فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
ترمینولوژی ترویج
حساب نارسایی (معمای کودکانی که در اکتساب ریاضیات مشکل دارند)
حوزههای تخصصی:
رابطه بین جو سازمانی با عملکرد مدیران مدارس ابتدائی شهرستان ارومیه
حوزههای تخصصی:
آموزش: رویکرد تلفیقی در دوره پیش از دبستان
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش زبان و کارکردهای اجرایی در رشد نظریه ذهن کودکان ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه ذهن اصطلاحی جامع و کلی پیرامون حالتی عمدی است که کیفیت تعامل اجتماعی فرد را مشخص می سازد تا آنجا که بدون آن، ما قادر به تعبیر و تفسیر اعمال دیگران نخواهیم بود. پژوهشگران درحالی نقش سببی توانایی های زبانی را در تحول نظریه ذهن به عنوان یک قابلیت بنیادی و کارآمداجتماعی مطرح می کنند که پژوهش های اخیر پیوند نزدیکی بین کارکردهای اجرایی و نظریه ذهن پیشنهاد نموده اند. در این میان باوجود اثرات ویرانگر و تخریب کننده کم شنوایی بر تحول زبانی و ارتباطی کودکان آسیب-دیده شنوایی از سویی و ارتباط مولفه های زبانی با تحول نظریه ذهن و کارکردهای اجرایی از سوی دیگر، بررسی روند تحول نظریه ذهن در این کودکان ضرورت می یابد. به این ترتیب، هدف این پژوهش، مروری بر نقش زبان و مولفه های اصلی آن(نحو، معنی شناسی و کارکردشناسی) در تحول توانایی های نظریه ذهن کودکان و بررسی وضعیت تحول نظریه ذهن در میان کودکان ناشنوا با توجه به مشکلات زبانی آن ها نسبت به کودکان عادی است و در پایان تلاش شده است، رابطه زبان، کارکردهای اجرایی و نظریه ذهن در میان کودکان ناشنوا تبیین گردد.
تلفیق علم و تکنولوژی در برنامه درسی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که در نظام آموزشی باید بدان پرداخت، آموزش است. آموزش از ترکیب چهار نظام که در تعامل با یکدیگرند، به وجود آمده است. این چهار نظام عبارتند از تدریس، یادگیری، ساختار و برنامه درسی. برنامه درسی طرحی برای عمل است که ساختار را هدایت می کند. موضوع دیگر، جایگاه دانش و چگونگی تبدیل آن به ماده درسی است. در تعلیم و تربیت پست مدرن، دانش به خودی خود هدف نیست، بلکه هدف، \""گفتمان سازنده دانش\"" است به همین جهت در کلاس درس، تمرکز بر ساختن دانش، فهم، همکاری و مشارکت است. نظام آموزشی کشور ها به منظور تربیت فراگیرانی مستقل، منعطف، خلاق و دارای تفکر انتقادی لازم است در حوزه اهداف، محتوا، وسایل، روش ها و نیز فرصت ها و فعالیت های تربیتی تجدیدنظر به عمل آورند. از دیرباز طراحی برنامه درسی و ارائه موضوعات به شکل های مختلف صورت گرفته است. در آغاز قرن بیستم متفکران تعلیم و تربیت در مسیر تلفیق برنامه درسی گام نهادند؛ اما روند مسلط در این قرن مبتنی بر رویکرد تک رشته ای، تکثر دروس و برنامه درسی رشته محور بوده است. تلفیق به معنای سازگار کردن و باهم آمدن است و با تخصصی شدن و جداسازی موضوعات درسی مغایرت دارد. تلفیق، مبتنی بر نگرش کل نگر است که سعی دارد آموزش را با زندگی روزمره فراگیر مرتبط سازد. هدف از این پژوهش، تبیین برنامه درسی تلفیقی، بیان انواع آن و چگونگی تلفیق علم و تکنولوژی در برنامه درسی دوره ابتدایی است. روش بکار گرفته شده، روش تحلیلی- استنتاجی است. بدین منظور پس از تبیین برنامه درسی و توضیح درباره تلفیق، به نمونه هایی از تلفیق در حوزه محتوا مانند تلفیق موضوعات و دانش بنیادین، تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات با تمام حوزه های دانش، اشاره شده است. بر اساس مطالعات و تحلیل های انجام شده می توان نتیجه گرفت که: با تلفیق علم و تکنولوژی در برنامه درسی به طور عام و در دوره ابتدایی به طور خاص، میزان یادگیری و تسلط دانش آموز بر محتوای سازماندهی شده افزایش می یابد و دانش آموز بهتر می تواند مطالب آموخته شده را در زندگی واقعی بکار گیرد.
تدریس تطبیقی
حوزههای تخصصی:
این مقاله با یک نگرش تطبیقی بین چند زبان زنده دنیا‘روش تدریس را معرفی می کند که دانشجویان را به فراگیری صرف و نحو و علوم بلاغی علاقمند می سازد. در زبان عربی پیچیدگی ها و استثنائات زیادی وجود دارد ‘ در مورد اعلال‘افعال غیر متصرف‘افعال ناقص‘افعال قلوب‘اسماءغیرمنصرف و غیره . این پیچیدگی ها و استثنائات دانشجویان را در فراگیری آن دلسرد میکند. همچنین مشکلاتی نظیر اینها در سایر زبانها نیز موجود است.برای مثال در زبان فارسی : بی قاعدگی در صرف افعال از گذشته به حال‘تفاوت تلفظ یک حرف واحد درکلمات و غیره.درانگلیسی: بی قاعدگی در برخی اسامی جمع‘مشکل تلفظ برخی ازکلمات‘مشکل افعال بی قاعده و غیره. در آلمانی: تقسیم اسامی به مذکر و مؤنث و خنثی و غیره. و بالاخره در ترکی: شیوه های کاربرد اسامی‘افعال‘اعداد و ضمایر و غیره . همچنین این مشکلات که در زبان های فوق الذکر وجود دارد آنها را برای فراگیری دشوار می کند. بنابراین: اگر یک مدرس زبان های فوق را بداند یا حداقل با آنها آشنا باشد‘قادر است مشکلات آنها را با مسایل زبان عربی مقایسه کرده و دانشجویان ادبیات عربی را برای فراگیری آن ترغیب نماید.زبانی که زبان قرآن و پیامبر و معصومین (علیهم السلام) می باشد. در حقیقت زبان عربی وسیله مهمی برای ارتباط بین میلیون ها مسلمان در سرتاسر دنیا است.
بررسی تأثیر فرآیند تدریس-یادگیری، پژوهش و کیفیت تدریس بر کارآیی آموزش از دور
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر فرآیند تدریس - یادگیری، پژوهش و کیفیت تدریس بر کارآیی آموزش از دور است. عامل فرایند تدریس- یادگیری نیز متشکل از چهار زیر عامل استفاده از بازخورد، ارزشیابی پیشرفت تحصیلی، استفاده از منابع و وسایل آموزشی و الگوها و روش های تدریس است. عامل پژوهش نیز دارای سه زیر مؤلفه قراردادهای پژوهشی، سمینارها و همایش ها و فرصت های مطالعاتی است و عامل کیفیت تدریس نیز دارای سه زیر مؤلفه طرح درس، اجرای تدریس و ارزشیابی از تدریس است. بر اساس ادبیات نظری و مدل تدوین شده پرسشنامه پژوهش که شامل 36 سؤال بود تهیه و تدوین گردیده است. پس از تعیین پایایی ابزار پژوهش، روایی آن نیز با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. یافته های به دست آمده نشان می دهد که عامل های تناسب برنامه آموزشی و درسی، امکانات و تجهیزات آموزشی و پژوهشی، منابع مالی، اهداف، فرآیند تدریس-یادگیری، پژوهش، کیفیت تدریس، رضایت دانشجویان، آثار علمی تولیدشده و دانش آموختگان از عوامل اصلی تأثیرگذار بر کارآیی آموزش از دور است. بنا بر تحلیل های انجام گرفته می توان عنوان کرد که تأثیر فرآیند تدریس یادگیری، پژوهش و کیفیت تدریس بر کارآیی آموزش از دور معنادار و مثبت است.
نقش و کارکرد ارزشیابی در مراحل تدوین برنامه درسی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارزشیابی برنامه درسی دارای قدمتی به اندازه فرآیند تعلیم و تربیت است. مفهوم ارزشیابی آنقدر گسترده است که انواع مختلفی از فعالیتهای ارزشیابی را که هدف مشترک همه آنها بررسی وضعیت برنامه درسی در موقعیت اجرایی خاص است، دربر میگیرد؛ بنابراین، روشها و راهبردهای ارزشیابی نیز متفاوت خواهند بود. هدف از این مقاله بررسی تفاوت روندهای ارزشیابی براساس شش مقوله مرحله تدوین برنامه، موضوع مورد ارزشیابی، معیار، نوع دادهها، روش خلاصهکردن دادهها و نقش بود. در مورد هر مقوله، گروه تدوین بر وظیفه خاصی تمرکز دارد. از این رو در هر مرحله، انواع خاصی از ارزشیابی مورد نیاز است تا اجرای موفقیت آمیز و استفاده از برنامه جدید را حمایت کند.
نتیجه گیری: هیچ مبنای نظری پذیرفته شده ای برای تجربیات اندوختهشده تعیین حداقل الزامات ارزشیابی که بایستی در تشخیص کارآیی کاربرد وسیع برنامه جدید در نظام آموزشی به کار رود، وجود ندارد و هر نظامی می بایست استانداردهای ارزشیابی را براساس شرایط خود تعیین کند.
