فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۴٬۳۹۲ مورد.
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۸
128 - 147
حوزههای تخصصی:
هدف: توجه به سطح سلامت و بهزیستی روان شناختی دانشجویان به عنوان مهمترین آینده سازان کشور، از اهمیت بسزایی برخوردار است. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی و ارایه یک مدل پیش بینی از بهزیستی روان شناختی آنها براساس ذهن آگاهی با میانجی گری سبک های مقابله ای بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود که با روش مدل معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری تحقیق دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی بودند که از بین آنها 365 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ذهن آگاهی، سبک های مقابله ای و بهزیستی روان شناختی استفاده گردید. پایایی و روایی ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که ذهن آگاهی بر سبک مقابله ای مسأله مدار (917/8 t=) و بهزیستی روان شناختی (269/9 t=) اثر مثبت و معنادار ی دارد اما بر سبک هیجان مدار (497/7-t=) و سبک اجتنابی (232/6-t=) اثر منفی و معناداری دارد. همچنین سبک مقابله ای مسأله مدار بر بهزیستی روان شناختی (288/3t=)، اثر مثبت و معناداری دارد اما اثر سبک هیجان مدار و سبک اجتنابی بر بهزیستی روان شناختی به لحاظ آماری معنادار نیست. همچنین نقش میانجی سبک مقابله ای مسأله مدار در رابطه ذهن آگاهی و بهزیستی روان شناختی (098/3t=) معنی دار است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مدل پیش بین ارائه شده از برازش مناسبی برخوردار است و متغیرهای ذهن آگاهی و سبک مقابله ای مسأله مدار در بهزیستی روان شناختی اثرگذار هستند.
نقش واسطه ای عزم تبیین علّی مشغولیت تحصیلی بر اساس باورهای ضمنی هوش
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
55 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضرتبین علی مشغولیت تحصیلی بر اساس باورهای ضمنی هوش با توجه به نقش واسطه ای عزم بود.پژوهش حاضراز نوع هدف کاربردی واز نظر روش،همبستگی مبتنی برمعادلات ساختاری است.جامعه آماری پژوهش دانش-آموزان دوره دوم متوسطه شهراراک درسال تحصیلی1402-1401 بودند.نمونه566 نفر بودکه بااستفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند.ابزار پژوهش شامل پرسشنامه عزم(داک وورث و کونین،2009)پرسشنامه باورهای ضمنی هوش(عبدالفتاح و یتس،2006) و پرسشنامه مشغولیت تحصیلی(تینیو،2009)بود. داده های گردآوری شده با روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS تحلیل شدند.نتایج تحلیل داده ها نشان دادکه مدل پژوهش براساس داده های تجربی برازش مطلوبی دارد.باورذهنیت رشددارای اثر مستقیم ومثبت برابعاد مشغولیت تحصیلی(شناختی،رفتاری،عاطفی)بود. نتایج مربوط به روابط غیرمستقیم نشان دادند که ذهنیت رشد از طریق استمرار تلاش اثر غیرمستقیم معنی داری بر تمامی ابعاد مشغولیت تحصیلی (شناختی، رفتاری و عاطفی) داشت، از سویی دیگر ذهنیت رشد از طریق ثبات علاقه اثر غیرمستقیم معنی داری فقط بر بعد عاطفی مشغولیت تحصیلی داشت و اثر غیر مستقیم ذهنیت رشد از طریق ثبات علاقه بر ابعاد شناختی و رفتاری مشغولیت تحصیلی معنی دار نبود.درنتیجه بُعد استمرار تلاش عزم، رابطه بین ذهنیت رشد و تمام ابعاد مشغولیت تحصیلی(شناختی، رفتاری و عاطفی)را میانجی کرد، در حالی که بُعد ثبات علاقه عزم تنها میانجی گر ارتباط بین ذهنیت رشد و بُعد عاطفی مشغولیت تحصیلی بود.
اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تعهدوپذیرش بر کاهش تعارضات زناشویی زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تعارضات زناشویی محور بسیاری از پژوهش ها بوده و پرداختن به هیجان، رفتار و شناخت نقش محوری در روان درمانی دارد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تعهد و پذیرش برکاهش تعارضات زناشویی زوجین بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مرکز مشاوره آرامش اندیشه در هفت ماهه اول سال1400بود. از بین آن ها30 زوج داوطلب به صورت نمونه گیری در دسترس با در نظر گرفتن شاخص های ورود و اعمال معیارهای خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه با حجم 15زوج قرار گرفتند. سپس زوج درمانی مبتنی بر تعهد و پذیرش در10جلسه، هفته ای دو بار برای گروه آزمایش اجرا شد. هردو گروه قبل و بعد از مداخله و در مرحله پیگیری به پرسشنامه تعارضات تجدید نظر شده پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس آمیخته ساده استفاده شد. یافته ها: نتایج، حاکی از کاهش تعارضات زوجین گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه(110/108=F، 0001/0= P) و نیز پایداری نتایج در مرحله پیگیری(40/39= F،001/0=P) بود. بنابراین می توان بیان کرد که کاربست این مداخله راهکاری مؤثر برای کاهش تعارضات زناشویی زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مرکز مشاوره قابل آزمودن است.
تحلیل مضمون عوامل خانوادگی موثر بر فرآیند رشد مسیر شغلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: منظومه خانواده به عنوان یک متغیر بافتاری مهم، بستر اولیه رشد شغلی دانش آموزان است که بر تکوین و رشد آرزوهای شغلی آنان اثرگذار است؛ لذا پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش عوامل خانوادگی در فرآیند رشد شغلی دانش آموزان انجام شد. روش: پژوهش، کیفی از نوع تحلیل مضمون بود. جمعیت موردمطالعه، شامل 2 گروه بود:1) کتب و مقالات حوزه های مشاوره شغلی و مدرسه در محدوده سال های 1390 تا 1400؛ 2) کارشناسان حوزه های مشاوره مدرسه و شغلی مشتمل بر دو گروه: الف) اساتید دانشگاه و ب) مشاوران مدارس. در تحلیل اسناد، 7 کتاب و 14 مقاله؛ و در بخش مصاحبه شوندگان، 21 نفر (9 استاد و 12 مشاور مدرسه)، در سال تحصیلی 1400-1399، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش های گردآوری داده ها، شامل تحلیل اسناد و مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. داده ها با روش تحلیل شبکه مضامین آتراید-استرلینگ (2001)، تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشانگر 3 مضمون فراگیر؛ 6 مضمون سازمان دهنده و 106 مضمون پایه بود. مضامین فراگیر شامل «تقش آفرینی والدین»؛ «روایت شغلی خانواده» و «بافت و ساخت خانواده» بود. نتیجه گیری: اکتساب باورها، طرح واره ها، ارزش ها و سایر سازه های شغلی دانش آموزان، ابتدا متأثر از الگوهای تعاملی در نظام خانواده است. لذا حمایت اطلاعاتی، روانی و عاطفی از فرزندان در سراسر فرآیند رشد شغلی، اقدامی موثر و راهگشاست.
اثربخشی برنامه آموزش بهبود کیفیت زندگی کاری بر تعارض کار-خانواده و خودشکوفایی کارکنان بر اساس نقش تعدیل گر امنیت شغلی ادراک شده و خوش بینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۶)
169 - 192
حوزههای تخصصی:
هر سازمانی به دنبال حفظ دارایی های با ارزش خود است تا از این طریق بقا و بالندگی خود را تضمین کند. ارزشمندترین دارایی هر سازمان نیروی انسانی آن است، بنابراین ضروری است تا کاهش چالش ها و افزایش شکوفایی آنان مورد توجه قرار گیرد؛ بر این اساس هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه آموزش بهبودکیفیت زندگی کاری بر تعارض کار-خانواده و خودشکوفایی کارکنان بر اساس نقش تعدیل گر امنیت شغلی ادراک شده و خوش بینی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان بخش تولید کارخانه تولیدی و صنعتی نهان گل بروجن در بر می گرفتند که از میان آنها 30 نفر بر اساس شیوه نمونه گیری تصادفی در قالب دو گروه آزمایش و کنترل در مطالعه شرکت یافتند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل مقیاس تعارض کار-خانواه کاربالو-پنلا و همکاران(2018)، پرسشنامه امنیت شغلی ادراک شده اولدهام (1986) به نقل از گُرتزکی (2016)، مقیاس خودشکوفایی فاراسی و کانیستراسی (2015) و آزمون جهت گیری به زندگی(شییر و کارور، 1985) بود. داده های بدست آمده از طریق روش تحلیل واریانس با اندازه های مکرر، تحلیل مسیر، رگرسیون خطی و الگوی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS24 و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که برنامه آموزش بهبود کیفیت زندگی کاری در کارکنانی که دارای احساس امنیت شغلی متوسط و پایینی هستند باعث کاهش تعارض کار-خانواده شده و از سوی دیگر باعث افزایش خودشکوفایی در کارکنانی که خوش بینی بیشتری دارند، می گردد.
