نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۱٬۸۸۰ مورد.
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۱)
133-142
حوزههای تخصصی:
هم زمانی بلوغ با دوره انتقال به دبیرستان چالشی مهم برای دانش آموزان ششم ابتدایی در ایران است که می تواند به پیدایش احساسات منفی مانند شرم و ترس از شکست در دختران منجر می شود. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شرم درونی شده و ترس از شکست دختران پایه ششم بود. پژوهش حاضر یک طرح نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه ششم مدارس ابتدایی شهر بابل استان مازندران در سال تحصیلی 98-1397 بود که 30 نفر از آن ها بر اساس شرایط ورود به پژوهش با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس شرم درونی شده (فرگوسن و همکاران، 2000) و پرسشنامه ترس از ارزیابی شکست عملکرد (کانروی، 2002) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. گروه آزمایشی 8 جلسه 60 دقیقه ای درمان پذیرش و تعهد به صورت هفتگی دریافت کردند، درحالی که گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت . نتایج تحلیل داده ها نشان داد که درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش شرم درونی (001/0> p ؛ 94/36= F ) و ترس از شکست (001/0> p ؛ 50/34= F ) مؤثر بوده است. بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند به عنوان مداخله ای مؤثر جهت کاهش ترس از شکست و شرم درونی شده دانش آموزان دختر استفاده شود.
نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین هوش هیجانی و بازدهی کارگروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۲۳۰-۲۲۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین هوش هیجانی و بازدهی کارگروهی صورت گرفت. تعداد 91 مهماندار و 34 خلبان (49 زن، 76 مرد) در این پژوهش شرکت داشتند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس هوش هیجانیEIS (1997)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانCERQ (2006) و مقیاس بازدهی کارگروهیHPTS (2007) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که هوش هیجانی با بازدهی کارگروهی رابطه مثبت معناداری دارد (P<0.05). هوش هیجانی با راهبردهای انطباقی و غیر انطباقی تنظیم شناختی هیجان به ترتیب رابطه مثبت و منفی معنادار داشت (P<0.05). راهبردهای انطباقی و غیر انطباقی تنظیم شناختی هیجان نیز با بازدهی کارگروهی به ترتیب رابطه مثبت و منفی معنادار داشتند (P<0.05). تحلیل آماری داده ها نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین هوش هیجانی و بازدهی کارگروهی نقش واسطه ای دارند. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که هوش هیجانی بالا در افراد یک گروه کاری منجر به استفاده از راهبردهای انطباقی تر تنظیم شناختی هیجان می شود و نهایتاً بازدهی کار گروهی را افزایش می دهد.
نحوه ی شکل گیری وابستگی در یک همشیر دوقلو: مطالعه ای روایتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۲۵۰-۲۴۱
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه ی حاضر بررسی و تحلیل روایت زندگی دوقلوها با تمرکز بر نحوه شکل گیری وابستگی بین آن ها و پیامدهای آن بر جنبه های مختلف زندگی بود. به همین منظور در این مطالعه با یک همشیر دوقلوی دختر 26 ساله مصاحبه عمیق انجام شد. داده ها با استفاده از فن تحلیل مضمون، مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها با محوریت چهار مضمون"رابطه منحصر به فرد"، "در هم آمیختگی"، "فردیت"، و "آثار در هم آمیختگی"، نحو ه ی شکل گیری وابستگی و درهم آمیختگی در دوقلوها، ناتوانی در جدایی و کسب فردیت و محدودیت در روابط با همسالان را آشکار نمود. دوقلوها در رابطه ای منحصر به فرد قرار دارند و همشیر دوقلوی خود را مهم ترین فرد زندگی خود می دانند. رابطه ی نزدیک و مداوم آن ها به حدی است که درهم آمیختگی هویت و شخصیت در آن ها شکل می گیرد؛ به نحوی که جدایی و تمایز، یکی از چالش های مهم زندگی آن هاست. در نهایت طبق روایت های برآمده از مصاحبه های انجام شده با یکی از همشیرهای دوقلو، می توان نتیجه گرفت که وابستگی از عمده ترین مسائل تأثیرگذار در زندگی دوقلوهاست و در صورت بروز هر گونه افراط یا تفریط، این احتمال وجود دارد، که سلامت جسمی و روانی آن ها با مخاطره جدی همراه شود؛ به همین دلیل نوعی تمایل به فردیت در آن ها وجود دارد.
