فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۴۱ تا ۲٬۸۶۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف تعیین روایی، پایایی و هنجاریابی آزمون های جور کردن ابزار و جور کردن شکل، از مجموعه آزمون استعداد عمومی (GATB) انجام شده است.
روش: جامعه تحقیق را کلیه دانش آموزان پایه اول دبیرستان شهر اصفهان تشکیل می دهند که از میان 32771 دانش آموز، 1200 دانش آموز به صورت خوشه ای تصادفی انتخاب و از 1200 دانش آموز انتخابی، 600 دانش آموز دختر پایه اول دبیرستان و 600 دانش آموز پسر پایه اول دبیرستان به طور تصادفی گزینش شدند. آزمون های جور کردن ابزار و شکل به وسیله دانش آموزان منتخب اجرا شد. نتایج به وسیله روش های آماری آلفای کرونباخ، ضریب همبستگی دو رشته ای، روش تحلیل عاملی و محاسبه نمرات استاندارد Z و IQ انحرافی با میانگین 100 و انحراف معیار 15، نمرهt و نمره های نه بخشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: همه سوال های آزمون جور کردن شکل از قوه تمیز کافی برخوردار بودند و فقط این ضریب در سوال های 1، 3 و 34 تا 60 کم به نظر آمد که دلیل آن در سوال های 34 تا 60 کم بودن زمان پاسخگویی بود. سوال های 15، 21 و 28 تا 49 آزمون جور کردن ابزار، از قوه تمیز کافی برخوردار بودند و این تمیز در سایر سوال ها کم و یا حتی صفر بود. به منظور برآورد پایایی آزمون های جور کردن ابزار و شکل از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. ضرایب آلفای به دست آمده به ترتیب برابر با 90/0 و 87/0 بودند. جهت بررسی روایی سازه آزمون های جور کردن ابزار و شکل و پاسخ به این پرسش که هر کدام از آزمون ها چند عاملی است، از تحلیل عامل استفاده شد. نتایج نشان داد که آزمون های دو گانه استعداد عمومی (آزمون جور کردن ابزار و جور کردن شکل) از روایی سازه کافی و قابل قبول برخوردار است.
نتیجه گیری: با انجام این مطالعه، از دو مجموعه 31 و 28 سوالی این ابزار با هنجارهای به دست آمده می توان برای مشاوره تحصیلی در آموزش و پرورش مورد استفاده کرد.
اثربخشی آموزش شناختی با رویکرد اسلامی بر رضایتمندی از زندگی دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی «اثربخشی آموزش شناختی با رویکرد اسلامی» بر «رضایت از زندگی» دانشجویان با دو فرضیة زیر است: «آموزش شناختی با رویکرد اسلامی» بر «رضایت از زندگی» دانشجویان در مرحله «پس آزمون» و «پیگیری» مؤثر می باشد.
ابزار پژوهش، «پرسشنامه رضایت از زندگی» دینر و همکاران (1985) بود که توسط بیانی و همکاران(1386) اعتباریابی شده است (آلفای کرونباخ83/0). روش پژوهش، طرح آزمایشی پیش آزمون ‐ پس آزمون ‐ پیگیری، با گروه کنترل است و جامعه آماری آن کلیه دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 89-88 می باشند که30 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب و به صورت تصادفی ساده به دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل، تقسیم شدند. چون در گروه آزمایش 3 نفر ریزش وجود داشت به طور تصادفی 3 نفر هم از گروه کنترل خارج شد. روش «آموزش شناختی با رویکرد اسلامی»، طی 9جلسه 45 دقیقه ای، هر هفته دو جلسه برگزار شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. در این پژوهش سطح معناداری 05/0 p< در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که «آموزش شناختی با رویکرد اسلامی» باعث افزایش «رضایتمندی از زندگی» در دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه، در مرحله پس آزمون و پیگیری شد.
رابطه هیجان خواهی، شوخ طبعی و نگرش دینی با اضطراب مرگ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه هیجان خواهی، شوخ طبعی و نگرش دینی با اضطراب مرگ در دانشجویان انجام شده است. بدین منظور، نمونه ای به حجم 375 نفر به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای از جامعه آماری مورد پژوهش (دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی 89ـ90 انتخاب شده و برای جمعآوری دادهها از فرم پنجم پرسش نامه هیجان خواهی زاکرمن، پرسش نامه شوخطبعی مارتین، پرسش نامه نگرش مذهبی خدایاریفرد و پرسش نامه اضطراب مرگ تمپلر استفاده شده است. داده ها با شاخص های آماری، چون همبستگی و رگرسیون تحلیل شده است. نتایج تحلیل دادهها نشان میدهد که رابطه منفی معناداری (363/0-r=)، بین هیجانخواهی با اضطراب مرگ رابطه مثبت معناداری (408/0r=) بین شوخطبعی با اضطراب مرگ و رابطه منفی معناداری (380/0 r=) بین نگرش دینی با اضطراب مرگ وجود دارد(5. /. a=).
بررسی دو دهه تحقیقات شیوع شناسی مصرف مواد در بین دانشجویان دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این تحقیق، جمع آوری و بررسی تحقیقات شیوع شناسی در زمینه مصرف و سوء مصرف مواد مخدر و داروهای روانگردان در بین دانشجویان دانشگاه های سراسر کشور بود که به صورت پراکنده از سال 1374 تا سال 1392 در کشور به مرحله اجرا در آمده و در مورد آنها جمع بندی علمی انجام نگرفته است. روش: روش پژوهش کتابخانه ای بوده و برای انجام آن 37 تحقیق شیوع شناسی اعتیاد در بین دانشجویان ایرانی جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج بررسیهای انجام شده، نشان داد که بسیاری از مطالعات با اشکالات روش شناسی مواجه بودند. نتیجه گیری: یافته های حاصل از پژوهش های شیوع شناسی اعتیاد در ایران نشان می دهد که با توجه به جایگاه نخبگان در دانشگاه ها، توجه کافی نسبت به تحقیقات شیوع شناسی مصرف و سوء مصرف مواد در جمعیت دانشجویان و نیز مداخلات راهبردی مؤثر صورت نپذیرفته است. با وجود این، می توان دریافت که آمار اعتیاد طی حدود 2 دهه اخیر در برخی مواد با شیب تقریبا ثابتی پیش رفته است؛ تا حدی که در یک نگاه کلی به آمار و ارقام ارایه شده در شیوع شناسی های مختلف، می توان به این نتیجه رسید که پس از سیگار و قلیان، بیشترین ماده مصرفی در بین دانشجویان الکل است و پس از آن به ترتیب تریاک، حشیش، هرویین و سایر مواد در رتبه های بعدی قرار دارند.
بررسی روایی و پایایی پرسش نامه ی ارزیابی اعتیاد اینترنتی چن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مطالعه جهت تعیین روایی و پایایی پرسشنامهی ارزیابی اعتیاد به اینترنت چن (CIAS) در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران (ایران سابق) انجام شد.
روشکار: این پژوهش مقطعیتوصیفیتحلیلی بر روی 214 نفر از دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران با روش نمونهگیری در دسترس در نیمهی اول سال تحصیلی 90-1389 انجام گرفت. ابتدا پرسشنامهی CIAS از انگلیسی به فارسی ترجمه و روایی ظاهری آن توسط 3 تن از متخصصان پزشکی اجتماعی تایید گشت. سپس پرسشنامهی مذکور به همراه پرسشنامهی یانگ (IAT) و فرم جمعآوری دادههای جمعیتشناختی و کاربری اینترنت، جهت تکمیل در اختیار دانشجویان پزشکی قرار گرفت. پس از جمعآوری دادهها، روایی و پایایی پرسشنامهی CIAS با استفاده از روشهای تحلیل عاملی، همسانی درونی، روایی همگرایی و آلفای کرونباخ با استفاده از نرمافزار SPSS تعیین گردید.
یافتهها: در بررسی روایی پرسشنامه، روایی همگرایی نشانگر 85/0=r با 001/0P< و نتایج تحلیل عاملی به روش چرخش واریماکس، نشاندهندهی استخراج 5 عامل بودند. در بررسی پایایی نیز نتایج آلفای کرونباخ نمایانگر 93/0=α بود.
نتیجهگیری: پرسشنامهی ارزیابی اعتیاد اینترنتی CIAS از روایی و پایایی قابل قبولی برخوردار است اما به علت عدم وجود استاندارد طلایی پذیرفته شده در تشخیص اعتیاد اینترنتی، تعیین نقطهی برش مناسب برای آن، نیاز به بررسیها و مطالعات بیشتری جهت توافق بر روی معیار تشخیص بالینی دارد که برای شناسایی دقیق میزان اختلال و برنامهریزی جهت پیشگیری و درمان آن ضروری به نظر میرسد.
بررسی رابطه بین شیوه های حل تعارض ارتباطی و سلامت روانشناختی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین شیوه های حل تعارض ارتباطی با سلامت روانشناختی دانشجویان می پردازد. 420 آزمودنی (148 پسر و 272 دختر) از میان دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه های تهران به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و مقیاس های مونش و شیوه های حل تعارض رحیم را پاسخ دادند. داده های به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی، تحلیل رگرسیون گام به گام و آزمون t گروه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همبستگی بین متغیرها نشان داد که شیوه حل تعارض از نوع همراهانه و مصالحه گرانه با سلامت روانشناختی رابطه مثبت دارد (p<0.01). تحلیل رگرسیون گام به گام نیز شیوه های همراهانه و مهربانانه را پیش بینی کننده های معنی داری برای متغیر سلامت روانشناختی نشان داد (p<0.01). هم چنین بر اساس نتایج معلوم شد افرادی که از شیوه حل تعارض سازنده استفاده می کنند در مقایسه با آنهایی که روش غیر سازنده را به کار می برند از میزان سلامت روانشناختی بالاتری برخوردارند (p<0.01). در ادامه با استفاده از آزمون t گروه های مستقل مشخص شد که دو جنس از نظر شیوه مقابله با تعارض و همین طور سلامت روانشناختی، تفاوت معنی داری با هم ندارند.
اثر بخشی لاموتریژین در درمان علایم اجتناب - کرختی در مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: اختلال استرس پس از سانحه اختلالی مزمن و از نظر درمانی دشوار است که به عنوان یک اختلال روانپزشکی نسبتا شایع با مرگ و میر و مشکلات اجتماعی زیاد همراه است. مطابق فرضیه برانگیختگی کیندلینگ مواجهه با حوادث تروماتیک مـوجب حساس سازی یا برانگیختگی هسته لیمبیک می شود که منجر به کاربرد ترکیبات دارویی ضد تشنج در درمان اختلال استرس پس از سانحه شده است. بر اساس فرضیه فوق، این مطالعه با هدف تعیین اثـر بخشی لاموتریژین در درمان علایم اجتناب - کرختی در مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه انجام پذیرفت.
مواد و روش ها: این یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی دو سوکور می باشد که بر روی 30 بیمار مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان نور اصفهان در سال 1384 انجام پذیرفته است. این بیماران به طور تصادفی و مساوی در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند و طی 3 ماه تحت درمان با لاموتریژین به عنـوان درمان همراه و دارونمـا قرار گرفتند. ابزار استفاده شده مقیاس استاندارد پزشک - اجرای اختلال استرس پس از سانحه بود که بیماران در شروع درمان و سپس در پایان ماه سوم با آن مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS و آزمون های آماری تی زوجی، ویلکاکسون و فریدمن تحلیل گردید.
یافته ها: میانگین نمره در مورد فراوانی معیارها در اولین ویزیت در گروه مورد 10.1±2.2 و شاهد 2.24 ±75.12 بود که این میانگین پس از پایان دوره درمان در گروه مورد 2.5± 9 (تفاوت معنی دار) و شاهد 2.7±12.45(غیر معنی دار) بود. میانگین نمره در مورد شدت معیارها در گروه مورد 1.2±9.4 و شاهد 1.9±9.1 بود که این میانگین پس از پایان دوره درمان در گروه مورد 2± 8.4 (تفاوت معنی دار) و شاهد 2± 9.1(غیر معنی دار) بود. در بررسی جداگانه در گروه مورد در چهار علامت از علایم اجتناب - کرختی شامل؛ اجتناب از افکار و احساسات، اجتناب از فعالیت ها و مکان ها و افراد، ناتوانی در به یادآوردن جنبه هایی از تروما و کاهش علاقه به فعالیت های مهم، تفاوت معنی داری قبل و پس از مصرف دارو در فراوانی و شدت علایم مذکور مشاهده گردید و در سایر علایم شامل؛ احساس غریبگی و گسستگی از دیگران، محدود شدن حالات عاطفی و احساس بعید دانستن همه چیز، تفاوت معنی داری قبل و بعد از مصرف دارو مشاهده نشد. در گروه شاهد در هیچ یک از علایم هفت گانه اجتناب - کرختی تفاوت معنی داری قبل و پس از مصرف دارونما در فراوانی یا شدت علایم مشاهده نشد. از طرف دیگر مقایسه میانگین تغییرات نمره قبل و پس از مداخله در گـروه مورد و شاهد نشان داد که میانگین تغییر نمرات در چهار علامت فوق از نظر فراوانی و شدت علایم دارای تفاوت معنی دار بود.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که داروی لاموتریژین درمان موثری برای کاهش علایم اجتناب - کرختی اختلال استرس پس از سانحه می باشد.
امکان و فرایند تربیت مدنی در ایران
حوزههای تخصصی:
تربیت مدنی یکی از فروع بحث از جامعه مدنی است .همچون مفهوم جامعه مدنی‘تربیت مدنی نیز از جهت امکان وقوع در جامعه ما‘مفهومی چالش برانگیز است.در پاسخ به این چالش‘تحلیل هر دو مفهوم ضروری است.جوهره اساسی مفهوم جامعه مدنی را باید در برقراری توازن میان اقتدار و مسئولیت دولت جستجو کرد؛چنانکه جوهره اساسی مفهوم تربیت مدنی نیز در فراهم آوردن قابلیت هایی در افراد برای ایفای نقش در برقراری این توازن جلوه گر میشود.با توجه به این تحلیل‘ازحیث نظری‘انجام تربیت مدنی در جامعه ما ممکن محسوب میشود زیرا توازن میان اقتدار و مسئولیت دولت‘از جهت فرهنگ دینی ما نیز پذیرفتنی است . از حیث عملی نیز میتوان تربیت مدنی را ممکن شمرد زیرا با این که شکل گیری فرهنگ مدنی مستلزم تدریج است ‘تعلیم و تربیت ‘با بهره وری از تجربیات بشری‘عهده دار کوتاه کردن راه ها و حتی تصحیح آنهاست.با این حال‘تربیت مدنی فرایندی دارد که طی آن با فراهم آمدن توانایی ها و قابلیت هایی شناختی‘عاطفی و عملی در افراد‘زمینه وقوع توازن مذکور مهیا میشود.
اثر بخشی برنامه آموزشی رفتارهای سالم در نگرش دانشجویان نسبت به سوء مصرف مواد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"مقدمه و هدف: این پژوهش با هدف کلی کاهش انگیزهی جوانان دانشجو در گرایش به مصرف مواد مخدر با تغییر در نگرش آنان و ایجاد رفتارهای سالم و کارآمد در جهت پیشگیری از سوء مصرف مواد انجام شد. روش: روش پژوهش در دو سطح توصیفی- تحلیلی و سطح تجربی است. از میان 4000 نفر دانشجویان ساکن در خوابگاههای دانشگاه علامه طباطبائی تعداد 60 نفر (24 دختر و 36 پسر) به عنوان گروه نمونه به صورت تصادفی انتخاب شدند و در مرحله ی دوم از بین دانشجویان گروه نمونه، نیمی از دانشجویان برنامه ی آموزشی «ساخت رفتارهای سالم» را دریافت نمودند. میزان اثر بخشی برنامه ی آموزشی با مقیاس «نگرش نسبت به سوء مصرف مواد» ارزیابی شد. دادههای پژوهش به کمک آزمون تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس چند متغیری و آزمونt تحلیل گردیدند. نتایج: نتایج این مطالعه نشان داد که برنامهی آموزشی «ساخت رفتارهای سالم» موجب تقویت نگرش منفی نسبت به سوء مصرف مواد میشود. تغییر نگرش منفی در سه حیطهی شناختی، عاطفی و آمادگی برای عمل معنادار بوده است. مقادیر ضرایب تعیین نشان داد که آموزش «ساخت رفتارهای سالم» بیشترین تأثیر را در حیطهی نگرش شناختی داشته است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر در اثر بخشی برنامه ی آموزشی ساخت رفتارهای سالم در تغییر نگرش دانشجویان نسبت به سوء مصرف مواد با نتایج تحقیقات پیشین همسو میباشد و اجرای این برنامه آموزشی به شناسایی رفتارهای پر خطر به منظور پیشگیری از سوئ مصرف مواد در دانشجویان توصیه میگردد.
"
بررسی مقایسه ای کارکردهای غلبه طرفی مغز در کودکان عقب مانده ذهنی با سن عقلی 6-5 ساله مراکز آموزش و پرورش استثنایی با کودکان عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
بررسی رشد روانی - حرکتی کودکان از جمله مقوله های مورد توجه متخصصان اطفال و توانبخشی می باشد. این رشد وابسته به چگونگی روند تکامل سیستم اعصاب مرکزی می باشد و لذا هر گونه اختلال در روند تکامل این سیستم می تواند باعث بروز اختلالات قابل توجه در زمینه های حسی، حرکتی و شناختی شود. گذر طبیعی از مراحل مختلف رشدی پایه و اساس پیشرفت کودک برای نیل به سطح شناختی مطلوب می باشد. کودکان عقب مانده ذهنی علاوه بر نقص در توانمندی های ذهنی، در زمینه حرکات درشت حرکات ظریف، مهارت های درکی - حرکتی، جهت یابی و تعادل نیز دارای اختلالات قابل توجه می باشند. صرف نظر از اتیولوژی بروز عقب ماندگی های ذهنی و اختلالات ناشی از آن، چگونگی تکامل کارکردی مغز در روند پردازش درون داده های حسی و برون داده های حرکتی؛ بستر مهمی را در توان بخشی این کودکان فراهم می آورد که باید مورد توجه قرار گیرد. در این میان توجه به پدیده طرفی شدن کارکردی نیمکره های مغز، غلبه طرفی، که بخشی از روند تکامل طبیعی مغز می باشد، که در به کارگیری روش های درمانی حسی - حرکتی توان بخشی در مورد کودکان عقب مانده؛ بسیار مهم می باشد. از آنجا که تاکنون در زمینه بررسی مقایسه ای کارکردهای غلبه طرفی مغز در بین کودکان سالم و عقب مانده در کشور ما مطالعه ای انجام نشده است، در تحقیق حاضر به مقایسه پارامترهای کارکردی معرف طرفی شدن مغز شامل غلبه طرفی بینایی، شنوایی، حرکات دست و حرکات پا در دو گروه کودکان سالم و عقب مانده با سن عقلی یکسان از طریق به کار بردن جدول ارزیابی رشد عصبی - مغزی دلاکاتو پرداختیم بررسی آماری نتایج به دست آمده نشان دهنده تفاوت معنادار در اغلب پارامترهای شاخص غلبه کارکردی طرفی مغز بین دو گروه کودکان یاد شده است. با توجه به نتایج حاصل؛ اعتقاد ما بر این است که روند متفاوت طرفی شدن کارکردی مغز در کودکان عقب مانده ذهنی، دقت و احتمالا تجدیدنظر در روش های توانبخشی این کودکان را ایجاب می نماید.
اثربخشی آموزش مدیریت خشم بر ارتباط مادران با فرزندان کم توان ذهنی و دیرآموز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش مدیریت خشم بر ارتباط مادران با فرزندان کم توان ذهنی و دیرآموز صورت گرفته است. روش تحقیق شبه تجربی با طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری شامل مادرانی است که فرزندان آنان در دو مدرسه غیرانتفاعی ویژه دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر و دیرآموز به تحصیل اشتغال دارند.نمونه آماری شامل 46 مادر بوده که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پس از همگن شدن براساس ویژگی های جمعیت شناختی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری، مقیاس محقق ساخته ارزیابی خشم و پرسشنامه ارتباط والد ـ کودک است. گروه آزمایشی در هفت جلسه آموزش مدیریت خشم مبتنی بر رویکرد شناختی ـ رفتاری شرکت کردند. یافته های تحقیق با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصله نشان داد که کاربرد تکنیک های مدیریت خشم به کاهش خشم مادران و بهبود ارتباط آن ها با فرزندان منجر می شود.
«تربیت»یا«تعلیم و تربیت» ؛کدامیک؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تحلیل ترکیب عطفی «تعلیم و تربیت» از منظر دو رویکرد «تفکیک» و «تلفیق» می باشد. در راستای این هدف کاربرد این ترکیب عطفی در آثار سخنوران و متخصصان تربیتی مورد توجه قرار گرفته است. نتایج حاصل از این تحلیل نشان داد که این ترکیب عطفی در منابع ادبی قدیم ایران کاربردی نداشته است. بلکه ظهور این ترکیب عطفی، هم زمان با ظهور تربیت رسمی و عمومی برگرفته از تجربه های کشورهای غربی در تاریخ معاصر ایران بوده است. به طورکلی، تحلیل مفهوم تربیت در ادبیات فارسی کهن و جدید نشان داد که این اصطلاح ناظر به تحول جامع در ساحت های وجودی آدمی است و تحول شناختی یعنی تعلیم را نیز در بر می گیرد. بنابراین، رویکرد تفکیک رد شد و رویکرد تلفیق مورد تایید قرار گرفت. درنتیجه می توان به جای ترکیب عطفی «تعلیم و تربیت» از اصطلاح «تربیت» استفاده نمود
بررسی ساختار عاملی مقیاس بهزیستی جامع
حوزههای تخصصی:
"
ساختار عاملی مقیاس جامع نشانههای سلامت روانی کیز (2000، 2005) که شامل 13 زیر مقیاس اندازهگیری جنبههای لذتجویانه (برای مثال بهزیستی هیجانی) و فضیلتگرایانه (برای مثال بهزیستی اجتماعی و روانشناختی) است، بررسی شد. 88 دانشجوی پسر و 117 دانشجوی دختر دانشگاه تهران، به ترتیب 2، 6 و 5 زیر مقیاس بهزیستی هیجانی، روانشناختی و اجتماعی را تکمیل کردند. عوامل بهزیستی هیجانی، روانشناختی و اجتماعی براساس تحلیل عاملی اکتشافی استخراج شدند. تحلیل عاملی تأییدی نیز 5 مدل فرضی از 13 نشانه سلامت روانی، مشتمل بر مدل مستقل، تک عاملی، سه عاملی ناهمبسته، سه عاملی همبسته و سه عاملی همبسته با بار مشترک را بررسی کرد. تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، نشان داد که مدل سه عاملی همبسته نشانههای سلامت روانی، بهترین مدل برازش شده برای تبیین دادههای حاضر است.
"
سلامت روانی- اجتماعی و راهکارهای بهبود آن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
در اساس نامه سازمان جهانی بهداشت 1 ( WHO ) سلامت «نه تنها نبود بیماری یا معلولیت»، بلکه «حالت بهینه خوب بودن جسمی، روانی و اجتماعی» تعریف شده است (گزارش سازمان جهانی بهداشت، 2001). مفهوم سلامت روانی نیز از نظر WHO چیزی فراتر از نبود اختلال های روانی و شامل 1- خوب بودن ذهنی، 2- ادراک خودکارآمدی، 3- استقلال و خودمختاری، 4- کفایت و شایستگی، 5- وابستگی میان نسلی و 6- خودشکوفایی توانمندی های بالقوه فکری و هیجانی است (همان جا). اختلال رفتاری- روانی عبارت است از حالات قابل توجه بالینی که با تغییر در تفکر، خلق، هیجان یا رفتار مشخص و با ناراحتی و تشویش شخصی و یا اختلال کارکرد زندگی همراه باشد. این تغییرات در گستره هنجار جامعه قرار نمی گیرند و به صورت واضح غیرعادی و بیمارگونه و مداوم یا عودکننده هستند (همان جا؛ سادوک 2 ، سادوک و رالز 3 ، 2009). گرچه WHO از سال 1946 میلادی برای سلامت تعریف سه بعدی زیستی، روانی و اجتماعی را بیان کرده است، اما در بیشتر کشورها دو بعد روانی و اجتماعی سلامت تا حد زیادی به وسیله متولیان سامانه سلامت و حاکمان کشورها نادیده گرفته شده، که البته کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. از حدود دو دهه پیش WHO نسبت به این بی توجهی زیان بار هشدار جدی داده و به نقش نزدیک به 85 درصدی عوامل روانی- اجتماعی تأثیرگذار بر سلامت اشاره کرده است. به دنبال آن کشورهای توسعه یافته به سرعت راهکارهایی برای اصلاح بهداشت روانی- اجتماعی جوامع خود تدارک دیده، به مرحله اجرا در آورده اند. به نظر می رسد زمان آن فرا رسیده که کشور ما نیز به طرح این موضوع مهم و حیاتی بپردازد؛ این مقاله با هدف بررسی نارسایی های سلامت روانی- اجتماعی و ارایه راهکارهای بهبود آن، نیز وظایف وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و رسالت فرهنگستان