بهبود فرآیند یاددهی – یادگیری مدارس هوشمند از منظر ارزشیابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی روش های ارزشیابی در
بهبود فرآیند یاددهی –
یادگیری مدارس هوشمند انجام شده است. روش انجام این پژوهش از نوع روش های تحقیق
آمیخته اکتشافی بوده است که در آن، نخست بخش کیفی به اجرا درآمده و پس از آن بخش
کمّی انجام شده است. در بخش کیفی این پژوهش، با 6
نفر از متخصصان فناوری اطلاعات و ارتباطات در
مدارس هوشمند مصاحبه عمیق و با 24 نفر از معلمان که به روش نمونه گیریهدفمند
و گلوله برفی انتخاب شده بودند، مصاحبه نیمه هدایت شده انجام شد. نتایج حاصل از
تحلیل محتوای مصاحبه ها و مطالعه عمیق مبانی نظری، در قالب پرسشنامه ای محقق ساخته،
تنظیم شد که مشتمل بر 2 بخش: الف)اطلاعات جمعیت شناختی، ب)راهکارهای
ارزشیابی در بهبود فرآیند یاددهی- یادگیری مدارس هوشمند در دو بخش وضعیت مطلوب و
وضعیت موجود بود. در بخش کمی پژوهش، پرسشنامه توسط 254 نفر از معلمان،24 نفر از
مدیران،24 نفر از معاونان و 8 نفر از کارشناسان و متخصصان فناوری اطلاعات و
ارتباطات تکمیل شد که این افراد به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. نتایج به
دست آمده حاکی از این بود که از جمله مهم ترین روش های ارزشیابی، روش های «همخوان
بودن فرآیند ها و ابزار های ارزشیابی با هدف ها و ماهیّت
برنامه»، دارای بیشترین اهمیّت و رتبه اول، «به موقع بودن ارزشیابی» در رتبه دوّم،
«انجام گرفتن ارزشیابی به طور مداوم و به صورت آنلاین از دانش آموزان» در رتبه سوّم،
«جامع بودن ارزشیابی از هر دو منظر تکوینی و تراکمی (پایانی)» در رتبه چهارم و
«اجرای انواع ارزشیابی» در رتبه پنجم در بهبود فرآیند یاددهی –
یادگیری مدارس هوشمند قرار دارند.
کاربست رویکرد ساخت و سازگرایی در آموزش و پرورش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یادگیری انسان یکی از موضوعاتی است که در حوزه روان شناسی شناختی از جایگاه والایی برخوردار میباشد. از ابتدای آغاز علم روان شناسی در سال 1878 تا کنون صاحبنظران مختلف روانشناسی با نگریستن از زوایای مختلف به رفتار انسان سعی کرده اند تا یادگیری را تبیین کنند. ظهور دیدگاه های رفتارگرایی کلاسیک و کنش گرا، یادگیری اجتماعی، گشتالت، شناختی، پردازش اطلاعات و ... حاصل این امر میباشد. از جمله رویکردهای نوینی که در بحث یادگیری انسان بعنوان پارادایمی نو ظهور مطرح میباشد. رویکرد ساخت و سازگرایی است که با الهام از کارهای پیاژه، دیویی، ویگوتسکی، برونر و ... شکل گرفت.
در این مقاله سعی میگردد با ارائه مفهوم، تاریخچه، انواع و مزایای ساخت و سازگرایی و کاربرد آن در آموزش و پرورش گامی در راستای آشناسازی خواننده با این رویکرد برداشته شود.
مطا لعـه عوامـل تأثیرگـذار بر بکارگیری شیوه های نوین تدریس توسط معلَمان مقطع ابتدایی شهرستان گرگان در سال تحصیلی 85- 1384
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به منظور شناسایی عوامل تأثیرگذار بر بکارگیری شیوه های فعال تدریس توسط معلمان مقطع ابتدایی شهرستان گرگان انجام گرفته است. جامعـه آماری این تحقیق شامل کلیـه معلمان استخـدام رسمی، حق التدریس و پیمانی یا قراردادی مقطع ابتدایی شهرستان گرگان به تعداد1300 نفرمی باشد. حجم نمونه براساس جدول مورگان و متناسب با جامعه آماری و از طریق نمونـه گیری تصادفی به تعداد 297 نفر به تفکیک جنسیت (155 معلم مرد و 142 معلم زن) در نظر گرفته شده است. طرح تحقیق از نوع توصیفی (پیمـایشی) و ابزار اندازه گیری آن پرسشنـامه محقق ساخته است که با استفاده از رایـانه- بستـه نرم افزاری spss، ضـریب همبستگی بین نمرات دو بار اجرای آزمون عدد613/0 برآورد شده است. برای تجزیـه و تحلیـل یافته ها ازآمـار تـوصیفی (فـراوانی، درصد، جـدول و نمـودار ) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن) استفاده شد.
همچنین نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهدکه:
1- بین ویژگی های فردی معلمان و میزان بکارگیری روش های فعال تدریس همبستگی معنی داری وجود دارد.
2- بین عوامل اداری و ساختاری و میزان بکارگیری روش های فعال تدریس همبستگی معنی داری دارد.
3- بین عوامل و ویژگی های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی معلمان و میزان بکارگیری روش های فعال تدریس همبستگی معنی داری وجود دارد.
4- بین عوامل و شیوه های ارزشیابی و میزان بکارگیری روش های فعال تدریس همبستگی معنی داری وجود دارد.
میزگرد: معلم با نشاط، مدرسه شاد
حوزههای تخصصی: