فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۱٬۹۸۲ مورد.
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۸
124 - 146
حوزههای تخصصی:
خرد در متون فلسفی و دینی، قدمتی دیرینه دارد. مطالعات روان شناختی خرد از دهه 1970 آغاز شد و طی دو دهه اخیر رشد چشمگیری داشته است. کتاب راهنمای خرد کمبریج را می توان نشانه این تحول مهم دانست. این کتاب جامع ترین مجموعه از گزارش های مربوط به موضوع خرد در سال های اخیر است که انتشارات دانشگاه کمبریج در سال 2019 منتشر کرده است. رابرت جی استرنبرگ و جودیت گلاک ویراستاران اصلی کتاب اند و این مجموعه را در 8 بخش، 34 فصل و 797 صفحه، تدوین و تنظیم کرده اند. گزارش حاضر، معرفی اجمالی این کتاب است که شامل مقدمه، معرفی مؤلفان، ساختار کتاب، توضیح اجمالی بخش ها و فصل ها به همراه نقد آن است. عناوین بخش های کتاب عبارت اند از: مبانی خرد، مفاهیم و برداشت های خرد، سنجش خرد، تحول خرد، دیدگاه فرهنگی پیرامون خرد، خرد و سایر سازه های روان شناختی، خرد در عمل و در نهایت، نتیجه گیری است.
رابطه ی بین کارایی خانواده و خودکنترلی با جهت گیری مذهبی در مادران دارای کودک مبتلا به اوتیسم شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳
21-33
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در ﻣﻨﺎﺑﻊ دینی خودکنترلی ﻧﻈﺎمی ﺟﺎﻣﻊ و ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮد؛ و ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ از ﻧﻈﺎرت ﺧﺪاوﻧﺪ ﻣﺘﻌﺎل و همچنین نظارت ﻓﺮد ﺑﺮ اﻋﻤﺎل ﺧﻮد اﺳﺖ. از آﻧﺠﺎ کﻪ در آﻣﻮزهﻫﺎی اﺳﻼمی، ﺧﻮدکنترلی ﺟﺎیﮕﺎه ویژه یی در زندگی بشر دارد، ایﻦ پژوهش با هدف تبیین رابطه ی بین کارایی خانواده و خودکنترلی با جهت گیری مذهبی در مادران دارای کودک مبتلا به اوتیسم شهر تهران در سال ۹4-۹5 صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش توصیفی ازنوع همبستگی است. نمونه ی مورد پژوهش شامل ١٠٠ ﻣﺎدر دارای ﮐﻮدک مبتلا به اوﺗﯿﺴﻢ شهر تهران در سال ۹4-۹5 است که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به ﭘﺮﺳش نامه های ﺟﻬﺖ ﮔﯿﺮی ﻣﺬهبی آلپورت، ﮐﺎراﯾﯽ ﺧﺎﻧﻮادﻩ ی ﻣﮏ ﻣﺴﺘﺮ و ﺧﻮدﮐﻨﺘﺮﻟﯽ ﺗﺎﻧﺠﯽ پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش آماری تحلیل رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده بین خودکنترلی و جهت گیری مذهبی و نیز بین کارایی خانواده و خودکنترلی رابطه ی معناداری وجود داشت (05/0p<)؛ یعنی هر چقدر خودکنترلی بیشتر بود جهت گیری مذهبی افزایش می یافت و برعکس. همچنین با افزایش کارایی خانواده، خودکنترلی نیز بیشتر می شد و برعکس (05/0p<). بین کارایی خانواده و جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی رابطه ی معناداری یافت نشد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بر رابطه ی بین جهت گیری مذهبی و خودکنترلی تأکید دارد. ازاین رو، پیشنهاد می شود که برنامه های پیشگیرانه، آموزش و مداخلات مذهبی و همچنین خودکنترلی بیشتر مد نظر قرار بگیرد.
