فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۲٬۰۴۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تدوین الگوی رهبری اخلاقی بر اساس مطالعه نظریه های فرانوگرای مدیریت در آموزش عالی بود. این پژوهش کیفی و به روش تحلیل مضمون استقرایی شناسایی گردید. ابتدا مضامین رهبری اخلاقی با استفاده از روش تحلیل مضمون استقرایی و بر اساس حوزه پژوهش که شامل 101مورد مقالات مندرج در پایگاه های داده از سال 2000تا 2017بود، شناسایی گردید. مضامین استخراج شده رهبری اخلاقی در متون مدیریتی با مضامین فراگیردر حوزه های سه گانه چشم انداز اخلاقی، ارزش اخلاقی و آگاهی اخلاقی شناسایی گردید. در حوزه عامل چشم انداز اخلاقی مضامین سازمان دهنده: تحول آفرین اخلاقی، چابک ساز اخلاقی، غربالگر معضلات اخلاقی، بهسازی نیروی انسانی، تصمیم ساز اخلاقی و استدلالگر اخلاقی و در حوزه عامل ارزش اخلاقی مضامین سازمان دهنده: مروج اخلاقی، پایبندی اخلاقی، سرمایه ساز اخلاقی-اجتماعی و توانمند ساز عاطفی و در حوزه عامل آگاهی اخلاقی مضامین سازمان دهنده هدایت گر اخلاقی و معرفت بخشی شناسایی گردید. توجه همزمان به این حوزها برای رشد همه جانبه آموزش عالی و مدیران دانشگاه ها نشان از برتری رهبری مبتنی بر اخلاق خواهد بود.
استنباط های رهبری آموزشی مبتنی بر شناخت خدا وانسان در تفسیر المیزان علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارتقا و گسترش نظریه ی تعلیم و تربیت اسلامی، به ارائه ی اقتضائات رهبری آموزشی ازطریق شناخت ویژگی ها و صفات خدا و انسان در این حوزه ی خطیر، می پردازد. راهبرد این پژوهش کیفی برای ارائه ی استنباط های رهبری آموزشی، تحلیل مضمون آیات مربوط به صفات خدا درحیطه ی هدایت و تکامل بشر و همینطور آیات ارائه شده در باب چگونگی رهبری پیامبر در جهت سوق افراد به سوی این هدف عالی است. بنابراین که تفسیرالمیزان یکی از کامل ترین تفاسیر ارائه شده از قرآن محسوب می گردد، آرا علامه طباطبایی در این تفسیر، به عنوان اصلی ترین و اساسی ترین منبع گردآوری داده ها مورد مطالعه قرارگرفت و سپس داده های جمع آوری شده با روشی استنباطی مورد تجزیه و تحلیل واقع شد. نتایج بررسی ها دربرگیرنده نکاتی ناب و کاربردی در حوزه مدیریت آموزشی بود. براساس استنباط های مبتنی برخدا شناسی، رهبر آموزشی باید بداندکه به واسطه روح الهی دمیده شده در انسان، خداوند امکان پرورش صفات خود را نیز در وجود انسان قرار داده است که با تقویت آن ها می توان در رهبری آموزشی نیز از آن ها بهره برد. صفاتی مانند علیم و قیوم از جمله ی این صفات است که به ترتیب بیانگر لزوم تسلط علمی و تخصصی مدیر، تدبیر و توانایی مدیریتی وی و در نهایت آگاهی و هوشیاری وی نسبت به مسائل مبتلی به است. صفات رزاق و رب مقتضی تلاش برای بهبود توان مالی و پرورش فکری فراگیران بوده و صفت رحیم ایجاب می نماید که نسبت به آن ها تا حد امکان مهربان باشد. از مطالعات درحوزه انسان شناسی نیز، لزوم برخورداری رهبر آموزشی از ویژگی هایی چون ایمان، عمل صالح، محبت، مشورت، توکل، اعتدال، عدالت و مساوات و همینطور استقامت و پایداری استنباط می گردد.