نقش واسطه ای دشواری در تنظیم هیجان در رابطه بین راهبردهای مقابله ای و رفتارهای پرخطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۲۷۴-۲۶۱
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای دشواری در تنظیم هیجان در رابطه بین راهبردهای مقابله ای و رفتارهای پرخطر بود. پژوهش حاضر از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه پژوهش را تمامی دانش آموزان دوره متوسطه دوم که در سال تحصیلی 1400-99 در مدارس دولتی شهر تهران مشغول به تحصیل بودند تشکیل دادند که از بین آنها250 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های رفتارهای پرخطر (احمدپور ترکمان، ۱۳۹۰)، راهبردهای مقابله ای (WCQ) (لازاروس و فولکمن، 1984) و مقیاس دﺷﻮاری ﺗﻨﻈﯿﻢ ﻫﯿﺠﺎنی (DERS) (گرتز و رومر، 2004) بود. یافته های به دست آمده از ارزیابی مدل پیشنهادی به روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار 25 SPSSو 3SmartPLS نشان داد که راهبردهای مقابله ای بصورت مستقیم و به شکل منفی پیش بینی کننده رفتارهای پرخطر (01/0 P<) و به شکل مثبت پیش بینی کننده دشواری در تنظیم شناختی هیجان نوجوانان است (05/0 P<). اما نقش مستقیم دشواری در تنظیم هیجان و نقش واسطه ای آن در رابطه راهبردهای مقابله ای با رفتارهای پر خطر معنادار نیست. با توجه به نقش معنادار راهبردهای مقابله ای بر دشواری در تنظیم شناختی هیجان و رفتارهای پرخطر، معلمان و مشاوران می توانند با بررسی راهبردهای مقابله ای در جهت بهبود تنظیم هیجان و کاهش رفتارهای پرخطر نوجوانان اقدام کنند.
ترکیب مداخلات روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت و روش دوازده قدم در کاهش مکانیسم دفاعی انکار در معتادان در حال بهبودی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی ترکیب مداخلات روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت و روش دوازده قدم درکاهش مکانیسم دفاعی انکار در معتادان در حال بهبودی استان تهران صورت گرفته است. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه معتادین در حال بهبودی استان تهران در سال 1399 تشکیل می دادند که از میان آن ها 58 نفر به شیوه نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند انتخاب و به دو گروه آزمایش (30نفر) و گروه گواه (28نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه سبک های دفاعی (DSQ) (آندروز و همکاران، 1993) بود. گروه مداخله، روان درمانی را در طی 10جلسه به شیوه هفتگی 60 دقیقه ای درکنار برگزاری جلسات دوازده قدم دریافت کردند و گروه گواه، مداخله ای دریافت نکرد. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که بین نمرات مکانیسم دفاعی انکار گروه آزمایش و گروه گواه در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p). افراد گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه در مرحله پس آزمون نمرات بهتری را نسبت به گروه گواه کسب کردند. بر اساس یافته های این پژوهش، روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت و روش دوازده قدم به عنوان گزینه مناسبی جهت کاهش مکانیسم دفاعی انکار معتادان در حال بهبودی باشد.