رابطه سبک زندگی اسلامی، معنای زندگی و هوش هیجانی با سلامت روان دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین رابطه سبک زندگی اسلامی، معنای زندگی و هوش هیجانی با سلامت روان دانشجویان بود. این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است. نمونه پژوهش 238 دانشجوی مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه های سلامت عمومی، سبک زندگی اسلامی، معنای زندگی و هوش هیجانی استفاده شد. این داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که سبک زندگی اسلامی و هوش هیجانی، با سلامت روان دانشجویان رابطه مثبت و معنادار دارد، اما بین معنای زندگی و سلامت روان دانشجویان رابطه معناداری به دست نیامد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که 7/16 درصد از واریانس سلامت روان توسط متغیرهای سبک زندگی اسلامی، معنای زندگی و هوش هیجانی تبیین می شود. بنابراین، این متغیرها در پیش بینی سلامت روان دانشجویان نقش مهمی دارند و با برنامه ریزی و آموزش های لازم می توان در جهت ارتقای سلامت روان دانشجویان اقدام نمود.
رابطه ی نگرش مذهبی با علائم روان شناختی در زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی- درمانی شهر ارومیه در سال 1395(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵
45-56
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: اعتقادات مذهبی یکی از عوامل بسیار مهم در زندگی انسان است و می تواند بر سلامت روانی او تأثیرگذار باشد. ازاین رو، مطالعه ی حاضر با هدف بررسی رابطه ی نگرش مذهبی با علائم روان شناختی در زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی - درمانی شهر ارومیه در سال 1395 صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش توصیفی - مقطعی و از نوع همبستگی است. در این مطالعه تعداد 350 زن باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی - درمانی روستایی شهر ارومیه در سه ماهه ی چهارم سال 1395 با روش نمونه گیری خوشه یی تصادفی دو مرحله یی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده ی پژوهش پرسش نامه یی دارای سه قسمت بود که بخش اول در مورد اطلاعات جمعیت شناختی با 8 سؤال، بخش دوم نگرش مذهبی دارای 25 سؤال و بخش سوم مربوط به سنجش افسردگی، اضطراب و استرس، دارای 21 سؤال بود. زنان باردار پس از توضیح اهداف پژوهش و رضایت نمونه ها پرسش نامه ها را تکمیل کردند. داده ها با آزمون های تی، کای دو، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی تحلیل شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: در پژوهش حاضر همبستگی معکوس و معناداری بین نگرش مذهبی با افسردگی، اضطراب و استرس مشاهد شد. بدین معنی که هر چه نگرش مذهبی افزایش یابد افسردگی، اضطراب و استرس زنان باردار کاهش پیدا می کند (001/0P<). همچنین بین سازه های افسردگی، اضطراب و استرس همبستگی مثبت و معنادار مشاهده شد؛ بدین صورت که با افزایش افسردگی، اضطراب و استرس نیز افزایش می یابد (001/0P<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، نگرش های مذهبیِ قوی تر می تواند موجب ارتقای سلامت روان زنان باردار شود.
