل اثرات پیش آزمون، تفاوت معناداری بین میانگین پس آزمون دو گروه در تاب آوری خانواده و شادکامی زناشویی وجود داشت که می تواند حاکی از اثربخشی مداخله مذکور بر متغیرهای ذکر شده و نیز پایداری اثربخشی در مرحله پیگیری باشد. نتایج این پژوهش نشان داد که روایت درمانی می تواند به عنوان رویکردی موثر برای افزایش شادکامی زناشویی و تاب آوری خانواده زوجین متعارض مورد استفاده قرار گیرد.
۲۳۳۹.

The Role of Dysfunctional Schemas, Dark Personality Traits, Emotional Inhibition and Shame in Predicting Unsatisfactory Sexual Relationships(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Dysfunctional schemas dark personality traits emotional inhibition Shame Sexual Satisfaction

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۷۹
Objective: The aim of the current research was to investigate the role of dysfunctional schemas, dark personality traits, emotional inhibition, and shame in predicting unsatisfactory sexual relations of couples. Methods:  The current research is practical in terms of its purpose and in terms of its implementation method; it is a descriptive and correlational study. In the current research, the research community was formed by all couples with sexual dissatisfaction in Tabriz city in 1401. 160 of these couples were selected by voluntary sampling method and Hudson et al. (1981) sexual satisfaction scale questionnaires, Jonason and Webster's Dirty Dozen questionnaire (2010), Yang schema questionnaire (2003), Kellner's emotional inhibition questionnaire (1986) and Cohen, Wolff, Guilt, and Shame Proneness Scale (GASP). In order to analyze the data, descriptive statistics methods (mean and standard deviation), correlation coefficient, and regression were used, observing the statistical assumptions in regression theories. Penter and Insko (2011) were completed. The results were analyzed using SPSS software version 26. Results: The findings showed that the relationship between dysfunctional schemas with sexual dissatisfaction (r=-0.431, P<0.01), narcissism (r=-0.355, P<0.01), emotional inhibition (r=0.367, P<0.01) and shame (r=0.342, P<0.01) were positive and significant, but with Machiavellianism (r=0.250, P<0.01) and antisocialism (r=0.238, P<0.01), was not significant. The correlation coefficient results showed that the relationship between dysfunctional schemas with sexual dissatisfaction (r=-0.431, P<0.01), narcissism (r=-0.355, P<0.01), emotional inhibition (r=0.367, P<0.01) and shame (r=0.342, P<0.01) was positive and significant, but with Machiavellianism (r=0.250, P<0.01) and antisocialism (r=0.238, P<0.01), was not significant. The results of regression analysis showed that The value of the coefficient of determination for the variables of ineffective schemas, narcissism, emotional inhibition, and shame had been obtained as 0.403, 0.336, 0.347 and 0.329, respectively, and it means that sexual dissatisfaction variable is 40.3% by Dysfunctional schemas can be predicted by 33.6% narcissism, 34.7% by emotional inhibition and 32.9% by shame; where the significance level for these variables was less than 0.05, it can be concluded that this effect is significant. Conclusion:  It is possible to reduce sexual dissatisfaction in couples with programs that reduce dysfunctional schemas, dark personalities, emotional inhibition, and shame.
۲۳۴۰.

Comparison of the Effectiveness of Acceptance - Commitment Therapy and Mindfulness Therapy on Improving Blood Sugar Control and Weight Control in People with Diabetes II(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Acceptance and Commitment Therapy type 2 diabetes Mindfulness Blood sugar control Weight control

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۷۲
Objective: Type 2 diabetes is a chronic and complex disease that requires constant medical and psychological care. This study aimed to compare the effectiveness of acceptance, commitment, and mindfulness therapy in improving blood sugar control and weight control in people with type 2 diabetes. Method: The research method was quasi-experimental with a pre-test-post-test design and a two-month follow-up with a control group. The statistical population of this study included all men with type 2 diabetes and overweight in Tehran in 2021. The research samples were 60 patients who were selected through the purposeful sampling method and randomly assigned into three equal groups including experimental group A (under acceptance and commitment therapy), experimental group B (under mindfulness therapy), and control group (without intervention). The data collection tool in this study was the HBA1C test to control blood sugar and BMI to control weight. Data were analyzed using repeated measures analysis of variance. Results: The results showed a significant difference between the mean scores of blood sugar control and weight control in the acceptance and commitment therapy group and the control group (p < 0.001). Also, there was a significant difference between the blood sugar control and weight control scores of the mindfulness therapy group and the control group (p < 0.05). Conclusion: It is concluded that both interventions, especially acceptance and commitment therapy to reduce the psychological and physical problems of patients with type 2 diabetes.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان