فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۰۱ تا ۳٬۹۲۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با عنوان پرسشگری راهبرد هویت پایدار دینی در قرآن کریم به روش توصیفی – تحلیلی – استنباطی به بررسی پرسشگری، چگونگی و اهمیت آن در ایجاد هویت پایدار در قرآن کریم پرداخ ته و نش ان داده است که هویت پایدار دینی به معنای دستیابی به تعریف منسجم دینی از خود و انتخاب آگاهانه و آزادانه ارزشها، باورها و هدفهای زندگی است . به این مع نا که فرد بیابد کیست؟ چه چیزهایی برای او ارزش به حساب می آیند و چه راههایی را برگزیده است که در زندگی پیگیری نماید . ایجاد کیفیتی از دینداری در انسان که معرف آگاهی، تعلق خاطر، غلیان احساسات و
دلبستگیهای عاطفی، پایبندی، تقید و تعهد نسبت به مجموعه ای از اعتقادات و اعمال دینی باشد، مستلزم پرورش روحیه جستجوگری و پرسشگر دینی است . به گونه ای که فرد قادر به کشف و طرح مس ئله، فرضی هسازی، گردآوری اطلاعات، توانایی تجزیه و تحلیل یافته ها و نتیجه گیری شده و متناظر با آن به مجموعه ای روشن و نظم یافته و پایدار از ارزشها و هدفها دست یافته و به آن ارزشها و هدفها و باورهایی که خود انتخاب کرده و به آن رسیده است متعهد شده و گذر نسبتا موفقی از "" است "" را به "" باید"" رقم زند و از این طریق زندگی خود را ساماندهی و هدایت کند و دچار توقف،
اغتشاش یا تعلیق در هویت دینی خویش نشود . برای این منظور "" چیستی هویت پایدار دینی"" ، "" پرسشگری و هویت دینی "" ، "" چرایی و چگونگی پرسشگری "" ، "" انواع پرسش "" و جایگاه پرسشگری در نظام تعلیم و تربیت مورد بررسی قرار گرفته است.
اثربخشی آموزش مهارت های مدیریت زمان بر اهمال کاری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش اثربخشی آموزش مهارت های مدیریت زمان بر اهمال کاری دانش آموزان مورد مطالعه قرار گرفته است. بدین منظور نمونه ای شامل 70 دانش آموز به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای از بین تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه ی شهرستان تبریز انتخاب و سپس به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش(n=35) و کنترل(n=35) قرار گرفتند. در مرحله ی بعد، ابتدا پرسشنامه ی اهمال کاری تاکمن(پیش آزمون) در هر دوگروه(آزمایش و کنترل) اجرا شد. سپس گروه آزمایش در طی 10 جلسه ی 2 ساعته تحت آموزش مهارت های مدیریت زمان قرار گرفتند. پس از اتمام جلسات پرسشنامه ی اهمال کاری(پس آزمون) دوباره در هر دو گروه مورد سنجش قرار گرفت. داده ها با روش تحلیل آنووا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که آموزش مهارت های مدیریت زمان، اهمال کاری را در دانش آموزان کاهش می دهد. می توان نتیجه گرفت که اغلب دانش آموزان در طول سال تحصیلی برنامه مدونی برای مدیریت زمان مطالعه خود ندارند و این باعث پسرفت و شکست در عملکرد تحصیلی شده و منجر به کاهش در احساس خودکارآمدی و گرایش دانش آموزان به طرف اهمال کاری می شود. بنابراین لازم است تا آموزش مدیریت زمان با تاکید بیشتری انجام گیرد تا باعث نهادینه شدن مدیریت زمان در آنها شود.
پاولف
حوزههای تخصصی:
رابطه استعداد خستگی شغلی با عاطفه مربوط به شغل، نارسایی شناختی و قیود سازمانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش رابطه استعداد خستگی شغلی به عنوان متغیر پیش بین با عاطفه مربوط به شغل، نارسایی شناختی و قیود سازمانی به عنوان متغیرهای ملاکمورد بررسی قرار گرفت.
روش: آزمودنی های این تحقیق 400 نفر از کارکنان یکسازمان صنعتی بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند و سپس ابزارهای پژوهش (پرسشنامه استعداد خستگی شغلی، پرسشنامه نارسایی شناختی در محل کار، پرسشنامه قیود سازمانی و پرسشنامه سلامت عاطفی مربوط به شغل) را تکمیل نموده اند. داده ها با روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد که روابط مثبت و معناداری بین استعداد خستگی شغلی و حیطه های آن با متغیرهای ملاکوجود دارد. بعلاوه ادراکزمان و بی قراری از ابعاد خستگی شغلی بیشترین نقش را در پیش بینی واریانس متغیرهای ملاکداشته اند.
نتیجه گیری: استعداد خستگی شغلی می تواند ادراککارکنان را از وجود قیود سازمانی و عاطفه منفی نسبت به شغل تحت تاثیر قرار دهد. علاوه بر آن استعداد خستگی شغلی می تواند در افزایش نارسایی شناختی نقش مؤثری ایفا کند.
شناسایی عوامل مؤثر در ازدواج های پایدار رضایتمند در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازدواج و روابط زناشویی سالم، برای جامعه، افراد و خانواده ها فوایدی دارد. پژوهش با هدف شناسایی عوامل ماندگاری ازدواج های پایدار رضایتمند و آماده کردن و ساخت سنجه ای بر پایه عوامل ماندگاری ازدواج های رضایتمند از دیدگاه زنان متأهل به انجام رسیده است. طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش دربرگیرنده همه مادران دانش آموزان مقطع متوسطه شهر اهواز بود که دست کم 25 سال از زندگی مشترک آن ها گذشته و در یک ازدواج پایدار رضایتمند با شوهران خود به سر می بردند. از این میان با به کارگیری روش تصادفی ساده چهار نمونه برگزیده شد: نمونه نخست برای یافتن عوامل نخست و فراهم کردن سنجه (25 نفر)؛ نمونه دوم برای افزایش پایایی و روایی و به کار بستن مقدماتی (50 نفر)؛ نمونه اصلی به منظور انجام تحلیل عامل اکتشافی (239 نفر) و سرانجام برای تحلیل عامل تأییدی (160 نفر) گزینش شدند. داده های با بهره گیری از مصاحبه نیمه ساختاریافته، سنجه ارزیابی رابطه (RAS) و سنجه پژوهشگر ساخته ازدواج خوشبخت گردآوری و با به کارگیری تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل عامل تأییدی تحلیل شد. برآمدها نشان داد که 64 ماده در 9 عامل دربرگیرنده شیوه ارتباط و حل تعارض مناسب؛ حمایت، توجه، احترام و قدردانی به یکدیگر؛ ویژگی های شخصیتی و مسئولیت پذیری؛ صمیمیت و کیفیت رابطه جنسی؛ کیفیت زندگی مشترک و گذراندن وقت و تفریحات؛ همخوانی زوجین و انعطاف پذیر بودن؛ تعهد و وفاداری؛ داشتن ارزش ها، فرهنگ و تجارب معنوی مشترک؛ و مسائل مالی و شغلی در ازدواج های پایدار رضایتمند زنان مؤثر بوده اند که روی هم رفته 60 درصد از واریانس موفقیت در ازدواج را تبیین کردند. درک و شناسایی عوامل مؤثر بر ازدواج های پایدار و رضایتمند در زوج های موفق، می تواند به عنوان الگو و مسیری برای زوج ها به ویژه زوج های جوان قلمدادشده و سرانجام به سلامت جامعه کمک کند.
بررسی عملی بودن، اعتبار، روایی و هنجار یابی آزمون های APS، AAS و MAC-R به منظور شناسایی افراد در معرض و مستعد سوء مصرف مواد در بین دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر تهران
حوزههای تخصصی:
رشد روز افزون مواد مخدر در جامعه و استفاده از ابزارهای مناسب برای تشخیص افرادی که سوء مصرف مواد دارند یا در معرض خطر سوءمصرف آن هستند، از نیازهای اساسی جامعه کنونی ایران به شمار می رود. هم اکنون تنها روش شناسایی افراد معتاد، استفاده از کیت های تشخیص مرفین در ادرار است که بر مدل پزشکی مبتنی است و فقط وجود مرفین را در ادرار نشان می دهد و نمی تواند روش مطمئنی برای شناسایی فرد معتاد باشد. دراین چارچوب، به نظر میرسد که استفاده از آزمون های روان شناختی برای شناسایی افراد در معرض خطر سوء مصرف مواد و تشخیص اعتیاد ضروری باشد.