نقش معلمان در سازگاری تحصیلی دانش آموزان در دوره شیوع ویروس کرونا: مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۱۱۸-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی نقش معلمان در سازگاری تحصیلی دانش آموزان در دوره شیوع ویروس کرونا، به انجام رسید. پژوهش حاضر از نوع کیفی و با روش پدیدارشناختی توصیفی انجام شد. مشارکت کنندگان این پژوهش، 11 نفر از دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی (پایه پنجم) منطقه 18 شهر تهران در سه ماه پاییز 1399 بودند. شرکت کنندگان براساس معیارهای ورود با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و نمونه گیری تا حد اشباع اطلاعات، ادامه یافت. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و برای تحلیل داده ها از روش کُلایزی استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل داده ها، منجر به استخراج سه مضمون اصلی شد که شامل مضامین زیر بودند: حمایت آموزشی، حمایت رفتاری و حمایت روانی. نتایج این پژوهش، حاکی از اهمیت نقش معلم در سازگاری تحصیلی دانش آموزان در دوران بیماری های همه گیر از جمله کووید-19 است؛ معلمان و سایر کادر آموزشی می توانند از یافته های این پژوهش برای اعمال روش هایی برای سازگاری بهتر دانش آموزان بهره گیری نمایند.
مطالعه کیفی ارائه مدل سازمان معنویت گرا در دانشگاه به روش نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۲۰۶-۱۹۷
حوزههای تخصصی:
توجه به معنویت گرایی بر اساس هدف و تخصص سازمانی، الگوی جدیدی است که سازمان ها را قادر می سازد تا پاسخگوی شرایط متغیر محیطی باشند. هدف از پژوهش حاضر مطالعه کیفی ارائه مدل سازمان معنویت گرا در دانشگاه به روش نظریه داده بنیاد می باشد. روش پژوهش برحسب هدف، بنیادی؛ برحسب نوع داده، کیفی بود. جامعه آماری پژوهش متخصصان و اساتید علوم تربیتی، مدیریت و الهیات بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و به کارگیری معیار اشباع نظری،23 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته بود. تحلیل داده ها با شیوه کد گذاری نظری با رویکرد نظریه داده بنیاد انجام شد و در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از یافته های پژوهش نشان داد که مقوله ها در قالب 18 مقوله اصلی در دل ابعاد 6 گانه مدل پارادایمی به صورت پدیده محوری سازمان معنویت گرا (شایستگی فردی، سازگاری، خودآگاهی، هدفمندی، خودباوری، معنویت)، شرایط علی (مدیریت و رهبری سازمانی، تعهد سازمانی، ارتباطات سازمانی، مشارکت)، پیامد (تاب آوری، سلامت فردی، رضایت شغلی، مدیریت استرس، ارتقای سرمایه اجتماعی، انعطاف پذیری)، شرایط زمینه ای (فرهنگ سازمانی، ساختار حمایتی و غیرمتمرکز)، عوامل مداخله گر و راهبردها می باشند.
شیوع شناسی و بررسی عوامل خطرساز و حفاظت کننده مزاحمت سایبری با رویکرد تحولی: یک مطالعه مروری روایتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با رویکردی تحولی به مزاحمت سایبری، میزان شیوع و عوامل خطرساز و حفاظت کننده آن، پرداخته شد. در مطالعه مروری روایتی حاضر که به روش متن پژوهی انجام شد، مقاله هایی که در زمینه مزاحمت سایبری از سال های 2010 تاکنون (2020) در پایگاه های اطلاعاتی Google Scholar ،ScienceDirect ، Elsevier،Scopus ،ProQuest ،Springer ،PubMed منتشر شده بودند با جستجوی کلیدواژه های Cyberbullying، Cyber-aggression، cyber-victimization، Cyberbullies، Cybervictims، Cyberbully-victims، Cyber-harassment و Cyber violence استخراج شدند. از مجموع 812 مقاله گردآوری شده، 54 مقاله شامل مقاله های پژوهشی، مروری و فراتحلیل در حوزه میزان شیوع مزاحمت سایبری و عوامل مؤثر بر آن در سنین مختلف، انتخاب و به صورت کیفی و مبتنی بر استنتاج محقق از منابع و متون، تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد گرچه عوامل حفاظت کننده و خطرساز فردی-شخصیتی، اجتماعی، تحصیلی و خانوادگی زیادی وجود دارند که با مزاحمت سایبری، در طیف گسترده ای از سنین مرتبط اند؛ ولی، پژوهش ها برای سال های ابتدایی و بزرگسالی محدود هستند. همچنین، به عوامل حفاظت کننده کمتر از عوامل خطرساز توجه شده است. با توجه به وسعت و تنوع مزاحمت های س ایبری در سنین مختلف، سیاست ها و برنامه ها باید با تفاوت های تحولی در ماهیت و شیوع مزاحمت سایبری و همچنین، عوامل خطرساز و حفاظت کننده که مربوط به گروه های سنی خاص هستند، هم خوانی داشته باشد.
