فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۲٬۰۴۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
کارآفرینان آموزشی گروهی از افراد خلاق و نوآور هستند که به دنبال ارائه خدمات جدید، ابزارهای آموزشی جدید و ایجاد مدارس و موسسه های آموزشی هستند. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی شایستگی های کارآفرینان آموزشی، به منظور ایجاد یک چارچوب مفهومی و توسعه ی مبانی نظری آن بوده است. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی است که با استفاده از رویکرد مبتنی بر پدیدارشناسی توصیفی انجام گرفت. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل 18 نفر از مدیران موسسه های آموزشی بودند. انتخاب مشارکت کنندگان بر حسب تجربه و نیز آشنایی کلی با موضوع صورت گرفت. داده ها به روش مصاحبه، به روش هدایت کلیات و به صورت نیمه ساختاریافته، گردآوری شد و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. روش تحلیل محتوای استقرایی با استفاده از سه سطح باز، محوری و گزینشی بود. یافته ها نشان داد که نشانگر های شایستگی های کارآفرینان آموزشی در قالب ابعاد و مؤلفه هایی 1- شایستگی های اجرایی (مهارت های مدیریتی، مهارت های اقتصادی و مهارت دیجیتالی)2-شایستگی کارآفرینی 3- شایستگی های علمی (دانش حرفه ای، دانش عمومی، دانش درباره آموزش و پرورش، دانش درباره بازار کار)4- شایستگی حرفه ای (مهارت رشد و توسعه حرفه ای، مهارت ارتباطی، اخلاق حرفه ای 5-شایستگی های فردی (ویژگی های شخصیتی، شایستگی نگرشی، شایستگی فکری) تبیین و دسته بندی شدند.
تدوین و اعتباریابی الگوی توانمندسازی مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای: پژوهشی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
197 - 174
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین و اعتباریابی الگوی توانمندسازی مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای استان کرمان در سال 96-1395 می باشد. این پژوهش به روش آمیخته (اکتشافی) انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی افراد مطلع و خبرگان در حوزه توانمندسازی مدیران هنرستان های فنی و حرفه-ای بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن اصل اشباع نظری، تعداد 20 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای استان کرمان بودند، که با استفاده فرمول تعیین حجم نمونه (سرایی، 1393)، تعداد 175 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در قسمت کیفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود، که روایی این پرسشنامه با استفاده از نظر خبرگان مورد تأیید و پایایی آن نیز با استفاده از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای 5 مؤلفه 83/0 تا 91/0 به دست آمد. در قسمت کیفی، 5 مؤلفه اصلی و 17 مؤلفه فرعی در توانمندسازیِ مدیران شناسایی شد و درنهایت به عنوان الگوی توانمندسازی مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای ارائه گردید و در ادامه اعتبار الگو با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد قبول قرار گرفت. نتایج نشان می دهد توانمندسازی می تواند به عنوان عاملی مهم و مؤثر در ارزشیابی نیروی انسانی و مدیران کارآمد به عنوان معیاری ارزشمند لحاظ گردد.
بررسی رابطه سبک های تفکر و خودبالندگی با شایستگی مدیران آموزشی در مدارس ابتدایی منطقه تبادکان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه سبک های تفکر و خودبالندگی با شایستگی مدیران آموزشی در مدیران مدارس ابتدایی منطقه تبادکان بود. جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی مدیران مدارس ابتدایی منطقه تبادکان مشهد که شامل 320 نفر می-باشد. نمونه گیری براساس جدول مورگان و کرجسی 170 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی و از نظر روش همبستگی است. در این پژوهش پرسش نامه شایستگی مدیران مصلحی (1390)، پرسش نامه سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر (1992) و پرسش نامه خودبالندگی پیدلر و همکاران (2001) بر روی گروه نمونه اجرا شد برای تجزیه و تحلیل آماری از تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی انجام می گیرد. در آمار توصیفی از میانگین، انحراف معیار، جداول و نمودارها استفاده می شود و در آمار استنباطی از همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین سبک های تفکر قانونی، سبک تفکر اجرائی، سبک تفکر قضائی، سبک تفکر جزئی، سبک تفکر محافظه کار، سبک تفکر سلسله مراتبی، سبک تفکر سلطنتی، سبک تفکر آنارشیست، سبک تفکر درونی با شایستگی کل در مدیران رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین بین سبک تفکر کلی، سبک تفکر آزاد اندیش، سبک تفکر الیگارشی و سبک تفکر بیرونی با شایستگی کل در مدیران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین خودبالندگی کل و شایستگی کل در مدیران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
رابطه میان هوش هیجانی و انگیزه تحصیلی دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی با استفاده از نقش میانجی سلامت روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش میانجی سلامت روانی در رابطه میان هوش هیجانی و انگیزه تحصیلی دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی گچساران انجام شد. روش پژوهش توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق، شامل کلیه دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی گچساران به تعداد 958 نفر بودند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 274 نفر تعیین شد که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه انگیزش تحصیلی والراند (1992)، پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا شرینگ (1996) و پرسشنامه سلامت روانی گلدبرگ (1979) بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد مدل از برازندگی خوبی برخوردار است؛ درنتیجه، سلامت روانی در رابطه بین هوش هیجانی با انگیزه تحصیلی دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی گچساران نقش میانجی دارد. یافته های این مطالعه بر اهمیت تقویت هوش هیجانی در راستای تقویت سلامت روان و کسب موفقیت های تحصیلی یادگیرندگان تأکید دارد.
ارائه الگوی مطلوب فرهنگ سازمانی مدارس با رویکرد تبادلات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
108 - 123
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف ارائه ی الگوی مطلوب فرهنگ سازمانی آموزش وپرورش با رویکرد تبادلات اجتماعی انجام شد. این تحقیق یک راهبرد ترکیبی از نوع متوالی اکتشافی است که به صورت مطالعه موردی در شهر فیروزآباد انجام شد. جامعه آماری شامل معلمان رسمی آموزش وپرورش با بیش از 15 سال سابقه کار بود که با استفاده از روش نمونه گیری موازی برای بخش های کیفی و کمّی نمونه گیری صورت گرفت. نمونه گیری بخش کیفی به روش گلوله برفی انجام شد و با 9 نفر از معلمان تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه انجام گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مضمون انجام و از یافته های آن، چهار نوع فرهنگ سازمانی کمال گرایی، تعامل گرایی، توسعه گرایی و مأموریت گرایی استخراج گردید. نمونه گیری بخش کمّی به روش تصادفی ساده انجام و 30 نفر از خبرگان آموزش وپرورش انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده در این بخش، پرسشنامه محقق ساخته بود که بر اساس ویژگی ها و شاخص های فرهنگ سازمانی مطلوب آموزش وپرورش در بخش کیفی با 48 گویه و مقیاس هفت گانه لیکرت تنظیم گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون t تک نمونه ای و آزمون فریدمن انجام شد. نتایج نشان می دهد که از نظر خبرگان، فرهنگ کمال گرایی و مأموریت گرایی در جایگاه بالاتری قرار دارد و از 24 شاخص فرهنگ ها، شاخص منزلت اجتماعی و تخصصی بالاترین میانگین و شاخص خطرپذیری از پایین ترین میانگین برخوردار هستند.