اثربخشی روان درمانی معنوی - مذهبی بر افزایش کیفیت زندگی، اضطراب و افسردگی سالمندان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۲
29-41
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: دوره ی سالمندی با چالش ها و تنش های متنوع و متعددی همراه است که می تواند کیفیت زندگی مرتبط با سلامت سالمندان را تحت تأثیر قرار دهد. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی روان درمانی معنوی - مذهبی بر افزایش کیفیت زندگی، کاهش اضطراب و افسردگی سالمندان است. روش کار: پژوهش حاضر ازنوع کارآزمایی بالینی با گروه دریافت کننده ی مداخله ی مبتنی بر روان درمانی معنوی - مذهبی (آزمایش) و گروه بدون درمان (کنترل) است. در این پژوهش از طرح شبه آزمایشی پیش آزمون - پس آزمون با گمارش تصادفی استفاده شده است. بدین صورت که 40 سالمند (29 مرد و 11 زن) به صورت تصادفی انتخاب شدند و در گروه های آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان در گروه آزمایش 12 جلسه (هر جلسه 90 دقیقه) روان درمانی معنوی و مذهبی دریافت کردند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش عبارت است از: پرسش نامه های کیفیت زندگی و اضطراب و نیز پرسش نامه ی افسردگی بک. داده های به دست آمده با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که روان درمانی معنوی - مذهبی بر افزایش کیفیت زندگی و کاهش اضطراب و افسردگی سالمندان تأثیر معناداری داشت. میزان تأثیر گروه آزمایش (معنادار بودن عملی) بر متغیّر کیفیت زندگی در مؤلفه های فیزیکی و روانی به ترتیب 25/0 و 81/0 بود. همچنین 60 درصد تغییرات در متغیّر افسردگی و 54 درصد در نمره های اضطراب مربوط به مداخله ی معنوی - مذهبی بود. نتیجه گیری: سالمندان با بحران های روحی و جسمی بسیاری روبه رو هستند که به کاهش کیفیت زندگی و افزایش علائم روان شناختی در آنان منجر می شود. در این مرحله از زندگی راهبردهای معنوی و مذهبی می تواند موجب افزایش بهداشت روان آنان شود.
اثربخشی گروه درمانی به شیوه شناختی - رفتاری، بر شاخصه های مدل فرایند دوگانه کنار آمدن با فقدان؛ امیدواری و سلامت معنوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مطالعه اثربخشی گروه درمانی به شیوه شناختی رفتاری، بر شاخصه های مدل کنار آمدن با فقدان امیدواری و سلامت معنوی در دانشجویان سوگ دیده است. پژوهش از نوع شبه آزمایشی و طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. از دانشجویان سوگ دیده در دانشگاه محقق اردبیلی، 30 دانشجوی سوگ دیده، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از پرسش نامه امیدواری اشنایدر و پرسش نامه سلامت معنوی، به عنوان پیش آزمون پس آزمون در این پژوهش استفاده شد. داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل داده ها حاکی از آن بود که درمان شناختی رفتاری گروهی بر افزایش امیدواری و سلامت معنوی افراد سوگ دیده سودمند می باشد و بین دو گروه مورد مطالعه، تفاوت معناداری حاصل شده است (P</001). براین اساس، می توان گفت: گروه درمانی به شیوه شناختی رفتاری، در بهبود شاخصه های مدل کنار آمدن با فقدان اثربخش است و با کمک به افراد سوگ دیده، در تخلیه هیجانی و پذیرش مرگ، امیدواری و سلامت معنوی آنان را می توان افزایش دهد.
رابطه ی فعالیت بدنی منظم با هوش معنوی و بهزیستی روان شناختی در سالمندان شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۲
81-93
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: این مطالعه با هدف بررسی رابطه ی فعالیت بدنی با هوش معنوی و بهزیستی روان شناختی در سالمندان شهر تهران صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش ازنوع توصیفی - مقطعی است. جامعه ی آماری آن شامل تمام سالمندان (افراد 60 سال و بالاتر) ساکن شهر تهران است که از میان آنان 200 نفر با روش نمونه گیری در دسترس مبتنی بر هدف انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه ی هوش معنوی کینگ، پرسش نامه ی بین المللی فعالیت بدنی، پرسش نامه ی بهزیستی روان شناختی ریف و سؤا ل های جمعیت شناختی در میان سالمندان گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها نیز از آزمون های پیرسون و رگرسیون خطی استفاده گردید. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که بین هوش معنوی و تمام ابعاد آن با فعالیت بدنی منظم ارتباط مستقیم و معنی داری وجود داشت (05/0≥P). همچنین از میان مؤلفه های بهزیستی روانی؛ رشد شخصی، ارتباط مؤثر با دیگران و پذیرش خود با فعالیت بدنی منظم ارتباط معنی دار داشت (05/0≥P). از سوی دیگر نتایج مطالعه نشان داد که هوش معنوی با بهزیستی روانی سالمندان نیز رابطه ی مستقیم و معنی داری داشت (05/0≥P). نتیجه گیری: با توجه به ارتباط مثبت فعالیت بدنی منظم با هوش معنوی و برخی مؤلفه های بهزیستی روانی می توان برای ارتقاء سلامت روان در این افراد از عامل فعالیت بدنی بهره برد.
سلامت معنوی از منظر دانشمندان مغرب زمین و اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سلامت معنوی [1] عنوانی جدید در حوزه ی سلامت است که در چند دهه ی اخیر ذهن بسیاری از پژوهشگران و محققان حوزه ی سلامت را به خود معطوف داشته است. این پدیده در دهه های اخیر در جوامع غربی مطرح شده و گسترش پیدا کرده است. پیرو آن، نظام سلامت جامعه ی ما نیز به این مقوله ورود پیدا کرده است.
ارتباط کیفیت و بهداشت خواب با سبک زندگی اسلامی و جهت گیری مذهبی خودگزارش شده در دانش آموزان مقطع متوسطه ی دوم شهر سرپلذهاب در سال 1395(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: کیفیت خواب سازه ی بالینی مهمی است که اجزای دقیق تشکیل دهنده و اهمیت نسبی آن در افراد مختلف متفاوت است. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط کیفیت و بهداشت خواب بر اساس سبک زندگی اسلامی و جهت گیری مذهبی خودگزارش شده در دانش آموزان مقطع متوسطه ی دوم شهر سرپلذهاب صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش توصیفی - مقطعی ازنوع همبستگی است که جامعه ی آماری آن را همه ی دانش آموزان پسر دوره ی متوسطه ی دوم شهر سرپلذهاب در سال 1395 تشکیل می دهند. 370 نفر (370=n) از این دانش آموزان با روش نمونه گیری خوشه یی چندمرحله یی انتخاب شدند و پرسش نامه های متغیّرهای جمعیت شناختی، سبک زندگی اسلامی (ILST)، جهت گیری مذهبی (ROI)، بهداشت خواب (SHI) و کیفیت خواب (PSQI) را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته ها، قدر مطلق ضرایب همبستگی در دامنه یی بین 62/0 تا 83/0 قرار داشت و شاخص های خواب با سبک زندگی اسلامی و جهت گیری مذهبی رابطه ی مثبت و معنادار نشان داد (05/0>P). همچنین، تحلیل داده ها با روش رگرسیون نشان داد که سبک زندگی اسلامی و جهت گیری مذهبی با هم 61 درصد واریانس شاخص های خواب را پیش بینی کردند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت کسانی که سبک زندگی اسلامی و گرایش مذهبی بالاتری دارند، از شاخص های خواب بهتری برخوردارند. پژوهشگران انجام مطالعات بیشتر در زمینه ی سلامت معنوی سالمندان را توصیه می کنند.
پیش بینی «خودشفقت ورزی» براساس «مؤلفه های نگرش به دین» در مردان سالمند(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش عبارت بود از بررسی چگونگی ارتباط «مؤلفه های نگرش به دین» و «خودشفقت ورزی» در مردان سالمند؛ به این منظور، با روش تصادفی ساده، 300 نفر از سالمندانِ حاضر در «مرکز نگهداری نیمه وقت سالمندان مهرگان شهر کرمانشاه» انتخاب شدند. آنان به پرسشنامه های «فرم کوتاه خودشفقت ورزی» و «نگرش مسلمانان به دین» پاسخ دادند؛ داده ها با «ضریب همبستگی پیرسون» و «تحلیل رگرسیون گام به گام» تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین «مؤلفه های دین داری» و «خودشفقت ورزی» رابطه مثبت معنادار وجود دارد؛ «مؤلفه های نگرش به دین» که شامل «کمک شخصی»، «نگرش اسلامی» و «مناسک اسلامی» می باشند؛ به ترتیب به طور معناداری قادر به پیش بینی 23درصد از خودشفقت ورزی سالمندان است. پس می توان با افزایش «دینداری»، «خودشفقت ورزی» را افزایش داد و درنتیجه توان مقابله سالمندان در برابر بیماری های روانی و مشکلات زندگی را بهبود بخشید
مراقبت مذهبی روحانی بر بالین بیماران و تأثیر آن بر افسردگی و اضطراب بیمارستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳
45-55
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بیماران بستری به علت ترس از عمل جراحی یا علائم ناتوان کننده ی بیماری و مرگ دچار اضطراب و افسردگی می شوند که می تواند عملکرد آنها را مختل کند. مراقبت مذهبی روحانیون با هدف برآوردن نیازهای مذهبی بیماران می تواند موجب افزایش توانایی آنان برای مقابله با بیماری شود. ازاین رو، پژوهشگران بر آن شدند برنامه ی مراقبت مذهبیی تدوین کنند که فرد روحانی آن را بر بالین بیمار اجرا کند، تا اثربخشی برنامه را در افسردگی و اضطراب بیماران بستری ارزیابی کنند. روش کار: در این مطالعه ی کارآزمایی بالینی با گروه کنترل، 142 بیمار بستری در بیمارستان نکویی شهر قم به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند و پرسش نامه های مربوط به اطلاعات جمعیت شناختی و سطح افسردگی و اضطراب بیمارستانی را تکمیل کردند. پس از آن روحانی همکار برنامه ی مراقبت مذهبی را بر بالین بیماران گروه آزمون اجرا کرد و دو گروه پس از مداخله پیگیری شدند. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه بر این، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: آزمون آنکووا نشان داد که مداخله ی صورت گرفته مؤثر بود و دو گروه بعد از مداخله از نظر نمره ی کلی اضطراب و افسردگی بیمارستانی و حیطه های آن (اضطراب - افسردگی) (001/0p< و 75/35F=)، با هم تفاوت آماری معنی داری داشتند. آزمون تی زوجی نیز نشان داد که در گروه مداخله اضطراب و افسردگی بیمارستانی بعد از مداخله به طور معنی داری کاهش پیدا کرده بود (001/0p=)؛ درحالی که در گروه کنترل، تفاوت معنی داری مشاهده نشد (10/0P= و 48/0P=). نتیجه گیری: حضور افرادی نظیر روحانی متعهد و آشنا به مسائل درمانی در کنار افراد دیگر؛ و دادن مراقبت مذهبی می تواند موجب کاهش اضطراب و افسردگی بیماران شود و نقش بسزایی در کاهش آلام و تقویت روحیه ی بیماران و بهبودی آنان داشته باشد.
تأثیر بهزیستی معنوی بر آشفتگی های روان شناختی بیماران دارای آسیب نخاعی: نقش میانجی گری احساس تنهایی و ناامیدی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴
80-93
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بهزیستی معنوی یکی از مفاهیم بنیادین در بیماری های مزمن است که رویکردی مهم در ارتقای سلامت عمومی افراد در نظر گرفته می شود. با توجه به اهمیت بهزیستی معنوی هدف مطالعه ی حاضر مدل ساختاری تأثیر بهزیستی معنوی بر آشفتگی های روان شناختی با تأکید بر نقش میانجی گر احساس تنهایی و ناامیدی است. روش کار: این پژوهش مطالعه یی توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه ی مطالعه شامل 144 بیمار دارای آسیب نخاعی شهر اصفهان است که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس بهزیستی معنوی (SWBS)، مقیاس احساس تنهایی، مقیاس ناامیدی بک و پرسش نامه ی افسردگی؛ اضطراب و استرس (21-DASS) جمع آوری شد. برای تحلیل داده های مطالعه نیز از روش آماریِ مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که بهزیستی معنوی، احساس تنهایی و ناامیدی با آشفتگی های روان شناختی رابطه ی معنی داری داشت. همچنین آزمون میانجی گری با روش بوت استراپ نشان دهنده ی معنی داری نقش میانجی گر احساس تنهایی و ناامیدی در رابطه ی بهزیستی معنوی و آشفتگی های روان شناختی بود. نتیجه گیری: یافته های به دست آمده می تواند در موقعیت های بالینی برای درمان آشفتگی های روان شناختی بیماران دارای آسیب نخاعی مفید باشد. Abbasi M, Ghadampour E, Amirian L. The Impact of Spiritual Well-being on Psychological Distress in Patients with Spinal Cord Injury: The Mediating Role of Loneliness and Hopelessness. J Res Relig Health. 2018; 4(4): 80- 93. DOI: https://doi.org/10.22037/jrrh.v4i4.17097
تبیین الگوی فرزندپروری آسان بر اساس منابع اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقدار، شرایط، موقعیت و حدود آسان گرفتن و مهلت دادن به کودکان از جمله مهم ترین مباحث اثرگذار در فرزندپروری است. هدف این پژوهش تدوین مدل آسان گیری در فرزندپروی بر اساس منابع اسلامی است. برای رسیدن به این هدف حوزه معنایی آسان گیری بر اساس کتب لغت و متون دینی استخراج شد. با استفاده از واژگان و اصطلاحات این حوزه متون دینی (قرآن و حدیث) جستجو و واحدهای تحلیل مرتبط با موضوع مشخص شد. با طبقه بندی و مرکزی سازی متون مشخص شده تحلیل گردید و مولفه های مفهومی استخراج و معین شد. مولفه های اصلی الگوی آسان گیری در متون اسلامی عبارت بودند از: امهال، رهاسازی، تناسب سنی و عقلانی در امر به آموزه های دینی، مانع نشدن از بازتاب های غیر ارادی بدنی، پذیرش کار کم، پرهیز از واداری به کار سخت، شفقت ورزی، سازگاری و مدارا، یاریگری و گذشت از خطا. تحلیل داده ها نسبت به مؤلفه های الگوی سهل گیری در فرزندپروی نشان داد کودک در هفت سال اول باید آزاد باشد تا به بازی بپردازد. تادیب کودک در هفت سال دوم، همواره باید با احترام و حفظ کرامت وی، بدون اجبار و توام با خطاپذیری و چشم پوشی از کاستی های کودک باشد. آموزه های دینی نیز به صورت محدود در سنین خاصی به کودک آموزش داده شود و سپس او را رها کرد تا رسیدن به سنین بالاتر. در تعامل با کودک، در عین توجه و محبت کافی و نظارت مسئولانه؛ اصل مسامحت، رحمت و شفقت ورزی باید مورد توجه قرار گیرد.
خوانش روان شناختی «خوف از خدا» مبتنی بر اندیشه علامه طباطبائی: ارائه مدل پدیدآیی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان در رویکردهای مختلف در روان شناسی، به مطالعه دین و سازه های هیجانی آن پرداخته اند و سرآغازی برای مطالعه روان سنجی در خصوص دین و پدیده های دینی ایجاد نموده اند. هدف این پژوهش، تدوین مدل پدیدآیی خوف از خدا، مبتنی بر دیدگاه علامه طباطبائی است. برای تدوین مدل پدیدآیی، از روش تحلیل محتوای استنباطی استفاده شد. جامعه متنی پژوهش، آثار مکتوب علامه طباطبائی و نمونه متنی تحقیق، 12 جلد از تفسیر المیزان است. یافته های پژوهش نشان داد که مدل پدیدآیی هیجان خوف از خدا، مبتنی بر دو حیطه کلی هستی شناختی و روان شناختی است و دارای چهار سطح (آگاهی، شناخت، هیجان و رفتار) است. همچنین، در فرایند پدیدآیی خوف از خدا، عنصر شناختی شامل شناخت هدف، شناخت ویژگی های خدا و آگاهی از خصوصیات انسان؛ عنصر انگیزشی شامل انگیزه دفع ضرر و عنصر رفتاری شامل اجتناب از منشأ ترس و پیشروی به سمت هدف می شود. بنابراین، هیجان خوف از خدا، مبتنی بر اندیشه علامه طباطبائی از تعریف و دارای مدل پدیدآیی روان شناختی برخوردار است.
سبک اسلامی ارتباط همسران: ارائه الگو بر اساس حدیث نثرالدّرر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هر یک از همسران در خانواده و به ویژه در روابط زناشویی، نقش ها و کارکردهای خاصی دارند و برای افزایش کارایی شان نیازمند الگوهای تعاملی مناسب اند. با هدف بررسی سبک رفتاری و ارتباطی زن و شوهر در آموزه های اسلامی، محتوای متون اسلامی با محوریت حدیث نثرالدّرر، تحلیل کیفی شد. با به کارگیری روش فهم روان شناختی متون اسلامی و با استفاده از فن «گسترش متن هسته ای»، الگوی ارتباطی متناظرِ سه گانه برای هر یک از زن و مرد (همراهی در مدیریت مقتدرانه، خوش رفتاری در حمایت گری، گشاده دستی در مهیاکنندگی برای مردان و صیانت در مراقبت کنندگی، رسیدگی در پرورش دهندگی و دلربایی در مهرورزی برای زنان) به دست آمد. همسران می توانند با به کاربستن این الگو، توان کارکردهای اختصاصی خود و درنتیجه سازگاری، رضایت و کیفیت زندگی مشترکشان را افزایش دهند.
کارآمدی آموزش همسرداری مبتنی بر آموزه های دینی - روان شناختی بر تعارضات زناشویی زنان متأهل استان قم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش همسرداری مبتنی بر آموزه های دینی - روان شناختی بر تعارض زناشویی در زنان متأهل بود. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی و طرح به کاررفته در این پژوهش، طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، زنان متأهل ساکن در مجتمع شهید رجایی استان قم بودند. تعداد 20 نفر از زنان که نمرات کمتری در پرسشنامه تعارض زناشویی کسب کرده بودند به شکل تصادفی انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش با استفاده از بسته آموزشی مبتنی بر آموزه های دینی و روان شناختی آموزش داده شد و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. پرسشنامه به کارگرفته شده در این پژوهش پرسشنامه تعارض زناشویی ثنایی (1379) بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت بین گروه آزمایش و کنترل در متغیر تعارضات زناشویی معنی دار است. یافته ها نشان داد که آموزش همسرداری مبتنی بر آموزه های دینی-روان شناختی در کاهش تعارضات زناشویی زنان متأهل مؤثر بوده است.
اثربخشی آموزش شفقت با رویکرد درمان یکپارچه توحیدی بر کاهش افسردگی زنان خانه دار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شفقت با رویکرد درمان یکپارچه توحیدی بر کاهش افسردگی زنان خانه دار بود. این مطالعه با رویکرد کمّی و به روش نیمه آزمایشی و با به کارگیری طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه گواه انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه زنان خانه دار شهرستان کرمان بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه ۱۵ نفری (آزمایش و کنترل) جایگزین شد. شرکت کنندگان به پرسشنامه های استاندارد افسردگی بک، در مراحل پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. آموزش شفقت با رویکرد یکپارچه توحیدی در 10 جلسه 90 دقیقه ای به اعضای گروه آزمایش ارائه شد ولی گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را در طول مدت آزمایش دریافت نکرد. در پایان نیز داده های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش شفقت با رویکرد درمان یکپارچه توحیدی بر افسردگی زنان خانه دار مؤثر بوده و باعث کاهش افسردگی در زنان شده است.
رابطه تاب آوری و خودمهارگری با بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی همسران شهدا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین رابطه تاب آوری و خودمهارگری با بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی همسران شهدای استان البرز بود. روش پژوهش حاضر توصیفی به شیوه همبستگی و جامعه آماری آن کلیه همسران شهدای استان البرز در سال 139۶ - 139۵ به تعداد 2000 نفر بود. به همین منظور 120 نفر بر اساس جدول مورگان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های تاب آوری کونور و دیویدسون، خودمهارگری تانجنی، بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی به عنوان متغیرهای ملاک و تاب آوری و خودمهارگری به عنوان متغیر پیش بین وارد معادله رگرسیون و به صورت همزمان تحلیل شد. یافته ها نشان داد بین تاب آوری و خودمهارگری با کیفیت زندگی و بخشودگی بین فردی همسران شهدا رابطه وجود دارد. نتایج نشان داد با آموزش تاب آوری و خودمهارگری، کیفیت زندگی و بخشودگی بین فردی همسران شهدا ارتقا می یابد.
مدل مفهومی «سلامت روان» بر اساس ارتباط شناسی مفاهیم «سلامت» و «مرض» در منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«سلامت روان»، مفهومی روان شناختی است که مورد توجه پژوهش های دینی قرار گرفته است. هدف این پژوهش، ارائه یک مدل مفهومی در سلامت روان از طریق شناسایی و بررسی مفاهیم مرتبط به حوزه سلامت و مرض در منابع اسلامی بود که با روش تحلیل مفهومی محتوایی انجام شد. ده مفهوم مرتبط شناسایی شد. برای مقایسه بین مفاهیم، ابتدا هر یک از آنها در هفت شاخص تحلیل شد، سپس ارتباط آنها مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت، با شناسایی عناصر کلیدی، مدل پیشنهادی سلامت روان ارائه شد. یافته ها نشان داد که از تحلیل و ارتباط شناسی پنج مفهوم حوزه سلامت و شش مفهوم حوزه بیماری، سه عنصر کلیدی «توانمندی»، «معیارپذیری توحیدی»، و «سازش پذیری توحیدی» به دست می آید که از ترکیب دو عنصر اخیر، با محوریت توانایی؛ به چهار سنخ در سلامت می توان دست یافت که عبارتند از: «عدم سلامت»، «سلامت ناکامل»، «سلامت»، و «سلامت کامل». هر یک از سنخ ها با بخشی از مفاهیم اسلامیِ حوزه سلامت و بیماری قابل تبیین خواهند بود.
رابطه ی جهت گیری مذهبی و سلامت معنوی با تاب آوری در دانش آموزان مقطع دوم متوسطه ی شهر کرمان سال تحصیلی 94 - 95(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴
66-77
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: تاب آوری یکی از موضوعات مطرح در روان شناسی سلامت است. بسیاری از پژوهش ها به بررسی عواملی پرداخته که با این متغیّر در ارتباط است. هدف این پژوهش نیز بررسی رابطه ی جهت گیری مذهبی و سلامت معنوی با تاب آوری است. روش کار: این پژوهش توصیفی ازنوع همبستگی است و جامعه ی آماری آن را تمامی دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه ی شهر کرمان (4611 نفر) تشکیل می دهد. نمونه یی به حجم 360 نفر به روش نمونه گیری خوشه یی چندمرحله یی انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسش نامه ها ی جهت گیری مذهبی آلپورت، سلامت معنوی پولوتزین و الیسون و همچنین پرسش نامه ی تاب آوری کانر و دیویدسون بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از شاخص های آماری میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی و رگرسیون استفاده شده است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که بین جهت گیری مذهبی و سلامت معنوی با تاب آوری در دانش آموزان دختر رابطه وجود دارد. به طوری که 51/0 از واریانس تاب آوری از راه جهت گیری مذهبی درونی و 54/0 از آن از راه جهت گیری مذهبی بیرونی می تواند پیش بینی شود. علاوه براین، 48/0 از واریانس تاب آوری از راه سلامت مذهبی و 56/0 از آن از راه سلامت وجودی می تواند پیش بینی شود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، فرضیه های مبتنی بر وجود رابطه ی معنی دار بین جهت گیری مذهبی و سلامت معنوی با تاب آوری تأیید می شود. بنابراین با اهمیت دادن به دین و مذهب در حیطه های آموزش می توان کمک بسیاری به افزایش تاب آوری در نوجوانان کرد.