پژوهش حاضر نیز بر اساس این ضرورت و با هدف هنجار یابی و آماده سازی سه خرده مقیاس پذیرش اعتیاد(AAS)، استعداد اعتیاد(APS)و استعداد الکل یا می بارگی مک اندرو(MAC. R)، از فرم بلند آزمون چند وجهی شخصیتی مینه سوتا (MMPI-2) که برای بررسی سوء مصرف مواد طراحی شده و در قالب یک پرسشنامه 90 سؤالی است بر روی 1000 نفر از دانش آموزان پسر مقطع متوسطه تهران به روش نمونه گیری تصادفی منظم از 4 منطقه (3،5،7و 18) آموزش و پرورش شهر تهران و 200 نفر از داوطلبان ترک اعتیاد که از نظر سنی با دانش آموزان در یک گروه قرار داشتند، اجرا شد و سوالات زیر مورد بررسی قرار گرفت:
1-آیا آزمون سنجش اعتیاد برای شناسایی اعتیاد دانش آموزان مستعد و در معرض خطرسوء مصرف مواد از روایی و پایایی مطلوب برخوردار است؟
2-آیا مقیاس پذیرش اعتیاد یا AAS برای شناسایی دانش آموزانی که سوء مصرف مواد دارند از روایی و پایایی مطلوب برخوردار است؟
3- آیا مقیاس استعداد اعتیاد یا APS برای شناسایی دانش آموزانی که مستعد سوء مصرف مواد هستتند، از روایی و پایایی مطلوب برخوردار است؟
4- آیا مقیاس استعداد الکل یا MAC. R برای شناسایی دانش آموزانی که در معرض و مستعد سوء مصرف الکل هستند، از روایی و پایایی مطلوب برخوردار است؟
5-آیا آزمون سنجش اعتیاد ازهنجار های کیفی و کمی مطلوبی برخوردار است ؟
نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که در هر سه مقیاس به طور معنیداری بین نمرات دو گروه معتادان و دانش آموزان تفاوت وجود دارد و هر سه مقیاس، توانایی تفکیک افراد معتاد را از افراد عادی دارند.
پایایی آزمون با استفاده از روش آلفای کرانباخ (مجموعه خرده مقیاس های MAC. R، APS و AAS ) محاسبه شد که برابر با 5338/0 و از طریق روش دو نیمه کردن برابر با 5332/0 بود.
نیمرخ رشد زبان دانش آموزان با و بدون اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف تحقیق حاضر بررسی نیمرخ رشد زبان دانش آموزان با و بدون اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی است. روش بررسی: در این پژوهش مقایسهای مورد– شاهدی، از بین دانش آموزان پایه اول ابتدایی شهر قزوین ۳۰ کودک (15 پسر و 15 دختر) با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی با نمونهگیری ساده و ۳۰ کودک سالم که با گروه مورد همتاسازی شده بودند شرکت کردند. ابزارهای بهکار رفته، آزمون رشد زبان (TOLD-P:3) برای ارزیابی زبان و گفتار، مقیاس درجه بندی کانرز برای معلمان بهمنظور ارزیابی اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و آزمون ریون برای ارزیابی هوش بودند. دادههای حاصل با روش تحلیل واریانس مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: بین نیمرخ رشد زبان دانش آموزان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و دانشآموزان سالم تفاوت معناداری وجود داشت (001/0P<)، اما در بین گروه های جنسی در هر یک از گروههای مورد (۰/۲۵۴=P) و شاهد (۱/۰۰=P) تفاوت معنادار آماری وجود نداشت. واژگان تصویری، واژگان ربطی، واژگان شفاهی، درک دستوری، تمایزگذاری کلمه، گوش کردن، سازماندهی، صحبت کردن، معنی شناسی و نحو در گروه مورد به طور معناداری پایین تر از گروه شاهد بود، اما در تقلید جمله، تحلیل واجی و تولید کلمه بین دو گروه تفاوتی وجود نداشت. نتیجه گیری: کودکان با نارسایی توجه/ بیش فعالی در برخی از جنبه های رشد زبان از سطح پایین تری نسبت به کودکان طبیعی برخوردارند.