گزارشی از فعالیتهای استانها
منبع:
تربیت ۱۳۶۵شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
نقش تعدیل کنندگی جو یادگیری در تأثیر کیفیت زندگی در مدرسه بر خودکارآمدی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
120 - 100
حوزههای تخصصی:
روش پژوهش برحسب هدف از نوع کاربردی و براساس شیوه اجرا، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 22025 دانش آموز دوره ابتدایی دوم نواحی یک و دو آموزش و پرورش همدان در سالتحصیلی96-95 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی، نمونه ای به حجم 384 نفر(188 دختر و 196 پسر) با استفاده از جدول کرجسی و مورگان انتخاب شد. ابزار های گردآوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه ی کیفیت زندگی درمدرسه، جو یادگیری و خودکارآمدی تحصیلی بود. داده های جمع آوری شده بر اساس شاخص های آمار توصیفی وآزمون های استنباطی کولموگروف_اسمیرنوف، همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. یافته های پژوهش نشان داد بین متغیرهای کیفیت زندگی در مدرسه با خودکارآمدی، کیفیت زندگی در مدرسه با جویادگیری و خودکارآمدی با جو یادگیری همبستگی مثبت و معنادار در سطح (01/0≤ p) وجود دارد. همچنین یافته های حاصل از ضرایب تحلیل مسیر حاکی از آن است تاثیرکیفیت زندگی بر خودکارآمدی، جویادگیری بر خودکارآمدی و کیفیت زندگی برجویادگیری مثبت و مستقیم است. بعلاوه، کیفیت زندگی در مدرسه بر خودکارآمدی تاثیر غیر مستقیم نیزدارد و جو یادگیری در رابطه بین کیفیت زندگی و خودکارآمدی، نقش تعدیل کنندگی دارد. پیشنهاد شد، مدارس از طریق طراحی تجربیات آموزشی لذت بخش، بازخورد مناسب و حمایت گرانه، علاوه بر تأمین کیفیت زندگی در مدرسه، به تقویت باورهای دانش آموزان از توانایی خود و ایجاد جو یادگیری اثربخش به عنوان مهم ترین شاخص های اثربخشی مدارس بپردازند.
واکاوی موانع رشد حرفه ای همکارانه معلمان در مدارس: پژوهشی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
23 - 49
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی موانع رشد حرفه ای همکارانه معلمان در مدارس، با رویکردی آمیخته و به شیوه متوالی انجام شد. تعداد17 نفر از مشارکت کنندگان در بخش کیفی با شیوه هدفمند و از بین اساتید دانشگاه، کارشناسان گروه های آموزشی و معلمان شهر تهران تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها در بخش کیفی با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و عمیق گردآوری شدند. جامعه آماری در بخش کمّی شامل تمامی معلمان شهر تهران بودند که تعداد 391 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. روایی بخش کیفی بوسیله بررسی توسط اعضا، همسو سازی منابع داده ها و وخود بازبینی محقق انجام گرفت و پایایی کدگذاری های انجام شده نیز با استفاده از دو شاخص ثبات و تکرارپذیری انجام شد. روایی پرسشنامه بوسیله روایی صوری مورد تأیید خبرگان و پایایی آن نیز با بهره گیری از ضریب آلفا کرانباخ تایید شد. از تکنیک تحلیل محتوای استقرایی و آزمون فریدمن برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که موانع اساسی رشد حرفه ای همکارانه معلمان به ترتیب اولویت شامل پنج بعد: «گروهی»، «اداری و اجرایی»، «فردی»، «محیط روانی» و «دانشی» هستند. در بعد اداری و اجرایی، «ملاک های ناصحیح ارزشیابی از معلم»، در بعد فردی، «مقاومت معلمان در یادگیری از همتایان»، در بعد دانشی، «دانش اجتماعی ضعیف»، در بعد محیط روانی «جانبداری نا آگاهانه از همکار»، «ترس از ایجاد اختلاف به دلیل مشخص شدن تفاوت ها» و «رقابت بر سرمنافع» و دربعد گروهی، «ارتباطات ضعیف بین اعضا» دارای بالاترین رتبه بودند.
رابطه بین ویژگی های فردی و تنبلی سازمانی در بین معلمان مدارس ابتدایی: نقش میانجی سکون زدگی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
40 - 55
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، پژوهشی توصیفی و از نوع همبستگی بوده که با کمک روش معادلات ساختاری (SEM) انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمام معلمان مقطع ابتدایی منطقه اورامانات بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و با توجه به فرمول کوکران، تعداد 350 نفر (222 نفر مرد و 128 نفر زن) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. برای سنجش ویژگی های فردی 10 سئوال، برای سنجش سکون زدگی شغلی 6 سئوال و برای سنجش تنبلی سازمانی 5 سئوال طراحی شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها مورد تایید متخصصان مربوطه قرار گرفته و پایایی آن ها با استفاده از روش محاسبه آلفای کرونباخ به ترتیب برای ویژگی های فردی 81/0، برای پرسشنامه سکون زدگی شغلی 91/0 و برای پرسشنامه تنبلی سازمانی 85/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از نرم افزارهایSPSS و روش های (میانگین،انحراف استاندارد، ضریب همبستگی پیرسون، کایمو و بارتلت، چولگی و کشیدگی) و نرم افزار LISREL تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که اثر مثبت و مستقیم ویژگی های فردی بر سکون زدگی شغلی و اثر مستقیم سکون زدگی شغلی بر تنبلی سازمانی معنی دار است. همچنین اثر غیرمستقیم ویژگی های فردی از طریق سکون زدگی شغلی بر تنبلی سازمانی معنی دار بود.
کاربرد دلالت های فلسفی و تربیتی جان دیوئی برای مدیران آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف احصای دیدگاههای جان دیویی و کاربرد دلالت های فلسفی و تربیتی او برای مدیران آموزشی به روش کتابخانه ای – تحلیلی انجام شد. تکنیک مورد استفاده، تحلیل استنتاجی از آثار او و تفاسیر دلالتی از مکتب و دیدگاهش بود. از آنجا، جان دیوئی مشخصا درباره مدیران آموزشی و اداره کنندگان مدارس، سخنی به میان نیاورذه است و جملات انگشت شماری در مورد اداره کنندگان مدارس، گفته است، لذا ابتدا به تبیین مختصات مدرسه مدنظر جان دیوئی براساس دیدگاه های فلسفی او، پرداخته شد که مختصاتی همچون تعلیم و تربیت به مثابه تجربه، تبیین ماهیت رغبت و انضباط در این نوع مدرسه، نوع تفکر، روش اداره مدرسه و توجه به اجتماعی دروس و محتوا استخراج و در مرحله بعدی وظایفی برای مدیران همچون انعطاف پذیری در انتخاب و تحقق اهداف، طراحی فضای فیزیکی مدرسه، ارتباط دادن مدرسه با جامعه و فراهم آوردن محیط بازی و تفکر و کار برشمردیم.
طراحی مدل مطلوب رهبری اصیل برای مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
27 - 1
حوزههای تخصصی:
روش پژوهش اکتشافی متوالی (کیفی- کمی) و راهبرد پژوهش در بخش کیفی، تحلیل محتوای کیفی و در بخش کمی، پیمایشی لحاظ شد. مشارکت کنندگان در بخش کیفی، 13 نفر از استادان رشته مدیریت آموزشی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در قسمت کمی، تمام مدیران اداره آموزش و پرورش کشور به تعداد 716 نفر بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 132 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسش نامه محقق ساخته بود. پرسش نامه پژوهش شامل 11 مؤلفه و 45 گویه است که بر اساس طیف لیکرت پنج درجه ای تنظیم شده است. روش تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه در بخش کیفی، کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمی آزمون تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار smart pls 3 انتخاب شده است. یافته های بخش کیفی شامل11 مؤلفه، از جمله: الهام بخشی، انعطاف پذیری، برون گرایی، تعهد، جاذبه عمیق، روحیه مشارکت، شفافیت ارتباطی، همدلی، پردازش متوازن اطلاعات، چشم انداز اخلاقی و چشم انداز مشترک بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی حاکی از برازش مطلوب مدل رهبری اصیل است. با توجه به نتایج می توان گفت که توجه به 11 مؤلفه شناسایی شده در این پژوهش می تواند در تقویت و توسعه رهبری اصیل در بین مدیران مدارس اثرگذار باشد.
