فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر اعتماد به نفس به عنوان یک سخنران و اضطراب سخنرانی دانش آموزان بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1402-1403 در مدارس شهر خرم آباد بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه به صورت دو جلسه در هفته به مدت 90 دقیقه تحت درمان شناختی-رفتاری ویلدرموت قرار گرفتند وگروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس خود گزارش دهی درباره اعتماد به نفس به عنوان یک سخنران (PRCS)، فهرست محرک-پاسخ اضطراب اندلر (1962) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، تفاوت معناداری )01/0> (Pبین پس آزمون گروه آزمایش و گواه در اضطراب سخنرانی واعتماد به نفس به عنوان یک سخنران وجود داشت. درنتیجه می تولن گفت، درمان شناختی- رفتاری یکی از روش های مؤثر در ارتقای اعتماد به نفس به عنوان یک سخنران و کاهش اضطراب سخنرانی در دانش آموزان دوره متوسطه اول است.
بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه ی انگیزه ی نوشتن در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۷
254 - 234
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه ی انگیزه ی نوشتن در دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات روانسنجی بود. جامعه ی آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان مدارس دوره ی متوسطه ی اوّل شهر گرمی (استان اردبیل) در سال تحصیلی 1403-1402 تشکیل می دادند که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 314 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی انگیزه ی نوشتن گرهام و همکاران (2023) و مقیاس نیازهای بنیادین روانشناختی دانش آموزان در مدرسه تیان و همکاران (2014) استفاده شد. برای بررسی پایایی از روش ضریب همسانی درونی (آلفای کرونباخ) و برای بررسی روایی از تحلیل عاملی تاییدی و روایی همگرا استفاده شد. تحلیل ها با استفاده از نرم افزار 25SPSS و نرم افزار 8/8LISREL انجام گرفت. نتایج تحلیل عاملی تأییدی، هفت عامل کنجکاوی، مشارکت، شناخت اجتماعی، نمرات، رقابت، تنظیم هیجان، و رفع بی حوصلگی را برای پرسشنامه ی انگیزه ی نوشتن تأیید کرد. نتایج ضرایب همبستگی پیرسون برای بررسی روایی همزمان پرسشنامه ی انگیزه ی نوشتن نشان داد که بین نمره ی دانش آموزان در پرسشنامه ی انگیزه ی نوشتن با مقیاس نیازهای بنیادین روانشناختی دانش آموزان در مدرسه رابطه ی مثبت معناداری وجود دارد. همسانی درونی پرسشنامه ی انگیزه ی نوشتن بر حسب ضرایب آلفای کرونباخ محاسبه شد و با ضرایب همبستگی 73/0 تا 81/0 مورد تأیید قرار گرفت. بنابراین، براساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که پرسشنامه ی انگیزه ی نوشتن برای سنجش این سازه در نمونه های دانش آموزان ایرانی از روایی و پایایی کافی برخوردار است.
بررسی اثر بخشی آموزش مادران بر اساس مداخله مبتنی بر دلبستگی بر ابعاد چندگانه اضطراب کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ بهار (خرداد) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۷
۲۴۹-۲۳۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال اضطراب جدایی از شایع ترین اختلال روانی در کودکی است که در صورت عدم درمان موجب اختلالات شدید در بزرگسالی خواهد شد. هدف: پژوهش حاضر باهدف اثربخشی آموزش مادران بر اساس مداخله مبتنی بر دلبستگی بر ابعاد چندگانه اضطراب کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال اضطراب جدایی مقطع ابتدایی آموزش و پرورش ناحیه یک شهر ساری در سال تحصیلی ۱۴۰۲- ۱۴۰۱ بودند. نمونه پژوهش 30 نفر از کودکان مبتلال به اختلال اضطراب جدایی بودند به روش هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایشی وگواه گمارش شدند (هر گروه 15 نفر). پس از اجرای پیش آزمون، شرکت کنندگان گروه آزمایشی، مداخله مبتنی بر دلبستگی بر اساس پروتکل قنبری و همکاران (1392)، به مدت 8 جلسه دو ساعته به صورت گروهی دریافت کردند. سپس مرحله پس آزمون وبعد از سه ماه مرحله پیگیری انجام گردید. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه ابعاد چندگانه اضطراب مارچ و همکاران (1997) بود. جهت تجزیه وتحلیل دادها، از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکررآمیحته با استفاده از نرم افزار 26 Spss انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که آموزش مادران بر اساس مداخله مبتنی بر دلبستگی منجر به کاهش ابعاد چندگانه اضطراب کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی شد (05/0 >P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که مداخله مبتنی بر دلبستگی بر ابعاد چندگانه اضطراب و مؤلفه های آن بر کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی در گروه آزمایش مؤثر بوده و می توان این مداخله را به کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی، روان شناسان و مشاوران کودک توصیه کرد.
پیش بینی مشکلات هیجانی و رفتاری نوجوانان بر اساس کنترل روان شناختی والدین و امنیت روانی نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ پاییز (مهر) ۱۴۰۴ شماره ۱۵۱
۲۲۲-۲۰۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: در طول تغییرات دوره نوجوانی، نوجوانان ممکن است مشکلات هیجانی و رفتاری خاصی از خود نشان دهند. یکی از منابع مشکلات هیجانی و رفتاری در نوجوانان، بافت خانواده است. در مورد پیش بینی مشکلات هیجانی و رفتاری نوجوانان بر اساس کنترل روانشناختی والدین و امنیت روانی نوجوان خلا پژوهشی وجود دارد. هدف: هدف از انجام این پژوهش، پیش بینی مشکلات هیجانی و رفتاری نوجوانان بر اساس کنترل روانشناختی والدین و امنیت روانی نوجوان بود. روش: روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهرستان آبیک (1726 نفر) در سال تحصیلی 1403-1402 بود که طبق جدول مورگان، 360 نفر از آنان با روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری داده ها در این پژوهش شامل پرسشنامه های خودگزارشی آخنباخ (آخنباخ، ۱۹۹۱)، کنترل روانشناختی وابسته مدار و پیشرفت مدار (سوننز و همکاران، ۲۰۱۰) و امنیت روانی (مازلو، ۲۰۰۴) بود. هم چنین، تحلیل داده های پژوهش با روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام با بهره گیری از نسخه 26 نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد، کنترل روانشناختی والدین با مشکلات هیجانی رفتاری نوجوانان همبستگی مثبت معنادار دارد (05/0>P)، بنابراین با افزایش کنترل روانشناختی والدین، مشکلات هیجانی رفتاری نوجوانان افزایش می یابد. علاوه بر این نتایج حاکی از آن بود که امنیت روانی با مشکلات هیجانی رفتاری نوجوانان همبستگی منفی معنادار دارد (05/0>P)، بنابراین با افزایش امنیت روانی در نوجوانان، مشکلات هیجانی رفتاری آنان کاهش پیدا می کند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر پبیشنهاد می شود، آموزش و آگاهی بخشی به والدین به جهت تعدیل کنترل روانشناختی و تقویت امنیت روانی در نوجوانان در دستور کار مشاوران مدرسه قرار گیرد تا نوجوانان در برابر مسائل و چالش ها، توانمندی بالاتری از خود نشان داده و بدین طریق از بروز مشکلات هیجانی و رفتاری در آنان پیشگیری شود.
وضعیت سنجی اختلالات روانی در مراجعان مراکز خدمات روان شناختی و مشاوره شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۲
199 - 220
حوزههای تخصصی:
وضعیت اختلالات و آسیب های روانی در افراد مراجعه کننده به مراکز خدمات روان شناختی می تواند هم نشان گر وضعیت روانی افراد جامعه و هم دیدگاه مردم نسبت به استفاده از خدمات روان شناختی و مشاوره باشد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف وضعیت سنجی اختلالات روانی در مراجعین مراکز خدمات روان شناختی و مشاوره شهر تهران به انجام رسید. تحقیق حاضر بر اساس هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت روش تحقیق، از نوع تحقیقات توصیفی - پیمایشی بود. جامعه تحقیق شامل مراجعین مرکز خدمات روان شناختی نسیم آرامش در شهر تهران بود. حجم نمونه در این تحقیق برابر با 300 نفر محاسبه شد. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری دردسترس بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS نسخه 27 استفاده شد. ابزار پژوهش مشتمل بر آزمون اختلالات روان شناختی SCL90 بود. یافته های پژوهش نشان داد که نشانه های اختلال روانی افسردگی، وسواس اجباری، افکار پارانوئید و اضطراب بیشترین میزان شیوع را در میان مراجعان داشتند. ضمن این که زنان نسبت به مردان در مقیاس های شکایات جسمانی، افسردگی، اضطراب، ترس مرضی و مقیاس کلی از وضعیت نامطلوب تری رنج می بردند. این نتایج گویای این است که عموم افراد مراجعه کننده به مراکز مشاوره در کشور ما از وضعیت روان شناختی چندان مطلوبی برخوردار نیستند و از سویی، زمانی به مراکز خدمات روانی رجوع می کنند که درگیر انواع اختلالات و آسیب-های روانی هستند و به عبارتی، رهایی از رنج های روانی نسبت به ضرورت رشد فردی در میان مراجعان مراکز روان شناختی اولویت دارد.
The Relationship Between Self-Esteem and Academic Achievement with Test Anxiety in Students
حوزههای تخصصی:
Objective: The purpose of this study was to ascertain how middle school students at Fakhri Zadeh School in Ardabil Province's academic year of 2023–2024 related their self-esteem, academic achievement, and test anxiety.
Methods: The descriptive-correlational research approach was used for the objective of the study. All middle school students at Fakhrizadeh School were included in the statistical population, and 60 students from the same school were chosen for the study using convenience sampling. The Rosenberg Self-Esteem Scale (RSES) and the Test Anxiety Scale (TAS) were the instruments utilized in this study. The SPSS program version 23 was employed for the tests, which included linear regression and the Pearson correlation coefficient.
Results: The current study's findings indicated no significant correlation between academic success and either test anxiety (p=0.47) or self-esteem (p=0.88). Test anxiety and self-esteem, however, were significantly and negatively correlated (p<0.001). Furthermore, test anxiety was significantly predicted by self-esteem (p<0.001).
Conclusion: The findings of this study show that self-esteem plays a part in predicting test anxiety, and since students' self-esteem may be raised by offering them courses, it is feasible to establish the conditions necessary to lessen test anxiety.
اثربخشی شبیه سازی ذهنی فرآیندی و فرآورده ای بر انعطاف پذیری شناختی، اهمال کاری تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۶
171 - 198
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شبیه سازی ذهنی فرآیندی و فرآورده ای بر انعطاف پذیری شناختی، اهمال کاری تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان متوسطه ی دوره ی دوم انجام شد. این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه ی دانش-آموزان متوسطه ی دوم شهر بادرود در سال 1403 بودند که از میان آنها، 30 نفر به روش نمونه گیری غیرتصادفی از نوع در دسترس انتخاب شدند. سپس، آزمودنی های گروه آزمایش، به مدت 8 جلسه ی یک ساعته آموزش پروتکل شبیه سازی ذهنی فرآیندی و فرآورده ای دریافت کردند. جهت ارزیابی آزمودنی ها نیز از پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی دنیس و واندروال (2010)، اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984) و عملکرد تحصیلی تیلور و فام (1999) استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمودن تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS-27 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که شبیه سازی ذهنی فرآیندی و فرآورده ای بر انعطاف پذیری شناختی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان متوسطه دوره دوم اثر مثبت و معناداری داشت (05/0>P). با این وجود، این مداخله بر اهمال کاری تحصیلی این گروه از دانش آموزان اثر معناداری نداشته است (05/0<P). برنامه آموزش شبیه سازی ذهنی فرآیندی و فرآورده ای می تواند به عنوان یک مداخله ی سودمند برای بهبود انعطاف پذیری شناختی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان متوسطه ی دوره دوم مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر اضطراب، باورهای فراشناختی و فراهیجانی زنان چاق مبتلا به اختلال خوردن شهر خمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تأثیر اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر اضطراب، باورهای فراشناختی و فراهیجانی زنان چاق مبتلا به اختلال خوردن شهر خمین است. روش شناسی: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه های کنترل و آزمایش بود. جامعه آماری تحقیق را زنان چاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 2 شهر تهران در سال 1402 تشکیل دادند. روش نمونه گیری هدفمند و براساس معیارهای ورود و خروج بوده که حجم نمونه با استفاده از نرم افزار Gpower تعیین و به صورت تصادفی ساده به دو گروه کنترل و آزمایشی تقسیم شدند. پرسشنامه های اضطراب، پرسشنامه باورهای فراشناختی، پرسشنامه باورهای فراهیجانی و پرسشنامه اختلال خوردن در اختیار آزمودنی های گروه تجربی و کنترل به صورت پیش آزمون و پس آزمون قرار گرفت. ده جلسه درمان پذیرش و تعهد براساس نظریه فورامن و هربرت بر روی آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد. جهت تجزیه وتحلیل داده های تحقیق از تحلیل کوواریانس استفاده شد. تمام عملیات آماری پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 با سطح معنی داری 05/0>P در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که تفاوت میانگین نمره های پس آزمون اضطراب، باورهای فراشناختی، فراهیجان مثبت، فراهیجان منفی و اختلال خوردن در دو گروه آزمایش و کنترل معنادار است (05/0>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق می توان گفت که درمان پذیرش و تعهد بر اضطراب، باورهای فراشناختی و فراهیجانی زنان چاق مبتلا به اختلال خوردن تأثیر دارد.
اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیم بر سرزندگی تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۷
275 - 255
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیم بر سرزندگی تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان بود. پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را همه دانش آموزان پسر پایه پنجم و ششم مقطع ابتدایی روستای اشکستگ شهرستان سرباز در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 85 نفر تشکیل داد که از بین آن ها تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش طی 8 جلسه آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیم را دریافت کردند، در حالی که آزمودنی های گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. قبل و پس از آموزش همه آزمودنی ها پرسشنامه سرزندگی تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه را تکمیل کردند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری در SPSS-26 انجام گرفت. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که در مرحله پس آزمون آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، افزایش نمره معناداری را در سرزندگی تحصیلی (001/0>P) و احساس تعلق به مدرسه (001/0>P) تجربه کردندو بر مبنای نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیم در ارتقای سرزندگی تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دختر با مشکلات تحصیلی تأثیر مثبت دارد و ازطریق آموزش این راهبردها امکان بهبود شرایط تحصیلی این دسته از دانش آموزان وجود دارد.
The Role of Neuroticism, Marital Empathy, and Marital Forgiveness in Predicting Marital Satisfaction in Married Women(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This research was conducted to investigate the role of neuroticism, marital empathy, and marital forgiveness in predicting marital satisfaction in married women. Methods: The research method utilized in the present study was the correlation-regression method. The research population comprised married women residing in the geographical area of Lorestan province. The research sample was selected using the multi-stage cluster random sampling method, with a total of 840 participants. The instruments of the present study comprised standard questionnaires, including the Enrich Marital Satisfaction Scale, the NEO-FFI Questionnaire, the Marital Empathy Scale, and the Marital Forgiveness Scale. Employing SPSS software, the acquired data underwent comprehensive analysis. Results: Through multiple linear regression, the model explains 46% of marital satisfaction variance. Standardized coefficients highlight neuroticism's adverse impact, while empathy and forgiveness positively influence satisfaction. A unit increase in forgiveness and empathy corresponds to 0.349 and 0.285 satisfaction units, respectively, whereas neuroticism predicts a 0.324 unit decrease. Hierarchically, forgiveness exerts the greatest influence, followed by neuroticism and empathy. Conclusion: This research emphasizes the need to address neuroticism, encourage marital empathy, and promote forgiveness as essential factors enhancing marital satisfaction, offering valuable insights for individuals and professionals in family counseling, therapy, and policymaking.
پیش بینی تنوع طلبی جنسی بر اساس سبک های دلبستگی با میانجیگری تکانش گری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تنوع طلبی جنسی یک اختلال است که معمولاً زمانی رخ می دهد که عشق در روابط کم رنگ شود و ارضای جنسی مطلوبی در آن رابطه اتفاق نیافتد. هدف از انجام پژوهش حاضر، پیش بینی تنوع طلبی جنسی بر اساس سبک های دلبستگی با نقش میانجی تکانشگری در بین زوجین دانشجو دانشگاه های آزاد اسلامی استان تهران بود.
روش: روش پژوهش، توصیفی- همبستگی بر اساس معادلات ساختاری بود. کلیه زوجین دانشجوی دانشگاه های آزاد اسلامی استان تهران در سال تحصیلی 1402-1403که افراد پاسخ دهنده 181 نفر زن و 119 نفر مرد بودند. حجم نمونه، 287 نفر تعیین شد. اما در نهایت 300 نفر پرسشنامه ها را تکمیل کردند. این افراد به روش نمونه گیری غیر تصادفی و هدفمند انتخاب شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه های سبک های دلبستگی بارتولومیو و هوروتیز (1991)، نگرش به خیانت (روابط فرازناشویی) واتلی (2008) وتکانشگری بارت و همکاران (1995) جمع آوری شد. داده ها از طریق روش توصیفی و استنباطی با استفاده از آزمون تی- استیودنت تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: بر اساس یافته ها، سبک های دلبستگی با نقش میانجی تکانشگری، تنوع طلبی جنسی زوجین را پیش بینی کردند. این یافته نشان می دهد که شاخص های سبک های دلبستگی و تکانشگری به صورت معناداری قادر به پیش بینی تنوع طلبی جنسی بودند (05/0p <).
نتیجه گیری: بر اساس یافته ها سبک های دلبستگی با میانجی گری تکانشگری، بر تنوع طلبی جنسی زوجین تأثیر می گذارند. به طور کلی می توان ذکر نمود که ویژگی های شخصیتی و روان شناختی، مانند تکانشگری و سبک های دلبستگی، می توانند بر جنبه های مختلف روابط زناشویی، از جمله تنوع طلبی جنسی تأثیر بگذارند.
مقایسه اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد و مصاحبه انگیزشی بر نشانه های مرضی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد و مصاحبه انگیزشی بر نشانه های مرضی زنان مطلقه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن_ﭘﺲآزﻣﻮن و ﮔ ﺮوه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مطلقه شهرستان خدابنده در سال 1401-1402 بود. تعداد 39 زن مطلقه به صورت دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 13 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل چک لیست علائم روانی (SCL-90-R) درگوتیس و همکاران (1973) بود. هر یک از گروه های آزمایش 8 جلسه مداخله 2 ساعته دریافت کردند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین اضطراب، پرخاشگری، ترس مرضی، افکارپارانوئیدی، روان پریشی، حساسیت در روابط متقابل درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد و بین میانگین پرخاشگری، افکارپارانوئیدی و حساسیت در روابط متقابل گروه مصاحبه انگیزشی با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P)، اما برای نشانه های افسردگی، شکایات جسمانی، وسواس و اجبار تفاوت معناداری در سطح 05/0 مشاهده نشد. علاوه بر این بین اثربخشی دو مداخله تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P). نتایج نشان داد که درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد و مصاحبه انگیزشی برای بهبود برخی از نشانه های مرضی در زنان مطلقه مداخله های کارآمدی برای استفاده توسط مشاوران و روان شناسان هستند.
مقایسه ی اثربخشی واقعیت درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر مهارت های ارتباطی در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۷)
۱۲۲-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی اثربخشی واقعیت درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر مهارت های ارتباطی در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهر همدان در سال 1401 بود که از بین آن ها 48 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی به دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل تخصیص یافتند. ابزار این پژوهش شامل پرسشنامه مهارت های ارتباطی (بارتون، 1990، CST) بود. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون بین سه گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت. همچنین میانگین نمره مهارت های ارتباطی در گروه واقعیت درمانی بطور معنی داری بیشتر از گروه درمان پذیرش و تعهد بود (05/0>p)؛ که نشان دهنده اثربخشی بیشتر واقعیت درمانی نسبت به درمان پذیرش و تعهد بود. بنابراین، می توان نتیجه گرفت واقعیت درمانی یک مداخله اثربخش تر از درمان پذیرش و تعهد بر بهبود مهارت های ارتباطی در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس است.
ساخت و اعتباریابی ابزار سنجش سوگ و فقدان مهاجرت در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ پاییز (آبان) ۱۴۰۴ شماره ۱۵۲
۲۰۳-۱۸۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: مشکلات روانی پس از مهاجرت می تواند بر زندگی و توانایی های کودکان تأثیرگذار باشد. سوگ مهاجرت هنوز به اندازه کافی در پژوهش ها مورد توجه قرار نگرفته است. پرسشنامه های موجود در این حوزه برای ارزیابی میزان و شدت سوگ مهاجرت در بزرگسالان تدوین شده است و کاربرد آن ها برای گروه سنی کودکان و نوجوانان با ابهام مواجه است. هدف: این پژوهش با هدف ساخت و اعتباریابی پرسش نامه محقق ساخته سوگ و فقدان مهاجرت در کودکان مقیم کشور کانادا انجام شد. روش: این پژوهش از نظر هدف، بنیادی- کاربردی و از حیث نوع گردآوری داده ها، پیمایشی پرسشنامه ای و از نظر روش شناسی، از جمله مطالعات آزمون سازی به حساب می آید که در قالب یک طرح پژوهشی همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان ایرانی خانواده های مهاجر در کشور کانادا در محدوده سنی 9 تا ۱۵ سال در سال 1402 بود. نمونه آماری نیز 120 کودک بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه سوگ و فقدان مهاجرت در کودکان (محقق ساخته) و پرسشنامه افسردگی کودکان (کواکس و بک، 1977) بود. تحلیل داده ها نیز از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی نوع اول و دوم برای بررسی روایی سازه و روش تحلیل مؤلفه های اصلی با استفاده از نرم افزارهای AMOS-24 و SPSS-22 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد پرسشنامه محقق ساخته سوگ و فقدان مهاجرت در کودکان، مشخصات روان سنجی مطلوبی دارد. روایی ملاکی این پرسشنامه با پرسشنامه افسردگی کودکان 784/0 به دست آمد. تحلیل عاملی مؤلفه های اصلی پرسشنامه با دوران واریماکس انجام شد که با در نظر گرفتن یک مدل 5 عاملی، 26/61 درصد از کل واریانس تبیین شد. در مورد پایایی پرسشنامه نیز، ضریب بازآزمایی و آلفای کرونباخ کلی پرسشنامه به ترتیب برابر با 89/0 و 94/0 بود. هم چنین آلفای کرونباخ خرده مقیاس های پرسشنامه در بازه 72/0 تا 94/0 بود که نشان دهنده پایایی مطلوب این پرسشنامه بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش پیشنهاد می شود، درمانگران حوزه کودک و نوجوان از پرسش نامه محقق ساخته سوگ و فقدان مهاجرت در کودکان برای شناسایی کودکان در معرض خطر سوگ مهاجرت، ارزیابی میزان و شدت سوگ مهاجرت در کودکان و تهیه طرح مداخلات درمانی مرتبط با آن استفاده کنند.
نقش میانجی گر مشارکت ورزشی در رابطه اختلالات بد شکلی بدن با نگرانی از تصویر بدنی و اعتیاد به اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ پاییز (آذر) ۱۴۰۴ شماره ۱۵۳
۲۸۷-۲۷۲
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلالات بدشکلی بدن با نگرانی از تصویر بدنی و اعتیاد به اینترنت مرتبط است، اما نقش میانجی مشارکت ورزشی در این رابطه کمتر بررسی شده است. مطالعات پیشین نشان داده اند که نگرانی از تصویر بدنی می تواند منجر به اعتیاد به اینترنت شود، اما تأثیر فعالیت های ورزشی به عنوان یک عامل میانجی در این ارتباط نیاز به پژوهش بیشتری دارد. این مطالعه به بررسی این شکاف پژوهشی می پردازد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه اختلالات بدشکلی بدن با نگرانی از تصویر بدنی و اعتیاد به اینترنت با نقش میانجی گر مشارکت ورزشی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان ورودی 1403-1404 دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر بود که از میان آن ها 210 نفر به عنوان نمونه به شیوه در دسترس انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه مشارکت ورزشی (اکیلز و همکاران، 2001)؛ پرسشنامه اختلال بدشکلی بدن (ربیعی و همکاران، 1390)؛ نگرانی از تصویر بدنی (لیتلتون و همکاران، 2005) و اعتیاد به اینترنت (یانگ، 1996) بود. تحلیل های همبستگی در نرم افزار اس پی اس اس نسخه 27 و تحلیل های مربوط به مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار ایموس انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که اختلالات بدشکلی بدن با افزایش نگرانی از تصویر بدنی و اعتیاد به اینترنت ارتباط مثبت دارد (05/0 >P). مشارکت ورزشی به عنوان یک متغیر میانجی، این رابطه را تعدیل کرد و کاهش معناداری در اثرات بدشکلی بدن بر نگرانی از تصویر بدنی و اعتیاد به اینترنت ایجاد نمود (05/0 >P). به عبارت دیگر، ورزش منظم توانست با کاهش نگرانی های مرتبط با تصویر بدن، از شدت اعتیاد به اینترنت بکاهد. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان می دهد که افزایش مشارکت در فعالیت های ورزشی می تواند به عنوان یک راهکار مؤثر برای کاهش نگرانی های ناشی از اختلال بدشکلی بدن و جلوگیری از اعتیاد به اینترنت مورد استفاده قرار گیرد. برنامه ریزی برای ترویج ورزش منظم، به ویژه در میان افراد با علائم بدشکلی بدن، می تواند به بهبود تصویر بدنی و کاهش وابستگی به فضای مجازی کمک کند. پیشنهاد می شود مداخلات روانشناختی و برنامه های سلامت عمومی، ورزش را به عنوان یک ابزار کمکی در کنار درمان های سنتی بدشکلی بدن و اعتیاد به اینترنت بگنجانند.
بررسی اثربخشی برنامه آموزش مبتنی بر تجربه زیسته در روابط والد- فرزندی بر همدلی و تنظیم هیجان دختران نوجوان بد سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ تابستان (تیر) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۸
۲۴۴-۲۲۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: نوجوانی یکی از حساس ترین دوره های رشدی در روند تحول انسان است. نوجوانان بدسرپرست از حمایت های روانی و عاطفی والد یا والدین خود محروم هستند. نداشتن تنظیم هیجانی و ناتوانی در همدلی از مهم ترین مشکلات و چالش های روانشناختی است که نوجوانان بدسرپرست با آن مواجه هستند. تاکنون پژوهشی به بررسی اثربخشی برنامه درمانی مبتنی بر تجربه زیسته در روابط والد-فرزندی بر میزان همدلی و تنظیم هیجان دختران نوجوان بدسرپرست نپرداخته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش مبتنی بر تجربه زیسته در روابط والد فرزندی بر همدلی و تنظیم هیجان دختران نوجوانان بدسرپرست انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دختران نوجوان بدسرپرست بود که در بازه زمانی فروردین ماه تا بهمن ماه سال 1402 در مراکز حمایتی دخترانه وابسته به اداره بهزیستی شهرستان سنندج حضور داشتند. نمونه آماری پژوهش نیز شامل 30 نوجوان دختر بدسرپرست بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و گواه (۱۵ نفر) گمارش شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم هیجان برای کودکان و نوجوانان (گروس و جان، 2003) و پرسشنامه همدلی (دیویس، 1983) بود. برنامه آموزشی مبتنی بر تجربه زیسته روابط والد فرزندی نیز در قالب ۸ جلسه 60 دقیقه ای و به صورت هر هفته یک جلسه برای گروه آزمایش برگزار شد. هم چنین جهت تحلیل داده ها در این پژوهش از آزمون تحلیل کواریانس و نرم افزار SPSS نسخه 23 استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که برنامه آموزش مبتنی بر تجربه زیسته در گروه آزمایش در نمره کل همدلی و مؤلفه های آن (دغدغه همدلانه، دیدگاه گرایی و آشفتگی شخصی) اثربخشی معناداری نسبت به گروه گواه دارد (05/0 P<). هم چنین این برنامه آموزشی بر راهبرد ارزیابی مجدد شناختی اثربخش بود (05/0 P<) ولی اثربخشی این بسته آموزشی بر راهبرد بازداری هیجانی تأیید نشد (05/0 <P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده پیشنهاد می شود، مراکز نگهداری نوجوانان بدسرپرست از برنامه آموزشی مبتنی بر تجربه زیسته نوجوانان دختر بدسرپرست در روابط والدین و فرزند برای بهبود همدلی و تنظیم هیجانی در این افراد استفاده کنند.
A Comparison of Personality Characteristics, Perceived Social Support and Interpersonal Relationships in Prisoners who Successfully Return to Society and Prisoners who Reoffend
حوزههای تخصصی:
Objective: The purpose of this study was to compare personality traits, Perceived Social Support, and interpersonal relationships between two groups of prisoners: those who successfully reintegrated into society and those who re-offended.Methods: This research employed a causal-comparative method. The statistical population consisted of all individuals with a prison record in the central prison of Tehran city within the last 10 years (from 2014 to 2024). The sample size was 159 individuals (88 recidivists and 71 successfully reintegrated individuals), selected through purposive sampling in two groups: recidivists and successfully reintegrated individuals. Participants were assessed using NEO-Five Factor Inventory (NEO-FFI), The Multidimensional Scale of Perceived Social Support (MSPSS), and the Barton Communication Test Revised. The data were then entered into SPSS-22 statistical software for analysis and analyzed using analysis of variance and independent t-tests.Results: The findings revealed that among personality traits, significant differences between the two groups were observed only in the two dimensions of extraversion (P < 0.001) and conscientiousness (P < 0.001), as well as in the total score of Perceived Social Support (P < 0.003) and interpersonal relationships (P < 0.003). The comparison of means indicated that the meaning of these dimensions was higher in the successfully reintegrated group.Conclusion: Based on the findings, it can be concluded that psychological variables such as extraversion and conscientiousness personality traits, as well as Perceived Social Support and appropriate interpersonal relationships, play a crucial role in successful reintegration into society and prevent re-offending.
نقش میانجی اعتیاد به اینستاگرام در رابطه بین ترس از دست دادن و فرسودگی تحصیلی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۴ خرداد ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۸)
۱۴۲-۱۳۳
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین نقش میانجی اعتیاد به اینستاگرام در رابطه بین ترس از دست دادن و فرسودگی تحصیلی در دانشجویان انجام شد. روش این پژوهش، توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود که در جامعه آماری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد لاهیجان در سال 1402 انجام شد. 260 نفر از این جامعه به شیوه نمونه گیری دردسترس در این مطالعه به عنوان نمونه انتخاب شدند و به مقیاس اعتیاد به اینستاگرام (IAS، کرکابرون و گریفیث، 2018)، مقیاس ترس از دست دادن (FoMoS؛ وگمانن و همکاران، 2017) و پرسشنامه ی فرسودگی تحصیلی مسلش- فرم دانشجویان (MBI-SS؛ شوفلی و همکاران، 2002) پاسخ دادند. تحلیل داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است. همچنین ترس از دست دادن بر فرسودگی تحصیلی و اعتیاد به اینستاگرام اثر مستقیم داشت و اعتیاد به اینستاگرام بر فرسودگی تحصیلی اثر مستقیم داشت (05/0>P). علاوه براین، نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که اعتیاد به اینستاگرام در رابطه بین ترس از دست دادن و فرسودگی تحصیلی نقش میانجی داشت (05/0>P). از نتایج این مطالعه این گونه استنباط می شود که ترس از دست دادن یک عامل ناسازگار است که می تواند به صورت مستقیم و با ایجاد اعتیاد به اینستاگرام، موجب افزایش فرسودگی تحصیلی در دانشجویان شود.
رابطه عملکرد شناختی و بلوغ عاطفی با کیفیت خواب در نوجوانان مقطع متوسطه دوم شهرستان فردیس استان البرز
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
78 - 90
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه عملکرد شناختی و بلوغ عاطفی با کیفیت خواب در نوجوانان انجام گرفت.این پژوهش در زمره مطالعات توصیفی و از نوع همبستگی بود.جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان مقطع متوسطه دوم که درشهرستان فردیس استان البرز مشغول به تحصیل بودند که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند. پرسشنامه های استاندارد(شاخص شدت بی خوابی،آزمون ارزیابی شناختی مونترال و پرسشنامه بلوغ عاطفی)ابزار مورد استفاده بوده.تجزیه و تحلیل داده ها،بااستفاده از نرم افزارspssنسخه25 وبرای تبیین فرضیه ها از آزمون رگرسیون چندگانه همزمان و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد.نتایج حاکی از آن بود که عملکردشناختی رابطه معنا داری با کیفیت خواب دارد که این رابطه به صورت معکوس است.یعنی نمره کیفیت خواب (سطح بیخوابی بالینی) به طور منفی از نمرات مولفه های عملکردشناختی و نمره کل عملکرد شناختی تاثیر می پذیرد.همچنین نمرات بلوغ عاطفی رابطه معنی داری با کیفیت خواب دارد که این رابطه به صورت مستقیم و در جهت مثبت است یعنی نمره کیفیت خواب به طور مستقیم از نمرات مولفه های بلوغ عاطفی و نمره کل بلوغ عاطفی تاثیر می پذیرد و این تاثیرپذیری مثبت و مستقیم میباشد و با افزایش نمره بلوغ عاطفی میزان بیخوابی بالینی افزایش پیدا میکند. عملکردشناختی رابطه معنی داری با بلوغ عاطفی دارد و این رابطه به صورت معکوس و در جهت منفی است. یعنی نمره بلوغ عاطفی به طور منفی از نمرات مولفه های عملکرد شناختی و نمره کل عملکرد شناختی تاثیر می پذیرد و این تاثیرپذیری معکوس میباشد یعنی با افزایش سطح عملکرد شناختی، میزان نارسایی بلوغ عاطفی کاهش پیدا میکند.
پیش بینی خشم پنهان بر اساس تنطیم هیجان رفتاری و خودانگاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تنظیم هیجان رفتاری و خودانگاره در پیش بینی خشم پنهان در نوجوانان بود. مواد و روش: مطالعه حاضر از نوع همبستگی-توصیفی بود. جامعه آماری شامل نوجوانان ۱۳ تا ۱۸ سال ساکن شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۳–۱۴۰۴ بود. با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی، تعداد ۴۱۰ نفر انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه خشم درون ریزی شده، پرسشنامه تنظیم هیجان رفتاری، و پرسشنامه خودانگاره بک بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره در نرم افزار SPSS نسخه ۲۷ تحلیل شدند. یافته ها: بین خشم پنهان و تنظیم هیجان رفتاری رابطه منفی و معناداری مشاهده شد (r = -0.48, p < 0.01). همچنین، خشم پنهان با خودانگاره نیز همبستگی منفی و معنادار داشت (r = -0.41, p < 0.01). نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که تنظیم هیجان رفتاری (β = -0.34, p < 0.01) و خودانگاره (β = -0.31, p < 0.01) به صورت معناداری توانستند ۲۹ درصد از واریانس خشم پنهان را تبیین کنند (R² = 0.29, F = 82.46, p < 0.01). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که تنظیم هیجان رفتاری و خودانگاره نقش معناداری در پیش بینی خشم پنهان نوجوانان دارند. تقویت مهارت های تنظیم هیجان و بهبود تصویر ذهنی از خود می تواند از راهبردهای مؤثر در کاهش خشم پنهان و پیامدهای روانی آن در نوجوانان باشد.