اعتباریابی مقدماتی مقیاس اضطراب بیماری کرونا (CDAS) در نمونه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
163 - 175
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ابزارهای اندازه گیری اضطراب برای بیماری های مهم تهدیدکننده سلامتی مانند سارس و مرس توسعه یافته است. در زمینه سنجش اضطراب کرونا ابزار اندازه گیری مشخصی وجود ندارد. هدف از پژوهش حاضر اعتباریابی مقدماتی مقیاس اضطراب کرونا در نمونه ایرانی بود . روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. 308 نفر از طریق فراخوان اینترنتی در تحقیق شرکت کردند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته اضطراب کرونا 18 سؤالی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش همسانی درونی به شیوه آلفای کرونباخ و 2- λ گاتمن و برای بررسی روایی سازه از تحلیل عاملی تائیدی (CFA) با استفاده از نرم افزار Lisrel - 8 . 8 استفاده شد. جهت استاندارد کردن نمرات خام این نمرات با استفاده از نرم افزار Jmetrik - 4.1.1 به نمرات استاندارد T و رتبه درصدی تبدیل و به صورت جدول های هنجاری تهیه شدند . یافته ها: مقدار 2-λ گاتمن برای کل پرسشنامه (922/0=2- λ ) و ضریب آلفای کرونباخ برای علائم روانی (879/0=α)، علائم جسمانی (861/0=α) و برای کل پرسشنامه (919/0=α) به دست آمد. داده های این پژوهش با مدل دوعاملی برازش مناسبی دارد. جداول نمرات استاندارد رسم شد و دامنه نمرات عامل های پرسشنامه و نمره کل شدت اضطراب کرونا بر اساس نمرات استاندارد T به سه دامنه عدم اضطراب یا خفیف، متوسط و شدید تقسیم شد . نتیجه گیری: پرسشنامه اضطراب کرونا در اعتباریابی مقدماتی از اعتبار و روایی مطلوبی برخوردار است و می توان از آن به عنوان یک ابزار علمی و معتبر برای سنجش اضطراب کرونا ویروس استفاده نمود.
تاثیر مشاهده فیلم های پرخاشگرانه بر غلظت ایمونوگلوبین ترشحی A موجود در بزاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احسان هادی,حمزوی فاطمه * دانشگاه گیلان
به منظور بررسی اثر مشاهده فیلم های پرخاشگرانه بر سیستم ایمنی بدن، به ویژه در دستگاه تنفسی، تغییرات در مقدار غلظت ایمونوگلوبولین ترشحی A موجود در بزاق آزمودنی ها مورد پیگیری قرار گرفت. 22 دانشجوی دختر به روش داوطلبانه انتخاب شدند. آزمودنی ها به شکل کاملا تصادفی در دو گروه 11 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. به آزمودنی های گروه آزمایش فیلمی پرخاشگرانه و به آزمودنی های گروه کنترل فیلمی خانوادگی نشان داده شد. بر اساس طرح اندازه گیری های مکرر از آزمودنی های دو گروه قبل و بعد از مشاهده فیلم ها در مدت پنج دقیقه در شرایط کاملا یکسان نمونه بزاق جمع آوری شد. داده های هر دو گروه بر اساس روش آزمایشگاهی ایلایزا تجزیه و تحلیل شد و با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد غلظت “slaA” در گروه آزمایشی بعد از تماشای فیلم پرخاشگرانه در مقایسه با غلظت آن قبل از تماشای فیلم به شکل معناداری افزایش یافته بود. همچنین این افزایش غلظت “slgA” در مقایسه با غلظت “slgA” قبل و بعد از مشاهده فیلم خانوادگی در گروه کنترل از نظر آماری معنادار بود. می توان نتیجه گرفت که مشاهده فیلم پرخاشگرانه بر میزان غلظت “slgA” بزاق اثر گذار است. نتایج نشان داد که مشاهده یک فیلم پرخاشگرانه همچون مشاهده یک فیلم ترسناک و قرار گرفتن در معرض یک استرس حاد به افزایش غلظت “slgA” منجر می شود
طلاق، بحران زندگی
حوزههای تخصصی:
اثربخشی گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره بر تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مدل طرحواره درمانی جهت آسیب شناسی ارتباط والدین با کودک ارائه گردیده است و با تأکید بر روابط بین فردی از دوران کودکی تا زمان حال ، سبب کاهش سطح طرحواره های ناسازگار اولیه و نشانه های روان رنجوری می گردد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره، بر تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه در نوجوانان بی سرپرست و بد سرپرست انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و طرح آن پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست ساکن در مراکز بهزیستی استان سمنان می باشد. از میان 31 نوجوان بی سرپرست و بدسرپرست ساکن در مراکز شبانه روزی بهزیستی، دو نمونه با روش نمونه گیری طبقه ای، با توجه به جنسیت آزمودنیها انتخاب گردید . درنهایت 16 نوجوان بی سرپرست و بدسرپرست به گروه آزمایش و 15 نفر دیگر به گروه کنترل اختصاص یافت. در مرحله پیش آزمون، پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ بر روی همه آزمودنی ها( گروه مداخله و کنترل) اجرا شد و سپس گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره بر روی گروه آزمایش انجام پذیرفت؛ پس از پایان دوره 12 جلسه ای درمان ، مجدداً همان پرسشنامه در هر دو گروه اجرا گردید و پس از یک ماه نیز به منظور پی گیری، آزمونها مجدداً اجرا شد. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که در خصوص کاهش طرحواره های ناسازگار اولیه ، بین دو گروه مورد مقایسه تفاوت معنادار آماری وجود ندارد؛ اما یک روند افزایشی ملایم در پنج طرحواره مشاهده شد. نتیجه گیری: گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره در طی 12 جلسه نتوانست سبب کاهش و تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست شود و جهت به دست آمدن نتایج آماری معنادار، به مدت جلسات بیشتری نیاز است. به لحاظ بالینی، سیر مثبت در طرحواره های خود تحول نایافته/گرفتار، معیارهای سرسختانه/ عیب جویی افراطی، استحقاق/ بزرگ منشی، رهاشدگی/ بی ثباتی و بازداری هیجانی به دست آمده است.
اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اختلال وحشتزدگی: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مطالعه ی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اختلال وحشتزدگی در بین مراجعه کنندگان با تشخیص اختلال وحشتزدگی مراجعه کننده به بیمارستان امام حسین شهر تهران در سال 89 بود. روش: از بین جامعه مورد نظر 1 نفر بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و با پرسشنامه های اضطراب بک، سیاهه نشانه شناسی مختصر و مصاحبه ی بالینی ساختار یافته مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضر یک طرح مطالعه تک موردی به صورت خط پایه چندگانه است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل نموداری و ترسیمی استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش شدت علائم وحشتزدگی تأثیر مثبت دارد و درصد بهبودی برای بیمار به میزان 4/72 درصد به دست آمد و این اثرات در دوره پیگیری هم تا میزان زیادی باقی می ماند. نتیجه گیری: درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش علائم اختلال وحشتزدگی مؤثر است.
مدل ساختاری تأثیر ویژگی های شخصیتی بر رفتار شهروندی سازمانی با نقش میانجی عدالت تعاملی و کانون کنترل کار در بین کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مدل ساختاری تأثیر ویژگی های شخصیتی بر رفتار شهروندی سازمانی با نقش میانجی عدالت تعاملی و کانون کنترل کار در بین کارکنان انجام شد. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری آن همه کارکنان ستادی آموزش و پرورش شهر اصفهان به تعداد 888 نفر بود. از این تعداد، 265 نفر برحسب جدول تعیین حجم نمونه کوهن و همکاران به عنوان نمونه برآورد و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای مبتنی بر سهم انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های رفتار شهروندی سازمانی، عدالت تعاملی، کانون کنترل کار و ویژگی های شخصیتی جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و مدل یابی معادله ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که گشودگی نسبت به تجربه، خوشایندی، روان رنجورخویی (تأثیر منفی) و برون گرایی، اثر غیرمستقیم بر رفتار شهروندی سازمانی دارد (001/0p<). همچنین وجدان گرایی بدون هر نوع تأثیری بر رفتار شهروندی سازمانی بود (001/0p<). یافته های مدل سازی معادلات ساختاری برحسب شاخص های برازندگی، برازش داده ها را با مدل مفهومی اولیه تأیید کرد؛ شایان ذکر است که کانون کنترل کار و عدالت تعاملی، تأثیرات ویژگی های شخصیتی را بر ابعاد رفتار شهروندی سازمانی میانجی گری می کند.
مقایسه ی سوگیری توجه به جلوه های هیجانی چهره ای در مبتلایان به اضطراب اجتماعی و گروه سالم غیرمضطرب با فن آوری ردیاب چشمی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افراد از طریق پردازش اطلاعات اجتماعی، درباره ی دنیای اجتماعی اطلاعات کسب می کنند. شیوه ی توجه و تفسیر افراد درباره ی اطلاعات، اثری واضح بر نتیجه گیری آن ها از تعاملات اجتماعی شان دارد. این اطلاعات به شکل های متنوعی شامل رفتارهای غیرکلامی، نشانه های عروضی در کلام و جلوه های هیجانی چهره ای حاصل می شود. این مطالعه به منظور بررسی و مقایسه ی سوگیری توجه به جلوه های هیجانی در مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی و افراد غیرمضطرب، از دستگاه ردیاب چشمی استفاده کرده است. روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش، تمام دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی در دامنه ی سنی 30-18 سال مراجعه کننده در نیمه ی دوم 1390 و نیمه ی اول 1391 به کلینیک دانشکده ی روان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد و جامعه ی بهنجار، دانشجویان غیرمضطرب 30-18 ساله ی دانشگاه فردوسی مشهد بودند. آزمودنی ها 30 فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی و 30 فرد غیرمضطرب بودند. آزمودنی ها پرسش نامه های جمعیت شناختی، هراس اجتماعی و افسردگی بک را تکمیل کردند و توسط تکلیف دات پروب برای اندازه گیری توجه دیداری به جلوه های هیجانی چهره ای پویا با استفاده از دستگاه ردیاب چشمی مدل SMI RED250 آزمون شدند. اطلاعات با آزمون های تحلیل واریانس و تحلیل تی با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه ی 16 تحلیل گردید.
یافته ها: افراد مضطرب اجتماعی نسبت به گروه غیرمضطرب، به طور معنی داری گوش به زنگی سریع تری به جلوه های چهره ای تهدیدکننده دارند (05/0P<). آزمودنی های مضطرب اجتماعی نسبت به گروه غیرمضطرب در 500 میلی ثانیه ی اول ارایه ی محرک ها، اجتناب بیشتری از جلوه های تهدیدکننده نشان دادند و در سرتاسر دوره ی ارایه ی محرک ها (3000 میلی ثانیه) به نشانه های تهدید اجتماعی، مدت زمان بیشتری توجه می کنند.
نتیجه گیری: افراد با اختلال اضطراب اجتماعی مفروضه های منفی درباره ی این که چگونه افراد، آن ها را می بینند شکل می دهند که باعث توجه خاصی به نشانه های محیطی تهدیدآمیز می شود.
بررسی رابطه بین طرحواره های ناسازگار با تعارض زناشویی و بی ثباتی زناشویی در بین زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر بررسی رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه با تعارضات و بی ثباتی زناشویی در زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی شهر رشت صورت گرفت. طرح این پژوهش از نوع علی مقایسه ای بوده است. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از زوجین متقاضی طلاق از بین زوجین متقاضی طلاق که به دادگاه خانواده شهر رشت مراجعه نموده بودند و زوجین عادی شهر رشت که در حال ادامه زندگی مشترک خود هستند. از میان زوجین متقاضی طلاق 75 زوج به صورت تصادفی و از میان زوجین عادی نیز 75 زوج به روش خوشه ای چند مرحله انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه طرحواره های ناسازگار یانگ، ویرایش سوم (فرم کوتاه 90سوالی)، پرسشنامه تعارض زناشویی کنزاس (1985) و پرسشنامه بی ثباتی زناشویی ادوارد و همکاران (1980) بود. برای آزمودن فرضیه های تحقیق با توجه به نرمال نبودن توزیع متغیر های اصلی پژوهش از کروسکال-والیس و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. یافته هانشاندادکهمیزان بی ثباتی زناشویی درزوجین متقاضی طلاق بیشتر از زوجین عادی بوده و میزان تعارضات زناشویی درزوجین عادی نسبت به زوجین متقاضی طلاق افزایش نشان داده است. همچنین بین طرحواره های ناسازگار اولیه و تعارضات زناشوییدر زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی و بین طرحواره های ناسازگار اولیه و بی ثباتی زناشویی در زوجین متقاضی طلاق رابطه مستقیم وجود دارد. بنابراین بین سن افراد و تعارضات زناشوییدر زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی رابطه معکوس وبینسن افراد و بی ثباتی زناشویی در زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی رابطه مستقیم وجود دارد.