مطالب مرتبط با کلیدواژه

بی ثباتی زناشویی


۱.

بررسی رابطه بین طرحواره های ناسازگار با تعارض زناشویی و بی ثباتی زناشویی در بین زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی

کلیدواژه‌ها: طلاق تعارض زناشویی طرحواره های ناسازگار اولیه بی ثباتی زناشویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴۷ تعداد دانلود : ۱۰۸۰
در پژوهش حاضر بررسی رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه با تعارضات و بی ثباتی زناشویی در زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی شهر رشت صورت گرفت. طرح این پژوهش از نوع علی مقایسه ای بوده است. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از زوجین متقاضی طلاق از بین زوجین متقاضی طلاق که به دادگاه خانواده شهر رشت مراجعه نموده بودند و زوجین عادی شهر رشت که در حال ادامه زندگی مشترک خود هستند. از میان زوجین متقاضی طلاق 75 زوج به صورت تصادفی و از میان زوجین عادی نیز 75 زوج به روش خوشه ای چند مرحله انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه طرحواره های ناسازگار یانگ، ویرایش سوم (فرم کوتاه 90سوالی)، پرسشنامه تعارض زناشویی کنزاس (1985) و پرسشنامه بی ثباتی زناشویی ادوارد و همکاران (1980) بود. برای آزمودن فرضیه های تحقیق با توجه به نرمال نبودن توزیع متغیر های اصلی پژوهش از کروسکال-والیس و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. یافته هانشاندادکهمیزان بی ثباتی زناشویی درزوجین متقاضی طلاق بیشتر از زوجین عادی بوده و میزان تعارضات زناشویی درزوجین عادی نسبت به زوجین متقاضی طلاق افزایش نشان داده است. همچنین بین طرحواره های ناسازگار اولیه و تعارضات زناشوییدر زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی و بین طرحواره های ناسازگار اولیه و بی ثباتی زناشویی در زوجین متقاضی طلاق رابطه مستقیم وجود دارد. بنابراین بین سن افراد و تعارضات زناشوییدر زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی رابطه معکوس وبینسن افراد و بی ثباتی زناشویی در زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی رابطه مستقیم وجود دارد.
۲.

نقش بی رمقی زناشویی، بی ثباتی زناشویی و نارسایی شناختی در پیش بینی میل به طلاق زوجین

کلیدواژه‌ها: بی رمقی زناشویی بی ثباتی زناشویی نارسایی شناختی طلاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۱ تعداد دانلود : ۴۷۴
ازآنجاکه خانواده مهم ترین نهاد جامعه و منشأ جامعه ی سالم است، وارد شدن هر آفت و زوالی به این نهاد و کارکردهای آن از امور مهم و شایسته ی کنکاش تحقیقات است. هدف این مطالعه بررسی نقش بی رمقی زناشویی، بی ثباتی زناشویی و نارسایی شناختی در پیش بینی میل به طلاق زوجین بود. پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی و جامعه آماری شامل 120 نفر زن و 120 نفر مرد در سال 1398 بود. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های مقیاس بی رمقی زناشویی پاینز (1996)، بی ثباتی ازدواج ادواردز، جانسون و آلن (1987)، پرسشنامه نارسایی های شناختی برادبنت، کوپر، فیتزجرالد و پارکز (1982) و پرسشنامه میل به طلاق روزلت، جانسون و مورو (1986) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین طلاق و بی رمقی زناشویی ( 01/0> P ؛ 86/ 0 r = ) و بین طلاق و بی ثباتی زناشویی (01/0> P ؛ 79/ 0 r = ) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، ولی بین طلاق و نارسایی شناختی (01/0> P ؛ 006/ 0 r = ) رابطه ای برقرار نیست. نتایج ضریب رگرسیون نیز نشان می دهد بی رمقی زناشویی (67/26= t ؛ 01/0> p ) و بی ثباتی زناشویی (89/19= t ؛ 01/0> p ) می توانند طلاق را پیش بینی کنند، ولی نارسایی شناختی (11/0= t ؛ 01/0> p ) قادر به پیش بینی طلاق نیست. ازاین رو با توجه به یافته های پژوهش از کاهش بی رمقی و افزایش ثبات زناشویی می توان برای غنی سازی روابط بین فردی همسران و کاهش میل به طلاق استفاده کرد.
۳.

اثربخشی همزمان کیفیت بخشی زندگی کاری و غنی سازی زندگی زناشویی بر تعارضات زناشویی و بی ثباتی زناشویی در بین زوج های دو سر شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت بخشی زندگی کاری غنی سازی زندگی زناشویی بی ثباتی زناشویی تعارضات زناشویی سرریزشدگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۱۰۹
با تغییر جوامع بشری، زنان نیز وارد عرصه اشتغال شده اند و خانواده های بسیاری وجود دارند که هر دو زوج شاغل می باشند. مسایل و مشکلات خانواده و کار، بخصوص در بین زوجین دوسر شاغل می تواند به یکدیگر انتقال پیدا نمایند و سبب افزایش تعارض ها و بی ثباتی زناشویی گردد. بدین منظور تحقیق حاضر در پی بررسی آموزش همزمان کیفیت بخشی زندگی کاری و غنی سازی زندگی زناشویی بر تعارضات زناشویی و بی ثباتی زناشویی در بین زوج های شاغل با توجه به نقش سرریزشدگی بود. بدین منظور 80 نفر (40 زوج) از زوجین دوسر شاغل با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش کیفیت بخشی زندگی کاری و آموزش غنی سازی زندگی زناشویی را دریافت کردند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه تعارضات زناشویی(Sanaei,Homan, alaghemand, 2008) و شاخص بی ثباتی ازدواج(Edwards, Johnson, & Booth, 1987) بود. نتایج نشان می دهد که آموزش همزمان توانسته است سبب کاهش تعارضات زناشویی(01/0, p< 74/17F= ) و بی ثباتی ازدواج (01/0, p< 82/121F= ) می گردد. بنابراین، آموزش همزمان کیفیت بخشی زندگی کاری و غنی سازی زندگی زناشویی از سرریز شدن مشکلات کاری و خانوادگی به یکدیگر پیش گیری می نماید. همچنین با بهبود روابط در خانواده و کار، به یکدیگر نیز سرایت پیدا می کنند و در نتیجه تعارضات و بی ثباتی زناشویی را کاهش می دهند.