فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۲۸٬۰۲۲ مورد.
منبع:
متین سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۸
139 - 180
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله مجادله های کلامی سال های اخیر در باب نسل پنجم نظریه های انقلاب است. پس از رخداد انقلاب های عربی در سال 2011 با توجه به ویژگی های آن رویدادها، بحث های دامنه داری بین انقلاب پژوهان در خصوص چگونگی تحلیل و تبیین این رویدادها درگرفته است. گلدستون در سال 1980 سه نسل از تئوری های انقلاب را مطرح کرد و پس ازآن فورن (1993) و گلدستون (2001) نسل چهارم نظریه های انقلاب را که برخلاف نسل سومی ها بر کارگزار انقلاب تأکید بیشتری داشتند، مطرح کردند. مسئله این مقاله ظهور نسل پنجم نظریه های انقلاب است. انقلاب پژوهان (آلینسون، آدامز، لاوسون، بیات، بک، ریتر، اسلیم، دان ...) در طی کمتر از یک دهه گذشته بحث های مبسوطی در خصوص رویدادهای سه دهه اخیر (از 1989 تاکنون) و توانایی/ ناتوانی نظریه های نسل چهارم برای تحلیل و تبیین آن رویدادها طرح کرده اند. در این نوشتار با کمک روش تحلیل انتقادی، ضمن طرح مباحث بیان شده و نقد نسل چهارم نظریه های انقلاب، در خصوص ظهور نسل پنجم بحث خواهد شد. نتایج حاصله از مباحث مطرح شده حاکی از آن است که رویدادهای انقلابی سه دهه اخیر فاقد برخی از مؤلفه های اساسی نسل چهارم نظریه های انقلاب (به طور خاص، وجود ایدئولوژی، رهبری و سازمان انقلابی) بوده اند؛ بنابراین به مدد آثار انقلاب پژوهان متأخر [بالأخص بیات (2017)، لاوسون (2019)، آلینسون (2021,2019) و آدامز (2021,2019)]، می توان به برخی از ویژگی های نسل جدید نظریه انقلابی دست پیدا کرد که بر اساس آن «انقلاب» واجد تعریف جدیدی شده است «کنش جمعی اعتراضی، ناگهانی (تا حدودی)، نسبتاً آرام، غیر خشونت آمیز، همراه با بسیج توده ای، با بهره گیری گسترده از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، فاقد رهبری واحد و ایدئولوژی، همراه با دگرگونی سیاسی در راستای دموکراتیزه کردن فرآیندهای حکومت گری». اکثر انقلاب های سه دهه اخیر علیه دیکتاتوری های حزب سالار (رژیم های سوسیالیستی) یا فرد سالار (رژیم های استبدادی فرد محور در شمال آفریقا و خاورمیانه) رخ داده اند؛ بنابراین بستر و زمینه انقلاب ها (استبداد) و پیامدهای آن ها سیاسی بوده است (دگرگونی نظام سیاسی). نظریه انقلاب «جدید» با فاصله گرفتن از انقلاب های اجتماعی (اسکاچپول، فورن، گلدستون) و انقلاب های ایدئولوژی محور (فورن، گلدستون) در پی تحلیل فرآیندی است که منجر به دگرگونی سیاسی در کشورهای استبدادی شده است.
ساختارشناسی لعاب آبی فیروزه ای در سفال های به دست آمده از کاوش باستان شناسی محوطۀ تاریخی خانۀ مروّج در اردبیل
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۳
۲۸۴-۲۶۵
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، پنج قطعه سفال با لعاب آبی فیروزه ای مربوط به سده های 8 تا 12ه .ق. به دست آمده از کاوش باستان شناسی محوطه تاریخی خانه «آیت الله مروّج (خلیل زاده)» در شهر اردبیل، جهت فن شناسی این گونه لعاب و شناخت نوع و مقدار عناصر موجود در آن مورد مطالعه قرار گرفت. برای نیل به این هدف از روش های آزمایشگاهی طیف سنجی اشعه ایکس (XRD) و طیف سنجی پراش انرژی اشعه ایکس (EDX) استفاده شد. این پژوهش ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد و روش انجام آن به صورت ترکیبی از مطالعات آزمایشگاهی و تحلیل های مقایسه ای و آماری است. با توجه به داده های حاصل از نتایج آزمایش ها، می توان اظهار داشت که چهار قطعه از لعاب ها از دسته لعاب های قلیایی و تنها یک قطعه سفال، لعاب پایه سربی دارد. براساس اکسیدهای رنگ ساز شناسایی شده می توان گفت که در ایجاد رنگ آبی فیروزه ای، از عنصر واسطه رنگ ساز مس در هر پنج نمونه استفاده شده است و فقط در یک نمونه علاوه بر مس، اکسید کروم نیز به کار رفته است؛ به طور کلی، مهم ترین عناصر موجود در نمونه لعاب های مورد پژوهش، سیلیس، آلومینیوم، کلسیم، سدیم، پتاسیم و درصد ناچیزی از سرب است. براساس مطالعات آماری، بیشترین هم بستگی عناصر در نمونه های مربوط به سده های 8 تا 9ه .ق. وجود دارد و کمترین شباهت بین نمونه ای از دوره صفوی در مقایسه با سفال های سده های مذکور مشاهده شد.
گونه شناسی ریختی سنگ قبرهای بُرخوار در دوران اسلامی
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
۲۸۱-۲۴۹
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، سنگ قبرهای دوران اسلامی منطقه «بُرخوار» واقع در شمال اصفهان با هدف شناخت و طبقه بندی انواع گونه ها، به منظور پاسخ به پرسش های ذیل، به شیوه توصیفی-تحلیلی و با رویکردی گونه شناختی موردمطالعه قرار گرفته است. 1- از منظر ریختی، کدام گونه های سنگ قبور منقوش و کتیبه دار در برخوار وجود داشته است؟ 2- خصیصه های ساختاری و زمانی این گونه ها در مقایسه با یک دیگر و در مقایسه با گونه های رایج در دیگر مناطق، کدام موارد است؟ 3-کمّیت و نحوه پراکنش گونه های سنگ قبر در سکونتگاه های منطقه، به چه شکل بوده و حاوی چه اطلاعاتی است؟ براساس نتایج حاصل از این پژوهش، 404 سنگ قبر در آبادی های و محوطه های باستانی برخوار شناسایی شد. این سنگ های قبور به دوره های صفوی تا قاجار تعلق داشته و شامل 5 گونه، 7 زیرگونه اصلی و 29 زیرگونه فرعی است. اگرچه نحوه قرارگیری در این گونه شناسی مدنظر بوده است، با این وجود ساختار شکلی، مهم ترین ملاک این تقسیم بندی بوده و در مراتب بعد معیارهایی هم چون شیوه های ترکیب بندی آرایه ها، جنس و چگونگی ابعاد و احجام موردتوجه بوده است. گونه های اصلی شامل: عمودی ورقه ای، صندوقی، کتابی (شامل 4 زیرگونه اصلی)، محرابی (شامل 3 زیرگونه اصلی) و مطبق بوده و با نمونه های به دست آمده از دیگر مناطق ایران مطابقت دارد. به ترتیب، گونه های بالین دار، کتابی بزرگ، محرابی تیزه دار و صندوقی، رایج ترین گونه ها بوده و دو گونه محرابی هلالی و مطبق، کمترین میزان کاربرد را داشته اند. گونه صندوقی رایج ترین گونه دوره صفوی و گونه بالین دار و کتابی بزرگ، رایج ترین گونه های دوره قاجار بوده است. با توجه به نتایج حاصل شده مابین گونه های شناسایی شده و شرایط زمانی، جغرافیایی و مکانی سکونت گاه های منطقه، ارتباطات تنگاتنگی دیده می شود. گونه های عمودی بیشتر در مناطق کوهستانی و گونه های افقی در مناطق پست منطقه رواج داشته است.
معرّفی کنزالمعارف و بررسی اهمیّت تاریخی آن در شناخت خاندان برمکیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۱
145 - 169
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است تا با معرّفی اثری کمتر شناخته شده به نام کنزالمعارف که به زبان فارسی و در مرکز ایران نوشته شده است، اهمیّت آن را در شناخت بیشتر و بهتر خاندان برمکیان نشان دهد. مؤلّف این کتاب که به تمامی به آل برمک و شرح احوال افراد مهم آن خاندان اختصاص یافته، عبدالجلیل بن یحیی بن عبدالجلیل بن محمّد بن عبدالباقی یزدی است که نوشتن آن را در سال 762ق آغاز و پس از اتمام، کتاب را به شاه شجاع مظفّری تقدیم کرده است. از این کتاب سه نسخه شناخته شده که دو نسخه کهن تر با شماره های 1342 و 1351 در کتابخانه ملّی فرانسه نگهداری می شوند و به ترتیب فاقد تاریخ کتابت و مورّخ 926ق هستند. نسخه سوم متعلّق به کتابخانه عارف حکمت مدینه است که در سده 12ق کتابت شده است. در این مقاله ضمن معرّفی نویسنده، کتاب و نسخه های اثر، ارتباط آن با کتاب هایی که به طور اختصاصی درباره برمکیان نوشته شده و نیز با حکایت هایی که درباره این خاندان در کتاب های تاریخی و ادبی آمده است، بررسی و از این رهگذر وجوه مزیّت و اهمیّت این اثر در شناخت برمکیان نسبت به دیگر آثار نشان داده شده است.
