فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۷۲۱ تا ۱۲٬۷۴۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
از اهداف مهم آموزه های رسول اکرم(ص) و ائمه هدی(ع) فرهنگ سازی دینی و ساخت تمدن اسلامی است. در این میان، آموزه های آن بزرگان که در مهدویت، زمینه انتظار ظهور منجی و تشکیل حکومت جهانی است، از اهمیت خاصی برخوردار است. این مقاله درصدد بررسی دیدگاه معصومان(ع) در این آموزه ها و تأثیر آنها در احیای فرهنگ و تمدن نوین اسلامی است. روش انجام پژوهش، توصیفی - تحلیلی بوده و برای دست یابی به اهداف پژوهش، داده های لازم از متون حدیثی موجود و مرتبط با موضوع پژوهش با استفاده از فرم های فیش برداری گردآوری شده و با شیوه کیفی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که عواملی مانند: رشد نسبی عقلی، پیشرفت علمی، تعالی اخلاقی، تدابیر بهینه سیاسی، توسعه اقتصادی، برقراری عدالت و فراهم سازی زمینه های امنیت از ویژگی های جامعه متمدن اسلامی است که در آموزه های مهدوی مطرح شده اند.
The Effectiveness of Schema Therapy and Mindfulness Based Cognitive Therapy on the Rate of Using Negative Automatic Thoughts in Depressive Patients(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of the current study was to investigate the effectiveness of schema therapy and mindfulness based cognitive therapy on the rate of using negative automatic thoughts in women with major depression in Mashhad. Participants were 36 depressed women clients, randomly selected and randomly designated to 3 groups (two experimental group and control group). Materials and method: This study was a quasi-experimental with a pre-test, post-test and 2 months follow-up design. Negative automatic thoughts questionnaire used to gather data about subjects negative automatic thoughts. Descriptive statistics and differential statistics (repeated analysis of variance) were employed to test the research hypothesis. Findings: Results showed that schema therapy and mindfulness based cognitive therapy were effective in decreasing negative automatic thoughts in women with depressive disorder. Discussion: schema therapy and mindfulness based cognitive therapy can significantly help depressed people to control their negative automatic thought.
گردشگری و توسعه روستایی: تحلیل جامعه شناختی نقش خانه های دوم در توسعه روستایی لواسانات(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال یازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
181 - 214
حوزههای تخصصی:
مطالعه تجربه اسارت در جنگ ایران و عراق؛ بررسی رمان های «من زنده ام» و «حکایت زمستان» با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجاوز سراسری ارتش رژیم عراق از زمین، هوا و دریا به جمهوری اسلامی ایران در 31 شهریور 1359 حادثه مهمی است که بررسی ابعاد آن برای نسل حاضر و آینده دارای اهمیت فراوانی است. یکی از پیامدهای بسیاری از جنگ ها ازجمله جنگ ایران و عراق، بُعد اسارت است. هدف مقاله حاضر بررسی این پیامد جنگ هشت ساله بین دو کشور ایران و عراق است. این مقاله هم از زاویه تجربه های زنانه و هم تجربه های مردانه به مقوله اسارت نگریسته است. در این راستا با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و مبتنی بر رویکرد عرفی، دو مجموعه خاطرات دوران اسارت با عنوان «من زنده ام» خاطرات دوران اسارت معصومه آباد و «حکایت زمستان» خاطرات دوران اسارت عباس حسین مردی بررسی شده است و در ادامه، مفاهیم، مقوله های فرعی و درنهایت، مقوله های اصلی، برگرفته شده است. نتایج به دست آمده در این مقاله نشان می دهد که اسارت برای اسیران ایرانی تا حد زیادی به عنوان ادامه مقاومت و مبارزه تعریف شده بود، اما به طور خاص، تجربه های این زنان و مردان، ذیل 16 مقوله فرعی قابل تقسیم بندی است که با تحلیل و جمع بندی در قالب 6 مقوله اصلی تعریف می شوند که عبارتند از: تعارض مکانی، خشونت، عوارض جسمانی، تجربه های روانی، سازوکار های مقابله با بحران، و سیاست های خصمانه.
پدیده داغ ننگ چاقی در زنان 44-15ساله در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داغ ننگ، فشار اجتماعی موذیانه ای است که با تعداد نامنتهایی از صفات، شرایط، وضعیت سلامت و گروه های اجتماعی وابسته به زمینه و بستر اجتماعی پیوند خورده است. پدیده ای که نطفه آن در ذهن انسان بسته می شود، در عرصه کنش متقابل تولد می یابد و گستره خویش را وابسته به مهیابودن شرایط رشد خویش با توجه به فرهنگ و ارزش های حاکم بر جامعه می پرواند و عرصه های گوناگونی را جولانگاه خویش می کند. سوگیری های آشکار و تبعیضی که در زمینه های مختلف به افراد چاق تحمیل می شود، نشان دهنده خزیدن چاقی و اضافه وزن به حیطه داغ ننگ به ویژه برای زنان به دلیل تأکید بیش از حد جامعه مصرفی بر جذابیت جسمانی آن ها است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر در ضعف و شدت داغ ننگ چاقی درونی شده زنان با روش پیمایش و روش نمونه گیری طبقه ای متناسب، تعداد 380 زن 44-15ساله شهر یزد را با ابزار پرسشنامه مطالعه کرد. با چارچوب قراردادن نظریات گافمن، گیدنز، مقایسه اجتماعی فستینگر، مبادله، استیک و برگنر، رابطه متغیرهای فردی-روان شناختی (عزت نفس، سن، شاخص حجم بدن) و متغیرهای اجتماعی (مقایسه اجتماعی، نفوذ خانواده و دوستان، مصرف رسانه ای، تحصیلات) با میزان داغ ننگ چاقی درونی شده در زنان تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان می دهند متغیر مقایسه اجتماعی، بهترین پیش بینی کننده داغ ننگ چاقی در زنان است.
از مطالبه ی حق به شهر تا شکل گیری انقلاب شهری (شهر تهران، سال ۱۳۵۷)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ی شهرنشینی به معنای متأخر آن، در تهران نیز مانند شهرهای غربی، برخاسته از مازاد سرمایه بود با این تفاوت که این مازاد سرمایه، محصول افزایش تولید و سرمایه گذاری بخش خصوصی نبود، بلکه ناشی از بالا رفتن قیمت نفت، و سرمایه گذاری دولت در بخش های مختلف بود. دولت پهلوی با بالا رفتن قیمت نفت به توسعه ی صنعتی و سرمایه داری روی آورد و تهران به شهری مدرن با فروشگاه های بزرگ، مؤسسات و ادارات مالی گسترده، مراکز فرهنگی و تفریحی بدل شد. طبقات متوسط سنتی و روشنفکران چپ گرا، عمده ترین نیروهای مخالف آن شکل از توسعه بودند و آن را مخالف شرع اسلام و وابسته به سرمایه داری غرب می دانستند. در ماه های منتهی به انقلاب، طبقات پایین جامعه نیز به صف مخالفان پیوستند و به نیروهای انقلابی مهمی بدل شدند. شهر تنها صحنه ی درگیری نیروهای امنیتی و نیروهای انقلابی نبود؛ شهر چیزی بود که نیروهای مخالف در صدد احقاق حق خود بر آن بودند. با همه گیر شدن انقلاب، تخریب گسترده ی برخی ابژه های شهری که مخالف شؤون اسلامی، نماینده ی غرب گرایی و اشرافیت سلطنتی بودند آغاز شد. این مقاله با استفاده از روش تاریخی و اسنادی و بررسی طبقاتی نیروهای انقلابی، درصدد است تا انقلاب ایران را از منظر بحث «حق به شهر» مورد توجه قرار دهد. مفهوم «حق به شهر» از مفاهیم اساسی ادبیات نظری دیوید هاروی، بدان معناست که این شهروندان هستند که تصمیم می گیرند که می خواهند در چگونه شهری زندگی کنند.
علل و عوامل افول دولت های چپ گرا در آمریکای لاتین
حوزههای تخصصی:
از زمان پیروزی هوگو چاوز در انتخابات ریاست جمهوری ونزوئلا، در سال 1379 شمسی (1998میلادی) که بعدها در انتخابات مشابه در سال های 1381ش (2002م)، 1386ش (2006م) و 1392ش (2012م) تکرار شد، دولت های چپ گرا و ملی، در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین از جمله برزیل، آرژانتین و اروگوئه قدرت را در دست گرفتند اما در پی شکست چپ گراها در انتخابات پارلمانی ونزوئلا و در انتخابات ریاست جمهوری سال 1394ش (2015م) آرژانتین، افول دولت های چپ گرا در این منطقه آغاز شد. احزاب چپ گرا در این کشورها به طرق مختلف و با رأی مردم در انتخابات جایگاه خود را به احزاب راست گرا و محافظه کار دادند. این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی کوشیده است به کشف عوامل تغییر دولت های آمریکای لاتین، از چپ گرا به راست گرا بپردازد و مهم ترین دلایل این تغییر را در سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی تبیین نماید. نگارنده معتقد است همان گونه که سقوط دولت سالوادور آلنده در شیلی، به معنای مرگ جنبش های چپ گرا در آمریکای لاتین نبود، تغییر برخی از دولت های چپ گرا در آمریکای لاتین را نیز نمی توان به معنای پایان جنبش های چپ گرا در جنوب قاره آمریکا قلمداد کرد.
ریشه های فکری سیاست گذاری فرهنگی انقلاب اسلامی و چگونگی هژمونیک شدن این سیاست ها با استفاده از مدل گرامشی: مطالعه آرای جلال آل احمد، علی شریعتی و امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
183 - 214
حوزههای تخصصی:
سیاست گذاری فرهنگی در ایران پس از انقلاب اسلامی، متأثر و منبعث از جریان های فکری ای است که ریشه های آن را باید در دهه های چهل و پنجاه جستجو کرد. در این چهارچوب مقاله حاضر دو مفهوم اصلی «غربزدگی» و «بازگشت به خویشتن» که از سوی جلال آل احمد و علی شریعتی مطرح شد، به همراه منظومه فکری امام خمینی (ره) که به صورت مستقل و مجزایی این انگاره ها را در خود مستتر داشت به عنوان مفاهیم اصلی انقلاب فرهنگی که بعدها مورد توجه سیاست گذاران قرار گرفتند و به نقشه راهنما و راهبری فرهنگی در محیط های آموزشی و دانشگاهی بدل شدند، مورد مطالعه قرار داده است. پرداختن به ریشه های سیاست گذاری فرهنگی از آن جهت حائز می نماید که سیاست های فرهنگی برای هژمونیک شدن در جامعه هدف و در این پژوهش دانشجویان دانشگاه، می باید از قدرت و قابلیت اقناعی برخوردار باشند. که بخش مهمی از آن به سرچشمه های فکری و اندیشه ای باز می گردد. بررسی ریشه های فکری این نظام معنایی به عهده مقاله حاضر است که سعی در واکاوی آن با توجه به افکار و اندیشه های مبدعان آن دارد. در انتها نیز مفهوم هژمونی به عنوان راه حلی جهت جامعه پذیر شدن سیاست های فرهنگی معرفی شده است. روش این پژوهش از نوع مطالعه کیفی و با استفاده از،«مطالعه موردی کیفی» است. همچنین از تکنیک «تحلیل محتوای کیفی» و «گروه های متمرکز» برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. در بخش تحلیل داده ها نیز«تحلیل تماتیک موضوعی» انتخاب گردید. نتایج تحقیق به سه مؤلفه«ناکارایی سیاست های فرهنگی»، «تشویش معرفتی سیاست گذاران فرهنگی» و «سیاست زده بودن برنامه های فرهنگی» ختم شد. این عوامل به عنوان مهمترین دلایل عدم تفاهم بین حاکمیت و بدنه دانشگاه در زمینه سیاست های فرهنگی به ویژه محیط های علمی و دانشگاهی معرفی شده است. به کارگیری مفهوم هژمونی به عنوان راهبردی برای غلبه بر موانع جاری سیاستگذاری بر این موضوع اتخاذ شده است. همچنین یافته های تحقیق برضرورت همگرایی بیشتر میان نیازهای نسل جوان دانشجو و انتظارات فرهنگی در سیاستگذاری فرهنگی برای غلبه بر شکاف میان تصور و واقعیت تاکید می گذارد.
بدن بینی ؛ کاربست رویکرد گفتمان تاریخی رُوث وُداک در تحلیل مستند «دماغ به سبک ایرانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرهنگ مصرفی کنونی مقوله بدن و بدن پنداری، رکن اساسی هویت شخصی شده است؛ درنتیجه در سال های اخیر انواع مختلفی از جراحی زیبایی در جامعه ایرانی متداول شده که بالاترین میزان مراجعات زیبایی، متعلق به جراحی بینی است. در این مقاله با تأکید بر اهمیت بدن و تمایل روزافزون به جراحی زیبایی بینی در جامعه ایرانی و اشاره به تحولات گفتمانی بدن در ایران، تلاش شده است با الهام از نظریه باومن و باتلر در حوزه جنسیت، روش تحلیل گفتمان انتقادی و رویکرد تاریخی وُداک، مستند اجتماعی «دماغ به سبک ایرانی» توصیف، تفسیر و معناکاوی شود. نتایج این مطالعه نشان می دهد در مستند مذکور، نهادهایی مانند تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش)، دین، پزشکی و هنر، موقعیت سخن گویی و موضع گیری پیرامون بدن و جراحی زیبایی دارند. فیلم مستند همچنین تنازعی گفتمانی- ارزشی بین گفتمان مدرسه و پزشکی به عنوان تأییدگران و مشروعیت دهندگان این کردار گفتمانی (جراحی زیبایی) و گفتمان دین و هنر به عنوان نکوهش گران این کردار است و در این میان مبادرت کنندگان نیز در دیالکتیک هایی همچون اطمینان– تردید، تشویش – لذت و خوشایندی و فردیت قرار می گیرند. تحلیل گفتمان مستند مذکور همچنین نشان می دهد هیچ یک از گفتمان های مذکور، موقعیت برتر و فرادست را پیرامون جراحی زیبایی و تصاحب فضای گفتمانی آن ندرند و به همین دلیل نمی توانند یکسره هژمونیک شوند و بر ساحت مذکور تفوّق پیدا کنند.
بررسی جامعه شناختی رابطه بین کیفیت زندگی و طرد اجتماعی (مورد مطالعه: ساکنان منطقه 18 شهرتهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به رابطه بین کیفیت زندگی و طرد اجتماعی می پردازد. طرد اجتماعی به عنوان متغیر وابسته این تحقیق شامل چهار مؤلفه مشارکت اجتماعی، یکپارچگی هنجاری، دسترسی به حقوق اجتماعی و محرومیت مادی است. روش این تحقیق پیمایشی بوده و برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. حجم نمونه 384 نفر محاسبه و نمونه ها به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی در بین ساکنان منطقه 18تهران انتخاب شده است. یافته های تجربی نشان می دهد بیش از نیمی (7/50 درصد) از اجتماعات هدف از نظر میزان طرد اجتماعی در سطح بالا و (8/40 درصد) نیز در سطح متوسط قرار دارند. همچنین بین طرد اجتماعی و ابعاد کیفیت زندگی شامل مسکن، امکانات و خدمات شهری، حمل ونقل شهری، تفریحات و سرگرمی ها، امنیت و ایمنی و محیط زیست هم تغییری وجود دارد؛ بدین معنی که با کاهش میزان های طرد اجتماعی در منطقه، میزان رضایت مندی از ابعاد کیفیت زندگی افزایش می یابد.
بررسی تأثیر مدیریت افکار عمومی بر احساس امنیت اجتماعی شهروندان اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت اجتماعی در جامعه زمینه را برای سازگاری بین گروه های اجتماعی، قومی، دینی و نژادی مختلف (باتوجه به تنوع این شاخص ها در کشور ما) فراهم و فضای اجتماعی امن تری برای تعاملات اجتماعی گروه ها با یکدیگر ایجاد می کند. به عبارت دیگر، در صورت تأمین احساس امنیت اجتماعی در جامعه، برای گروه های مختلف منتسب به هویت های گوناگون، امنیت ایجاد خواهد شد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی میزان تأثیر مدیریت افکار عمومی بر احساس امنیت اجتماعی شهروندان اصفهان و جامعه آماری آن، شامل کلیه افراد با بیش از 15 سال در سال های 94-95 است. روش تحقیق دو شیوه اسنادی و پیمایشی بوده و حجم نمونه با استفاده از نرم افزار Sample Power375 نفر برآورد شده است. همچنین، شیوه نمونه گیری سهمیه ای متناسب با حجم، براساس متغیرهای گروه سنی و جنس و محل سکونت بوده است و نتایج به دست آمده نشان می دهد عواملی مانند رهبران فکری، تبلیغات، گروه های فشار سودطلب و آرمان گرا و استفاده از رسانه های داخلی بر احساس امنیت اجتماعی افراد مدنظر به صورت مستقیم و معنادار و شایعات، میزان استفاده از شبکه های اجتماعی و رسانه های خارجی بر این احساس، به شیوه معکوس و معنادار تأثیر دارند.
سنجش میزان همبستگی ملی در میان اقوام آذری و ترکمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همبستگی از نگاه سیاستگذاری مجموع روندهایی است که به تقویت احساس تعلق افراد به اجتماع خود و افزایش احساس عضویت آن ها در یک اجتماع منجر می شود. ایجاد همبستگی ملی در یک جامعه مانند ایران اهمیت زیادی دارد؛ زیرا ایران کشوری چندقومیتی است و مبحث همبستگی ملی در ابعاد امنیتی و انسجام کشور اهمیت دارد. در پژوهش حاضر، شاخص های همبستگی ملی و عوامل مؤثر بر میزان همبستگی ملی بررسی شده است. ابعاد مختلف و مهم در بحث همبستگی ملی عبارت اند از: عواطف و پیوند فرهنگی، تعهدات ملی، ارتباطات و تعاملات اجتماعی، مشارکت و همکاری، وفاق در ارزش ها و کنترل جامعه بر فرد (نظام سیاسی). به همراه بحث همبستگی ملی، قوم گرایی و رابطة آن با همبستگی ملی نیز سنجیده شده است. بدین ترتیب، همبستگی ملی در تبریز و گنبدکاووس در میان دو قومیت آذری و ترکمن سنجیده شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش پیمایش است و جامعة نمونه نیز از طریق روش کوکران 384 نفر به دست آمده است. طبق نتایج پژوهش، همبستگی و قوم گرایی در میان قوم آذری سطح بالایی دارد؛ به طوری که میانگین همبستگی آذری ها 51/3 و قوم گرایی شان 01/4 است. همچنین، در میان قوم ترکمن همبستگی ملی با میانگین 92/3 و قوم گرایی با میانگین 13/4 در سطح بالایی قرار دارند. در مقایسة میان دو قوم همبستگی ملی قوم ترکمن بیشتر و به همین نسبت قوم گرایی این قوم بیشتر از قوم آذری است.
بررسی تطبیقی «ذریه طیبه» در قرآن کریم و صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخورداری از فرزند و نسل از خواسته های فطری انسان ها است. قرآن کریم با طرح عنوان «ذریه طیبه» این خواسته فطری را جهت داده است. «ذریه طیبه» اولین عنصر سازنده خانواده و جامعه طیبه است و تحقق نسل های پاک و طاهری که مایه مباهات پیامبر گرامی(ص) و اهل بیت طاهرین(ع) باشند با شناخت ویژگی های «ذریه طیبه» و الگوپذیری از آن امکان پذیر خواهد بود. پژوهش حاضر با هدف تبیین ذریه طیبه از منظر قرآن کریم و سخنان امام سجاد(ع) به شیوه تطبیقی کوشیده است با تحلیل دو مسأله منزلت و اوصاف ذریه طیبه، در شناساندن معارف بلند کتاب و سنت گام بردارد که در این راستا، سه محور اساسی درباره «ذریه طیبه» مطرح شد؛ در محور اول با بررسی واژه های «ذریه» و «طیبه» پایه های مفهومی بحث ارائه شد و ضمن بیان دایره جنسیتی «ذریه» مشخص که ذریه طیبه به معنای نسل پاک، از دستاوردهای مهم زندگی انسان مؤمن و استمرار وجود او است و استمرار نسل پاک توسط همه فرزندان، فارغ از جنسیت آنان صورت می گیرد. در محور دوم، با معرفی ذریه طیبه به عنوان بخشی از وجود انسان و بیان آثار اخروی آن، اهمیت و جایگاه «ذریه طیبه» تبیین شد و در نهایت، ویژگیهایی مثل احسان، فروتنی، فرمانبری، دعا و درخواست مغفرت، خدمتگزاری و یاوری فرزندان نسبت به والدین از ویژگیهای ذریه طیبه معرفی شد.
واکاوی مؤلفه های رویکرد انتقادی و آسیب شناسی فرهنگی به علوم انسانی– اجتماعی؛ از دیدگاه رهبر انقلاب اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر، مواجهه کشورهای اسلامی با علوم انسانی غرب موجب شکل گیری نظریاتی پیرامون اتخاذ الگویی برای ایجاد تحول در این علوم گردید. راهبرد متناسب در قبال منافع استعمار فرهنگی و سلطه علمی کشورهای غربی، نیازمند واکاوی ابعاد آسیب زای فرهنگی علوم انسانی کنونی است. براین اساس، رهبر انقلاب اسلامی در سه دهه اخیر، بیانات قابل تأملی درباره علوم انسانی مطرح کرده اند که می توان آنها را در قالب رویکرد انتقادی و آسیب شناسی فرهنگی کشف و صورت بندی کرد. این مقاله، تلاش می کند با روش پژوهش اسنادی و رهیافت تحلیلی- نظری شهید مطهری درباره ارتباط مفهومی و نظری میان علوم انسانی، فرهنگ و دین، دو محور اساسی از آن رویکرد آسیب شناسانه را تدوین نمایند: 1. بر اساس نگرشی مجموعه ای نسبت به رابطه نظام اجتماعی با علوم انسانی- اجتماعی، این علوم به عنوان عرصه نفوذ جهان بینی ها و تهاجم فرهنگی غرب نگریسته شده است؛ 2. الگوی فرهنگی انتقادی در رویارویی با علوم انسانی غرب، که حاوی ملزوماتی برای جهت گیری علمی فرهنگی به شمار می رود، استخراج شده است.
ارزیابی دیدگاه جانبازان از کیفیت زندگی (مورد مطالعه: جانبازان ساکن شهر قم)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با گذشت حدود سه دهه از پایان دفاع مقدس، تعداد زیادی از جانبازان با مسائل متعددی در زندگی روبه رو بوده و همین امر می تواند کیفیت آنها را تحت تأثیر قرار دهد، به همین علت می طلبد که به وضعیت و کیفیت زندگی آنها پرداخته شود. اینکه جانبازان در مورد کیفیت زندگی خود چگونه می اندیشند، مسئله اساسی این تحقیق است. برای یافتن پاسخ، تعداد 30 نفر از جانبازان با درجات متفاوت جانبازی و با روش کیفی بررسی شدند. تمام پاسخ گویان، در زمان انجام تحقیق ساکن شهر قم بوده اند. پرسش های تحقیق مبتنی بر پرسش نامه استاندارد کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت، به صورت یکسان از تمام پاسخ گویان پرسیده شد. نتایج مشخص ساخت که از نظر جنبه های عینی کیفیت زندگی به ویژه در بعد سلامت فیزیکی، بسیاری از جانبازان دچار مشکل می باشند. این موضوع در مورد شرایط محیط فیزیکی خارج از منزل نیز صدق می کند و جانبازان از کمبود امکانات و نبود استانداردهای لازم برای جانبازان و معلولان در اماکن عمومی و دولتی شکایت دارند. در مقابل، وضعیت سلامت روحی و روانی بسیاری از جانبازان حد خوب و حتی عالی ارزیابی می شود که علت عمده آن، اعتقادات و ارزش های شخصی می باشد. وضعیت شرایط محیط مسکونی و محله جانبازان به طور عمده در حد انتظار و رضایت آنها می باشد. ارزیابی کلی وضعیت کیفیت زندگی جانبازان حاکی از سطوح بالا و مناسب آن می باشد که این به خوبی پرهیز از نگاه کلیشه ای و از پیش فرض شده به زندگی جانبازان را نشان می دهد.
رابطه مؤلفه های سبک زندگی اسلامی با موفقیت در تبلیغ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی «رابطه مؤلفه های سبک زندگی اسلامی با موفقیت در تبلیغ» است. روش تحقیق این پژوهش، توصیفی به شیوه همبستگی است. این پژوهش روی 100 نفر از طلاب مبلغ حوزه علمیه شهر قم اجراشده است. برای انجام این پژوهش، از پرسشنامه های ؛ «سبک زندگی اسلامی (ILST-75)، کاویانی»، «مؤلفه های روان شناختی مبلّغ موفق در آیات و روایات، جوانشیر» استفاده شده است. در تجزیه وتحلیل داده ها، در بخش توصیفی؛ از شاخص های مرکزی، شاخص های پراکندگی و ضرایب همبستگی و در بخش استنباطی؛ از آزمون z برای معنادار بودن r پیرسون، آزمون F برای تحلیل معنادار بودن رگرسیون استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که «بین مؤلفه های سبک زندگی اسلامی و موفقیت در تبلیغ رابطه مثبت وجود دارد». براین اساس هر چه فرد سبک زندگی اسلامی تر را دارا باشد، از موفقیت بیشتری در تبلیغ برخوردار است.
رسانه های اجتماعی و تغییر الگوهای ارتباطی
حوزههای تخصصی:
رسانه ها و تکنولوژی های نوین ارتباطی؛ باعث افزایش سطح بینش و آگاهی مردم شده و بر کلیه فعالیت های اجتماعی افراد اثرگذاشته است. با ظهور فن آوری های نوین؛ شاهد انقلاب جدیدی در زمینه اطلاع یابی، اطلاع رسانی و ارتباطات در فضای مجازی هستیم. فناوری های جدید؛ زندگی و محیط کار ما را تحت تأثیر قرار داده و بشر بدون فن آوری و بهره گیری از آن امکان عملی برای ادامه حیات خود ندارد. امروزه دهکده جهانی به ذهنیت جهانی و انقلاب اطلاعات به انقلاب ارتباطات تبدیل شده و شاهد تغییر الگوهای ارتباطی در جامعه هستیم. در گذشته؛ رسانه های سنتی، ارتباطی یک سویه با مخاطب آن هم به صورت جمعی، اما امروزه در فضای جدید با وضعیت جدیدی مواجه ایم و الگوهای ارتباطی به فرایندی پیچیده، زنده و تعاملی از طریق کانال های ارتباطی متعدد تبدیل شده است. در این مقاله به موضوعاتی از قبیل: اینترنت و فضای مجازی، برخی از ویژگی ها و کارکردهای شبکه های اجتماعی مجازی، پیامدهای منفی فضای مجازی، سایبر تروریسم، سپس راهکارها و تدابیری که می تواند آسیب ناپذیری امنیت کشورها را در برابر تهدیدات سایبر تروریسم تقویت کند؛ بیان می شود.
نقش زنان در فرهنگ سازی اقتصاد مقاومتی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ اقتصادی زیربنای توسعه محسوب می شود و زنان در شکل دهی به فرهنگ اقتصادی جامعه نقش مهمی ایفا می نمایند. نقش مربی گری زنان در جامعه موجب می شود تا رفتارها و نگرش های اقتصادی ایشان خصوصاً در بعد مصرف، بستر تربیتی را برای توسعه جامعه فراهم نماید. مؤلفه های اصلی مصرف یعنی سطح مصرف و چگونگی مصرف در بستر خانواده و توسط مادران شکل می گیرد. این مقاله نقش زنان را در شکل گیری فرهنگ اقتصادی مطلوب با توجه به مفاهیم موجود در سیاست های اقتصاد مقاومتی، بررسی نموده است. یافته ها بیانگر آن است که با بهسازی و ارتقاء فرهنگ مصرفی زنان، تولیدگرایی نیز در میان ایشان افزایش می یابد. اصلاح فرهنگ مصرفی و افزایش روحیه تولیدگرایی، زمینه ساز توسعه اقتصادی بوده و این با اهداف سیاست های اقتصاد مقاومتی همسو می باشد.
«ایرانشهری»، عامل بقا یا استبداد؟ درنگی در آراء سیدجواد طباطبایی و محمدعلی همایون کاتوزیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
105 - 122
حوزههای تخصصی:
مفهوم ایرانشهری، یکی از مفاهیم اساسی در اندیشه سیاسی ایران است. مفهومی که توافقی عام بر سر چیستی آن وجود دارد، اما در مورد روند تحولش در طول تاریخ و نتایج منتج از آن اختلاف نظرهای فراوانی هست. چگونگی نگاه اندیشمندان به این مفهوم و نتایجی که از عملکرد آن در تاریخ ایران استخراج کرده اند، مسئله مقاله پیش روست. پاسخ به این مسئله را از طریق بازخوانی جایگاه مفهوم ایرانشهری در سامانه نظری محمدعلی همایون کاتوزیان و سیدجواد طباطبایی جستجو کرده ایم. دو نظریه پردازی که در رابطه با این مفهوم در نقطه مقابل یکدیگر قرار دارند؛ کاتوزیان این مفهوم را عامل استبداد در ایران و طباطبایی آن را عامل بقای ایران می داند. ما در ابتدا چرایی این نتیجه گیری را از خلل آرای طرفین شرح داده و در پایان علاوه بر نقد مفهوم ایرانشهری در این دو سامانه نظری، سعی در نشان دادن تنگناهای ایجاد کرده این مفهوم برای اندیشه سیاسی ایران داریم.