پیش بینی پرخاشگری دانشجویان بر اساس اضطراب کرونا، همدلی شناختی و همدلی عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی پرخاشگری دانشجویان بر اساس اضطراب کرونا، همدلی شناختی و همدلی عاطفی بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان کارشناسی دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 1400-1399 با دامنه سنی 18 تا 22 سال بود. نمونه ی پژوهش شامل 287 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه پرخاشگری باس و پری BPAQ (1992)، مقیاس اضطراب کرونا ویروس CDAS (1398)، مقیاس بهره همدلی بارون- کوهن BEQS (2004) بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق نرم افزار 23SPSS و از طریق روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد که اضطراب کرونا، پرخاشگری را به صورت مثبت معنی دار (57/0 Beta=، 01/0 P=) و همدلی شناختی (12/0 Beta=، 05/0 P=) و همدلی عاطفی (31/0 Beta=، 01/0 P=) پرخاشگری را به صورت منفی معنی داری پیش بینی می کنند. در مجموع 59/0 از واریانس پرخاشگری توسط اضطراب کرونا، همدلی شناختی و همدلی عاطفی، تبیین می شودین پژوهش نشان دهنده ی اهمیت پیش بینی کنندگی اضطراب کرونا در پرخاشگری و همدلی شناختی و عاطفی در بازداری پرخاشگری است.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر خستگی و دلزدگی مادران مراقب کودکان کم توان عقلانی شدید و عمیق در دوره کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مادران کودکان مبتلا به ناتوانی ذهنی شدید و عمیق در دوره کووید-19 از مشکلات روان شناختی در رنج هستند. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر خستگی و ملال در مادران کودکان دارای ناتوانی ذهنی عمیق و شدید در دوره کووید-19 بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کل مادران مراقب کودکان مبتلا به ناتوانی ذهنی شدید و عمیق شهرستان رزن در سال 1399 تشکیل دادند. در این پژوهش از طریق روش نمونه گیری در دسترس 84 مادر ملاک ورود به پژوهش را داشتند. از میان آنان 22 مادر دارای شدت علائم خستگی و ملال بودند که در دو گروه آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس ارزیابی خستگی (AFS؛ دی وریس و همکاران، 2003) و مقیاس چندبعدی حالت ملال (MBS؛ فاهلمنو همکاران، 2009) استفاده شد. برای گروه آزمایش آموزش تنظیم هیجان در 8 جلسه آموزش داده شد و گروه گواه در حین جلسات، آموزشی را دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر کاهش خستگی و ملال در مادران کودکان مبتلا به ناتوانی ذهنی شدید و عمیق اثربخش بوده است (05/0>p). با توجه به نتایج، آموزش تنظیم هیجان برای کاهش خستگی و ملال مادران کودکان مبتلا به ناتوانی ذهنی شدید و عمیق در دوره کووید-19 پیشنهاد می شود
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر سازگاری و صمیمیت زناشویی زنان دچار تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۲ (پیاپی ۶۹)
۱۷۸-۱۶۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر سازگاری و صمیمیت زناشویی زنان دچار تعارضات زناشویی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی زنان دارای تعارضات زناشویی بودند که جهت حل اختلاف خانوادگی خود در شش ماهه پاییز و زمستان 1399 به مراکز مشاوره شهر تهران مراجعه کرده بودند، با استفاده از پرسشنامه ی تعارضات زناشویی ثنایی و براتی (1387)، 30 نفر از زنانی که دارای تعارضات زناشویی بودند، به طور هدفمند انتخاب و به طور تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی و گواه (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند و به پرسشنامه های سازگاری زناشویی لاک-والاس (LWMAT) (1959) و صمیمیت زناشویی (MIS) والکر و تامپسون (1983) پاسخ دادند. گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای (هفته ای یک بار) فنون رفتار درمانی دیالکتیکی را براساس بسته آموزشی لینهان (1970) آموزش دیدند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که اثربخشی درمانی دیالکتیکی بر سازگاری (01/0P<، 79/17=F)، و صمیمیت زناشویی (01/0P<، 82/14=F)، زنان دچار تعارضات زناشویی، مورد تائید قرارگرفته است (05/0>P) و زنان دچار تعارضات زناشویی گروه آزمایش نسبت به زنان دچار تعارضات زناشویی گروه گواه در پس آزمون، به طور معناداری، سازگاری و صمیمیت زناشویی بیشتری داشتند (05/0>P). بنابراین، می توان نتیجه گرفت که رفتار درمانی دیالکتیکی در افزایش سازگاری و صمیمیت زناشویی زوجین اثربخش است.