آموزش چندفرهنگی؛ تأملی در تجربه ی ایده آل معلمان موفق در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
163 - 181
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ملاک های موفقیت معلمان برجسته در حوزه ی آموزش چندفرهنگی صورت گرفته است تا چگونگی موفقیت آن ها در آموزش چندفرهنگی را نشان دهد. به همین منظور، پژوهش کیفی و روش تجربه ی ایده آل روش مبنایی پژوهش بوده و از مصاحبه ی نیمه سازمان یافته جهت جمع آوری داده ها و از تحلیل محتوای کیفی جهت تحلیل داده ها، استفاده شده است. جهت استفاده از روش تجربه ی ایده آل 4 مرحله ی طرح، جستجو، مشاهده و جمع آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل، اجرا شد. تعداد معلمان موفق در آموزش چندفرهنگی در سال های 2014 - 2015 شامل 5 نفر بوده که از تمامی معلمان با روش مصاحبه ی نیمه سازمان یافته به جمع آوری اطلاعات پرداخته شد. مصاحبه ها با اجازه ی معلمان ضبط و بر روی کاغذ پیاده شده و با استفاده از روش تحلیل محتوای مضمونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد 14 نکته ی کلیدی در موفقیت معلمان در آموزش چندفرهنگی نقش مؤثری ایفا کرده است. نکاتی مانند نگرش مثبت معلمان نسبت به تنوع و نقاط اختلاف و شباهت ها، استفاده از شیوه ی بیان و سبک گفتار دانش آموزان در خانه و فرهنگشان در محاوره های کلاسی، ارتباط تنگاتگ و مستمر با والدین دانش آموزان و استفاده از آن ها در فرایند یادگیری، به رسمیت شناختن هویت چندگانه ی دانش آموزان و توسعه ی زبان، دانش تاریخی و فرهنگی آن ها در کلاس، حضور در اجتماعات دانش آموزان، محیط های زندگی دانش آموزان در خارج از مدرسه.
بازاندیشی مطالعات مدیریت آموزشی در دو دهه اخیر: درس هایی برای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
177 - 135
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در بخش اول از نوع تحلیل شبکه های اجتماعی و در بخش دوم از نوع تحلیل استنادی بود. از این رو جزو مطالعات ترکیبی به شمار می آید. جامعه آماری شامل 1349رکورد مستخرج از پایگاه داده های اسکوپوس بود که در این میان بیشترین مستندات، شامل 980 رکورد متعلق به مقالات با پژوهش های میدانی، 114رکورد متعلق به مقالات مروری، و 97 رکورد متعلق به کنفرانس ها بود. یافته های توصیفی پژوهش نشان داد که بر اساس محل انتشار با شاخص بیش ترین تعداد و پراستنادترین مقالات، کشور آمریکا در رتبه اول دنیا و پس از آن با شاخص بیش ترین انتشار مقالات به ترتیب کشورهای چین، کانادا و استرالیا قرار دارند. بر مبنای مرجع انتشار، پر استنادترین نشریات به ترتیب به فصلنامه مدیریت آموزشی، مجله مدیریت آموزشی و مجله تحقیقات آموزش رهبری که همگی متعلق به کشور آمریکا است، اختصاص دارد. در میان کلیدواژه های به کار رفته در پژوهش ها نیز مفهوم مدیریت آموزشی عمدتاً با مفاهیم رهبری، آموزش و مدیر به کار رفته است. همچنین یافته های تحلیلی نشان داد که مفهوم مدیریت آموزشی دارای طیف وسیعی از مفاهیم مرتبط بوده و گستردگی، کثرت و تنوع موجود در آن، قابل تأمل است. چنین گستردگی را می توان نشان از وسعت موضوعات قابل مطالعه این رشته و در برخی موارد ناشی از عدم تمرکز آن بر مفاهیم تخصصی ویژه ی آن قلمداد کرد.
درک اعضای جامعه مدرسه از مفهوم معلّم فراخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
347 - 328
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با رویکردی تفسیری و کیفی از راهبرد پدیدارنگاری استفاده شد. با بکارگیری روش نمونه گیری هدفمند و انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با 25 نفر از اعضای جامعه مدرسه تفاوت ها در درک و آگاهی آنها در رابطه با معلم فراخوانی احصاء گردید. نتایج پژوهش پنج دیدگاه متفاوت را در رابطه با مفهوم معلم فراخوانی نشان داد، که در طبقات توصیفی معلم فراخوانی به عنوان یک مربی انسان گرا، مربی تسهیل کننده یادگیری خودراهبر، مربی فراهم کننده محیط سازنده گرا ، مربی محیط شهروندپرور و مربی محیط خانوادگی دسته بندی شدند. مقاله با ترسیم جهت گیری های درونی و بیرونی فضای نتیجه، به معلمان راهکارهایی ارائه می دهد تا با بینشی وسیع تر و به صورت آگاهانه کلاس های درس را به شیوه فراخوانی سازمان دهی کنند.
رابطه بین فرهنگ سازمانی و پذیرش طرح تعالی مدیریت در میان مدیران آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
41 - 59
حوزههای تخصصی:
روش پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و به لحاظ شیوه تحلیل از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری مشتمل بر مدیران مدارس آموزش وپرورش ناحیه 1 و 2 ارومیه به تعداد 143 نفر بود که از میان آن ها 104 نفر با فرمول کوکران و به شیوه تصادفی طبقه ای متناسب با حجم به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل دو پرسشنامه فرهنگ سازمانی و پذیرش طرح تعالی مدیریت بود که روایی آن ها به روش محتوایی مورد تائید قرار گرفت و پایایی آن ها به ترتیب، 91/0 و 88/0 تعیین گردید؛ داده ها در سطوح توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام) تحلیل شدند. اهم نتایج حاصله نشان داد که بین فرهنگ سازمانی و مؤلفه های آن (توافقی، عقلایی، سلسله مراتبی و ایدئولوژیک) با پذیرش طرح تعالی مدیریت رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. متغیر فرهنگ سازمانی از توان پیش بینی واریانس متغیر پذیرش طرح تعالی مدیریت برخوردار است و از بین مؤلفه های فرهنگ سازمانی، فرهنگ ایدئولوژیک بیشترین سهم را بر عهده دارد. در پایان پیشنهادهای کاربردی در راستای نتایج به دست آمده ارائه شده است.
بررسی وضعیت نیروی انسانی و فضای آموزشی مراکز پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
81 - 58
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به صورت کمی و از نوع توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری آن را کلیه مربیان و مراکز پیش دبستانی شهر اهواز در سال تحصیلی 98-97 تشکیل دادندکه به ترتیب 180 مربی و176 مرکز از طریق جدول کرجسی و مورگان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه و چک لیست محقق ساخته استفاده گردید. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه و چک لیست براساس نظرات صاحب نظران تأیید گردید و پایایی ابزارها از طریق آلفای کرونباخ برای پرسشنامه نیروی انسانی 96/0 و چک لیست ارزیابی فضای فیزیکی مراکز 75/0 محاسبه گردید. نتایج پژوهش نشان داد که میزان مطلوبیت نیروی انسانی (مربیان مراکز پیش دبستانی) بیش از سطح متوسط بوده است. همچنین، بررسی فضای آموزشی مراکز پیش دبستانی نشان داد که بیشترین مطلوبیت فضا و تجهیزات آموزشی مربوط به مکان نگهداری وسایل کودکان، نور و هوای کافی، وسایل ایمنی، اطفای حریق و کمک های اولیه، طبقه ی همکف بودن کلاس ها، تجهیز مرکز به لوازم بهداشت عمومی و بهداشت فردی، میز و صندلی متناسب با سن کودکان و کمد یا قفسه ی نگهداری وسایل و پوشه های فعالیت آنها، وجود تابلوهای آموزشی، وسایل صوتی- تصویری، وسایل و لوازم مورد نیاز مفاهیم دینی، لوحه های تصویری و آموزشی بوده و کمترین مطلوبیت فضا و تجهیزات آموزشی مربوط به استاندارد بودن فضای ساختمان و.... بوده است.
رابطه بین هوش معنوی با رفتار شهروندی سازمانی،تعهد سازمانی و رهبری تحولی مدیران دوره ابتدایی شهرستان گلپایگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش معنوی با رفتار شهروندی سازمانی، تعهد سازمانی و رهبری تحولی مدیران دوره ابتدایی شهرستان گلپایگان در سال تحصیلی 93-92 به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران دوره ابتدایی شهرستان گلپایگان به تعداد 100 نفر تشکیل دادند که از این تعداد مطابق با فرمول حجم نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم بر اساس جنسیت تعداد 80 نفر برای شرکت در پژوهش حاضر انتخاب شدند. ابزاراندازه گیری چهار پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی ارگان(1996)با 24 سؤال، تعهد سازمانی می یر(1985)با 24 سؤال، هوش معنوی کینگ(2008)با 24 سؤال و رهبری تحولی باس(1992) با 24 سؤال بوده است که روایی صوری آن توسط اساتید راهنما و مشاور و چند نفر از پاسخگویان تأیید شد و پایایی آن نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب معادل 80/0 ، 78/0 ، 88/0 و 85/0 برآورد گردید. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش دردو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) واستنباطی ( آزمون همبستگی پیرسون،رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس چند راهه)انجام گرفت.نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین هوش معنوی و ابعاد آن با رفتار شهروندی سازمانی)33/0r= ،05 /0>p)، هوش معنوی و ابعاد آن با تعهد سازمانی)30/0r= ،05 /0>p) و هوش معنوی و ابعاد آن با رهبری تحولی)26/0r= ،05 /0>p) رابطه معنادار وجود دارد. از بین ابعاد هوش معنوی تفکر انتقادی وجودی در گام اول قادر به پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی و تعهد سازمانی بود. همچنین از بین ابعاد هوش معنوی گسترش خود آگاهی در گام اول توان پیش بینی رهبری تحولی را دارا بود
تاثیر بدبینی سازمانی بر رفتارهای انحرافی در محیط کار از طریق سکوت سازمانی و رهبری مخرب (مورد مطالعه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر بدبینی سازمانی بر رفتارهای انحرافی در محیط کار از طریق سکوت سازمانی و رهبری مخرب است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان به تعداد1000 تشکیل دادند که از طریق فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 287 نفر به عنوان نمونه از طریق روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد بدبینی سازمانی دین و همکاران (1998) و پرسشنامه استاندارد رفتارهای انحرافی در محیط کار بنت و رابینسون (2000) و پرسشنامه سکوت سازمانی واکولا و برادوس (2005) و پرسشنامه استاندارد رهبری مخرب گل پرور (1393) بودند که روایی پرسشنامه ها بر اساس روایی محتوایی با استفاده از نظر صاحب نظران، صوری بر مبنای دیدگاه تعدادی از جامعه آماری و سازه با روش تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفتند و پس از اصطلاحات لازم روایی مورد تأیید قرار گرفت و از سوی دیگر پایایی پرسشنامه ها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب (88/0)، (85/0)، (89/0) و (87/0) برآورد شد. تجزیه و تحلیل داده ها در سطح استنباطی مشتمل بر مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که بدبینی سازمانی از طریق سکوت سازمانی بر رفتارهای انحرافی در محیط کار تأثیر مثبت و معناداری دارد که ضریب این تأثیر (55/)0 است و از طریق رهبری مخرب بر رفتارهای انحرافی در محیط کار تأثیر مثبت و معناداری دارد که ضریب این تأثیر 44/0 است و همچنین بدبینی سازمانی بر رفتارهای انحرافی در محیط کار تأثیر مثبت و معناداری دارد که ضریب این تأثیر 88/0 است.
اعتباریابی مقیاس جهان بینی رهبری مدیران مدارس دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
269 - 253
حوزههای تخصصی:
هدف کلی از انجام این پژوهش، اعتباریابی مقیاس جهان بینی رهبری مدیران در مدارس دولتی بود .این مقیاس فرم خلاصه شده جهان بینی رهبری Torkzadeh & Jafari (2012) و مشتمل بر 30 گویه با طیف لیکرت است که براساس چارچوب جهان بینی رهبری Wexler (2006)، توسعه یافته و شامل چهار زیرمقیاس جهان بینی رهبری کارآفرینی، شبکه ای، اجتماعی و تنظیمی می باشد. هریک از این چهار نوع جهان بینی رهبری نیز خود دارای ابعاد نوع عقلانیت، خلاقیت، الگوهای زمان، تغییر، اصول اخلاقی و سبک رهبری می باشند. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مدارس ابتدایی و متوسطه دولتی شیراز بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای (برحسب دوره تحصیلی) و براساس فرمول کوکران تعداد 369 نفر انتخاب گردیدند. به منظور سنجش روایی پرسشنامه از دو روش تحلیل گویه و تحلیل عامل تاییدی مرتبه اول و دوم و جهت سنجش پایایی آن نیز از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج تحلیل گویه حاکی از همبستگی معنادار هر یک از زیرقیاس ها با نوع جهان بینی رهبری مربوطه بود. نتیجه تحلیل عامل تاییدی مرتبه اول و دوم نیز نشان داد که هر یک از زیرمقیاس ها از روایی بالایی برای تبیین نوع جهان بینی رهبری مربوطه برخوردار می باشند. همچنین براساس مقادیر آلفای کرونباخ، پایایی مقیاس و زیرمقیاس های مربوطه، مطلوب ارزیابی شده است. در مجموع نتایج حاصل، قابلیت کاربرد مقیاس تدوین شده را برای پژوهش های میدانی در زمینه موضوع خود نمایان ساخت.
طراحی الگوی مدیریت استعداد معلمان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی نو در مدیریت آموزشی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
243 - 266
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، طراحی الگوی مدیریت استعداد معلمان دوره متوسطه شهر اردبیل بود. روش پژوهش از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی علی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه معلمان دوره متوسطه شهر اردبیل به تعداد 2360 بود که با استفاده از فرمول کوکران 331 نفر به صورت نمونه گیری چندمرحله ای و طبقه ای متناسب انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته مدیریت استعداد معلمان بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه مورد تایید صاحبنظران قرار گرفت. روایی همگرای( ( AVE سوالات پرسشنامه 80/. بدست آمد. پایایی پرسشنامه نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ 83/. بدست آمد. به منظور تحلیل داده های کمّی از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار 2 PLS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که شایسته گرایی (شایسته گزینی، شایسته پروری، شایسته گماری) از طریق عوامل علی مدیریت استعداد (بلوغ سازمانی و ساختار سازمانی)، راهبردهای مدیریت استعداد (آموزش کارکنان، طرح ریزی اجرای مدیریت استعداد، تمرکز زدایی)، عوامل زمینه ای (مشارکت معلمان،ساختار نظامند، امکانات آموزشی) و استقلال مدارس تاثیر مثبت و معناداری بر بالندگی سازمانی دارد. شاخص ارتباط پیش بین یا استون-گایسر نیز نشان داد که مدل ساختاری از کیفیت مناسبی برخوردار است.
تحول نظام آموزشی آکادمیک هنر در تقویت تفکر خلاق و فرآیند ادراک دانشجویان (با تکیه بر رویکرد آشنایی زدایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی نو در مدیریت آموزشی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
267 - 290
حوزههای تخصصی:
از جمله وظایف مهم نظام آموزش عالی آکادمیک هنر، افزایش مهارتهای تفکر خلاق در دانشجویان و ایجاد نسبت مناسب آن با فرآیندهای ادراک در آفرینش های هنری بدیع است. در این میان، یکی از متغیر های مهم، چگونگی سازماندهی نظام آموزش هنر در نسبت میان تفکر، خلاقیت و انواع ادراکات انسانی است که با تکیه بر رویکرد آشنایی زدایی می تواند بر ایجاد تحولی هر چند ساده اما عمیق و بدیع در نظام آموزش مؤثر باشد. هدف این پژوهش ارائه راهکارهای مناسب جهت تنظیم سلسله مراتب مراحل آموزش در هر یک از این سطوح است که به شیوه کیفی و با استفاده از راهبردهای نظریه داده بنیاد صورت پذیرفت. در این راستا سعی بر آن شده است که محورهای اصلی و سطوح فرعی داده ها از طریق تجزیه و تحلیل استقرائیِ متنی و با تکیه بر کدگذاری باز، نظری و انتخابی انجام گردد. برای به دست آوردن میزان اعتبار روایی و کاربردی داده ها نیز، از تحلیلگران توانمند هنریِ خارج از محدوده نظریات تئوری درون متنی استفاده شده است. نتایج حاکی از 35 مقوله کلی در 4 سلسله مراتب ارتباطی است که سیر مطالعه در چارچوب مدل پارادایمی شامل: راهکارهای اولیه، نسبت های ثانویه و سطوح پیامدها ارائه شده است.
تدوین و ارائه فرا ترکیب شاخص های کنش های یاری گرانه و سینرژی نوآورانه در بین دانشگران مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
293 - 271
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین و ارائه فرا ترکیب شاخص های کنش های یاریگرانه و سینرژی نوآورانه در بین دانشگران مدارس استان فارس انجام گردید. نوع پژوهش کاربردی و روش آن آمیخته اکتشافی بود که در بخش کیفی پژوهش، با 8 نفر از مدیران، مصاحبه عمیق و 28 مورد مصاحبه نیمه هدایت شده با معلمان و معاونان که به شیوه هدفمند - گلوله برفی انتخاب شده بودند، انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل محتوای مصاحبه ها و مطالعه عمیق مبانی نظری، در قالب پرسش نامه ای محقق ساخته تنظیم گردید. روایی محتوایی بر اساس نظر خبرگان و صاحبنظران در این حوزه تایید و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ 0/91 مناسب گزارش شد. در بخش کمی، پرسش نامه پژوهش توسط 377نفر از مدیران، معلمان و معاونان که به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده بودند، تکمیل شد و در بخش کیفی از تکنیک تحلیل محتوا و در بخش کمی از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تاییدی و آزمون فریدمن استفاده گردید. یافته های این پژوهش نشان داد؛ مشارکت افراد در تصمیم گیری، فرصت ارائه نظرات و توجه به ایده ، فراهم نمودن منابع و پشتیبانی از ایده ها، ایجاد انگیزه در فعالیت جمعی و ارائه ایده های جدید، فراهم نمودن خود ارزیابی فردی و گروهی، پذیرش پیشنهادات و توجه به نوآوری توسط مدیران از جمله شاخص های مهم کنش های یاریگرانه و سینرژی نواورانه می باشد.
عوامل مؤثر بر توانمندسازی مدارس با تأکید بر نظام مراقبت اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
283 - 260
حوزههای تخصصی:
رویکرد این پژوهش آمیخته (کیفی – کمی) است، در بخش کیفی از روش پدیدار شناسی و در بخش کمی از روش توصیفی-پیمایشی بهره گرفته شد. نمونه آماری در بخش کیفی متخصصان و صاحب نظران حوزه علوم تربیتی، روانشناسی، جامعه شناسی و علوم اجتماعی بود. جامعه ی آماری پژوهش در بخش کمی شامل کلیه دانش آموزان دوره های تحصیلی (ابتدایی، متوسطه اول و دوم)، والدین و کارکنان مدارس شهر ساری و نکا بوده است. روش نمونه گیری در بخش کیفی هدفمند و در بخش کمی خوشه ای به صورت چند مرحله ای است که تعداد 386 نفر به عنوان نمونه آماری جهت بررسی انتخاب شدند. برای تعیین حجم نمونه مورد نظر از فرمول کوکران استفاده شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی صوری و محتوایی پرسشنامه مورد تأیید متخصصان و اساتید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ در یک مطالعه مقدماتی بر روی 40 نفر94/0 محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق تحلیل عاملی اکتشافی انجام شد. نتایج نشان داد که چهار عامل فرایندها (16 شاخص)، زیرساخت ها (12 شاخص)، عوامل داخلی (9 شاخص) و عوامل خارجی (9 شاخص) در توانمندسازی مدارس در حوزه نظام مراقبت اجتماعی دانش آموزان تأثیرگذار هستند.
رویکرد مبتنی داده کاوی در طراحی مدل خودبهسازی رهبری مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف ارائه مدل و اولویت بندی عوامل کلیدی موفقیت یادگیری الکترونیک انجام شده است. جامعه ی آماری این تحقیق را دانشجویان دانشکده آموزش های الکترونیکی دانشگاه شیراز تشکیل می دادند که تعداد آنها برابر با 715 نفر می باشد؛ مطابق با جدول مورگان حجم نمونه برابر با 250 تعیین گردید؛ که به شیوه نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند. با استفاده از تکنیک توزیع دوجمله ای، از بین 21 عوامل کلیدی موفقیت یادگیری الکترونیک که از پیشینه تحقیق برگرفته شده بود، 4 شاخص حذف و 17 شاخص انتخاب شدند. این 17 عامل بر اساس تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی در 5 دسته کلی " کیفیت سیستم، شایستگی اساتید و دستیاران آموزشی، اثربخشی محتوا، تعامل اساتید و دانشجویان، و شایستگی دانشجویان"قرار گرفتند. با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول و دوم (نرم افزار لیزرل)، برازش مدل پیشنهادی مورد تایید قرار گرفت. نتایج اولویت بندی عوامل کلیدی موفقیت یادگیری الکترونیک که بر اساس تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی گروهی به دست آمد، نشان داد که کیفیت برنامه سیستم یادگیری الکترونیک، کیفیت محتوای ارائه شده، کاربر پسند بودن سیستم یادگیری الکترونیک و سواد اطلاعاتی استاد، مهمترین عوامل موفقیت یادگیری الکترونیک بودند.
تدوین مدل ساختاری برای پیش بینی پیشرفت تحصیلی از طریق سبکهای فرزندپروری و باورهای معرفت شناختی در دانش آموزان متوسطه دوره دوم شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری برای پیش بینی پیشرفت تحصیلی از طریق سبک های فرزندپروری و باورهای معرفت شناختی در دانش آموزان متوسطه دوره دوم بود. (تعداد 400 نفر از دانش آموزان مناطق آموزش و پرورش شهر تهران برای شرکت در این تحقیق انتخاب شدند). نمونه پژوهش به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردید که از این تعداد، 220 نفر دانش آموز دختر و 180 نفر دانش آموز پسر به پرسشنامه های سبک های فرزند پروری بامریند (BPSQ) و پرسشنامه باورهای معرفت شناختی شومر (EQ) پاسخ دادند. نتایج این پژوهش نشان داد، سبک های فرزندپروری اقتداری تاثیر مستقیم مثبت و معناداری بر پیشرفت تحصیلی دارند. سبک های فرزندپروری استبدادی تاثیر مستقیم منفی و معناداری بر پیشرفت تحصیلی دارند. در حالیکه سبک های فرزندپروری سهل انگاری تانیر مستقیم منفی و غیر معناداری بر پیشرفت تحصیلی دارند. همچنین ضرایب همبستگی پیرسون بین ابعاد پرسشنامه باورهای معرفت شناختی با پیشرفت تحصیلی نشان داده شده اند، که ساده بودن، قطعیت و منبع دانش همبستگی مثبت و رابطه معناداری با پیشرفت تحصیلی دارند، ولی یادگیری ذاتی و یادگیری سریع، همبستگی منفی با پیشرفت تحصیلی دارند.
نقش فن آوری اطلاعات بر بهبود فرآیند مدیریت رابطه یادگیرنده در رسانه های نوین آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، پیدایش رسانه های نوین آموزشی یکی از مهم ترین دستاوردهای پیشرفت بشری و یکی از با ارزش ترین ابزار های آموزش همگانی می باشد که پیوسته و با سرعت فراوان به دلیل جایگاه و اهمیت کلیدی آن در حال گسترش است. ﺗﻮان آﻣﻮزﺷﯽ ﻫﺮ رﺳﺎﻧﻪ ﺗﺎ ﺣﺪی ﺑﻪ نوع و ساختار کﺎﻧﺎل ارﺗﺒﺎطی آن و از طرفی نیز ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮع، ﺷکﻞ و اﻫﺪاف آﻣﻮزﺷﯽ ﻣﻮرد اﻧﺘﻈﺎر ﺑﺴﺘﮕﯽ دارد. لذا از اینرو فرآیند مدیریت رسانه های آموزشی به منظور تحقق رسالت رسانه آموزشی باید به دقت مورد توجه قرار گیرد. هدف از اجرای این پژوهش این است که: شاخص های اصلی که منجر به بهبود مدیریت رابطه بین رسانه آموزشی و مخاطب می گردند را در پنج حیطه که شامل حجم محتوای رسانه، راحتی کاربر با رسانه، جذابیت سمعی بصری رسانه، تعامل پذیری کاربر با محتوای رسانه و سازگاری نرم افزاری و سخت افزاری رسانه می باشد در ایران مورد بررسی قرار دهد. روش پژوهش انجام شده، از نوع پیمایش الکترونیک و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته از نوع بسته است. جامعه آماری پژوهش از، خبرگان و مدیران رسانه های آموزشی در کشور انتخاب شده است که تعداد 30 نفر به روش خوشه بندی در نمونه آماری قرار گرفتند. پنج حیطه مورد تحقیق در این مقاله در قالب پنج فرضیه بیان شده است؛ به نحوی که با استفاده از تحلیل آماری استنباطی آزمون T، فرضیه ها تست و نهایتا با میانگین فاصله اطمینان 95% مورد تایید قرار گرفته اند. نتایج بررسی نشان داد که کاهش حجم محتوا، افزایش راحتی کاربر، افزایش جذابیت های سمعی بصری، افزایش تعامل پذیری محتوا و همچنین افزایش قابلیت های سازگاری نرم افزاری و سخت افزاری سبب بهینه شدن رابطه مخاطب با محتوای رسانه ای و افزایش اثر یادگیری در نظام آموزشی نوین می گردد.
بررسی تأثیر خودراهبری بر مدیریت دانش فردی مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر خودراهبری بر مدیریت دانش فردی مدیران مدارس می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران مدارس شهرستان لامرد بودند که با روش سرشماری 171 نفر مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل مقیاس خودراهبری شیخ نظامی و مقیاس مدیریت دانش فردی باقری بود. روایی پرسشنامه ها با استفاده از تحلیل گویه و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه گردید که برای خودراهبری 85/0 و برای مدیریت دانش فردی 92/0 گزارش شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل تحلیل رگرسیون خطی و چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار Lisrel تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که خودراهبری بر مدیریت دانش فردی مدیران مدارس تأثیر معناداری دارد. همچنین ابعاد خودراهبری شامل خودپرورشی، مدیریت زمان، مهارتهای ارتباطی، مدیریت اسناد، برنامه ریزی رشد حرفه ای و توجه به حفظ سلامت جسمانی و روانی نیز تأثیر مثبت و معناداری بر مدیریت دانش فردی مدیران مدارس شهرستان لامرد دارد. تأثیر همزمان متغیرها در مدل نهایی با استفاده از رگرسیون چندگانه و آزمون تحلیل مسیر نشان داد که کلیه ابعاد خودراهبری پیش بینی کننده مثبت و معناداری برای مدیریت دانش فردی مدیران مدارس شهرستان لامرد می باشد.
عوامل مؤثر بر توسعه ی حرفه ای مدیران آموزشگاهی در افق 1404(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
241 - 210
حوزههای تخصصی:
رویکرد تحقیق، کیفی و روش نظریه برخاسته از داده ها مدنظر بوده است. جامعه آماری؛ صاحب نظران رشته ی مدیریت آموزشی است. برای تعیین نمونه های این پژوهش و تعیین گروه خبرگان از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. در این پژوهش با توجه به مبانی نظری و پیشینه تحقیق و نیز استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعداد 24 نفر از متخصصان و صاحب نظران رشته مدیریت آموزشی و مدیران میانی و عالی وزارت آموزش وپرورش که دارای مدرک تحصیلی دکتری و کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی بودند، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. درنتیجه، شاخص های استخراج شده از تجزیه وتحلیل مصاحبه ها، با توجه به اصل کفایت نظری داده ها و اشباع نظری محقق، تأیید شد. با تجزیه وتحلیل محتوای مصاحبه ها و با سه مرحله؛ کدگذاری باز، کدگذاری محوری و گزینشی، عوامل مؤثر بر توسعه ی حرفه ای مدیران آموزشگاهی در افق سند چشم انداز 1404، در هشت مقوله اصلی؛ فناوری، دینی، فرهنگی، فردی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و سازمانی گنجانده شده است.
ارائه مدلی برای مدیریت آموزشگاهی مبتنی بر رهبری معنوی در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
124 - 147
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از نوع کاربردی و کمی بوده و به منظور ارائه مدلی برای بهبود و ارتقاء رهبری معنوی در مدیریت مدارس ابتدایی شهر تهران در میان 375 نفر از معلمان این مدارس(15103 نفر) که با استفاده از روش نمونه گیری ترکیبی(طبقه ای و خوشه ای چند مرحله ای) انتخاب شدند و تعداد 10 نفر از صاحبنظران مدیریت و آموزش و پرورش با استفاده از روش هدفمند انتخاب گردیدند، به اجرا درآمد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته بهره گرفته شد و روایی صوری آن از طریق اجرای آزمایشی و روایی محتوایی بر اساس قضاوت خبرگان و مرور جامع ادبیات انجام پذیرفت. پایایی پرسشنامه نیز از طریق ضریب آلفای کرانباخ (85/.) محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی ، از تکنیک دلفی و کدگذاری باز و در بخش کمی ، به صورت توصیفی از درصد، میانگین و انحراف معیار و برای نرمال بودن داده های از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف بهره گرفته شد. اما در روش استنباطی از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی، آزمون تی زوجی و تک نمونه ای و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. با توجه به نتایج پژوهش، به ترتیب اهمیت 4 مولفه ی ایمان(شامل 19 شاخص)، تعهد سازمانی(شامل 10 شاخص)، معناداری(شامل 6 شاخص) و تقوا(شامل 19 شاخص) شناسایی و مورد تایید قرار گرفته اند که دارای برازش مطلوبی بودند.