فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۲۱ تا ۲٬۶۴۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین اعتیاد به فضای مجازی با قلدری سایبری و بی موبایل هراسی در دانشجویان انجام شد. روش تحقیق، توصیفی ازنوع همبستگی می باشد. جامعه آماری، دانشجویان علوم پزشکی دانشگاه های آزاد اسلامی استان مازندران در سال 1398بود که تعداد340 نفر نمونه با استفاده ازجدول کرجسی-مورگان به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل خواجه احمدی و همکاران(1395)، قلدری سایبری مینه سینی و همکاران (2011) و نوموفوبیا ییلدریم و کوریا(2015)جمع آوری و از طریق آمار توصیفی و استنباطی (آزمون های همبستگی پیرسون و اسییرمن) تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین اعتیاد به فضای مجازی با قلدری سایبری به میزان37/0 رابطه ی متوسط مثبت وجود دارد. هم چنین اعتیاد به فضای مجازی به میزان تقریبا قوی52/0 با بی موبایل هراسی در ارتباط بوده است(05/0=P). نتیجه آن که آموزش ارتقاء سطح سواد رسانه ای جامعه به ویژه نسل جوان کشورمان، فرهنگ انتخاب و استفاده درست از رسانه های نوین به آنان در قالب کارگاه های آموزشی پیشنهاد می گردد.
شهد کلام وحی: در برنامه انس با قرآن همه کودکان موفقند!
حوزههای تخصصی:
تأثیر آموزش با رویکرد تربیت هنری بر فعالیت های هنری و مهارت های فرآیندی دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال دهم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳۹
101 - 118
حوزههای تخصصی:
هنر پدیده ای است پیچیده و در عین حال روحانی، که از ابتدا با بشر همزاد بوده است. چه آن انسان هایی که در غارها زندگی می کردند و چه انسان هایی که امروز در دنیایی مملو از اضطراب و نگرانی دست و پا می زنند هنر را وسیله ای برای تشفی خاطر خود برگزیده اند. بر اساس همین نیاز است که هنر به عنوان یکی از موضوعات قابل آموزش در تمامی نظام های آموزشی مطرح است. سیری در تاریخ هنر نشان می دهد که رویکردهای متفاوتی در آموزش هنر برای خدمت رسانی به سایر » گرفته تا «هنر برای هنر» هنر مطرح بوده که از ارزش گذاری در نوسان است. «هنر برای پرورش مهارت ها و تولید آثار هنری» و «رشته ها در این مقاله ضمن بررسی این رویکردها و نظرات آن ها، به معرفی روش تربیت هنری پرداخته شده و با توجه به این که اخیراً این روش در مدارس معرفی شده و در سال 87 به صورت آزمایشی در بعضی از استان ها، با ارائه آموزش ضمن خدمت به معلمان، اجراشده، این پژوهش به بررسی تأثیر این روش بر فعالیت های هنری (نقاشی، کاردستی، تربیت شنوایی، قصه و نمایش) و مهارت های فرآیندی (تفکر، تعامل، مشارکت، همکاری، نظم، دقت، و خلاقیت هنری) دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی پرداخته است. روش پژوهش شبه آزمایشی بوده، بدین ترتیب که با دو گروه پسر و دختر به صورت کنترلی و دو گروه دختر پسر به صورت آزمایشی انجام و یک پس آزمون گرفته شده است. نتایج بیانگر آن است که دانش آموزانی که با روش تربیت هنری آموزش دیده بودند نسبت به دانش آموزانی که با روش سنتی آموزش دیدند هم از لحاظ فعالیت های هنری و هم از لحاظ مهارت های فرآیندی عملکرد بهتری داشتند و تفاوت عملکرد آن ها در هر دو بعد در سطح بالایی معنادار بوده ولی تأثیر تعاملی گروه و جنسیت معنادار نبود.
تأثیر آموزش به سبک محاوره ای از طریق چندرسانه ای بر افزایش مهارت های ارتباطی دانش آموزان کم شنوا
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش به سبک محاوره ای از طریق چندرسانه ای برافزایش مهارت های ارتباطی دانش آموزان دختر کم شنوا مقطع ابتدایی شهر تهران صورت پذیرفته است. روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان کم شنوا پایه ششم ابتدایی شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 15 نفر از دانش آموزان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه سنجش مهارت ارتباطی عطارها که دارای سه زیر مقیاس است، بود. گروه آزمایش طی هفت جلسه با استفاده از نرم افزار چندرسانه ای محقق ساخته آموزش دیدند و گروه کنترل به دوراز متغیر مستقل نگاه داشته شد. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از روش های آماری در دو سطح توصیفی (شاخص های مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (تحلیل کوواریانس تک متغیری) استفاده شده است. به طورکلی نتایج به دست آمده حاکی از این بود که چندرسانه ای به سبک محاوره ای باعث بهبود در مقیاس های مهارت های ارتباطی ازجمله مدیریت هیجانات، ادراک دیگران و ابراز وجود در دانش آموزان کم شنوا شده است؛ بنابراین، نتایج این پژوهش بیانگر نقش مثبت آموزش به سبک محاوره ای از طریق چندرسانه ای در افزایش مهارت های ارتباطی دانش آموزان کم شنوا بود.
رابطه پنج عامل عمده شخصیت و راهبردهای یادگیری خود- تنظیمی در دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی شهر اصفهان در سال تحصیلی 87- 1386
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی رابطه بین پنج عامل عمده شخصیت و راهبردهای یادگیری خود- تنظیمی پرداخته است. نمونه تحقیق، متشکل از 175 دانش آموز (83 پسر و 92 دختر) بودند که به صورت خوشه ای و سپس تصادفی ساده از میان دبیرستان های نواحی پنجگانه اصفهان انتخاب گردیدند. برای سنجش پنج عامل شخصیت از پرسشنامه NEO-FFI و برای سنجش راهبردهای خود- تنظیمی از پرسشنامه MSLQ استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل واریانس نشان داد که بین میانگین های راهبردهای یادگیری دختران و پسران تفاوت معنی داری (01/0> P ) وجود ندارد. همچنین، تحلیل واریانس میانگین های پنج عامل عمده شخصیت در دو جنس، گویای آن بود که دو عامل "" توافق پذیری "" و "" وجدان گرایی "" تفاوت معنی داری (05/0> P ) دارند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که در گروه دختران، عامل ""وظیفه شناسی"" با راهبرد"" خود-تنظیمی"" رابطه مثبت و معنی داری (01/0> P ) داشت. در هر دو گروه دختران و پسران، عامل ""وجدان گرایی"" با راهبردهای ""شناختی"" ، راهبرد ""ارزش گذاری درونی"" وراهبرد ""خودکارآمدی""، رابطه مثبت معنی داری (1 0/0> P ) داشته اند. در مجموع، نتایج پژوهش حاضر مؤید آن است که توجه به صفات شخصیت در راهبردهای یادگیری خود- تنظیمی حایز اهمیت است.
مقایسه یادگیری توالی حرکتی ناآشکار و آشکار در کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این تحقیق، بررسی تأثیر یادگیری ناآشکار و آشکار بر اکتساب و یادداری حرکات کودکان کم توان ذهنی است. روش: در این پژوهش نیمه تجربی، 16 نفر از پسران 8 تا 12 ساله کم توان ذهنی براساس هوش بهر 70 - 50 به صورت تصادفی انتخاب شده و بر اساس سن و بهره هوشی در دو گروه (هر گروه برای یک نوع تمرین) همسان قرار گرفتند. هر دو گروه در روز اول به انجام آزمون عکس العمل متوالی (10 بلوک) با دست راست پرداختند و در آزمون یادداری 2 بلوک را انجام دادند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، تی مستقل و تی وابسته استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که زمان واکنش و خطا در پاسخ، طی تمرین در هر دو گروه آشکار و ناآشکار کاهش می یابد. مقایسه دو نوع یادگیری در سرعت (زمان واکنش) و دقت (پاسخ صحیح) نشان داد که گروه ناآشکار عملکرد بهتری دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این تحقیق گروه یادگیری ناآشکار برتر بود، بنابراین بهتر است در یادگیری حرکتی افراد کم توان ذهنی از شرایط ناآشکار استفاده شود.
کاربرد فناوری های کمکی رایانه ای برای دانش آموزان کم بینا در فرایند یاددهی - یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فن آوری اطلاعات و ارتباطات در حال ایجاد تغییرِ شکل و دگرگون سازی کل نظام آموزش و پرورش است. یکی از مظاهر قدرتمند فن آوری اطلاعات و ارتباطات، کاربرد رایانه در آموزش می باشد. این فن آوری، پتانسیل زیادی در تعلیم و تربیت دانش آموزان استثنایی به ویژه دانش آموزان کم بینا دارد. استفاده از فن آوری های رایانه و نیز فن آوری های کمکی برای این دانش آموزان، این امکان را به آنها می دهد تا مشکلاتی را که از بابت کم بینایی در یادگیری خود متحمل می شوند از میان بردارند. از جمله نرم افزارهای رایانه ای تولید شده برای افراد کم بینا، پویشگر و نرم افزار خواندن متون بر روی صفحه ی نمایش، نرم افزار بزرگ نمایی صفحه نمایش، نرم افزار خواندن متون روی صفحه نمایش، نرم افزار تشخیص نوری حروف نوشتاری و نرم افزار برنامه درسی چند رسانه ای است. همچنین از جمله فن آوری های سخت افزاری موجود برای این افراد می توان به اسکن دید، دوربین بزرگ نمایی، ذره بین های سی. سی. تی. وی ِقابل حمل، ذره بین های جیبی و ذره بین های دیجیتال اشاره کرد. در این مقاله قصد داریم به شرح ویژگی های هر یک از این نرم افزارها و سخت افزارها بپردازیم و بهره گیری از آنها را در کلاس های درس برای دانش آموزان کم بینا به منظور تسهیل آموزش به این دسته از دانش آموزان مورد بحث قرار دهیم.
هنر و زندگی کودکان
حوزههای تخصصی:
اهمیت آگاهی اولیا و مربیان از اختلال های یادگیری و تاثیر آن در کاهش افت تحصیلی دانش آموزان و تبعات
بررسی تناقض یا تطابق میان اهداف و قوانین نظام آموزش و پرورش در دوره آموزش متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تناقض یا تطابق میان اهداف و قوانین نظام آموزش و پرورش در دوره آموزش متوسطه فردین محمدی* دکتر محسن نوغانی دخت بهمنی** دکتر مهدی کرمانی*** دکتر کمال خالق پناه**** چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی این موضوع است که آیا میان محتوای قوانین و اهداف میدان آموزش (زیر میدان مدرسه) مطابقت وجود دارد یا تناقض. چارچوب مفهومی پژوهش براساس نظریات بوردیو و مرتن تدوین شده است. برای گردآوری و تحلیل داده ها روش تحلیل اسنادی و تکنیک تحلیل موضوعی به کار رفته است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل اسناد آموزشی و اجرایی وزارت آموزش و پرورش بوده است. با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند از میان آنها، آیین نامه های آموزشی، اجرایی و اهداف میدان مدرسه در دوره متوسطه به عنوان نمونه انتخاب شده اند. اسناد مورد نظر در دو مرحله مورد بررسی قرار گرفتند. ابتدا اهداف و قوانین میدان هر کدام به طور مجزا کدگذاری شدند، سپس با تعیین مقوله های اهداف و قوانین میدان آموزش، تطابق یا تناقض آنها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از اسناد مورد مطالعه بیانگر آن است که میان اهداف و قوانین میدان آموزش در زمینه های گوناگون تناقض وجود دارد، به طوری که میان مقوله های افزایش سطح اخلاقیات و افزایش سطح دانش در اهداف میدان آموزش با مقوله های حذف پیش نیازهای پایه های بالاتر، کاهش سطح معیار نمره قبولی در آیین نامه آموزشی و نبود ابزار کنترل مناسب در آیین نامه های اجرایی تناقض وجود دارد و این تناقض سبب بروز مشکلات آموزشی شده است. بنابراین تناقض میان اهداف و قوانین آموزشی، میدان آموزش مدارس را در دستیابی به اهداف مورد نظر با چالش مواجه ساخته است. کلید واژگان: میدان آموزش، قوانین میدان، اهداف میدان، تناقض آموزشی تاریخ دریافت: 95/11/1 تاریخ پذیرش: 96/5/31 *دانشجوی دکتری جامعه شناسی اقتصادی و توسعه، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران fardin.mohammadi@mail.um.ac.ir **دانشیار گروه جامعه شناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران (نویسنده مسئول) Noghani@um.ac.ir ***استادیار گروه جامعه شناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران M-Kermani@ um.ac.ir ****استادیار گروه جامعه شناسی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران K.khaleghpanah@uok.ac.ir
آموزش و پرورش در قرن بیست و یکم
منبع:
پیوند ۱۳۷۸ شماره ۲۴۰
حوزههای تخصصی:
ارزیابی اثربخشی طرح آموزش تلفیقی فراگیر و راهبردهای ارتقای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی آموزش تلفیقی فراگیر و راهبردهای ارتقای آن از دیدگاه معلمان شهر زنجان می باشد. روش: این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی و همبستگی بود. جامعه آماری شامل 95 دانش آموز با نیازهای ویژه در شهر زنجان می باشند که به صورت تلفیقی با سایر دانش آموزان در مدارس عادی مشغول به تحصیل بودند و از بین آن ها با استفاده از جدول مورگان تعداد 78 نفر نمونه بصورت تصادفی طبقه ای بر اساس نوع معلولیت انتخاب شدند و دیدگاه معلمان آن ها نسبت به آموزش تلفیقی فراگیر مورد بررسی قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه بود که بر اساس اهداف آموزش تلفیقی فراگیر طراحی گردید و روایی آن مورد تایید متخصصان قرار گرفت و پایایی کل آن نیز 90/0 بدست آمد. یافته ها: با تحلیل داده ها از طریق آمار توصیفی و استنباطی، یافته ها نشان داد که میزان تحقق اهداف آموزش تلفیقی در اهداف مختلف بالاتر از میانگین فرضی می باشد. متغیرهای مقطع و پایه تحصیلی و شدت و نوع معلولیت ارتباط معنی داری با تحقق اهداف آموزش تلفیقی نداشتند اما سه متغیر جنسیت، نگرش معلمان به آموزش تلفیقی و نقش معلم رابط، ارتباط معنی داری با تحقق اهداف آموزش تلفیقی داشتند که در بین آن ها نگرش معلمان از توان پیش بینی نیز برخوردار بود. نتیجه گیری: بر طبق یافته ها آموزش تلفیقی اثربخش بوده و راهبردهایی چون تغییر نگرش معلمان به آموزش تلفیقی فراگیر، استفاده از معلم رابط، ارایه آموزش های جبرانی توسط معلمان، کاهش تعداد دانش آموزان در کلاس درس و تجهیز مدارس با امکانات مناسب می توانند موجب ارتقای آموزش تلفیقی فراگیر گردند.
استقرار نخبگان ، مهمترین هدف بنیاد ملی نخبگان
حوزههای تخصصی:
بررسی جو سازمانی حاکم بر مدارس متوسطه
حوزههای تخصصی: