فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، فعالیت های علمی و فرهنگی نخبگان ایرانی در عثمانی از آغاز شکل گیری دولت عثمانی تا اوایل قرن دهم هجری مورد بررسی قرار می گیرد تا نشان داده شود که فعالیت های علمی آنان چه تأثیری بر حیات علمی و فرهنگی عثمانی به جا گذاشت و در این دوره علمای سنت گرا چه واکنشی نسبت به عقل گرایان داشتند و نتایج آن چه بود.
از دوره ایلخانان و حتی قبل از آن، ایران به عنوان کانون علمی محل ظهور علمای بزرگی در فقه، کلام و علوم نقلی بود. قاضی بیضاوی، عضدالدین ایجی، فخر رازی و زمخشری نمونه ای از این علما هستند. با شکل گیری دولت عثمانی، تفکر حاکم بر مراکز علمی آن سرزمین تحت تأثیر افکار و اندیشه های علمای ایرانی قرارگرفت. این امر ناشی از روابط علمی و فرهنگی گسترده ای بود که از گذشته بین دو سرزمین وجود داشت. در طول قرن هشتم و نهم هجری، نخبگانی ایرانی که در فقه، تفسیر، حدیث، منطق، کلام، صرف و نحو، قرائت، بلاغت، ریاضیات، نجوم و طب تحصیلاتی داشتند، به عثمانی مهاجرت کردند. برخی از آنان آثار ارزنده ای در علوم عقلی و نقلی تألیف کردند. علمای مهاجر آثار و اندیشه های علمای ایرانی نظیر امام محمد غزالی و فخرالدین رازی را در مدارس عثمانی تدریس کردند و یا بر آثار گذشتگان شرح، حاشیه و تعلیقات نوشتند. در نتیجه، جامعه عثمانی همانند جامعه ایرانی در فضایی قرار گرفت که اندیشه های سنت گرایان در ستیز با عقل گرایان به سر می برد.
بازشناسی یک منبع دست اول برای تاریخ اجتماعی ایران ( نسخه خطی دفتر مفصل لوای ارومیه و خلخال )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این مقاله شناساندن نسخه خطی دفتر مفصل لوای ارومیه و خلخال ) و توصیف کلی محتوای آن ، و تبیین اهمیت تاریخی چنین آثاری در پژوهش های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران می باشد.
روش/رویکرد پژوهش: روش تحقیق این مقاله توصیفی - تحلیلی است که در پاره ایی از موارد به تبیین ابعادی از تاریخ اجتماعی اقتصادی ایران در نیمه اول قرن12ق./18م. در منطقه ارومیه منجر می شود.
یافته و نتایج: پژوهشگران تاریخ ایران در تحلیل وضعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور در سده 12ق. با معضل بزرگی بنام کمبود منابع دست اول تاریخی مواجه هستند. این امر ضرورت تلاشی روز افزون برای جستجو و بازشناسی دیگر منابع معتبر تاریخی را اجتناب ناپذیر می سازد. یکی از منابع معتبر و رسمی که از خلال آن می توان داده های با ارزشی از تاریخ اجتماعی – اقتصادی این عصر را بازیابی کرد گزارش ها، اسناد و مدارکی است که کارگزاران امپراتوری عثمانی در باره ایران در زمان اشغال بخش هایی از ایران تهیه کرده اند. مجموعه هایی به نام «دفاتر تحریر عثمانی» بخشی از مهم ترین این اسناد می باشد که با ثبت سیاهه هایی دقیق از اسامی افراد، وضعیت اشتغال آنان، انواع و میزان محصولات تولیدی، تنوع قومی – مذهبی و تقسیمات جغرافیایی - اداری مناطق اشغالی؛ نسبت به شناسایی میزان درآمد ساکنان و تعیین مقدار مالیات هایی که باید بپردازند اقدام کرده است« دفتر تحریر لوای خلخال و ارومیه و سنجاق سلماس» یکی از این نمونه هاست که در یک نسخه منحصر به فرد به شماره 910 در آرشیوی نخست وزیری عثمانی در استانبول نگاهداری می شود.یافته های پژوهش ضمن تایید فرضیه اولیه مشخص ساخت که اطلاعات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی موجود در چنین اسنادی آنچنان با اهمیت تلقی می شود که ضرورتی اجتناب ناپذیر در شناسایی و استفاده از آن برای محققان عرصه تاریخ اجتماعی ایران به حساب می آید.
بررسی نقش و جایگاه مجلس شورای ملی در سیاست گذاری های عشایری دوره پهلوی اول (1320-1304ه .ش.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره پهلوی اوّل (1320 1304) یکی از ادوار مهم و قابل توجّه تاریخ ایران است.در این برهه، تغییر و تحوّلات شگرفی در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ... در کشور رخ داد. یکی از مهم ترین این تحوّلات، به حاشیه رانده شدن ایلات و عشایر ایران از صحنه قدرت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامیبود. حکومت پهلوی با در اختیار گرفتن شیوه ها و شگرد های مختلف، به سرکوب، خلع سلاح و سپس یکجانشین کردن ایلات و عشایری پرداخت که تا آن دوره در عرصه های مختلف دارای قدرت و آثار بسیاری بودند.
بنابراین مسئله ایلات و عشایر در این دوران، یکی از مباحث اصلی در زمینه سیاست گذاری های کلان جامعه ایران در عرصه نظامی،سیاسی،فرهنگی و اجتماعی بوده است. بر پایه قانون اساسی ایران، در ساختار حقوقی قدرت، سه نهادِ «سلطنت»، «مجلس شورای ملّی» و «هیئت وزیران»، از حق قانونی برای تصمیم گیری در زمینه مسائل مربوط به حوزه ایلات و عشایر برخوردار بودند.
به جهت اهمّیت این موضوع در دوره مورد پژوهش و اعتبار و ارزش آن در تصمیم گیری های نهادهای مربوط، در این مقاله کوشش می شود تا جایگاه نهاد مجلس در سیاست گذاری برای ایلات و عشایر در دوره پهلوی اوّل تشریح و تحلیل شود.
بررسی مناسبات متوکل خلیفة عباسی با علویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلافت عباسی در عهد متوکل همچنان دورنمایی از قدرت و اقتدار را در اختیار خویش داشت. در عصر وی به جریان اعتزال خاتمه داده شد، جریانی که مورد حمایت متعصبانة سه خلیفة پیشین بود. متوکل با دوری از آن، چالشی را از سر راه خلافت برداشت؛ اما چالش قدرت روز افزون ترکان که ریشه در عصر معتصم داشتند، نیرو گرفت. آن-ها در به قدرت رساندن متوکل بی تأثیر نبودند؛ اما وی نتوانست قدرت آنان را مهار کند و بدین گونه جان بر سر این راه نهاد .در چنین فضایی، قاتلان وی، از جمله منتصر، برای توجیه قتل او و تبرئه خود، به اقدام های تبلیغی - توجیهی علیه متوکل دست زدند و او را ناصبی جلوه دادند؛ در حالی-که رفتار وی با علویان عصر، این اتهام را تأیید نمی کند. در این مقاله، نویسنده تلاش دارد با اتکاء به منابع اصلی و متقدم به بررسی و تحلیلی تصحیح گونه ازجوانب مختلف رفتار متوکل با علویان بپردازد و دو روایت متضاد را که حاکی از مناسبات حسنه و یا پر تنش او با علویان است، به نقد و ارزیابی بکشاند، تا معلوم شود که واقعیت در کدامین دسته از این روایات نهفته است.
موقوفة اود(سدة هجده تا بیست میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارسال هدایای نقدی به آستان ائمة معصومین (علیهم السلام) در شهرهای نجف و کربلا از جملة رسوم فرهنگی مذهبی مهمی بود که نه تنها شیعیان هند بلکه پادشاهان و سلاطین آن ها با اهداف و نیات عمدتاً مذهبی و معنوی، انجام می دادند. موقوفه یا تنخواه اود (Awadh/Oudh) که به نواب و پادشاهان اود/ اوده یا عوده، ایالتی در شمال هند منتسب بود، از سدة دوازده هجری/هجده میلادی با ارسال وجوهی توسط آصف الدوله جهت کمک به آبرسانی نجف که در معرض خشکسالی قرار گرفته بود، تعین تاریخی یافت. این موقوفه به تدریج در روند تحولات تاریخی، دستخوش دگرگونی شد به نحوی که از نیمة سدة نوزده میلادی، بریتانیا با توزیع آن در میان علمای کربلا و نجف از آن به عنوان ابزاری سیاسی در جهت منافع خود استفاده کرد. مسئلة اصلی پژوهش حاضر این است که موقوفة اود که یک پدیدة فرهنگی- مذهبی بود در چه مراحل تاریخی در نیمة سدة نوزده میلادی به یک ابزار سیاسی تبدیل شد؟ این پژوهش به روش تاریخی با استفاده از منابع کتابخانه ای و آرشیو اسناد و مدارک در ایران و بریتانیا انجام شده است.
نقش خراسان در روی کار آمدن عباسیان
حوزههای تخصصی:
با آغاز فتوحات اسلامی و گسترش اسلام در خارج از مرزهای شبه جزیره عربی، خراسان نیز از دید اعراب غافل نماند و در سال سی هجری، در زمان خلافت عثمان و توسط والی بصره، عبدالله بن عامر، فتح شد. گرچه در آغاز و طی خلافت عثمان و حضرت علی(ع) خراسان تا حدودی آرام بود، اما چون امویان به قدرت رسیدند به آشفتگی گرایید. در اواخر حکومت اموی در حالیکه امام عباسی دعوت خود را آغاز و داعیانش را به خراسان فرستاده بود، گروه های ساکن خراسان با یکدیگر هم آواز شدند و بر ضد امویان بپاخاستند. دعوت عباسی در خراسان با حمایت موالی، اعراب مهاجر آزرده خاطر مقیم مرو (یمنی ها)، خوارج که بدنبال پناهگاهی در ایران بودند و شیعیان که آرمان عباسیان را همانند آرمان خود تلقی می کردند، مواجه شد. در این پژوهش سعی بر این است تا با روشی توصیفی ـ تحلیلی و استفاده از ابزار مطالعه کتابخانه ای، به بررسی نقشی که خراسان در قدرت گیری عباسیان ایفا کرد، دلایل حمایت خراسانیان در حمایت از دعوت عباسی و علل انتخاب خراسان از سوی امام عباسی پرداخته شود. در واقع خراسان بخصوص به دلیل دوری از مرکز خلافت اموی بیشترین نقش را در به قدرت رسیدن عباسیان ایفا کرد و خراسانیان گرچه متمایل به تشیع بودند اما بدنبال رهایی از سلطه و ظلم و ستم امویان بودند که به دعوت عباسیان پاسخ مثبت دادند.
بازتاب احیای فرهنگ و سنن عهد ساسانی در دو کتیبه عضدالدوله دیلمی در کاخ تچر تخت جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مکان های مهم در مجموعه تاریخی تخت جمشید، کاخ تچر است. از دیدنی های این کاخ، تعدادی کتیبه است که به پادشاهان، امیران و حاکمان معروف، از پیش از اسلام تا دوره قاجاریه تعلّق دارد. از جمله این کتیبه ها، دو کتیبه عضدالدوله دیلمی است. عضدالدوله در یکی از کتیبه های خود به بیان واقعه حمله ابن ماکان به اصفهان و لشکرکشی به اصفهان برای دفع او می پردازد و کتیبه دوم از خوانده شدن کتیبه ساسانی توسط دو دانشمند ایرانی به فرمان او خبر می دهد. در این مقاله، ضمن بررسی واقعه تاریخی، به نکاتی که می توان از این دو کتیبه استنباط کرد، می پردازیم. پاسخ به این پرسش که چرا عضدالدوله در تخت جمشید از خود کتیبه ای به یادگار گذاشته است، ما را به یکی از سیاست های مهم عضدالدوله یعنی احیای برخی از آداب و سنن ایران باستان، رهنمون می سازد. همچنین، از این کتیبه ها می توان به استفاده از خط و زبان پهلوی در آن دوره و همچنین تسامح مذهبی آل بویه به ویژه عضدالدوله پی برد.
پراکندگی، کارکرد و الگوی حاکم بر سازه و تزیین آثار سلجوقیان در ولایت برخوار اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سؤال اصلی مقاله این است که الگوی پراکندگی، ساخت و تزیین بناهای دوران سلجوقی چگونه است؟ بدین منظور، داده های اولیه با روش میدانی و کتابخانه ای گردآوری و طبقه بندی شده و شهرها، روستاها و شواهد معماری برخوار در دوره ی سلجوقیان معرفی شده است. سپس عناصر معماری و کارکرد آثار با مطالعه نقشه ی بناها معرفی شده و بر پایه ی مقایسه ای تطبیقی، الگوی حاکم بر ساخت و تزیین آنها تبیین شده است. پس از آن، با استفاده از نظریه ی مکان مرکزی کریستالر، سکونت گاه های مرکزی و اقماری دشت برخوار شناسایی و نحوه اثرگذاری و اثرپذیری مراکز سکونتی این دوره بر یکدیگر، مطالعه و مکان های مرکزی و اقماری معرفی شده است.
از مهم ترین دستاوردها و نتایج مقاله، وجود الگوی مشخص در ساخت کاروانسراها و مساجد سلجوقی برخوار است. به عبارت بهتر، الگوی ساخت کاروانسراهای برخوار استفاده از نقشه ی منظم، متقارن و از قبل تعیین شده، شکل یابی بر محور مخالف با وزش بادهای مخرّب شرقی، شمالی و غربی (محور مورّب)، پلان چهارایوانی، قرارگیری اتاق های سکونت مسافران در چهار طرف حیاط، استفاده از سنگ لاشه به عنوان مصالح اصلی، استفاده از گل و گچ به عنوان ملات و اندود و عدم وجود تزیینات در کاروانسراها را نشان می دهد. همچنین الگوی مشترک مساجد سلجوقی برخوار شامل گنبدخانه ی کاملاً همسان و هم اندازه، فرم اولیه ی یک ایوانی، تک مناره ی شاخص با تزیینات آجرکاری با نقوش لوزی شکل به شیوه هشت و گیر، تزیینات آجرکاری، توپی های گچی ته آجری و آجرلعابدار در گنبدخانه ها، کتیبه های کوفی ساده و کوتاه، تزیین آجر پیش بُر با نقوش گره چینی شش بند و شمسه و ترنج است. همچنین از دیگر نتایج این پژوهش، شناسایی مکان های مرکزی و اقماری در دشت برخوار است.
تأثیر الگوی جامعه شناختی سیاسی ایالت فارس در سیاست عملی آل اینجو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اواسط قرن هشتم هجری قمری ایالت فارس به دلایلی چون حملات مغول در پیرامون و ثبات و امنیت در درون، تجارت و رونق شیراز نسبت به شهرهای همسایه، امواج مهاجرت از اقوام و اقشار مختلف را به سوی خود جلب می کرد؛ بنابراین فارس از نظر تنوع قومی ترکیب پیچیده ای بود از بومیان زردشتی تا نومسلمانان صوفی مآب، از شهرنشینان صنعتگر تا روستاییان پرجمعیت دشت های اطراف فارس و عشایری که در مسیرهای گرمسیر و سردسیر به ییلاق و قشلاق مشغول بودند و اقوام گوناگون مهاجر از نواحی دور و نزدیک، از ترک و ترکمان و مغول کوچرو تا یکجانشینان بومی و مهاجر تاجیک (فارس). تنوع قومی گوناگونی افکار و آرمآن ها را پدید می آورد؛ پس برای شناخت رفتارهای سیاسی و سیاست عملی حکومت آل اینجو باید زمینه های آن را در ساختار جامعه شناختی سیاسی ایالت فارس مطالعه کرد.
سؤال پژوهش حاضر این است که الگوی جامعه شناسی سیاسی فارس چه تأثیری بر سیاست عملی و رفتار سیاسی حکومت آل اینجوگذاشته بود؟ فرضیه ی پژوهش این است که احوال جامعه شناختی متغیر و نوسان در قدرت های پشت پرده انعطاف و تغییر بسیاری را در رفتار سیاسی و سیاست عملی آل اینجو به وجود می آورد.
نتیجه ی تحقیق در تأیید فرضیه این است که تغییر در معادلات قدرت و برآمدن و برافتادن قدرت های پشت پرده، موجب انعطاف پذیری و سیالیّت قابل توجهی در رفتار سیاسی آل اینجو شد. آل اینجو برای حفظ حکومت، از قدرتی به قدرت دیگر منتقل می شدند.
تحولات داخلی گرجستان و حمله ی گرجیان به آذربایجان در عصر دوم سلجوقی (515-622 ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی زمینه ها و شرایط قدرت گیری گرجستان در عصر دوم سلجوقی است که به تهاجم گسترده ی حکومت باگراتیان گرجی به منطقه ی آذربایجان منجر شد. یکی اهداف اساسی پادشاهی گرجستان، بعد از سرکوب و انسجام اشرافیت زمین دار محلی و سر و سامان دادن به اوضاع آشفته ی سیاسی و اقتصادی داخلی گرجستان، به کار گیری سیاست توسعه ی ارضی در سرزمین های اسلامی بود؛ اقدامی که کشمکش های داخلی حاکم در عراق عجم و ایالت آذربایجان میان اتابکان و امرای نظامی و سلاطین سلجوقی، بهترین شرایط را برای آن فراهم کرد. گرجستان از دوره ی پادشاهی داوید چهارم و ملکه تامارا با نفوذ در امیر نشین های مسیحی ارمنستان، شروانشاهان و نواحی شرق آناتولی و با استفاده از نتایج نبرد «دیدگوری»، کم کم زمینه های نفوذ سیاسی و نظامی خود را در شهر های آذربایجان فراهم کرد و تا تبریز و اردبیل را مورد تهاجم نظامی قرار داد. چالش های مرزی و اختلافات سیاسی- نظامی گرجیان با سلجوقیان که سابقه ی آن به قرن پنجم هجری می رسید، از جمله مسائل اساسی فراروی خاندان حکومتگر باگراتونی گرجستان در طول قرن های پنجم و ششم هجری بود که آثار خود را در دوره ی حکومت اتابکان آذربایجان در نیمه ی دوم قرن ششم هجری نشان داد.
سلسله های مهم و جامعه محلی شیراز در قرن نوزدهم میلادی؛ از نوبوآکی کوندو
حوزههای تخصصی:
بررسی رواج مبانی نظری بیتفاوتی اجتماعی در دوره حاکمیت سفیانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت اجتماعی به عنوان مقوله محوری در جامعه اسلامی بعد از رحلت پیامبر| به تدریج فروکش کرد. در ابتدا افراد و گروه هایی از عرصه سیاسی و دخالت در آن کنار رفته و اعتزال گزیدند. با به دست گرفتن قدرت توسط امویان، انفعال اجتماعی به سطح وسیعی از جامعه سرایت کرد؛ به گونه ای که بزرگ ترین جنایات در این دوره اتفاق افتاد، اما جامعه در مقابل آن واکنشی نشان نداد. از عوامل تأثیرگذار بر این روند، استفاده امویان از اندیشه های منفعل زا بود. تعبیری که امویان و تعدادی از صحابه از اندیشه ها دینی و شبه دینی داشتند، در به رکود کشاندن جامعه تأثیر گذاشت. اندیشه های حفظ جماعت، تقدیرگرایی، اندیشه ارجا و خلافت الهی ازجمله مبانی نظری بود که امویان با تعبیری متفاوت از آن، جامعه را در قبال عملکرد خود به سکوت کشاندند. در این مقاله با روش توصیفی ـ تبیینی ابتدا اندیشه های دینی و شبه دینی رایج در دوره امویان بیان شده سپس به چگونگی تأثیرگذاری آنها بر انفعال اجتماعی پرداخته می شود. به نظر می رسد امویان با استفاده از این اندیشه ها با سلب روحیه مشارکت از مردم، انفعال اجتماعی را به سطح وسعی از جامعه اشاعه دادند.
نگاهی به جایگاه خاندان اعتمادالدولة طهرانی در دورة جهانگیر تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دورة صفویه برخی از خاندان ها به دلایل مختلف از ایران به سرزمین های مجاور، از جمله هندوستان، مهاجرت کردند. مهاجرت این خاندان ها تأثیرات عمیقی بر حیات سیاسی و فرهنگی این کشورها به جا گذاشت. از جملة این خاندان ها، خاندان طهرانی بود که در دورة صفویه به هندوستان مهاجرت کردند. خدمات این خاندان به سلسلة تیموریان هند از دورة اکبرشاه(963-1014ه .ق) آغاز و در دورة پادشاهی فرزندش جهانگیر(1014-1036ه .ق) به اوج خود رسید؛ چنان که در این دوره غیاث الدین طهرانی و دو فرزندش مهرالنساءبیگم و ابوالحسن خان، عناوین مهمی چون اعتمادالدوله، ملکه و خان-سامانی را به خود اختصاص دادند و در جریان سیاست داخلی و خارجی تیموریان هند نقش فعالی ایفاء کردند. این مقاله بر آن است که ضمن نگاهی به پیشینة این خاندان در دورة صفویه، با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی جایگاه و تأثیر حضور آن ها در حیات سیاسی و فرهنگی دورة جهانگیر تیموری بپردازد.
نسبت علم و سیاست در طریقت های عرفانی عصر زندیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوران زندیه شامل حوادث بسیار مهمی در ارتباط با عرفان و تصوف و حضور آن در جامعه ی ایران است.با فروپاشی حکومت نادری و پدیدار شدن مبارزه ی فراگیر بر سر قدرت میان مدعیان، کشور عرصه ی هرج ومرج و ناامنی گسترده شد. اگرچه این امر آثار مخرب بر اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور داشت، تأثیر آن در بخش عرفان وتصوف بسیار زیاد بود؛ زیرا صوفیان نیز مانند سایر مدعیان کوشیدند تا دوباره قدرت ازدست رفته شان را به دست آورند؛ به این ترتیب عرفان نیزواردمرحله ی جدیدی ازحیات خود شد. در این دوران،دو سلسله ی مهم نعمت اللهیه و ذهبیه رشد و گسترش یافت. به ویژه با مهاجرت و بازگشت معصوم علیشاه دکنی از هند به ایران که در شیراز و اصفهان حضور یافت، سلسله ی نعمت اللهیه از رونق و قدرت زیادی برخوردار شد. اما همین استقبال و گرایش مردم به آن ها، موجبات ترس نهاد دین و دولت را فراهم کرد و ناگزیر از برخورد با این جریان شدند.برخلاف سلسله ی نعمت اللهیه، بزرگان سلسله ی ذهبیه به دلیل ارتباط با فقهای شیعه و همچنین شیوه ی طریقتی خویش که به شریعت عنایت خاصی داشتند، موجب شدند تاطریقه ی فکری آنان بسیار کمتر از فرق دیگر تصوف مورد مخالفت متشرعان قرار گیرد.
دراین مقاله، به چگونگی حضوراین دوفرقه ی صوفیه درتحولات تاریخی پس ازسقوط صفویه، نحوه ی تعامل حاکمیت سیاسی بااین دو فرقه، بررسی فعالیت آنان درعصر زندیه و درنهایت بررسی گرایش های عرفانی علما، فلاسفه و فقهای این دوره پرداخته می شود.
نقش اقلیت های دینی در حیات اقتصادی عهد آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر تلاش می شود زمینه مشارکت و سهم اقلیت های دینی مسیحی، یهودی، زرتشتی و صابئی در فعالیت های اقتصادی این دوره در ابعاد تجارت و بازرگانی، مالکیت و زمینداری و صناعت و حرفه های کارگاهی نشان داده شود. با توجه به سیاست تساهل و تسامح دینی امرای آل بویچه نسبت به اقلیت های دینی، به نظر می رسد، نقش و جایگاه و میزان مشارکت و کامیابی اقلیت های دینی در این عرصه، نسبت به دوره های قبل و بعد این دوره، مطلوب بوده باشد. به طوری که برخی از آنها توانستند با تشویق و حمایت امرا و وزرای آل بویه در بخش های مختلف، از جمله عرصه اقتصادی، نقش و مشارکت داشته باشند. بررسی ها نشان داد که عرصه فعالیت های اقتصادی اقلیت های دینی غیر مسلمان در این دوره یکسان نبوده و هر یک در ارتباط با شرایط تاریخی و موقعیت اجتماعی که داشتند در زمینه های متفاوت فعال بودند. یهودیان و مسیحیان، بیشتر در شهرها اقامت داشتند و در زمینه هایی چون کسب و تجارت، فعالیت های پیشه وری و صرافی، رسیدگی به امور مالیاتی و حسابرسی های مالی مربوط به تجارت و بازرگانی از طرف حکومت فعالیت می کردند. در حالیکه زرتشتیان به عنوان بازماندگان جامعه دینی ایران قبل از اسلام به علت اقامت در ایالات و نواحی و به جهت همان نقش و جایگاهی که در عرصه مالکیت و زمینداری داشتند، بیشتر در فعالیت های اقتصادی مرتبط با ملک و زمین و رسیدگی به امور مالیاتی مربوط به چنین عرصه ای از طرف حکومت مشارکت داشتند. در حالی که صابئیان در حرفه های مربوط به صناعت و پیشه های کارگاهی چون کارهای دستی و هنرهای ظریف مربوط به ساخت زیور آلات طلا و نقره زنانه و مردانه، فلزکاری و میناکاری اشتغال داشتند، و به نوعی حاملان و گسترش دهندگان چنین صنایع و هنرهایی در جامعه اسلامی بودند.
نیت و مصارف موقوفات واقفان مشهد در دوره پهلوی اول و دوم (با تکیه بر وقفنامه های اداره اوقاف خراسان رضوی وآستان قدس رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقف و مسایل مربوط به آن سابقه ای دیرینه در تاریخ شهر مشهد دارد و به اشکال گوناگون در دوره های مختلف تاریخی ادامه داشته است. اوج گسترش موقوفات در مشهد در دوره صفوی می باشد که این روند در تاریخ ایران بی نظیر بوده است. وقف در مشهد دوره پهلوی همچنان ادامه داشته است و البته این پدیده تا حد زیادی استمرار سنتی تاریخی بود که از زمان های دور در این شهر وجود داشته است.با توجه به اینکه موقوفات در بیشتر سلسله ها تابع سیاست های حکومت مرکزی بود، در رژیم پهلوی نیز این روند ادامه داشت.از طرف دیگر با توجه به برخی اقدامات ضد مذهب حکومت پهلوی تغییراتی نیز در روند موقوفات اتفاق افتاد؛ بطوری که در برهه ای از زمان موقوفات کاهش و در برخی مواقع، افزایش داشت که این مورد اهمیت موضوع را بیشتر نمایان می کند. مقاله حاضر برآنست با تکیه بر اسناد و وقفنامه های اداره اوقاف و آستان قدس رضوی، پراکندگی موقوفات و نوع نیت واقفان این دوره را مشخص کند و با تحلیل محتوایی و آماری، تصویری روشن از وضعیت وقف در این دوره ارائه دهد.
روابط سیاسی- مذهبی نزاریان قلعه شاهنشاه و ملوک نیمروز (650-610 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با انتخاب قهستان به عنوان یکی از مراکز مهم فعالیت نزاریان در ایران، محتشمان محلی این ایالت تلاش خود را جهت گسترش هر چه بیشتر حوزه نفوذ در منطقه مصروف داشتند. یکی از مراکز مهمی که نزاریان فکر گسترش نفوذ بدان را در ذهن می پروراندند، ولایت نیمروز (سیستان) بود. آنها از طریق تصرف قلعه هایی که در گذرگاه های ورودی سیستان بود، عرصه را بر حکام آن ایالت تنگ می کردند. یکی از این قلعه ها، شاهنشاه یا شاهان دژ بود. موقعیت سوق الجیشی این قلعه که در گذرگاه شمالی ورود به سیستان واقع بود، راه را برای نفوذ هر چه بیشتر نزاریان در سیستان هموار می کرد؛ لذا در طول دوران حضور در قلعه تنش های فراوانی را با حکام محلی سیستان ایجاد کردند.
سرانجام اتحاد حاکم وقت سیستان با مهاجمان مغول سرنوشتی دیگر را برای ساکنان شاهنشاه رقم زد. تضعیف حاکمیت نزاریان در سیستان نتیجه نهایی این اتحاد بود. نوشتار پیش رو به دنبال آن است تا ضمن معرفی قلعه شاهنشاه، نقش آن را در گسترش دعوت نزاری در نیمه شرقی ایران بخصوص سرزمین سیستان مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد.
بررسی دلایل ناکامی محمدشاه قاجار در اعاده حاکمیت ایران بر شهر هرات (1255- 1251 ﻫ/ 1839-1835م)
حوزههای تخصصی:
سرپیچی کامران میرزا حاکم هرات از انجام تعهد اتی چون پرداخت خراج سالیانه، تهاجم به خراسان و تلاش برای تصرف سیستان، از جمله عواملی بود که محمد شاه را واداشت تا با لشکرکشی به هرات، هم کامران میرزا را تنبیه کند و هم این شهر را که وی در زمان حیات پدر تا چند قدمی فتح آن پیش رفته بود، مفتوح نماید. در این زمان از یک سو دولت روسیه تلاش می کرد تا شاه قاجار را برای حمله به هرات تحریک و تشجیع نماید و در صورت فتح آن، نفوذ خود را در آسیای میانه و افغانستان گسترش دهد. از دیگر سوی دولت انگلستان نیز برآن بود تا شاه قاجار را از لشکرکشی به هرات باز دارد و از هرات به عنوان سدی در مقابل حملات احتمالی ایران و روسیه به هندوستان استفاده کند. سرانجام در حالی که لشکرکشی محمد شاه به هرات می رفت تا منتج به فتح این شهر شود، تهدیدات مک نیل و حمله ناوگان انگلستان به جزیره خارک و جنوب ایران سبب شد تا شاه قاجار بدون نیل به مقاصد خود مجبور به ترک محاصره هرات شود. نگارنده بر آن است تا با رویکردی توصیفی- تحلیلی ضمن بیان علل لشکرکشی محمدشاه به هرات و نتایج حاصل از آن، به این سوال پاسخ دهد که چه عواملی سبب شد تا شاه قاجار در اعاده کردن حاکمیت ایران بر این شهر ناکام بماند؟
مجلس سوم و گزارش های پلیس مخفی از شایعات تهران (جمادی الثانی-رمضان 1333/ آوریل-ژوئیه 1915)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر اساس گزارش های پلیس مخفی تهران برای عبدالحسین میرزا فرمانفرما، وزیر داخله در کابینه عین الدّوله در مجلس سوم، تهیه شده است. مجلس سوم در محرّم 1333ه ..ق. چند ماه پس از آغاز جنگ جهانی اوّل افتتاح شد. این مجلس فقط 11 ماه دوام یافت و در تمام این مدّت تحت تأثیر مسائل ناشی از جنگ قرار داشت.
جنگ، میان سیاستمداران و وکلای مجلس تفرقه انداخت. عدّه ای هوادار روس و انگلیس و عدّه ای مانند دموکرات ها و مؤتلفین آن ها هوادار آلمان و عثمانی بودند. این نفاق عملاً کشور را تقسیم می کرد. مسئله امنیّت در این ماجرا از اهمّیت بسیاری برخوردار بود. پلیس مخفی همه گونه شایعات و اخبار پایتخت، به خصوص اخبار مربوط به امور دولتی و سیاسی را گزارش می داد. همچنین گزارش رفت و آمد رجال، موضع مطبوعات و تحرّکات سفارتخانه ها را نیز ارجاع می نمود. نکته قابل توجّه، فعّالیت سفارت عثمانی است که از طریق مطبوعات، وزیر داخله را مورد انتقاد قرار می داد. فرمانفرما مورد انتقاد حزب دموکرات نیز قرار داشت که از هواداران دولت عثمانی در جنگ به شمار می رفت؛ وی سرانجام در مجلس استیضاح شد. در بحبوحه جنگ، رئوف بیک فرمانده ترک وارد قصرشیرین شد و در 9 جمادی الأوّل تا سرپل ذهاب پیش آمد. وضع کرمانشاه سخت آشفته شد. قبل از هر اقدامی از جانب دولت عین الدّوله که تازه بر سر کار آمده بود، حاکم کرمانشاه استعفا داد و اوضاع را وخیم تر کرد. در شعبان 1333 دموکرات ها فرمانفرما را استیضاح کردند و کابینه و عین الدّوله نیز استعفا دادند.
از زمان مشروطه، دموکرات ها با فرمانفرما مخالفت داشتند. از طرفی فرمانفرما چندین بار در آذربایجان، کرمانشاه و کردستان حکومت کرده و با سیاست عثمانی و اهدافش نسبت به ایران آشنایی داشت و با آنانبه مخالفت پرداخته بود. دموکرات ها در حمایت از عثمانی بدون اشاره به تحرّکات ترک ها و به بهانه اینکه وزیر داخله مسامحه کرده، او را استیضاح کردند. پس از این عین الدّوله نیز استعفا داد. پیشینه تقابلات فرمانفرما با دموکرات ها و دولت عثمانی به وقایع مذکور انجامید که از منظر گزارش های پلیس بسیار گویاست.