رابطه کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات با خودکارآمدی و عملکرد شغلی کارکنان ستادی سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات با خودکارآمدی و عملکرد شغلی در بین کارکنان ستادی سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور است. جامعه آماری پژوهش شامل 226 نفر از کارکنان ستادی سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور بوده که از این تعداد 135 نفر مرد و 91 نفر زن به صورت تصادفی انتخاب شدند. پژوهش، کاربردی و از نوع پیمایشی بوده است. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه محقق-ساخته 28 سؤالی فناوری اطلاعات و ارتباطات، پرسشنامه 17 سؤالی خودکارآمدی عمومی شرر و پرسشنامه 15 سؤالی عملکرد شغلی پاترسون بود. ضریب پایایی محاسبه شده در این پژوهش برای پرسشنامه های فناوری اطلاعات و ارتباطات، خودکارآمدی و عملکرد شغلی به ترتیب 917/0، 740/0 و 876/0 بوده است. در تجزیه وتحلیل داده ها جهت بررسی تفاوت میانگین در بین مردان و زنان از آزمون t نمونه های مستقل، برای تشخیص نرمال بودن توزیع داده ها از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف و برای سنجش رابطه بین متغیرها و جهت آن از آزمون همبستگی اسپیرمن و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد اختلاف معناداری در سطح میانگین متغیرها بین مردان و زنان وجود نداشته است. ارتباط معناداری میان کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات و زیر مؤلفه های آن با خودکارآمدی و عملکرد شغلی وجود داشته است و تنها در خصوص ارتباط زیر مؤلفه های میزان استفاده از اینترنت و سرویس های اینترنتی با عملکرد شغلی، ارتباط معناداری مشاهده نشد. همچنین نتایج پژوهش به تأثیر مثبت متغیر پیش بین در متغیرهای ملاک اشاره داشته است.
بررسی وضعیت رفتارهای خودرهبری معلمان مدارس منطقه پنج تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
275 - 297
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی وضعیت خودرهبری معلمان مدارس منطقه پنج تهران است. خودرهبری در پژوهش حاضر شامل نه مؤلفه است که عبارتند از: تجسم عملکرد موفق، هدف گذاری شخصی، صحبت کردن با خود، پاداش دادن به خود، ارزیابی باورها و مفروضات، تنبیه خود، مشاهده شخصی، تمرکز بر پاداش های طبیعی و راهنمایی خود. پژوهشگر در این پژوهش به دنبال بررسی وضعیت هر یک از مؤلفه ها در میان جامعه موردپژوهش بود..در این پژوهش از روش توصیفی- پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی معلمان مدارس دوره اول و دوم منطقه پنج تهران(تعداد۱۷۰۹) در سال تحصیلی ۹۶-۹۵ است. از طریق جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان حجم نمونه ۳۴۰ نفر به روش تصادفی انتخاب شدند و پرسش نامه بین آن ها توزیع شد. ابزار این پژوهش پرسش نامه تجدیدنظر شده نک و هوتن(۲۰۰۲) بود. برای محاسبه روایی سازه ای پرسش نامه از روایی همگرایی و واگرایی استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و بررسی فرضیه ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد که به این منظور نرم افزار آماری SPSS23 و Smart PLS.2 به کار گرفته شد. درنهایت، نتایج نشان داد که کلیه مؤلفه های نه گانه خودرهبری در جامعه مورد پژوهش مورد تائید قرار گرفت. به عبارت دیگر کلیه افراد جامعه مورد پژوهش در ارتباط با مولفه های خودرهبری از وضعیت مناسبی برخوردارند.
استقلال دانشگاه و رابطه آن با پاسخگویی و تضمین کیفیت خدمات دانشگاه در سیستم آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری و مدیریت آموزشی سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۷
147 - 167
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی استقلال دانشگاه و نقش آن در پاسخگویی و تضمین کیفیت خدمات دانشگاه درسیستم آموزش عالی پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه در سال تحصیلی 94-1393 می باشد. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی است و 219 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند، به پرسشنامه تحقیق پاسخ دادند. برای جمع آوری اطلاعات مربوط به متغیر استقلال از پرسشنامه مدل اروپایی یونسکو توماس استرمن و همکاران، متغیر پاسخگویی از پرسشنامه مدل نیویورک کیکو یوکویاما و متغیر تضمین کیفیت از پرسشنامه مدل HEDPERF استفاده شد. جهت سنجش پایایی پرسشنامه ها از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد. ضرایب پایایی هر یک از پرسشنامه های استقلال، پاسخگویی و تضمین کیفیت به ترتیب 88/0 و 90/0 و 92/0 به دست آمد. برای آزمون سؤال و فرضیه تحقیق از تحلیل T تک متغیره و رگرسیون چندگانه و تک گانه استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که دانشگاه از نظر استقلال دانشگاهی و پاسخگویی در وضعیت مطلوبی نمی باشد ولی از نظر تضمین کیفیت در حد متوسط می باشد و ارتباط معنی داری بین استقلال دانشگاهی با پاسخگوی و تضمین کیفیت مشاهده گردید و می تواند تا حدودی آن را پیش بینی کند (15/0 ، 17/0 R2=). همچنین ارتباط معنی-داری بین پاسخگویی دانشگاهی و تضمین کیفیت وجود دارد و می تواند به صورت مثبت و معنی دار آن راپیش بینی کند(21/0 R2=).
