فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۴٬۳۸۳ مورد.
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
155 - 200
حوزههای تخصصی:
زندگی انسان بیانگر تلاشی مادام العمر برای جستجو و ساخت معناست. این بُعد اساسی هستی، همه روزه در فرایند کار با افراد در حرفه های یاورانه حضور یافته و درمانگران را به چالش می طلبد تا به معنای زندگی خود به شکلی جدی بیندیشند. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه ها و منابع معنای زندگی دانشجویان رشته مشاوره انجام شد. این پژوهش کیفی با روش پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. جمعیت پژوهش شامل تمامی دانشجویان تحصیلات تکمیلی مشاوره در دانشگاه علامه طباطبایی در زمستان 1399 بودند. مشارکت کنندگان با منطق نمونه گیر ی هدفمند و به روش گلوله برفی انتخاب و نمونه گیری تا حد اشباع اطلاعات ادامه یافت.نهایتا 14 نفر (11 دختر و 3 پسر) از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته مورد مطالعه قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون 6 مرحله ای "ون منن" انجام شد. از تحلیل داده ها 36 مضمون فرعی، 7 مضمون اصلی و یک مضمون هسته ای به دست آمد. در سطح شخصی مضامینی مانند «تجارب معنوی، رشد شخصی، فراروی از خود (روابط) و هدف گزینی» و در سطح حرفه ای و شغلی نظام ارزشی باثبات» شد. عوامل محیطی، در قالب مضمون «تعیین ک بین عوامل فردی – بافتی در معنابخشی به زندگی بود. براساس یافته ها، معنای زندگی دربرگیرنده مولفه ها و منابع متعددی در دانشجویان رشته مشاوره است کهگاها متناقض از قبیل فقدان نظام ارزشی باثبات و نگاه جبری به محیط در معنابخشی به زندگی، نشان دهنده در حال تکوین، سیّال و پویا بودن معنای زندگی در این گروه بوده که تکلیفی رشدی در سرتاسر زندگی کاری آنان است.
تأثیر شخصیت پیشنگر بر مسیر شغلی پروتیئنی و بدون مرز با تأکید بر جهت گیری هدف و فرا مهارت (مطالعه موردی: شرکت های دانش بنیان استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف بررسی تأثیر شخصیت پیشنگر بر مسیر شغلی پروتیئنی و بدون مرز با نقش میانجی جهتگیری هدف و فرا مهارت در شرکت های دانش بنیان استان لرستان انجام شد . روش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و به روش توصیفی_ پیمایشی از نوع همبستگی اجرا گردید. جامعه آماری پژوهش مدیران و کارکنان اداری شرکت های دانش بنیان فعال در پارک علم و فناوری استان لرستان می باشد که تعداد آن در سال 1401، 120 نفر بود و حجم نمونه آماری با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده 95 نفر تعیین گردید. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه شخصیت پیشنگر بیتمن و کرنت (1393)، پرسشنامه مسیر شغلی پروتیئنی و مسیر شغلی بدون مرز بریسکو و همکاران (2006)، پرسشنامه جهت گیری هدف وانده واله (1997) و پرسشنامه محقق ساخته فرامهارت برگرفته از پژوهش لوچاب و ناس (2019) بود . یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد، شخصیت پیشنگر بر مسیر شغلی پروتیئنی و بدون مرز با نقش میانجی های جهت گیری هدف و فرا مهارت در سطح معناداری کمتر از 05/0.رابطه معناداری دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود، شرکت های دانش بنیان به کارکنان خود فرصت دهند تا دانش و معلومات لازم را کسب کنند، همچنین محیطی را فراهم کنند تا کارکنان بتوانند خلاقیت، شناخت ایده های نو برای توسعه فرایندهای شغلی، به روز کردن مهارت ها و قابلیت های اکتسابی را به دست آورند و زمینه لازم برای تجربه فرصت های شغلی جدید برای آن ها فراهم شود،
اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر طلاق عاطفی و بلوغ عاطفی زوجین متقاضی طلاق شهر بابل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر طلاق عاطفی و بلوغ عاطفی زوجین متقاضی طلاق بود.
روش: روش این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش کلیه زوجین متقاضی طلاق شهر بابل در سال 1401 بودند. نمونه آماری در این پژوهش شامل 30 نفر زوجین متقاضی طلاق (15 نفر برای گروه کنترل و 15 نفر برای گروه آزمایش) که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. ابزارگرد آوری دادها پرسشنامه بلوغ عاطفی یاشویر سینک و بهارگاوا و مقیاس طلاق عاطفی گاتمن بود. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده های از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و از آمار استنباطی با رعایت مفروضه های از تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) با نرم افزار SPSS نسخه 26 انجام شد.
یافته ها: یافته ها ی پژوهش نشان داد که آموزش طرحواره درمانی هیجانی بر طلاق عاطفی و بلوغ عاطفی زوجین متقاضی طلاق تاثیر دارد.
نتیجه گیری: بر طبق نتایج بدست آمده مشخص شد که طرحواره درمانی هیجانی بر طلاق عاطفی زوجین متقاضی طلاق موثراست.
تأملی بر ویژگی های معلمان مبتلا به فلات شغلی: یافته های یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی ویژگی های معلمان مبتلا به فلات شغلی انجام گرفت. روش: این پژوهش با استفاده از روش تحقیق کیفی و رویکرد مرور نظام مند انجام شد. مؤلفه های شناسایی شده از طریق بررسی اسناد و منابع علمی موجود در زمینه فلات شغلی معلمان به دست آمدند. در مجموع 26 منبع انتخاب و مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. به منظور بررسی و تجزیه و تحلیل داده های حاصل از منابع علمی موجود از روش تحلیل محتوای استقرایی در سه سطح باز، محوری و گزینشی استفاده شد. یافته ها: نتایج مطالعه درباره ویژگی های فلات شغلی معلمان منجر به شناسایی 15 مؤلفه شد که عبارتند از: 1- بی میلی و انگیزه پایین نسبت به فعالیت های کاری 2- نگرش منفی به شغل و شرایط شغلی-سازمانی 3- ضعف در سلامت روانی- جسمانی 4- رضایت شغلی پایین 5- عدم توجه به رشد و توسعه شغلی 6- کاهش عملکرد 7- عدم بروز خلاقیت و تنوع در کار 8- حضور منفعلانه در محیط کار 9- حضور نامنظم در محل کار10- ایجاد جو منفی در محیط کار و ترغیب رفتارهای مخرب سازمانی 11- دشواری در تطابق با محیط و شرایط کاری 12- تنبلی آگاهانه 13- نیت ترک شغل 14- پایین بودن حس وفاداری و تعهد به شغل و سازمان و 15- تعامل نامناسب با دانش آموزان. نتیجه گیری: در مجموع مؤلفه ها و نشانگرهای شناسایی شده در این پژوهش حاکی از اثرگذاری منفی فلات شغلی بر ابعاد مختلف روانی- جسمانی و عملکردی معلمان است.
نقش تناسب فرد با شغل بر رفتارهای کاری نوآورانه با میانجی گری استقلال شغلی و اشتیاق شغلی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۰)
119 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تناسب فرد با شغل بر رفتارهای کاری نوآورانه با نقش میانجی استقلال شغلی و اشتیاق شغلی معلمان بوده است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تناسب فرد با شغل بر رفتارهای کاری نوآورانه با میانجی گری استقلال شغلی و اشتیاق شغلی معلمان بوده است. روش: این پژوهش کاربردی، از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی مدل معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری پژوهش را معلمان ابتدایی شهر زاهدان (2200 نفر) تشکیل دادند که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 329 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های تناسب فرد با شغل وگل و فلدمن (2009)، رفتار کاری نوآورانه جانسن (2000)، استقلال شغلی پیرسون و هال (۱۹۹۳) و اشتیاق شغلی سالواناوا و شوفلی(2001) استفاده گردید. داده های پژوهش با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری، از طریق نرم افزارspss23 و Lisrel8.8 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که تناسب فرد با شغل بر رفتارهای کاری نوآورانه به طور مستقیم و از طریق استقلال شغلی و اشتیاق شغلی به طور غیر مستقیم بر رفتارهای کاری نوآورانه تأثیر مثبت و معناداری دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان پیشنهاد داد که به منظور افزایش رفتارهای کاری نوآورانه در آموزش و پرورش، در گزینش معلمان، افرادی انتخاب شوند که متناسب با حرفه معلمی باشند، اشتیاق آنان به شغل معلمی نمایان باشد و زمینه داشتن استقلال شغلی به معلمان فراهم شود.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر کاهش حساسیت اضطرابی زنان مبتلا به MS در شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
85 - 113
حوزههای تخصصی:
بیماری MS علاوه بر اثرات مخرب جسمانی، مشکلات هیجانی و روانشناختی نیز به دنبال دارد. هدف از این پژوهش بررسی مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر کاهش حساسیت اضطرابی در زنان مبتلا به m.s در شهر ارومیه بود. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان مبتلا به M.Sمراجعه کننده به انجمن M.S شهر ارومیه در سال 1398 بود ، که از بین آ ن ها یک نمونه 45 نفری به صورت داوطلب انتخاب شد ند و در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل قرار گرفتند. برای گروه آزمایشی اول، مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد اجرا شد ، و برای گزوه آزمایشی دوم واقعیت درمانی اجرا شد، در حالیکه گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس حساسیت اضطرابی ریس و پترسون،(1985)، بود. نتایج نشان داد هر دو درمان بر کاهش حساسیت اضطرابی، بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروز(MS)اثر داشته اند، و بیشترین تاثیر را مداخله پذیرش و تعهد p(<0/05) بر کاهش حساسیت اضطرابی داشته است. یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با واقعیت درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش حساسیت اضطرابی فراهم می کند، مشاوران و روانشناسان بالینی می توانند برای کاهش حساسیت اضطرابی در بیماران مبتلا به M.S از هر دو مداخله درمانی استفاده نمایند.
اثربخشی درمان فراشناختی بر تحمل آشفتگی روانی در زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
49 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان فراشناختی بر تحمل آشفتگی روانی در زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل همه دانشجویان زن رشته دندانپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی در سال 1401 بود. نمونه آماری شامل 30 نفر از این زنان بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. گروه آزمایش، آموزش فراشناختی را که طی 12 جلسه به مدت 60 دقیقه هر هفته یک بار دریافت کردند و گروه انتظار درمان در فهرست انتظار قرار گرفت. داده ها با استفاده از مقیاس تحمل آشفتگی سیمونز و گاهر (2005) جمع آوری شد. داده های پژوهش، به روش تحلیل کواریانس چند متغیره و از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که درمان فراشناختی بر تحمل آشفتگی روانی موثر بوده است.
واکاوی عوامل انگیزشی استفاده از رسانه های اجتماعی مجازی در بین نوجوانان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، واکاوی عوامل انگیزشی استفاده از رسانه های اجتماعی مجازی در بین نوجوانان بود. روش: این مطالعه به روش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. بدین منظور، 17 نفر از نوجوانان دختر 14 تا 16 ساله که در استفاده از رسانه های اجتماعی دچار بدکارکردی بودند به روش نمونه گیری هدفمندِ بر اساس معیار انتخاب شدند. سپس عوامل انگیزشی استفاده از رسانه های اجتماعی از دیدگاه آن ها به کمک مصاحبه ی عمیق نیمه ساختاریافته مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت داده ها طبقه بندی و کدگذاری شده و نتایج با استفاده از روش گزارش روایی بیان شدند. یافته ها: تحلیل تجارب، منجر به شناسایی7 مضمون اصلی شامل رابطه همزیستی با همسالان ، حضور همه جانبه، تنظیم هیجان، ایده آل سازی در برابر عادی سازی، مقایسه ی اجتماعی، کارکرد و پاسخ به مسائل وجودی- انسان گرا شد که هر یک به ترتیب 5، 7، 8، 4، 5، 15 و 3 مضمون فرعی را شامل شدند. نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده ی آن است که استفاده دردسرساز نوجوانان از شبکه های اجتماعی نه به انگیزه ی جدید یا مد روز بودن بلکه به صورت هدفمند و به انگیزه برآورده شدن نیازهای اساسی (خودمختاری، شایستگی و ارتباط) صورت می گیرد. لذا لازم است متولیان امر ضمن به رسمیت شناختن نیازها و انگیزه های این گروه، از فرصت فناورانه ی شبکه های اجتماعی، برای پاسخ گویی مناسب به نیازهای مغفول مانده ی آن ها در دنیای واقعی برنامه ریزی کنند. همچنین مشاوران می توانند با در نظرداشتن انگیزه های مذکور درجهت اقدامات پیشگیرانه و یا طراحی محتواهای فناورانه ی هدفمند برای نوجوانان وارد عمل شوند.
تبیین مدل علّی فلسفه فراهیجانی والدین مبتنی بر خودآگاهی هیجانی، تمایز یافتگی و اضطراب وجودی
حوزههای تخصصی:
مؤلفه هیجانی رابطه والدین و فرزندان نقش مهمی در شکل گیری رفتارهای مشکل ساز در کودکان و نوجوانان و به طور کلی سلامت روان آنها دارد. مطالعه حاضر با هدف تبیین مدل علّی فلسفه فراهیجانی والدین مبتنی بر خودآگاهی هیجانی، تمایز یافتگی و اضطراب وجودی انجام گرفت. روش مطالعه توصیفی–همبستگی و از نوع تحلیل مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه والدین شهرستان کرمانشاه بود. تعداد 201 تن از والدین به روش در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها عبارت بودند از مقیاس فلسفه فراهیجانی والدین (ایولینی کو، 2006)، مقیاس خودآگاهی هیجانی (گرنت و همکاران، 2002) سیاهه تمایزیافتگی خود – فرم کوتاه (دریک، 2011) و پرسشنامه اضطراب وجودی (ون بروگن و همکاران، 2017). روای ی ابزاره ا ب ا اس تفاده از روای ی محت وا ب ه روش کیف ی و پایای ی ب ه روش همس انی درون ی ب ا محاس به ضری ب آلف ای کرونب اخ ان دازه گی ری ش د. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS21 وAMOS21 مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مسیرهای مستقیم اضطراب وجودی به فلسفه فراهیجانی (24/0= β؛ 01/0P>)؛ تمایزیافتگی به خودآگاهی هیجانی (29/0= β؛ 001/0P>)؛ و خودآگاهی هیجانی به فلسفه فراهیجانی (33/0= β؛ 001/0P>) و همچنین مسیر غیرمستقیم تمایزیافتگی به فلسفه فراهیجانی والدین با نقش واسطه ای خودآگاهی هیجانی (09/0 = β؛ 006/0P>) مثبت و معنادار است. به عبارت دیگر نتایج نشان داد والدینی که تمایزیافتگی بالاتری دارند، خودآگاهی هیجانی بیشتر و همچنین در فلسفه فراهیجانی بیشتر آموزشگر هیجان هستند. در واقع، از نتایج پژوهش به نظر می رسد که تمایزیافتگی بیشتر در والدین به آنها کمک می کند که خودآگاهی هیجانی بیشتری داشته باشند و همین خودآگاهی هیجانی نیز به نوبه خود به ارتقاء آموزشگری هیجانی آنها کمک می کند.
ارائه مدل آشفتگی زناشویی بر اساس اضطراب کرونا و عاطفه منفی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین مدل علی تأثیر اضطراب کرونا بر آشفتگی زناشویی با نقش میانجی گری عاطفه منفی انجام گرفت.از نظر هدف، پژوهش کاربردی و از حیث ماهیت توصیفی_ همبستگی است.جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد متأهل شهرستان کرمانشاه در سال 1399 بود.نمونه پژوهش 377 نفر زن و مرد متأهل بودند که به روش داوطلبانه انتخاب و پرسشنامه ها به شیوه ی نظرسنجی الکترونیکی تکمیل شدند.برای جمع آوری داده ها از مقیاس اضطراب کرونا(CDAS)،مقیاس تجدید نظر شده غربالگری آشفتگی زناشویی و ارتباطی(SSMRD-R)و مقیاس عاطفه مثبت و منفی(PANAS)استفاده شد.داده ها به روش مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند.نتایج تحلیل نشان داد که مدل ارائه شده از برازش مطلوبی برخوردار بوده و مسیرهای مستقیم از اضطراب کرونا به عاطفه منفی (34/0- =β؛ 001/0> p) و از عاطفه منفی به آشفتگی زناشویی (43/0- =β؛ 001/0> p) معنادار بودند.همچنین رابطه ی غیر مستقیم اضطراب کرونا با آشفتگی زناشویی از طریق عاطفه منفی نیز معنادار به دست آمد (57/0- =β؛ 002/0> p).نتایج این پژوهش گویای آن است که اضطراب ناشی از ویروس کرونا می تواند با تأثیر بر عاطفه منفی در همسران آشفتگی و پریشانی بیشتری در روابط زوجی آن ها به وجود آورد و بنابراین مشاوران خانواده باید به جهت کاهش عاطفه منفی همسران در ایام کرونا مداخلاتی هدفمند طراحی کنند.
پیش بینی طلاق عاطفی براساس سبک های اسنادی و ابرازگری هیجانی در زنان متاهل
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی طلاق عاطفی براساس سبک های اسنادی و ابرازگری هیجانی در زنان متاهل انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود. جامعه شامل، کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 8 شهر تهران در سال 1401 بود که تعداد 210 نفر به عنوان نمونه تعیین و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل، سه پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن (1994)، سبک های اسنادی سلیگمن و سینگ (1982) و ابرازگری هیجانی کینگ و امونز (۱۹۹۰) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد، طلاق عاطفی بر اساس سبک های اسنادی و ابرازگری هیجانی در زنان متاهل قابل پیش بینی است و سبک اسنادی منفی با طلاق عاطفی همبستگی مثبت و معنادار و سبک اسنادی مثبت و ابرازگری هیجانی با طلاق عاطفی همبستگی منفی و معنادار دارد.
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی شناختی - رفتاری با واقعیت درمانی بر کودک آزاری مادران و کیفیت زندگی کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش باهدف مقایسه اثر بخشی آموزش گروهی شناختی- رفتاری با واقعیت درمانی گروهی بر کودک آزاری مادران و کیفیت زندگی کودکان انجام شد. روش: طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و حجم نمونه 34 کودک به همراه مادرانشان در دو گروه آزمایشی واقعیت درمانی، شناختی رفتاری و گروه کنترل بود.مادران گروههای آزمایشی طی 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش های شناختی رفتاری و واقعیت درمانی را دریافت نمودند. ابزارهای استفاده شده شامل مقیاس کودک آزاری با پنج بُعد جسمی، جنسی، عاطفی، غفلت و سوء تغذیه (محمدخانی،2010) و پرسشنامه کیفیت زندگی کودکان دارای پنج عملکرد فیزیکی،اجتماعی،شناختی و هیجانی(فکس و همکاران، 2000) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس و آزمون بونفرونی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیلها حاکی از کاهش معنی دار (05/0>P) میزان کودک آزاری مادران بعد از مداخلات در هر دو گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل بود. همچنین نمرات کیفیت زندگی کودکان در هردو گروه آزمایشی بعد از مداخلات نسبت به گروه کنترل افزایش نشان داد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که هر دو روش واقعیت درمانی و شناختی-رفتاری در کاهش کودک آزاری و بهبود کیفیت زندگی کودکان موثر هستند.
تبیین بروز رفتارهای پیشگامانه کارکنان براساس خودتفسیری، استقلال شغلی، تعهد و شخصیت پیشگام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۳)
161 - 188
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف تبیین مدلی برای رفتارهای پیشگامانه کارکنان انجام شد که در آن، نقش خودتفسیری، استقلال شغلی، تعهد و شخصیت پیشگام مورد توجه قرار گرفت. روش: تحقیق حاضر از لحاظ روش، یک تحقیق توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان ستادی شرکت بیمه دی بود که نمونه ای تصادفی از آنها در این تحقیق مشارکت داشتند و به پرسشنامه های وابستگی شغلی (بیشاپ و اسکات ، 2000)، استقلال شغلی (مورگسن و هامفری ، 2006)، شخصیت پیشگام (بتمن و کرنت ، 1993)، خودتفسیری (لو و گیلمور ، 2007)، تعهد (المرز، دی جیلدر و ون دن هیول ، 1998)، رفتار پیشگام متمرکز بر شغل (بلشک ودن هارتگ، 2010) و پرسشنامه رفتار پیشگام متمرکز بر واحد سازمانی (گریفین، نیل و پارکر ، 2007) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد خودتفسیری مستقل و خودتفسیری وابسته از طریق تعهد به مسیر شغلی و تعهد به واحد کاری بر رفتارهای پیشگام متمرکز بر مسیر شغلی و رفتارهای پیشگام متمرکز بر واحد کاری تاثیرگذار هستند. همچنین نقش تعدیل کننده استقلال و وابستگی شغلی و شخصیت پیشگام در بروز رفتارهای پیشگام تایید نشد. نتیجه گیری: براساس نتایج تحقیق می توان گفت توجه به انواع خودتفسیری و انواع تعهد کارکنان به مسیر شغلی و واحد کاری می تواند زمینه بروز رفتارهای پیشگامانه در کارکنان را فراهم سازد.
تدوین مدل مفهومی نشانگان خودفزون دهی مرضی؛ سازه ای در روان شناسی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
161 - 199
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل مفهومی نشانگان خودفزون دهی مرضی در منابع اسلامی و بررسی میزان روایی آن بود. با توجه به هدف، از روش آمیخته کیفی و کمی استفاده شده است. در بخش کیفی، ابتدا با استفاده از روش حوزه های معنایی (تریر، 2019) به وسیله 35 واژه مرتبط، 481 گزاره دینی با استفاده از نمونه گیری هدفمند بر اساس اصل اشباع جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی مایرینگ به شیوه تحلیل محتوای استقرایی (2004) به وسیله سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. سپس در بخش کمی، اعتبار یافته ها با استفاده از روش ارزیابی نظرات کارشناسان به وسیله 11 متخصص با محاسبه شاخص روایی محتوا ارزیابی شد. یافته های پژوهش نشان داد که سازه خودفزون دهی مرضی دارای 3 محور و 14 نشانه می باشد. بخش اول مولفه های میل محور (سیری ناپذیری خواسته ها، تمایل به بیشتر از مقدار کفایت برای خود، علاقه شدید به جمع آوری و نگهداری مال)، بخش دوم مولفه های هیجان محور (رنج کشیدن از نرسیدن به خواسته ها، نداشتن رضایت، آرزوی عمر طولانی، داشتن غم و اندوه، نداشتن آسایش، حقارت مقابل دیگران بخاطر درخواست ها) و بخش سوم مولفه های رفتار محور (به خود سخت گرفتن در زندگی، بهانه تراشی زیاد برای عدم بخشندگی، نپرداختن حقوق الهی، کسب و نگهداری مال از راه غیردرست، توانایی رد خواسته های خود را نداشتن) می باشد. نتایج حاصل از نشانگان این سازه، زمینه مناسبی برای تشخیص، طراحی مقیاس و تدوین مداخلات درمانی این سازه فراهم کرده است.
تأثیر زوج درمانی سیستمی- تلفیقی به شیوه ی گروهی روی صمیمیت و سبک های مقابله با استرس زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های حیاتی سیستم زناشویی، رضایتی است که همسران در رابطه خویش احساس و تجربه می کنند و داشتن خانواده سالم مستلزم سازگاری و رضایت زوجین از یکدیگر است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی سیستمی تلفیقی بر بهبود صمیمیت زناشویی و سبک های مقابله با استرس زوجین انجام گرفت. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر را زوج های مراجعه کننده به مرکز مشاوره موسسه خیریه محبان ا لرضا (ع) شهر مشهد تشکیل دادند. از بین آنان 24 نفر به شیوه هدفمند، انتخاب و بعد از کنترل معیارهای ورود و خروج، به صورت تصادفی در 2 گروه 12 نفری (آزمایش و گواه) جایگزین شدند. ابزارهای اندازه گیری عبارت بودند از پرسشنامه صمیمیت زناشویی (Bagarozzi, 2001) و پرسشنامه سبک های مقابله زوجی بودنمن (Bodenmann, 2005). جلسات مبتنی بر زوج درمانی سیستمی تلفیقی نیز طی ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای برای گروه آزمایش ارائه شد. به منظور بررسی فرضیات پژوهش از کوواریانس چند متغیره در نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها نشان داد صمیمت زناشویی و سبک های مقابله با استرس به ترتیب با میزان تأثیر 81 و 68 درصد در زوجین، بهبود پیداکرده است. نتایج پژوهش حاکی از اثربخشی زوج درمانی سیستمی- تلفیقی فلدمن بر افزایش صمیمیت عاطفی، صمیمیت معنوی و همچنین صمیمت اجتماعی و سبک های مقابله با استرس منفی، مشترک و ارتباطی در زوجین است.
هم سنجی اثربخشی مدل یکپارچه حساس به فرهنگ و مدل شناختی رفتاری روی عملکرد جنسی و کیفیت رابطه زناشویی زنان دچار اختلال میل/ برانگیختگی جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال میل/ برانگیختگی جنسی در زنان متأهل از شایع ترین مشکلات جنسی و یک اختلال چندعاملی است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مدل یکپارچه حساس به فرهنگ و مدل شناختی رفتاری بر عملکرد جنسی و کیفیت رابطه زناشویی زنان دچار این اختلال انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل زنان دچار اختلال میل/ برانگیختگی جنسی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان بودند که از میان آن ها تعداد 45 نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه گمارش شدند (هر گروه 15 نفر). آزمودنی های هر سه گروه در مرحله پیش آزمون با مقیاس های شاخص عملکرد جنسی زنان (Isidori and et al, 2010 ) و کیفیت روابط زوجین کوندی (Chonody and et al, 2018) مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس گروه های آزمایشی پژوهش تحت مداخله قرار گرفتند. پس از اتمام مداخله اعضای هر سه گروه دوباره با ابزار پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که هر دو مداخله مدل یکپارچه حساس به فرهنگ و مدل شناختی رفتاری در مقایسه با افراد گروه کنترل شاهد تغییرات مثبت در پس آزمون عملکرد جنسی و کیفیت رابطه زناشویی بودند (05/0> p). در رابطه اعتبار آزمایی رقابتی مداخله ها نیز نتایج نشان داد که در عملکرد جنسی اثربخشی بیشتر به نفع مدل یکپارچه حساس به فرهنگ است اما در کیفیت رابطه زناشویی تفاوت معنی داری بین دو مداخله مشاهده نشد (۰۵/0<p). با توجه به این نتایج می توان گفت که مدل یکپارچه حساس به فرهنگ اختلال میل/ برانگیختگی جنسی از اثربخشی لازم برخوردار است و می تواند به عنوان یک گزینه درمانی مناسب در کنار سایر الگوهای روان درمانی این اختلال مورداستفاده قرار گیرد.
نقش گفتمان های حاکم در محیط خانوادگی و تحصیلی بر تمایل مهاجرت به خارج از کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتمان موجود در فضای خانواده و تحصیلی در ترغیب به مهاجرت مؤثر است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی گفتمان هایی در فضای خانوادگی و تحصیلی در شکل گیری تمایل به مهاجرت تأثیرگذارند، انجام شد. این مطالعه به روش کیفی با استفاده از نظریه زمینه ای سازه گرا صورت گرفت. جامعه آماری در این تحقیق شامل تمام افراد 19 تا 38 سال می شود که تمایل به مهاجرت دارند از میان این افراد نمونه گیری به صورت هدفمند و مصاحبه به صورت نیمه ساختاریافته انجام شد. نهایتاً با تعداد 12 مشارکت کننده (8 زن و 4 مرد)، مصاحبه ها به اشباع رسید و از این تعداد با 7 نفر به شکل حضوری در محیط دانشگاه و در منزل مشارکت کننده مصاحبه صورت گرفت و با پنج نفر به شکل اینترنتی تصویری انجام شد. داده ها با کدگذاری در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی استخراج گردید، درمجموع 34 مفهوم در ارتباط با تأثیرگذاری گفتمان های موجود در فضای خانوادگی و تحصیلی در قالب 11 مفهوم محوری دسته بندی شد و درنهایت در سه حیطه کلی گفتمان زمینه ساز کلان، گفتمان های زمینه ساز میانی و گفتمان های زمینه ساز خرد طبقه بندی شدند. عامل مربوط به گفتمان زمینه ساز کلان شامل تبلیغات رسانه های جمعی، عوامل مربوط به گفتمان زمینه ساز میانی شامل ضعف ساختارهای علمی، فضای نامناسب سیاسی و مذهبی، مشکلات اجتماعی، فقدان عدالت، فقدان امکانات و تشویق و ترغیب اطرافیان و عوامل مربوط به گفتمان زمینه ساز خرد شامل گفتمان ناامیدی و تلف کردن عمر، گفتمان اهمیت پیشرفت و رشد شخصی، گفتمان عدم امنیت روانی و گفتمان جست وجوگری و تجربیات تازه شدند. نتایج به دست آمده نشان داد گفتمان ها در فضای خانوادگی و آموزشی نقش به سزایی در تغییر باورها و ارزش های افراد ایفا می کند؛ و این تأثیرات چه به شکل آگاهانه و یا نا آگاهانه موجب افزایش تمایل به مهاجرت می گردد.
مقایسه انگیزش انطباقی و کنش وری شناختی در افراد با و بدون وسوسه رابطه با جایگزین جذاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
131 - 160
حوزههای تخصصی:
مقدمه: همه نظریه های اصلی روابط متعهدانه مشخص می کنند که در دسترس بودن گزینه های جذاب باید یک عامل منفی باشد که تعهد و بقای رابطه را تضعیف می کند. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای انگیزش انطباقی و کنش وری شناختی در افراد با و بدون وسوسه رابطه با جایگزین جذاب بود. روش: جامعه پژوهش شامل زنان ومردان متاهل شهرمشهد بود که به صورت دردسترس 200 نفر به پرسشنامه وسوسه و احتمال بی وفایی پژوهش پاسخ دادند که از بین داده های 200 نفر 40 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند (10 نفر زن و 10 نفر مرد با وسوسه بالا و 10 نفر زن و 10 نفر مرد با وسوسه پایین) انتخاب شدند و به سایر پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. یافته ها: بین شرکت کنندگان دو گروه (گروه وسوسه زیاد به بی وفایی و گروه وسوسه کم به بی وفایی) تفاوت معناداری در میانگین نمرات انگیزش انطباقی (05/3,t=05/0p<) و نیز در میانگین نمرات تمامی مؤلفه های توانایی های شناختی به غیر از مؤلفه ی شناخت اجتماعی، وجود داشت (46/8, F=05/0p<). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که شرکت کنندگان گروه وسوسه زیاد در مقایسه با گروه وسوسه کم از میزان وسوسه بیشتر، انگیزش انطباقی کمتر و مشکلات شناختی بیشتری در مقایسه با گروه وسوسه کم، برخوردار بودند که به نظر می رسد می تواند احتمال اقدام به بی وفایی را در این افراد، افزایش دهد.
مقایسه ی اثربخشی آموزش روانی فرندز، مشاوره ی کوتاه مدت راه حل محور و ورزش های هوازی بر میزان مهارت های ارتباطی دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش روان شناختی فرندز، درمان راه حل محور کوتاه مدت و تمرین هوازی بر مهارت های ارتباطی دانش آموزان بود. روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی و دارای طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری است. جامعه آماری این پژوهش تمامی نوجوانان 13 تا 15 ساله مقطع متوسطه اول ناحیه آموزش و پرورش کهریزک در سال تحصیلی 98-98 بودند که از بین آن ها تعداد 40 نفر با استفاده از نرم افزار G*POWER به عنوان نمونه با روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در 4 گروه قرار گرفتند. گروه آزمایش اول به مدت 10 جلسه 60 دقیقه ای (در هفته دوبار) تحت آموزش برنامه ی فرندز، گروه آزمایش دوم به مدت 9 جلسه 90 دقیقه ای (در هفته یکبار) تحت آموزش درمان کوتاه مدت راه حل محور، گروهسوم به مدت 12جلسه (در هفته سه بار) تحت آموزش برنامه ورزشی فیتنس گرام قرار گرفتند؛ و گروه گواه، مداخله ای دریافت نکرد. به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه مهارت ارتباطی بارتون استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که در مرحله پیش آزمون-پس آزمون درمان راه حل محور، آموزش روانی فرندز، و ورزش های هوازی به طور معناداری منجر به ارتقاء مهارتهای ارتباطی برای خرده مقیاس بازخورد (0.009p< )، کلامی (0.006 p<)، و شنیداری (0.001p< ) معنادار بوده است. همچنین در پس آزمون–پیگیری خرده مقیاس های بازخورد (0.008 p<)، و شنیداری (0.002 p<)، معنادار بوده اند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد مداخلات آموزش روان شناختی، درمان راه حل محور کوتاه مدت و تمرینات هوازی بر مهارت های ارتباطی دانش آموزان مؤثر است و می توان این دوره های آموزشی روان شناختی را برای بهبود مهارت های ارتباطی استفاده کرد.
مقایسه اثر بخشی آموزش زوج درمانی شناختی –رفتاری و مدل EIS بر رضایت زناشویی در زنان باردار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
89 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش زوج درمانی شناختی-رفتاری و مدل EIS بر رضایت زناشویی در زنان باردار انجام شد.
روش: بدین منظور طی یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، از بین جامعه آماری(زنان باردار نخست زا) با لحاظ نمودن ملاک های ورود به پژوهش، به شیوه نمونه گیری در دسترس 60 نفر انتخاب و به شیوه تصادفی درسه گروه 20 نفره(دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. شرکت کننده های آزمایش در طی 8 جلسه 90 دقیقه ای، تحت آموزش شناختی-رفتاری و مدلEIS قرار گرفتند در حالی که گروه کنترل در این مدت آموزشی دریافت نکردند.ابزار مورد استفاده جهت جمع آوری داده ها در پیش آزمون-پس آزمون – پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ بود.داده ها با استفاده از میانگین، تحلیل کواریانس چند متغیره تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که هردو رویکرد شناختی-رفتاری و مدل EIS بر رضایت زناشویی و خرده مقیاسهای آن مؤثر هستند و بین اثربخشی آنها در این زمینه تفاوت وجود دارد. مدلEIS نسبت به رویکرد شناختی-رفتاری تاثیر بیشتری بر رضایت زناشویی و خرده مقیاس های موضوعات شخصیتی، ارتباط زناشویی، رابطه جنسی، و جهت گیری مذهبی داشت ولی در خرده مقیاس مدیریت مالی اثربخشی رویکرد شناختی-رفتاری بیشتر بود
نتیجه گیری: لذا می توان نتیجه گرفت با وجود تفاوت بین این دو رویکرد هردو در زمینه رضایت زناشویی و خرده مقیاس های آن مؤثر هستند اما با توجه به اثربخشی بیشتر مدل EIS در رضایت زناشویی و بیشتر خرده مقیاس های آن، می توان از آن در دوران بارداری به عنوان روش کارآمدتر در کنار سایر مراقبت ها، استفاد کرد.