فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۰۱ تا ۲٬۶۲۰ مورد از کل ۳۷٬۵۷۹ مورد.
منبع:
اقتصاد و توسعه کشاورزی جلد ۳۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
415 - 432
حوزههای تخصصی:
Every year, approximately one-third of the total food produced for human consumption is lost or wasted due to various reasons. This level of wastage has substantial adverse impacts on the environment, economy, and society. Numerous studies have proposed various policies to address the issue of food waste, such as incorporating technology into existing supply chains. However, concerns about their effectiveness and unintended consequences have led researchers to emphasize market-based approaches for waste reduction. The present study was carried out to estimate waste and investigate the potential for developing different marketing channels as market-based approaches to reduce waste in the leafy vegetable supply chain in Kermanshah province. To achieve this purpose, a system dynamics modelling of the waste system in the leafy vegetable supply chain was developed by using the literature review and interviews with experts and stakeholders. The tool for collecting research data was a questionnaire. The statistical population of this study is two groups including 22 experts and 728 actors in the leafy vegetable supply chain. Based on the findings, around 31,000 tonnes (39%) of leafy vegetables are wasted annually across the supply chain. The research scenarios indicate that the establishment of processing industries will effectively decrease the overall waste of leafy vegetables from around 31,000 tons to approximately 20,000 tons annually. Therefore, government initiatives and policies in the field of leafy vegetable exchange in the study area must focus on supporting businesses associated with leafy vegetable processing industries and establishing infrastructure prerequisites for these industries.
پیش بینی روند حرکت متغیرهای اقتصاد کلان با لحاظ شاخص شرایط مالی در ایران: رهیافت TVP-FAVAR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش بینی روند متغیرهای اقتصاد کلان به دلیل آینده نگر بودن تصمیمات اقتصادی، نقش اساسی در برنامه ریزی ها و سیاستگذاری های اقتصادی دارد. به همین منظور در پژوهش حاضر، ابتدا به استخراج شاخص شرایط مالی در بازه زمانی 1398-1370 پرداخته می شود و در ادامه، از روند حرکت متغیرهای کلان اقتصادی با استفاده از الگوی خودتوضیح برداری عامل افزوده شده با پارامترهای متغیر زمانی (TVP-FAVAR) پیش بینی صورت می گیرد. نتایج بیانگر آن است که شاخص شرایط مالی طی سال های اخیر، به ویژه در دهه 1390 با تغییرات قابل ملاحظه ای همراه بوده است که این خود با اثرگذاری و تغییر رفتار سایر متغیرهای اقتصاد کلان نقش موثری در شکل گیری نوسانات این متغیرها داشته است. پیش بینی روند حرکت متغیرهای کلان اقتصادی نیز حاکی از آن است که روند حرکت متغیرهای کلان اقتصادی ناپایدار بوده است. به عبارت دیگر، بی ثباتی در روند حرکت متغیرهای کلان اقتصادی مشهود است و نمی توان چشم انداز مثبتی را برای هر یک از متغیرهای فوق انتظار داشت.
Analyzing the Paradigmatic Foundations of Knowledge Management in Agricultural Knowledge-based Companies(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Knowledge, as one of the pillars of success, is an essential factor for innovation, production and economic growth. Knowledge management is a new strategy that organizations, would need that so as to increase their performance and success. In case companies don’t use knowledge management system correctly and at proper time, they would be either faced with failure or obliged to leave the arena of contest. Agricultural knowledge-based companies have a key role for the regeneration of the agriculture and increase of the employment of agricultural graduates in this field. As presently the challenge of managers is to provide a suitable environment for the growth of the human mind in knowledge-oriented companies that embrace a cutting-edge approach to knowledge management, wherein knowledge is tailored to fit the specific context, are poised for success. By fostering effective learning, this approach leads to enhanced performance and improved efficiency. In this study, many studies were reviewed and generations of knowledge management were analyzed with a paradigmatic approach. Almost 100 related books and articles were reviewed through archival research. The findings showed that knowledge-based companies should go from the first generation of knowledge management to the use of the fourth generation; that way the internet use, social networks, analytical tools, intelligent agents, etc., might have a great participation with one another, which leads to their stay in the contest scene, and their faster achievement of future-oriented and dynamic results. Therefore, it is suggested that agricultural knowledge-based companies have focus on transformational management and its characteristics.
عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر آلودگی محیط زیست با تأکید بر مصرف نفت کوره در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
69 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه بررسی تأثیر عوامل اقتصادی و اجتماعی بر انتشار دی اکسیدکربن است، که به عنوان معیاری برای آلودگی محیط زیست در ایران برای دوره زمانی 1397-1352 استفاده شده است. به منظور اندازه گیری عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر آلودگی محیط زیست، لازم است که به مطالعه تأثیر کوتاه مدت و بلندمدت مصرف نفت کوره، شهرنشینی، رشد اقتصادی بر انتشار دی اکسیدکربن در ایران پرداخت؛ بدین منظور از مدل «خودرگرسیون با وقفه های توزیعی گسترده» استفاده شده است. نتایج نشان می دهد ضریب تصحیح خطای به دست آمده در این مدل نشان می دهد که در هر دوره 33 درصد از خطای عدم تعادل کوتاه مدت، برای دستیابی به تعادل بلندمدت را تعدیل نماید. طبق برآورد انجام شده، افزایش مصرف نفت کوره، شهرنشینی و رشد اقتصادی هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت تأثیر مثبتی بر انتشار دی اکسیدکربن دارد. همچنین نتایج بلندمدت حاکی از آن است که با افزایش یک درصد تولید ناخالص داخلی، مصرف نفت کوره و جمعیت شهری به ترتیب 849/0، 166/0 و 566/1 درصد انتشار دی اکسیدکربن را افزایش می دهد. لذا اولین اقدام در جهت کاهش انتشار دی اکسیدکربن در کشور، توجه به میزان مصرف نفت کوره است، از این رو می توان سیاستگذاری هایی جهت استفاده از انرژی های جایگزینی مانند انرژی های تجدیدپذیر برای کاهش انتشار دی اکسیدکربن پرداخت.
طراحی و اعتبارسنجی مدل بازاریابی دیجیتالی چابک در بانک سپه با بهره گیری از روش داده بنیاد (مورد مطالعه: بانک سپه استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی مدل بازاریابی دیجیتالی چابک در صنعت بانکداری صورت گرفته است. برای این منظور از روش آمیخته (کیفی-کمی) استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 13 نفر از مدیران بانک سپه استان خراسان رضوی و اساتید هیات علمی دانشگاه پردیس فارابی دانشگاه تهران دانشکده مدیریست هستند که به روش هدفمند انتخاب شدند و در فاز کمی 400 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای در این مطالعه شرکت کرده اند. ابزارهای اصلی گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق و در بخش کمی پرسشنامه بوده است. تحلیل داده ها در بخش کیفی به روش گرانددتئوری و با استفاده از نرم افزار MAXQDA صورت گرفته است. سپس در بخش کمی نیز از رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS استفاده شده است. نتایج تحلیل کیفی داده ها نشان داده است مقوله های زیربنایی بازاریابی دیجیتالی چابک عبارتند از: مدیریت بانکی دیجیتال، بازاریابی دیجیتالی چابک، کسب مزیت رقابتی، قابلیت های پویا، کیفیت ارائه خدمات دیجیتال، زیرساخت های نرم افزاری و سخت افزاری بازاریابی دیجیتال، مشتری مداری دیجیتال، فرهنگ سازمانی وچالش های محیطی بازاریابی دیجیتالی چابک. نتایج نشان داده است شرایط علی شامل نیاز مداوم به اصلاحات نرم افزاری، تدوین اﺳﺘﺮاﺗﮋی زیرساخت های نرم افزاری و سخت افزاری، زﯾﺮﺳﺎﺧﺖ ﻣﻨﻌﻄﻒ ﻓﻨﺎوری اﻃﻼﻋﺎت و ﺗﻨﻮع ﺑﺨﺸی ﺑﻪ ﭘﺮﺗﻔﻮی ﻣﺤﺼﻮﻻت و ﺧﺪﻣﺎت می باشد. شرایط علی بر شرایط زمینه ای و شرایط مداخله گر تاثیر دارد.
طراحی صکوک وکالت جهت تأمین مالی شرکت های کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت کسب وکارهای کوچک و متوسط امروزه بر کسی پوشیده نیست. این سازمان ها بخش زیادی از اشتغال و تولید کشورها را شامل می شوند. تأمین مالی این بنگاه ها همواره به عنوان یکی از مشکلات اصلی این واحدها به حساب می آمده است. تابه حال تأمین مالی خارجی این بنگاه ها عموماً به وسیله بانک ها انجام گرفته است؛ وابستگی زیاد تأمین مالی بنگاه های کوچک و متوسط به بانک ها، سبب ایجاد محدودیت های جدی در مسیر رشد و توسعه آن ها شده است. در سال های اخیر کشورهای پیشرفته تلاش کرده اند تا با استفاده از ظرفیت بازار سرمایه، تأمین مالی کسب کارهای کوچک و متوسط را بهبود بخشند. این مقاله در پی آن است که مدلی مبتنی بر اوراق وکالت جهت تأمین مالی کسب کارهای کوچک و متوسط ارائه کند. پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی و از منظر ماهیت داده ها، آمیخته (کیفی - کمی) است. همچنین بر اساس روش گردآوری داده ها توصیفی - پیمایشی محسوب می شود. در این پژوهش ابتدا با استفاده از روش تحلیل توصیفی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای مدلی مبتنی بر اوراق وکالت برای تأمین مالی کسب وکارهای کوچک و متوسط طراحی شد. سپس مدل مربوطه از جنبه های کارآیی جهت تأمین مالی کسب کارهای کوچک و متوسط، جذابیت برای بانی و سرمایه گذاران و مقبولیت از منظر نهاد ناظر، با استفاده از پرسشنامه و به روش آمار استنباطی ارزیابی شده و مورد تأیید قرار گرفت.
تأثیر افشای فراگیر مالی بر عملکرد بانک ها: نقش تعدیلی رقابت بازار و ساختار مالکیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های اخیر بیانگر آن است که هرچه شمولیت مالی (فراگیر مالی) بیشتر باشد به رشد اقتصادی و توسعه مالی منتج می شود. به همین دلیل در عصر کنونی همواره یکی از اهداف و مقاصد سیاست گذاران و به طور ویژه سیاست گذاران پولی بحث توسعه شمولیت مالی در بانک ها است که مورد بحث و تأکید زیادی واقع شده است. با این حال این پژوهش نیز قصد دارد تا به بررسی رابطه بین افشای شمولیت مالی (FI) و عملکرد بانک ها با تأکید بر نقش تعدیلی رقابت بازار و ساختار مالکیت بپردازد. روش پژوهش کاربردی و داده های آن به روش کتابخانه ای استخراج شده است. برای بررسی هدف اصلی پژوهش سه فرضیه تدوین گردید. قلمرو مکانی پژوهش، کلیه بانک های پذیرفته شده در بازار سرمایه تهران و قلمرو زمانی نیز از سال 1391 تا 1399 است. تعداد نمونه پژوهش 15 بانک بوده که از طریق روش غربال گری یا حذف سیستماتیک تعیین شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار ایویوز و از طریق رگرسیون چندگانه خطی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که افشای شمولیت مالی بر عملکرد بانک های تأثیر مثبت و معناداری دارد و رقابت بازار می تواند نقش تعدیلی در رابطه این دو متغیر ایفا کند. همچنین نتایج نشان داد که مالکیت دولتی بر رابطه بین افشای شمولیت مالی و عملکرد بانک تأثیر معناداری ندارد.
الزامات مشارکت مردم در جهش تولیدات کشاورزی
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۱۱۹)
33 - 44
حوزههای تخصصی:
بزرگ ترین بخش متولی تولید در اقتصاد، بخش کشاورزی است. با توجه به اینکه بخش کشاورزی نسبت به دیگر بخش های اقتصادی کشور بیشترین تعامل و ارتباط را با مردم دارد، اهمیت تحقق شعار سال در بخش کشاورزی دوچندان است. تولیدکنندگان، مصرف کنندگان، کارشناسان، نخبگان و دانشگاهیان ازجمله افرادی هستند که به صورت مؤثر و مداوم در ارتباط با این بخش و تولیدات آن هستند. مشارکت حداکثری مردم در جهش تولید در بخش کشاورزی نیازمند الزاماتی است که این الزامات به فراخور نوع مشارکت کنندگان متفاوت است. در صورت مشارکت حداکثری مردم در جهش تولید بخش کشاورزی نه تنها این بخش، بلکه دیگر بخش های اقتصادی نیز تحت تأثیر قرار می گیرد. مشارکت مردم در جهش تولید اثر مثبت و معنا داری به ترتیب بر امنیت غذایی و حکمرانی غذایی حتی در کوتاه مدت و بلندمدت دارد. با ارتقای امنیت غذایی و حکمرانی غذایی، امنیت اقتصادی- ملی نیز تأمین می شود. از سوی دیگر، مشارکت مردم در جهش تولید سبب رضایت خاطر و افزایش امید به زندگی و امید به آینده در مردم می شود. برای افزایش درصد مشارکت مردم و الزامات آن در جهش تولید و تأمین امنیت غذایی، حمایت های مالی و غیرمالی از گروه های مختلف مرتبط با بخش کشاورزی، تغییر ماهیت بخش کشاورزی از معیشتی بودن به کشاورزی هوشمند، تغییر مسیر تولیدات بخش کشاورزی، برقراری ثبات و امنیت اقتصادی، سرمایه گذاری و استفاده از علوم روز و فناوری های نوین در بخش کشاورزی و ورود صنایع و کارخانه های خصوصی به صورت مستقیم در بخش کشاورزی پیشنهاد می شود.
اثرات الگوبرداری از مدل های توسعۀ کانونی سرمایه داری در جوامع غیر کانونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه و توسعه سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
115 - 140
حوزههای تخصصی:
کشورهای غیرکانونی نظام جهانی مدرن در تکاپوی رهایی از سلطه تاریخی غرب و حرکت به سوی توسعه ساختاری و مستقل از کنترل سیستمی هژمونیک جهانی تاریخ آشفته ای تجربه کرده اند. در این راستا، توسعه تاریخی کانون سرمایه داری همواره الگوی نظری و عملی برای جوامع غیرکانونی بوده است. اهمیت بحث حاضر به پیامدهای الگوبرداری توسعه از جوامع کانونی در مناطق غیرکانونی مربوط می شود. ضرورت این مسئله ناشی از عدم امعان نظر ساختارهای مسلط دانش به پیچیدگی و خاص بودگی صورت بندی جوامع مختلف و فرایند توسعه چندراستایی است. با این ملاحظات پرسش اصلی مقاله حاضر چنین مطرح می شود: اثرات ساختاری و بلندمدت اقتباس و الگوبرداری از مدل های توسعه سرمایه داری کانونی در جوامع غیرکانونی چگونه است؟ فرضیه پژوهشی استدلال می کند به علت خاص بودگی صورت بندی های تاریخی جوامع مختلف و کنترل سیستمی هژمونیک بر ساخت نظام بین دولتی، روند توسعه در هندسه نامتقارن نظام جهانی سرمایه داری تابع اصول پیچیدگی بوده و بنابراین الگوبرداری از تجربه توسعه کانونی سرمایه داری در جوامع غیرکانونی اثرات بحرانی و پراکنده ساز در کلیت نظام اجتماعی این جوامع پدید می آورد. مقاله حاضر واکاوی فرضیه مطرح شده را در بستر روش ساختاری انتقادی ارائه خواهد کرد.
Presenting and explaining the job rotation implementation model based on the organization, methods and value chain of National Iranian Gas Company(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of job rotation policies is to create a talent pool for the organization along with mutual training of employees. Ensuring that a planned job transfer is beneficial to both the employee and the organization requires consideration of the organization and the company's value chain. The current research has been conducted with the aim of designing a job rotation implementation model based on the organization, methods, and value chain of Iran's National Gas Company. The qualitative research method is based on foundational data theorizing. Semi-structured interviews were used to collect information, and data analysis was done using the Strauss and Corbin method and the paradigm model. Sampling was done theoretically and with the benefit of targeted (judgmental) and snowball (chain) techniques, based on which 18 interviews were conducted with knowledgeable professors and experts in the field of human resource management and public administration. The results of the data analysis obtained from the interviews during the process of open, axial, and selective coding led to the creation of a job rotation implementation model based on the foundation's data theory including 6 main dimensions, 64 sub-dimensions, and 186 characteristics.
آیا توسعه فناوری و گسترش تجارت سبب کاهش ردپای اکولوژیکی می شود؟ مطالعه موردی: شواهدی از کشورهای در حال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رشد و توسعه اقتصادی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۳
110 - 97
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، رشد اقتصادی به همراه حفظ محیط زیست از مسائل مهم پیش روی اکثر جوامع اقتصادی است. از طرفی با افزایش تکنولوژی های جدید و گسترش تجارت، اثر تغییر ساختارهای جدید و گسترده بر محیط زیست اهمیت زیادی پیدا کرده است. بنابراین، هدف این مطالعه ارزیابی اثر پیچیدگی اقتصادی و باز بودن تجارت بر ردپای اکولوژیکی (به عنوان شاخصی برای تخریب محیط زیست) است. برای این منظور، از داده های 18 کشور در حال توسعه آسیا طی دوره مطالعاتی 1990 تا2021 با رویکرد پانل کوانتایل استفاده شده است. علاوه بر این متغیرهای تولید ناخالص داخلی سرانه، جهانی شدن و توسعه مالی به عنوان متغیرهای کنترلی در نظر گرفته شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که افزایش پیچیدگی اقتصادی در چندک های مختلف، نتایج متفاوتی گزارش می کند. به طوری که با یک درصد افزایش پیچیدگی اقتصادی در چندک 10th ، ردپای اکولوژیکی بیشتر از یک درصد کاهش یافته است، اما افزایش پیچیدگی اقتصادی در چندک 50th، سبب بدتر شدن کیفیت محیط زیست شده است. نتایج نشان می دهد که افزایش تجارت در همه چندک ها به بهبود محیط زیست کمک شایانی کرده است. علاوه بر این، با افزایش جهانی شدن و توسعه مالی، ردپای اکولوژیکی در همه چندک ها افزایش یافته است. بعلاوه نتایج این مطالعه حاکی از آن است که افزایش درآمد سرانه نتایج متفاوتی در چندک های مختلف گزارش کرده است. د
Investigating the Importance of Different Companies of Tehran Stock Exchange using Lower Tail Dependency based Interaction Network(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Examining the importance and influence of financial market companies is one of the main issues in the field of financial management because sometimes the collapse of a stock exchange company can affect an entire financial market. One systematic way to analyze the significance and impacts of companies is to use complex networks based on Interaction Graphs (IGs). There are different methods for quantifying the edge weight in an IG. In this method, the graph vertices represent the stock exchange companies that are connected by weighted edges (corresponding to the extent to which they relate to each other). In this paper, using the GARCH model (1,1) and the Clayton copula, we obtained the lower tail dependence interaction network of the first 52 companies of the Tehran Stock Exchange in terms of average market value, between June 2017 and October 2020. Then, based on the minimum spanning tree of the interaction network, we divided the companies into different communities. Using this classification, it was observed that the companies of the first group (Food Industry) and the second group (Oil Refinery) have the greatest impact on other companies. We also calculated the central indexes of the minimum spanning tree for each company. According to the results, the companies of the third group (Steel) have the highest average in the central indicators.
بررسی تأثیر پیچیدگی اقتصادی بر مصرف انرژی های تجدیدپذیر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست ها و تحقیقات اقتصادی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
1 - 20
حوزههای تخصصی:
مصرف سوخت های فسیلی و آثار آن باعث ایجاد چالش های جدی در حوزه های انرژی و محیط زیست شده است. این چالش ها شامل مسائلی نظیر امنیت عرضه سوخت، پایان پذیری منابع انرژی، آلودگی های زیست محیطی، و مشکلات مرتبط با گرمایش زمین می شود. به منظور حل این بحران، استفاده از انرژی های تجدیدپذیر به عنوان یک راه حل برای مقابله با نگرانی های مربوط به پایداری زیست محیطی و امنیت انرژی مطرح می گردد. هدف اصلی این مقاله بررسی اثر پیچیدگی اقتصادی بر مصرف انرژی های تجدیدپذیر در ایران براساس تکنیک خودرگرسیونی با وقفه توزیعی (ARDL) است. بدین منظور، از داده های مصرف انرژی تجدیدپذیر سرانه ، شاخص پیچیدگی اقتصادی، سرمایه گذاری مستقیم خارجی، تولید ناخالص داخلی سرانه به عنوان معیاری از رشد اقتصادی، نرخ شهرنشینی و انتشار سرانه دی اکسید کربن طی دوره زمانی 1400-1368 به کار گرفته شده است. نتایج آزمون هم انباشتگی نشان می دهد که در بلندمدت پیچیدگی اقتصادی منجر به افزایش مصرف انرژی های تجدیدپذیر می شود. همچنین سرمایه گذاری مستقیم خارجی، رشد اقتصادی و نرخ شهرنشینی موجب افزایش مصرف انرژی های تجدیدپذیر در ایران می شود در حالیکه انتشار انتشار سرانه دی اکسید کربن مصرف انرژی های تجدیدپذیر رادر ایران کاهش می دهد. این نتایج بیانگر توجه بیشتر به سیاست گذاری های منظم در ارتباط با سرمایه گذاری بر روی انرژی های تجدیدپذیر جهت ایجاد رشد اقتصادی است.
Choosing base year in relative purchasing power parity theory to determine the long-run trend of exchange rate in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The theory of relative purchasing power parity to determine the long-run trend of the exchange rate in Iran is quite sensitive to the base year selection. So, by changing the base year, trends with a level difference of several hundred percent are obtained. It means that the long-run trend of the real exchange rate is not at a constant level. In other words, contrary to the PPP theory, the real exchange rate trend is not stationary. Empirical studies consider the non-stationary change in terms of trade resulting from the changes in the real oil price as one of the reasons. This study examines the nexus between the real exchange rate and terms of trade in Iran from 1960 to 2020, using the autoregressive distributed lag approach to cointegration as the estimation method. We find that higher terms of trade lead to a decline in the actual exchange rate and vice versa. The results indicate a long-run relationship, which means that the condition needed to estimate the long-term trend of the exchange rate in Iran is to have the same terms of trade in the base year.
طراحی مدلی برای صلاحیت های متخصصین بازاریابی در صنعت بیمه با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲
93 - 110
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: با توجه به تحولات به وجود آمده در عرصه فناوری دیجیتال و توسعه رسانه های اجتماعی، صلاحیت ها و قابلیت های بازاریاب ها به منظور استفاده بهینه از این ابزارها و همگامی با این تحولات در صنعت بیمه مبهم و نامشخص است. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه مدلی برای صلاحیت های متخصصین بازاریابی در صنعت بیمه کشور است. روش شناسی: از آنجا که این پژوهش با تکیه بر داده های کیفی جمع آوری شده و به دنبال آن است تا چارچوب قابل قبولی پیرامون صلاحیت های متخصصین بازاریابی در صنعت بیمه ارائه و در نتیجه شکاف فعلی را در ادبیات بازاریابی بیمه پر کند، از نظر هدف تحقیقی از نوع توسعه ای محسوب می شود. روش اجرای این پژوهش نظریه داده بنیاد با استفاده از رهیافت نظام مند است. با توجه به اهداف تحقیق، جامعه آماری پژوهش را مدیران و بازاریابان فعال در شرکت های مختلف بیمه کشور تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. با این نگرش، انتخاب خبرگان با توجه به دو معیار: داشتن حداقل پنج سال سابقه کاری در بخش های مرتبط با صنعت بیمه و برخورداری از تحصیلات کارشناسی ارشد به بالا (رشته های مدیریت بازرگانی و بیمه) انجام پذیرفت. مصاحبه های نیمه ساختاریافته با طرح شش سؤال کلی تا تحقق اشباع نظری در مصاحبه نهم به دو صورت حضوری و تلفنی ادامه یافت. یافته ها : در این پژوهش از رهیافت نظام مند داده بنیاد استفاده شده است. در رویکرد نظام مند، نظریه پردازی در سه گام اصلی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذای انتخابی انجام می شود. به این ترتیب، برای شناسایی عوامل تشکیل دهنده مدل صلاحیت های متخصصین بازاریابی در صنعت بیمه، تحلیل داده ها در مرحله کدگذاری باز منجر به استخراج 77 کد باز اولیه، 17 مقوله فرعی و در نهایت 7 مقوله اصلی شد. در مرحله کدگذاری محوری، 7 مقوله اصلی در قالب پدیده محوری (صلاحیت عمومی و تخصصی)؛ شرایط علّی (قابلیت های فردی)؛ راهبردها (توسعه قابلیت های بازاریاب های بیمه)؛ شرایط مداخله گر (عوامل محیطی)؛ شرایط زمینه ای یا بسترها (سیاست های شرکت بیمه گر)؛ و پیامدها (توسعه صنعت بیمه) شناسایی و مدل پارادایمی ترسیم شد. سرانجام، در کدگذاری انتخابی، به پالایش یافته های قبلی پرداخته شد و با طی این فرایند، چارچوب نظری پدیدار شد. مطابق مدل، صلاحیت عمومی و تخصصی بازاریابان صنعت بیمه کشور تحت تأثیر عوامل مربوط به قابلیت های فردی قرار دارد. علاوه بر این، توسعه قابلیت های بازاریاب های بیمه با هدف تقویت صلاحیت های آنان، تحت تأثیر عوامل محیطی و سیاست های شرکت بیمه گر قرار دارد. درنهایت، توسعه قابلیت های بازاریاب های بیمه، گسترش صنعت بیمه کشور را به دنبال خواهد داشت. نتیجه گیری: این پژوهش، به کمبودها و خلأهای قبلی پیرامون مطالعات مربوط به صلاحیت های بازاریابان بیمه با بررسی عوامل مختلف و با تأکید بر تحولات محیط کسب و کار پاسخ می دهد. بر این اساس، تقویت و پرورش همه ابعاد و مؤلفه های مدل از طریق برنامه ریزی و به کارگیری آن در جذب و پرورش بازاریابان بیمه، ارزیابی صلاحیت های آنان و ایجاد بانک اطلاعات از بازاریابان صاحب صلاحیت می تواند جهت تحقق تحول و توسعه صنعت بیمه در کشور تسهیل کننده باشد.
طراحی یک الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی با هدف بررسی اثر شیوع یک بیماری پاندمیک بر پویایی های متغیرهای کلان اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های کاربردی اقتصاد سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 32
حوزههای تخصصی:
شیوع ویروس کرونا در دسامبر 2019، با سرعت بسیار بالا به یک بحران در سلامت عمومی تبدیل شد، که در ابتدا اقتصاد چین و سپس اقتصاد جهانی را تحت تأثیر قرار داد. این موضوع باعث شد تا از الگوهای مختلفی جهت الگو سازی شیوع ویروس استفاده شود. هدف اصلی این مطالعه، درک اثر شیوع یک بیماری همه گیر بر اقتصاد ایران در چارچوب یک الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی است. به این منظور، پس از مقداردهی پارامترها بر اساس اطلاعات فصلی اقتصاد ایران طی دوره زمانی 95-1370، در سناریوهای مختلف و با توجه به میزان ماندگاری ریسک فاجعه سلامت، شبیه سازی الگو انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که شیوع یک بیماری همه گیر، موجب کاهش ساعات کار و بهره وری نهایی سرمایه فیزیکی می شود؛ بنابراین سرمایه گذاری فیزیکی، تولید، و مصرف کل با کاهش مواجه می شوند. بر اساس یافته های پژوهش توصیه می شود که در شرایط مواجهه با بیماری پاندمیک، دولت به عنوان مقام سیاستگذار، نقش تثبیتی را ایفا کند.
اثرات اوراق قرضه اسلامی ( صکوک) بر رشد اقتصادی بر اساس یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی DSGE(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۳)
273 - 312
حوزههای تخصصی:
اهمیت نقش بانک در عصر کنونی واضح است و یکی از نقش های آن واسطه گری مالی بین پس انداز کنندگان و سرمایه گذاران است. این نقش می تواند اهمیت شایانی در کمک به تبدیل سرمایه داشته باشد. به بیانی دیگر، وظیفه اساسی بانک ها تجهیز و تخصیص پول و متفرعات و اوراق جایگزین آن است که با قبول سپرده ها و دادن وام عملی می گردد. اسلام مخالف اندیشه بانک و بانکداری نیست، البته مادامی که مخالف کتاب و سنت و ارزش ها نباشد بلکه مخالفت اسلام با بانکداری ربوی مبتنی بر نرخ بهره است. هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر ابزارهای مالی اسلامی (صکوک) بر رشد اقتصادی ایران می باشد این مطالعه از حیث هدف کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها و اطلاعات توصیفی از نوع علی می باشد. قلمرو زمانی تحقیق در بازه 1370 الی 1399 می باشد . روش ﺷﻨﺎﺳی از ﻧﻮع ﭘﺲ رویﺪادی اﺳﺖ. در این تحقیق تلاش شده است تا با تبیین تئوریک و طراحی یک مدل و با استفاده از روش های مدل تعادل عمومی پویای تصادفی DSGE به شناسایی اثرات اثرات اوراق قرضه اسلامی (صکوک) بر رشد اقتصادی پرداخته شود به گونه ای که تأثیر تجربی این ارتباط مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. و نشان داده شد ابزارهای مالی اسلامی (صکوک) بر رشد اقتصادی ایران تأثیر گذار است.
بکارگیری رویکرد تصمیم گیری کلامی و بهینه سازی چندهدفه فازی در انتخاب سبد سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۰)
211 - 230
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به برخی از چالش های بهینه سازی پرتفوی به طور همزمان پرداخته می شود. به طوری که جهت در نظرگرفتن ماهیت چندمعیاره بودن انتخاب سهام و عدم قطعیت مرتبط با نرخ بازده دارایی ها از مدل برنامه ریزی چندهدفه فازی استفاده شد. همچنین با توجه به نقاط ضعف معیارهای ریسک سنتی نظیر واریانس برای اندازه گیری ریسک سرمایه گذار، معیار ارزش در معرض خطر میانگین به عنوان یک معیار ریسک منسجم با رویکرد تئوری اعتبار فازی جایگزین آن ها شدند. از طرفی در این پژوهش به منظور دخالت دادن نظرات و قضاوت های ذهنی سرمایه گذاران از روش ZAPROS III استفاده و با محاسبه شاخص رسمی کیفیت (FIQ) دیدگاه های سرمایه گذاران در بهینه سازی پرتفوی لحاظ گردید. در طراحی مدل علاوه بر محدودیت های اصلی، محدودیت هایی مانند حداقل و حداکثر تخصیص ثروت به هر دارایی و نیز حداقل و حداکثر تعداد سهام موجود در پرتفوی در نظر گرفته شده است. جهت نمایش قابلیت کاربرد مدل توسعه داده شده از 10 شرکت فعال تر پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استفاده شد. نتایج حاصل از اجرای مدل با استفاده از الگوریتم MOPSO نشان داد پرتفوهای پارتو بهینه ایجاد شده از اجرای مدل در مقایسه با پرتفوهای با وزن های تصادفی از لحاظ رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده، عملکرد بهتر و مطلوب تری دارند
A New Step-by-step Itemized Model for Assessing Patent Portfolio & Commercialization in Petroleum Incubators(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Today, Research and Development (R&D) activities in petroleum incubators are of vital importance and it is necessary to investigate different ways of commercializing the patents of these activities. The formulation of petroleum incubator strategy and coordinating it with technology strategy and corporate strategy can reduce the technology development and commercialization time period and creates comparative advantages. In this paper we develop an itemized model to draw a bead on the activities of petroleum incubators in a patent portfolio framework and to improve the efficiency and effectiveness of petroleum incubators. The model includes several categorized items that can be taken into account stage by stage. If this model is deployed in steady stages, the petroleum incubator can ensure that every new created idea will commercialize undoubtedly. Moreover, a considerable characteristic of the proposed model is the existence of programs for the patents application in prevailing and new created markets and also commercializing the patents of R&D activities to prevent the accumulation of unused knowledge in petroleum incubators. At the end of the paper, some suggestions to employ the model in real-life situations are recommended.
Geographical Locations and Technology Capacities of Petrochemical Companies(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Technological orientation is one of the competitive functions in the capital market, which can be considered as a basis for evaluating the advantages of companies in achieving strategic goals. The purpose of this study is to investigate the effect of geographical location on the technology capabilities. In this study, resource based view (RBV) has been used to develop the research hypothesis. In this study, first, using data envelopment analysis (DEA) method to measure the technology capacities of companies then, considering that the dependent variable of the research was measured as 0 and 1, based on logistic regression, the research hypothesis was tested. The result of testing the research hypothesis was that the level of significance of the coefficient of variable geographical distance (DIS) has a negative and significant effect on the technical efficiency vector (TEV). This result, based on the test of the theory of resource reliance theory, indicates the fact that the existence of a geographical distance from the center can affect companies' access to competitive resources, and in this situation, reduce the capabilities of their core technology compared to competitors. This study is one of the few studies that examines the effect of technology capability on the geographical distance of petrochemical companies and its results can help strengthen the strategic decisions of companies. Therefore, based on this, this study can be considered innovative because it helps to develop theoretical literature and strategic decision-making implications.