فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۹۶۴ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
18-31
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: شغل و تبعات آن پدیده ای است که در سال های اخیر توجه متخصصان حوزه سلامت را جلب نموده است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین مهارت مقابله مذهبی، تجارب معنوی و بهزیستی ذهنی با رضایت شغلی در کارکنان دانشگاه پیام نور انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی-مقطعی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان شاغل در مراکز پیام نور شهر کرمانشاه در نیمه دوم سال 1396 بود که از میان آنان تعداد 150 نمونه به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه های مقابله مذهبی، تجربیات معنوی، بهزیستی ذهنی و رضایت شغلی بود. داده های پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین مهارت مقابله مذهبی و تجارب معنوی با رضایت شغلی رابطه وجود داشت. به عبارتی می توان از طریق این دو متغیّر، رضایت شغلی را در بین کارکنان دانشگاه پیام نور پیش بینی نمود. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که مهارت مقابله مذهبی و تجارب معنوی از طریق بهزیستی ذهنی بر رضایت شغلی کارکنان دانشگاه اثر غیرمستقیم؛ ولی بهزیستی ذهنی بر رضایت شغلی اثر مستقیم داشت. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت جایگاه تحصیل و حرفه دانشگاهی لازم است کارکنان دانشگاه به صورت دوره ای از نظر رضایت شغلی ارزیابی شوند و مراکز مشاوره به نقش بهزیستی ذهنی، مهارت مقابله مذهبی و تجارب معنوی بیشتر توجه کنند.
اثربخشی آموزش معنادهی به رنج با رویکرد یکپارچه توحیدی بر افزایش تاب آوری مادران دارای فرزند معلول شهر یزد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش معنادهی به رنج با رویکرد درمان یکپارچه توحیدی بر افزایش تاب آوری مادران دارای فرزند (فرزندان) معلول بود. این مطالعه با رویکرد کمّی و به روش نیمه آزمایشی و با به کارگیری طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری متشکل از کلیه مادران دارای یک یا چند فرزند معلول در شهر یزد بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه 15 نفری (آزمایش و کنترل) جایگزین شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه استاندارد تاب آوری کونور - دیویدسون، در مراحل پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. آموزش معنادهی به رنج با رویکرد یکپارچه توحیدی در 8 جلسه 90 - 120 دقیقه ای به اعضای گروه آزمایش ارائه شد ولی گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را در این خصوص در طول مدت آزمایش دریافت نکرد. در پایان نیز داده های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش معنادهی به رنج با رویکرد درمان یکپارچه توحیدی بر افزایش تاب آوری مادران دارای فرزند(های) معلول مؤثر بوده است.
پیش بینی بهزیستی اجتماعی بر اساس سبک زندگی اسلامی و مهارت های اجتماعی مردم شهر اصفهان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی بهزیستی اجتماعی بر اساس سبک زندگی اسلامی و مهارت های اجتماعی مردم شهر اصفهان است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، مردم شهر اصفهان و روش نمونه گیری تصادفی بود. ابزار پژوهش پرسشنامه بهزیستی اجتماعی کییز و شاپیرو، سبک زندگی اسلامی کاویانی و پرسشنامه مهارت های اجتماعی ریگو بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد بین بهزیستی اجتماعی و سبک زندگی اسلامی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین بهزیستی اجتماعی و مهارت های اجتماعی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. علاوه بر این، یافته های پژوهش نشان داد متغیرهای سبک زندگی اسلامی و مهارت های اجتماعی قادر به پیش بینی بهزیستی اجتماعی مردم شهر اصفهان است.
اشتغال مادران و تأثیر آن بر فرزند پروری تا سه سالگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مادر یکی از تأثیرگذارترین افراد بر زندگی و شخصیت کودک به شمار می رود. اشتغال مادران می تواند پیامدها و تأثیرات متفاوتی بر سلامت روانی کودکان آنها داشته باشد. هدف این پژوهش شناسایی پیامدهای اشتغال مادران بر فرزندپروری تا سه سالگی کودک بر اساس نظرات و پژوهش های متخصصان علوم تربیتی است. با توجّه به هدف، نوع پژوهش مطالعه مروری و روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش مقالات و پژوهش های ده سال گذشته با کلیدواژه های مرتبط با موضوع، در پایگاه داده های نورمگز، پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پورتال جامع علوم انسانی بود. ابتدا مقالات و پژوهش ها جمع آوری و سپس مطالب آنها دسته بندی و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد اشتغال مادران تأثیرات نامطلوبی بر رشد روانی اجتماعی فرزند، شکل گیری دلبستگی کودک، نگرانی، خواب، رشد عاطفی، اعتماد به نفس و الگوپذیری کودک دارد و کودک در سال های اولیه کودکی آسیب می بیند. علاوه بر این آسیب پذیری کودک در سال های بعد و سنین نوجوانی را افزایش می دهد. پس می توان نتیجه گرفت که اشتغال مادران گرچه فوایدی به دنبال دارد؛ اما تأثیرات نامطلوبی در فرآیند رشد فرزندان، به ویژه رشد عاطفی آنها، بر جای می گذارد و میزان آسیب پذیری کودکان را در سال های اولیه کودکی افزایش می دهد.
اثربخشی آموزش خود نظارتی با رویکرد مراقبه اسلامی بر خویشتن داری دانشجویان دختر دانشگاه تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
20-36
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: دانشجویان هر جامعه در میان قشرهای مختلف آن، دست رنج معنوی و انسانی و از آینده سازان کشور خویش هستند و توجه به وضعیت سلامت روانی، معنوی، اجتماعی، فرهنگی و جسمی آنان موجب فراهم آوردن زمینه لازم برای تحقق زندگی پویا و سالم در جامعه برای سال های آینده خواهد شد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش خودنظارتی با رویکرد مراقبه اسلامی بر خویشتن داری دانشجویان دختر دانشگاه تهران بود. روش کار: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه تهران بود که در سال تحصیلی 1395 مشغول به تحصیل بودند و از میان آنان 30 نفر از دانشجویان دختر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب؛ و به صورت شمارش تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش هشت جلسه (یک و نیم ساعته) برنامه آموزش خودنظارتی با رویکرد مراقبه اسلامی در طول هشت هفته دریافت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه خویشتن داری گاتفردسون و هیرشی استفاده شد. داده های به دست آمده نیز با روش آماری تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد که دانشجویان دختر گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون، به طور معناداری خویشتن داری بالاتری به دست آوردند و فرضیه پژوهش مبنی بر اثربخشی آموزش خودنظارتی با رویکرد مراقبه اسلامی بر خویشتن داری دختران دانشجوی دانشگاه تهران تأیید شد (01/0P>). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، مداخله مذهبی-معنوی گروهی تأثیر مثبتی بر قدرت درونی و خودکنترلی دانشجویان دختر داشت و می توان از این مداخله برای بهبود منابع روان شناختی در افزایش خویشتن داری دانشجویان استفاده کرد.
بررسی رابطه بین سلامت روان و جهت گیری مذهبی با راهکارهای شناختی-هیجانی در بین دانشجویان پزشکی کارآموز دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
57-70
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت روان و ارتقای آن در سطح جامعه از مهم ترین پیام ها و وظایفی است که سازمان بهداشت جهانی بر عهده همه دولت ها گذاشته است. همچنین جهت گیری مذهبی (درونی و بیرونی) یکی از عوامل تأثیرگذار بر رفتار و شناخت است. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سلامت روان و جهت گیری مذهبی با راهکارهای شناختی-هیجانی در بین دانشجویان رشته پزشکی کارآموز دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. به این صورت که از بین 12 بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی پنج بیمارستان؛ و از بین تمام کلاس های آموزشی بیمارستان، دو کلاس و در هر کلاس دوسوم دانشجویان به صورت کاملاً تصادفی انتخاب شدند و پرسش نامه های پژوهش بین 200 نفر از آنان توزیع و 150 پرسش نامه کامل و صحیح دریافت شد. ابزارهای استفاده شده شامل سنجش سریع علائم سطح اول DSM-5، پرسش نامه جهت گیری مذهبی و پرسش نامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بود و برای تحلیل داده ها نیز از روش های آماری توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین سلامت روان با تنظیم شناختی-هیجانی رابطه منفی معنادار و بین جهت گیری مذهبی با تنظیم شناختی-هیجانی رابطه معناداری وجود داشت. همچنین بین سلامت روان با جهت گیری مذهبی و بین سلامت روان با جهت گیری مذهبی درونی نیز رابطه معناداری وجود داشت ولی بین سلامت روان با جهت گیری مذهبی بیرونی رابطه وجود نداشت. نتیجه گیری: نتایج این بررسی نشان داد که سلامت روان و جهت گیری مذهبی عواملی مهم در رابطه با استفاده از راهکارهای شناختی-هیجانی هستند.
بررسی تأثیر دوره کوتاه مدت دعا کردن در موقعیت پذیرش هیجان بر میزان خلق و تهی شدن من در نمونه غیربالینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین تأثیر دوره کوتاه مدت دعاکردن در موقعیت پذیرش هیجانی بر میزان خلق و تهی شدن من در نمونه غیربالینی بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است و از طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل استفاده شد. تعداد 52 دانشجو به صورت تصادفی انتخاب و در سه گروه: پذیرش/ دعاکردن (گروه 1)، پذیرش/ کنترل (گروه 2) و کنترل/ کنترل (گروه 3) جایگزین شدند. پس از تکمیل پرسش نامه های سلامت عمومی، نگرش سنج دینی و پذیرش و عمل؛ میزان خلق و عملکرد خودکنترلی فرد (آزمون استروپ) مورد اندازه گیری قرار گرفت. سپس، برای آزمودنی کلیپ های هیجانی پخش شد که افراد دو گروه نخست می بایست طی آن هیجاناتشان را بپذیرند و گروه سوم کلیپ ها را طبق روال عادی تماشا کردند. در مرحله بعد، گروه اول به دعاکردن می پرداخت، درحالی که افراد گروه های دیگر کار خاصی انجام نمی دادند. پس از ارزیابی مجدد خلق و عملکرد خودکنترلی استروپ، نتایج تفاوت معناداری در عملکرد خودکنترلی سه گروه نشان نداد. همچنین، گروه ها در بُعد منفی مقیاس خلق تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند؛ اما میزان خلق مثبت، آرامش و شادکامی در گروه پذیرش/ دعا نسبت به دو گروه دیگر بیشتر بود.
بررسی اثربخشی گروه درمانی معنوی بر مؤلفه های صبر و علایم اضطراب در دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی گروه درمانی معنوی، بر مؤلفه های صبر و علایم اضطراب در دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر با رویکرد اسلامی بود. طرح پژوهش به صورت شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون، با گروه کنترل می باشد. به شیوه غربالگری، 34 دانشجو مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، از بین دانشجویان دانشگاه لرستان انتخاب شدند و در دو گروه 17 نفری آزمایش و کنترل، به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه درمانی معنوی با رویکرد اسلامی، در طول 8 جلسه، برای گروه آزمایش اجرا شد. از پرسش نامه اختلال اضطراب فراگیر و مقیاس صبر، برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد که تفاوت بین میانیگن نمره اضطراب و مؤلفه های صبر در مرحله پس آزمون، در گروه آزمایش و کنترل با کنترل متغیر پیش آزمون، معنادار بوده است. با توجه به این نتایج، می توان از گروه درمانی معنوی، با رویکرد اسلامی برای کاهش علایم اضطراب و افزایش صبر در افراد با نشانگان بالینی اختلال اضطراب فراگیر استفاده نمود.
ارائه الگوی اسلامی کامیابی در کار براساس قرآن، کتب روایی و بیانات مقام معظم رهبری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
کامیابی در کار، انرژی بخش و توانمندکننده برای انجام بهتر کار است. در متون اسلامی ریشه های کامیابی در کار قدمتی طولانی دارد، اما چند سالی است که در متون پژوهشی غربی بدان توجه شده است. هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی اسلامی عوامل کامیابی در کار، براساس متون دینی شامل قرآن، کتب روایی و بیانات رهبر معظم انقلاب است. روش پژوهش، کیفی و از نوع تحلیل محتوا است. مدیریت داده ها با نرم افزار MAXQDA-11 انجام شده است. براساس پژوهش، پنج کد هسته ای کامیابی در کار عبارت اند از: عمل خوب، علم آموزی، ارزش گذاری به زمان، تلاش و کوشش، پایداری و استقامت در مسیر اهداف. دو کد هسته ای متون پژوهشی غربی، یادگیری و سرزندگی است. با توجه به اینکه کدهای متون پژوهشی غربی زیرمجموعه ای از دو کد هسته ای علم آموزی و تلاش و کوشش هستند، در این کدها قابل ادغام می باشند. بر این اساس، الگوی اسلامی عوامل کامیابی در کار ارائه می شود.
روش تحلیل کیفی محتوای متون دینی: مبانی نظری و مراحل اجرا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف معرفی روش تحلیل کیفی محتوای متون دینی و کاربرد آن در پژوهش های روان شناختی با رویکرد اسلامی انجام شده است. روش پژوهش توصیفی−تحلیلی و به منظور توسعه ابزار می باشد. روش تحلیل کیفی محتوای متون دینی از مطالعات زبان شناسی، نظریه حوزه های معنایی و تلاش های به عمل آمده در فهم متون دینی (ادبی، اصولی و تفسیری) مشتق می شود و دارای یک اصل بنیادی و نُه اصل فرعی است که در چهار مرحله (مشاهده نظام مند، غرقه شدن در محتوا، صورت بندی داده ها، بازبینی نهایی و ارائه گزارش) به اجرا گذاشته می شود. هر مرحله نیز از چندین گام تشکیل شده است. پایه و اساس تحلیل کیفی محتوای متون دینی، پردازش فعال متن است که در آن پژوهشگر داده های متنی (مفاهیم، گزاره های متون دینی) را آن قدر کندوکاو و تحلیل می کند تا به ساخت های کلی معنا دست یابد. منظور از پردازش فعال متن عبارت از عملیاتی است که طی آن داده ها گردآوری، تجزیه و تحلیل، طبقه بندی و به شکل تازه ای کنار یکدیگر قرار داده می شوند. هدف اصلی پژوهش این است که پژوهشگر از یکسری مفاهیم و گزاره های متون دینی به فهم و استنباط های روان شناختی دست یابد؛ بنابراین، پردازش متن با توصیف و تحلیل های عمومی شروع و به تحلیل های عمیق تر، پیچیده تر، انتزاعی و معنایی می انجامد.
بررسی تأثیر آموزش آداب و مهارت های زندگی اسلامی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، سبک های هویتی و رشد اخلاقی دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
116-130
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: مهارت های زندگی اسلامی توانایی هایی هستند که با تأکید بر آموزه های دینی و تمرین مداوم پرورش می یابند و نوجوانان را برای روبه رو شدن با مسائل زندگی و افزایش توانایی ها و مهارت های روانی - اجتماعی آماده می کنند. ازاین رو، لزوم مداخلاتی که بتواند در سطح آموزش و پرورش از آسیب های اجتماعی پیشگیری کند، بیشتر از قبل احساس می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش آداب و مهارت های زندگی اسلامی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، سبک های هویتی و رشد اخلاقی دانش آموزان بود. روش کار: این پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی بود. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول منطقه 22 شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند؛ بدین صورت که از بین مدارس منطقه 22، چند دبیرستان انتخاب شدند و از بین آنها دبیرستان شهید مطهری جامعه پژوهش قرار گرفت و 40 نفر از دانش آموزان آن به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش در هشت جلسه هفتگی، مداخله آموزش مهارت های زندگی اسلامی دریافت کردند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه های راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (MSLQ)، سبک های هویتی (ISI) و قضاوت اخلاقی (DIT) بود و داده ها به روش تحلیل کوواریانس بررسی شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده ، آموزش مهارت های زندگی اسلامی موجب تغییر در نمرات راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (فراشناختی= 27/0 و شناختی= 59/0) شده و این آموزش تغییراتی در متغیّرهای هویت هنجاری (43 /0) و تعهد (76/0) به وجود آورده است. همچنین نتایج این مطالعه نشان داد 37 درصد کل واریانس یا تفاوت های فردی در رشد اخلاقی دانش آموزان مربوط به آموزش آداب و مهارت های زندگی اسلامی بوده است. نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی اسلامی دانش آموزان را قادر می سازد که به هویت مستقلی از خود به عنوان یک نوجوان متدین با پایندی به ارزش های دینی، رشد قضاوت اخلاقی و بهبود راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دست یابند و به آنان کمک می کند که دانش، ارزش ها و دیدگاه های خود را به توانایی های واقعی تبدیل کنند.
بررسی رابطه سبک های دلبستگی به خدا، صبر و عزّت نفس در دانشجویان دانشگاه تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
44-60
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: صبر یکی از روش های خودتنظیمی است که موجب اعتدال روان آدمی می شود. منظور از خودتنظیمی قدرت استفاده از راهبردهایی است که در مقابل محرک های درونی و محیطی یا خوشی های افراطی انسان را از تعادل بازمی دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین سبک های دلبستگی به خدا، صبر و عزّت نفس در دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تهران بود. روش کار: این پژوهش از نوع پژوهش های پس رویدادی است. جامعه آماری آن شامل تمامی دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 169 دانشجو (84 پسر و 85 دختر) از گروه های آموزشی علوم انسانی، فنی و مهندسی، علوم پایه و هنرها انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از پرسش نامه های عزّت نفس کوپر اسمیت، سیاهه ارتباط با خدای روات و کرک پاتریک و پرسش نامه واکنش در رخدادهای غباری بناب و همکاران استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون های تحلیل واریانس چندمتغیّره و یک طرفه، آزمون t و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن با نمره کل صبر ارتباط مثبت و معناداری وجود داشت و سبک دلبستگی ایمن، پیش بینی کننده خوبی برای میزان عزّت نفس دانشجویان بود. همچنین دانشجویان دختر در مقایسه با دانشجویان پسر صبر بیشتری داشتند و دانشجویان گروه علوم انسانی در مقایسه با دانشجویان گروه های آموزشی دیگر نمره بالاتری در دلبستگی ایمن به دست آوردند. نتیجه گیری: خداوند همواره افرادی را که در مصائب و مشکلات صبر پیشه نمایند، تنها نمی گذارد و همیشه در کنار آنان است و این امر سبب می شود که ارتباط این افراد با خداوند تقویت؛ و دلبستگی ایمن آنان به پروردگار شدیدتر شود.
تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر آسیب های اجتماعی و روانی دانش آموزان مدارس متوسطه اول شهرستان قم در سال تحصیلی 96-1395(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر آسیب های اجتماعی و روانی دانش آموزان مدارس متوسطه اول شهرستان قم در سال تحصیلی 96-1395 به اجرا درآمد. پژوهش به روش شبه آزمایشی و اجرای طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه کنترل و آزمایش و با آرایش تصادفی در مورد آزمودنی های همتا انجام گردید. جامعه آماری تحقیق حاضر، 7791 نفر از دانش آموزان دختر و پسر شهرستان قم بودند که تعداد 100 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته نگرش سنج خشونت و اعتیاد به سیگار و سنجش استرس و هیجان بوده که پایایی آن به روش آلفای کرونباخ معادل 0.78 تعیین گردید و به صورت پیش آزمون و پس آزمون در بین گروه های آزمایش و کنترل اجرا گردید. داده های گردآوری شده از طریق آزمون های کوواریانس و تی مستقل تحلیل گردید. یافته ها نشان می دهد که آموزش مهارت های زندگی با اطمینان 99% بر میزان خشونت، اعتیاد به سیگار، استرس و هیجان دانش آموزان متوسطه اول مؤثر بوده و سبب کاهش میزان هریک از مؤلفه های فوق در گروه آزمایش گردیده است. آموزش مهارت های زندگی بر کاهش آسیب های اجتماعی و روانی دانش آموزان مؤثر می باشد و برگزاری آموزش مهارت های زندگی توسط مشاوره مدرسه امری الزامی می باشد. بنابراین نتایج حاکی از تأثیر مثبت آموزش مهارت های زندگی بر کاهش آسیب های اجتماعی و روانی در دانش آموزان مدارس متوسطه قم بوده است.
درآمدی بر نظریه اریکسن و مطابقت آن با رویکرد اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نظریه تحول روانی اجتماعی اریکسن یکی از معروف ترین نظریه های رشد و شخصیت است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مذهب و معنویت در نظریه اریکسن و ارزیابی نظریه وی بر اساس منابع اسلامی صورت گرفته است. در این پژوهش از روش اجتهادی استفاده شده است که نوعی تحلیل محتوای کیفی است و بر اساس آن، منابع اسلامی و روان شناسی مرتبط بررسی و تحلیل شده است. یافته های حاصل از تحلیل متون روان شناسی و دینی حکایت از آن دارد که مذهب و معنویت در رشد انسان نقشی مهم ایفا می کند. یازده مفروضه انسان شناختی در نظریه اریکسن قابل استخراج است که در بسیاری از موارد با مفروضه های انسان شناسی اسلامی همسو است. یافته دیگر این پژوهش نشان می دهد از بین مراحل هشت گانه، سه مرحله از مراحل روانی اجتماعی اریکسن؛ اعتماد در برابر بی اعتمادی، هویت در برابر گم گشتگی هویت و یکپارچگی در برابر نومیدی، به طور ویژه با مذهب و معنویت در ارتباط است. این مسئله بر اساس منابع اسلامی هم مورد تأیید قرار گرفته است.
اثربخشی هشیاری افزایی مبتنی بر اخلاق اسلامی بر بهزیستی روان شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش هشیاری افزایی مبتنی بر اخلاق اسلامی بر بهزیستی روان شناختی زنان متأهل شهرستان یزد انجام شده است. نمونه شامل 30 نفر از زنان متأهل شهرستان یزد بودند که به صورت تصادفی به دو گروه و سپس هر گروه به صورت گمارش تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در گروه آزمایش آموزش هشیاری افزایی مبتنی بر اخلاق اسلامی اجرا شد که از تدوین برنامه هشیاری افزایی مبتنی بر اخلاق اسلامی شریعت مدار استفاده شد. روش پژوهش تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه آزمایش و گروه کنترل است. میزان بهزیستی روان شناختی شرکت کنندگان در این پژوهش توسط پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف در پیش آزمون و پس آزمون سنجیده شد و گروه آزمایش در 10 جلسه آموزش هشیاری افزایی مبتنی بر اخلاق اسلامی شرکت کردند. اجرای تحلیل کوواریانس بر روی داده ها نشان داد که جلسات آموزشی تأثیر معناداری بر بهزیستی روان شناختی گروه آزمایش داشته است (01/0p<). براین اساس، می توان نتیجه گرفت کرد که آموزش هشیاری افزایی مبتنی بر اخلاق اسلامی می تواند افزایش بهزیستی روان شناختی را درپی داشته باشد.
اثربخشی بسته آموزش ویژگی های زندگی اسلامی بر تاب آوری دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
45-56
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: تاب آوری یکی از اهداف پرورشی نظام های تربیتی است و آموزش ویژگی های زندگی اسلامی که عامل مهم ایجاد آرامش روانی و سازگاری فردی در برابر موانع و مشکلات زندگی به حساب می آید در تاب آوری فراگیران مؤثر تلقی می شود. ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ویژگی های زندگی اسلامی بر تاب آوری دانشجویان بود. روش کار: این پژوهش، شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه صنعتی سهند بود که در سال 1397 مشغول به تحصیل بودند و از میان آنان نمونه ای به تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) قرار گرفتند. آموزش ویژگی های زندگی اسلامی به مدت 10 جلسه در گروه آزمایش اجرا شد، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس تک متغیّره (ANCOVA) تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد که متغیّر تاب آوری (001/0P<) و مؤلفه های آن بین دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری داشت و آموزش ویژگی های زندگی اسلامی در بهبود تاب آوری از نظر آماری مؤثر بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان استنباط نمود که تاب آوری از ویژگی های فردی محسوب می شود که از طریق فرایند به کارگیری ویژگی های زندگی اسلامی تعدیل و تغییرپذیر است. بنابراین، آموزش ویژگی های زندگی اسلامی می تواند در حوزه های مختلف برای دانشجویان مؤثر واقع شود.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی با رویکرد اسلامی بر بهزیستی معنوی و احساس تنهایی زنان مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
32-44
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: آگاهی یافتن فرد از ابتلا به بیماری دیابت می تواند سبب ایجاد بحران معنوی و احساس تنهایی در وی شود؛ این عوامل خود می تواند سبب تشدید این بیماری شود. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی با رویکرد اسلامی بر بهزیستی معنوی و احساس تنهایی زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش کار: این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان مبتلا به دیابت نوع دو عضو انجمن حمایت از بیماران دیابتی استان یزد در سال 1398 بودند که از میان آنان 30 زن به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب؛ و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. افراد گروه آزمایش در هشت جلسه، برنامه آموزش ذهن آگاهی را با رویکرد اسلامی دریافت کردند و گروه کنترل در فهرست انتظار قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های بهزیستی معنوی دهشیری و همکاران و احساس تنهایی دی توماسو و همکاران استفاده شد. داده ها نیز با روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیّره تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات مؤلفه های بهزیستی معنوی (شامل ارتباط با خدا، ارتباط با خود، ارتباط با طبیعت و ارتباط با دیگران) و احساس تنهایی (شامل تنهایی رمانتیک، تنهایی خانوادگی و تنهایی اجتماعی) در دو گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون، تفاوت معناداری وجود داشت (001/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت آموزش ذهن آگاهی با رویکرد اسلامی بر ارتقای بهزیستی معنوی و کاهش احساس تنهایی زنان مبتلا به دیابت نوع دو اثربخش است.
مقایسه اثر بخشی روش درمانگری چندوجهی با رویکرد اسلامی و معنادرمانی بر افزایش حمایت اجتماعی ادراک شده زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
111-125
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون، شامل دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود و با هدف مقایسه روان درمانگری چندوجهی با رویکرد اسلامی و معنادرمانی بر افزایش حمایت اجتماعی ادراک شده زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی منطقه پنج تهران انجام شد. برای انجام پژوهش به روش نیمه آزمایشی تعداد 30 نفر از افرادی که با مشکل روابط فرازناشویی مواجه بودند به صورت هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه با اندازه های برابر به گروه های آزمایشی 1 و 2 تقسیم شدند. گروه اول، مورد مداخله روان درمانگری چندوجهی با رویکرد اسلامی قرار گرفت. گروه دوم مورد مداخله معنادرمانی قرار گرفت. هر دو گروه قبل و بعد از مداخله پرسش نامه حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مختلط بین درون آزمودنی ها استفاده شد. نتایج نشان داد روان درمانگری چندوجهی با رویکرد اسلامی و معنادرمانی توانست حمایت اجتماعی ادراک شده زنان آسیب دیده از عهدشکنی را افزایش دهد و این تأثیر پس از دو ماه ماندگار بود. بین روان درمانگری چندوجهی با رویکرد اسلامی و معنادرمانی در افزایش حمایت اجتماعی ادراک شده تفاوتی وجود نداشت. براین اساس، می توان از روش های روان درمانگری چندوجهی با رویکرد اسلامی و معنادرمانی برای افزایش حمایت اجتماعی ادراک شده زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی و کاهش آسیب های ناشی از آن استفاده نمود.
پیش بینی بهزیستی روان شناختی بر اساس مؤلفه های نگرش مذهبی و حرمت خود در سالمندان شهر اهواز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
88-100
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بی توجهی به جنبه های اجتماعی سلامت سالمندان در عصر ارتباطات و جهانی سازی، موجب افزایش آسیب پذیری این قشر از افراد جامعه در ابعاد جسمی، روانی، خودکشی، گرایش به مصرف دخانیات و آسیب های اجتماعی دیگر می شود. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین نگرش مذهبی و حرمت خود با بهزیستی روان شناختی سالمندان شهرستان اهواز انجام شده است. روش کار: این پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی سالمندان شهرستان اهواز بودند که در بهار سال 1397، به روش نمونه گیری تصادفی ساده و با توجه به جدول مورگان، 80 نفر از آنان برای نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه های نگرش مذهبی، حرمت خود کوپر اسمیت و بهزیستی روان شناختی ریف استفاده شده است. داده های حاصل از پرسش نامه ها نیز با استفاده از آماره های توصیفی چون فراوانی، میانگین و انحراف معیار و آزمون های آماری استنباطی چون همبستگی و رگرسیون چندمتغیّری تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بین نگرش مذهبی و خرده مقیاس های آن با بهزیستی روان شناختی؛ و همچنین بین حرمت خود و خرده مقیاس های آن با بهزیستی روان شناختی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت که مذهب نقش پیشگیری دارد و منبع مهمی برای پیشگیری از وقوع بیماری ها است. همچنین، ارزش های مذهبی و قومی رابطه و همبستگی مثبتی با بهداشت روانی دارد؛ زیرا هر دو رفتارهای اجتماعی مطلوب در فرهنگ را تشویق می کند. بسیاری از اشکال مذهب با رشد فرد هماهنگ است؛ ازجمله پیشرفت، پایداری و ثبات، اجتناب از شیوه های زندگی مضر، پیوستگی استحکام خانواده و خودشکوفایی.
بررسی و نقد کتاب «درآمدی بر روا ن شناسی اسلامی»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و نقد کتاب «مدخل إلی علم النفس الإسلامی» انجام شده است. کتاب حاضر، تلاشی در جهت پیدا کردن گام هایی در راستای تولید علم روا ن شناسی اسلامی است. محمد عثمان نجاتی نویسنده کتاب، کوشیده است با بیان مقدماتی به بررسی چگونگی مسیر و مراحل پایه گذاری روا ن شناسی بر اساس اسلام بپردازد. این کتاب به زبان عربی و در هفت فصل تدوین یافته و روش تحقیق آن توصیفی- تحلیلی بوده و ابزار گردآوری داده های آن کتابخانه ای است. در فصل اول به تعریف و بررسی اصطلاحات بیانگر علم روا ن شناسی اسلامی پرداخته و تاریخچه هر اصطلاح را بحث کرده است. در فصل دوم نظریات مهم پیرامون ماهیت و منابع دانش را تجزیه وتحلیل کرده و نظر اسلامی خود را در این موضوع ارائه کرده است. در فصل سوم وضعیت کنونی آموزش روا ن شناسی در دانشگاه های اسلامی را بررسی و در فصل چهارم به مراحل تأسیس روا ن شناسی اسلامی پرداخته است. در فصل پنجم، روا ن شناسی معاصر فعلی را با توجه به مبانی اسلامی نقد و بررسی کرده و در فصل ششم به مسلمات علم روا ن شناسی اسلامی به عنوان اولین گام ایجابی در این مسیر پرداخته است. کتاب حاضر در عین نکات مثبت مانند نوآوری و خلاقیت دارای اشکالاتی است که در ابعاد روشی، شکلی و محتوایی در این مقاله بررسی و نقد شده است.