علوم پزشکی ایران در این زمینه تنظیم شده است. بر پایه اظهار نظر سازمان جهانی بهداشت (2001) در سال 1990 میلادی از ده بیماری که بیشترین میزان ناتوانی را در جهان سبب شده اند، پنج مورد آن مربوط به بیماری های روانی است (افسردگی اساسی 4 ، سوء مصرف دارو و الکل 5 ، اختلال خلقی دو قطبی 6 ، اسکیزوفرنی 7 و اختلال وسواسی- اجباری 8 ). بر پایه پیش بینی های پژوهشگران بین المللی بار اختلال افسردگی، حوادث و سوانح، عوارض جنگ، خشونت و صدمه به خود از سال 1990 تا سال 2020 به ترتیب از رتبه چهارم به دوم، نهم به سوم (گفتنی است کشور ما درحال حاضر از این نظر در بدترین وضعیت است)، شانزدهم به هشتم (احتمال افزایش این رتبه پس از حادثه 11 سپتامبر 2001 و واکنش های پس از آن بیشتر شده است)، نوزدهم به دوازدهم و هفدهم به چهاردهم جابه جا می شود (کریستوفر 9 ، آلن 10 و لوپز 11 ، 1996). در جدیدترین پیش بینی WHO بار اختلال افسردگی از سال 2002 به سال 2030 میلادی در کشورهای توسعه یافته از رتبه چهارم به رتبه نخست و در کشورهای در حال توسعه از رتبه چهارم به رتبه دوم پس از HIV/AIDS می رسد. همچنین بار بیماری دیابت که یک اختلال روان تنی است، از رتبه بیستم در سال 2002 به رتبه یازدهم در سال 2030 میلادی کاهش می یابد (سازمان جهانی بهداشت، 2008). در ایران بار بیماری های روانی و اختلال های روانی- رفتاری پس از حوادث عمدی و غیرعمدی، رتبه دوم را در سال 1382 به دست آورده است (نقوی، 2007). تمامی این پبش بینی ها از اهمیت توجه جهانی به سلامت روان در دو دهه آینده حکایت می کند. بر پایه اظهارنظر کمیسیون عوامل تعیین کننده روانی- اجتماعی سلامتِ WHO نزدیک 85 درصد عوامل تأثیرگذار بر سامانه سلامت، به جز عوامل زیستی و ژنتیک است، که به نظر می رسد در تمامی کشورها، از جمله ایران، نادیده گرفته شده است. اگرچه برای سلامت اجتماعی تعریف و شاخص گذاری یکسان جهانی وجود ندارد، متناسب با هر منطقه شاخص های خاصی به کار رفته است. از دیدگاه صاحب نظران ایران شاخص های سلامت اجتماعی عبارت است از: نبود فرد فقیر، خشونت، تبع ی ض جنس ی، ب ی کار ی و تبع ی ض قوم ی- نژاد ی - منطقه ا ی؛ کنترل رشد جمعیت؛ برابری همگان در برابر قانون؛ رعایت پ ی مان حقوق بشر و سا ی ر پ ی مان ها ی مرتبط با حقوق انسان؛ آموزش اجباری و رایگان تا پا ی ان دوره راهنما یی؛ دسترسی همگان به خدمات سلامت؛ وجود امن ی ت و آزاد ی عق ی ده؛ احساس رضا ی ت از زندگ ی؛ زیرپوشش بیمه بودن تمامی مردم؛ توز ی ع عادلانه درآمدها (حق افراد داده شود و همه برا ی کسب درآمد فرصت برابر داشته باشند)؛ مشروعیت حکومت نزد مردم؛ انتخاب حاکمان به ش ی وه مردم سالارانه و نظارت مردم بر آن ها (رفیعی، سمیعی، امینی رازانی و اکبریان، 2010). برخی واقعیت های روانی اجتماعی ایران 1- روند شیوع اعتیاد در ایران الف- طی 20 سال گذشته از سال 1357 تا 1377 به طور متوسط میزان بروز سوء مصرف مواد سالانه
مقایسه ارزشیابی رفتار دانش آموزان توسط والدین، معلم و خود او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، مقایسه ارزشیابى رفتار دانشآموزان از نظر خودشان، معلمان و والدین آنها است.بدین منظور از یک مطالعه بزرگ که 1784 دانشآموز(در مقطع ابتدایى و راهنمایى)در شهر شیراز را شامل مىشود، تعداد 220 دانشآموز که مقیاسهاى درجهبندى رفتار به وسیله خود دانشآموز، معلم و والدین آنها تکمیل شده بود، مورد بررسى قرار گرفتند.جهت کسب اطلاعات، از نیمرخ درجهبندى رفتار براون و هامیل(1978)یعنى سه مقیاس ارزشیابى رفتار به وسیله خود دانش آموز، معلم و والدین، استفاده شد.پایایى و روایى مقیاسهاى مورد استفاده در تحقیق حاضر مورد تأیید قرار گرفت.نتایج به دست آمده نشان داد که مابین زیرمقیاسهاى نمونه پرسشنامه دانشآموز (خانه، مدرسه و همسالان)همبستگى مثبت و معنى دارى(001/0 P) وجود دارد و حاکى از اعتبار سازهاى نمونه دانشآموز مىباشد.به علاوه مابین ارزشیابى رفتار خود دانشآموز با ارزشیابى والدین و ارزشیابى معلم از رفتار دانشآموز همبستگى مثبت و معنىدارى(01/0 P به دست آمد، در حالى که مابین ارزشیابى والدین و ارزشیابى معلم از رفتار دانشآموز، رابطه معنىدارى به دست نیامد.جهت بررسى تفاوت میانگینهاى ارزشیابى رفتار از نظر خود دانشآموز، معلم و والدین آنها، از تحلیل واریانس چند متغیره طرحهاى تکرارى (AVONAM) استفاده شد و تفاوت مابین کلیه میانگینها معنىدار بود.همچنین تفاوتهاى فوق در دو گروه دانشآموزان پسر و دختر بهطور جداگانه مورد بررسى قرار گرفت و یافتهها نشان داد که بین(خود-ارزشیابى)رفتار دانشآموز باارزشیابى والدین و ارزشیابى معلم از رفتار دانشآموز همبستگى وجود دارد.به عبارت دیگر، ارزشیابى والدین و معلم با خود ارزشیابى دانشآموز همسویى دارد.به منظور بررسى تفاوت نظرات سه گروه(دانشآموز، والدین و معلم)بررسى میانگین نمرات ارزشیابى رفتار نشان داد که معلمان رفتار دانشآموزان را مطلوبتر از دو گروه دیگر ارزیابى مىکنند و برعکس، والدین ارزیابى پایینترى از رفتار فرزندانشان نسبت به معلمان و خود فرزندانشان دارند.در پایان نتایج مورد بحث و بررسى قرار گرفت و پیشنهادهاى لازم ارایه گردید.
روابط درونی طرح واره های ناسازگار اولیه و صفات شخصیت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط درونی بین طرح واره های ناسازگار اولیه و پنج عامل بزرگ شخصیت انجام پذیرفت.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش متشکل از دانشجویان کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای دانشگاه تهران بودند. نمونه 200 نفر از دانشجویان (100 پسر و 100 دختر) بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسش نامه های «فرم کوتاه طرح واره Young (YSQ-SF)» و «فرم کوتاه و تجدید نظر شده پنج عامل شخصیت (NEO-FFI یا Five-Factor Inventory)» بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی Pearson و همبستگی کانونی (Canonical correlation) استفاده شد.
یافته ها: صفات شخصیتی با طرح واره های ناسازگار اولیه رابطه معنی دار داشت. نتایج همبستگی کانونی نشان داد که روان رنجورخویی و رهاشدگی/ بی ثباتی در اولین ریشه کانونی، توافق و انزوای اجتماعی/ بیگانگی در دومین ریشه کانونی و در سومین ریشه کانونی وظیفه شناسی و بی اعتمادی/ بدرفتاری بیشترین نقش را داشته اند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، می توان گفت که طرح واره های ناسازگار اولیه و ابعاد شخصیتی همگرایی و همپوشی مفهومی قابل ملاحظه ای دارند.
بررسی رابطه مؤلفه های زبان شناختی با هوش و سن
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین مؤلفه های زبان شناختی با هوش و سن انجام گرفته و از نوع همبستگی است و جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان تیزهوش و عادی دختر در پایه های اول تا سوم ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 87-1386 تشکیل داده اند. از طریق نمونه گیری چند مرحله ای، با استفاده از آزمون هوشی کاتل فرم الف، دانش آموزان تیزهوش و عادی مشخص و انتخاب شده اند. حجم نمونه در هر یک از گروه دانش آموزان تیزهوش و عادی 60 نفر در نظر گرفته شده، که مجموع کل نمونـه 120 دانش آموز را شامل شده است. برای اندازه گیری توانایی های زبانی، از آزمـون رشـد زبـان 3) TOLD-P) استفاده شد. داده های آماری از طریق محاسبه ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین هوش و مؤلفه های زبان شناختی رابطه مثبتی وجود دارد. همچنین رابطه مثبتی بین سن و مؤلفه های زبان شناختی به دست آمد؛ ولی این رابطه با متغیرهای سازمان دهی، صحبت کردن (زبان بیانی) و نحو معنادار نبود. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که هوش نسبت به سن در پیش بینی متغیرهای زبان شناختی نقش بیشتری دارد.