فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۲۴۱ تا ۸٬۲۶۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، پیامدهای اقتصادی ظهور و گسترش بازارهای مرزی از منظر درک، تفسیر و تجربة مردم بررسی می شود. واقعیت آن است که بازارهای مرزی مناطق کردنشین ایران، بعد از تحولات عراق در یک دهة اخیر رونق و شکوفایی زیادی پیدا کرده اند. از این رو، مطالعة پیامدهای ظهور و گسترش این نوع بازارها، از دیدگاه جامعه شناختی حائز اهمیت بسیار است. با توجه به هدف مذکور، در بخش نظری مطالعة حاضر، از دیدگاه انتقادی نظریه پردازانی مانند بوردیو، زیمل، پولانی و سندل استفاده شده و در بخش روشی نیز متناسب با پارادایم انتقادی، اتنوگرافی انتقادی به کار رفته است. جامعة مورد مطالعه بازار مرزی بانه است. در این مطالعه، با استفاده از نمونه گیری نظری و روش های مصاحبه، گفت وگو، فوکوس گروه و تحلیل اسنادی، اطلاعات تحقیق جمع آوری شد. یافته ها نیز به روش کدگذاری باز و محوری تحلیل شدند و در دو سطح توصیفی و تحلیلی ارائه شدند. در سطح توصیفی، ارائه یافته ها در دو مقولة محوری تاریخ تجارت و بازار مرزی در بانه و نیز رشد و گسترش فضاهای تجاری و مصرفی صورت گرفت. نتایج نشان داد از نظر پاسخگویان، مهم ترین پیامدهای اقتصادی بازار و تجارت مرزی عبارت اند از خدماتی شدن جامعه، افزایش مهاجرپذیری، هژمونیک شدن پول، تضعیف شیوه های تولید سنتی، تضعیف طبقه متوسط، پیدایش قشر تاجر سرمایه دار نوظهور، افزایش فاصلة اقتصادی و کالایی شدن فضا. در پایان مقاله، ارتباط یافته های پژوهش حاضر با تحقیقات پیشین و مبانی نظری تحلیل می شود.
رابطه فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و هویت بدن؛ با تأکید بر اینترنت (نمونه مورد مطالعه دانشجویان دانشگاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر رابطه رسانه های جمعی در دو شکل پیشین و جدید آن (فنآوریهای اطلاعاتی و ارتباطی نوین ) با هویت بدن را مطالعه می کند. برای آزمون این رابطه، نمونه ای از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه شیراز بر مبنای نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. پس از مروری بر مطالعات پیشین و نظریه های موجود، چارچوبی مبتنی بر نظریه های یادگیری اجتماعی و تحلیل پرورش تنظیم شده است. روش تحقیق مورد استفاده پیمایش و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه خودگزارشی است. پایایی گویه های تصور بدن برابر با 77/0 است. نتایج به دست رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که 1) رسانه های داخلی در کل، جهتی معکوس با افزایش تصور بدن به شکل مدرن آن دارند در حالی که فنآوریهای نوین جهتی مثبت با آن داراند. 2) محتوای برنامه های مذهبی، رابطه منفی با تصور بدن مدرن دارند. در نهایت مدل تحقیق توانسته است، 37 درصد از تغییرات تصور بدن را توضیح دهد.
دغدغه گفت وگوی تمدن ها در هزاره سوم میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنشهای اندیشه بنیاد و عقل مدار همواره باعث نزدیک شدن تمدنها و فرهنگهاگردیده است. این کنشها نیازمند روند مستمر و پایدار هستند. ثابت ماندن در جهان متغیر لطمه زیادی به جامعه و فرهنگ خودی وارد میسازد. در این راستا گفتمان تمدنها میتواند راههای بسیاری را بگشاید که قبل از این وجود نداشت و یا به سختی قابل تحصیل بود. در عین حال گفت و گوی تمدنها خود شامل نیازهایی نظیر نیازهای تمدنی، تعاملات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از یک سو، و موانعی نظیر شکاف ارتباطی (مبتنی بر فرهنگ)، موانع سازمانی یا ساختاری، و موانع فنی است.
تأثیر زبان و ادبیات فارسی بر روی زبان و ادبیات سایر ملل
منبع:
هنر و مردم ۱۳۴۹ شماره ۹۸
حوزههای تخصصی:
بررسی میزان تجددگرایی دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی مشهد و عوامل موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق یافتن پاسخ سوال های پژوهش است، که عبارتند از: 1ـ «تجددگرایی» چیست؟ 2-تجددگرایی دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی مشهد چگونه است؟ 3-چه عواملی به چه میزان در تجددگرایی دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی مشهد موثر هستند؟ در مباحث نظری از نظریات اندیشمندانی همچون کارل مارکس، کارل مانهایم، یورگن هابرماس، ویلفردوپاره تو، دیوید رایسمن و آلفردآدلراستفاده شده است. روش تحقیق پیمایشی و جامعه آماری آن دختران دانشجوی کلیه دانشکده های دانشگاه فردوسی مشهد درسال 1386 بوده اند. روش نمونه گیری، روش تصادفی سیستماتیک بوده وحجم کل نمونه 400 نفر است. مهم ترین روش های آماری استفاده شده عبارتند از: مقایسه میانگین ها، تحلیل عاملی، تحلیل واریانس، تحلیل رگرسیون، ضریب مسیر.
بر اساس تحلیل علی چند متغیری هم زمان محرومیت نسبی، و به ویژه ناهماهنگی پایگاه، بیشترین تاثیر را در تجددگرایی دختران دانشجو دارد. میزان استفاده از وسایل ارتباطی مدرن، و گسترش دامنه ارتباطات، به ویژه با جوامع صنعتی و فرهنگ آن ها از این نظر در درجه دوم اهمیت قرار دارد. عدم تاهل و تثبیت نیافتگی پایگاه در خانواده تولید مثل از این نظر در درجه سوم اهمیت است. بر اساس تحلیل دو متغیری با متغیرهای مستقل کیفی، تماس با جوامع صنعتی و فراصنعتی و فرهنگ آن ها همراه با عدم اطمینان به آینده شغلی رشته تحصیلی، با فاصله، بیشترین تاثیر را بر افزایش تجددگرایی این دختران دانشجو دارد. از این نظر منشا سکونتی غیرشهری در درجه دوم، و عدم تأهل در درجه سوم اهمیت قرار دارد.همه این عوامل افزایش تجددگرایی را با توجه به نتایج بالا می توان به چهار دسته اصلی خلاصه کرد: 1-محرومیت نسبی و به ویژه ناهماهنگی پایگاه 2-گسترش دامنه ارتباطات و ارتباط با جوامع صنعتی و فراصنعتی و مظاهر و فرهنگ آن ها 3-نامناسب بودن وضعیت ازدواج و اقتصادی تاکنون 4-عدم اطمینان به آینده ازدواج و اقتصادی (یا اشتغالی).
مقاله فوق، مستخرج از طرح پژوهشی شماره 2 «ویژه» مصوب جلسه مورخ 20/3/85 کمیته منتخب شورای محترم پژوهشی دانشگاه فردوسی مشهد می باشد
دفتر پژوهش های رادیو و ارتقای دانش رسانه ای
منبع:
رادیو ۱۳۸۶ شماره ۳۵
حوزههای تخصصی:
نگاهی جامعه شناختی به پدیده ورزش
حوزههای تخصصی:
گونه شناسی الگوهای بازنمایی بدن رسانه ای کاربران ایرانی در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال سوم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۰
265-310
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناخت چگونگی باز-نمود بدن رسانه ای کاربران ایرانی در شبکه اجتماعی اینستاگرام است؛ و ارائه تصویری طبقه بندی شده از انواع تیپ هایی که توسط کاربران برای باز-نمود بدن رسانه ای به کار گرفته شده است. مقصودی که تلاش شد از رهگذر پاسخ گویی به سه سؤال اصلی محقق شود؛ این سؤالات عبارت اند از: 1- الگوهای غالب باز-نمود بدن رسانه ای در عکس های شخصی کاربران ایرانی اینستاگرام چیست؟ 2- کاربران ایرانی اینستاگرام از چه استراتژی ها و تکنیک هایی برای باز-نمود بدن رسانه ای استفاده می-کنند؟ 3- هدف از به کارگیری هر از این استراتژی ها و تکنیک ها چیست؟ برای نیل به هدف مذکور از مفاهیم مورد نظر گافمن مانند مدیریت تأثیرگذاری، نمود خود و آنچه باتلر در باب نمایش جنسیتی می گوید استفاده شده است. با استفاده از روش مردم نگاری مجازی و به کارگیری الگوی ارائه شده توسط سادبک مشتمل بر سه تکنیک مصاحبه، مشاهده مشارکتی و خوانش محتوای مجازی داده های لازم گردآوری و سپس تحلیل شدند. بر همین مبنا، ضمن حضور طولانی مدت در اینستاگرام، اشتراک گذاری عکس و فعالیت در این شبکه با 26 کاربر مصاحبه نیمه ساخت یافته عمیق انجام شد؛ و محتوای تولیدی آنها در قالب عکس و متن مورد تحلیل قرار گرفت. عملیاتی سازی سه تکنیک سادبک در میدان مطالعه، نشان از وجود سه تیپ بدنی اجتماعی، نمایشی و زیباشناختی در اینستاگرام داشت؛ تیپ هایی که هر یک به زیرمجموعه هایی کوچک تر تقسیم می شوند.
استدلال طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"مهم ترین پرسش در زمینه روش شناسی علوم اجتماعی یگانگی یا دو گانگی روش این علوم با روش علوم فیزیکی بوده است. یکی از روایت های متمایل به دو گانگی روش شناختی، روش استدلال در علوم اجتماعی را برهان طبیعی می شمارد. برهان طبیعی جایگاهی میان روش اقناع عرفی و روش اثبات قانون وار دارد و بیش از فرمالیسم و زبان مصنوعی به زبان طبیعی متکی است. گفته می شود که علوم اجتماعی در چنین فضایی تحمل ابطال گرایی و قانون وارگی را ندارد. این مدعا، احتمالا، در علم سیاست، و مردم شناسی کمتر از جامعه شناسی، و اقتصاد مناقشه برانگیز است، اما در هر حال، هسته سخت مدعای مورد نظر، عموم علوم انسانی و اجتماعی را فرو می پوشد. نظریه مورد بحث متکی بر ایده دو گانگی بنیادین روش علوم انسانی و غیر علوم انسانی است. مقاله حاضر در مقام شرح و تفسیر این ایده، مبانی، مدلولات و نتایج آن و اشاره ای انتقادی به آن است. در قالب یک تحلیل فلسفی و یک روش مقایسه ای، از این ایده دفاع خواهم کرد که دوانگاری سخت کیش، در برابر کثرت گرایی روشی که منکر نوعی وحدت جنس بعید علم نباشد، قابل دفاع نیست.
"
سنخ بندی گرایش به ازدواج در بین دختران مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق سنخ شناسی گرایش به ازدواج بین دختران است. این پژوهش با استفاده از روش کیفی، با رویکرد نظریه پردازی داده محور (نظریه مبنایی) و به کارگیری تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته و تعاملی انجام گرفته است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش دانشجویان دختر دانشگاه شیراز بوده که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و نظری، با 53 نفر از دانشجویانی که مجرد بودند، مصاحبه شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که در جامعه مورد مطالعه، هفت سنخ گرایش به ازدواج وجود دارد که شامل: گرایش محاط شده، گرایش سلسله مراتبی، گرایش خودپیروی عقلانی، گرایش خودپیروی عاطفی، گرایش برابرنگر، گرایش سیال و گرایش ضد ازدواج هستند. بر این اساس، دو سنخ گرایش محاط شده و سلسله مراتبی متاثر از گفتمان پیشامدرن و دارای ویژگی هایی چون پذیرش اقتدار مردسالار، تابعیت زنان و پذیرش الزام مذهبی و فرهنگی به ازدواج هستند. همچنین سنخ گرایشِ خودپیروی عاطفی (دارای ویژگی هایی چون رابطه محوری، عشق محوری و لذت گرایی) و برابرنگر (برابری در حقوق، آزادی در تعاملات، حق گزینش فردی و برابری جنسی) نیز متأثر از گفتمان مدرن است. در نهایت گرایش های خودپیروی عقلانی، سیال و ضد ازدواج نیز متاثر از گفتمان پسامدرن، دارای ویژگی هایی چون فردگرایی، عقلانیتِ سیال، شکنندگی، آزادی، عدم تعهد و تکثرگرایی هستند.
سیر ادبیات داستانی در ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات داستانی که در معنای امروزی آن بیشتر ناظر به داستان کوتاه، داستان بلند و رمان است، در ایلام پیشینة اندکی دارد و شروع آن به داستان های کوتاه و پراکندة کلانتر محمدی باز می گردد. پس از وی، خداداد ابراهیمی با نگارش داستان های کوتاه به طور جدی وارد این حوزه شد و در سال 1378 «عاطفه در غبار» را به عنوان اولین کتاب چاپ شده در حوزه ادبیات داستانی ایلام، منتشر کرد. پس از آن، آثار دیگری در این حوزه، در قالب داستان کوتاه و رمان به زبان های فارسی و کردی انتشار یافت. این پژوهش به شیوه تحلیلی توصیفی، انجام شده و به دسته بندی آثار مکتوب ادبیات داستانی ایلام، بر اساس ترتیب و توالی زمان انتشار (دهه چاپ) آنها پرداخته و با تحلیلی هرچند مختصر از درونمایه آثار، نقاط ضعف و قوت آنها را بازگو کرده است. نتایج پژوهش، بیانگر آن است که دهه هشتاد از جهت کمی، بیشترین آثار چاپ شده را داشته است. گفتنی است ادبیات داستانی ایلام از لحاظ کیفی تا رسیدن به جایگاه مطلوب خود، راهی دراز در پیش دارد و از لحاظ درونمایه، تنوع چندانی در کار نویسندگان ایلامی مشاهده نمی شود؛ چنان که فضای جنگ بر سایر موضوعات، سایه انداخته است. می توان گفت نشر آثار داستانی به زبان مادری (کردی) نیز مورد بی مهری نویسندگان ایلامی بوده است. از مشکلات پیش روی ادبیات داستانی در ایلام، می توان به کم کوشی در بازنویسی داستان های شفاهی، هزینه های سرسام آور چاپ و توزیع نامناسب آثار چاپ شده اشاره کرد.