فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۸۰۲ مورد.
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال سوم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۲
59 - 77
حوزههای تخصصی:
متون تخصصی به متونی اطلاق می شود که در آن ها مفاهیم انتزاعی در قالب ایده های جدید مطرح، دسته بندی، مقایسه و تحلیل می شوند که همین امر موجب پیچیدگی درک این متون در مقایسه با سایر آثار می گردد. یکی از استراتژی های مؤثر بر طبقه بندی اطلاعات در حین مطالعه سازمان دهنده شناختی نام دارد. در مطالعه ی پیش رو یکی از انواع سازمان دهنده های شناختی، تحت عنوان روش رئوس مطلب و شیوه متن-محور با هدف تعیین اثرگذاری هر یک بر درک متون تخصصی در زبان دوم مورد مقایسه قرار گرفتند. در هدفی دیگر، هوش فضایی و هوش کلامی به عنوان عامل پیش بینی کننده میانجی مطالعه شدند. هفتادویک زبان آموز در سه کلاس در دانشگاه شهید باهنر کرمان و دانشگاه شیراز با روش نمونه گیری در دسترس و یکجا انتخاب و هر کلاس به صورت تصادفی و یکسان به دو گروه متن-محور و استراتژی-محور تقسیم شد. ابزار پژوهش مشتمل بر آزمون تعیین سطح، متن تخصصی با موضوعیت اختلالات خواب سیستماتیک، بسته آموزشی رئوس مطلب، آزمون چهارگزینه ای درک مطلب و آزمون های سنجش هوش فضایی و هوش کلامی بود. نتایج به شرح زیر است: 1) روش رئوس مطلب در مقایسه با متن-محور به طور معناداری از اثرگذاری بیشتری در درک مطلب برخوردار بود، 2) هوش دیداری به عنوان عامل پیش بینی کننده درک مطلب در روش رئوس مطلب شناخته شد و 3) هوش کلامی عملکرد هیچ یک از دو گروه را پیش بینی نکرد.
تأثیر اشیا یادگیری بر پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تأثیر اشیا یادگیری بر پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی دانش آموزان پایه دوم ابتدایی شهر مشهد در درس علوم انجام گرفت. جامعه ی آماری شامل 30 دانش آموز دختر پایه دوم ابتدایی شهر مشهد در سال تحصیلی 98-1397 بودند که به صورت تصادفی ساده در 2 گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش با استفاده از اشیای یادگیری و گروه کنترل به صورت سنتی آموزش داده شدند. در این پژوهش از پرسشنامه خودکارآمدی جینک و مورگان و آزمون محقق ساخته درس علوم استفاده شد. روایی پرسشنامه درس علوم که مطابق با سطوح دانش و فهم و کاربرد از سطوح شناختی کتاب علوم پایه دوم ابتدایی بود، به تأیید متخصصان و اساتید رسیده و پایایی آزمون خودکارآمدی برابر با 82/0 بود. همچنین نتایج ضریب دشواری و ضریب تمییز سوالات علوم حکایت از استاندارد بودن آزمون داشت. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات، از آزمون شاپیرو ویلک، تحلیل کواریانس به کمک نرم افزار21 SPSS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که اشیا یادگیری بر پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی دانش آموزان پایه دوم ابتدایی شهر مشهد در درس علوم تأثیر داشته و باعث افزایش پیشرفت تحصیلی و بهبود خودکارآمدی دانش آموزان دوم ابتدایی شهر مشهد می گردد.
طرح های آمیخته ارزشیابی در ارزشیابی برنامه ها و نظام های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله مروری اجمالی بر کاربرد پارادایم ها، معرفت شناسی-ها، رویکردها و روش های پژوهش آمیخته در ارزشیابی آموزشی است. رویکرد ترکیب پارادایمی در پژوهش و ارزشیابی گستره ای را در بر می گیرد که در آن باورهای نظری، معرفت شناسی، هستی شناسی، ارزش شناسی و روش شناسی محققان که زیربنای رویکردهای کمی و کیفی را تشکیل می دهند به طور موفقیت آمیزی در یک چارچوب کاربردی با هم ترکیب و آمیخته می شوند. امروزه ظهور این رویکرد علاقمندی به کاربرد روش های آمیخته در پژوهش های کاربردی را افزایش داده است و این امر توجه را به واقعیت-گرایی علمی به عنوان نقطه مقابل اثبات گرایی منطقی و پایه معرفت شناسی حساسیت نسبت به زمینه و استفاده از روش های پژوهش چندگانه جلب کرده است. ورود به این حیطه آشنایی با ارزشیابی کثرت گرایانه را برای توسعه یک چارچوب مفهومی که فراتر از سطح فنی برای برنامه ریزی اجرای مطالعات ارزشیابی آمیخته باشد، ضروری کرده است. با هر کاربرد جدید روش های آمیخته در تحقیقات ارزشیابی، نیاز به تغییر، انطباق و تکامل بیشتر آشکار می شود. کلید آینده پژوهش های روش های آمیخته، دنبال کردن آموخته ها و تکرار طرح هایی است که قوی ترین نتایج را ایجاد می کنند. نتایج پژوهش ها نشان می دهد که ارزشیابی های مبتنی بر روش های آمیخته به طور گسترده، به ویژه برای برنامه هایی که شامل مداخلات پیچیده یا ترکیبی پیچیده از مداخلات است، بکار برده می شود.
بررسی موانع کاربرد فن آوری اطلاعات و ارتباطات در سازمان نظامی به منظور ایجاد فرصت های یادگیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پزوهش حاضر به منظور بررسی موانع کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در سازمان نظامی به منظور ایجاد فرصت های یادگیری، صورت پذیرفته است، این پژوهش از نظر هدف کاربردی، روش گردآوری اطلاعات میدانی، ماهیت توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش خبرگان و کارکنان سازمان های نظامی هوشمند شهر تهران (تعداد 14 سازمان نظامی در 6 منطقه شهر تهران) به تعداد در سال 96-95 می باشد. باتوجه به تعداد جامعه آماری (30 نفر) از خبرگان این سازمان ها به شیوه گلوله برفی تعیین گردیدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه های محقق ساخته برگرفته از ادبیات پژوهش و نظر خبرگان می باشد. پرسش نامه یک شامل 35 سؤال به منظور غربالگری موانع کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در سازمان های نظامی هوشمند به منظور ایجاد فرصت های یادگیری براساس تکنیک دلفی فازی (براساس نظر 30 نفر از خبرگان) می باشد. محقق پس از استفاده از ابزار پرسشنامه برآمده از مصاحبه خبره سنجی و پیشینه پژوهش به این نتیجه رسید که از بین موانع ساختاری، مدیریتی، تکنولوژیکی و فنی، مطابق دیدگاه خبرگان، موانع مدیریتی دارای بیشترین اهمیت (وزن 219/0) و موانع فنی دارای کمترین اهمیت (وزن 112/0) می باشدکه در همین راستا پیشنهادهایی به مدیران مجموعه های نظامی ارائه شد.
امکان سنجی پذیرش آموزش از طریق تلفن همراه در آموزش عالی از نظر اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر امکان سنجی پذیرش آموزش از طریق تلفن همراه در آموزش عالی از نظر اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی بود. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ شیوه گردآوری داده ها جزء پژوهش های توصیفی-پیمایشی بود. به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه ای محقق ساخته ی پنج مولفه ی (سودمندی، سهولت، خودکارآمدی، چالش، ویژگی های جمعیت شناختی) استفاده شد. روایی پرسشنامه توسط سه نفر از متخصصین تایید، پایایی پرسشنامه از طریق اجرای آزمایشی آن بر روی نمونه 55 نفری از پاسخگویان تایید شد، مقدار آن از طریق آلفای کرونباخ،94% محاسبه شد که نشان از پایایی بالا است. جامعه آماری پژوهش 841 نفر از اساتید دانشگاه شهید بهشتی بودند که 230 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل داده-های پژوهش از آزمون های آماری استنباطی شامل آزمون T تک نمونه ای و آزمون تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شده است. در نهایت نتایج پژوهش نشان داد که پذیرش آموزش از طریق تلفن همراه از نظر اعضای هیئت علمی در وضعیت مناسبی قرار داشته و از نظر اساتید استفاده از تلفن همراه می تواند خودکارآمدیشان را افزایش دهد اما از نظر آنها سودمندی این آموزش در وضعیت مناسب قرار نداشته و استفاده از آموزش از طریق تلفن همراه چالش برانگیز است. همچنین ارزیابی دیدگاه اعضای هیئت علمی در مورد پذیرش استفاده از آموزش با تلفن همراه نشان داد که به طور کلی تفاوت معناداری بین میزان پذیرش آموزش با تلفن همراه بین اساتید زن و مرد، دارای مرتبه های علمی مختلف و دارای سوابق مختلف وجود ندارد.
