فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۱۸٬۱۷۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر ارتباط سبک های هویت برزونسکی (اطلاعاتی، هنجاری، گسیخته- اجتنابی) با مؤلفه های شناختی (رضایت از زندگی) و هیجانی (عواطف مثبت و منفی) شادمانی مورد بررسی قرار گرفت. شرکت کنندگان پژوهش شامل530 (353 دختر، 177 پسر) دانشجوی کارشناسی رشته های مختلف دانشگاه شیراز بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله-ای انتخاب شدند و توسط مقیاس های سبک های هویت (ISI-6G)، عاطفه ی مثبت و منفی (PANAS)، و رضایت از زندگی (SWLS) مورد ارزیابی قرار گرفتند. پایایی پرسش نامه ها به روش آلفای کرونباخ و روایی آن ها به شیوه ی تحلیل عوامل، تعیین شد. نتایج بیانگر روایی و پایایی مطلوب پرسش نامه ها بود. یافته های حاصل از رگرسیون چندگانه نشان داد که سبک هویت اطلاعاتی، پیش بینی کننده ی مثبت و معنادار برای عاطفه ی مثبت می باشد. برای عاطفه ی منفی، سبک اطلاعاتی به صورت مثبت و سبک هنجاری به گونه ی منفی پیش بینی کننده بودند و مؤلفه ی شناختی شادی به صورت مثبت و معنادار توسط سبک های هویت هنجاری و گسیخته- اجتنابی پیش بینی گردید. نتایج حاصله، مؤید فرضیه ی پژوهش مبنی بر پیش بینی شادی توسط سبک های هویت بود.
ترمینولوژی ترویج
بهبود فرآیند یاددهی – یادگیری مدارس هوشمند از منظر ارزشیابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی روش های ارزشیابی در
بهبود فرآیند یاددهی –
یادگیری مدارس هوشمند انجام شده است. روش انجام این پژوهش از نوع روش های تحقیق
آمیخته اکتشافی بوده است که در آن، نخست بخش کیفی به اجرا درآمده و پس از آن بخش
کمّی انجام شده است. در بخش کیفی این پژوهش، با 6
نفر از متخصصان فناوری اطلاعات و ارتباطات در
مدارس هوشمند مصاحبه عمیق و با 24 نفر از معلمان که به روش نمونه گیریهدفمند
و گلوله برفی انتخاب شده بودند، مصاحبه نیمه هدایت شده انجام شد. نتایج حاصل از
تحلیل محتوای مصاحبه ها و مطالعه عمیق مبانی نظری، در قالب پرسشنامه ای محقق ساخته،
تنظیم شد که مشتمل بر 2 بخش: الف)اطلاعات جمعیت شناختی، ب)راهکارهای
ارزشیابی در بهبود فرآیند یاددهی- یادگیری مدارس هوشمند در دو بخش وضعیت مطلوب و
وضعیت موجود بود. در بخش کمی پژوهش، پرسشنامه توسط 254 نفر از معلمان،24 نفر از
مدیران،24 نفر از معاونان و 8 نفر از کارشناسان و متخصصان فناوری اطلاعات و
ارتباطات تکمیل شد که این افراد به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. نتایج به
دست آمده حاکی از این بود که از جمله مهم ترین روش های ارزشیابی، روش های «همخوان
بودن فرآیند ها و ابزار های ارزشیابی با هدف ها و ماهیّت
برنامه»، دارای بیشترین اهمیّت و رتبه اول، «به موقع بودن ارزشیابی» در رتبه دوّم،
«انجام گرفتن ارزشیابی به طور مداوم و به صورت آنلاین از دانش آموزان» در رتبه سوّم،
«جامع بودن ارزشیابی از هر دو منظر تکوینی و تراکمی (پایانی)» در رتبه چهارم و
«اجرای انواع ارزشیابی» در رتبه پنجم در بهبود فرآیند یاددهی –
یادگیری مدارس هوشمند قرار دارند.
معرفی روش کاربردی در تدریس واحد سمینار دوره کارشناسی ارشد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: واحد سمینار کارشناسی ارشد در بسیاری از رشته های علوم پایه پزشکی به صورت سلیقه ای برگزار می شود و به روش های معتبر بهره گیری از منابع و توانمندسازی دانشجو توجه نمی گردد. هدف این پژوهش ارایه روشی کاربردی برای برگزاری درس سمینار دانشجویان کارشناسی ارشد بود.
روش ها: در یک مطالعه مقطعی توصیفی طی سالهای 1387 الی 1390، تمامی دانشجویان در دسترس رشته توکسین های میکروبی و میکروب شناسی وارد پژوهش شدند. برای واحد درس سمینار 5 جلسه 2ساعته در نظر گرفته شد. در جلسه اول ارزشیابی سطح علمی و پیش آزمون انجام شد. برای جلسات بعدی برنامه مدون در اختیار دانشجویان قرار داده شد. فاصله زمانی هر جلسه 20 تا 30 روز تعیین گردید. در پایان پس آزمون گرفته شد. داده ها در قالب نرم افزار SPSS 12 با مقایسه دوبه دو محورها توسط آزمون ویلکاکسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: جدول ارزشیابی کسب مهارت و سنجش فعالیت دانشجو در درس سمینار طراحی شد. پیمایش علمی، تعیین نوع علم تولیدشده، خودکفایی، رقابت، کاربردی بودن، نو آوری داشتن، اتکا به منابع داخلی، توسعه سرمایه و بومی نمودن دانش قابل ارزشیابی بود. تفاوت نمرات پیش آزمون و پس آزمون در همه حیطه ها معنی دار بود (05/0>p).
نتیجه گیری: ارایه واحد سمینار با روش آموزش و ارزیابی مداوم می تواند اصول و معیارهای پژوهش را در دانشجویان تقویت نماید.
معرفی کتاب (برنامه ریزی درسی برای مدارس ابتدایی در هزاره ی سوم)
حوزههای تخصصی:
مدارس هوشمند رویکردی نو در آموزش و پرورش کشور
منبع:
پیوند ۱۳۸۴ شماره ۳۱۴
حوزههای تخصصی:
آموزش: رویکرد تلفیقی در دوره پیش از دبستان
حوزههای تخصصی:
جزم گرایی و شکاکیت:معضل نظامهای تربیتی - آموزشی در جوامع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلاتی که امروزه نظام های تربیتی موجود در جوامع اسلامی با آن موجه هستند، جزم گرایی و در نتیجه شکاکیت است. این جزم گرایی و شکاکیت می تواند جزم گرایی یا شکاکیت علمی، دینی و فلسفی را شامل شود. به واسطه این جزم گرایی و شکاکیت، نظام های تربیتی از یک سو به سمت انحصار گرایی در اهداف و برنامه های درسی مورد نظر خود سوق می یابند و از سوی دیگر به انکار و تردید در برنامه های دیگر نظام های تربیتی روی می آورند. در این مقاله، بعد از توصیف و تبیین معنی، مفهوم و نوع شناسی جزم گرایی و شکاکیت، اثرات جزم گرایی و شکاکیت در نظام های تربیتی جوامع اسلامی مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت بعضی شیوه ها و رویکردهای مربوط به حل این معضل پیشنهاد شده است.
تجربه زیسته معلمان دوره ابتدایی در مورد چالشهای تدریس به زبان فارسی در مناطق دوزبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۳۳
95-114
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش زبان و کارکردهای اجرایی در رشد نظریه ذهن کودکان ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه ذهن اصطلاحی جامع و کلی پیرامون حالتی عمدی است که کیفیت تعامل اجتماعی فرد را مشخص می سازد تا آنجا که بدون آن، ما قادر به تعبیر و تفسیر اعمال دیگران نخواهیم بود. پژوهشگران درحالی نقش سببی توانایی های زبانی را در تحول نظریه ذهن به عنوان یک قابلیت بنیادی و کارآمداجتماعی مطرح می کنند که پژوهش های اخیر پیوند نزدیکی بین کارکردهای اجرایی و نظریه ذهن پیشنهاد نموده اند. در این میان باوجود اثرات ویرانگر و تخریب کننده کم شنوایی بر تحول زبانی و ارتباطی کودکان آسیب-دیده شنوایی از سویی و ارتباط مولفه های زبانی با تحول نظریه ذهن و کارکردهای اجرایی از سوی دیگر، بررسی روند تحول نظریه ذهن در این کودکان ضرورت می یابد. به این ترتیب، هدف این پژوهش، مروری بر نقش زبان و مولفه های اصلی آن(نحو، معنی شناسی و کارکردشناسی) در تحول توانایی های نظریه ذهن کودکان و بررسی وضعیت تحول نظریه ذهن در میان کودکان ناشنوا با توجه به مشکلات زبانی آن ها نسبت به کودکان عادی است و در پایان تلاش شده است، رابطه زبان، کارکردهای اجرایی و نظریه ذهن در میان کودکان ناشنوا تبیین گردد.
حساب نارسایی (معمای کودکانی که در اکتساب ریاضیات مشکل دارند)
حوزههای تخصصی:
رابطه بین جو سازمانی با عملکرد مدیران مدارس ابتدائی شهرستان ارومیه
حوزههای تخصصی:
نقش و کارکرد ارزشیابی در مراحل تدوین برنامه درسی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارزشیابی برنامه درسی دارای قدمتی به اندازه فرآیند تعلیم و تربیت است. مفهوم ارزشیابی آنقدر گسترده است که انواع مختلفی از فعالیتهای ارزشیابی را که هدف مشترک همه آنها بررسی وضعیت برنامه درسی در موقعیت اجرایی خاص است، دربر میگیرد؛ بنابراین، روشها و راهبردهای ارزشیابی نیز متفاوت خواهند بود. هدف از این مقاله بررسی تفاوت روندهای ارزشیابی براساس شش مقوله مرحله تدوین برنامه، موضوع مورد ارزشیابی، معیار، نوع دادهها، روش خلاصهکردن دادهها و نقش بود. در مورد هر مقوله، گروه تدوین بر وظیفه خاصی تمرکز دارد. از این رو در هر مرحله، انواع خاصی از ارزشیابی مورد نیاز است تا اجرای موفقیت آمیز و استفاده از برنامه جدید را حمایت کند.
نتیجه گیری: هیچ مبنای نظری پذیرفته شده ای برای تجربیات اندوختهشده تعیین حداقل الزامات ارزشیابی که بایستی در تشخیص کارآیی کاربرد وسیع برنامه جدید در نظام آموزشی به کار رود، وجود ندارد و هر نظامی می بایست استانداردهای ارزشیابی را براساس شرایط خود تعیین کند.
آشنایی با صرع و نحوه مقابله با آن
حوزههای تخصصی:
میزگرد: معلم با نشاط، مدرسه شاد
حوزههای تخصصی:
تأثیر آموزش و پرورش پیش دبستانی بر مبنای برنامه ریزی چند بعدی بر رشد مهارت های اجتماعی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت آموزش و پرورش پیش از دبستان در دوران کودکی در کیفیت بخشی به زندگی کودکان و تاثیر آن بر سال های تحصیل و پس از آن واضح و مبرهن بوده و در پژوهش های بسیاری نیز به اثبات رسیده است . آنچه ضروری است ک بیشتر به آن پرداخته شود، کیفیت این آموزش ها است. آموزش های متداول برای دوره (آمادگی/پیش از دبستان) در جامعه امروزمان، کمتر از برنامه، رویکرد و روشی خاص برآمده اند و در مواردی معدود هم اگر روشی را پی گرفته اند، کامل اجرا نشده و بیشتر دربرگیرنده فعالیت های پراکنده ای، تابع سلیقه، شرایط بوده و در یک جمع بندی، به طور غالب، موضوع/محتوی/بزرگسال محور هستند. این مقاله برگرفته از تجربه نگارنده در برخورداری از آموزش های برنامه ریزی چندبعدی در دوره کارشناسی، شرکت درکارگاههای این برنامه ریزی ، مطالعه پژ وهش های انجام شده در بررسی برنامه ریزی چندبعدی از جنیه های مختلف و انجام پژوهش بررسی تأثیر آموزش و پرورش پیش دبستانی بر مبنای برنامه ریزی چند بعدی بر رشد مهارت های اجتماعی کودکان (یکی از کلیدی ترین مهارت ها در عصر اطلاعات و ارتباطات) پیش دبستانی است. ابزار پژوهش، آزمون مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990)، هنجاریابی شده توسط بهشته ابدی (1387) و روش آن نیمه آزمایشی بود. نتایج نشانگر تفاوت معنادار بین نمرات گروه آزمایش و کنترل در هر سه مولفه ی مهارت های اجتماعی و نشانگری از تأثیر مثبت آموزش و پرورش پیش دبستانی بر مبنای برنامه ریزی چند بعدی بر رشد مهارت های اجتماعی کودکان در مقایسه با سایر روش های متداول است