ازدواج و قواعد آن در جوامع استپی آسیای مرکزی (پیش از اسلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای تاریخی سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
271 - 296
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو به دنبال توصیف چگونگی ازدواج و قواعد آن در جوامع استپی آسیای مرکزی در دوران پیشااسلامی است. از این رو پس از مشخص کردن جغرافیای استپی آسیای مرکزی، بر جوامع این ناحیه تمرکز کرده و ویژگی های اصلی نهاد خانواده را نزد آنها برمی شمارد. در گام بعدی ازدواج، سنت ها و شرایط آن بررسی و ازدواج های درون گروهی، برون گروهی و سیاسی به عنوان مهمترین انواع ازدواج ها تبیین می شوند. نیز با تمرکز بر سنت لویرات و سنت قالین، دو مورد از مهم ترین سنت های ازدواج نزد جوامع استپی آسیای مرکزی بررسی و مشخص شد که شیوه زندگی مردمان آن نواحی نقش مهمی در پدید آمدن چنین سنت هایی داشته اند. بخش پایانی این جستار به بررسی مسئله تعدد زوجات و طلاق اختصاص یافته است. بر اساس یافته های این پژوهش، تعدد زوجات نزد تمامی جوامع مورد نظر به طور یکسان رواج نداشت و بیشتر تابع موقعیت اقتصادی مردان بود. طلاق نیز اگرچه چندان رایج نبود، اما بسته به نوع اختلافات زن و مرد کیفیت متفاوتی پیدا می کرد. هرچند هنجارهای جوامع استپی موجب شده بود هنگام طلاق، حقوق هر دو طرف رعایت گردد.
بازتاب هویت اجتماعی امامیه ری در کتاب النقض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۷ (پیاپی ۱۴۷)
163 - 185
حوزههای تخصصی:
هویت اجتماعی به عنوان نوعی احساس و نگرش که از شناسایی عضویت در یک گروه اجتماعی ناشی می شود، عبارت است از درکی که فرد از این عضویت دارد و خود را آن گونه می شناسد و به دیگران ارائه می دهد و نیز درکی که دیگران از عضویت فرد در گروه دارند. در نیمه قرن ششم هجری کتابی با عنوان فضائح الروافض علیه شیعیان ری به نگارش درآمد که جامعه امامی ری، شیخ عبدالجلیل قزوینی را کاندید پاسخ گویی به آن کرد. قزوینی رازی با تضمین نقل قول های کتاب ازبین رفته فضائح الروافض ، برای تعیین هویت اجتماعی امامیه ری در این زمان، دیالکتیک خود/دیگری را برای ما فراهم آورده است. پژوهش پیش رو بر آن است با روش توصیف و تحلیل تاریخی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، بازتاب هویت اجتماعی امامیه در کتاب النقض را با تأکید بر درک خود/دیگری تحقیق کند و بر طبق تعریف هویت اجتماعی، نشان دهد که بازتعریف هویت امامی توسط شیخ عبدالجلیل چه پاسخی از سوی دیگری در پی داشته است. نتیجه نشان داد که قزوینی رازی با تنگ تر کردن دایره درون گروه امامیه و متمایزکردن آن از برخی گروه های امامی، سعی در بازتعریف هویت اجتماعی امامیه اثنی عشری داشته است. بررسی نگاهِ دیگری در کتاب هایی که پس از وی در ری و نزدیک به آن به نگارش درآمده اند، نشان داد که در تعیین هویت امامیه، در دیدگاه دیگری تغییری رخ نداده است.
اقشار برخوردار از سیورغال در عصر تیموریان و امتیازات آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
53 - 84
حوزههای تخصصی:
"سیورغال" نوعی از واگذاری زمین در عصر تیموریان بود که از سوی سلطان و یا حاکم به صورت موروثی در ازای خدمات نظامی به نزدیکان، وابستگان و اُمرای وفادار لشکری و سپس به کارگزاران کشوری ، روحانیان و...اختصاص می یافت. سیورغامیشی ها (دارندگان و صاحبان سیورغال) به دلیل برخورداری از پاره ای امتیازات در آغاز عصر تیموری به سرعت به یک قدرت سیاسی برتر نسبت به رقبای خود تبدیل شدند، به گونه ای که شاهرخ دومین سلطان تیموری، به تغییراتی درزمینه نحوه واگذاری و امتیازات سیورغال ها اقدام نمود. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که: چرا سیورغال از دوران شاهرخ به اقشار گوناگون اما در ابعاد کوچک تر اعطاء می شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که پیوند قبایلی حاکم بر ساختار سیاسی حکومت تیموریان در آغاز موجب شد تا وی در دوران جهانگشایی خود، به نخبگان گروه های مختلف امتیاز سیورغال اعطاء نماید، اما دوران جهانداری شاهرخ، دوران گذار از ساختار قبیله ای به ساختار شهری بود، لذا برای عبور از این گذار تغییراتی در ساختار سیاسی و اقتصادی ضروری بود. درنتیجه تا پایان دوران تیموریان از یک سو از میزان اراضی سیورغال اُمرا و فرماندهان نظامی کاسته شد و از سوی دیگر طیف وسیعی از اقشار مذهبی و دیوانی و...با اعطای قلمروی سرزمینی کمتر در جرگه سیورغامیشی قرار گرفتند. روش تحقیق در این مقاله به صورت توصیفی- تحلیلی و با استفاده از آمار توصیفی می باشد.
بررسی وضعیت و سیر تحول صنعت فرش کرمان در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
229 - 251
حوزههای تخصصی:
کرمان از مراکز اصلی تولید و تجارت فرش در دوره قاجار بود. تا ربع آخر قرن نوزدهم، متأثر از رونق صنعت شال بافی، صنعت فرش کرمان از اعتبار چندانی برخوردار نبود، اما با کسادی و رکود تدریجی شال بافی از اواخر این قرن، تولید و تجارت فرش رونق بسیاری گرفت. در این دوره، ظرفیت های منطقه کرمان در تولید فرش و افزایش تقاضا در بازارهای جهانی سبب شد سرمایه داخلی و خارجی در صنعت مزبور به کار افتد و نه تنها تولید، بلکه تجارت این محصول نیز پیشرفت و گسترش قابل ملاحظه ای یابد. این پژوهش در نظر دارد، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر اسناد آرشیوی و منابع کتابخانه ای، به بررسی وضعیت و سیر تحول تولید و تجارت فرش کرمان در دوره قاجار بپردازد. براساس یافته های پژوهش، در نیمه اول قرن نوزدهم بافندگان شهری، روستایی و عشایری در کارگاه های خانگی و از طریق اعضای خانواده به صورت محدود قالی بافی می کردند و فرش به عنوان یک کالای تجاری داخلی عمدتاً در بازارهای داخل کشور مبادله می شد. اما از دهه های پایانی این قرن، با سرمایه گذاری تجار تبریز و شرکت های خارجی در صنعت فرش منطقه و به راه افتادن کارگا ه های قالی بافی و سازماندهی نسبی تولید و تجارت، نه تنها میزان تولید فرش افزایش قابل ملاحظه ای یافت، بلکه صادرات و تجارت آن بسیار رونق گرفت، تا جایی که در اواخر دوره قاجار فرش کرمان سهم عمده ای از بازار فرش امریکا را به خود اختصاص داده بود.
نظامنامه مدارس ابتدائیه و متوسط
منبع:
پژوهش در تاریخ سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
150 - 167
حوزههای تخصصی:
با رواج و گس ترش آموزش و پرورش رس می در ایران، ضرورت تدوین نظ امنامه تعلیم و تربیت بی ش از پی ش مط رح شد. در این میان تلاش های میرزا احمد بدر (نصی رالدوله) وزیر خلّاق اواخر قاجاریه و اوایل پهلوی، در تدوین نظ امنامه مدارس ابتدائی و متوس طه که در سال 1299 خورش یدی نگ اشته شده از نقاط عط ف تاریخ تعلیم و تربیت رسمی در ای ران است. مک توب حاض ر تلاش دارد به مع رفی این نظ امنامه بپردازد. نظ امنامه مزبور دارای 106 ماده است. در این نظ امنامه وظ ایف مدیر، ناظ م و معل مین مدرس ه، تک لیف شاگ ردان، تنبیهات، امتح انات، تعط یلات، وظ ایف ش ورای معل مین م دارس، نظ امنامه شه ریه م دارس، نظ امنامه غیبت و م دارس نس وان و... به طور دقی ق آم ده است و ح اوی آموزه های ف راوانی از اص ول و قواع د حاکم بر آموزش و پرورش در ایرانعصر خویش است.
نگاهی به فعالیت های اجتماعی و فرهنگی تجار سلطان آباد از مشروطه تا پایان پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۰)
51 - 75
حوزههای تخصصی:
شهر سلطان آباد در دوران فتح علی شاه قاجار حدود سال 1228ق توسط یوسف خان گرجی، یکی از فرماندهان نظامی، ساخته شد. این شهر با هدف ایجاد امنیت در منطقه فراهان و راه های ارتباطی بین مناطق شرقی و غربی کشور، براساس الگویی نظامی سازمان دهی شد. با گذشت زمان، سلطان آباد در ابعاد مختلف اقتصادی و تجاری به شهری مهم تبدیل شد. تولید محصولات کشاورزی و صنعت بافت فرش، جایگاه این شهر را ارتقا داد. به همین دلیل، تجار سلطان آباد نیز به موقعیت برجسته ای دست یافتند و در تحولات شهر نقشی مؤثر ایفا کردند. هدف : بررسی تأثیرگذاری تجار سلطان آباد در تحولات اجتماعی و فرهنگی این شهر از دوران مشروطه تا پایان دوره پهلوی اول. روش/ رویکرد پژوهش : این مقاله با روش تاریخی و شیوه توصیفی تحلیلی و با کمک اسناد و مدارک آرشیوی و منابع اصلی در پی پاسخگویی به این پرسش است که تجار سلطان آباد در دوران مشروطه و پهلوی اول چه نقشی در ارتقای اجتماعی و فرهنگی سلطان آباد داشتند؟ یافته ها و نتیجه گیری : تجار سلطان آباد علاوه بر نقش مستقیم در پویایی اقتصادی منطقه، در زمینه های فرهنگی مانند احداث مراکز آموزشی و اماکن مذهبی نیز حضوری مؤثر داشتند. آن ها با تعامل با بخشی از افراد صاحب نفوذ، ازجمله روحانیون، بخشی از مشکلات اجتماعی و اقتصادی ساکنان منطقه را نیز حل کردند.
هخامنشیان و دریای سیاه؛ علل و نتایج گسترش قلمرو یک امپراتوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸ (پیاپی ۱۴۸)
127 - 154
حوزههای تخصصی:
در تاریخ ایران باستان، دولت هخامنشیان تجربه حاکمیت و حضور درازمدت در سرزمین های پیرامون دریای سیاه را داشت. هخامنشیان که یکی از نخستین امپراتوری های تاریخ بشر را تشکیل دادند، توانستند مرزهای گسترده خود را در شمال و جنوب و شرق و غرب به دریاها و یا رودهای بزرگ برسانند و از طریق مبادلات تجاری و مناسبات سیاسی بخش های وسیعی از آسیا را به یونانی ها بشناسانند. سیاست دریایی هخامنشیان دسترسی به تمام سواحل پیرامون دریای سیاه بود تا هم از تهاجمات اقوام شمالی جلوگیری کنند و هم با حاکمیت بر آسیای صغیر و بهره مندی از منابع اقتصادی آن، به رقابت با یونانیان بپردازند. این سیاست یا با عملیات نظامی، یا با انتقال افراد و خاندان های هخامنشی به ایالات آسیای صغیر و یا با فعالیت های بازرگانی و اقتصادی، در سراسر دوران هخامنشیان ادامه یافت. در این پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با مطالعه کتیبه های هخامنشی و منابع یونانی و همچنین پژوهش های مورخان معاصر، به بررسی چرایی و چگونگی حضور هخامنشیان در حوزه دریای سیاه پرداخته شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که هخامنشیان براساس یک برنامه مشخص و سپس به علت تحولات و رویدادهای پی درپی، در اندیشه آن بودند که دریای سیاه را که دریایی پیرامونی برای آنها بود، به دریاچه ای در داخل قلمرو امپراتوری خود تبدیل کنند و تا حدود زیادی نیز در این کار موفق شدند.
تبیین تاریخی استعاره های مفهومی «سلطه» در بیانیه 9 ماده ای «حُکم می کنم» رضاخان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای تاریخی سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
219 - 241
حوزههای تخصصی:
در روز کودتای سوم اسفند 1299ش. رضاخان بیانیه ای در 9 ماده تحت عنوان «حُکم می کنم» صادر و توسط قزاقان در سطح شهر پخش نمود. او در میانه ی وضعیت استثنایی و عدم تعادل میان امر سیاسی و حقوق عمومی توانست با کنار زدن قانون به تمرکز قدرت در دو جهت تثبیت امر سیاسی، با استفاده از زور و نیروی مسلح و تضییق امر حقوقی، با زیر پا گذاشتن حقوق افراد اقدام کند. هدف از این پژوهش دستیابی به یک شناخت معنایی از استعاره های مفهومی سیاسی به کاررفته در بیانیه 9 ماده ای و پیامدهای ساخت «تک گویی» و «کنش جدایی» بین حاکم و جامعه است. پرسش اصلی این است که چه استعاره مفهومی ای در این بیانیه به کاررفته است. در پاسخ به پرسش پژوهش، این مدعا مطرح است که رضاخان از استعاره کلیدی «سلطه» بر پایه استعاره عام بنیادی «حُکم، نیرو است» برای سیطره بر زیست سیاسی شهروندان استفاده کرده است. یافته های پژوهش بر آن است که وضعیت استثنایی علاوه بر تحدید حوزه عمومی به بسط اقتدارگرایی و تهدید حقوق عمومی انجامید. روش این پژوهش به صورت توصیفی و تحلیلی در قالب زبان شناسی شناختی و چارچوب نظری وضعیت استثنایی «جورجو آگامبن» است که به وسیله مطالعات پیکره ای گردآوری و مورد تحلیل قرار گرفته است.
بررسی تطبیقی روایت های صفوی و عثمانی در واقعۀ بازپس گیری تبریز (1012ق. / 1603م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر تبریز بعد از حدود هجده سال و نیم که در تصرف امپراتوری عثمانی بود، با اقدام نظامی شاه عباس اول صفوی بازپس گرفته شد. این مدت، طولانی ترین زمانی بود که شهر تبریز تحت تسلط دولت عثمانی ماند و اولین و آخری باری بود که طی یک معاهده رسمی به قلمرو کشور متخاصم منضم گردید؛ چراکه قبل و بعد از این تاریخ نیز اشغال نظامی از سوی عثمانی ها را تجربه کرده بود/کرد. این واقعه در منابع صفوی به نوعی، و در منابع عثمانی به نحوی دیگر روایت شده است. این تحقیق، بررسی تطبیقی این دو روایت به عنوان یک نمونه از اختلاف و شباهت تاریخ نگاری از یک واقعه در دو جبهه رقیب است. شیوه تنظیم مقاله توصیفی تحلیلی است و به روش کتابخانه ای، با مراجعه به آثار ایرانی و عثمانی فراهم آمده است.
Classification, Typology, and Relative Chronology of Personal Ornaments from the Ancient Cemetery of Liār-Sang-Bon, Amlash, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۳, Issue ۵, July ۲۰۲۳
37 - 49
حوزههای تخصصی:
The Liār-Sang-Bon cemetery is located in Amlash City in Gilan province. During the field research, more than 100 pit graves, catacombs, and jar burials were identified at the cemetery. Some of these graves contained various types of ornaments. The questions which are raised in the current research are as follows: Considering the comparison of the ornaments of the Liār-Sang-Bon cemetery with similar sites, what time frame can be suggested for these data? Based on the discovered decorations, what exchanges did this area have with the surrounding areas? What is the relationship between the use of jewellery and the gender of the deceased in the tombs of Liār-Sang-Bon? It is suggested that the typology and classification of cultural finds obtained from this site and their comparison with other Iranian cultural sites, especially from the first century BC to the fourth century AD, can help us in dating the graves.
Who were the Rus During the Samanid Period? A Reexamination of 9th-10th Persian and Arabic Textual Accounts in Light of Recent Archaeological, Genealogical, and Genetic Studies
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
۲۳۸-۲۲۱
حوزههای تخصصی:
This paper utilizes an approach that combines studies of Samanid period artifacts and textual accounts with modern genetic studies to explore the identity of the people who were involved in long distance trade from the far eastern regions of the Central Asia into Northern Europe. Although this study does not analyze the Samanid works, it reiterates and illustrates how important Iran/Persia was in the history of Europe as well as Central Asia. The information contained in the artifacts and texts gives us the evidence needed to understand the vast trade network and the people who were responsible for the movement of these goods, people and ideas. This study reconfirmed recent genetic studies that the people, collectively termed Rus or Vikings, were a mixture primarily of Scandinavians, Slavs, and Turks, with additional admixing with local populations. The importance of the Persian and Arabic sources addressing contact between the Rus and Eastern people has been thoroughly discussed by Thorir Jonsson Hraundal. In these texts, the Rus were referred to by different names including Majus, Northmanni, Urduman, Warank as well as by other names. One of his many observations is the unmistakable influence of Turkic culture on that of the Rus. This complex ancestry is supported by recent genetic studies and will be discussed in more detail below in light of archaeological evidence. Thus, the term Rus refers to a way of life rather than a homogenous ethnic or cultural group. However, this study refined the identity of the people responsible by observing a correlation between the distribution of the genetic haplogroup R1a sub-clade and the long-distance trade routes across Central Asia to Northern Europe, with the central focus in Eastern Europe. Despite the vast distance, the evidence indicates that there were cultural contacts between people with linked ancestry. The study is important because it begins to reveal the unexpected influence of Eastern cultures on those of Northern Europe.
بازسازی تاریخی فضای دینی حبشه در سال پنجم بعثت با محوریت سوره مریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نخستین هجرت مسلمانان به حبشه به فرمان پیامبر، براساس منابع تاریخی در حدود سال پنجم بعثت صورت گرفت. گزارش های موجود در منابع تاریخی برای تبیین فضای حبشه در آن زمان و شناخت ساکنان آن و چیستی مذهب و معتقدات آنان، نتایج موثق و یکتایی ارائه نمی دهند. با توجه به انعکاس بخشی از احوال آن روزگار حبشه در قرآن کریم به منزله یک متن، می توان با استفاده از روش «بازسازی تاریخی» به شناخت فضای حبشه در آن سال ها پرداخت. به همین منظور سوره مریم که با تکیه بر مستندات تاریخ گذاری بیشترین پیوند را با این هجرت و جزئیات آن دارد، محور بازسازی تاریخی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این بازسازی حاکی از وجود فرقه ها و مذاهب گوناگون در حبشه است. مهم ترین این مذاهب مسیحیت، صابئه و یهود و مهم ترین فرقه های موجود در آن عصر، فرقه مسیحی «منوفیزیت» و «آریوسی» بوده است. این نتایج با اشارات منابع تاریخی و فرقه شناسی نیز هماهنگی دارد و آنها را تکمیل و تأیید می کند.
تأثیر ثبات یا ضعف حکومت صفوی بر امنیت راه ها و عملکرد نظام راهداری
منبع:
پژوهش در تاریخ سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
15 - 33
حوزههای تخصصی:
این مقاله نگاهی به وضعیت راه ها و نظام راهداری از آغاز تا پایان عصر صفوی دارد. در پاسخ به این سؤال که ثبات یا ضعف حکومت مرکزی چه تأثیری بر امنیت راه ها و عملکرد نظام راهداری در این دوره داشته است، این فرضیه مطرح می شود که چون در این دوره، به ویژه از زمان شاه عباس اول صفوی، سیاست تسهیل امور تجاری در رأس برنامه های حکومت قرار داشت، توجه به ساخت و تعمیر راه های بازرگانی و کاروان رو و تأمین امنیت آن بیش از پیش در اولویت بوده است.این پژوهش با روش تاریخی و رویکرد تبیینی_تحلیلی و با بهره گیری از متون تاریخی و برخی سفرنامه های این دوره انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تأمین امنیت راه ها دغدغه اصلی حکومت مرکزی برای رونق تجاری و توسعه اقتصادی ایران بوده است. از این رو، افرادی به عنوان راهدار در طول مسیرها و شاهبندر در ورودی بنادر منصوب می شدند که عملکردشان همواره متأثر از ثبات یا ضعف حکومت مرکزی بوده است و علاوه بر تأمین امنیت و محافظت از مسافران و تجار، عوارضی را از آن ها دریافت می کردند و به مثابه واسطه میان حکومت و مسافران بودند.
تحلیل و تبیین گفتمان خویشکاری در متون تاریخ نگاری و ادبی نیمه اول قرن هفتم هجری (مطالعه موردی؛ جهان گشای جوینی، بوستان و گلستان سعدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از ویژگی های نظام ملک داری ایرانی، باورمندی به نظم و سامان مندی امور اجتماع براساس قانون «اشه» و نظام «خویشکاری» است. این امر در همه ادوار تاریخ ایران الگوی کارآمدی برای سیاست ورزان و حکومتگران به شمار می رفت، اما در مواقعی و بنا به دلایلی چون هجوم اقوام انیرانی به ایران، این ساختار با چالش جدی مواجه می شد. در چنین شرایطی نخبگان ایرانی سعی در بازآفرینی و آموزش الگوی ازدست رفته به فرمانروایان جدید را داشته اند. با تهاجم مغولان در آغاز سده هفتم هجری نیز بسیاری از ساختار ها و انتظام امور اداری سیاسی از بین رفت. در این پژوهش با شیوه توصیفی تحلیلی و به استناد منابع کتابخانه ای تلاش می شود تا به این پرسش پاسخ داده شود که در چنین برهه زمانی توجه به اصل خویشکاری به منظور احیای انتظام امور جامعه در اندیشه و آثار عطاملک جوینی و سعدی شیرازی چه جایگاهی داشته است. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که دغدغه اصلی جوینی و سعدی در این مرحله از تاریخ ایران پیدایی بی نظمی و ازهم گسیختگی ساختارهای موجود جامعه است که بخش چشمگیری از آن در نتیجه ناآگاهی و بی توجهی حکام و کارگزاران مغول به نظام خویشکاری به وجود آمده است؛ لذا ایشان تلاش کرده اند تا با خلق آثار تاریخی و ادبی، ضمن ارائه توصیه ها و اندرزها به حاکمان و نیز معرفی الگوهای موفق فرمانروایی، به نوعی درصدد اصلاح نابسامانی ها برآیند.
ماهیت شهرها و راه های مواصلاتی در آذربایجان باستان و مکان یابی آنها
حوزههای تخصصی:
زندگی انسان پس از غارنشینی بین دو قطب حرکت و ماندگاری در نوسان بوده و سپس اجتماعات اولیه انسانی در روستاها شکل گرفت. با رواج تجارت ارتباطهای انسانی بیشتر شده و شهرها توسعه یافتند و شهر نماد تحول سیاسی و اجتماع ی – اقتصادی گردید. در آذربایجان نیز ردپای انسانهای اولیه را در غارهای مختلفی چون تام تامای اورمیه و آزیخ فضولی دیده شده است. به سبب آب و هوای مناسب، زیستگاههای اولیه بشری از ده هزار سال قبل در شهرهای آذربایجان در تپه های موسوم به کول تپه در اطراف دریاچه اورمیه شکل گرفته است. در این شهرهای تپه مانند احتیاجات اولیه انسان اولیه نظیر ظروف و سلاح های اوبسیدینی کشف گردیده است. در هزاره دوم قبل از میلاد با افزایش ثروت دیوارکشی دورتادور مناطق اسکان انسان آذربایجانی شکل گرفت. از آغاز قرن نهم پیش از میلاد به مدد منابع آشوری و سپس اورارتویی، اطلاعات مفیدی از استقرار مردمان آذربایجان در شهر- دژهایی داریم. تصاویر آشوری از دژهای مادی نشان می دهد این دژهای محصور همچون معماری دوره اورارتو در دیوارهای سنگی محکم، ساختمانهای محکمی بودند بر بالای ارتفاعات طبیعی و یا گاهی بر خاکریزها و تپه های مصنوعی. در طول حصار برجهایی به فاصله های معین تعبیه شده بود و سر برجها و حصار برای تیراندازی از کمان، کنگره دار بود. در سده های بعدی به سبب کمبود اطلاعات، معلوماتی از شهرهای آذربایجان نداریم. در منطقه آذربایجان به غیر از برخی فرضیات هیچ مدرک قطعی در مورد دوره مسمی به نام هخامنشی وجود ندارد. با حمالت یونانی ها به تدریج کلمه آذربایجان با حدود کمابیش حدود تاریخی امروزین شکل می گیرد و با اتکا به منابع یونانی - رومی اطلاعات مفیدی از پایتخت و شهرهای بزرگ آذربایجان در دست می باشد. با حمایت هلنیسم غربی در آذربایجان راههای ارتباطی بیش از پیش شکل می گیرد و زمینه برای تجارت بین المللی در آذربایجان بوجود می آید. در سده های بعدی مسمی به دوران اشکانیان و ساسانیان اطلاعات مربوط به شهرها آذربایجان کمابیش همانی بوده که در منابع یونانی-رومی ذکر گردیده است. ماهیت و جایگاه شهرها و راههای مواصالتی آذربایجان در طول تاریخ باستان چگونه بوده است؟ سوالی است که در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی پاسخ داده خواهد شد.
نقد و آسیب شناسی تاریخ نگاری لرستان در دوره پهلوی دوم (1320- 1357ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حوزه ی تاریخ نگاری لرستان دوره ی پهلوی، تاکنون پژوهشی برای تعیین حوزه های موضوعی و روش شناسی صورت نپذیرفته است. هدف از این پژوهش بررسی و آسیب شناسی آثار به جا مانده درباره ی تاریخ لرستان دوره ی پهلوی (1320- 1357) و نقد سبک های نگارشی رایج آن زمان از جهت روش و محتوا است. ویژگی عمومی تاریخ نگاری موجود، بررسی شخصیت ها، نهادها و سازمان ها است که بیشتر تاریخ سیاسی را پوشش می دهد و کمتر به تاریخ اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری می پردازد. لذا نقد و ارزیابی علمی این آثار به منظور تولیدات علمی مطلوب و ارتقا پژوهش های حوزه ی تاریخ محلی لرستان حایز اهمیت است. یافته های پژوهش حاکی از این است که سه گونه ی اصلی تاریخ نگاری قابل شناسایی است: تاریخ نگاری شخصیت محور یا تک نگاری، تاریخ نگاری رسمی با محتوای آثار و تألیفات (کتب) و تاریخ نگاری شفاهی. در این آثار از تاریخ اجتماعی مردم لرستان ازجمله عرایض مردمی به نمایندگان مجلس که منبع نیکویی در این باره هستند، غفلت شده است. مشکل دیگر در عرصه ی تاریخ نگاری این دوره، پراکندگی داده ها و منابع اطلاعاتی است. نبود پایگاه اسنادی مستقل خاص استان، دسترسی به داده های کافی برای تولیدات علمی را با مشکلات بی شماری روبرو کرده است.