ارتباط یابی نقش شادابی سازمانی و توانمندسازی روانشناختی در مدیریت ترومای سازمانی نو معلمان با رویکرد شبکه عصبی مصنوعی (ANN)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۶)
149 - 168
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارتباط یابی نقش شادابی سازمانی و توانمندسازی روانشناختی در مدیریت ترومای سازمانی نو معلمان با رویکرد شبکه عصبی مصنوعی انجام گرفت. جامعه آماری این مطالعه شامل نو معلمان استان گیلان، البرز و تهران با جمعیت 15000 نفر بود. روش نمونه گیری از نوع خوشه ای چند مرحله ای بود. حجم نمونه با توجه به مدل کرجسی- مورگان 375 نفر در نظر گرفته شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شادابی سازمانی کرولف ، پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپرتیز و پرسشنامه مدیریت ترومای سازمانی محقق ساخته استفاده شد. روایی ابزارها با نظر استادان علوم تربیتی و روانشناسی تأیید شد. داده ها با شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه (MLP) در نرم افزار Spss.25 تحلیل شد. نتایج نشان داد ارتباط یابی شادابی سازمانی و توانمندسازی روانشناختی بر مدیریت ترومای سازمانی دارای یک لایه ورودی با 13 گره و یک لایه پنهان با 4 گره است و شبکه عصبی مصنوعی به خوبی قادر است پرش ها و روند مدیریت ترومای سازمانی را از روی شادابی سازمانی و توانمندسازی روانشناختی پیش بینی کند. یافته ها نشان می دهد که احساس مشارکت با دیگران بیشترین تأثیر و معنادار بودن کار کمترین تأثیر ضریب اهمیت را در بر آورد مدیریت ترومای سازمانی در بر می گیرد. با توجه به بررسی ها، بحران های روانشناختی در سازمان ها به یک تجربه رایج برای مدیران در سراسر جهان تبدیل شده است. اگر به درستی مدیریت نشود به نظر می رسد که تجربه آسیب جمعی در قالب بسیاری از عوامل سازمانی بروز می دهد که منجر به رفتار ناکار آمد در سازمان می شود.
مقایسه اثربخشی تمرینات گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با درمان گروهی هیجان مدار بر بهزیستی روانشناختی در بیماران بستری شده و بهبود یافته از کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی تمرینات گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان گروهی هیجان مدار بر بهزیستی روانشناختی بیماران بستری شده و بهبود یافته از کرونا انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با 3 گروه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه بیمارانی که در 3 ماه دوم سال 1400 در بیمارستان امام رضا شهر مشهد (ع) بستری و سپس از کرونا بهبود یافته بودند. نمونه آماری برای هر گروه 15 نفر که با روش در دسترس انتخاب و بصورت تصادفی در 3 گروه جایگزین شدند. گروه آموزش اول هشت جلسه 45 دقیقه ای درمان گروهی هیجان مدار و گروه آزمایش دوم هشت جلسه 120 دقیقه ای درمان گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی دریافت کردند، اما گروه کنترل درمانی دریافت نکرد. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف(Ryff., 1989) گردآوری و با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر توسط نرم افزار 23SPSS تحلیل شد. یافته ها: هر دو درمان بر تمامی مولفه های بهزیستی روانشناختی در گروه های آزمایش نسبت به گروه گواه، در مرحله پس آزمون موثر است (05/0> p) و این نتایج تا مرحله پیگیری نیز پایدار ماند. اما، درمان گروهی هیجان مدار اثر بیشتری بر مولفه هدفمندی داشته است (05/0> p). نتیجه : درمان ها می توانند به عنوان روش های مداخله ای موثر بر افزایش بهزیستی روانشناختی در بیماران بستری شده و بهبود یافته از کرونا قلمداد شوند.
بررسی تأثیر خود ارزشیابی مرکزی بر ملاک های همسرگزینی در مردان مجرد در سن 35-20 سالگی (سن ازدواج)
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
21 - 32
حوزههای تخصصی:
خانواده کوچک ترین واحد اجتماعی است و ثبات یا ناپایداری اش بر اعضای خانواده و جامعه تاثیرات منفی مکرری بر جای خواهد گذاشت. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر خود ارزشیابی مرکزی بر ملاک های همسرگزینی در مردان مجرد در سن 35-20 سالگی (سن ازدواج) می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل مردان مجرد در سن 35-20 سالگی (سن ازدواج) شهرستان ملایر در سال 1400 بود که از بین آنها تعداد 200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه خود ارزشیابی مرکزی جاج و همکاران (2003) و پرسش نامه ملاک های انتخاب همسر شوارتز و هاسیبروک (2012) بود. داده ها به وسیله ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون هم زمان تجزیه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که با افزایش خود ارزشیابی مرکزی، میزان کیفیت معیارهای همسرگزینی افزایش پیدا خواهد کرد. بنابراین معیارهای همسرگزینی در مردان مجرد با خودارزشیابی مرکزی افراد، ارتباط دارد.
مدل یابی ساختاری انطباق پذیری مسیر شغلی براساس خوش بینی و رسالت مسیر شغلی با نقش واسطه ای خودکارآمدی و تنظیم هیجانی در معلمان مدارس با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۴)
149 - 174
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی ساختاری انطباق پذیری مسیر شغلی براساس خوش بینی و رسالت مسیر شغلی با نقش واسطه ای خودکارآمدی و تنظیم هیجانی در معلمان مدارس با نیازهای ویژه صورت پذیرفت. پژوهش حاضر جز تحقیقات توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مدارس ویژه در استان کردستان در سال 1401 بودند که بر اساس قاعده «کلاین» برای نمونه گیری در معادلات ساختاری، 213 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس انطباق پذیری مسیر شغلی (CAAS)، مقیاس خوش بینی مسیر شغلی (CFI)، پرسشنامه رسالت مسیر شغلی (CVQ)، مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر و مقیاس تنظیم هیجانی (ERS) استفاده شد. داده ها با استفاده از معادلات ساختاری با نرم افزار Amos-22 تجزیه وتحلیل شدند. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود مدل انطباق پذیری مسیر شغلی براساس خوش بینی و رسالت مسیر شغلی با نقش واسطه ای خودکارآمدی و تنظیم هیجانی در معلمان مدارس با نیازهای ویژه دارای برازش مطلوبی می باشد. ضرایب استاندارد و غیر استاندارد مسیر مستقیم مدل فرضی از خوش بینی (54/0= β؛ 57/7 t= )، رسالت مسیر شغلی (47/0= β؛ 44/6t= )، خودکارآمدی(51/0= β؛ 08/7= t)، و تنظیم هیجانی(48/0= β؛52/6 = t) به انطباق پذیری مسیر شغلی معنی دار شده است (01/0 >p). همچنین نتایج آزمون سوبل نشان داد خوش بینی و رسالت مسیر شغلی با نقش واسطه خودکارآمدی و تنظیم هیجانی اثر غیرمستقیم معناداری بر انطباق پذیری مسیر شغلی دارند. بنابراین وجود رابطه غیرمستقیم بین متغیرهای پژوهش تأیید می شود (05/0>p) .
فراتحلیلی بر پژوهش های مربوط به اثربخشی برنامه های آموزش پیش از ازدواج بر انتظارات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۷
۷۴-۳۲
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این فراتحلیل، تعیین میزان اثربخشی برنامه های آموزش پیش از ازدواج بر انتظارات زناشویی بود. روش: این پژوهش با استفاده از تکنیک فراتحلیل و با یکپارچه کردن نتایج تحقیقات مختلف، اندازه اثر برنامه های آموزش پیش از ازدواج را مشخص می نماید. در مجموع 8 پژوهش قابل قبول از لحاظ روش شناختی انتخاب شدند و فراتحلیل بر روی آن ها انجام گرفت. منابع جستجوی داده ها، پایگاه اطلاعات علمی، پایگاه مجلات تخصصی نور، بانک اطلاعات نشریات ایران و پرتال جامع علوم انسانی بود. تجزیه و تحلیل داده ها و محاسبه اندازه اثر با استفاده از نرم افزار CMA3 و شاخص gهدجز انجام شد. یافته ها: یافته های حاصل از این فراتحلیل نشان داد که میزان تأثیر برنامه های آموزش پیش از ازدواج بر انتظارات زناشویی (55/1) است (001/0>P) که مطابق جدول کوهن اندازه ی اثر بزرگ ارزیابی می شود. نتیجه گیری: به نظر می رسد که برنامه های آموزش پیش از ازدواج می تواند به عنوان روشی مناسب برای تغییر انتظارات زناشویی در مراکز درمانی و آموزشی استفاده شود.
آسیب شناسی اشتغال به کار مرتبط در فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی رشته ی مشاوره: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۸
106 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی اشتغال به کار در فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی رشته مشاوره انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع کیفی و با روش تحلیل مضمون انجام گرفته است. جامعه مورد مطالعه فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی رشته مشاوره بود که 15 نفر با روش هدفمند و گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه گیری تا جایی ادامه یافت که با افزایش حجم نمونه، حجم داده ها به شکل چشمگیری افزوده نمی شد و در واقع داده ها به حد اشباع رسیدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. سوالات بازپاسخ مصاحبه، مبتنی بر مبانی نظری الگوی شغلی چندمحوری شفیع آبادی تدوین شده بود و بعد از کدگذاری اولیه، به تحلیل مضامین و دسته بندی مقوله ها پرداخته شد. یافته ها: تحلیل یافته های حاصل از مصاحبه منجر به استخراج 2 مضمون اصلی، 6 مضمون نیمه فرعی و 22 مضمون فرعی درباره چالش های اشتغال از 88 کد شده است. مضامین اصلی عبارتند از چالش های درون فردی و چالش های برون فردی؛ چالش های درون فردی شامل 2 مضمون نیمه فرعی مسائل شخصیتی و مسائل شناختی است و چالش های برون فردی شامل 4 مضمون نیمه فرعی تحت عنوان مسائل اقتصادی، مسائل آموزشی، مسائل فرهنگی-اجتماعی و مسائل حرفه ای بود. نتیجه گیری: یافته های بدست آمده از مضامین فرعی مسائل شناختی و شخصیتی نشان می دهند که شناخت ابعاد مختلف رشته تحصیلی در زمان انتخاب آن و ویژگی های شخصیتی در انتخاب و یافتن شغل متناسب با رشته تحصیلی فارغ التحصیلان مشاوره حائز اهمیت است. همچنین نتایج بدست آمده از مضامین چالش های برون فردی نیز نشان می دهند، معضلات اقتصادی و معیشتی، آموزش کم کیفیت و غیرکاربردی در دوره کارشناسی دانشگاه ، عدم تنوع در شغل های مرتبط، دشواری حرفه مشاوره و زمان بر بودن، موانعی هستند که باعث می شوند دانشجویان این رشته پس از فراغت از تحصیل، نتوانند در شغل متناسب با رشته مشاوره مشغول به کار شوند.
واکاوی نقش مدیران مدارس در تشکیل و استمرار اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۶)
125 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش مدیران مدارس در تشکیل اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان انجام شده است. روش: این پژوهش با استفاده از روش کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شده است. مشارکت کنندگان پژوهش 20 نفر از مدیران و معلمان خبره در دسترس بودند که در پیشینه خود دارای تجربه فعالیت در گروه های آموزشی بوده و به توفیق در عملکرد حرفه ای خود مشهور بودند. داده های حاصل از مصاحبه با ابزار چک لیست طبقه بندی و تجزیه و تحلیل شدند. سنتز داده ها در سه سطح کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی صورت گرفته است. یافته ها: مطابق با یافته های پژوهش، 18 کدباز (نشانگر) در کد انتخابی «راهبردهای مدیران در تشکیل اجتماع یادگیری حرفه ای» شناسایی گردید. این کدهای باز در قالب 6 مولفه دسته-بندی شدند. همچنین 11 کد باز در کد انتخابی «باورهای مدیران در تشکیل اجتماع یادگیری حرفه ای» شناسایی و در قالب 4 مولفه دسته بندی شدند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد «برنامه محوری»، «پشتیبانی»، «انسجام بخشی»، «مشارکت-جویی»، «توانمندسازی» و «پایش مستمر» مولفه های راهبردی مدیران برای تشکیل و توسعه اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان هستند و «باور به رویکرد جامع بلندمدت، بومی و نتیجه محور»، «پایبندی به راهبری مشارکتی»، «باور به توانایی ایجاد تغییر و بهبود مستمر» و «ضروری دانستن تعهد، خلاقیت، تخصص و تجربه به عنوان پیش نیازهای مدیریتی»، مولفه های مربوط به باورهای مدیران اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان است.