تاثیر شبیه سازی تعاملی بر یادگیری درس ریاضی و خلاقیت دانش آموزان پایه چهارم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی تاثیر شبیه سازی تعاملی بر یادگیری درس ریاضی و خلاقیت دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی استان البرز در درس ریاضی انجام گرفت. این پژوهش از نظرهدف، کاربردی و ازنظرروش اجرا، ازنوع شبه آزمایشی (شبه تجربی) با طرح پیش آزمون، پس آزمون باگروه کنترل بود. جامعه آماری شامل 18249 دانش آموزدخترو18449 دانش آموز پسرپایه چهارم ابتدایی استان البرز درسال تحصیلی 1400-1399 بودند که به صورت تصادفی ساده در دوگروه30 نفره از دختران و پسران در دو گروه کنترل و آزمایش قرارگرفتند. گروه آزمایش با استفاده از شبیه سازی تعاملی فت و گروه کنترل با برنامه شاد و واتساپ آموزش داده شدند. در این پژوهش برای سنجش یادگیری درس ریاضی، آزمون محقق ساخته و برای سنجش خلاقیت، از پرسشنامه ای با عنوان "پرسشنامه خلاقیت کودکان" استفاده شد. پایایی آزمون ریاضی با روش کودرریچاردسون ومقدار 0.716 و پایایی پرسشنامه خلاقیت با روش آلفای کرونباخ با مقدار 0.826 به دست آمد. برای تحلیل آماری روش تحلیل کواریانس دوراهه استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش با شبیه سازی تعاملی بر میزان یادگیری درس ریاضی و خلاقیت دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی، نسبت به آموزش با برنامه شاد و واتساپ تاثیر معنی داری داشته است. همچنین میانگین نمرات یادگیری درس ریاضی و همین طور خلاقیت در مرحله پس آزمون در بین دانش آموزان پسر بیشتر از دانش آموزان دختر است.
تاثیر تدریس مبتنی بر الگوی هفت مرحله ای آیزنکرافت بر درگیری و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان متوسطه شهرستان شهربابک
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر تدریس مبتنی بر الگوی هفت مرحله ای آیزنکرافت بر درگیری و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه اول مدارس شهر بابک انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و گواه وطرح پیش آزمون – پس آزمون بود. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان پایه هشتم دوره متوسطه بودند. نمونه مورد مطالعه، 40 دانش آموز یکی ازمدارس متوسطه شهرستان شهربابک که به روش در دسترس انتخاب و دو کلاس پایه هشتم به صورت تصادفی به دو گروه 20 نفره تقسیم شدند مداخله آموزشی از طریق اجرای بسته آموزشی، آموزش بر اساس دیدگاه آیزنکرافت (2003) برای گروه آزمایش شد. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه های درگیری تحصیلی ریو (2013) و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی (مورگان - جینکز، 1999) استفاده گردید. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره تحلیل گردید. نتایج بیانگر آن است که میزان خود کارآمدی و درگیری تحصیلی در دانش آموزان گروه آزمایش در مقایسه با دانش آموزان گروه کنترل بالاتر بود بر این اساس با توجه به تاثیر این شیوه تدریس بر بهبود خود کار آمدی و درگیری و مشارکت فراگیران در فرایند آموزش به مدرسان و طراحان آموزشی استفاده از الگو ها و راهبردهای جدید آموزش و یادگیری توصیه می شود.
بررسی تأثیر فن آورهای نوین و چند زبانه بودن دانشگاه ها بر فرهنگ عمومی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر فن آورهای نوین و چندزبانه بودن دانشگاه بر فرهنگ عمومی بر مبنای رویکرد کمی با هدف کاربردی و با راهبرد پیمایش انجام شد. جامعه آماری این تحقیق شامل 462 نفر از اعضاء هیئت علمی استادیار به بالای دانشگاه های استان مازندران بودند که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای و طبقه بندی متناسب نسبی 255 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه به تأیید متخصصان و صاحب نظران رسید و برای بررسی پایایی از ضریب آلفای کرونباخ و قابلیت اعتماد ترکیبی استفاده شد که مقدار آنها برای همه سوالات سازنده مفاهیم تحقیق، مقادیر بالای 0.7را نشان داد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS وLISREL استفاده شد. نتایج نشان داد که فن آوری های نوین نوین با ضریب تأثیر (0.52 = β) و چندزبانه بودن دانشگاه با ضریب تأثیر (0.56 = β) بر فرهنگ عمومی تأثیر مستقیم و نسبتاً قوی دارد، به عبارت دیگر با افزایش استفاده از فن آوری های نوین و تقویت چندزبانه شدن دانشگاه ها، مطلوبیت فرهنگ عمومی با شدتی نسبتاً قوی افزایش می یابد.
ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ و رﺗﺒﻪ ﺑﻨﺪی رﯾﺴﮏ ﻫﺎی ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ اﻣﻨﯿﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ﺑﺎ استفاده از ﺗﮑﻨﯿﮏ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮی چند معیاره (TOPSIS)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی ریسک های موثر بر سیستم های مدیریت امنیت اطلاعات در شرکت بهره برداری نفت و گاز آغاجاری به انجام رسید. جامعه آماری این تحقیق، 20 نفر از مدیران ارشد، مدیران میانی و کارشناسان ارشد فناوری اطلاعات و ارتباطات در شرکت مذکور بودند که به حوزه امنیت سیستم های اطلاعاتی این سازمان اشراف کامل داشتند. جهت انتخاب این افراد، سعی شد از روش «قضاوتی» استفاده شود و همه افراد مطلع و خبره شرکت بهره برداری نفت و گاز آغاجاری در حوزه موضوع پژوهش، در فرایند تحقیق مشارکت داده شوند. ابزار اصلی جمع آوری داده ها در این تحقیق، سه پرسشنامه بود، پرسشنامه اول با هدف شناسایی ریسک ها و بصورت نیمه ساختاریافته طراحی گردید، پرسشنامه دوم با هدف غربالگری ریسک های شناسایی شده به صورت بسته و بر اساس طیف پنج گزینه ای لیکرت تنظیم شد، و نهایتاً پرسشنامه سوم با هدف تعیین اوزان ریسک های اصلی (مقایسات زوجی) و همچنین تعیین اولویت ریسک های فرعی (طیف پنج گزینه ای) طراحی گردید. بعد از توزیع و جمع آوری داده ها، انجام تجزیه و تحلیل های لازمه از طریق نرم افزار های SPSS، ExpertChoice و Excel در دستور کار قرار گرفت. در این فرایند، آنالیزهایی همچون آزمون تی (t)، آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، فرایند تحلیل سلسله مراتبی، و تاپسیس به انجام رسید. سرانجام، نتایج تحقیق منجر به شناسایی 27 ریسک در قالب چهار دسته کلی شد. لازم به ذکر است که این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ رویکرد پیمایشی و ازنظر نوع مطالعات توسعه ای می باشد.
بررسی رابطه یادگیری الکترونیکی با مهارت های ارتباطی و مهارت های پژوهشگری دانش آموزان دوره ی متوسطه ی دوم (مطالعه موردی شهر فیروزآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه یادگیری الکترونیکی با مهارت های ارتباطی و مهارت های پژوهشگری دانش آموزان دوره متوسطه دوم انجام شد. پژوهش برحسب هدف، کابردی و با توجه به روش گردآوری داده ها پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. از دانش آموزان دوره ی متوسطه ی دوم شهر فیروزآباد 615 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. در پژوهش حاضر به منظور جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه مهارت های ارتباطی (کوئین دام، 2004)، پرسشنامه سنجش میزان مهارت های پژوهشی (مختاری و همکاران، 1393) و پرسشنامه یادگیری الکترونیکی (واتکین و همکاران، 2004) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون در نرم افزار SPSS23، استفاده شد. نتایج نشان داد بین یادگیری الکترونیکی و مهارت های ارتباطی و مهارت های پژوهشگری دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد و همچنین یادگیری الکترونیکی پیش بینی کننده مهارت های ارتباطی و مهارت های پژوهشگری دانش آموزان می باشد.
