فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۴٬۴۰۰ مورد.
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
259 - 294
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی بسته تدوین شده ارتقاء روابط بین فردی زوجین بر اساس رویکرد هیجان مدار و مشاوره زناشویی شناختی رفتاری بر دلبستگی و تعهد زناشویی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری شامل زوجین با تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران بود که 30 زوج به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 10 زوج) قرار داده شدند. یک گروه 12 جلسه بسته آموزشی ارتقاء روابط بین فردی زوجین بر اساس رویکرد هیجان مدار و یک گروه 12 جلسه مشاوره زناشویی شناختی-رفتاری دریافت کردند؛ اما گروه کنترل، مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل مقیاس های تعارضات زناشویی، تعهد زناشویی و دلبستگی بزرگ سالان بود. داده های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس چند متغیری در نرم افزار 22- SPSS تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش ارتقاء روابط بین فردی زوجین بر اساس رویکرد هیجان مدار بر تمامی ابعاد دلبستگی و تعهد زناشویی مقایسه با گروه کنترل اثربخشی معنادار و پایداری دارد (05/0p<) و در مقایسه با گروه مشاوره زناشویی شناختی – رفتاری اثربخشی بیشتری بر هر سه بعد دلبستگی و تعهد ساختاری دارد (05/0p<). گروه شناختی–رفتاری در مرحله پس آزمون فقط بر دو بعد دلبستگی (اجتنابی و اضطرابی) (05/0>p) اثربخشی معنادار داشته است که این اثرات پایدار نماند (05/0<p) ولی اثرات پایدار معناداری بر هر سه بعد تعهد زناشویی نشان داد (05/0>p). نتیجه پژوهش بیانگر این بود که استفاده از بسته ارتقاء روابط بین فردی زوجین براساس رویکرد هیجان مدار در مقایسه با مداخله شناختی-رفتاری جهت بهبود دلبستگی و تعهد زناشویی زوجین دچار تعارض زناشویی اولویت دارد.
بهزیستی و دلزدگی در روابط همسران: نقش پیش بین فضیلت های اخلاقی در رابطه زوجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۱۲۸-۱۰۶
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی فضیلت های زناشویی و نقش آن در افزایش بهزیستی و مقابله با دلزدگی زناشویی در زنان و مردان متأهل شهر تهران انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. به این منظور نمونه ای به حجم 290 فرد متأهل (138 مرد و 152 زن) به شیوه ی نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و مقیاس محقق ساخته فضیلت های زناشویی، مقیاس بهزیستی WHO-5 (2012) و مقیاس دلزدگی زناشویی) پاینس، 1996) را تکمیل نمودند. داده ها با روش همبستگی و رگرسیون گام به گام تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین همه ی فضیلت های زناشویی با بهزیستی همبستگی مثبت و معنادار و بین همه ی فضیلت های زناشویی با دلزدگی زناشویی رابطه ی منفی و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که فضیلت های انصاف، بردباری و عشق و همدلی در سه گام و در مجموع 13 درصد واریانس بهزیستی را تبیین می کند (001/0p<,68/14=F) و فضیلت های انصاف، دوراندیشی و احتیاط و عشق و همدلی در سه گام دلزدگی زناشویی و در مجموع 33 درصد واریانس دلزدگی زناشویی را تبیین می کنند (001/0, p<06/47=F). نتیجه گیری: پرورش فضیلت های اخلاقی در طول زمان قادر است سلامت روانی را در زوجین پیش بینی کرده و راهبردی برای مقابله با دلزدگی زناشویی تلقی شود.
اثربخشی درمان ذهن آگاهی مبتنی بر استعاره های مثنوی معنوی بر ابعاد سرمایه روانشناختی در دانشجویان دختر افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
171 - 204
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی براستعاره های مثنوی معنوی بر بهبود ابعاد سرمایه روانشناختی در دانشجویان افسرده دختر صورت گرفت. ابتدا جهت استخراج استعاره های مثنوی معنوی، از تحلیل محتوای کیفی جهت دار (رهنمودی) و تحلیل محتوای کمی با نرم افزار MAXQDA استفاده شد. کدهای شناسایی شده به روش پایایی کدگزاران توسط 5 صاحبنظر روانشناس اعتبارسنجی شد که با درجه توافق 85/0 تایید شده و در پروتکل ذهن آگاهی جایگزین شدند. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون به همراه گروه کنترل و پیگیری یک ماهه بود. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 195 نفر از دانشجویان دختر که در سال 98 دانشجوی رشته روانشناسی واحد چالوس بودند. 40 دانشجواز طریق روش نمونه گیری هدفمند که نمرات بالایی در پرسشنامه افسردگی بک کسب نمودندانتخاب شده و به گونه ی تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 20 نفر) جای گذاری شدند. محتوای جلسات درمان ذهن آگاهی مبتنی بر استعاره های مثنوی معنوی در 8 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار22- SPSS و روش تحلیل واریانس مختلط انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل آماری نشان داد بین میانگین ابعاد سرمایه روانشناختی(خودکارآمدی، امید، تاب آوری و خوش بینی) در گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معناداری (p <0/05)وجود داشت و همچنان در پیگیری یک ماهه وضعیت خود را حفظ نمود. بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت که درمان ذهن آگاهی مبتنی بر استعاره های مثنوی معنوی موجب بهبود سرمایه روانشناختی دانشجویان دختر افسرده می شود.
بررسی کیفی عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی از دیدگاه زنان مطلقه: مقایسه نگرش های زنان قبل و بعد ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
30-5
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه کیفی عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی از نظر زنان مطلقه، قبل و بعد از فرآیند ازدواج و طلاق آن ها انجام شد. روش: طرح پژوهش کیفی بود و از نظریه زمینه ای برای بررسی زمینه داده ها استفاده شد. از بین زنان مراجعه کننده به دادگاه خانواده شهرستان میبد در سال 1398 که از همسر خود جدا شده بودند، به شیوه نمونه گیری هدفمند 12 نفر برای شرکت درپژوهش انتخاب شد. حجم نمونه براساس اشباع نظری داده های مستخرج از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته انتخاب شد. یافته ها: نتایج نشان داد زنان مطلقه، قبل از ازدواج، یا تعاریف خاص و غیرواقعی نسبت به رضایت زناشویی داشتند و یا یک دید ایده آل گرایانه و سطحی نگر به زندگی زناشویی با کمترین حد وجود مشکلات داشتند، درصورتی که بعد از طلاق به ملاک های عینی و مشخصی برای دست یابی به رضایت زناشویی معتقد شده بودند. عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی از نظر زنان شرکت کننده در پژوهش قبل از ازدواجشان در قالب مفاهیمی مانند آرمان گرایی، سطحی نگری، تفاهم نگرشی، عدم نگرش خاص طبقه بندی شد و این عوامل پس از طلاق در قالب مفاهیمی چون کنترل رفتار و هیجانات، تناسب شخصی وخانوادگی، تفکرگرایی-عقل مداری، مدیریت روابط و مسئولیت پذیری طقه بندی شد. با این وجود، زنان مطلقه قبل از ازدواج به ملاک های منطقی هم معتقد بودند و که ملاک ها همچنان بعد از طلاق نیز حفظ شده بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت تغییر نگرش های سطحی، غیرواقعی و ایده آل گرایانه نسبت به رضایت زناشویی و گرایش به سمت پذیرش واقعیت های رابطه زناشویی می تواند نقش موثری در پیشگیری از طلاق داشته باشد .
نقش واسطه ای احساسات مثبت نسبت به همسر در رابطه بین خودکنترلی و اعتیاد به اینترنت در زنان فعال در شبکه های اجتماعی
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۴
93 - 112
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای احساسات مثبت نسبت به همسردر رابطه بین خودکنترلی واعتیادبه اینترنت در زنان فعال درشبکه های اجتماعی انجام شد.این پژوهش از نوع همبستگی بوده و جامعه موردمطالعه آن شامل کلیه زنان متأهل فعال در شبکه اجتماعی اینستاگرام وعضو پیج های دردسترس بود،که دربازه زمانی تیرتا مردادماه 1398،عضواین پیج ها بودند.به همین منظور با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند،تعداد 299 نفر از زنان متأهل عضو این پیج دربازه زمانی مذکور،انتخاب شده وبه پرسشنامه های اعتیادبه اینترنت،خودکنترلی واحساسات مثبت،پاسخ دادند. سپس داده ها بااستفاده ازنرم افزارآماریSPSS نسخه 22 وبه کمک ضریب همبستگی پیرسون ورگرسیون چندگانه موردتجزیه وتحلیل قرارگرفتند.نتایج نشان دادند،هریک ازابعادخودکنترلی شامل خودکنترلی اولیه(05/0P<و 454/0- =β)ومؤلفه خودکنترلی منع کننده(05/0P<و 317/0-=β) می تواننداعتیادبه اینترنت درزنان را پیش بینی نموده وهمچنین ضرایب استاندارد و غیراستانداردرگرسیون چندگانه به روش همزمان نیز بیانگرآن بودکه احساس مثبت نسبت به همسر(05/0P<و 399/0- =β) می تواند اعتیاد به اینترنت درزنان راپیش بینی کند. نتایج نشان دادکه خودکنترلی ازطریق احساسات مثبت نسبت به همسر با اعتیاد به اینترنت رابطه غیر مستقیم دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تقویت احساسات مثبت نسبت به همسر می تواند میزان خودکنترلی افراد را بالا برده ودرنتیجه به صورت غیرمستقیم ازمیزان اعتیاد به اینترنت درزنان بکاهد.
مقایسه ذهن آگاهی و سلامت عمومی در افراد نظامی با و بدون اختلال وزوز گوش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
29 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف : اختلال وزوز گوش در افراد نظامی شایع است و به همین دلیل پژوهش حاضر با هدف مقایسه ذهن آگاهی و سلامت عمومی در افراد نظامی با و بدون اختلال وزوز گوش انجام شد.
روش : این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا علی- مقایسه ای بود. جامعه پژوهش نظامیان مرد مراجعه کننده به بیمارستان خانواده ارتش و دانشجویان دانشگاه افسری امام علی (ع) در سال های 1400-1399 بودند. حجم نمونه 50 نفر در نظر گرفته شد که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه مساوی (25 نفر با اختلال وزوز گوش و 25 بدون آن) جایگزین شدند. گروه ها به پرسشنامه های ذهن آگاهی (بائر و همکاران، 2006) و سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلیر، 1979) پاسخ دادند و داده ها با روش های خی دو و تی مستقل در نرم افزار SPSS-21 تحلیل شدند.
یافته ها : یافته ها نشان داد که گروه ها از نظر متغیرهای جمعیت شناختی تأهل و سن تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>). گروه ها از نظر نمره کل ذهن آگاهی و مولفه های مشاهده، توصیف و عمل با آگاهی تفاوت معناداری داشتند (05/0˂P)، اما از نظر مولفه های عدم قضاوت گری و عدم واکنشگری تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>). همچنین، گروه ها از نظر نمره کل سلامت عمومی و مولفه های علائم جسمانی، افسردگی و بدکارکردی اجتماعی تفاوت معناداری داشتند (05/0˂P)، اما از نظر مولفه اضطراب و بی خوابی تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>).
نتیجه گیری : نتایج حاکی از وضعیت نامناسب تر نظامیان با اختلال وزوز گوش در مقایسه با نظامیان بدون آن از نظر ذهن آگاهی و سلامت عمومی بود. بنابراین، برنامه ریزی برای بهبود ویژگی های روانشناختی آنها جهت استفاده از روش های درمانی مناسب ضروری است.
مدل خودتنظیمی یادگیری بر اساس باورهای هوشی و ادراک جو کلاس با میانجی گری خودکارآمدی در دانش آموزان تیزهوش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
55 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی مدل خودتنظیمی یادگیری بر اساس باورهای هوشی و ادراک جو کلاس با میانجی گری خودکارآمدی دانش آموزان تیزهوش بود.
روش : پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان تیزهوش دوره متوسطه دوم مناطق 2و 4شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. تعداد افراد نمونه 400 دانش آموز بودند که با روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودتنظیمی یادگیری (پینتریچ و همکاران، 1990)، باورهای هوشی (عبدالفتاح و ییتس، 2006)، ادراک از جو کلاس (رووی، 2002) و خودکارآمدی عمومی (شرر و همکاران، 1982) بودند. داده های گردآوری شده با روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری به وسیله نرم افزارهای Amos24 و spss26 تحلیل شدند.
یافته ها: برآیندها نشان دادند که الگوی نهایی از برازش خوبی برخوردار بود. براساس نتایج حاصل از روابط مستقیم متغیرهای پژوهش نشان داد که باورهای هوشی بر خودکارآمدی و خودتنظیمی یادگیری، همچنین ادراک از جو کلاس بر خودکارآمدی و خودتنظیمی یادگیری و خودکارآمدی بر خودتنظیمی اثر مثبت و معناداری داشتند (001/0>P). اثر غیرمستقیم باورهای هوشی و ادراک از جو کلاس بر خودتنظیمی یادگیری از طریق خودکارآمدی به ترتیب برابر 1215/0 و 1185/0 بود که از لحاظ آماری معنادار بودند (001/0>P)
نتیجه گیری : با توجه به اینکه عواملی چون باورهای هوشی و انگیزشی و محیطی بر خودتنظیمی یادگیری تاثیرگذار است و خودتنظیمی یادگیری نقش مهمی در عملکرد تحصیلی دارد. نتایج این پژوهش می تواند تلویحات مهمی برای دست اندرکاران تعلیم و تربیت و خدمات بهداشت روانی و خانواده ها دارد.
اثربخشی آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا بر رضایت زناشویی زنان با سندرم نشانگان پیش از قاعدگی (PMS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۸
30-52
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا بر رضایت زناشویی زنان با سندرم نشانگان پیش از قاعدگی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به سندرم پیش از قاعدگی مراجعه کننده به درمانگاه طب زناشوئی شهر کرمانشاه در پاییز و زمستان 1395 بود که از بین آنها 30 نفر به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف و از طریق مصاحبه اولیه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت یکسان گمارده شدند. از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ در 2 مرحله پیش آزمون و پس آزمون برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. مداخله گروهی آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا بر روی گروه آزمایش به مدت 9 جلسه 5/1 ساعته در هر هفته 2 جلسه انجام شد؛ در حالی که بر روی گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس یک متغیره بر روی نمرات پیش از درمان و درمان نشان داد که آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرت گرا بر افزایش میزان رضایت زناشویی زنان با سندرم نشانگان پیش از قاعدگی در سطح (001/0 p>) تأثیر معناداری دارد. بنابراین با استناد به یافته های به دست آمده از پژوهش حاضر می توان گفت، آموزش الگوی ارتباطی کثرت گرا که مبنی بر گفت و شنود بالا است نقش کلیدی در میزان رضایت زناشویی زنان با سندرم پیش از قاعدگی دارد.
مطالعه پیشایندها و پیامدهای بی ادبی در محل کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کارکنان سازمان های امروزی نسبت به گذشته شاهد رفتارهای نامطلوب و ناپسند بیشتری هستند. یکی از انواع بدرفتاری ها که به تازگی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است، بی ادبی در محل کار می باشد. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر ویژگی های شخصیتی (مدل پنج عاملی شخصیت) و سبک های مدیریت تعارض بر بی ادبی در محل کار می باشد. همچنین مطالعه فعلی به بررسی تأثیر بی ادبی در محل کار بر حس خجالت و تعلق کارکنان نیز به عنوان پیامدهای بی ادبی پرداخته است.روش: پژوهش فعلی یک مطالعه ی میدانی و از نوع پیمایشی است که نمونه ی آماری آن شامل 650 نفر از کارکنان ادارات بانک مسکن در شهر تهران می باشد. روش نمونه گیری در دسترس بوده و برای سنجش بی ادبی در محل کار از پرسشنامه کورتینا و همکاران (2001)، سبک های مدیریت تعارض از پرسشنامه رحیم و مگنر (1995)، ویژگی های شخصیتی از پرسشنامه سائوسیر (1994)، خجالت از پرسشنامه لاری، لندل و پتون (1996) و تعلق از پرسشنامه گودارد (2001) استفاده شده است.یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که ویژگی های ثبات هیجانی، برون گرایی و باوجدان بودن به ترتیب بیشترین تأثیر را بر بی ادبی در محل کار می گذارند. همچنین از میان سبک های مدیریت تعارض، تسلط، یکپارچگی و مصالحه نیز به ترتیب بیشترین اثرگذاری را بر بی ادبی در محل کار دارند. بعلاوه، نتایج نشانگر آن است که بی ادبی در محل کار بر حس خجالت کارکنان تأثیر مثبت و بر حس تعلق آنان تأثیری منفی می گذارد.نتایج: پژوهش فعلی بر دانش موجود در حوزه رفتار سازمانی می افزاید و بعلاوه نشان می دهد که با کنترل عوامل پیشینی، می توان بی ادبی در محل کار را کاهش داده و از پیامدهای نامطلوب آن جلوگیری کرد.
فراتحلیل آموزش های تنظیم هیجان بر کاهش نشانگان اختلال افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
83-61
حوزههای تخصصی:
تنظیم هیجان یکی از حوزه هایی است که در دهه ی اخیر در زمینه ی سبب شناسی افسردگی مورد توجه بوده است. نتایج مطالعات اثربخشی آموزش های تنظیم هیجان بر افسردگی متفاوت و متناقض است. بنابراین هدف این فراتحلیل، تعیین میزان اثربخشی آموزش های تنظیم هیجان بر کاهش نشانگان اختلال افسردگی بود. روش: این پژوهش با استفاده از تکنیک فراتحلیل و با یکپارچه کردن نتایج تحقیقات مختلف، اندازه اثر آموزش های تنظیم هیجان را مشخص می نماید. برای دستیابی به این هدف، ادبیات پژوهشی مربوطه، در پایان نامه ها و مقاله های انتشاریافته در مجلات علمی بین سال های 1389 تا 1399 بررسی شد. 17 پژوهش(14مقاله و 3 پایان نامه) قابل قبول از لحاظ روش شناختی انتخاب شدند و فراتحلیل بر روی آن ها انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها و محاسبه اندازه اثر با استفاده از نرم افزار CMA2 و شاخص g - هجز انجام شد. یافته ها: یافته های حاصل از این فراتحلیل نشان داد که میزان اثر تصادفی آموزش های تنظیم هیجان بر کاهش نشانگان اختلال افسردگی (39/1) است (001/0> P ) که مطابق جدول کوهن اندازه ی اثر بزرگ ارزیابی می شود و این مقدار از معناداری بالینی بالایی برخوردار است. نتیجه گیری: به نظر می رسد که آموزش های تنظیم هیجان می تواند به عنوان روشی مناسب برای کاهش اختلال افسردگی در مراکز آموزشی و درمانی استفاده شود.
اثربخشی غنی سازی روابط زوجین بر اساس رویکرد هیجان مدار بر سازگاری و کیفیت روابط زناشویی
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۲
103 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش اثربخشی غنی سازی روابط زوجین بر اساس رویکرد هیجان مدار بر سازگاری و کیفیت روابط زناشویی بود. روش اﻳﻦ پژوهش از ﻧﻮع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-ﭘﺲآزﻣﻮن با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل زنان متاهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهزیستی شهر کرج در بهار و تابستان سال 1398 بود. 30 نفر زن متاهل به روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه غنی سازی روابط زوجین بر اساس رویکرد هیجان مدار را آموزش دیدند. سپس از آن ها پس آزمون گرفته شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سازگاری زناشویی توسط لاک- والاس (1959) و کیفیت روابط زناشویی باسبی، کران، لارسن و کریستنسن (1995) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها تفاوت معناداری را بین عملکرد دو گروه آزمایش و گواه در سازگاری زناشویی و کیفیت روابط زناشویی در مرحله پس آزمون و پس از یک ماه پیگیری نشان داد(05/0P<). بر اساس می توان نتیجه گیری کرد که غنی سازی روابط زوجین با رویکرد هیجان مدار می تواند شیوه مناسبی برای بهبود سازگاری و کیفیت روابط زناشویی زنان متاهل باشد.
اثربخشی زوج درمانی خودتنظیم گری-دلبستگی بر تعهد زناشویی و عملکرد جنسی زنان دارای رابطه فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی زوج درمانی خود تنظیم گری _ دلبستگی بر تعهد زناشویی و عملکرد جنسی زنان دارای رابطه فرازناشویی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود.جامعه آماری کلیه زنان دارای رابطه فرازناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره ویژه زنان در شهرستان سنندج بود. با نمونه گیری در دسترس، 30 نفر انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15نفره) گمارده شدند. پرسشنامه های تعهد زناشویی (آدامز و جونز، 1997) و عملکرد جنسی زنان (روزن، گراندون، مایرز و هاتی، 2004) استفاده شد. برای گروه آزمایش برنامه زوج درمانی خود تنظیم گری _ دلبستگی سپهوند، رسول زاده، طباطبایی، بشارت و الهیاری (1393) طی 8 جلسه 90 دقیقه ای، یکبار در هفته اجرا و داده ها با آزمون تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که زوج درمانی خود تنظیم گری _ دلبستگی بر بهبود تعهد زناشویی و عملکرد جنسی زنان دارای رابطه فرازناشویی اثربخش بود. و این اثربخشی در مرحله پیگیری ماندگار بود (001/ P< ). نتیجه گیری: رویکرد زوج درمانی خود تنظیم گری _ دلبستگی با کمک به زنان برای رسیدن به سازگاری بیشتر در روابط، گفتگو و مذاکره، افزایش توانایی تعامل می تواند تعهد زناشویی و عملکرد جنسی را در زنان دارای رابطه فرازناشویی بهبود بخشد.
بررسی کیفی نقش پیشگیرانه پلیس زن در افزایش احساس امنیت اجتماعی پس از بحران زلزله کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
123 - 164
حوزههای تخصصی:
نیروی انتظامی پس از وقوع بحران، می تواند در ایجاد احساس امنیت برای مردم منطقه بحران زده نقش مؤثری ایفا کند. این پژوهش با هدف بررسی نقش پیشگیرانه پلیس در افزایش احساس امنیت اجتماعی پس از بحران زلزله کرمانشاه انجام گرفت. جامعه ی پژوهش شامل کلیه کارکنان نیروی انتظامی بود که پس از زلزله کرمانشاه در منطقه حضور یافتند و درصدد برقراری امنیت اجتماعی می کوشیدند. از میان جامعه مذکور نمونه گیری به صورت هدفمند تا حد اشباع (17 کارمند نیروی انتظامی) ادامه یافت. در این پژوهش برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش پدیدارشناسی استفاده گردید. به این ترتیب که با کمک مصاحبه ساختارنیافته اطلاعات مرتبط با افراد نمونه جمع آوری شدند. نقش بازدارندگی شامل نقش بازرسی و بازجویی، نقش رصد و شناسایی، نقش مقابله ای و مواجه ای و عملکرد نظارتی و کنترلی شد. نقش مراقبت پیشگیرانه؛ شامل پیشگیری از بحران های آتی، نقش آگاهی بخشی، نقش حفاظتی و نقش انضباط عملکردی در سه زیرمجموعه نقش شامل امنیت بخشی مقتدرانه؛ هدفمندسازی اقدامات؛ اصلاح سیاستمدارانه رفتار؛ نقش تنویر افکار عمومی طبقه بندی شد. این بررسی نشان دهنده نقش محوری است که زنان پلیس می توانند در ایجاد احساس امنیت اجتماعی ایفا کنند. همچنین بیانگر آن است که جامعه با توجه به ملاحظات فرهنگی-اسلامی به حضور پلیس زن در مداخلات انتظامی نیاز دارد.
نقش میانجی رفتارهای دلبستگی در رابطه تعامل با خانواده اصلی با کیفیت زناشویی و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۲۳۵-۲۱۰
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی میانجیگری رفتارهای دلبستگی در ارتباط بین تعامل با خانواده ی اصلی با کیفیت زناشویی و افسردگی بود. روش: طرح پژوهش همبستگی و از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه ی پژوهش حاضر شامل کلیه ی دانشجویان متأهل دانشگاه شهید چمران اهواز در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۳۹۸ بود که از این میان، 200 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری متغیرها از مقیاس خانواده ی اصلی (هاوشتاد و همکاران، 1985)، مقیاس کوتاه دسترسی پذیری، پاسخ گویی و همدم طلبی (سندبرگ و همکاران، ۲۰۱۲)، فرم تجدید نظر شدهی مقیاس سازگاری زوجی (باسبی و همکاران، ۱۹۹۵) و سیاهه ی افسردگی بک (۱۹۷۲) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و نرمافزارهای 26-SPSS و 24-AMOS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل همبستگی نشان داد میان همه متغیرها همبستگی معنادار وجود دارد. شاخص های برازندگی حاکی از تایید مدل پژوهش با یک شاخص اصلاح بود. همچنین، نتایج نشان داد رفتارهای دلبستگی به طور معناداری در ارتباط بین تعامل با خانواده اصلی با افسردگی و کیفیت زناشویی میانجی گری می کند. نتیجه گیری: براساس نتایج، می توان نتیجه گرفت که نوع و شدت رفتارهای دلبستگی همسران نقش تعیین کنند ه ای در سهم تجارب قبلی آنها در خانواده اصلی شان بر افسردگی و کیفیت زندگی زناشویی شان دارد.
اثربخشی آموزش طرحواره درمانی یانگ بر تاب آوری و سبک های فرزندپروری مادران دانش آموزان متوسطه دوم
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش طرحواره درمانی یانگ بر تاب آوری و سبک های فرزندپروری مادران دانش آموزان متوسطه دوم منطقه 5 شهر تهران(پونک) بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مادران دانش آموزان متوسطه دوم منطقه 5 شهر تهران (پونک) در سال تحصیلی 1398-1399 تشکیل می دادند که تعداد آن ها 1400 نفر می باشند. روش نمونه گیری این پژوهش به صورت خوشه ای بود که تعداد گروه نمونه شامل 30 نفر (15 نفر آزمایش و 15 نفر کنترل) به صورت تصادفی انتخاب گردیدند. شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون و پس آزمون ، مقیاس های تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) و فرزندپروری (بامرین، 1998) را تکمیل کردند و آزمودنی های گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش طرحواره درمانی قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس انجام شد. نتایج حاصل نشان داد که، آموزش طرحواره درمانی بر تاب آوری با اندازه اثر (65/0) بیشترین تاثیر و پس از آن بر سبک فرزندپروری سهل گیرانه با اندازه اثر (52/0) و سپس بر سبک فرزندپروری قاطعانه با اندازه اثر (4/0) و در آخر بر سبک فرزندپروری مستبدانه با اندازه اثر(39/0) بیشترین تاثیر را داشته است. با توجه به نتایج می توان گفت که، طرحواره درمانی یانگ بر بهبود تاب آوری و سبک های فرزندپروری مادران دانش آموزان مقطع متوسطه دوم تاثیر دارد.
تدوین دست نامه راهنمای هنر درمانی مادر-محور و آزمون اثر آن بر رابطه مادر و کودک برای خانواده های دارای کودکان دچار اختلالات طیف درخودماندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلالات طیف درخودماندگی به عنوان یکی از وخیم ترین و پیچیده ترین اختلالات روان شناختی کودکان شناخته شده است که با مشکلاتی چون نقص کیفی در روابط اجتماعی، کلامی و رفتارها، حرکات تکراری، کلیشه ای و محدود همراه است. این مشکلات در روند ارتباط و تعاملات این کودکان با سایرین و اعضای خانواده به خصوص مادران آن ها اثر منفی و آسیب زایی دارد. پژوهش حاضر با هدف تدوین دست نامه راهنمای هنر درمانی مادر-محور و چگونگی اثربخشی آن بر رابطه مادر و کودک انجام گرفته است. روش مورداستفاده در پژوهش حاضر، روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون، همراه با گروه کنترل و پیگیری (دوماهه) است. تعداد بیست مادر و کودک دارای اختلالات طیف درخودماندگی از میان مادران و کودکانی که به کلینیک آموزش و پژوهش کودکان با اختلال ویژه دانشگاه شهید بهشتی مراجعه کرده اند، انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه ده نفره آزمایش و کنترل قرار داده شدند. هر دو گروه در سه مرحله، پیش و پس از مداخله و دو ماه بعد از مداخله به مقیاس رابطه مادر و کودک پیانتا (Pianta, 1992) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و روش های آماری t استیودنت و تحلیل واریانس آمیخته استفاده شده است. یافته ها نشان داد که دست نامه راهنمای هنر درمانی مادر-محور به طور معناداری رابطه مثبت مادر و کودک را در گروه آزمایش افزایش داده است؛ افزایش صمیمیت (F=8.49,sig<0.001) کاهش تعارض (F=47.52,sig<0.001) و کاهش وابستگی (F=13.29,sig<0.001). به عبارت دیگر تعارض و وابستگی در رابطه مادر و کودک دارای اختلالات طیف درخودماندگی کاهش و نزدیکی افزایش یافته است. درنتیجه اثربخشی دست نامه راهنمای هنر درمانی مادر-محور مورد تائید است.
هم سنجی اثربخشی برنامه ایجاد پیوندهای خانوادگی پایدار و درمان متمرکز بر هیجان بر تاب آوری، بی آلایشی و تنظیم شناختی هیجان در زوجین متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به کارگیری مداخلات فراخور برای کاهش تعارضات زوجین اهمیت بسزایی دارد. بر این اساس، پژوهش حاضر باهدف هم سنجی اثربخشی برنامه ایجاد پیوندهای خانوادگی پایدار و درمان متمرکز بر هیجان بر تاب آوری، بی آلایشی و تنظیم شناختی هیجان در زوجین متأهل و متعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان رشت صورت گرفت. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به شیوه پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دربرگیرنده همه زوجین متأهل و متعارض ارجاع داده شده از سوی اداره بهزیستی به مراکز مشاوره شهرستان رشت در سال 1398 بودند. از این جامعه 36 نفر از زوجین با داشتن ملاک های ورود به پژوهش، به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در سه گروه 12نفری قرار گرفتند؛ ولی به دلیل افت آزمودنی ها تعداد نفرات هر گروه به 10 نفر رسید. برنامه ایجاد پیوندهای خانوادگی پایدار و درمان متمرکز بر هیجان در گروه های آموزش به مدت 8 جلسه 1 ساعته اجرا شد و گروه کنترل درمانی دریافت نکرد. پس از پایان جلسات از هر سه گروه پس آزمون گرفته شد. ابزار های مورداستفاده مقیاس تاب آوری (Connor & Davidson, 2003)، مقیاس بی آلایشی زناشویی (Walker & Thompson, 1983) و پرسشنامه تنظیم شناختی (Garnefski, 2001) بودند. برای تجزیه تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که برنامه ایجاد پیوندهای خانوادگی پایدار و درمان متمرکز بر هیجان بر تاب آوری، بی آلایشی و تنظیم شناختی هیجان تأثیر معنی داری داشته است (P<0/05). همچنین نتایج نشان داد از میان دو مداخله برنامه ایجاد پیوندهای خانوادگی پایدار و درمان متمرکز بر هیجان، برنامه ایجاد پیوندهای خانوادگی پایدار بر تاب آوری و بی آلایشی زوجین مؤثرتر از درمان متمرکز بر هیجان است. با توجه به یافته های پژوهش، به مشاوران و روان شناسان پیشنهاد می شود متغیر های تاب آوری، بی آلایشی و تنظیم شناختی هیجان را در کار با زوجین متعارض موردتوجه قرار دهند.
پیش بینی تعارض کار - خانواده بر پایه تنیدگی شغلی، شفقت به خود و سازگاری زناشویی در میان آموزگاران زن هنگام اخبار کووید ۱۹
حوزههای تخصصی:
محیط کار و خانواده به عنوان دو قطب اصلی زندگی در دهه حاضر درگیر همه گیری کووید ۱۹ شد و عوامل زیادی همچون تعارض، سازگاری، تنیدگی و غیره را تحت تأثیر قرار داد. هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی تعارض کار - خانواده بر اساس تنیدگی شغلی، شفقت به خود و سازگاری زناشویی در بین آموزگاران زن در همه گیری کووید ۱۹ بود. پژوهش توصیفی با طرح همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه آموزگاران زن شهر تفت که از بین آن ها تعداد 250 معلم زن به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه تعارض کار – خانواده (Carlson, Grzywacz& Zivnuska, 2000)، پرسشنامه شفقت ورزی به خود (Neff, 2003) پرسشنامه سازگاری زناشویی، (Spannier,1976) و پرسشنامه تنیدگی شغلی (Osipow,1987) آزمودنی ها تکمیل شد. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام با نرم افزارSpss نسخه 23 تحلیل شد. نتایج نشان داد سازگاری زناشویی پیش بینی کننده منفی و معنی دار تعارض کار-خانواده است (309/0=R2،01/0p<، 52/10-t=،555/0-β=) و با یک واحد استاندارد افزایش در سازگاری زناشویی، 555/0 واحد استاندارد تعارض کار- خانواده کاهش پیدا می کند. همچنین نتایج نشان داد تنیدگی شغلی پیش بینی کننده مثبت و معنی دار تعارض کار-خانواده است (063/0=R2،01/0p<، 96/4t=،326/0β=) و با یک واحد استاندارد افزایش در تنیدگی شغلی، 326/0 واحد استاندارد تعارض کار- خانواده افزایش پیدا می کند. نتیجه اینکه افزایش تنیدگی شغلی افزایش تعارض کار – خانواده را در پی دارد درحالی که افزایش سازگاری زناشویی کاهش دهنده تعارض کار-خانواده بود بنابراین توجه به این گونه متغیرها جهت شناخت تأثیرات آنان بر خانواده در مراکز مشاوره و روان شناسی ضروری به نظر می رسد.
تاثیر مشاوره مسیر شغلی بر چالش های اشتغال زنان و کیفیت زندگی کاری آنان در صنعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مشاوره مسیر شغلی مبتنی بر تعهد و پذیرش در چالش های اشتغال زنان و کیفیت زندگی کاری زنان در صنعت ایران اجرا شد. در این پژوهش از روش تحقیق نیمه تجربی پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان زن شاغل در ذوب آهن اصفهان بوده که بر اساس نمونه گیری تصادفی (30 ) نفر انتخاب و در دو گروه (15) نفر آزمایش و (15) نفر گواه گمارده شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته چالش های اشتغال زنان و کیفیت زندگی کاری زنان است. اطلاعات تحقیق توسط نرم افزار(spss21 ) و با استفاده از تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد مشاوره مسیر شغلی مبتنی بر تعهد و پذیرش در چالش های اشتغال زنان تاثیر معنی دار اما بر کیفیت زندگی کاری تاثیر معنی داری ندارد.
بررسی عملی بودن آزمون استعداد بارت برای هدایت تحصیلی شغلی دانش آموزان پایه نهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی عملی بودن آزمون استعداد بارت (2015) برای هدایت تحصیلی شغلی دانش آموزان پایه نهم استان کردستان و آذربایجان غربی مورد بررسی قرار گرفت.روش: روش تحقیق کاربردی از نوع همبستگی بود. در اجرای این پژوهش گروهی با حجم 381 نفر از دانش آموزان پایه دهم و پازدهم شهرستان سقز و بوکان به روش نمونه گیری تصادفی و خوشه ای انتخاب و پرسشنامه استعداد بارت بر روی آن ها اجرا شد. ابزار پژوهش مجموعه 434 سؤالی استعداد بارت بود که آزمودنی می بایست در 135 دقیقه به سؤالات آزمون پاسخ میداد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از دو روش همبستگی و روش عملی و تجربی استفاده شد و نتایج با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته ها نشان داد که در روش اول آزمون استعداد بارت در برخی حیطه ها و رشته هابا نتایج کارنامه هدایت تحصیلی همبستگی مثبت و معنا داری دارد و در روش دوم برای هر رشته تحصیلی شغلی یک فرمول مشخص شد که از طریق جمع امتیازات هر فرمول در هر رشته میتوان اولویت رشته هر فرد را در هدایت تحصیلی شغلی مشخص کرد.نتیجه گیری: به طورکلی یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که آزمون استعداد بارتوانایی کابرد در هدایت تحصیلی را دارد.