اثربخشی بازی درمانی عروسکی بر کاهش کمرویی، احساس تنهایی و مشکلات رفتاری کودکان تک سرپرست شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۲ (پیاپی ۶۹)
۱۹۰-۱۷۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی بازی درمانی عروسکی بر کاهش کمرویی و احساس تنهایی و بهبود مشکلات رفتاری کودکان تک سرپرست شهر اهواز انجام شد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون-پیگیری و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان تک سرپرست 3 تا 9 سال شهر اهواز در سال 1399 بودند. که از بین آنها 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه به صورت گمارش تصادفی قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های کمرویی استنفورد (SSQ) (1997)، احساس تنهایی راسل (UCLA) (1980) و مشکلات رفتاری شهیم و یوسفی(BPQPC) (1378) استفاده شد. سپس 10 جلسه 45 دقیقه و هر هفته دو جلسه بازی درمانی عروسکی بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. در حالی که افراد گروه گواه هیج مداخله ای دریافت نکردند. داده های به دست آمده با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار 24SPSS- مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه از نظر کمرویی، احساس تنهایی و مشکلات رفتاری در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (05/0≥P ). همچنین، نتایج فوق در مرحله پیگیری 5/1 ماهه تداوم داشت. بر این اساس می توان گفت؛ بازی درمانی عروسکی جهت کاهش کمرویی، احساس تنهایی و بهبود مشکلات رفتاری کودکان تک سرپرست موثر است.
ارزیابی مدل افکار خودکشی در سربازان براساس معنای زندگی، تنظیم هیجان و حمایت اجتماعی با نقش میانجیگری خود شفقتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش ارزیابی مدل افکار خودکشی سربازان براساس معنای زندگی، تنظیم هیجان و حمایت اجتماعی بانقش میانجیگری خود شفقتی بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پژوهش های همبستگی به روش تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش کلیه ی کارکنان وظیفه یگان های ارتش جمهوری اسلامی شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری در دسترس 320 نفر از آن ها مورد بررسی قرار گرفتند. جهت گرداوری داده ها از پرسشنامه های ﻣﻘﯿ ﺎس افکار ﺧﻮدﮐﺸﯽ BSSI (بک، 1979)، معنای زندگی MLQ (استیگر و اویشی، 2006)، تنظیم هیجان ERQ (گراس و جان، 2003) و حمایت اجتماعی SSQ (زیمت، 1988)، خود شفقتی SCS (نف، 2003) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل مسیر استفاده شد که نتایج بیانگر تایید مدل فرضی پژوهش است. بنابراین معنای زندگی، مولفه ارزیابی مجدد، حمایت اجتماعی به صورت منفی افکار خودکشی را در سربازان پش بینی کردند ( 05/0p< ).. همچنین، علاوه بر آن خودشفقتی نقش میانجیگری در این پیش بینی داشت (05/0p< ). نتایج این پژوهش نشان داد که سربازان برخوردار از معنای زندگی، تنظیم هیجان کارآمد، حمایت اجتماعی و خودشفقتی گرایش کمتری به خودکشی دارند.
مروری بر تبیین های آسیب شناختی اعتیادهای رفتاری و مقایسه آن با اعتیادهای دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۹ (پیاپی ۶۶)
۱۰۲-۹۱
حوزههای تخصصی:
اگرچه در گذشته اعتیاد فقط با اعتیادهای دارویی شناخته می شد اما امروزه تعریف آن بسیار گسترده تر شده است. قمار، خرید اجباری، اعتیاد به بازی های ویدیویی، استفاده آسیب رسان از اینترنت و حتی کار یا ورزش افراطی نیز نوعی اعتیاد محسوب می شوند. معیارهای موجود متخصصان برای تشخیص انواع اعتیادهای رفتاری بسیار بحث برانگیز است و همین مسئله تعریف اعتیادهای رفتاری را دشوار کرده است. برای تعریف دقیق تر اعتیادهای رفتاری لازم است مرز اعتیادهای رفتاری با اختلال های روان شناختی دیگر مثل اختلال های کنترل تکانه، اختلال های خوردن و اختلال وسواس اجباری نیز مشخص شود. از سوی دیگر شباهت و تفاوت های بین اعتیادهای رفتاری و اعتیادهای دارویی نیز بسیار مورد توجه قرار گرفته است. برخی از متخصصین هر دوی این اعتیادها را از یک گروه می دانند و برخی آن ها را از یکدیگر تفکیک می کنند. همچنین توجه بیش از حد به اعتیادهای رفتاری می تواند مرز بین رفتارهای روزمره و این نوع اعتیاد را کمرنگ کند. در انتها عده ای از متخصصین معتقدند که باید به ویژگی های شخصیتی افراد درگیر در این اعتیادها و هر نوع اعتیاد به طور جداگانه توجه کرد و یکی کردن همه ی افراد و همه ی انواع اعتیادهای رفتاری ما را دچار اشتباه خواهد کرد.
پیش بینی بهزیستی روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ویژه براساس میزان کمال طلبی و امید به زندگی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۹ (پیاپی ۶۶)
۱۳۶-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی بهزیستی روان شناختی مادران کودکان دارای اختلال یادگیری ویژه براساس میزان کمال طلبی و امید به زندگی آنان در شهرستان بناب انجام یافته است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را مادران کودکان دارای اختلال یادگیری ویژه تشکیل می دادند و نمونه پژوهش شامل 80 نفر از مادران بودند که به وسیله روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر(SHQ)، مقیاس چند بعدی کمال طلبی (MPS) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (RPWBS) استفاده شد. برای تحلیل داده ها، آزمون معنی داری ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد، امید به زندگی رابطه مستقیم و معناداری با بهزیستی روان شناختی و کمال طلبی خودمدار، رابطه معکوس معناداری با بهزیستی روان شناختی دارند (01/0P<). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون خطی نشان داد که کمال طلبی خودمدار و امید به زندگی 44٪ واریانس مربوط به بهزیستی روان شناختی را تبیین می کنند. یافته های پژوهش حاضر می توانند، راه گشای تحقیقات بیشتر، در خصوص بررسی نقش سازه های شخصیتی و روان شناختی بر بهزیستی روان شناختی مادران کودکان دارای نیازهای ویژه در آینده باشند. 1. Snyder's Hope Questionnaire 2. Frost Multidimensional Perfectionism Scale 3. Ryff 's psychological well-being
پیش بینی طلاق عاطفی براساس انعطاف پذیری شناختی و معنای زندگی با میانجی گری تعادل کار-زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۹ (پیاپی ۶۶)
۱۷۲-۱۶۱
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی طلاق عاطفی براساس انعطاف پذیری شناختی و معنای زندگی با میانجی گری تعادل کار- زندگی بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری را زنان متأهلی که در سه ماه اخیر (اسفند سال 1396 و فروردین و اردیبهشت 1397) به خانه های سلامت مناطق 1 و 7 شهر تهران مراجعه کرده بودند، تشکیل داد که از این بین با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 290 نفر انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس طلاق عاطفی گاتمن (GEDS)، سیاهه انعطاف پذیری شناختی (CFI)، پرسشنامه معنای زندگی (MLQ) و پرسشنامه تعادل کار- زندگی (WLB) جمع آوری گردید. تحلیل داده ها با روش های آماری توصیفی و مقدماتی مختلف (یعنی فراوانی، میانگین، انحراف معیار، همبستگی پیرسون) و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای 24_SPSS و 24_Amos انجام شد. نتایج نشان دادند که مدل پیشنهادی با یک اصلاح و حذف مسیر غیرمعنی دار معنای زندگی به تعادل کار- زندگی برازش خوبی با داده ها برخوردار است (05/0p<) و انعطاف پذیری شناختی، معنای زندگی و تعادل کار- زندگی با طلاق عاطفی زنان متأهل ارتباط منفی و معنی داری دارند (01/0p<). در این میان مسیرهای مستقیم انعطاف پذیری شناختی، معنای زندگی و تعادل کار-زندگی به طلاق عاطفی و مسیر مستقیم انعطاف پذیری شناختی به تعادل کار- زندگی معنی دار بود (01/0p<) ولی مسیر مستقیم معنای زندگی به تعادل کار- زندگی معنی دار نبود (05/0p>). همچنین مسیرهای غیرمستقیم انعطاف پذیری شناختی و معنای زندگی به طلاق عاطفی زنان متأهل با میانجی گری تعادل کار- زندگی معنی دار بود (01/0p<).
پیش بینی صمیمیت هیجانی زوجین بر اساس خودشفقتی، بدتنظیمی هیجان و طرحواره های ناسازگار اولیه، بد تنطیمی هیجان و خود شفقتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۹ (پیاپی ۶۶)
۱۸۵-۱۷۳
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی صمیمیت هیجانی زوجین بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه، بدتنظیمی هیجان و خودشفقتی بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان متاهل منطقه 3 شهر تهران بود که از این میان تعداد 350 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. داده ها به وسیله پرسشنامه بررسی نیازهای صمیمیت (MINQ) باگاروزی (2001)، فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه (YSQSF) یانگ (1994)، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (DERS) گراتز و رومر (2004) و پرسشنامه شفقت خود SCQ نف (2003) جمع آوری شدند و به وسیله ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه و 20 SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین حوزه های طرحواره ای بریدگی و طرد، خودگردانی مختل، محدودیت های مختل، دیگر جهت مندی، گوش بزنگی و بدتنظیمی هیجانی با صمیمیت هیجانی رابطه منفی و معنادار و بین خودشفقتی با صمیمیت هیجانی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (05/0>P). همین طور 2/41 درصد از واریانس صمیمیت هیجانی را متغیرهای حوزه بریدگی و طرد، خودشفقتی، حوزه گوش بزنگی، بدتنظیمی هیجان و خودگردانی مختل پیش بینی می نمایند (05/0>P). با توجه به نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که طرحواره های ناسازگار اولیه، بدتنظیمی هیجانی و خودشفقتی در صمیمیت هیجانی زنان نقش دارد.
عوامل و اثرات روان شناختی اعتیاد به گوشی هوشمند: یک مطالعه مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ظهور تکنولوژی های جدید و گسترش آن ها در سطح جهان، استفاده از گوشی های هوشمند به بخشی جدایی ناپذیر از زندگی انسان ها تبدیل شده است. اما در کنار وجوه مثبت این مقوله، استفاده ی بیش از حد و اعتیاد به این ابزارِ جدید به موضوعی شایان توجه بدل شده است که می تواند ابعاد مهمی از زندگی یک فرد را تحت تأثیر قرار دهد. در مطالعه ی حاضر با جستجوی کلیدواژه های اثرات روان شناختی اعتیاد به گوشی هوشمند و عوامل روان شناختی اعتیاد به گوشی هوشمند در پایگاه های معتبر خارجی و داخلی در بازه ی زمانی سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۱ تعداد ۵۱۲ مقاله ی مرتبط به دست آمد که پس از بررسی ملاک های ورود و خروج تعداد ۳۵ مقاله در تحلیل نهایی لحاظ شد. پژوهش های این حیطه در دو دسته ی اثرات روان شناختی اعتیاد به گوشی هوشمند و عوامل روان شناختی اعتیاد به گوشی هوشمند دسته بندی شد. در رابطه با اثرات روان شناختی عمده ی پژوهش ها حاکی از اثرات منفی ای همچون افسردگی، اضطراب، استرس، کاهش یادگیری، کاهش بهره وری، عزت نفس پایین و امثال آن بود بود و در رابطه با عوامل روان شناختی پژوهش ها بر نقش عواملی همچون روان رنجورخویی، گشودگی، وجدانی بودن پایین، توافقی بودن پایین، افسردگی، اضطراب، خودکنترلی پایین، تکانش گری کژکار، تنهایی و مواردی از این قبیل تأکیده داشته اند. مرور این پژوهش ها نشان می دهد که پدیده ی اعتیاد به گوشی هوشمند از اثرات روان شناختی قابل ملاحظه ای برخوردار است و لذا ضروری است که با در نظر گرفتن چهارچوب پژوهش هایی که به عوامل روان شناختی دخیل در آن پرداخته اند برنامه هایی برای پیشگیری و مداخله در این پدیده ی مخرب طراحی نمود.
بررسی تجربه زیسته دانشجویان از آموزش مجازی در دوران همه گیری کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه گیلان از آموزش مجازی در دوران همه گیری کووید 19 انجام شد. روش تحقیق حاضر کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی بود. مشارکت کنندگان 21 نفر بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و مصاحبه نیمه ساختاریافته با آنها تا سر حد اشباع نظری ادامه یافت. مصاحبه ها به شیوه تحلیل مضمون تحلیل شدند. مضامین فرعی به دست آمده حول دو مضمون اصلی حال و هوای فراگیران (بهره وری کم، فقدان انگیزه، تنگنای زمانی،تجربه، فرصت یادگیری، راحت طلبی، امنیت روانی و استرس) و بستر یادگیری (کیفیت تدریس پایین، فقدان تنوع ابزار آموزشی و فقدان تعامل رودر رو با دانشجویان و دسترسی) برساخته شد. با توجه به مضمون های فرعی و اصلی برساختی، پیشنهاد می شود مدیران آموزشی دانشگاه ها این موارد را در دستور کار قرار دهند و با طراحی روش هایی به منظور رفع نواقص این شیوه، زمینه را برای ارتقای یادگیری و آموزش فراگیران فراهم نمایند.
ادراک دانش آموزان از نقش خانواده در سازگاری تحصیلی آنان با شرایط قرنطینه در زمان شیوع کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی ادراک دانشآموزان از نقش خانواده در سازگاری تحصیلی آنان با شرایط قرنطینه در زمان شیوع کرونا به انجام رسید. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی از نوع پدیدارشناسی انجام شد جامعه مورد پژوهش دانشآموزان پسر مقطع ابتدایی پایه پنجم شهر تهران که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل هستند بود روش نمونهگیری هدفمند میباشد و مصاحبهها تا زمان اشباع نظری ادامه یافت و در مجموع 13 م شارکتکننده مصاحبه شدند. گردآوری دادهها، از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته بر روی نوار ضبط و تمامی محتوا (کلمه به کلمه) بر روی کاغذ آورده شد و نهایتا دادهها با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل واقع شد. تحلیل دادهها نشان داد نقش خانواده در سازگاری تحصیلی فرزندان در دوران کرونا منجر به استخراج چهار مضمون فراگیر گردید که شامل موارد زیر بوده است: حمایت آموزشی، حمایت عاطفی- روانی، حمایت رفتاری، حمایت مالی- ابزاری . نتایج این پژوهش حاکی از اهمیت خانواده در سازگاری تحصیلی فرزندان در دوران بیماریهای همهگیر از جمله کرونا میباشد پیشنهاد میشود مشاوران مدارس از یافتههای این پژوهش در آموزش خانوادهها برای سازگاری هر چه بیشتر دانشآموزان استفاده نمایند.