تبیین ابقاء دانشجو بر اساس کیفیت خدمات آموزشی (طراحی دوره، حمایت سازمانی، تعامل) در محیط یادگیری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین ابقاء دانشجو بر اساس کیفیت خدمات آموزشی(طراحی دوره، حمایت سازمانی، تعامل) در محیط یادگیری الکترونیکی است. روش این پژوهش، توصیفی- همبستگی و جامعه آماری آن، کلیه دانشجویان الکترونیکی فعال دانشگاه پیام نور استان آدربایجان شرقی است که تعدادشان 6000 نفر بود و نمونه آماری به صورت تصادفی361 نفر برآورد شده است. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. اعتبار محتوایی ابزار پژوهش توسط5 نفر از متخصصین رشته علوم تربیتی مورد تایید قرار گرفت. به منظور تعیین روایی سازه ابزار اندازه گیری، از روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. پایایی ابزار پژوهش نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ 0.79 برآورد شد. داده های جمع آوری شده در قالب تحلیل های آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون رابطه معناداری بین مؤلفه طراحی دوره ، حمایت سازمانی و تعامل با ابقاء دانشجو را نشان داد. نتایج ضریب رگرسیون نیز نشان داد کیفیت خدمات قادر به پیش بینی ماندگاری دانشجویان در محیط یادگیری الکترونیک دانشگاه پیام نور است. بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت، اهمیت دادن به کیفیت خدمات آموزشی(طراحی دوره، تعامل، حمایت سازمانی ) می تواند منجر به افزایش ماندگاری دانشجویان دانشگاه پیام نور گردد.
تأثیر فناوری اطلاعات بر مسئولیت اجتماعی و یادگیری سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران جهت ارائه مدل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
قابلیت های فناوری اطلاعات نقش مهمی در محیط پر سرعت و در حال تغییر ایفا می کند.این نکته قابل تاکید است که سازمان هایی که فناوری اطلاعات و قابلیت استفاده از آن را دارند لذا هدف پژوهش حاضر تأثیر فناوری اطلاعات بر مسئولیت اجتماعی و یادگیری سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران جهت ارائه مدل است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی است،جامعه آماری شامل اعضا هیات علمی مرکز و شرق استان مازندران به تعداد 547 نفر که بر اساس جدول کرجسی و مورگان به تعداد 207 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس گروه های آموزشی انتخاب شدند جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه فناوری اطلاعات، مسئولیت اجتماعی و یادگیری سازمانی که روایی از طریق تحلیل عاملی تاییدی و پایایی از ضریب آلفای کرانباخ به ترتیب 89/0، 86/0 و 92/0 بدست آمد که مورد تایید است .روش تجزیه و تحلیل داده ها معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل بوده است. نتایج حاکی از اثر مستقیم وغیرمستقیم فناوری اطلاعات بر مسئولیت اجتماعی و یادگیری سازمانی بوده است. همچنین یادگیری سازمانی بر مسئولیت اجتماعی تاثیر مستقیم داشته است.
شناسایی نقش والدین در آموزش مجازی: مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر روند آموزش های رسمی از حضوری به غیرحضوری، باعث تغییر در نقش های بازیگران نظام آموزش شده است. والدین، نقش مهمتری نسبت به گذشته دارند. هدف پژوهش، باز تعریف نقش والدین در آموزش مجازی است. روش پژوهش حاضر، کیفی و از نوع داده بنیاد است. جهت گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. جامعه پژوهش، را والدین دانش آموزان یکی از مدراس مقطع ابتدایی شهرستان دلیجان، استان مرکزی تشکیل می دادند،که با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند تعداد 15 نفرانتخاب شدند. پس از رسیدن به اشباع نظری داده ها، فرایند تحلیل آنها، در سه مرحله کدگذاری باز و محوری و گزینشی جهت بازتعریف نقش والدین در آموزش مجازی صورت پذیرفت. روایی داده ها از طریق مثلث سازی، تایید مطالب مصاحبه توسط خود والدین، رعایت الزامات مناسب با رویش نظریه نقش والدین در آموزش مجازی و پایایی داده ها نیز با مشارکت متخصصان در تحلیل داده ها و استفاده از فرایند ساخت یافته برای نگارش داده ها تامین شد. در نهایت مدل نقش اصلی والدین در آموزش مجازی با مقوله های اصلی تامین کننده، تسهیل کننده، هدایت کننده و پرورش دهنده شناسایی شد. مدل مذکور که برای مدیریت کارآمد و اثربخش یادگیری در آینده می تواند مبنایی جهت طراحی برنامه درسی در نظام آموزش و پرورش مورد استفاده قرار گیرد.
رهیافتی پدیدارشناسانه به آموزش مجازی در نظام آموزش و پرورش: فرصت ها، چالش ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش مجازی اشاره به رویکردی برای آموزش و یادگیری دارد که از فنّاوری های اطلاعات و ارتباطات جهت برقراری ارتباط و همکاری در یک محیط آموزشی استفاده می کند. مطالعه حاضر با هدف شناسایی فرصت ها و چالش های آموزش مجازی انجام شد. طرح پژوهش کیفی و از نوع رویکرد پدیدارشناسی بود. شرکت کنندگان شامل 18 نفر از معلمان، مدیران و کارشناسان فنّاوری مشغول به کار در آموزش و پرورش استان لرستان بودند که با روش نمونه گیری هدفمند در سال تحصیلی 1400-1399 انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و با استفاده از روش کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. صحت و دقت داده ها از طریق روش های همسوسازی، بازبینی توسط همکاران و اعتباریابی پاسخ دهنده به دست آمد. نتایج نشان داد که 10 مضمون اصلی و 26 مضمون فرعی شناسایی شدند. افزایش اثربخشی و کیفیت آموزش، انعطاف پذیری و گسترش فرصت های آموزش، بهبود تعامل و برقراری ارتباط و صرفه جویی اقتصادی به عنوان مهم ترین فرصت های آموزش مجازی طبقه بندی شدند. همچنین، کلیدی ترین مضمون های چالش های آموزش مجازی، دربرگیرنده مسائل مربوط به دانش آموزان، معلمان، ارائه محتوا و کیفیت آموزش، فرهنگ، زیرساخت و فنّاوری و تعامل اجتماعی بودند. به طور کلی، این مطالعه امکان درک عمیق فرصت ها و چالش های آموزش مجازی در نظام آموزش و پرورش ایران را فراهم می کند.
فرصت ها و تهدیدهای آموزش مجازی در دوران پاندمی کرونا: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
به دنبال شیوع ویروس کووید 19 و اجرای طرح فاصله گذاری اجتماعی، آموزش مدارس به شیوه ی مجازی به کار خود ادامه داد. این پژوهش به بررسی فرصت ها و تهدیدهای آموزش مجازی در دوران پاندمی کرونا ،پرداخته است.این مطالعه در چارچوب روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی انجام گرفته است. در این روش برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه عمیق استفاده شده است. مشارکت کنندگان 20 نفر از دانش آموزان و معلمان هنرستان های شهرستان کلات بوده اند که برمبنای ملاک های نمونه گیری طبقه ای هدفمند انجام گرفته و نمونه گیری تا رسیدن به حد اشباع ادامه یافته است. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از شیوه ی تحلیل محتوای تلخیصی متن مصاحبه ها استفاده شده است. یافته های این پژوهش، شامل چهار مضمون و 19 زیر مضمون است: 1-مشکلات مشترک بین دانش آموزان و معلمان (6 زیر مضمون)2- مشکلات مختص دانش آموزان (5 زیر مضمون)3- مشکلات مختص معلمان در آموزش مجازی (3 زیر مضمون)4- مزایای آموزش مجازی (5 زیر مضمون).
عوامل موثر بر رفتارهای غیر اخلاقی در شبکه های اجتماعی بر مبنای مدل رفتار برنامه ریزی شده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
گسترش استفاده از شبکه های اجتماعی و قابلیت های فراوان آنها، تبدیل به تیغی دو لبه شده است که افراد هم به صورت اخلاقی و هم غیر اخلاقی از آن ها استفاده می کنند. هدف این مطالعه یافتن عوامل مهم تاثیر گذار بر تصمیم گیری های اخلاقی افراد می باشد که بر مبنای تئوری رفتار برنامه ریزی شده (Theory of Planned Behavior) ارائه گردیده است. بدین منظور، چهار سناریوی مختلف طراحی شده که در پرسشنامه نهایی مورد استفاده قرار گرفته است تا تاثیر عوامل مختلف بر رفتار اخلاقی و یا غیر اخلاقی افراد بررسی شود. در مجموع 660 پاسخ معتبر از پرسشنامه ها جمع آوری شد که از طریق تکنیک حداقل مربعات جزئی- مدلسازی معادلات ساختاری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند که نگرش موثرترین عامل و پس از آن به ترتیب کنترل رفتاری درک شده و هنجارهای ذهنی افراد از عوامل تاثیرگذار بر تصمیم گیری های اخلاقی محسوب می شوند. در نهایت نقش سناریوهای مختلف نیز به عنوان عامل تعدیلگر بررسی شد و مشخص شد شدت تاثیر روابط بین عوامل شناسایی شده در سناریوهای مختلف متفاوت است.
اثربخشی آموزش مبتنی بر موک در درگیری تحصیلی و عملکرد ریاضی دانش آموزان پایه یازدهم شهرستان راور
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر موک (دوره های آموزش باز و برخط انبوه) در درگیری تحصیلی و عملکرد ریاضی دانش آموزان پایه یازدهم شهرستان راور انجام شد. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پایه یازدهم شهرستان راور تشکیل دادند که 40 نفر از آن ها (20 نفر گروه کنترل و 20 نفر گروه آزمایش) به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. درس مربوطه در 6 جلسه بهمدت یک ماه برای گروه آزمایش از طریق فناوری موک و با استفاده از الگوی طراحی آموزشی تدوین شده، تدریس شد و گروه کنترل با همان روش معمول کلاسی آموزش دیدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو (2013) و آزمون محقق ساخته پیشرفت تحصیلی ریاضی بود. برای آزمون فرضیه های پژوهش از تحلیل کوواریانس تک و چند متغیری برای تعدیل اختلافات اولیه (کنترل آماری اختلافات اولیه) گروه آزمایش و گروه کنترل استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که در متغیر درگیری تحصیلی پس از حذف اثر پیش آزمون، میانگین گروه آزمایش بیشتر از گروه کنترل بوده است و میانگین تعدیل شده نمرات درگیری تحصیلی در گروه آزمایش، بالاتر از میانگین تعدیل شده نمرات پس آزمون در گروه کنترل بود. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات عملکرد ریاضی گروه آزمایش و گروه کنترل در مرحله پس آزمون، پس از حذف اثر پیش آزمون، تفاوت معناداری وجود دارد و میانگین تعدیل شده نمرات عملکرد ریاضی در گروه آزمایش، بالاتر از میانگین تعدیل شده نمرات پس آزمون در گروه کنترل بود. آموزش مبتنی بر موک 76 درصد از واریانس متغیر عملکرد ریاضی را پیش بینی کرد. پس نتیجه گرفته می شود استفاده از الگوی آموزش مبتنی بر موک در افزایش عملکرد ریاضی دانش آموزان مؤثر بوده است.
نقش متغیرهای الگوی پذیرش فناوری 3 بر پذیرش نظام آموزش الکترونیکی مبتنی بر وب هنرآموزان متوسطه دوم شهر اهواز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش متغیرهای الگوی پذیرش فناوری 3 بر پذیرش نظام آموزش الکترونیکی مبتنی بر وب هنرآموزان متوسطه دوم شهر اهواز بود. اهداف این پژوهش متناسب به روش توصیفی با رویکرد علی، از لحاظ ماهیت و هدف کاربردی و از لحاظ زمانی یک تحقیق مقطعی به حساب میآید که به صورت پیمایشی انجام گرفت. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که بر اساس الگوی سوم پذیرش فناوری تدوین شده بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه هنرآموزان متوسطه دوم شهر اهواز به تعداد 170 نفر بود. نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از SPSS و Lisrel انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که از بین متغیرهای الگوی 3 پذیرش فناوری، متغیرهای سودمندی درک شده و سهولت استفاده درک شده، تصویر، ارتباط شغلی، کیفیت برون داد، کارایی ملموس، درک کنترل بیرونی، سرگرمی رایانه ای، لذت درک شده و خود کار آمدی رایانه ای به شکل مستقیم و غیر مستقیم بر رفتار واقعی استفاده از نظام آموزش الکترونیکی مبتنی بر وب بر اساس الگوی 3 پذیرش فناوری در آموزش ضمن خدمت هنرآموزان متوسطه دوم شهرستان اهواز اثر گذار بود ولی اثر متغیرهای تجربه، قابلیت نمایش نتیجه، داوطلبی، هنجار ذهنی و اضطراب رایانه ای از طریق سهولت درک شده معنی دار نبود.
تبیین ماندگاری دانشجو بر اساس کیفیت تکنولوژِی و کیفیت اینترنت در محیط یادگیری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه کیفیت تکنولوژِی و کیفیت اینترنت با ماندگاری دانشجو در محیط یادگیری الکترونیکی صورت گرفت. در این راستا پژوهش حاضر از نوع کاربردی، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان الکترونیکی فعال دانشگاه پیام نور استان آذربایجان شرقی بود. نمونه ای شامل 360 نفر از این جامعه به عنوان نمونه پژوهشی در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری داده در پژوهش پرسشنامه بوسیری(2012) بود. اعتبار محتوایی ابزار پژوهش توسط 5 نفر از اساتید محترم راهنما، مشاور و خبرگان مورد تایید قرار گرفت. به منظور تعیین روایی سازه ابزار اندازه گیری، از روش تحلیل عاملی تایید استفاده شد. پایایی ابزار پژوهش نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ 0.83 برآورد شد. داده های جمع آوری شده در قالب دو دسته تحلیل های آمار توصیفی و استنباطی (همبستگی و رگرسیون) تجزیه و تحلیل شد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون رابطه معناداری بین کیفیت تکنولوژی و کیفیت اینترنت با ماندگاری دانشجو نشان داد. نتایج رگرسیون همزمان نیز نشان داد متغیرهای پیش بین حدود 58 درصد از تغییرات ماندگاری دانشجو را تبیین می کنند. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد با افزایش کیفیت تکنولوژی (آسانی استفاده از تکنولوژِی، مفید بودن، انعطاف پذیری، دسترسی آسان) و کیفیت زیر ساخت اینترنتی (سرعت اینترنت، قطع نشدن صدا یا ارتباط) می توان احتمال ماندگاری دانشجویان را در محیط یادگیری الکترونیکی افزایش داد..
تدوین مدل ارتباطی فناوری اطلاعات و توانمندسازی منابع انسانی در آموزش و پرورش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی ارتباط فناوری اطلاعات و توانمندسازی منابع انسانی و طراحی الگوی ارتباطی مربوطه می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف از نوع کاربری است. جامعه آماری، مدیران منابع انسانی و دست اندرکاران فناوری اطلاعات آموزش و پرورش فارس به تعداد 210 نفر و نمونه آماری طبق فرمول کوکران 136 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات، دو پرسشنامه فناوری اطلاعات و توانمندسازی منابع انسانی بودکه روایی صوری آنها توسط صاحبنظران و متخصصان مربوطه مورد تایید قرار گرفت و پایایی آنها با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ به ترتیب 862 /0 و 907/0 به دست آمد. جهت بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری توصیفی و تحلیل عاملی تاییدی به کمک نرم افزار SPSS و smart PLS استفاده و الگوی تحلیلی پژوهش تدوین شد. بر اساس یافته ها ی پژوهش، ضریب مسیر فناوری اطلاعات به توانمند سازی منابع انسانی برابر 717/0 و مقدار آماره t برای این مسیر برابر292/12 می باشد که با توجه به بزرگتر بودن این مقدار از 96/1 نشان دهنده معناداری ضریب برآورد شده است .در نتیجه فناوری اطلاعات تاثیر مثبت و معناداری بر توانمند سازی منابع انسانی دارد.