اعتبارسنجی مدل جبران خدمات معلمان بر اساس استراتژی عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۶)
69 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف اعتبارسنجی مدل جبران خدمات معلمان بر اساس استراتژی عملکرد در مدارس شهر تبریز انجام گردید. روش: این پژوهش ازنظر اهداف کاربردی(الگو) و از نوع آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه آماری مرحله کیفی صاحب نظران و خبرگان به تعداد 10 نفر با روش هدفمند گلوله برفی انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی را کلیه مدیران و معلمان مدارس شهر تبریز به تعداد 2700 نفر را تشکیل داده بود که با استفاده فرمول کوکران تعداد 338 نفر، نمونه انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که تحلیل سؤالات آن با استفاده از روش گراندد تئوری انجام گرفت. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کمی پرسشنامه ای بود که از نتایج تحلیل مرحله کیفی، طراحی گردید. یافته ها: در بخش کیفی عوامل مدل جبران خدمات و استراتژی عملکرد، از دو مقوله اصلی(مدل جبران خدمات و استراتژی عملکرد) و شش مقوله فرعی(مالی- مستقیم، مالی- غیرمستقیم، درون سازمانی، برون سازمانی، شایستگی محور و تساوی محور) از 28 کد مستخرج و تائید گردید. در بخش کمی پژوهش تحلیل عاملی تأییدی توسط نرم افزار Smart PLS3 انجام گردید که نشان داد مدل جبران خدمات با تأکید بر استراتژی عملکرد از اعتبار لازم برخوردار بود. نتیجه گیری: وضعیت کنونی مدل جبران خدمات معلمان در راستای عملکرد آنان مورد بازبینی شده و با مدل مطلوب و طراحی شود. همچنین درزمان ارزیابی عملکرد معلمان، مسئولین، شیوه ای را که ملاک عمل قرار می گیرد، به طور شفاف به معلمان اعلام نمایند.
The effectiveness of parent-child interaction training on behavioral problems and aggression of children with ADHD symptoms(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background and Aim: attention-deficit/hyperactivity disorder or ADHD is one of the most common problems of children and adolescents and the reason for referral to psychiatrists and psychologists. Therefore, the aim of this research was to the effectiveness of parent-child interaction training on behavioural problems and aggression of children with ADHD symptoms. Methods: In terms of the purpose, the current research design was of an applied type and in terms of the method of conducting it, it was a quasi-experimental research with a pre-test, post-test and two-month follow-up plan with the experimental and control groups. The statistical population of this study consisted of 6-10-year-old children with ADHD who were referred to a private counselling centre in the 10th district of Tehran in 1401. An available sampling method was used for sampling, and 30 people were selected, and 15 people were equally assigned to the experimental group and 15 people to the control group. In this research, the tools used included Achenbach's Child Behavior Checklist (CBCL), and Buss & Perry's (1992) Aggression Questionnaire. Parent-child interaction therapy was performed according to McNeil & Hembree-Kigin's (2010) protocol on the experimental group, but the control group did not receive any intervention. Statistical data was analyzed with spss software and using analysis of variance with repeated measurements, and Bonferroni's post hoc test was used to check the stability of the effects of the interventions. Results: F values were calculated for behavioural problems (F = 7.63) and aggression (F = 10.74). It can be concluded that the effect of the group membership factor, or in other words, the treatment of parent-child interaction, has led to a significant decrease in dependent variables (p<0.01). The results of Benferroni's post hoc test indicate that the effect of parent-child interaction therapy on behavioural problems and aggression of children with ADHD was stable. Conclusion: It can be concluded that parent-child interaction training was effective on behavioural problems and aggression of children with ADHD symptoms, and this effect was stable.
بررسی تأثیر طرحواره های ناسازگار اولیه بر ملاک های همسرگزینی در مردان مجرد در سن 35-20 سالگی (سن ازدواج)
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
93 - 108
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر طرح واره های ناسازگار اولیه بر ملاک های همسرگزینی در مردان مجرد در سن 35-20 سالگی (سن ازدواج)چکیدهاین پژوهش، باهدف بررسی تأثیر طرح واره های ناسازگار اولیه بر ملاک های همسرگزینی در مردان مجرد در سن 35-20 سالگی (سن ازدواج) صورت پذیرفت. پژوهش پیش رو از نظر روش، یک پژوهش توصیفی همبستگی است. جامعه آماری شامل مردان مجرد در سن 35-20 سالگی (سن ازدواج) شهرستان ملایر در سال 1400 است که از بین آنها تعداد 200 نفر به روش نمونه-گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه طرح واره اولیه یانگ (1999) و پرسش نامه ملاک های انتخاب همسر شوارتز و هاسیبروک (2012) بود. داده ها به وسیله ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون هم زمان تجزیه تحلیل شدند. یافته ها حاکی از آن است که طرح واره های ناسازگار اولیه به صورت منفی بر ملاک های همسرگزینی تأثیرگذار است. بر اساس نتایج پژوهش با کاهش طرح واره های ناسازگار اولیه، میزان کیفیت معیارهای همسرگزینی افزایش می یابد.کلیدواژه ها: ازدواج، طرح واره های ناسازگار اولیه، معیارهای همسرگزینی
رشد هویت شغلی مشاوران تازه کار خانواده در بافت روابط اجتماعی و بین فردی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۷
۱۹۹-۱۷۲
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی کیفی رشد هویت شغلی مشاوران تازه کار خانواده در بافت روابط اجتماعی و بین فردی انجام شد. روش: به لحاظ روش شناختی، این پژوهش با رویکرد کیفی و روش داده بنیاد به انجام رسید. جمعیت مورد مطالعه شامل 12 نفر از نومشاوران خانواده شهر تهران در 6 ماهه اول سال 1401 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و دارا بودن ملاک های ورود، انتخاب و در پژوهش مشارکت کردند. جهت جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. داده های حاصل از مصاحبه ها، با بهره گیری از روش تحلیل مقایسه مداوم استراوس و کوربین (2014) در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که سیر رشد هویت شغلی نومشاوران خانواده دارای مضامین اصلی اهمیت شغل، تعهد و مرکزیت شغلی، دلبستگی شغلی، ابعاد محض و کاربردی هویت مشاوره ای، و جهت گیری حرفه ای در شغل است. این سیر نشان می دهد که برای یک مشاور خانواده در ابتدای سیر رشدی، مشاوره اهمیتی دوچندان یافته و در ادامه به هسته مرکزی هویت وی تبدیل می شود؛ در نهایت نیز یک مشاور سعی می کند تا مرحله حرفه ای شدن پیش برود. نتیجه گیری: هویت مشاوران، عمدتا دارای ماهیتی بین فردی است. تلاش برای رفاه اجتماعی و مسئولیت در قبال اجتماع نقطه ثقل هویت شغلی نومشاوران خانواده است.
اثربخشی «برنامه شروع جدید» بر خودکارآمدی والدگری زنان مطلقه و سازگاری اجتماعی فرزندان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه شروع جدید بر خودکارآمدی والدگری زنان مطلقه و سازگاری اجتماعی فرزندان طلاق بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 30 مادر مطلقه انتخاب و به صورت تصادفی ساده، تعداد 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل گمارده شدند. "برنامه شروع جدید" در ده جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. برای گردآوری داده های پژوهش، از پرسشنامه خودکارآمدی والدگری دومکا و همکاران (1966) و مقیاس سازگاری کودکان دخانچی (1377) استفاده شد. بعد از اتمام جلسات آموزشی، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده های این پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد برنامه شروع جدید بر خودکارآمدی والدگری مادران مطلقه و سازگاری اجتماعی فرزندان طلاق اثربخش است. بنابراین، بر اساس یافته های پژوهش مشاوران خانواده می توانند از این بسته آموزشی برای تسهیل فرزندپروری و بهبود سلامت روان مادران مطلقه استفاده کنند.
The Impact of Social Support on Job Performance by mediating Role of Enrichment and Innovative Work Behaviors among Physical Education Chancellors(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Applying supportive policies by the organization towards human resources can provide a suitable basis for creating mutual benefits. On one hand, this issue will affect their behavioral and functional approaches, and on the other hand, it will determine the type of their perceptions towards the job. Accordingly, in this research, the impact of social support on the job performance of employees by considering the role of job enrichment and innovative work behaviors has been investigated. The statistical population of this research included physical education managers of Iranian universities which 333 people participated in it according to the rule of at least five times the number of statements and with the convenience sampling method. The data collection tool was a standard questionnaire taken from reliable sources including innovative work behaviors scale by De Jong & Den Hartog, (2010), job performance scale by Chirumbolo & Areni, (2010), perceived social support by scale Mack & Rhineberger-Dunn, (2019) and job enrichment scale by Vijay & Indradevi, (2015) and data analysis and hypothesis testing has been done by using the structural equation modeling technique with the partial least squares approach in the PLS software. The research findings indicate that social support has a significant and positive effect on innovative work behaviors, job enrichment and job performance. There is a positive and significant relationship between innovative work behaviors and job enrichment with job performance. Job enrichment and innovative work behaviors play a mediating role in the relationship between social support and job performance.
اثربخشی بخشش درمانی بر بهزیستی روانی مادران بدرفتاری شده در دوران کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی بخشش درمانی بر بهزیستی روانی مادران بدرفتاری شده در دوران کودکی بود. روش : پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه لیست انتظار بود. جامعه آماری شامل مادران مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد در سه ماهه دوم سال ۹۸ بود که در دوران کودکی مورد سوء رفتار قرار گرفته بودند. تعداد 30 نفر از این مادران به روش در دسترس انتخاب و به تصادف، در دو گروه آزمایش(15 نفر) و لیست انتظار(15 نفر) گمارده شدند.آزمودنی های گروه آزمایش 12 جلسه یک ساعته تحت بخشش درمانی قرار گرفتند و گروه لیست انتظار هیچ گونه درمانی دریافت نکردند. داده ها با پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف جمع آوری شدند و جهت تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و روش تحلیل کوواریانس انجام شد. یافته ها : تحلیل داده ها نشان داد بخشش درمانی بر بهزیستی روانی تاثیر مثبت معنی داری داشته است. همچنین این درمان به افزایش خودمختاری،تسلط بر محیط، رشد شخصی، روابط مثبت با دیگری، هدف گزینی در زندگی و پذیرش خود منجر می شود. در نتیجه بخشش درمانی، بهبود بهزیستی روانشناختی مادران بد رفتاری شده در گستره زندگی را در پی دارد.
طراحی الگوی توانمندسازی مشاوران مدرسه: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۵
۵۵-۶
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی توانمندسازی مشاوران مدرسه و بر مبنای نظریه داده بنیاد و با به کارگیری روش مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. روش: بدین منظور تعداد 12 معلم، 14 مشاور مدرسه، 13 دانش آموز (در سطح استان اردبیل) به شیوه نمونه گیری هدفمند و تعداد 9 متخصص و استاد مشاوره (در سطح کشور) به شیوه نمونه گیری گلوله برفی انتخاب و داده ها تا رسیدن به اشباع نظری گردآوری و پس از پیاده سازی متن مصاحبه ها و ورود اطلاعات به نرم افزار تحلیل داده های کیفی MAXQDA، با کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج کدگذاری باز و محوری منجر به شناسایی 245 مفهوم و 17 مقوله محوری شد. همچنین، نتایج کدگذاری انتخابی نشان داد که مقوله هسته توانمندی مشاوران مدرسه است که تحت تأثیر شرایط علّی (صلاحیت علمی، شغلی و اخلاقی)، شرایط مداخله گر (بلوغ عاطفی، خودکارآمدی، مهارت های حرفه ای و هماهنگی) و شرایط زمینه ای (بلوغ عقلی، هوش هیجانی، سلامت روان، مهارت های ارتباطی، سرسختی روانشناختی و شخصیت کاریزماتیک) در قالب راهبردهای توسعه سازمانی و فردی است که حاصل آن بهبود کارآمدی مشاوران مدرسه به صورت مستقیم و غیرمستقیم است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر توصیه می شود از الگوی حاضر به منظور توانمندسازی مشاوران مدرسه و همین طور طراحی و تدوین برنامه های مختلف در جهت بهبود خدمات راهنمایی و مشاوره مدرسه استفاده شود.