مشاغل و پایگاه های درآمدی یکی از مؤلفه های تاریخ اجتماعی است که واکاوی گونه ها ، قلمرو، خاستگاه ها و ابعاد آن می تواند گوشه هایی تازه از زندگی مردم در گذشته را بنمایاند. بی توجهی نسبی منابع متعارف تاریخی به تاریخ اجتماعی زمینه ساز اقبال به دیگر منابعی است که در تقسیم اولیه در شمار منابع تاریخی قرارنمیگیرند. دیوانهای شعر را باید از جمله این منابع شمرد. در این دیوان ها به انبوهی از مسائل و مؤلفه های مربوط به زندگی اجتماعی اشاره شده است. استخراج و سپس گردآوری اطلاعات درباره آنها روزنه ای است به سوی فهم متن و واقعیت اجتماعی روزگاران گذشته. این مقاله با رویکردی وصفی و با استفاده از تکنیک جست وجوی نام مشاغل و پایگاه های درآمدی در پنج دیوان شعر از شاعران پارسی سرای قرن های هشتم و نهم ایران و دسته بندی آنها کوشیده است به این پرسش پاسخ دهد که مشاغل و پایگاه های درآمدی یادشده در این دیوان ها در بستر یک مطالعه تکمیلیِ دیگر تا چه اندازه متأثر از آموزه های دینی بوده است. این بررسی نشان می دهد که در ایران، در روزگار بین خرابی های حملة مغولان و آبادانی عصر صفویه، آموزههای دینی در مشاغل دین آورد شامل سه دسته مشاغل مرتبط با اجرای عبادات دینی (شامل سه شغل)، مشاغل مرتبط با اجرای احکام اجتماعی دینی (شامل سه شغل) و مشاغل مرتبط با آموزش و ترویج دین (شامل چهار شغل) و مشاغل دین پرورد شامل دو دسته مشاغل مرتبط با اجرای احکام دینی و مراسم (شامل پنج شغل) و مشاغل مرتبط با ساخت و ادارة اماکن دینی (شامل سه شغل) و نیز پایگاه های درآمدی (شامل چهار شغل) نقش داشته است.
یورش غزها به خراسان در دوره سنجردرسال 548ق، ازمهم ترین وقایعی است که راویان و گزارشگران هر کدام از زاویه خاصی بدان نگریسته و زوایای دید متنوعی را تولید کرده اند. این مقاله برای درک وتبیین اصالت ودقت درامر واقع روایت های واقعه غز، ازشاخص های روش تحلیل انتقادی روایت، بهره گرفته است تا نقش راوی،زاویه دید، تبار وریشه، زمان و مکان را در روایت های تاریخی نشان دهد، تاخواننده تاریخ بااستفاده ازاینروش نقد، معرفت لازم برای شناخت روایت هایی باشهرت روایی ومتواتر کسب نماید. هفده روایات مورد بررسی این پژوهش برگرفته ی سه سنخ از منابع یعنی تاریخ نگارانه، شاعرانه و منشیانه است.پژوهش حاضر نشان می دهدبه رغم آن کهاین روایاتِپسینی از ناحیه قوم مغلوب هستند، اما به نوعینمایان گر دوری تاریخ نگاری دوره سلجوقی از درباری بودن و همچنین تایید اثر عوامل درون ساختاری ـ از جمله سلطان ـ در این شکست می باشند.