شناسایی انتظارات غیرحرفه ای مدیران از نومعلمان در مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف از این پژوهش شناسایی انتظارات غیرحرفه ای مدیران مدارس ابتدایی و تاثیر آنها بر نومعلمان فارغ التحصیل از دانشگاه فرهنگیان بود.
روش شناسی پژوهش : این مطالعه با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی انجام شد. نمونه پژوهشی که به روش گلوله برفی انتخاب و تا مرز اشباع اطلاعاتی، در این پژوهش مشارکت داشتند، تعداد 25 نفر از نومعلمان ورودی سال 1391 دانشگاه فرهنگیان بودند. این نومعلمان که در نواحی چهارگانه تبادکان، طرقبه و شاندیز، رضویه و احمدآباد و نیز زیرنظر اداره کل آموزش و پرورش شهرستان مشهد مشغول به خدمت بودند، درمعرض مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. داده های حاصل از بازخوانی مصاحبه ها با استفاده از روش استراووس و کوربین، تجزیه و تحلیل و کدگذاری شدند. همچنین جهت تامین اعتبار پژوهش از معیارهای چهارگانه لینکلن و گابا استفاده شد.
یافته ها : یافته های حاصله به شناسایی هشت مقوله کلی به عنوان انتظارات غیرحرفه ای پرتکرار مدیران از نومعلمان درمدارس ابتدایی منتهی شد که احساسات نامطلوب متعددی را در نومعلمان ایجاد و عملکرد حرفه ای آنها را تحت تاثیر قرار می داد.
بحث و نتیجه گیری: نتایج حاصل از بررسی یافته ها بیانگر تاثیر سه عامل یعنی "ضعف دانش و مهارت های مدیران مدارس ابتدایی"، "فشارهای ناشی از کمبود بودجه مدارس" و "ضعف استقلال آموزشی مدیران" بود که در تعامل با نومعلمان مدارس ابتدایی منجر به بیان مستقیم یا غیرمستقیم انتظاراتی غیرحرفه ای توسط آنها شده بود.
ارزیابی تمایل به پذیرش سیستم های اطلاعاتی مدیریت و تاثیر آن بر تحول پذیری سازمانی (مطالعه موردی: اداره ی آموزش و پرورش شهرستان مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی تحقیق حاضر ارزیابی تمایل به پذیرش سیستم های اطلاعاتی مدیریت و تاثیر آن بر تحول پذیری سازمانی کارکنان اداره ی آموزش و پرورش شهرستان مراغه می باشد. الگوی مورد نظر در این تحقیق در رابطه با تحول پذیری سازمانی، مدل جان گاتر و پیتر دراکر است. برای این منظور پرسشنامه تحول پذیری سازمانی بر اساس مدل جان گاتر و پیتر دراکر در هشت زمینه مختلف؛ در ابعاد ایجاد احساس ضرورت و فوریت، ایجاد ائتلاف راهنما، توسعه چشم انداز و استراتژی، انتقال چشم انداز تحول به دیگران، توانمندسازی کارکنان برای انجام اقدامات فراگیر، خلق پیروزی های کوتاه مدت، جمع بندی پیروزی ها و ایجاد تحول بیشتر و نهادینه ساختن دیدگاه های جدید در فرهنگ و تمایل به پذیرش سیستم های اطلاعاتی مدیریت در پنج بعد؛ مرتبط بودن اطلاعات، دقت در اطلاعات ارائه شده، صحت اطلاعات ارائه شده، ایمنی اطلاعات ارائه شده و میزان و نوع اطلاعات تعریف و در این راستا دو فرضیه اصلی و پنج فرضیه فرعی تنظیم گردیده است. برای آزمون فرضیه ها، پرسشنامه سیستم های اطلاعاتی مدیریت، با 18 سؤال و پرسشنامه تحول پذیری سازمانی با 42 سؤال، پس از سنجش روایی و پایایی در اختیار نمونه آماری که از میان کارکنان اداره ی آموزش و پرورش شهرستان مراغه به تعداد 41 نفر انتخاب شده بودند، قرار داده شد. پس از جمع آوری اطلاعات، اطلاعات حاصله تلخیص و طبقه بندی شده و برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از آزمون کولموگروف اسمیرنف، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها بیانگر تاثیرگذاری سیستم های اطلاعاتی مدیریت و هر یک از ابعاد (مرتبط بودن اطلاعات، دقت در اطلاعات ارائه شده، صحت اطلاعات ارائه شده، ایمنی اطلاعات ارائه شده، میزان و نوع اطلاعات) بر تحول پذیری سازمانی کارکنان اداره ی آموزش و پرورش شهرستان مراغه می باشد و همچنین میانگین میزان پذیرش سیستم های اطلاعاتی مدیریت در کارکنان اداره ی آموزش و پرورش شهرستان پایین تر از حد متوسط می باشد.
رهنمودهائی پیرامون کتاب و کتابخانه
منبع:
تربیت ۱۳۶۴ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
مدل یابی ساختاری آمادگی کارکنان اداره کل آموزش و پرورش برای تغییر سازمانی بر اساس نوع فرهنگ سازمانی با نقش واسطه ای سایش اجتماعی: استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف کلی از انجام این پژوهش، مدل یابی ساختاری آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی بر اساس نوع فرهنگ سازمانی با نقش واسطه ای سایش اجتماعی بود.
روش شناسی: این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل همه کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان فارس (340 نفر) بود که با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی ساده 181 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و از بین آن ها 102 نفر به پرسشنامه ها پاسخ کامل دادند و در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. داده های میدانی پژوهش با استفاده از پرسشنامه ی نوع فرهنگ سازمانی، سایش اجتماعی و آمادگی برای تغییر گردآوری شد که پس از محاسبه و تأیید روایی (تحلیل گویه) و اعتبار (از نوع همسانی درونی) پرسشنامه ها، توزیع شدند. به منظور تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی با نرم افزار Spss و Amos استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد از نظر کارکنان نوع فرهنگ سازمانی غالب در محل کارشان، از نوع فرهنگ سازمانی منفعل می باشد. وضعیت سایش اجتماعی و آمادگی کارکنان برای تغییر در حد متوسط بود. مدل معادله ساختاری نشان داد که در حالی که ارتباط مستقیم و معناداری بین فرهنگ سازمانی سازنده با آمادگی کارکنان برای تغییر وجود داشت، اما این رابطه با نقش واسطه ای سایش اجتماعی معنادار نبود. به علاوه، در حالی که ارتباط منفی معناداری بین فرهنگ سازمانی تهاجمی با آمادگی کارکنان برای تغییر وجود داشت، اما این رابطه با نقش واسطه ای سایش اجتماعی معنادار نبود. در نهایت، ضمن اینکه رابطه ی مستقیم و معناداری بین فرهنگ سازمانی منفعل و آمادگی کارکنان برای تغییر وجود داشت، این رابطه با نقش واسطه ای سایش اجتماعی نیز معنادار بود.
نتیجه گیری: نتیجه حاصل از این پژوهش نوعی چارچوب کلی برای مدیران آموزشی به منظور تلاش جهت ایجاد آمادگی برای تغییر در کارکنان از طریق تجدید نظر در ساختارهای آموزشی، توسعه ی فرهنگ سازمانی پویا و شناسایی، کنترل و مدیریت رفتارهای سایشی را فراهم می آورد.
اولیاء و مربیان در مقابل یا در کنار هم
منبع:
پیوند ۱۳۶۱ شماره ۳۱
حوزههای تخصصی: