فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱٬۹۶۴ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
177-192
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: از اجزای مهم سرمایه اجتماعی وجود اعتماد بین اعضای جامعه است؛ زیرا موجب کاهش هزینه کنش ها و تعاملات اجتماعی و افزایش انسجام و همبستگی می گردد. عوامل مختلفی در فراوانی اعتماد یک جامعه مؤثرند که از مهم ترین آنها نهادینه شدن فضایل اخلاق اجتماعی در آن جامعه است. هدف از این پژوهش، تحلیل و تبیین نحوه اثربخشی اخلاق اجتماعی بر فزونی اعتماد در اجتماع بود.
سلامت، یک نیاز اساسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سلامت یکی از نیازهای اساسی انسان است و با نبود آن انجام بسیاری از کارها برای انسان دشوار یا غیر ممکن خواهد بود. این موضوع از بدیهیاتی است که نیاز به استدلال دیگری ندارد و تجربه بشر در طول تاریخ تأیید کننده آن است. از سوی دیگر، حالتِ سلامت می تواند شدت و ضعف داشته باشد و هر انسانی با توجه به شرایط خویش می تواند از سطحی از سلامت (کم یا زیاد) بهره مند باشد. اصولاً هنگامی که سخن از ارتقای سلامت به میان می آید به این معنا است که تلاش شود سطح سلامت فردی و اجتماعی افزایش یابد. صاحب نظران برای سلامت بُعدهای مختلفی قائل شده اند؛ بُعدهایی چون سلامت جسمی، سلامت روانی، سلامت اجتماعی و سلامت معنوی (1). هر چند که ابعاد سلامت به این تقسیم بندی منحصر نمی شود و ممکن است ابعاد دیگری نیز برای آن در نظر گرفته شود.
بررسی همبستگی سلامت معنوى و خودکارآمدى جنسى در زنان باردار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
68-79
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت معنوی از ابعاد چهارگانه سلامت در انسان است که در کنار ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی قرار گرفته و عامل اثرگذار بر ارتقای سلامت محسوب می شود. خودکارآمدی جنسی با باور فرد در توانایی عملکرد جنسی مؤثر و تطابق با شریک جنسی خود در ارتباط است و نوعی خودارزیابی و کارآمدی در عملکرد جنسی محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی همبستگی سلامت معنوى و خودکارآمدى جنسى در زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر سنندج در سال 1398 بود.
تدوین مدل مفهومی مرکزیت بخشی نابهنجار به خود در منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین مدل مفهومی ساختاری مرکزیت بخشی نابهنجار به خود در منابع اسلامی و بررسی میزان روایی آن بود. نخست با رویکردی کیفی در قسمت جمعآوری متون و رسیدن به متون برگزیده، از روش حوزههای معنایی و در قسمت تحلیل متون، از روش تحلیل محتوای کیفی سیه و شانون (2005) به شیوه تحلیل محتوای قراردادی استفاده شد؛ بدین منظور سه مرحله کدگذاری انجام و 526 کد در مرحله کدگذاری باز، 74 کد محوری در مرحله اول، 15 کد محوری در مرحله دوم، 3 کد انتخابی به عنوان مقوله عمده و یک مقوله هسته مرکزی شناسایی و مدل مفهومی سازه مرکزیتبخشی نابهنجار به خود ترسیم گردید. سپس در رویکردی کمّی با به کارگیری روش ارزیابی نظرات کارشناسان، شاخص روایی محتوایی مدل از یازده متخصص به روش نمونه گیری هدفمند سنجیده شد. یافته های پژوهش نشان داد که سازه مرکزیتبخشی نابهنجار به خود دارای چهار مؤلفه خودرضایتی، خودبرتری، خودنمایشی و خودفزونی، 36 نشانه، شش شرط علّی (عدم شناخت خود یا جایگاه آن، عدم شناخت خداوند یا جایگاه او، خوددوست داری ذاتی، خودکم بینی، علاقه ذاتی به دیده شدن، بی نهایت طلبی ذاتی) و یازده پیامد می باشد.
رابطه بین سلامت معنوی با انسجام خانواده و سبک های هویت در زنان بی سرپرست و بدسرپرست(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
128-141
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه پدیده خانوارهای زن سرپرست یا بدسرپرست به دلایل مختلف در تمام دنیا رو به فزونی است. بیشتر این خانوارها مشکلات عدیده ای دارند که موجب شده است قشری آسیب پذیر شناخته شوند و با مشکلات روانی متعددی روبه رو باشند. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین سه متغیّر سلامت معنوی، انسجام خانوادگی و هویت در میان زنان بی سرپرست یا بدسرپرست خانواده بود.
ساخت و اعتباریابی پرسش نامه اولیه ارزش فرزندان براساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین پرسش نامه اولیه ارزش فرزندان، براساس منابع اسلامی و شناسایی ویژگی های روان سنجی (اعتبار و روایی) آن است. برای استخراج مؤلفه های ارزش فرزندان، از روش تحلیل محتوا و برای بررسی ویژگی های پرسش نامه از روش پیمایشی استفاده شده است. در روش تحلیل محتوا، آموزه های دین جمع آوری، طبقه بندی و مورد تحلیل قرار گرفت و چهار مؤلفه از منابع اسلامی استخراج گردید. در روش پیمایشی، ارزیابی روایی و اعتبار پرسش نامه، در نمونه 112 نفری از جامعه آماری زنان و مردان متأهل مراجعه کننده به غرفه های مشاوره خانواده، در شهر تهران انتخاب شده بودند. یافته ها نشان داد که پرسش نامه اولیه ارزش فرزندان از نظر روایی سنجی محتوایی، ملاکی و سازه ای از روایی لازم و بالایی برخوردار است. در بررسی روایی محتوا، مؤلفه های دارای شاخص CVI، 86/0 به بالا مورد تأیید قرار گرفت که شامل چهار مؤلفه، ارزش ذاتی، امنیت بخشی، رشد و تعالی، لذت بخشی می باشد. همچنین گویه های دارای شاخص CVI، 86/0 به بالا مورد تأیید قرار گرفت. اعتبار این پرسش نامه، با محاسبه آلفای کرونباخ، برابر 964/0 می باشد.
نقش واسطه ای رضایت زناشویی در رابطه بین مرزهای خانواده و طلاق عاطفی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
111 - 129
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه مرزهای خانواده و طلاق عاطفی با نقش واسطه ای رضایت زناشویی اجرا شده است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. برای این منظور 144 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها به سه پرسش نامه مرزهای خانواده اسلامی، رضایت زناشویی و طلاق عاطفی پاسخ دادند. تحلیل داده ها به روش چهارمرحله ای بارون و کنی با استفاده از رگرسیون خطی انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد: الف. میان متغیرهای مرزهای خانواده و طلاق عاطفی رابطه منفی معنادار وجود دارد؛ ب. میان مرزهای خانواده و رضایت زناشویی، رابطه مثبت معنادار وجود دارد؛ ج. میان رضایت زناشویی و طلاق عاطفی رابطه منفی معنادار وجود دارد؛ د. رضایت زناشویی در رابطه بین مرزهای خانواده و طلاق عاطفی نقش میانجی دارد؛ بنابراین سامان دهی مرزهای خانواده، با محوریت افزایش رضایت زناشویی، با کاهش طلاق عاطفی همراه است و نتیجه نهایی این ساماندهی و کارآمدی، تحکیم پایه های خانواده خواهد بود.
نقش میانجی گری ناگویی هیجانی در ارتباط بین تصور از خدا و رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین نقش میانجی گری ناگویی هیجانی در ارتباط بین تصور از خدا و رضایت زناشویی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. بدین منظور، 395 فرد متأهل ساکن شهر تهران (198 زن، 197 مرد) در سال 98 97، به روش نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به مقیاس های تصور از خدای مظاهری و همکاران (1384)، ناگویی هیجانی بگبی و همکاران (1994) و رضایت زناشویی اولسون و همکاران (1989) پاسخ دادند. نتایج نهایی حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از این بود که ناگویی هیجانی در ارتباط بین تصور از خدا و رضایت زناشویی نقش میانجی گری ایفا می کند. علاوه بر این، ارتباط مثبت و معنادار تصور از خدا با رضایت زناشویی، ارتباط منفی و معنادار تصور از خدا با ناگویی هیجانی و در نهایت، ارتباط منفی و معنادار ناگویی هیجانی با رضایت زناشویی به دست آمد. به طورکلی، یافته های پژوهش نشان داد که تصور مثبت از خدا از طریق کاهش نشانه های ناگویی هیجانی موجب افزایش رضایت زناشویی می شود. به عبارت دیگر، کاهش نشانه های ناگویی هیجانی می تواند چگونگی ارتباط بین تصور از خدا و رضایت زناشویی را بهتر تبیین کند.
الگوی انگیزشی رفتار حمایتی براساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی مؤلفه های انگیزشی رفتار حمایتی و ارائه الگویی بر پایه منابع اسلامی با روش «کیفی تحلیل محتوا» انجام شد. بدین منظور از آیات و روایات دربردارنده واژه های مرتبط با رفتار حمایتی در منابع اسلامی، مفاهیم انگیزشی رفتار حمایتی استخراج گردید و از تحلیل این مفاهیم، مؤلفه های انگیزشی رفتار حمایتی به دست آمد. به منظور ارزیابی مفاهیم انگیزشی و مؤلفه های انگیزشی رفتار حمایتی در منابع اسلامی، از نظرات هفت خبره از طریق پرسشنامه درجه بندی محتوایی، روایی یافته ها بررسی شد. یافته ها نشان داد: مؤلفه های انگیزشی رفتار حمایتی به سه دسته مؤلفه های شناختی (ادراک مسئولیت اجتماعی، نظارت خداوند بر اعمال، جبرانگری خداوند، برگشت اعمال خیر به فاعلش و شناخت وظایف اجتماعی)، مؤلفه های گرایشی (بی میلی به دنیا، میل به خیرات، نهراسیدن از فقر، مهربانی نسبت به مضطر و ترس از جهنم و اشتیاق به بهشت) و مؤلفه های رفتاری (رفتار ایثارگرانه، خیر کثیر، احسان ورزی و التزام به دستورات خداوند) تقسیم می شوند. برای ارائه الگوی انگیزشی رفتار حمایتی، به منظور تبیین روابط بین مؤلفه ها با بهره مندی از روایات و مطالعات اندیشمندان اسلامی، این نتیجه به دست آمد که مؤلفه های شناختی و گرایشی با تعامل یکدیگر منجر به مؤلفه های رفتاری می شوند.
چالش کرونا بین نص گرایی و عقل گرایی در اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
در پی انتشار ویروس کووید 19، همگام با متخصصان حوزه سلامت، متخصصانِ علوم دیگر نیز برای برون رفت از چالش های به وجودآمده در حوزه های مربوط به خود فعالیت های چشم گیری انجام داده اند. این همه در عصری رخ داده که دنیای غرب آن را عصر روشنگری نام نهاده است که بیشتر بر دلیل گرایی و عقل گرایی حداکثری یا عقل گرایی انتقادی به منظور بی اعتبار جلوه دادن آموزه های وحیانی پای می فشارد. در این بین اسلام ناب نوعی عقل گرایی اعتدالی را به منصه ظهور گذاشته که با حکم قطعی عقل همراه است.
پیش بینی تاب آوری اجتماعی شهروندان در برابر سوانح طبیعی بر اساس نگرش مذهبی با نقش واسطه ای اضطراب کرونا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ ویژه نامه ۱۴۰۱
100-113
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: محققان در سال های اخیر به مفهوم تاب آوری در برابر سوانح بسیار توجه کرده اند. سوانح طبیعی که جزئی از فرایند زندگی بشر به شمار می رود و هر روزه بر تعداد و تنوع آنها افزوده می شود، چالشی اساسی در جهت نیل به توسعه پایدار جوامع انسانی مطرح شده است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تاب آوری اجتماعی شهروندان در برابر سوانح طبیعی بر اساس نگرش مذهبی با نقش واسطه ای اضطراب کرونا انجام شده است.
نقش تعلّق به مادیات در حوزه سلامت روان در فضای مجازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
48-58
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه افراد زمان زیادی را در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی می گذرانند. یکی از پدیده های معمول این فضا نمایش خودِ کاذب است که می تواند هم برای خود فرد هم برای کاربران دیگر تبعات زیادی در حوزه سلامت روان داشته باشد. شناسایی عوامل مؤثر در این پدیده ما را در امر توانبخشی یاری می نماید. به نظر می رسد عزّت نفس و تعلّق از عوامل مؤثر در این زمینه باشند. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی نقش تعلّق به مادیات در حوزه سلامت روان در فضای مجازی بود که در قالب الگو بررسی شد.
اثربخشی مداخلات معنوی-مذهبی بر عواطف، کینه توزی و بخشش در زنان دارای تجربه بدرفتاری هیجانی همسر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
53-64
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: ازآنجایی که بدرفتاری هیجانی شوهر می تواند موجب آشفتگی عاطفی و تنفر زن از او شود؛ این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مداخلات معنوی-مذهبی بر عواطف، کینه توزی و بخشش در زنان دارای تجربه بدرفتاری هیجانی همسر انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان دارای تجربه بدرفتاری هیجانی شهر بندرعباس در سال 1398 بود که 28 نفر از آنان به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند و اعضای گروه آزمایش تحت مداخلات معنوی-مذهبی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس عاطفه مثبت و منفی (PANAS)، پرسش نامه پرخاشگری (AQ) و پرسش نامه حالت های روان شناختی مثبت (PPSQ) استفاده شد و داده ها نیز از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیّری (مانکوا) تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان می دهد که مداخلات معنوی-مذهبی اثر معناداری بر بهبود عاطفه مثبت (43/29F= و 05/0P<)، عاطفه منفی (84/F= و 05/0P<)، کینه توزی (57/12F= و 05/0P<) و بخشش (66/51F= و 05/0P<) در زنان دارای تجربه بدرفتاری همسر داشت. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، مداخلات معنوی-مذهبی می تواند به عنوان روش مؤثر درمانی و آموزشی موجب بهبود عواطف، کینه توزی و بخشش در زنان دارای تجربه بدرفتاری هیجانی همسر شود.
نقد روان شناسانه شخصیت شهید در قصیده «شهداؤنا» سروده فاروق جویده براساس نظریه مزلو(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
113-130
حوزههای تخصصی:
روان شناسی شخصیت، به عنوان یکی از شاخه های جدید نقد روان شناختی، تأثیر زیادی در فهم متن و کشف نمادها و رموز آن دارد. شخصیت های سه گانه ای که در قصیده «شهداؤنا»، سروده فاروق جویده ایفای نقش می کنند، عبارتند از: شهدا، مردم ستمدیده و سران عرب. شهدا با شخصیتی آرمان گرا و متعالی، در جهت رسیدن به اهداف والا، آگاهانه، خود را فدا کرده و تا حدودی اساسی ترین نیازهای خود؛ یعنی نیازهای فیزیولوزیکی، ایمنی، محبت و تعلق پذیری و احترام را طی نموده اند و خود را به آخرین سطوح نیازها؛ یعنی خودشکوفایی رسانده اند و از انگیزش B یا فراانگیزش برخوردار شده اند. برخلاف دو شخصیت دیگر، که در پله های پایین تر؛ متوقف شده اند و به عنوان افراد ی ناخودشکوفا، افرادی منفعل و ناکارآمد، با انگیزش D یا کمبود و محرومیت (D-) در جامعه ظاهر گشته اند. نگارندگان این پژوهش، برآنند تا با نقد روان کاوانه و با منطبق نمودن شخصیت های سروده، با نظریه روان شناختی آبراهام مزلو بر مبنای هرم سلسله مراتب نیازها، به بررسی شاخص های شخصیت های تأثیرگذار در این سروده بپردازند.
تبیین نقش واسطه ای هوش معنوی در رابطه بین فضیلت سازمانی و بهزیستی روان شناختی در بین معلمان مقطع ابتدایی شهر اردبیل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
81-94
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در قرن بیست ویک نگرش های جدیدی نسبت به جنبه های اخلاقی معلمان در مدارس شده است و با توجه به نقشی که فضیلت در پرورش احساسات و تعاملات سازنده دارد، اهمیت روزافزون آن در بهبود بهزیستی روان شناختی آشکار شده است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر تبیین نقش واسطه ای هوش معنوی در رابطه بین فضیلت سازمانی و بهزیستی روان شناختی در بین معلمان مقطع ابتدایی شهر اردبیل بود. روش کار: روش این پژوهش توصیفی-همبستگی مبتنی بر الگوی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش تمامی معلمان دوره ابتدایی شهر اردبیل به تعداد 3850 نفر بود که از این تعداد 350 نفر نمونه آماری پژوهش در نظر گرفته شدند که بر اساس فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد بهزیستی روان شناختی، فضیلت سازمانی و هوش معنوی و برای تحلیل یافته ها از روش الگوی معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد که بین متغیّرهای فضیلت سازمانی، هوش معنوی و بهزیستی روان شناختی همبستگی معنادار در جهت مثبت وجود داشت. علاوه براین، فضیلت سازمانی بر بهزیستی روان شناختی (27/0) و هوش معنوی (84/0) و هوش معنوی بر بهزیستی روان شناختی (68/0) اثر مستقیم مثبت و معناداری داشت. علاوه براین، فضیلت سازمانی از طریق هوش معنوی بر بهزیستی روان شناختی (74/9) اثر غیرمستقیم مثبت و معناداری داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، هرچقدر هوش معنوی معلمان و فضیلت در سازمان بالاتر باشد به همان میزان بهزیستی روان شناختی و رضایت از کار بیشتر می شود. بنابراین فضیلت به عنوان یک متغیّر اخلاقی اسلامی در سازمان می تواند بر هوش معنوی و بهزیستی روان شناختی معلمان تأثیر بگذارد.
معیار تشخیص اولویت درمان بین بیماران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
بسیار اتفاق می افتد که دو حکمِ الزامی متوجهِ پزشک یا مدافعِ سلامت شود؛ بدین صورت که پزشک درباره دو یا چند بیماری که در معرضِ خطرِ مریضی هستند، با ملاحظه امکانات یا شرایط خاص، توانایی معالجه هر دو را ندارد، یا دو خطر متوجهِ یک بیمار است و واجب است که پزشک هر دو را دفع کند؛ حال سؤال این است که وی چگونه باید از عهده دو تکلیف برآید؟ این در صورتی است که مصلحت برای هر دو حکمِ وجوبی وجود دارد امّا بدان علم نداریم و باید مرجعی برای تشخیصِ ملاکِ تقدم علاجِ بیماری بر بیمار دیگر یا ملاکی برای تقدیم علاجی اهم بر معالجه غیر اهم وجود داشته باشد. برای یافتن راهکارِ عملیاتی در ملاکِ تقدم علاجِ بیماری بر بیمار دیگر و اینکه معیارِ تشخیص اولویت درمان بین بیماران چگونه خواهد بود؛ در چند مرحله بحث ادامه خواهد داشت:
اعتبارپژوهی آزمایش های پزشکی در حوزه مسائل فقهی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
156-171
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: موضوع سازی آزمایش های پزشکی برای برخی احکام اسلام پیشینه ای به درازای عُمر روایات دارد. ازآنجاکه دستاوردهای جدید علوم آزمایشگاهی موجب ایجاد مسائلِ مستحدثه در فقه شده، هدف این مطالعه بیان انواع آزمایش های پزشکی جدید طبق ملاک های فقهیِ مکتب امامیه، اعتبار و حجیّت این آزمایش ها و محدوده حجیّت، یعنی تعیین شروط و ضوابط حجیّت این نوع از آزمایش ها است.
تبیین ویژگی های سرشتی روان انسان در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین ویژگی های سرشتی روان انسان در قرآن است. این پژوهش به این پرسش می پردازد که قرآن چه مواردی را به عنوان ویژگی های سرشتی روان انسان معرفی می کند. روش به کار رفته در این پژوهش تحلیل مضمون بود که براساس آن نخست مفاهیم، سپس زیرمقولات و پس از آن مقولات مربوطه از قرآن گردآوری شد؛ بدین ترتیب مشخص شد که نه می توان انسان را یکسره منفی تحلیل کرد و نه محدودیت های او را نادیده گرفت، بلکه انسان متشکل از سه زوج مقوله «خداگرایی فطری−شُحّ»، «دارای بهترین روان ممکن−بی ثباتی شناختی، هیجانی و رفتاری» و «استعداد کمال−سوءاستفاده از خرد» است که به ترتیب «کمال طلبی دوسویه»، «صیانت نفس» و «خرد و اختیار برآمده از آن» تبیین گر رابطه این زوج مقوله های امتیازی−محدودیتی می باشند. با توجه به آنکه «بی ثباتی شناختی، هیجانی و رفتاری» بیشترین تکرار را در میان مقولات دارد، توجه ویژه به این محدودیت انسانی لازم به نظر می رسد.
پرورش فطرت زمینه ساز سلامت روانی منتهی به سعادت،برگرفته از قرآن کریم و روایات اهل البیت علیهم السلام
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
157 - 175
حوزههای تخصصی:
در نگاه اسلامی تربیت صحیح توانمندی های شناختی، گرایشی و عملکردی موجب سلامت روان می شود که برترین نعمت الهی است و از مهم ترین ثمرات آن، خوشبختی همیشگی انسان در زندگی است. هدف پژوهش تبیین چگونگی رابطه تربیت با سلامت روانی منتهی به سعادت در نگرش اسلامی است که با روش توصیفی- تحلیلی، از آیات و روایات اهل بیت: استنباط شده است. یافته های پژوهش عبارت اند از: الف- گسترده ترین آموزه های تربیتی در اسلام در ارتباط با شکوفاسازی فطرت در جهت ارتقای شخصیت و تأمین سلامت روان انسانی در ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری و هدایت وی به کمال مطلوب و قرب الی الله، است. ب- پرورش همه توانمندی های فطری هماهنگ با اهداف تربیتی منتهی به سلامت روان و سعادتمندی انسان می شود. ج- ازنظر اسلامی، همیشه سلامت روانی با سلامت معنوی همراه است و نمی توان کسی را که سلامت معنوی در ابعاد مختلف بر روانش حاکم نیست، کاملاً سالم دانست. د- در آموزه های اسلامی، ویژگی های سلامت روانی معنوی پرورش یافتگان فطرت در ابعاد شناختی، عاطفی و عملکردی و در قلمرو فرد با خدا، خود، دیگر انسان ها و طبیعت، تبیین شده است.
مبانی روش شناختی روان شناسی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین مبانی روش شناختی در روان شناسی اسلامی است. بدین منظور، به منابع دست اول اسلامی، از جمله قرآن و روایات و نیز منابع فلسفی مراجعه شد و داده های مربوط به نحوه شناخت، روش های شناخت و ابزار شناخت جمع آوری گردید. داده ها به شیوه «تحلیل محتوای کیفی متون» بررسی و با مباحث روان شناختی مقایسه گردید. یافته ها نشان داد: اولاً، سه چارچوب کلی یا پارادایم اثبات گرایانه، هرمنوتیک و انتقادی بر روش شناسی موجود در روان شناسی حاکم است. ثانیاً، روش تجربی در روان شناسی معاصر برای کشف واقعیت های روانی، سیطره دارد. روش تجربی و به طور خاص روش آزمایشگاهی هر دو از اندیشه های بنیادین مادی گرایی نسبت به انسان و منحصرسازی شناخت به مجاری حسی برخاسته اند. اما از منابع اسلامی به دست می آید: 1) روش بررسی همواره تابع ماهیت موضوع است و امری دلبخواهی نیست. 2) روش های کشف واقع متنوع اند و روش تجربی تنها نسبت به یک دسته از واقعیت ها بسندگی دارد. 3) روش تجربی قابل اعتماد است و اطمینان عرفی در پی دارد و گاهی یقین آور است. 4) روش نقلی برای شناخت واقعیت های فراحسی و فراعقلی کاربرد دارد و راهی برای کشف واقع است. 5) راه شناخت واقعیت های غیرمادی، مانند ماهیت پیکره انسان عمدتاً استدلال عقلی است. 6) ابزار نهایی شناخت که بر همه روش ها سیطره دارد، عقل است. 7) ارزش مداری بر انتخاب روش ها و فنون حاکم است. 8) چارچوب یا پارادایم حاکم بر روش شناسی اسلامی «واقع گرایی عقلانی» است.